مقاله :۳۴۰۹ بررسی تطبیقی مفهوم فضا در شعر » نشانی« سهراب سپهری با فضای معماری خانه بروجردیهای کاشان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله :۳۴۰۹ بررسی تطبیقی مفهوم فضا در شعر » نشانی« سهراب سپهری با فضای معماری خانه بروجردیهای کاشان دارای ۱۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله :۳۴۰۹ بررسی تطبیقی مفهوم فضا در شعر » نشانی« سهراب سپهری با فضای معماری خانه بروجردیهای کاشان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله :۳۴۰۹ بررسی تطبیقی مفهوم فضا در شعر » نشانی« سهراب سپهری با فضای معماری خانه بروجردیهای کاشان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله :۳۴۰۹ بررسی تطبیقی مفهوم فضا در شعر » نشانی« سهراب سپهری با فضای معماری خانه بروجردیهای کاشان :

چکیده:

اگر بتوان شعر را به عنوان یکی از شاخه های مهم ادبیات پذیرفت که واقعیت را به تجرید می کشد و در مقابل قبول داشت که معماری از تجرید به سمت واقعیت حرکت می کند ، سوال این است که چه رابطه معنا داری میان فضای شعر و فضای معماری برقرار است؟ هدف از بررسی این مقاله تطبیق وجوه مشترک فضای شعر و فضای معماری با رویکرد قیاسی تطبیقی میان مفهوم فضا در معماری خانه بروجردی ها در کاشان، و مفهوم فضا در ساختار شعر»نشانی« سهراب سپهری بوده است. با بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل شد که ارتباط معناداری میان مفهوم فضا در شعر »نشانی« سهراب سپهری و خانه بروجردیها وجود دارد. گویی اصول مهم استفاده شده در معماری فضای خانه بروجردیها همچون: اصل سلسله مراتب فضایی، اصل محرمیت و اصل بوم گرایی به شیوه ای کاملا هنرمندانه در فضای مجازی شعر»نشانی« به کار رفته بوده است.

واژگان کلیدی: سلسله مراتب فضایی، محرمیت،بوم گرایی، شعر»نشانی«، خانه بروجرد.

مقدمه:

هنر معماری همیشه و در همه حال تابع اصول و ضوابط معین و شناخته شده ای است و پیوندی استوار و ناگسستنی با فرهنگ و الگوهای رفتاری و ارزش های جامعه دارد؛ همچنانکه تغییرات در معماری با تغییراتی که در سایر هنرها به وقوع می پیوندد متناسب است وبین هنرهای گوناگون چنان رابطه محکمی وجود دارد که مرزبندی در بین آنها مشکل است. بنابراین نمی توان گفت ظهور معماری هر دوره بی ارتباط با دیگر هنرها همچون ادبیات، موسیقی، سینما، نقاشی و ; می باشد(لاهوتی، .(۱۳۸۹ با این تفاسیر برای درک بهتر معماری و فهم چگونگی ارتباط آن با دیگر هنرها وبا توجه به اینکه مجال پرداختن به وجوه مشترک تمامی هنرها دور از گنجایش این مقاله می باشد، لذا نگارنده با گریزی به ادبیات این وقت اندک را صرف تحلیل فضای معماری از منظر شاعران نموده است. چرا که شعر یک هنر بسیار ظریف و لطیف است که صادقانه وضعیت اجتماعی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و;را با جادوی کلمات به تصویر می کشد وبه نسبت دیگر هنرها کمتر دچار تحریف شده است؛ در این راستا ل سهراب سپهریل به عنوان شاعر واقع گرا که خلسه شاعرانه او همیشه از جهان بیرون سرچشمه گرفته است، انتخاب شده و شعر لنشانیلاز کتاب لحجم سبز لمد نظر می باشد ( شریفیان،۱۳۸۶،» .(۱۵۸ یکی از ویژگی های مهم شعرلنشانیل این است که، با وجود کوتاهی شعر، بیشترین واژگان را دارد. واژگان خانه دوست، فلق، شاخه ی نور، کوچه باغ، تاریکی، سپیدار، فواره جاوید اساطیر زمین، صمیمیت سیال فضا، لانه نور، مکث، خش خش و کاج بلند، پیش از این که در انسجام کلی شعر به شی تبدیل شوند، از مفاهیم به تصویر تبدیل شده اند و در این ابداع دیالکتیک اسطوره ای به این واژگان

-۱ کارشناس ارشد معماری ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان Email: Nayerehzolfipoor@yahoo.com -2 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان -۳ کارشناس ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بم.

