مقاله قرآنبسندگی و انکار حجیت حدیث: بررسی خاستگاه و اندیشههای اهل قرآن
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله قرآنبسندگی و انکار حجیت حدیث: بررسی خاستگاه و اندیشههای اهل قرآن دارای ۳۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله قرآنبسندگی و انکار حجیت حدیث: بررسی خاستگاه و اندیشههای اهل قرآن کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قرآنبسندگی و انکار حجیت حدیث: بررسی خاستگاه و اندیشههای اهل قرآن
چکیده
درآمد
پیشینه تاریخی
قرآنبسندگی در مقابل حدیثگرایی
اهل قرآن درشبهقاره هند و قرآنیون در مصر
خودبسندگی قرآن
انکار حجیت حدیث
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله قرآنبسندگی و انکار حجیت حدیث: بررسی خاستگاه و اندیشههای اهل قرآن
– قایی، سیدعلی، «حدیث بهمثابه متن مقدس، تألیف عایشه موسی»، کتاب ماه دین، ش۱۵۰، فروردین ۱۳۸۹، ص۹-۱۲
– ــــ، «حدیث- حدیث و قرآن»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲، ص۷۲۱-۷۲۲
– ابنحزم، ابومحمد علی، الإحکام فی أصول الأحکام، تصحیح احمد شاکر، قاهره، احمد شاکر، بیتا
-ابنقتیبه، ابومحمد عبدالله بن مسلم، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، محمد زهری نجار، ۱۳۹۳ق
-صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدراً للتشریع الاسلامی، بیروت، بینا، ۲۰۰۵
-باز، احمد منصور، «الدین کل ما جاء به الرسول» المنار، ش۹، ۱۹۰۶م
-الهیبخش، خادمحسین، القرآنیون و شبهاتهم حول السنه، طائف، ۱۴۲۱ق
-بغدادی، ابواحمدبنعلی (خطیب)، الکفایه فی علم الدرایه، بیروت، احمد عمر هاشم، ۱۴۰۵ق
-بغدادی، عبدالقاهربنطاهر، کتاب اصول الدین، بیروت، افست ۱۴۰۱ق
– حبالله، حیدر، نظریه السنه فی الفکر الامامی الشیعی، بیروت، ۲۰۰۶م
– خضری، محمد، تاریخ التشریع الاسلامی، قاهره، ۱۳۷۳ق
– رشیدرضا، سید محمد، تکمله بر مقاله «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ش۹،۱۹۰۶م
-ـــــ، تکمله بر مقاله «الاسلام هو القرآن وحده، ردّ لردّ»، المنار، ش۹، ۱۹۰۶م ،ص۵۲۴-۵۲۵
-ـــــ، تکمله بر مقاله «الاسلام هو القرآن وحده، ردّ لردّ»، المنار، ش۱۲، ۱۹۰۹م.، ص۹۲۵-
-ـــــ، «ترجمه الطبیب محمد توفیق صدقی»، المنار، ش۲۱،۱۹۲۰م، ص۴۸۳-۴۹۵
– سباعی، مصطفی، السنه و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۵ق
– سبطین، محمد اواب، «پرویز، غلام احمد»، دانشنامه جهان اسلام، ج۵ ص۵۷۹-
-افعی، محمدبنادریس، الرساله، قاهره، احمد محمد شاکر، ۱۹۴۰م
-ـــ، الامّ، منصوره، رفعت فوزی عبدالمطلب، ۱۴۲۲ق
– صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ش۹، ۱۹۰۶م. ص۵۱۵-
-____، «الاسلام هو القرآن وحده، ردّ لردّ»، المنار، ش۹، ۱۹۰۶م. ،ص۹۰۶-
– ____،«الاسلام هو القرآن وحده، ردّ لردّ»، المنار، ش۱۰، ۱۹۰۷م. ، ص
– ____، «کلمات فی النسخ و التواتر و اخبار الآحاد و السنه»، المنار، ش۱۱، ۱۹۰۸م.ص ۵۹۴-۵۹۸ ص۶۸۸-۶۹۸، ص۷۷۱-
