مقاله بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام خمینی(ره) و فخر رازی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام خمینی(ره) و فخر رازی دارای ۳۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام خمینی(ره) و فخر رازی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام خمینی(ره) و فخر رازی
چکیده
مقدمه
۱ عوامل اعتقاد به جبر از نظر فخر رازی و پاسخ به آنها
۱-۱ توحید در خالقیت
۲ـ۱ علم ازلی خدا
۳ـ۱ قضا و قدر
۴ـ۱ ضلالت و هدایت
۲ تحلیل پیشفرضهای فخر رازی و تحولات آن
۱ـ۲ اراده مستقیم خداوند در جهان آفرینش
۲ـ۲ دیدگاه فخر رازی از کسب تا امر بین الأمرین
۱ـ۲ـ۲ فخر رازی و امر بینالأمرین
ارزیابی استدلال فخر رازی
علم تفصیلی علّت به معلول
۲ دیدگاه امام خمینی در باب جبر و اختیار
تطبیق مبانی نظرات فخر رازی و امام خمینی(ره)
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امام خمینی(ره) و فخر رازی
ابراهیمی دینانی، غلامحسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶
بداشتی، علیالله، «اراده خدا (جل جلاله) با تکیه بر آرای امام خمینی(ره)»، اندیشه نوین دینی، ش ۹، تابستان ۱۳۸۹، ص۹-۳۲
جرجانی، میرسید شریف، شرح المواقف، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ ق
حیدری، حسین، «بررسی تطبیقی جبر و اختیار در آثار سنایی و متکلمان مسلمان»، مطالعات عرفانی، ش۳، بهار و تابستان۱۳۸۵، ص ۹۱ـ۱۲۲
خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۱
ـــــ ، شرح دعای سحر، ترجمه سید احمد فهری، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۴
ـــــ ، طلب و اراده، ترجمه و شرح سید احمد فهری، تهران، علمی و فرهنگی،۱۳۶۲
رازی، فخرالدین، الأربعین فی اصول الدین، قاهره، مکتبه الکلیات الأزهریه، بیتا
ـــــ ، التفسیر الکبیر، بیروت، دار الفکر،۱۴۱۰ ق
ـــــ ، المباحث المشرقیه، قم، مکتبه بیدار، ۱۴۱۱ ق
ـــــ ، براهین در علم کلام، تصحیح و نگارش سیدمحمدباقر سبزواری، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۱
ـــــ ، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، تعلیق الدکتور سمیح دغیم، بیروت، دار الفکر اللبنانی، ۱۹۹۲م
ـــــ ، مطالب العالیه، قم، الشریف رضی، ۱۴۰۷ ق
ـــــ ، معالم فی اصول الدین( حاشیه محصل)، المصر، المطبعه الحسینیه، ۱۳۲۳ ق
سبحانی، جعفر، جبر و اختیار، قم، موسسه تحقیقاتی سیدالشهداء، ۱۳۶۸
سبزواری، هادی، شرح المنظومه، قم، علامه، ۱۳۶۹
طباطبائی، سیدمحمدحسین، تفسیرالمیزان، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۲
طوسی، خواجه نصیرالدین، تلخیص المحصل، به اهتمام عبدالله نورایی، تهران، مؤسسه اسلامی دانشگاه مکگیل، دانشگاه تهران، ۱۳۵۹
قدران قراملکی، محمدحسن، نگاه سوم به جبر و اختیار، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۴
کاشانی، عزالدین محمود، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، شرح و حواشی احمد رنجبر، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۱
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، دارالکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۵ ق
میرداماد، سیدمحمدباقر، مصنفات، به اهتمام عبدالله نورایی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۱
چکیده
امام خمینی و فخر رازی دو تن از اندیشمندانی هستند که هریک با رویکردی ویژه و اصول کلامی متفاوت مسئله جبر و اختیار را بررسی کردهاند و آرایی متفاوت را ارائه دادهاند. فخر رازی که تبحّر و مهارتی ویژه در قلمرو کلام دارد، با رویکرد کلامی اشعری، به جبر تمایل دارد؛ بیشتر به نقل استناد میکند و از براهین عقلی، کمتر بهره میجوید؛ از سوی دیگر امام خمینی، بهدلیل اهمیتی که برای این مسئله قایل بوده، در مقام متکلمی شیعی، کوشیده است که ابعاد گوناگون این مسئله را تبیین و تحلیل کند و ریشههای فلسفی ـ کلامی و روایی آن را پی بگیرد. ارائه دیدگاه متعادلتر از جبر و اختیار از سوی امام(ره) که همان امر بین الأمرین است، بنابر اصول اعتقادی و مبانی عرفانی او و با رویکرد عقلی و نقلی به اثبات میرسد. نوع تحقیق در این مقاله توسعهای و روش انجام آن به صورت اسنادی و توصیفی با تأکید بر تحلیل محتواست
کلیدواژهها: جبر، اختیار، تفویض، امر بین الأمرین، امام خمینی، فخر رازی.