۳۵۱۵

جان بخشیده « (یسنا،( ۱۳۹۰ ومنجر به خلق یک فضای خارق العاده و در عین حال ملموس، همانند فضاهایی که در معماری سنتی ایران وجود دارد، شده است. بنابراین، این شعر به دلیل کیفیت بالای فضایی که در آن به تصویر کشیده شده است و همگام با مقصود نگارنده می باشد انتخاب گردیده تا بین فضای آن و ساختار فضایی خانه بروجردیها در کاشان قیاسی تطبیقی به هدف رسیدن به پاسخ این سوال که چه ارتباط معنا داری میان مفهوم لفضال در شعر و فضای معماری وجود دارد، انجام گردد. این مقاله پس ازنگاهی گذرا به روش تحقیق و پیشینه تحقیق، به تشریح مفهوم فضا در شعر و معماری و چگونگی ارتباط این دو فضا با یکدیگرخواهد پرداخت و سپس با اشاره ای به اصول مهم معماری سنتی ایران، این اصول را با فضای خانه بروجردیها و فضای شعر نشانی تطبیق خواهد داد . در پایان از یافته های مقاله این نتیجه حاصل خواهد شد که ارتباط معنا داری میان واژگان به کار رفته در شعر لنشانیل و عناصر اصلی تشکیل فضای معماری خانه بروجردیها در کاشان وجود دارد گویی سهراب سپهری برای خلق فضای شعر لنشانیل واژگان خود را از میان عناصر ملموس فضای معماری این خانه انتخاب کرده است.

پیشینه تحقیق:

آنتونی سی (۱۳۸۳) در کتاب »بو طیقای معماری جلد یک« بیان می کند:شعر یونان قرن بیستم، به بهترین نحو ممکن مقولات مرتبط با دنیای فیزیکی و معماری را به شیوه ای متافیزیکی بیان کرده است؛ کوستیس پالاماس۱ بارها به معماری و منظر اشاره کرده و در شعر خود بارها از تمثیل معمارانه بهره برده است. شعرای دیگری چون وارانالیس۲ و ریتسوس۳ جزئیات بیشتری را از فضای اصیل یونانی به ما ارائه می دهند. همچنین منصور فلامکی((۱۳۸۱ در کتاب »ریشه ها و گرایش های نظری معماری « بیان می کند:»ژرف نگری در ادبیات ایران، پایه درک مفاهیم معماری، در معماری ایران است.« بنابراین پرداختن به مسئله شعر و ارتباط آن با معماری از جمله پژوهش هایی است که می تواند گام بلندی در راستای ارتقای معماری بردارد. در این زمینه تحقیقات و مطالعات زیادی انجام شده است . کسانی چون علی آبادی، امید، شایسته فر، شریفیان، اسکندری و سایرین در این زمینه بررسی هایی انجام داده اند . نتیجه مشابه این تحقیقات نشان دهنده این است که ارتباط معناداری میان شعر و معماری وجود دارد . اما در هیچکدام از این بررسی ها چگونگی این رابطه به طور شفاف مشخص نگردیده است. لذا در این راستا، تحقیق حاضر به هدف بررسی چگونگی این رابطه ،قیاسی تطبیقی میان مفهوم فضا در شعر و معماری خواهد پرداخت.

روش تحقیق

از آنجایی که هدف این مقاله، قیاسی تطبیقی میان مفهوم فضا در خانه بروجردیها در کاشان و فضا در شعر لنشانیل سهراب سپهری می باشد، لذا روش تحقیق مقاله از نوع کیفی می باشد، به طوری که به روش تحلیلی – توصیفی وجمع آوری اطلاعات از منابع اسنادی وکتابخانه ای و بررسی مقالات و استفاده از اینترنت به جمع آوری اطلاعات مورد نظر پرداخته وهمچنین با استفاده از تحقیقات میدانی ومشاهده فضا های معماری، مقایسه ای تطبیقی میان عناصر اصلی فضا در خانه بروجردیها در کاشان و مفهوم فضا در ساختار شعرلنشانیل سهراب سپهری انجام شده است.