– طه بشری، «اصول الاسلام: الکتاب، السنه، الاجماع، القیاس»، المنار، ش۹، ۱۹۰۶م.، ص۶۹۹-
– قاسمی، جمالالدین، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، دمشق، بینا، ۱۹۳۵م
– ملطی، ابوالحسین محمدبناحمد، کتاب التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، قاهره ۱۴۱۸ق
– مهدویراد، محمدعلی، «حدیث- پژوهشهای حدیثی مسلمانان»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲، ص۷۶۸-۷۷۰
– ناشی، عبداللهبنمحمد، کتاب اصول النحل، بیروت، ۱۹۷۱م
– یافعی حیدرآبادی، صالح، «السنن و الاحادیث النبویه»، المنار، ش۱۱، ۱۹۰۸م.؛ ش۱۲، ۱۹۰۹م. ص۱۴۱-۱۴۴، ص۲۱۴-۲۲۰، ص۳۷۱-۳۷۵، ص۴۵۴-۴۶۳، ص۵۲۴-۵۲۷، ش۱۲، ۱۹۰۹م. ،ص۱۲۵-۱۳۳ ،ص۲۰۱-۲۱۸ ،ص۲۸۹-۲۹۷ ،ص۳۷۱-۳۸۶ ،ص۴۴۱-۴۵۰ ،ص۵۲۱-
Adams، Charles J.، “The Authority of the Prophetic adth in the Eyes of Some Modern Muslims”، Essays on Islamic civilization، ed. D. P. Little، Leiden، ۱۹۷۶، ۲۵-۴۷;
Ahmad، Aziz، Islamic Modernism in India and Pakistan: 1857-1964، Oxford، ۱۹۶۷;
Ahmad، Kassim، Hadith: A Re-Evaluation، Tuscon، AZ، ۱۹۹۷;
Brown، Daniel، Rethinking Tradition in Modern Islamic Thought، Cambridge، ۱۹۹۶;
Calder، Norman، Studies in Early Muslim Jurisprudence، New York، ۱۹۹۳، ۸۴;
Cook، Michael، “The Opponents of the Writing of Tradition in Early Islam،” Arabica LXIV، ۱۹۹۷، ۴۳۷–۵۳۰;
Juynboll، G.H.A.، The Authenticity of the Tradition Literature: Discussions in Modern Egypt، Leiden، ۱۹۷۴;
Khalifa، Rashad، Quran، Hadith، and Islam، Tucson، AZ، ۱۹۸۲;
Lowry، Joseph، “The Legal Hermeneutics of Al-Shfi and Ibn Qutayba: A Reconsideration”، Islamic Law and Society 11:1، ۲۰۰۴، ۲، ۴۱;
Metcalf، Barbara Daly، Islamic Revival in British India، Princeton، ۱۹۸۲;
Merad، A.، EI2، s.v. Il;
Musa، Aisha Y.، adth as Scripture، Discussions on the Authority of Prophetic Traditions in Islam، New York، ۲۰۰۸;
Schacht، Joseph، The Origins of Muhammadan Jurisprudence، Oxford، ۱۹۶۷;
Schoeler، Gregor، “Oral Torah and adth: Transmission، Prohibition of Writing، Redaction”، adth: Origins and Development، ed. Harald Motzki، Leiden، ۲۰۰۴، ۶۷-۱۰۸;
Titus، Murray، Islam in India and Pakistan، Calcutta، ۱۹۵۹;
Yuksel، Edip، et al، Quran: A Reformist Translation، Tucson، ۲۰۰۷;
چکیده
«حدیث» پس از قرآن، دومین منبعِ استنباط احکام فقهی و شریعت اسلامی شناخته میشود. عموم مسلمانان حدیث را تنها ابزار دستیابی به سنت نبوی یعنی قول، فعل و تقریر پیامبر میدانند. بنابراین، حدیث نقشی اساسی در شکلگیری سنت اسلامی داشته است تا آنجا که تلقی عام این است که حدیث همواره از حجیتی بیچون و چرا برخوردار بوده است.این مقاله با رویکرد تحلیلی به این موضوع می پردازد. بررسی تاریخی نشان میدهد که حدیث همواره از این مقبولیت و حجیت گسترده و عام بهرهمند نبوده است. در آثار اسلامی کهن، مخالفتهایی با نقل و ضبط حدیث و کاربرد آن بهعنوان منبع استنباط احکام شرعی گزارش شده است. در سده نوزدهم و بیستم میلادی نیز مجدداً مخالفتهایی با حدیث شکل گرفته است که لزوماً محدود به یک منطقه جغرافیایی خاص نیست