مقدمه
مسئله جبر و اختیار از آن جهت که در ارتباط با ضرورت و لاضرورت افعال آدمی در نظام کلی موجودات مطرح میشود با فلسفه ارتباط دارد و از جهتی که افعال آدمی جزو موجودات نظام هستی است و شمول اراده الهی همه امور عالم را فرامیگیرد به علم کلام مربوط میشود. در اخلاق نیز این مسئله مطرح است که آیا رفتار و گفتارهای اخلاقی و ملکات نفسانی تغییرپذیرند یا نه؟
در عالم اسلام فرقههای معتزله، زیدیه، اسماعیلیه، امامیه، ماتریدیه، اشاعره و جبریه خالص، بهترتیب بیشترین تا کمترین حوزه اختیار را برای انسان قایلاند.۱ ازآنجاکه فخر رازی و امام خمینی بهترتیب متکلم اشعری و امامی به شمار میروند، بررسی آرای اشاعره و امامیه لازم به نظر میرسد. اشاعره بر این باورند که همه موجودات بهگونه مستقیم و بیواسطه، با اراده الهی پدید میآیند و همهچیز فعل خداوند است؛ حتی افعال به ظاهر اختیاری انسان. در برابر نظر اشاعره، معتزله به تفویض و اختیار مطلق معتقدند و بر این باورند که فعل، آفریده شخص انسان است و خداوند در آن هیچ نقشی ندارد؛ گویی او آفرینش افعال را به انسان تفویض کرده است. در برابر این دو دیدگاه، دیدگاهی معتدلتر مطرح است که به امامیه تعلق دارد. آنان در مسئله خلق اعمال قایل به امر بین الامرین هستند. شیعیان امامیه بنابر آموزههای ائمه اطهار بهویژه امام صادق(ع)، راهی میان جبر و اختیار را برگزیدهاند که هم اراده خدا و هم اختیار انسان حفظ شود. به عقیده ایشان معتزله و اشاعره در مسئله خلق اعمال راه افراط و تفریط را پیمودهاند. آنان میگویند جبر و تفویض، نه نقیض هم، بلکه متضاد یکدیگرند؛ با این تعبیر که هم خداوند در انجام فعل نقش دارد و هم انسان؛ اما چگونه؟ این مسئلهای است که کانون اختلاف و تفسیرهای بسیار قرار گرفته است. درباره جبر و اختیار و فروع آن، تحقیقاتی صورت گرفته، اما تاکنون مقایسه تطبیقی میان آرای متفکران مورد نظر این مقاله انجام نشده است
به برخی از تحقیقاتی که به جنبههایی از این مسئله پرداختهاند، اشاره میکنیم
کتاب دو فیلسوف اسلامی (فخر رازی و خواجه نصیر طوسی) نوشته سیدحسن حسنی، به بررسی و داوری در مسائل اختلافی بین این دو از جمله مسئله جبر و اختیار اختصاص دارد. همچنین در مقاله «اراده خدا (جل جلاله) با تکیه بر آرای امام خمینی(ره)»۲ به همین موضوع پرداخته شده است. آیتالله جعفر سبحانی نیز در جلد دوم کتاب فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، عقاید اشاعره از جمله فخر رازی را با عقاید معتزله و امامیه درباره جبر و اختیار مقایسه کرده است. در کتاب عدل الهی از دیدگاه امام خمینی نیز بخشی از آرای حضرت امام درباره جبر و اختیار بررسی شده است
