تحقیق صفت . ضمیر . قید
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
تحقیق صفت . ضمیر . قید دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق صفت . ضمیر . قید کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق صفت . ضمیر . قید،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق صفت . ضمیر . قید :
صفت . ضمیر . قید
صفت (دستور زبان)
صِفَت، واژهای است که حالت و چگونگی چیزی یا واژه ای را برساند و اقسام آن از این قرار است : صفت فاعلی، صفت مفعولی، صفت تفضیلی و صفت نسبی.
برای واژه صفت که عربی است برابرهای فارسی «فروزه» و «چگونواژه» پیشنهاد شده است.
صفت فاعلی
آن است که بر کننده کار یا دارنده معنی دلالت کند و علامت آن عبارت است از : ۱- نده که در پایان فعل امر می آید : پرسنده، خواهنده، شناسنده، بافنده ۲- ان مثل : خواهان، پرسان، دمان، روان، دوان ۳- الف که آن نیز در پایان فعل امر می آید، مثل : شکیبا، زیبا، خوانا، گویا، بینا، پویا ۴- ار غالبا در آخر فعل ماضی می آید، مثل : خریدار، خواستار، برخوردار، نامردار، گرفتار ۵- گار که بیشتر در آخر فعل امر و ماضی می آید، مثل : آموزگار، پرهیزگار، آمرزگار، آفریدگار ۶- کار که غالبا به آخر اسم معنی ملحق میشود، مثل : ستمکار، فراموشکار ۷- گر در آخر اسم معنی می آید، مثل : پیروزگر، دادگر، بیدادگر
صفت فاعلی که به نده ختم شود، غالبا در عمل و صفت غیر ثابت استعمال میشود، مثل : رونده، یعنی کسی که عمل رفتن را انجام میدهد
صفاتی که به ان ختم میشود، بیشتر معنی حال را میدهد : سوزان، نالان، روان، دوان صفاتی که به الف ختم میشود، حالت ثابت را می رساند، مثل : دانا لغاتی که به گار، کار، گر ختم میشود مبالغه را می رساند مثل : آموزگار، ستمکار، ستمگر
گار همیشه بعد از کلماتی که از فعل مشتق میشود می آید ولی کار پس از اسم معنی و غیر مشتق به کار میرود .
گر در غیر اسم معنی، شغل را می رساند، مانند : آهنگر و این جز صفات فاعلی نیست .ترکیب صفت فاعلی
صفت فاعلی چهار قسم دارد :
۱- حالت اضافی که صفت، به مابعد ِ خود اضافه میشود : فزاینده باد آوردگاه فشاننده خون ز ابر سیاه
۲- با تقدّم صفت و حذف کسره اضافه : جهاندار محمود ِ گیرنده شهر ز شادی به هرکس رساننده بهر
۳- با تاخیر صفت بدون آن که در آن تغییری رخ دهد : منم گفت یزدان پرستنده شاه مرا ایزد پاک داد این کلاه
۴- با تاخیر صفت و حذف علامت صفت نده مانند سرافراز، گردن فراز که سرفرازنده و گردن فرازنده بوده و این کار قیاسی است .
هرگاه صفت فاعلی با مفعول یا یکی از قیود مثل : بیش، کم، بسیار، پیش، پس و نظایر آن ترکیب شود علامت صفت حذف میشود مثل : کامجوی، پیش گوی، کم گوی، بسیار دان، پیشرو، پس رو
صفای که به ان ختم میشود، هرگاه مکرر شود، ممکن است علامت صفت را از اول حذف کنند، مثل : لرزلرزان، جنب جنبان، پرس پرسان، کش کشان
صفت مفعولی
صفت مفعولی بر آنچه فعل بر او واقع شده باشد، دلالت میکند، مانند : پوشیده، برده. یعنی آنچه، پوشیدن و بردن بر او واقع شده باشد و علامت آن ه ماقبل مفتوح است که در آخر فعل ماضی در می آید .
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.