مقاله تأمّلى بر دیدگاه ابن ‏سینا و شیخ اشراق در اصالت وجود یا ماهیت


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله تأمّلى بر دیدگاه ابن ‏سینا و شیخ اشراق در اصالت وجود یا ماهیت دارای ۳۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تأمّلى بر دیدگاه ابن ‏سینا و شیخ اشراق در اصالت وجود یا ماهیت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تأمّلى بر دیدگاه ابن ‏سینا و شیخ اشراق در اصالت وجود یا ماهیت

چکیده  
مقدّمه  
چگونگى رابطه وجود و ماهیت از دیدگاه ابن‏سینا  
اصالت وجود از دیدگاه ابن ‏سینا  
مجعول بالذّات از دیدگاه ابن‏سینا  
رابطه وجود و ماهیت از دیدگاه شیخ اشراق  
اصالت و مجعولیت ماهیت از دیدگاه شیخ اشراق  
هویت ماهوى انوار نزد شیخ اشراق  
مقایسه تطبیقى دیدگاه ابن‏ سینا و شیخ اشراق  
نتیجه‏گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تأمّلى بر دیدگاه ابن ‏سینا و شیخ اشراق در اصالت وجود یا ماهیت

ـ آشتیانى، سید جلال‏الدین، شرح حال و آراى فلسفى ملّاصدرا، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، چ چهارم، ۱۳۸۰

ـ ـــــ ، هستى از نظر فلسفه و عرفان، قم، بوستان کتاب، چ چهارم، ۱۳۸۲

ـ ابراهیمى دینانى، غلامحسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردى، تهران، حکمت، چ چهارم، ۱۳۸۰

ـ ـــــ ، قواعد کلّى فلسفى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چ دوم، ۱۳۷۲

ـ ابن‏رشد، محمّدبن احمد، تفسیر مابعدالطبیعه ارسطو، تهران، حکمت، ۱۳۷۷

ـ ـــــ ، تهافت التهافت، بیروت، دارالفکر، ۱۹۹۳م

ـ ابن‏سینا، الاشارات و التنبیهات مع الشرح للمحقّق الطوسى و العلّامه قطب‏الدین رازى، قم، البلاغه، ۱۳۷۵

ـ ـــــ ، التعلیقات، بیروت، مکتبه‏الاعلام الاسلامى، ۱۴۰۴ق

ـ ـــــ ، الشفا (الالهیات)، تصحیح سعید زائد، قم، کتابخانه آیت‏اللّه مرعشى نجفى، ۱۴۰۴ق

ـ ـــــ ، الشفا (الطبیعیات)، تصحیح سعید زائد، قم، کتابخانه آیت‏اللّه مرعشى نجفى، ۱۴۰۴ق

ـ ـــــ ، المباحثات، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، ۱۳۷۱

ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامى، ۱۳۶۳

ـ ـــــ ، رسائل (رساله عشق)، قم، بیدار، ۱۴۰۰ق

ـ ـــــ ، رسائل فلسفى، تهران، علمى و فرهنگى، چ سوم، ۱۳۶۲

ـ ایزوتسو، توشیهیکو، بنیاد حکمت سبزوارى، ترجمه جلال‏الدین مجتبوى، تهران، بنیاد حکمت سبزوارى، ۱۳۶۸

ـ بهشتى، احمد، هستى و علل آن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳

ـ جوادى آملى، عبداللّه، سرچشمه اندیشه، قم، اسراء، ۱۳۸۳

ـ ـــــ ، شرح حکمت متعالیه، قم، اسراء، چ دوم، ۱۳۸۲

ـ ـــــ ، شرح حکمت متعالیه، قم، الزهراء، ۱۳۶۸

ـ حائرى یزدى، مهدى، جستارهاى فلسفى، تهران، مؤسسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۴

ـ ذبیحى، محمّد، فلسفه مشّاء، تهران، سمت، ۱۳۸۶

ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه، تعلیقه حسن حسن‏زاده آملى، تهران، ناب، ۱۳۶۹

ـ سهروردى، شهاب‏الدین، مجموعه مصنّفات، تصحیح هانرى کربن، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، چ سوم، ۱۳۸۰

ـ شیرازى، قطب‏الدین، شرح حکمه‏الاشراق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، ۱۳۸۳

ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، نهایه الحکمه، تصحیح و تعلیق غلامرضا فیاضى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏سره، چ سوم، ۱۳۸۵

