مقاله مروری بر دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم (ع) در سنّت اسلامی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مروری بر دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم (ع) در سنّت اسلامی دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مروری بر دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم (ع) در سنّت اسلامی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مروری بر دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم (ع) در سنّت اسلامی
چکیده
طرح مسئله
جریان قربانی در قرآن کریم
پیشینه ی بحث در سنّت اسلامی
ادلّه ی قائلان به ذبیح بودن اسماعیل و نقد مخالفان
ذبیح حضرت ابراهیم(ع) از دیدگاه اهلبیت(ع)
شواهدی بر ذبیحبودن حضرت اسماعیل(ع)
أ. قرائن لفظی موجود در آیات قربانی
ب) فرزند قربانی تنها فرزند ابراهیم(ع)
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مروری بر دو دیدگاه در مورد ذبیح ابراهیم (ع) در سنّت اسلامی
ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق
ابن کثیر، قصص الأنبیاء، مصر، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۸۸ق،
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چ سوم، ۱۴۱۴ق
ابنخلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابنخلدون، بیروت، مؤسسه ی أعلمی، ۱۳۹۱ق،
آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء الثراث العربی، ۱۴۱۸ق
جزائری، سیدنعمتالله، قصص الأنبیاء، قم، شریف رضی، بیتا
زمخشری، محمود، الکشّاف عن حقائق التنزیل، بیروت، دارالکتب العربی، چ سوم، ۱۴۰۷ق
سیوطی، جلال الدین، در المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه ی آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق
شلبی، احمد، مقارنه الأدیان الیهودیه، قاهره، مکتبه النهضه المصریه، چ دهم، ۱۹۹۸م
شیخ صدوق، خصال، قم، جامعه مدرسین،
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، بیروت، مؤسسه اعلمی ،
شیخ صدوق، معانی الأخبار، قم، جامعه ی مدرّسین، ۱۳۳۸ش
شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه ی مدرّسین، چ۲: ۱۴۰۴ق
طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت،مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۳ ق
طبرسی، مجمع البیان، بیروت، مؤسسه ی اعلمی، ۱۴۱۵ق
طبرسی، مکارم الأخلاق، نشر شریف رضی، ۱۳۹۲ق
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ ق
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۳ق
طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چ سوم،
علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب للطباعه و النشر، چ سوم، ، ۱۴۰۴ ق
فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار إحیاء تراث العربی، چ۳: ۱۴۲۰ق
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، اسلامیه،
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه ی الوفاء، ۱۴۰۳ق
محمد بن عمر بن عبد العزیز، اختیار معرفه الرجال (رجال کشی)، مشهد، دانشگاه مشهد،
هاکس،جیمز، قاموس کتاب مقدس، تهران، اساطیر،
Chauri, Abdus Sattar and Hauri, lhsanur Rahman, The Only offered for Sacrifice, Isaac or Ishmael, India: Gyan Publishing House,
