مقاله توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری دارای ۵۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری
چکیده
مقدمه
۱ مروری بر جهانبینی توحیدی در قرآن کریم
۱-۱ شناخت ذات، صفات و افعال الهی
۱-۲ نگاه توحیدی به تمام مخلوقات یا ماسوی الله
۲ شاخص «از اویی» در توحید نظری
۲-۱ نظام معارف خداشناسی
۲-۲ شناخت جهان طبیعت (ابطال توهم انگاری عالم وجود)
۲-۳ شناخت از اویی نسبت به حدوثِ موجودات (ابطال مادیگرایی)
۲-۴ شناخت از اویی نسبت به شرور (ابطال ثنویت)
۲-۵ شناخت از اویی نسبت به بقایِ موجودات (ابطال تفویض)
۲-۶ شناخت نظام علیت و انکار جبر
۲-۷ شناخت از اویی نسبت به (انکار استقلال در تأثیر)
۲ـ۸ چند نکته
۳- شاخص «به سوی اویی» در توحید عملی
۳-۱ بتپرستی قدیم
۳-۲ بتپرستی جدید و آشکار
۳-۳ بتپرستی جدید و پنهان
۳-۴ خودپرستی و اومانیسم
۳-۵ طاغوت
نقد جامع انواع بتپرستی
۳-۶ ارزشهای یک بعدی
۳-۷ عدالت
۳-۷-۱ عدالت، ارزشی ظاهری و خادم خودپرستی
۳-۷-۲ عدالت، هدف اصلی پیامبران
۳-۷-۳ عدالت، هدف دوم پیامبران (در عرض توحید)
۳-۷-۴ عدالت، هدف دوم و اجتنابناپذیر پیامبران (مقدمهای بیارزش)
عدالت، هدف دوم پیامبران (مقدمهای ارزشمند)
۴ جهتگیری توحیدی در علوم انسانی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری
افلاطون، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۹
ـــــ ، مجموعه رسائل افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفی، تهران، خوارزمی، ۱۳۸۰
آملی، سیدحیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، به انضمام رساله نقد النقود فیمعرفه الوجود، تصحیح و مقدمه هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، علمی و فرهنگی و انجمن ایرانشناسی فرانسه، ۱۳۶۸
پترسون، مایکل، و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، ۱۳۸۳
جونز، ویلیام تامس، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۸
جهانگیری، محسن، محییالدین ابنعربی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵
سعدی شیرازی، مصلح الدین، کلیات سعدی، تصحیح محمد علی فروغی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۹
سیوطی جلالالدین، الدرالمنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۴ق
طاهرزاده، اصغر، گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی، اصفهان، گروه فرهنگی المیزان، ۱۳۸۷
طباطبایی، سید محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران، صدرا، ۱۳۷۴
عزیزی، سید مجتبی، «لیبرالیسم، فلسفه اجتماعی سقط جنین»، در: درآمدی بر علوم انسانی اسلامی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۹
عفیفی، ابوالعلاء، شرح فصوص الحکم، تهران، الزهراء، ۱۳۶۶
فارابی، محمد، «ارزش عدالت»، حکومت اسلامی، ش ۳۱، بهار ۱۳۸۳، ص۹۹-۱۲۶
فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، تحقیق سید محسن حسینی امینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،
قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳
کاشانی، کمالالدین عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تحقیق و تعلیق محمد کمال ابراهیم جعفر، قم، بیدار، ۱۳۷۰
کلینی، محمد، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵
لاریجانی محمدجواد، نقد دینداری و مدرنیسم (مجموعه مقالات)، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۳
لاهیجی، محمود، شرح گلشن راز، بیجا، محمودی، بیتا
مجتبایی، فتحالله، «بت»، در: دائره المعارف بزرگ اسلامی، نسخه اینترنتی. (http://www.cgie.org.ir/)
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲
مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، تهران، صدرا، ۱۳۶۴
ـــــ ، تکامل اجتماعی، تهران، صدرا، ۱۳۷۲