فخر رازی بیشتر از دیدگاه کلام به مسئله مینگرد و امام خمینی(ره) علاوه بر رویکرد کلامی، نگاه فلسفی و عرفانی نیز به مسئله جبر و اختیار دارد. این دو اندیشمند هریک، از دو نظام فکری و اعتقادی متفاوت متأثرند و البته چندین قرن با هم فاصله زمانی دارند (در زمان فخر رازی کلام و فلسفه اسلامی، مراحل اولیه خود را پشتسر گذاشته و در دوره پختگی قرار گرفته؛ بر خلاف زمان امام که فلسفه و کلام دوران تکامل خود را سپری کرده است). نیز درخور توجه است که این دو، اندیشمندانی هستند که نسبت به دیگر صاحبنظران مکتب کلامی خود، دیدگاه خلاقانهتر و متفاوتتری را ارائه دادهاند. با توجه به این نکات، خلأ بررسی دیدگاه این دو در مسئله جبر و اختیار چشمگیر است. در سیر بررسی جبر و اختیار از دیدگاه این دو متکلم، پرسشهایی مطرح میشود که ما به آنها پاسخ میدهیم. مهمترین این مسائل بدین قرارند
اختلاف و تشابه آرای فخر رازی و امام خمینی در مسئله جبر و اختیار چیست؟
رویکرد کلامی، فلسفی و یا تفسیری چه تأثیری در رأی نهایی و تجزیه و تحلیل مسئله جبر و اختیار از دیدگاه آن دو اندیشمند داشته است؟
آیا مسئله جبر و اختیار، مسئلهای کاملاً عقلانی است یا در بعضی جوانب بایستی به صورت تعبدی و نقلی این مسئله را پذیرفت؟
در این مقاله ضمن بیان دیدگاههای آندو درباره جبر و اختیار و مقایسه آنها، تطورات و نتایج اعتقادات آنان را بیان و روشهای برتر در برخورد با این مسئله را تحلیل میکنیم
۱ عوامل اعتقاد به جبر از نظر فخر رازی و پاسخ به آنها
تحقیق و بررسی جامع درباره نظریه «جبر» از دیدگاه فخر رازی،۳ در گرو این است که ما درباره همه عوامل و انگیزههای اعتقاد به جبر و یا دستکم مهمترین آنها را از دیدگاه جمهور اشاعره، که فخر رازی نیز آن اعتقادات را پذیرفته است، بحث کنیم؛ لیکن به مقتضای محدودیت مقاله، به طور فشرده به آنها اشاره میکنیم و اجمالاً به آنها پاسخ خواهیم داد
۱-۱. توحید در خالقیت
فخر رازی با عنوان «الله تعالی قادر علی کل مقدورات فی مذهب اصحابنا»، برای نظر خود دلیلهایی آورده است. او دلیل عقلی را چنین بیان میکند: ملاک چیزی که نزد همگان مقدور خداست و همه طوایف در مقدور و مخلوق بودن آن برای خدا اتفاقنظر دارند، همان ممکن بودن آن است (امکان به معنای فقد کمال و داشتن حاجت و نیاز به فاعل است). این امکان میان همه ممکنات مشترک است؛ از این جهت باید همه ممکنات را در این مورد به گونه یکسان شناخت و گفت همه ممکنات و از آن جمله ذات انسان و فعل او، مخلوق و مقدور خدایند؛ در غیر این صورت به تبعیض بیجهت قایل شدهایم
نااستواری برهان رازی بر اثبات مدعای خود، بهخوبی روشن است؛ زیرا استناد ممکن به واجب، بر دو گونه مفروض است: ۱ استناد مباشر، یعنی خداوند مستقیماً خلق و تدبیر امور را به عهده گیرد؛ ۲ اینکه با ایجاد عوالم امکانی به صورت نظام علّی و معلولی، بر همه موجودات با حفظ مراتب، تأثیر و ربوبیت دارد. در فرض دوم، فعل انسان، مخلوق خود اوست و در عین حال مخلوق خدا نیز خواهد بود. به دیگر سخن، امکان حاکم بر اشیا، بیش از این ایجاب نمیکند که هر ممکن، متکی به واجب شود، خواه بدون واسطه و خواه باواسطه؛ اما اینکه هر موجود ممکنی باید بهگونه مستقیم و بیواسطه از او صادر شود، مقتضای امکان نیست