ـ طوسى، خواجه نصیرالدین، شرح‏الاشارات، قم، نشرالبلاغه، ۱۳۷۵

ـ لاهیجى، عبدالرزاق، شوارق الالهام فى شرح تجریدالکلام، قم، مؤسسه امام صادق علیه‏السلام، ۱۴۲۵ق

ـ مصباح، محمّدتقى، شرح اسفار، تحقیق محمّدتقى سبحانى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏سره، ۱۳۸۰

ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چ هشتم، ۱۳۸۶

ـ ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چ هفتم، ۱۳۸۷

ـ ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چ هفتم، ۱۳۸۶

ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الشواهدالربوبیه، قم، مطبوعات دینى، ۱۳۸۲

ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، تصحیح سید جلال‏الدین آشتیانى، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴

ـ ـــــ ، المشاعر، تهران، طهورى، چ دوم، ۱۳۶۳

ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، داراحیاء التراث العربى، چ سوم، ۱۹۸۱م

چکیده

مسئله اصالت وجود یا ماهیت یکى از مهم‏ترین مسائل فلسفى مى‏باشد که اگرچه به طور مستقل از زمان میرداماد و ملّاصدرا مطرح شده است، امّا محتوا و مبانى آن را مى‏توان در اندیشه فیلسوفان پیشین نیز سراغ گرفت؛ بدین لحاظ، در این مقاله، سعى داریم تا این مسئله را از دیدگاه ابن‏سینا و شیخ اشراق به عنوان نمایندگان مکتب‏هاى فلسفى مشّاء و اشراق بررسى کنیم. بنابراین، پرسش اصلى پژوهش حاضر این است که دیدگاه ابن‏سینا و شیخ اشراق در این‏باره چیست؟ مدّعاى مقاله این است که: اگرچه شیخ اشراق کلام ابن‏سینا در مورد عروض وجود بر ماهیت را عروض خارجى فهم کرده و با انتساب قول به زیادت ذهنى و خارجى وجود بر ماهیت به مشّاء، خود به نفى زیادت خارجى وجود بر ماهیت پرداخته و آن را به گونه‏اى نفى کرده که به نفى زائد یعنى وجود منتهى گشته (و در نتیجه، شیخ معتقد شده که ماهیتْ امر متحقّقِ خارجى و اصیلى است که منشأ انتزاع مفهوم وجود مى‏گردد، و بدین لحاظ، مجعولیت ذاتى از آنِ ماهیت مى‏باشد)؛ امّا این انتساب باطل است، زیرا ابن‏سینا با ملاحظات دقیق خویشْ بر عروض ذهنى ـ و نه خارجى ـ وجود بر ماهیت تأکید دارد. بدین لحاظ، ابن‏سینا به تحقّق خارجى و اصالت وجود تصریح کرده و جعل و علّیت را نیز از شئون وجودى دانسته است

کلیدواژه‏ها: ابن‏سینا، شیخ اشراق، وجود، ماهیت، عروض، اصالت، جعل

 

مقدّمه

علوم و معارف گوناگون در طول تاریخ، با توجه به زمینه‏ها، نیازها و عوامل دیگر، به تدریج با تلاش‏هاى دانشمندان پدید آمده و گسترش یافته‏اند. در این میان، همواره وقایع و تحوّلات علمى پیوندى ناگسستنى با یکدیگر داشته‏اند؛ از این‏رو، نگاه استقلالى به هریک از این وقایع، و جداسازى آنها از بستر تاریخى خویش، درکى ناقص و احیانا نادرست را در پى خواهد داشت. بر این اساس، پژوهشگران ناگزیرند در مسائل و موضوعات علمى به گذشته علوم مراجعه کنند تا از این طریق، به چگونگى پیدایش علوم پى ببرند. مسئله اصالت وجود یا ماهیت یکى از موضوعاتى است که از این امر، مستثنا نمى‏باشد. از یک طرف، «اصالت وجود» جان‏مایه حکمت صدرایى و مؤلّفه‏اى اساسى است که همراه با عناصر و مؤلّفه‏هاى دیگر، نظام فلسفى سازوارى را تشکیل داده است. ملّاصدرا با درک درست، تیزهوشى، و نوآورى‏هاى منحصر به فرد خویش، به خوبى توانست آثار علمى گذشتگان را در دستگاه فلسفى خود هویّت تازه‏اى بخشد؛ امّا این امر بدان معنا نیست که عناصر مختلف نظام فلسفى او به هیچ وجه در آثار گذشتگان مطرح نشده است! به تصریح خود او و شهادت آثار ابن‏سینا، طرح مسئله اصالت وجود پیشتر در فلسفه شیخ‏الرئیس صورت گرفته است. از طرف دیگر، برخى طرح مسئله اصالت ماهیت را به میرداماد نسبت داده، در اصالت ماهوى بودن شیخ اشراق تشکیک کرده، و با ملاحظه پاره‏اى از عبارات وى، او را تناقض‏گو دانسته‏اند. بدین ترتیب، در مقاله حاضر، تلاش خواهیم کرد تا به تبیین دیدگاه ابن‏سینا ـ که به اصالت ماهیت اعتقاد دارد ـ بپردازیم