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۱ (عدل الهی، انسان و سرنوشت، علل گرایش به مادیگری)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۱۳ ( مقالات فلسفی، مسأله شناخت، نقدی بر مارکسیسم)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۱۵ (فلسفه تاریخ) نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۲ (مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، انسان و ایمان، جهانبینی توحیدی، وحی و نبوت، انسان در قرآن، جامعه و تاریخ)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۲۲ (حکمت عملی، حکمتها و اندرزها، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۲۳ (عرفان، انسان کامل، عرفان حافظ، آزادی معنوی، تقوا، احترام حقوق و تحقیر دنیا، شداید و گرفتاریها، فواید و آثار ایمان، عقل و دل، دعا)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۲۵ ( الغدیر و وحدت اسلامی،حج، نهضت آزادی بخش اسلام، مسأله نفاق، عدالت از نظر علی(ع) ، نقش حادثه کربلا در تحول تاریخ اسلام، خطابه و منبر، لزوم تعظیم شعائر اسلامی، احیای تفکر اسلامی، تکامل اجتماعی انسان در تاریخ)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۲۶ (جلد اول از بخش تفسیر: شناخت قرآن، تفسیر سورههای حمد، قسمتی از بقره، انفال، توبه، نور، زخرف، دخان، جاثیه، فتح، قمر)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۲۷ (جلد دوم از بخش تفسیر: تفسیر سورههای الرحمن، واقعه، حدید، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۳ (جهان بینی الهی و جهانبینی مادی، کلام، ختم نبوت، پیامبر امی، ولاءها و ولایتها، مدیریت و رهبری در اسلام، امدادهای غیبی در زندگی بشر، درسی که از فصل بهار باید آموخت، خورشید دین هرگز غروب نمیکند، نبرد حق و باطل، فطرت)، نسخه الکترنیکی
ـــــ ، مجموعه آثار، ج ۶ (اصول فلسفه و روش رئالیسم)، نسخه الکترنیکی
هابز، توماس، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نی، ۱۳۸۰
هاکسلی آلدوس، « بتپرستی»، در: سیری در سپهر جان، ترجمه مصطفی ملکیان، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۱
چکیده
پرسش اصلی این مقاله این است که چگونه میتوان اندیشههای موحدانه و مشرکانه را در معرفت، به ویژه علوم انسانی شناخت؟ با روش بازخوانی، تحلیل و طبقهبندی اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری، و به منظور دستیابی به شاخصی برای تعیین تعالیم اسلامی از غیراسلامی، در این مقاله بر اصلالاصول «توحید» تکیه شده و از این اصل، دو شاخص استخراج گردیده است: اول شاخص، «از اویی»، که مرز توحید و شرک در تعالیم نظری است و از آن طریق، انحرافهای بزرگ فکری زیر قابلشناسایی و نقد خواهد بود: توهمانگاری عالم وجود، مادیگرایی، ثنویت، تفویض، جبر، انکار علیت و ; . آثار ناخودآگاه این نظریات، که در ذهن و ضمیر بیشتر افراد رسوب کرده، در تمام عرصههای معرفتی، از جمله در علوم طبیعی و علوم انسانی، قابل پیگیری است
اما شاخص دوم، «به سوی اویی» است که مرز توحید و شرک در تعالیم عملی میباشد و از طریق آن میتوان اندیشههای مشرکانه زیر را شناسایی و نقد کرد: بتپرستی، خودپرستی (آشکار و نهان)، پذیرش طاغوت، انواع ارزشهای یکبعدی، به ویژه نظریههای انحرافی در عدالت
کلید واژهها: توحید، از اویی، به سوی اویی، مطهری، نقد، معرفت.
مقدمه
این ادعا که تفکر توحیدی مبنای تمام معارف است، یا اینکه اصول و فروع دین بر اصل توحید استوار است، و تعابیر مشابه، فراوان مطرح میشود. اما این مدعا نزد اندیشوران نادری صورت روشن و تقریر نظاممندی به خود گرفته که استاد شهید مرتضی مطهری یکی از آنهاست
ضرورت پرداختن به این موضوع، به ویژه از حیث تأثیر این نگاه در سلسله نقدهای مبناگرایانه بر اندیشههای دینی و همچنین تدارک سازوکاری برای نظریهپردازی یا تولید علم یا اصطلاحاً «اجتهاد اسلامی» در عرصههای مختلف معرفتی است
با توجه به توفیق فراوان استاد مطهری در دو رویکرد سلبی و ایجابی فوق، این سؤال پیش میآید که روش استاد شهید مطهری در بهرهوری از تفکر توحیدی در عرصه معرفت چگونه بوده است؟ در این مقاله میکوشیم دیدگاه توحیدی استاد مطهری را، به ویژه از حیث آثار آن در شناخت اندیشههای مشرکانه در عرصه معرفت و علوم انسانی، بازخوانی کنیم
استاد علامه مطهری سلسله شاخصها و معیارهایی را مشخص و تصریح میکند که «میتوان با این معیارها تشخیص داد که فلان تعلیم، از اسلام هست یا نیست.»