Noort, Edward and Tigchelaar, Eibert(eds), The Sacrifice of Isaac, Boston
Feiler, Bruce, Abraham, A Journey to Heart of Three Faiths, Canada: HarperCollins publisher,
Chliton, Bruce, Abraham’s Course, New York: The Doubleday Broadway Publishing,
Moberly, R. w. l. The Bible, Theology and Faith, Cambridge University Press,
چکیده
امتحان الاهی حضرت ابراهیم(ع) در قربانی کردن فرزند خویش، که از فرازهای بلند زندگی این پیامبر بزرگ الاهی است، در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است. به دلیل اجمال موجود در آیات مربوط به داستان ذبح و عدم بیان فرزند قربانی و محلّ ذبح، از صدر اوّلیه ی اسلام در تعیین نام ذبیح در بین مفسّران اسلامی اختلاف نظر وجود داشته است، اما این اختلافات از قرن هفتم هجری به بعد فروکاسته و نام اسماعیل(ع) بهعنوان نامزد قربانی در سنّت اسلامی به ثبت رسیده است. امروزه برخی مستشرقان مدّعیاند که منابع اوّلیه ی اسلام و شخص پیامبر(ص)، حضرت اسحاق(ع) را بهعنوان ذبیح الله معرّفی کردهاند و ذبیح الله خواندن اسماعیل(ع)، قرنها بعد به دلایلی از جمله رقابت با یهودیت در متون و تفاسیر اسلامی وارد شده است. این تحقیق بر آن است تا با مرور این مسئله در سنّت اسلامی و با استناد به کلام معصومان(ع)، به بررسی مصداق ذبیحالله در قرآن کریم بپردازد
کلید واژهها: ذبح، ذبیح، قربانی، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق
طرح مسئله
از جمله فرازهای زندگی حضرت ابراهیم(ع)، که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته، جریان امر الاهی به وی مبنی بر ذبح فرزند خویش است. بنا بر آنچه در سوره ی صافات بیان شده، خداوند در عالم رؤیا به پیامبر خویش دستور داد تا فرزند خود را به نشانه ی تبعیت از خواست و مشیت الاهی قربانی کند. ابراهیم(ع) نیز این مسئله را با فرزند خویش در میان گذاشت. او با رضایت خاطر تمام، خود را تسلیم امر الاهی کرد. با این حال، در آیات مربوط به جریان این داستان، ذکری از نام فرزند قربانی و نیز محل ذبح به میان نیامده و اجمال بدوی موجود در این آیات، موجب شد تا گروهی از مفسّرین قرون اولیه با استناد به شواهد و احتمالاً رجوع به پیشینه ی این جریان در یهودیت، به این نتیجه برسند که نامزد قربانی، حضرت اسحاق(ع) بوده است. امّا با گذر زمان و تعمّق بیشتر در شواهد درون متنی و تاریخی، شاهد تغییر برداشتی در بین مفسّران اسلامی هستیم
این تغییر نگرش و به تعبیر دقیقتر، قوّت یافتن قول به ذبیح خواندن اسماعیل(ع) موجب شد تا برخی مستشرقان ادّعا کنند که ذبیح خواندن حضرت اسماعیل(ع)، از پیرایههای دین اسلام و در نتیجه ی عمل مفسّران قرون بعدی است و دیدگاه قرآن و شخص پیامبراکرم(ص) چیزی غیر از آن بوده و ذبیح دانستن اسماعیل، قرنها بعد در سنّت اسلامی وارد شده است. به طور مثال، در کتابی با عنوان قربانی کردن اسحاق پس از بررسی دیدگاه مفسّران اسلامی در این زمینه، به نقل از دو پژوهشگر آمده است
گلدزیهر به این نتیجه رسید که محمد(ص) خود احتمالاً اسحاق(ع) را به عنوان نامزد قربانی قلمداد میکرد و مفسّرین اوّلیه نیز در این مورد شکی نداشتند; فایرستون نیز بر اساس بررسی فراوان مفاد آثار اسلامی، به این نتیجه رسید که منابع اوّلیه، که مورد استناد آنها قرار میگرفت، تمایل داشتند که اسحاق(ع) را به عنوان نامزد قربانی به حساب آورند