کلیدواژه ها: اهل قرآن، حدیث، سنت، حجیت حدیث، قرآنبسندگی۱
درآمد
حدیث پس از قرآن، دومین منبعِ استنباط احکام فقهی و شریعت اسلامی شناخته میشود. عموم مسلمانان حدیث را تنها ابزار دستیابی به سنت نبوی (قول، فعل و تقریر پیامبرˆ) میدانند. بنابراین حدیث، نقشی اساسی در شکلگیری سنت اسلامی داشته است تا آنجا که تلقی عام این است که حدیث، همواره از حجیتی بیچونوچرا برخوردار بوده؛ اما بررسی تاریخی نشان میدهد که حدیث، همواره از این مقبولیت و حجیت گسترده و عام بهرهمند نبوده است. در آثار اسلامی کهن مخالفتهایی با نقل و ضبط حدیث و کاربرد آن بهعنوان منبع استنباط احکام شرعی گزارش شده است. در سده نوزدهم و بیستم میلادی نیز، دوباره تردیدها و مخالفتهایی با حدیث شکل گرفته است که لزوماً محدود به یک منطقه جغرافیایی خاص نیست
اهل قرآن/ قرآنیون، فرقهای از مسلماناناند که به اصالت و کفایت قرآن بهعنوان یگانه منبع تشریع احکام اعتقاد دارند و حجیت حدیث را انکار میکنند. مدعای اصلی آنان این است که قرآن، تنها وحی نازلشده از جانب خدا، و یگانه حجت شرعی در اسلام است. مخالفان این فرقه از آنها با عنوان منکران حدیث یاد میکنند
درباره تاریخچه، خاستگاهها و مؤلفههای فکری این جریان پژوهشهای مستقل اندکی صورت گرفته است. از آن جمله میتوان به کتاب القرآنیون و شبهاتهم حول السنه (طائف، ۱۴۲۱/۲۰۰۰) اثر خادمحسین الهیبخش و حدیث بهمثابه متن مقدس (نیویورک، ۲۰۰۸) اثر عایشه موسی اشاره کرد. این دو اثر از موضعی جانبدارانه نگاشته شدهاند؛ چنانکه مؤلف تحقیق نخست که صرفاً ناظر به فرقه اهل قرآن در شبهقاره هند است، از نظرگاه سلفی به طرح و نقد دیدگاههای آنان پرداخته است و برعکس، مؤلف پژوهش دوم از دیدگاه قرآنیون مؤیدات تاریخی این اندیشه و چهرههای شاخص آن در دهههای اخیر را بررسی و معرفی کرده است.۲ پیش از این نیز بخشهایی از کتابهای خوتیر ینبل۳ و دانیل براون۴ به این موضوع تخصیص یافته است. بنابراین میتوان گفت تاکنون پژوهشی مستقل، جامع و بیطرف در این زمینه انجام نشده است
در پژوهش حاضر کوشش میشود با رویکردی تحلیلی، نخست، پیشینه تاریخی این اندیشه از لابلای منابع موجود استخراج شود؛ دوم، خاستگاهها و زمینههای پیدایش این اندیشه در دوران معاصر شناسایی شود؛ و دستآخر، مؤلفههای اصلی در اندیشه قرآنبسندگی و ادله و شواهد آنها تبیین گردد
پیشینه تاریخی