بنابراین همانگونه که در اسناد باواسطه، نیاز ممکن برطرف میشود، توحید در خالقیت که اصلی عقلی و قرآنی است نیز کاملاً رعایت شده است؛ زیرا خالق اصیل و مؤثر مستقل در همه مراتب و سلسلهها یکی است و خالقیت غیر او، به اذن و مشیت خدا و به قدرت او انجام میگیرد. حال اگر فخر رازی از امکان اشیا، بیواسطه بودن خلق آنان برای واجب را نتیجه گرفته باشد همانگونه که اعتقاد اشاعره چنین است که همه موجودات مستقیماً و بدون واسطه با اراده الهی به وجود میآیند؛ حتی افعال اختیاری انسانـ۶ به خطا رفته است و نقد مزبور بر او وارد است. حقیقت توحید در خالقیت آن است که تنها خالق مستقلى که بدون نیاز به اذن و اجازه موجودات دیگر، دست به آفرینندگى مىزند، خداوند سبحان است. ازاینرو توحید در خالقیت منافاتى با این مدعا ندارد که موجودات دیگر، با اذن الهى و در چارچوب قوانین و سنتهایى که او وضع کرده است، منشأ خلق و ایجاد باشند. در آیات فراوانى از قرآن کریم نیز ایجاد و تأثیر به مخلوقات خداوند نسبت داده شده است
۲ـ۱ علم ازلی خدا
قاضی عضد الدین ایجی (متکلم اشعری) میگوید
آنچه را که خدا میداند که بندگان او انجام نخواهند داد، انجام آن کار برای بندگان محال است؛ زیرا در غیر این صورت، علم او واقعنما نخواهد بود. پس آنچه را از اعمال بندگان که خداوند علم به تحقق آن دارد، برای آنان واجب و حتمی خواهد بود، و ترک آن محال است؛ در غیر این صورت علم خدا به جهل تبدیل خواهد شد. بنابراین افعال انسانها پیوسته میان دو حالت دور میزند: ۱ ممتنع و محال، ۲ واجب و حتمی؛ و آنچه از دایره امتناع و وجوب بیرون نباشد، فعل اختیاری نخواهد بود. در نتیجه چیزی که دامنگیر قایلان به «خلق اعمال» شده بود، دامنگیر مخالفان این اصل نیز خواهد بود؛ هرچند نه از جهت خلقت اعمال، بلکه از جهت علم پیشین خدا که به افعال انسان رنگ امتناع یا وجوب میبخشد
این شبهه در نظر فخر رازی به اندازهای استوار و پابرجا بوده که گفته است: «اگر همه خردمندان جهان دور هم گرد آیند، نمیتوانند بر این استدلال خرده بگیرند؛ مگر اینکه مذهب هشامبن حکم شیعی را برگزینند که وی منکر علم پیشین خداست.»۸ از نظر تحلیل فلسفی، سخن یادشده، پاسخی روشن دارد و محققان الهی، به رد آن پرداختهاند و برخلاف فخر رازی، خطا و مغالطه در استدلال را روشن کردهاند. فخر رازی در مبحث خلق اعمال کتاب المطالب العالیه مینویسد