۳۵۱۶

بحث اصلی

معماری و شعر را طبق تحقیق آقای نیا خلیلی می توان در سه زمینه فضا، حرکت و هندسه بررسی ومقایسه کردکه دراین مقاله، مبحث فضا درشعر و معماری تحلیل می گردد.

فضا چیست ؟

فضا خیال و خیال فضا است. هر چیزی که انسان به آن فکر می کند و یا در خیال خود می پروراند دارای فضایی است. فضا وجود مادی ندارد ولی این قابلیت را دارد که در وجود خود عناصری مادی و یا معنوی را جای دهد. باید نکته ای را در اینجا ذکر نمود: فضا جایی نیست که اشیاء در آن حضور پیدا می کنند بلکه وسیله ای است که به واسطه ی ذات خود زمینه حضور اشیاء را در خود فراهم می سازد . حال می خواهیم از تعاریف و توضیحات فوق استفاده نماییم و به تعریفی از فضا در شعر و معماری برسیم تا بتوانیم از پس آن شباهتها و تفاوتها، این دو را بررسی کنیم .

تعریف فضا در شعر

شاعر فردی است که در زندگی خود به نگرشی خاص می رسد. او می خواهد سایرین را از این نگرش آگاه کند بنابران نیاز دارد تا فضایی را ایجاد نماید. شعر ، فضای اوست فضایی که او در خیالش به آن شکل داده به گونه ای بسیار زیبا در شعرش به تصویر در آمده است . کلمات در شعر او به واسطه فضایی که در ذهن او بوده است به این شکل آمده اند .

تعریف فضا در معماری

فضای معماری فضایی کالبدی است که به صورت بصری قابل درک می باشد. معماری یعنی خلق و ساماندهی فضاها، فضاهایی که ممکن است هر کدام القاء کننده حالتی خاص در ذهن مخاطب خود باشند؛ منتهی مسئله ای که در مورد درک از فضاهای معماری مهم می نماید این نکته می باشد که بیشترین درک از فضای معماری به وسیله چشم صورت می گیرد البته نقش سایر حواس هم در درک برخی از فضاها اهمیت دارد. معمار یک بنا ایده ای خاص را در سر می پروراند و برای اینکه بتواند این ایده را به تصویر بکشد نیاز به خلق فضا دارد و این فضای اوست که تعیین می کند کدام دیوار از چه نوع مصالحی و به چه رنگی در کجای فضای او ظاهر شود. چه روابطی را می توان بین فضای شعر و معماری بر قرار نمود ؟ فرازهای پیشین گوشه ای بود از آنچه که شعر و معماری خود را به وسیله آن معرفی می نمایند و آن چیزی جز فضا نیست؛ چون همانطور که ذکر شد هر تفکر، خیال و اندیشه ای برای اینکه خود را معرفی نماید نیاز به خلق فضا دارد و این اولین تشابه معماری و شعر است. البته فضایی که شعر خلق می کند با فضای معماری تفاوت دارد زیرا فضای معماری فضایی مادی است ولی فضای شعر فضایی معنوی می باشد که در خیال شکل می گیرد. فضای شعر تنها زمانی قابل درک است که فردی شعری را بخواند و این امر به فرد بستگی دارد، یعنی فرد آزاد است که شعری را بخواند یا نخواند. ولی همین فرد هنگامی که از خیابان یا کوچه ای عبور می کند بناهای مختلفی را می بیند که هریک باهم و در تقابل بایکدیگر نیز فضاهایی را ایجاد نموده اند. در اصل فرد خواسته یا ناخواسته ناچار به درک فضاهایی است که توسط معماران به وجود آمده است. با این تفاسیر می توان به این نتیجه رسید که فضای معماری یک فضای حقیقی و فضای شعر یک فضای مجازی می باشد. به گفته اردلان یک اثر معماری بازتابی از صور ملکوت یا عالم