همچنین مؤلّف کتاب مقدّس؛ الاهیات و ایمان پس از مقایسه ی نقل داستان در قرآن و تورات و برشمردن سه مؤلفه ۱ـ الاهی بودن عمل قربانی؛ ۲ـ تسلیم تمام و کمال حضرت ابراهیم(ع) در مقابل مشیت الاهی و ۳ـ برکت یافتن نسل ابراهیم(ع)، به عنوان نقاط مشترک این دو گزارش و سکوت قرآن در مورد نام قربانی و محل ذبح، مینویسد
با اینکه در سنّت اوّلیه اسلامی، هویت فرزند، مورد نزاع بود. در طی دورهای توافق عمومی حاصل شد که اسماعیل(ع) به جای اسحاق(ع) فرزند مورد بحث است. همچنین در حالیکه در قرآن مکانی برای وقوع این داستان نقل نشده، سرانجام سنّت اسلامی آن را در مکه قرارداد. این نمونه، خود به اندازه ی تلاش برای یافتن براهین آشکار برای اثبات این مسئله میتواند مفید باشد که سمبلهای محوری مختّص یک دین چگونه هویت خود را توسعه و تعمیق میبخشند
در این نوشتار سعی بر آن است که با نگاهی به پیشینه ی این بحث در آثار و تفاسیر اسلامی و بررسی دیدگاههای مختلف مفسّران و دانشمندان اسلامی در این زمینه، ادلّه و شواهدی، که برای تعیین مصداق حضرت ابراهیم وجود دارد، مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد
جریان قربانی در قرآن کریم
جریان قربانی حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم ضمن آیات ۹۹ـ۱۱۱ سوره ی صافات بدین صورت مورد اشاره گرفته است، گفت
من به سوی پروردگارم میروم، او مرا راهنمایی خواهد کرد ای پروردگار من، مرا فرزندی صالح عطا کن. پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. چون با پدر به جایی رسید که باید به کار بپردازند، گفت: ای پسرکم، در خواب دیدهام که تو را ذبح میکنم. بنگر که چه میاندیشی. گفت: ای پدر، به هر چه مأمور شدهای عمل کن، که اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهی یافت. چون هر دو تسلیم شدند و او را به پیشانی افکند، ما ندایش دادیم: ای ابراهیم، خوابت را به حقیقت پیوستی. و ما نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. این آزمایشی آشکارا بود. و او را به ذبحی بزرگ بازخریدیم. و نام نیک او را در نسلهای بعد باقی گذاشتیم. سلام بر ابراهیم. ما نیکوکاران را این چنین پاداش میدهیم. او از بندگان مؤمن ما بود
همانگونه که در این آیات مشاهده میشود، تنها به کلیت جریان اشاره شده و به نحوِ مستقیم، نامی از فرزندی، که نامزد این امتحان بزرگ الاهی بوده به میان نیامده است. همچنین به محل وقوع این جریان و محل ذبح نیز اشارهای نشده است. تنها این نکته قابل برداشت است که فرزند قربانی، همان فرزندی است که بشارت تولّد او به ابراهیم(ع) داده شده بود
پیشینه ی بحث در سنّت اسلامی
از آنجاکه قرآن کریم از بیان نام فرزند قربانی خودداری کرده، مفسّران سده ی اوّل برای فهم جزئیات این جریان، بر آن شدند تا با کنجکاوی فراوان و با رجوع به شواهد درون متنی و نیز برخی روایات موجود در این زمینه، نام فرزند ذبیح را کشف کنند. در نهایت، نتیجه ی برخی از این تلاشها معرّفی حضرت اسحاق(ع) بود. اینکه دلائل این ادّعا چه بوده و آنان با استناد به چه قرائن و شواهدی به این قول رسیدهاند، احتیاج به پژوهش جداگانهای دارد،۳ امّا به هر حال، نباید از نفوذ اسرائیلیات و مرجعیت یافتن یهودیان تازهمسلمانی، که سعی در وارد کردن باورها و اسطورههای یهودی در سنّت اسلامی داشتند، چشم پوشید. همچنانکه ابن کثیر در این زمینه مینویسد