اگر خداوند بداند که شخص کافر ایمان نخواهد آورد، ایمان آوردن او مستلزم تبدیل علم خدا به جهل خواهد بود که بیشک امری محال است و ازآنجاکه امر مستلزم محال، خود محال است، صدور ایمان از شخص کافر در فرض بالا ممتنع خواهد بود
پاسخ: خدا از ازل میداند که فاعلهای مختار و آزاد، کارهای خود را آزادانه و بر اساس انتخاب و اختیار انجام میدهند. چنین نیست که برای اینکه علم خدا به جهل تبدیل نشود، انسان در افعالش مجبور و مضطر باشد. اگر افعالی که خدا میداند که با اختیار از انسان سر میزنند، بدون اختیار از انسان سربزنند، دراینصورت علم ازلی واقعنمایی خود را از دست میدهد.۱۰ طرفداران سخن مزبور، تنها به اصل تحقق فعل انسان توجه کرده و از مبادی دور و نزدیک آن غفلت ورزیدهاند و این خود نشاندهنده نداشتن درک و معرفتی صحیح از چگونگی علم ازلی خداست که اختیار انسان را بیتأثیر انگاشتهاند. با توجه به فقر وجودی و نیاز و وابستگی معلول به علت نیز اراده انسان در سایه اراده مطلق و فراگیر خداوند سبحان است. همانگونه که حکیم سبزواری مینویسد: «انسان مظهر اسما و صفات خدای قادر و مختار بالذات است، پس چگونه میشود مظهر او، فاعل مجبور باشد؟ (کیف وأنت وأمثالک أظلال القادر المختار.)
حالا اگر بگوییم متعلق اراده او، همچون تعلق علم و خلقت او بر افعال بشر است و آن اینکه او خواسته هر فعلی از فاعل، با ویژگیهایی که در فاعل موجود است، صادر شود، چنین اصلی نهتنها موجب جبر نیست، پشتوانه اختیار است.۱۲ تشکیکی بودن وجود و وابستگی هر مرتبه به مرتبه پیشین، شاهدی بر این مطلب است. اگرچه گستردگی اراده خدا مورد تصدیق عقل و نقل است، برداشتی که اشاعره از این اصل کردهاند، کاملاً نااستوار است؛ زیرا گرچه افعال بشر به منزله پدیدههای امکانی متعلق قدرت و اراده خداست و آنچه مورد اراده تکوینی (ارادهای که متعلق آن واقعیت خارجی است و نه ارادهای که متعلق آن امرو نهی و فرمان باشد که اراده تشریعیاش مینامند) است، حتماً واقع میشود، باید دید اراده او به چه چیز تعلق گرفته است
همچنین این سخن فخر رازی که هشامبن حکم به علم ازلی خداوند معتقد نبود و تنها راه رهایی از شبهه علم ازلی، پذیرفتن نظریه اوست، مردود است؛ زیرا هشامبن حکم، هرگز به این اندیشه نادرست معتقد نبود؛ هرچند میان متکلمان اسلامی، جهمبن صفوان بدان گرایش داشته و طرفداری هشامبن حکم از این اندیشه نادرست، مربوط به زمانی است که از مکتب «جهمیه» پیروی میکرده است؛ ولی پس از آنکه به ملاقات با امام صادق(ع) مفتخر شد و به مکتب اهلبیت(ع) گروید، دیگر به این عقیده نادرست پایبند نبود. موقعیت کلامی او در پیشگاه امام صادق(ع) به حدی بود که مورد احترام و عنایت ویژه آن حضرت قرار داشت. بنابراین بعید نیست که مخالفان وی، او را به این گفتار متهم ساخته باشند تا از موقعیت اجتماعی او بکاهند
۳ـ۱ قضا و قدر
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.