۳۵۱۷

مثال است که قادر است انسان را از تعلقات جسم آزاد کندو به مراتب والاتر هستی و سرانجام وحدت رهنمون سازد (معماریان ،.(۴۸۲-۴۷۲: ۱۳۸۶ اگر عالم مثال را همان فضای مجازی بدانیم تا حدودی رابطه میان فضای مجازی شعر و فضای حقیقی معماری مشخص می گردد. اینک وقت آن است که برای فهم بهتر این رابطه، ابتدا گریزی زنیم به معماری سنتی ایران و اصول آن؛ چرا که معماری ایران دارای ویژگی هایی است که در مقایسه با معماری دیگر کشورها ی جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است(کیانی،.(۱ :۱۳۸۷ جوامع سنتی دریک فضای معنوی زندگی می کنند که هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی جویای همگنی و تناسب کامل است. آفریده های معماری آن از جهان بینی تام و کامل مایه می گیرد که نیروی خلاقه انسان را پدید آورده اند وآنرا به سوی غایتی رهنمون می کند که جامعه را بصورت یک محل واحد در می آورد، در ورای این وحدت و پیوستگی یک شالوده انکار ناپذیر دیده می شود که تفهیم آن برای درک سنت ایران ضروری است . در معماری سنتی ایران اصولی وجود داشتند که نقش حیاتی در فضای معماری ایفا می کردند. در مقاله حاضر با بررسی و تحلیل بعضی از این اصول همچون اصل سلسله مراتب، اصل محرمیت و اصل بوم گرایی، در خانه بروجردیها و تطبیق آن با فضای شعر لنشانیل وجوه مشترک فضایی این اصول بررسی می گردد.

خانه بروجردیها در کاشان

خانه ی بروجردیها نمونه ی یکی از خانه های مسکونی اعیان نشین دوره ی قاجار است که در سال ۱۲۴۲ خورشیدی توسط یکی از بازرگانان معروف کاشان به نام حاج سید حسن نطنزی ( بروجردی ) در محله سلطان امیر احمد کاشان، ساخته شده است. بر خلاف تصور عامه، این خانه به اهالی بروجرد متعلق نبوده بلکه چون مراودات تجاری این بازرگانان نطنزی الاصل کاشانی بیشتر با تجار شهر بروجرد انجام می شده، لذا کاشانی ها به ایشان بروجردی می گفته اند. به همین مناسبت، محل سکونت ایشان هم به خانه ی بروجردی شهرت یافته است. معمار طراح و سازنده ی خانه ی بروجردی یکی از معمارهای چیره دست کاشان به نام استاد علی مریم کاشی بوده است .این خانه متناسب با خصوصیات اقلیمی و شرایط جوی منطقه ی کویری کاشان طراحی و ساخته شده، از نظر فضاسازی خانه ی بروجردیها به طور کلی شامل دو بخش بیرونی و اندرونی است که سر در اصلی و هشتی ورودی بین این دو بخش مشترک می باشد. ضمنا هر یک از این دو بخش درهای جداگانه ای هم دارند که مستقیماً به کوچه دسترسی دارند. این بنا از نظر خصوصیات محیلو عناصر معماری و تزیینات داخلی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در بام تالار نیز نورگیرها و بادگیرهای بسیار جالب خودنمایی میکند که از نظر طرح و اجرا در زمره آثار بدیع
معماری سنتی ایران است.

اصل سلسله مراتب در خانه بروجردیها

در ساختار فضایی معماری ابنیه سنتی ایران می توان اصل سلسله مراتب فضایی را بررسی کرد. قرارگیری سلسله مراتب از جلوخان، ورودی ، هشتی، دالان، راهرو، حیاط و سپس سایر فضاهای عملکردی در پیوند با حیاط الگویی کم وبیش مشابه در تمامی ابنیه سنتی می باشد ( سیفیان،۱۳۸۶،.(۹در خانه بروجردی ها در کاشان همین اصل از ابتدای ورود به خانه تا رسیدن به فضاهای داخلی رعایت شده است.