برخی خاستگاه اندیشههای این فرقه را به سدههای نخست هجری بازمیگردانند. در آن دوران، دو جریان عمده مخالف حدیث قابلشناسایی است: نخست، مخالفان با حدیث بهعنوان حجت شرعی در کنار قرآن؛ و دوم، مخالفان با برخی احادیثی که با قرآن یا دیگر احادیث تعارض دارند یا مضمون آنها باعث وهن دین تلقی میشود. البته وجه اشتراک این دو آن است که حجیت حدیث در فقه و کلام را به چالش میکشند. از آنجا که هیچ اثری از افراد وابسته به این دو جریان باقی نمانده، دیدگاههای آنها را تنها میتوان از لابلای آنچه مدافعان حجیت احادیث در رد مخالفان خویش نگاشتهاند، استخراج کرد. همچنین از منابع موجود معلوم نمیشود که دقیقاً این افراد چه کسانی بودهاند. در اینکه اینان کدام فرقه از مسلمانان بودهاند، اختلاف است. برخى آنان را از معتزله پنداشتهاند؛۵ ولى الهىبخش آنها را طایفهاى از خوارج مىداند۶ شواهد ذیل را میتوان مؤیدی بر دیدگاه اخیر برشمرد
ناشی اکبر (متوفای ۲۹۳ق.) در کتاب اصول النحل فرقهای از ازارقه به نام خازمیه را معرفی میکند که تنها احکامی را واجب میدانستند که نصی در قرآن بر آنها وجود داشته باشد. او همچنین از شاخهای از خازمیه به نام بدعیه یاد میکند که با استناد به آیه ۱۱۴ سوره هود نماز را تنها دوبار – یکبار در روز و یکبار در شب- واجب میدانستند.۷ این درحالی است که در المقالات الاسلامیین اشعری (متوفای ۳۲۴ق.) هیچ ذکری از فرقه بدعیه و سخنی از قرآنبسندگی در فرقه خازمیه نیامده است که خود شاهدی است بر اینکه احتمالاً در زمان وی فرقه بدعیه دیگر وجود نداشته و از نظرگاه خازمیه نیز اثری باقی نمانده بوده است. همچنین، اشعری از فرقه دیگری به نام حروری یاد میکند، بیآنکه نظرگاه مشابهی را به آنان نسبت دهد؛ اما نیم قرن بعد، ملطی (متوفای ۳۷۷ق.) در کتاب التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع حروری را فرقهای دانسته که تنها قرآن – و نه سنت- را مبنای اعمال دینی خویش قرار داده بودند.۸ بغدادی (متوفای ۴۲۹ق.) در کتاب اصول الدین این اعتقاد را بهطور کلی به خوارج نسبت داده است که تنها قرآن را حجت احکام شرعی میدانستند.۹ این گزارشهای ضدونقیض و آشفته نشان میدهد که در زمانها و مکانهای مختلف کسانی دیدگاههایی مخالف حدیث داشتهاند، هرچند اطلاعاتی که درباره آنان ثبت شده، لزوماً دقیق یا صحیح نیست و این امر تشخیص هویت واقعی این افراد را دشوار میسازد
کهنترین متون موجود که در آن به مجادلات درباره حجیت حدیث پرداخته شده، کتابهای شافعی است.۱۰ او در کتاب الرساله – که در واقع رسالهای در باب اصول فقه است- روایتی از پیامبر اکرمˆ نقل کرده که بهطور ضمنی بر وجود مخالفت با حجیت حدیث دلالت دارد. بنا بر این روایت، رسول خداˆ فرموده است: «لاألفین أحدکم متکئا على أریکته یأتیه الامر من أمری مما أمرت به أو نهیت عنه فیقول لاأدری ما وجدنا فی کتاب الله اتبعناه؛ مبادا کسی از شما بر جایش تکیه زده باشد و در این حال، امری یا نهیی از من بدو برسد و او بگوید: نمیدانم؛ ما از آنچه در کتاب خدا آمده، تبعیت میکنیم»۱۱ همچنین او در کتاب جماع العلم خلاصهای از مجادله خویش با گروهی از مخالفان حجیت حدیث را گزارش کرده است. شافعی در این کتاب دو دسته از اهل کلام را یاد میکند که با روایات نبوی مخالفاند: دستهای که همه روایات نبوی را انکار میکنند و آنان که روایاتی خاص را نفی میکنند.