وی با الهام از آیات قرآن کریم در همان سلسله معیارها، به دو شاخص «از اویی» و «به سوی اویی» اشاره میکند۲ و در جای دیگر، اهمیت این دو شاخص را بیشتر کرده، میگوید: مرز توحید و شرک در توحید نظری «از اویی» است (انالله)۳ و «مرز توحید و شرک در توحید عملی»، «به سوی اویی» « انا الیه راجعون»۴ است
این مقاله تقریری ابتدایی است از این مطلب که اگر خداوند را اصل الاصول بدانیم، از یک سو، مبدأ المبادی بودن او چه آثاری خواهد داشت و چگونه خواهیم توانست با شاخص «از اویی»، بسیاری از اندیشههای نظری نادرست را تشخیص دهیم و از سوی دیگر، مقصد المقاصد بودن او نیز به چه معناست و چگونه میتوانیم با شاخص «به سوی اویی»، نظامهای ارزشگذاری باطل را شناسایی نماییم
۱ مروری بر جهانبینی توحیدی در قرآن کریم
۱-۱ شناخت ذات، صفات و افعال الهی
خداوند، وجود متعال یا حقیقت اعلی است. عبارات قرآن کریم در این باب چنین است
ـ «هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ» (حج: ۶۲؛ لقمان: ۳۰؛ سبأ: ۲۳)؛
ـ «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبِیراً» (نساء: ۳۴)؛
ـ «الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ» (رعد، ۹)؛
ـ «فَذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ» (یونس: ۳۲)؛
ـ «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ» (لقمان: ۳۰)
ذات الهی کمال مطلقی است که متعلق شناخت انسان قرار نمیگیرد. عبارت «الکبیر المتعال» نیز ناظر به همین حقیقت است. برخی دیگر از آیات قرآن کریم بر این امر تأکید مضاعفی دارد
ـ «تَعالَی اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (نمل: ۶۳)؛
ـ «سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیراً» (اسراء: ۴۳)
امام باقر(ع) میفرماید
هر آنچه شما در دقیقترین معانی در ذهن تصور میکنید، پدیدهای ساخته و پرداخته شده مانند خودتان است که به شما برمیگردد و چه بسا مورچههای کوچک هم گمان میکنند که خداوند هم دو شاخک دارد و این امر کمال اوست و نداشتن شاخک برای کسی که متصف به آن نیست، نقصانی به حساب میآید، و حالت انسانهای عاقل در آنچه خدا را به آن وصف میکنند نیز چنین است
پس از مرتبه وجودی ذات خداوند، مرتبه اسماء و صفات الهی قرار دارد که ظهور همان وجود مطلق و تجلی کمال لایتناهی است
ـ «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی» (طه: ۸)؛
ـ «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی» (اعراف: ۱۸۰)
این آیه شریفه به این معنا نیست که خداوند دارای اسماء حسنی است، بلکه از دو حیث باید چنین فهمید که اسماء حسنی از خداست: اولاً، همانطور که انسانهای موحد میگویند «ما از خداییم»: انا لله (بقره: ۱۵۶)، زبان حالِ اسماء و صفات الهی نیز همین است که ما از خداییم. ثانیاً، اینکه خداوند آراسته به این صفات است، به این معنا نیست که دارای صفاتی باشد؛ چون صفات الهی عین ذات و نه زائد بر ذات اوست. مثلاً خداوند علیم است، اما نه به معنای دارای علم، چنانکه خود قرآن کریم میفرماید: «وَ فَوقَ کلّ ذی عِلمٍ عَلیمٌ» (یوسف: ۷۶) و خداوند علیم است و نه دارای علم. اگر خداوند دارای علم میبود، طبق این آیه، باید فوق او هم علیمی وجود میداشت، لذا آیه شریفه میفرماید: برتر از هر صاحب دانشی، دانایی هست، و نفرمود برتر از هر دانایی، داناتری هست. از این آیه برمیآید که علیم واقعی خداوند است و دیگران، دارای علم هستند؛ یعنی علم، ذاتی آنها نیست و با تسامح به آنها علیم گفته میشود