جمع زیادی از گذشتگان قائل بودند که ذبیح اسحاق(ع) است و آن را از کعب الأحبار یا از صحف اهل کتاب اخذ کرده بودند. این کار در حالی صورت گرفت که خدا بهتر میداند در آنها حدیث صحیحی از معصوم وجود ندارد تا به واسطه ی آن، از ظاهر قرآن کریم دست بکشیم و این معنا از قرآن کریم فهمیده نمیشود، بلکه مفهوم یا منطوق بلکه نص قرآن حاکی از آن است که ذبیح اسماعیل بوده است
در بین مفسّران و مورّخان اسلامی، محمد بن جریر طبری از جمله افرادی است که به صراحت دیدگاه خود را در مورد ذبیح بودن اسحاق ابراز کرد. وی پس از اینکه به وجود روایاتی در مورد ذبیحبودن هر یک از اسحاق و اسماعیل اشاره کرده و همه ی آنان را صحیح میداند، اینگونه نتیجه میگیرد: «دلیل قرآنی که صحّت روایات وارده از ناحیه ی پیامبر اکرم(ص) در مورد ذبیح بودن اسحاق را ثابت میکند، واضحتر و مبینتر است»۵ علاوه بر طبری، که با صراحت به ذبیح بودن اسحاق فتوا میدهد، برخی دانشمندان دیگر با لحن ملایمتری در این باره اظهار نظر کردهاند. به طور مثال، ابن خلدون در ابتدا با ذکر احتمال هر دو طرف، به شواهدی که قائلان به اسماعیل به آن معتقدند اشاره کرده و آنگاه آنان را نقد میکند و سپس، با بیان اسامی صحابی و مفسّرینی که قائل به ذبیحبودن اسحاق هستند، بدون اینکه نظر خود را بیان کند، به نقل کلام طبری میپردازد که قائل است «اسحاق ذبیحالله» است.۶ و سرانجام، گروه دیگری نیز با رعایت جانب احتیاط، از اظهار نظر و اتّخاذ موضع امتناع ورزیده و متوقّف شدهاند. همانند جلالالدین سیوطی که در مورد او چنین گفته شده است: «از جمله ی علماء کسانی بودند که ادله ی هر دو طرف را قوی میدیدند و یکی را بر دیگری ترجیح نمیدادند. لذا توقّف کردند همانند جلالالدین سیوطی که میگوید: «من قبلاً به این قول، که ذبیح اسحاق است، تمایل داشتم. امّا اکنون در قبال آن متوقّفم.»
با گذر زمان و دستیابی به شواهد بیشتری در این زمینه و انجام تأملات بیشتر در قرآن کریم و مرور شواهد تاریخی، دانشمندان اسلامی به این نتیجه رهنمون شدند که مصداق آیات سوره ی صافّات و بشارت به «غلام حلیم» باید اسماعیل باشد و نه اسحاق. شاید بتوان از جمله پیشگامان خرق فضای حاکم و اصلاح اندیشه ی کتاب مقدّس، ذبیح بودن اسحاق(ع) در بین اهل سنّت را ابوالفداء، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر(م۷۷۴) دانست. وی با اختصاص فصلی از تفسیر خود به بررسی آرای علمای سلف در مورد تعیین نام ذبیح، به ذکر نام مفسّران و برخی احادیثی که از آنان وارد شده پرداخته و در نهایت، قول به ذبیح بودن اسماعیل(ع) را قول صحیح و یقینی میداند. وی پس از نقل روایاتی، که اسحاق را ذبیحالله دانستهاند، مینویسد
این اقوال همگی از کعب الأحبار گرفته شده است. او زمانیکه در دولت عمر اسلام آورد، عمر از کتب گذشته ی او نقل روایت کرد، پس گاهی اوقات خود به گفته او گوش فرا میداد و مردم را نیز به استماع سخنان او رخصت میداد و از او روایات ضعیف و قوی را با هم نقل میکرد. در حالیکه خدا بهتر میداند، این امّت حتّی به یک حرف از آنچه نزد وی بود، نیازی ندارد