۱۲ ابنقتیبه نیز در مقدمه تأویل مختلف الحدیث به گروههای مختلفی میپردازد که با احادیثی خاص مخالفاند. البته او به کسانی که یکسره احادیث را انکار میکردند، اشارهای نکرده است؛ ازاینرو وی به جای استدلال به نفع حجیت احادیث به نقد دیدگاههای مخالفان احادیث خاص پرداخته است.۱۳ شافعی و ابنقتیبه هردو از مخالفان حدیث به «اهل کلام» تعبیر کردهاند۱۴ و درحالیکه شافعی به جنبه نظری موضوع پرداخته است، ابنقتیبه مضمون روایات را مدنظر قرار داده است
قرآنبسندگی در مقابل حدیثگرایی
خاستگاه اندیشه قرآنبسندگی در دوران معاصر به دو حوزه جغرافیایی کاملاً متمایز باز میگردد: شبهقاره هند و مصر. پس از آن این اندیشه به دیگر نقاط جهان اسلام نیز راه یافته و امروزه به مدد رسانههای جمعی و شبکه جهانی اینترنت به سراسر جهان نفوذ کرده است.۱۵ در شبهقاره هند، این اندیشه نخستینبار اوایل قرن بیستم در منطقه پنجاب با پیدایی گروهی به نام «اهل قرآن» و در مخالفت با جریان «اهل حدیث» بروز یافت. اهل حدیث در پی احیای اسلام اصیل بودند و میخواستند شئون گوناگون زندگی انسان را بر سنت حسنه نبوی بنا کنند. آنان معتقد بودند که میراث اصیل پیامبرˆ تنها با بازگشت به حدیث قابل دستیابی است و از این راه الگوی مطلوب برای دینداری فردی و سلوک اجتماعی فراهم میشود؛ ازاینرو آنان مرجعیت مدارس فقهی را رد کردند و منکر «تقلید» در فقه شدند و آن را عامل انحراف و تفرقه در اسلام دانستند. همچنین قیاس و اجماع را کنار نهادند. با اینکه اهل حدیث تقلید را نفی میکردند، در ارزیابی احادیث خود را پایبند به تلاشهای حدیثی محدثان کهن میدانستند و تردید در کار آنان را روا نمیدانستند. به اعتقاد آنان محدثان متقدّم (نظیر بخاری و مسلم) به سبب نزدیکی زمانی به صدر اسلام اطلاعاتی در اختیار داشتهاند که دیگر از دست رفته و امکان بازیابی آنها وجود ندارد. بنابراین عالمان معاصر حق ندارند در قضاوت آنان تردید کنند
جریان اهل قرآن در شبهقاره هند در اصل ادامه و جلوه افراطیتر اندیشه نصگرا در جریان اهل حدیث بود. درواقع اهل قرآن، از درون اهل حدیث برخاستند و گرچه در ظاهر مخالفانی سرسخت برای اهل حدیث شمرده میشدند، عملاً به همان اندیشهای پایبند بودند که اهل حدیث بر آن تأکید داشتند، و آن انکار مرجعیت مدارس فقهی و عالمان سرشناس آنها و بازگشت به اسلام اصیل بود. روشن است که گذار از نصگرایی حدیثمحور به نصگرایی قرآنمحور، چندان مستلزم تغییر در مبانی فکری نبود؛ چه بازگشت به اسلام اصیل و ناب، مبنای فکری هر دو جریان بود. اهل قرآن صرفاً ابزار دستیابی به اسلام ناب را تغییر دادند و استدلال پایه اهل حدیث را علیه خودِ حدیث بهکاربستند: اینکه باید افزودههای بعدی زدوده شده و اسلام اصیل بازیابی شود. اهل قرآن تبعیت از حدیث را عامل ناکامی اسلام تلقی میکردند و بر این باور بودند که اسلام خالص و ناب، تنها در قرآن یافت میشود و قرآن بهتنهایی مبنایی متقن برای عقاید و مناسک دینی بهدست میدهد