پس از مرتبه صفات، مرتبه افعال الهی قرار دارد که هر فعلی، ظهور یک یا چند صفات از صفات الهی است. مؤید قرآنی این نکته، اسماء حسنای الهی است که در پایان آیات بیان میشود و مضمون آیه، چه افعال تکوینی الهی و چه افعال تشریعی، به آن اسماء، استناد داده میشود؛ مانند
ـ «کذلِک یُبَیِّنُ اللهُ لَکمُ الایات وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیم» (نور: ۵۸)؛
ـ «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره: ۱۷۳)
در تعالیم معصومان(ع) بر نکته مذکور، فراوان تأکید صورت گرفته که از جمله میتوان به موضوع سؤال و استعانت از اسماء الهی اشاره کرد که در ادعیه، فراوان مشاهده میشود: «اللهمّ اِنّی اَساَلُک بِرَحمَتِک الّتی وَسِعَت کلَّ شَئ وَ بِاَسمائِک الَّتی مَلَاَت اَرکانَ کلِّ شَیء ;»
نکته بسیار مهم در باب افعال الهی این است که نباید گمان کرد خداوند فعلی را انجام میدهد و مثلاً موجودی را خلق میکند و آن موجود از خدا جدا میشود و وجود مستقلی مییابد. این همان مفهوم تولید است که قرآن کریم به شدت از خداوند نفی میکند
ـ «سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ» (نساء:۱۷۱)؛
ـ «أَنَّی یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ» (انعام: ۱۰۱)؛
ـ «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» (توحید: ۳)
بنابراین، فعل الهی، خلق مخلوقات به معنای تولید آنها نیست، بلکه به تعبیر استاد شهید مطهری، مخلوقات، همان افعال الهیاند
حاصل آنکه ذات الهی در صفات الهی و صفات الهی در افعال الهی تجلی مییابد. حال اگر از این سو بنگریم، آنچه متجلی و ظاهر است، افعال الهی میباشد که باطن آن، صفات الهی و باطن باطن آن، ذات الهی است
۱-۲. نگاه توحیدی به تمام مخلوقات یا ماسوی الله
افعال الهی را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد
الف. کلام الهی، که ظاهر آن دارای بطن و بطونی است: «ان للقرآن ظَهراً وَ بطناً وَ لِبَطنِهِ بطنٌ اِلی سَبعَهِ اَبطن»
ب. جهان آفرینش که طبیعت، ظاهر آن است، و باطن آن از یک جهت غیب، و عالم مجردات، و از یک جهت آخرت است: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» (بقره: ۳)؛ یعنی ایمان دارند که فراتر از طبیعت و عالم ماده، مجرداتی هم وجود دارند، برخلاف منکرانی که در آیه دیگر درباره آنها میفرماید: «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ» (روم: ۷)
ج. انسان که بدن او ظاهر، و نفس و روح او باطن است: «هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ» (انعام: ۶۰)
تعبیر قرآن کریم این است که خداوند آیات و نشانههای خود را در این سه عرصه آشکار میکند
ـ «الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ» (یوسف: ۱)؛
ـ «وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَهٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (یوسف: ۱۰۵)؛
ـ «سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ» (فصلت: ۵۳)
آیت بودن قرآن، طبیعت، و انسان به این معنی است که هر پدیده در این سه عرصه، راهی برای شناخت صفات خداوند است و برای شناخت خداوند اولاً، باید به آیات این سه عرصه مراجعه کرد و ثانیاً، برای نیل به معرفت هر چه کاملتر به خداوند، باید معارف حاصل از این سه عرصه را با هم لحاظ کرد
۲. شاخص «از اویی» در توحید نظری
آنچه بیان شد، خطوط کلی جهانبینی توحیدی است که التزام به آن تأثیر شگرفی در تمام شاخههای معرفت خواهد داشت. این جهانبینی در واقع پاسخی است به پرسشهای بنیادین در باب نظام هستی. در تقریر مطالب فوق سعی شد از ادبیات قرآنی استفاده شود، اما این تقریر از جهانبینی، در تفکر فلسفی و به ویژه عرفانی سابقه طولانی دارد که مخصوصاً باید به نظریه تجلیات نزد عرفا اشاره کرد که خلاصه آن چنین است
