فلسفه شیئ محور گراهام هارمن و تاثیر آن بر معماری هستی شناسی افقی تام ویسکامب

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فلسفه شیئ محور گراهام هارمن و تاثیر آن بر معماری هستی شناسی افقی تام ویسکامب دارای ۱۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فلسفه شیئ محور گراهام هارمن و تاثیر آن بر معماری هستی شناسی افقی تام ویسکامب  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فلسفه شیئ محور گراهام هارمن و تاثیر آن بر معماری هستی شناسی افقی تام ویسکامب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن فلسفه شیئ محور گراهام هارمن و تاثیر آن بر معماری هستی شناسی افقی تام ویسکامب :

تعداد صفحات :۱۳

چکیده مقاله:

فلسفه شئ محور گراهام هارمن، هستی شناسی ای که بر پایه فروپاشی سلسله مراتب فضایی و دسته بندی عمودی تاکید دارد. بر پایه جهانی از اشیاء که در اشیاء دیگر پیچیده شده اند بنیاد شده است. درهستی شناسی افقی چیز های کامل از چیزهای کامل دیگر تشکیل شده اند و نه از اجزا. ویسکامب کارخود را بر اساس فلسفه شئ محور هارمن به پیش می برد. از رویکرد اشغال فضا توسط تقسیم بندی فضایی دوری می کند. به اشیای پیچیده در اشیاء دیگر در قالب ایده شئ بر شئ و هستی شناسی افقی می پردازد. از فرضیات این تحقیق این است که آیا با استفاده از روش هستی شناسی افقی و استراتژی شیء برشی می توان به فضایی خوانا تر و جذاب تر به نسبت روش های قدیمی دست یافت یا نه و یا اینکه می تواند بدون بازگشت به ترکیب بندی کلاسیک یکپارچگی خود را داشته باشد. روش تحقیق بصورت توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات در رابطه با فلسفه شئ محور هارمن و تاثیر آن برمعماری هستی شناسی افقی ویسکامب می باشد. در نتایج حاصل شده از این تحقیق نشان می دهد که معماری، فلسفه عملی نیست بلکه تاریخ خودش و مسائل خودش را دارد. فلسفه می تواند برای بر انگیختن ایده های نو خوب باشد اما وارد کردن مستقیم آن مفید نیست. اینرویکرد گفتمان رابطه جزء و کل و مساله ترکیب بندی را به شکل معاصر، به روز رسانی می کند. یک هستی شناسی افقی با امکان یک معماری اساسا فاقد سلسله مراتب روبه رو می شود. بدون آنکه به گفتمان سیالیت یا انفصال متوسل شود. در عوض مدلی برای یکپارچگی براساس مجموعه ای از اشیاء که با یکدیگر ارتباط دارند، ارائه می کند