اینکه چه عاملی موجب این تغییر نگرش و یا به تعبیر صحیحتر، قوّت یافتن دیدگاه طرفی که اسماعیل(ع) را ذبیح میدانست شده، مسئلهای است که برای مستشرقان جذابیت کافی برای پرسش و پژوهش را داشته است. هرچند استنتاجات عجولانه و بعضاً مغرضانه آنان تا حدّ زیادی از ارزش علمی این پژوهشها کاسته است. همچنانکه بعضاً ادّعا شده «برخورد و رقابت با یهودیت، یکی از دلائلی است که مفسّران مسلمان اصرار داشتند که فرزند قربانی در جریان امتحان حضرت ابراهیم(ع)، اسماعیل(ع) بوده است.»۹ آنگاه برای اثبات این ادّعا، به روایتی استناد شده است که شخص یهودی تازهمسلمانی ادّعا کرده یهودیان خود از حقیقت امر ذبح آگاهند، ولی برای رقابت با اعراب و مسلمانان و انتساب این فخر به فرزندان اسحاق و بنی اسرائیل، از پذیرش آن سرباز میزنند
توصیف دیگری از این طیف پژوهشها را، که به منظور کشف انگیزه ی گرایش مسلمانان به تفّحص در مورد مصداق آیات مربوط به قربانی حضرت ابراهیم صورت گرفته، میتوان در گزارش زیر مشاهده کرد
قرآن در قرن هفتم میلادی در سپهر ادیان نمایان گشت؛ زمانی که اسلام، یهودیت و مسیحیت در حال شروع نزاعی درباره ی ستایش و تمجید از فرزندان ابراهیم با یکدیگر بودند. در نتیجه مفسّران اسلامی احساس نیاز کردند که ابهامات موجود در حکایت قرآن از این جریان را روشن کنند. بحثها به سرعت شروع شد. اکثر مفسّران متن قرآن را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که، فرزند قربانی باید اسحاق باشد. آنان به این حقیقت استناد کردند که جریان قربانی در زندگی حضرت ابراهیم، قبل از مهاجرت وی به مکه به همراه اسماعیل واقع شده است. همچنین هرگاه خداوند ابراهیم را به فرزندی بشارت میدهد، او اسحاق نام میگیرد. از این رو، زمانی که ابراهیم در آغاز قصه از خداوند طلب فرزند میکند، او در حال دعا برای اسحاق بوده است
اینکه تا چه اندازه تعصّبات فرقهای و رقابتهای مذهبی زمینهساز و پیشبرنده ی تلاشهای پژوهشی و تأملات تفسیری پیرامون این آیه و سایر آیات قرآن بوده، خود احتیاج به تحقیق و پژوهش مستقل و عمیقتری دارد، امّا آنچه در این مجال مقدور است، بازبینی ادلّه و شواهدی است که دو طرف این نزاع به آن استناد کرده و یا از اظهار نظر صریح درباره آن سرباز زدهاند
در ادبیات مربوط به بحث و کتبی که مستقلاً و یا در خلال بحثهای تفسیری به این مسئله پرداختهاند، فخر رازی گزارشی را از اسامی مفسّران در هر دو گروه و نیز ادلّه و براهین هر یک ارائه کرده و تلاش او مبنای نقد و بررسی برخی کتب دیگر قرار گرفته است.۱۲ وی افرادی مانند عمر، عباس بن عبدالمطلب، علی(ع)، ابن مسعود، کعب الأحبار، قتاده، سعید بن جبیر، مسروق، عکرمه، الزهری، السدی و مقاتل را در گروه اوّل، که قائل به ذبیح بودن اسحاق بودند، جای میدهد و افرادی مانند ابن عباس(دو نقل از ابن عباس وجود دارد)، ابن عمر، سعید بن المسیب، الحسن، الشعبی، مجاهد و الکلبی را در شمار کسانی که قائل به ذبیح بودن اسماعیل بودند، بر میشمرد. ۱۳ اگرچه این استقراء وی قابل نقد و خدشه است۱۴ و قرار دادن اسامی مفسّران و شخصیتها در گروه فوق از دقّت کافی برخوردار نیست، امّا به منظور ارائه ی گزارشی از ادلّه ی دو طرف، در این قسمت با مبنا قرار دادن قول رازی، به بیان ادله ی کسانی که به ذبیح بودن اسماعیل(ع) قائلند، اشاره کرده و با نقد آنها با استناد به ادله ی طرف مقابل، تصویری از نزاع جاری پیرامون تعیین نام ذبیح ارائه میکنیم
ادلّه ی قائلان به ذبیح بودن اسماعیل و نقد مخالفان
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.