بر اثر تجلی ذات الهی بر ذات خود، که تعبیر به فیض اقدس میشود، اسماء و صفات و لوازم آنها (اعیان ثابت) ظهور مییابد و در مرحله بعد، فیض مقدس بر فیض اقدس ترتب دارد و از آن وجود خارجی اشیا پدید میآید۹ در توضیح اصطلاحات مذکور باید گفت که مراد از فیض، همان تجلی است
برخی از شارحان آثار ابنعربی معتقدند اعیان ثابت در جهانبینی عرفانی، همان ماهیات نزد حکماست.۱۱ برخی نیز اعیان ثابت را به مُثُل افلاطونی تشبیه کردهاند
بنابر نظریه تجلیات حق تعالی، نخست به وسیله فیض اقدس یا تجلی ذات به صورت اسماء و صفات و به تبع به صورت اعیان ثابت که همان استعدادها و قابلیاتاند، متجلی میشود. این امر در مرتبه علم حق تعالی صورت میگیرد. سپس به وسیله فیض مقدس به احکام و آثار اعیان ثابت، برابر با استعداد و قابلیت آنها، هستی بخشیده میشود. بنابراین، فیض اقدس، تجلی ذاتی حق است که موجب ظهور اسما و صفات و تطفلاً موجب ظهور اعیان ثابت میشود. ظهور اسما و صفات در مرتبه و احدیت، موجب فیض مقدس میگردد که باعث وجود احکام و آثار اعیان در خارج است.۱۳ اما تقریر فلسفی و کلامی توحید نظری چنین است که معمولاً ذیل آن به سه شاخه زیر اشاره میشود
ـ توحید ذاتی: یعنی شناختن خداوند به وحدت و یگانگی (نفی ثانی و نفی مثل و مانند برای خداوند)
ـ توحید صفاتی: یعنی شناختن ذات خداوند به یگانگی عینی با صفات و یگانگی صفات با هم (نفی هرگونه کثرت و ترکیب)؛
ـ توحید افعالی: یعنی شناختن اینکه جهان با تمام علل و معلولات، فعل خداوند هستند (نفی وجود از غیر خداوند)
بیان دیگر در باب موضوع توحید این است که یگانگی خداوند چند جنبه دارد
توحید در وجوب وجود، یعنی فقط الله تبارک و تعالی است که وجودش ذاتاً ضروری است. توحید در خالقیت، یعنی خالق و آفرینندهای جز الله وجود ندارد. توحید در ربوبیت تکوینی، یعنی علاوه بر خلقت، تدبیر و اداره جهان هم فقط به دست الله است. توحید در ربوبیت تشریعی، یعنی جز الله کسی حق فرمان دادن و قانون وضع کردن ندارد. توحید در الوهیت، یعنی کسی جز الله سزاوار پرستش و بندگی بیچون و چرا نیست. همینطور ابعاد دیگری از توحید مانند توحید در استعانت، توحید در محبت، توحید در خوف و خشیت
نگاههای مذکور به توحید و شاخههای آن، بهرغم درستی کامل، نقصان یا ضعفی دارد و آن اینکه اولاً، همراه با نوعی تکثر است که برای افراد ناآشنا، به راحتی به وحدت برنمیگردد و ثانیاً، به عنوان یک یا چند فقره اطلاعات در کنار دیگر اطلاعات در نظر گرفته میشود. به این ترتیب، باورمندان به آن از نقش زیربنایی آن محروم میشوند، و این امر بر خلاف آن چیزی است که انتظار میرود اندیشه توحید، نقش ریشهای در تمام معارف را ایفا کند و بتوان بر اساس آن، تفکرات موحدانه و مشرکانه را باز شناخت
چنانکه اشاره شد، استاد علامه مطهری در این ارتباط سخن مهمی دارد و میگوید
مرز توحید و شرک در توحید نظری، «از اویی» است (انا لله). هر حقیقتی و هر موجودی مادام که او را در ذات و صفات و افعال با خصلت و هویت «از اویی» بشناسیم، او را درست و مطابق با واقع و با دید توحیدی شناختهایم ; (و از آن سو) اعتقاد به وجود موجودی که موجودیتش «از او» نباشد، مشرک است، اعتقاد و به تأثیر موجودی که مؤثریتش «از او» نباشد، باز هم شرک است
سخن مذکور استاد مطهری عمق فراوانی دارد و مستعد است تا به یک مبنای بسیار مهم در نظریهپردازی تفکر اسلامی تبدیل شود که در ادامه به مصادیقی از آثار بهکارگیری این شاخص در توحید نظری میپردازیم
۲-۱. نظام معارف خداشناسی
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.