در گزارشهایی که از علت رویگردانی اهل قرآن از حدیث رسیده است، تأکید شده که آنها نخست به حجیت حدیث اغتقاد داشتند؛ اما وقتی با احادیث صحیحی روبهرو شدند که پذیرش آنها برایشان دشوار مینمود، در این اندیشه جزمی اهل حدیث (هرآنچه محدثان کهن صحیح دانستهاند مقبول است) تردید کردند. بنابراین اهل قرآن را میتوان محصول تناقض موجود در میان اندیشههای اهل حدیث به شمار آورد: آنان از یکسو بهگونهای افراطی حجیت مراجع پیشین را نفی میکردند و یگانه راه دستیابی به اسلام اصیل را بازگشت بیواسطه به قرآن و سنت میدانستند و از دیگر سو، در رویارویی با احادیث رویکردی محافظهکارانه در پیش گرفته و حکم به قبول همه احادیث مضبوط در کتب حدیثی کهن میدادند
مصر، دومین خاستگاه اندیشه قرآنبسندگی در دوران معاصر است. همانطور که اهل قرآن در شبهقاره هند از دلِ اهل حدیث برخاستند، قرآنیونِ مصری نیز، عمیقاً با جریان سلفیه پیوند داشتند. اندیشه محوری در جریان سلفیه این بود که مسلمانان باید به «سلف صالح» رجوع کنند و از این رهگذر به اسلام ناب دست یابند. به باور آنان، این امر جز با رجوع به منابع اصلی (قرآن و سنت) محقق نمیشود؛ زیرا تنها در این منابع ذات حقیقی اسلام یافت میشود. بنابراین شعار اصلی آنان، انکار تقلید از مراجع سنتی و تأکید بر اجتهاد در منابع اصلی (قرآن و سنت) بود؛ اما مراجعه بیواسطه به قرآن و سنت و کنارنهادن مراجع سنتی، این پرسش را برانگیخت که چگونه باید این منابع را فهمید و بهکار بست. سلفیه به تفسیر ظاهری قرآن بسنده کردند و از تأویل آیات دشوار پرهیز کردند؛ اما سنت وضعیت دشوارتری داشت و رویکرد سلفیه به آن، دوگانه بود. آنان با اینکه سنت را منبعی اساسی میدانستند -برخلاف اهل حدیث- چندان به نقد سنتی حدیث خوشبین نبودند و معتقد بودند احادیث باید دوباره ارزیابی شوند.۱۸ البته این به معنای رد نظام سنتی نقد حدیث نبود؛ بلکه تأکید آنان بر اعمال دقیقتر و جدیتر همان معیارهای سنتی بود
بنابراین میتوان گفت خاستگاه پیدایی اندیشه قرآنبسندگی در مصر با جریان مشابه در شبهقاره هند همسان است؛ در هر دو، مخالفت با حدیث از درون جریانی حدیثگرا برخاسته است؛ هرچند این دیدگاهها در قالبهایی متفاوت بروز یافتهاند. البته در شبهقاره هند، جریان مخالف حدیث بهشدت قالب فرقهای به خود گرفته و مجادلات دراینباره به موضوعاتی فراتر از حدیث و سنت (همچون ماهیت وحی و نبوت) انجامیده است. برعکس، در مصر دیدگاههای منتقد حدیث، تنها از سوی تعدادی محدود از نویسندگان مستقل و در قالب گمانهزنیهایی کلامی عرضه شده است
اهل قرآن درشبهقاره هند و قرآنیون در مصر
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.