 

چگونگى رابطه وجود و ماهیت از دیدگاه ابن‏سینا

ابن ‏سینا براى تبیین چگونگى رابطه وجود و ماهیت، و در نتیجه اصالت وجود یا ماهیت، نخست به اثبات تمایز آن دو مى‏پردازد؛ زیرا هرگونه سخنى از چگونگى رابطه وجود و ماهیت، و اصالت وجود یا ماهیت، مشروط به پذیرش یک نحوه تمایز میان وجود و ماهیت مى‏باشد. بدین لحاظ، باید گفت که پس از پذیرش اصل واقعیت، و گذر از مرز شکّاکیت، اوّلین موضوعى که فراروى هر انسان قرار مى‏گیرد این است که از هر واقعیتى از واقعیات جهان، دو مفهوم انتزاع مى‏شود: یکى چیستى و دیگرى هستى. از دیدگاه ابن‏سینا، در اینکه مفهوم و معناى وجود و موجود با مفهوم و معناى چیستى و ماهیت متفاوت است بحثى نیست،۱ امّا اثبات اختلاف حیثیت خارجى و اختلاف وجود خارجى وجود و ماهیت قابل بحث مى‏باشد؛ زیرا اساسا تمایز بین ماهیت و وجود، به دو گونه قابل تصوّر است

الف) هر شى‏ء ممکنْ داراى دو حیثیت متمایز باشد که ذهن انسان از یکى وجود را، و از دیگرى ماهیت را انتزاع کند

ب) ماهیت و وجود، دو واقعیت متمایز خارجى باشند

به عبارت دیگر، این دو مفهوم از دو حیثیت جداگانه حکایت مى‏کنند (حیثیت وجودى و حیثیت ماهوى)؛ امّا آیا این دو حیثیت در خارج، به دو وجود موجودند و عروض وجود بر ماهیت مانند عروض بیاض بر جوهر، خارجى است و یا اینکه به یک وجود موجودند و عروض وجود بر ماهیت، عروض ذهنى و تحلیلى است؟ ابن‏سینا دلایل گوناگونى را بر اختلاف حیثیت‏ها اقامه،۲ و در نهایت، به تمایز وجود و ماهیت اشاره مى‏کند؛ بدین معنا که از شى‏ء واحد، دو مفهوم و دو حیثیت متمایز انتزاع مى‏شود که حیث صدق آنها متفاوت است. از این‏رو، مى‏توان اصل بنیادین فلسفه ابن‏سینا را همین اصل تمایز بین وجود و ماهیت دانست

پس از اثبات تمایز میان وجود و ماهیت، پرسش اساسى دیگر به چگونگى رابطه این دو در ذهن و خارج اختصاص دارد. ابن‏سینا همراه با تأکید بر تمایز وجود از ماهیت، به عروض وجود بر ماهیت نیز اشاره مى‏کند۳ و مى‏گوید: وجودِ ماهیات از خارج است و عارض بر ماهیات مى‏شود؛ به عبارت دیگر، هرچه که داراى ماهیت است معلول مى‏باشد، و وجودْ معنایى است که از بیرون بر آن عارض مى‏شود.۴ ابن‏رشد این عروض را عروض خارجى فهم کرده و عرضیت وجود را مانند یک عرض معمولى چون سفیدى گرفته است. او بر اساس قاعده فرعیت (اثبات شى‏ءٍ لشى‏ءٍ فرع ثبوتِ مثبت له)، از ابن‏سینا اشکال گرفته که: عروض وجود بر ماهیت درگرو وجود ماهیت قبل از عارض است که به دور یا تسلسل مى‏انجامد.۵ البته، با تصریحاتى که در ادامه از ابن‏سینا خواهیم آورد، روشن مى‏شود که برداشت ابن‏رشد و کسانى مثل او (از جمله شیخ اشراق و فخر رازى) صحیح نیست؛ زیرا مراد ابن‏سینا از عروض وجود بر ماهیت، عروض تحلیلى است و خود او عروض خارجى را باطل مى‏داند

توضیح آنکه عروض بر دو گونه است

۱ عروض خارجى که عارض و معروض، در خارج، به دو وجود موجودند و یکى عارض دیگرى مى‏شود (مثل عروض بیاض بر دیوار)

۲ عروض تحلیلى و عقلى که عارض و معروض به یک وجود موجودند (هم در ذهن و هم در خارج)، و اینْ عقل آدمى است که قدرت دارد از آن مصداق واحد عارض و معروضى را تحلیل کند؛ یعنى از وجود ماهیت در خارج و ذهن صرف‏نظر، و آن‏گاه بر آنْ وجود را حمل نماید

عروض تحلیلى خود بر دو قسم است

الف) گاهى عارض مؤخّر از معروض است، مثل عروض امکان بر وجود؛

ب) گاهى عارض مقدّم بر معروض است حقیقتا، و این عقل است که در تحلیل، عارض را بر معروض حمل مى‏کند؛ مانند عروض وجود بر ماهیت که وجود حقیقتا تحقّق دارد و ماهیت به تبع آن متّصف به وجود مى‏شود و ذهن است که معروض را مقدّم و عارض را بر آن حمل مى‏کند، وگرنه ماهیت قبل از وجود تحقّقى ندارد که معروض وجود واقع شود. مراد از عروض نیز عروض تحلیلى است و ماهیت و وجود به حسب تحلیل ذهنى تغایر دارند، نه به حسب مصداق خارجى

ابن‏سینا اشاره مى‏کند که میان عرضى مانند وجود و اعراض دیگر مثل سفیدى، تفاوت هست؛ زیرا وجود با عروضش ماهیت را موجود مى‏کند، نه اینکه عارضِ ماهیتِ موجود شود. این فهم از عبارات ابن‏سینا در کتاب تعلیقات متعلّق به ملّاصدرا،۷ و به قرینه متون دیگر ابن‏سینا فهم صحیحى است. ابن‏سینا در کتاب مباحثات مى‏نویسد: «ما لم یوضع للمثلّث وجود لم یکن لتلک الماهیه وجودٌ.»۸ خود او در اشارات مى‏گوید: صفت «وجود» با سایر صفات ماهیت متفاوت است.۹ خواجه نصیر نیز در جوابى که به فخر رازى مى‏دهد، تصریح مى‏کند که عروض وجود بر ماهیت عروض تحلیلى است، نه خارجى.۱۰ او پندار فخر رازى را ابطال مى‏نماید و به توضیح کلام ابن‏سینا مى‏پردازد: «انّ کلامه هذا مبنىُّ على تصوّره ان للماهیه ثبوتا فى الخارج دون وجودها ثم ان الوجود یحلّ فیها و هو فاسد; .»

بنابراین، صفت وجود به گونه‏اى نیست که موصوف (ماهیت) سبب پیدایش آن شود؛ بلکه وجود عامل پیدایش و واسطه در تحقّق و وجود گرفتن ماهیت است و از این‏رو، مراد ابن‏سینا از صفت وجود، صفت خارجیه نیست، وگرنه مثل این اعاظم ممکن نیست صفت را با آنکه از موصوف در ظرف خارج تأخّر دارد، علّت موجبه براى موصوف بدانند؛ بلکه مرادشان از صفت، صفت عقلى و عارض تحلیلى مى‏باشد.۱۲ و کلام معروف خواجه نصیر که «انّ الوجود متقدّم على الماهیه فى الخارج و متأخّر عنها فى العقل»۱۳ نیز بر این مطلب صراحت دارد که در خارج، وجود تقدّم دارد و اصیل است و در ذهن است که ماهیت مقدّم قرار مى‏گیرد و وجود بر آن عارض مى‏شود. بنابراین، در خارج، تقدّم به معناى اصل بودن است؛ امّا، در ذهن، تقدّم به معناى وصف بودن مى‏باشد؛۱۴ به این معنا که وجود در تحقّق و عینیت اصل بوده و ماهیت تابع آن است و ماهیت نیز بر وجود مقدّم است، به این معنا که عقل مى‏تواند صرف‏نظر از هرگونه وجود خارجى یا ذهنى به ملاحظه و اعتبار ماهیت بپردازد و در این اعتبار، وجود را بر ماهیت حمل نماید

اصالت وجود از دیدگاه ابن‏ سینا

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.