۳۵۱۸

اصل سلسله مراتب در ساختار فضایی شعر جنشانیج:

در این شعر در سطر اول »خانهی دوست کجاست؟« شمیسا استدلال میکند که »خانه وسیلهی نجات از دربه دری و بی هدفی است؛ اما برای رسیدن به این خانه می بایست یکسری سلسله مراتب طی شود. مطابق قرائت شمیسا نشانی در این شعر این شعر واجد رمزگانی است که در همان نشانی است که در انعرف سنّتی بعد از طی منازل هفتگانه میتوان به آن رسید« پرتو آموزههای عرفانی میتوان از آن رمزگشایی کرد. در تلاش برای همین رمزگشایی، شمیسا هفت نشانیای را که سپهری در شعر خود برای رسیدن به خانهی دوست برشمرده است برحسب هفتمنزل یا هفت وادیِ عرفان چنین معادل سازی میکند:» درخت سپیدار= طلب، کوچهباغ = عشق، گل تنهایی = استغنا، فوارهی اساطیر و ترس شفاف = معرفت و حیرت، صمیمیت سیال فضا = توحید، کودک روی کاج = حیرت، لانهی نور = فقر و فنا « (شمیسا، .(۱۳۸۲ در این مقاله از همین الگو استفاده شد تا این هفت نشانی شعر سهراب سپهری با سلسله مراتب فضایی خانه بروجردیها تطبیق داده شوند . این هفت نشانی بدین صورت می باشد : سپیدار=جلوخان، سپیدار در این شعر نقطه شروع این سلسله مراتب است جایی که همچون جلوخان در خانه بروجردیها اولین گامی است که به سوی خانه یا همان سر منزل مقصود برداشته می شود.کوچه باغ = ورودی، آنجا که شاعر می گوید: » نرسیده به درخت کوچه باغیست که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی ست« با این وصفی که شاعر از کوچه باغ می کند ذهن مخاطب ناخود آگاه به ورودی خانه بروجردیها و آن حس دعوت کنندگی و میهمان نوازی که ورودی خانه های سنتی ایران القا می کند، کشیده می شود. گل تنهایی=هشتی، »می روی تا ته کوچه پس به سمت گل تنهایی می پیچی« چرخش به سمت گل تنهایی همان چرخش از ورودی به سمت هشتی است که در خانه های سنتی ایران از جمله خانه بروجردیها به چشم می خورد. فواره اساطیر= دالان، ماندن پای فواره جاوید اساطیر زمین و ترس شفاف، از منظر نگارنده همان مکث جلوی دالان و شک در انتخاب مسیر به سوی اندرونی و بیرونی خانه بروجردیهاست، صمیمیت سیال فضا = راهرو، شنیدن خش خش در صمیمیت سیال فضا در شعرل نشانیل می تواند همان نسیمی باشد که از سمت حیاط خانه بروجردیها به سوی راهرو می وزد وانسان را به سوی حیاط هدایت می کند، درخت کاج= حیاط، کاج بلند و جوجه در لانه نور همه تداعی گر یک فضای باز و سرسبز همچون بهشت است که می توان آن را با حیاط خانه بروجردیها مطابقت داد، کودک = فضاها ی اندرونی، کودکی که از کاج بلند بالا رفته همان اندرونی خانه بروجردیهاست که از حیاط دیده می شود و آنجا که شاعر می گوید » و از او می پرسی خانه دوست کجاست« گویی این مسیر سلسله مراتبی تمام شده وجاییست که به مقصد نزدیک است اما مقصد هنوزبه طور واضح مشخص نیست همچون محرمیت بخش اندرونی در خانه بروجردیها که در حیاط به

چشم می خورد اما هویت آن به طور کامل نمایان نشده است ( رجوع شود به نمودار شماره.(۱

جلوخان ورودی هشتی دالان راهرو حیاط فضای اندرونی

سپیدار کوچه باغ گل تنهایی فواره اساطیر سیالیت فضا درخت کاج کودک

نمودار شماره -۱ الگوی تطبیقی سلسله مراتب فضایی خانه بروجردیها و شعرلنشانیل ( مأخذ: نگارنده، (۱۳۹۱

۳۵۱۹

اصل محرمیت در خانه بروجردیها

یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان دهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسراو با ساخت دالان و دهلیز محرمیت ایجاد می کردند و ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد. در واقع »محرمیت در حوزه کالبد فضایی معماری بیشتر متمرکز به اصولی است که امنیت فضا را شکل می دهد ودر حیطه معنایی یک ویژگی است که برای فضای معماری ارزش به ارمغان می آورد به گونه ای که فرد در آن به آرامش برسد) « سیفیان،۱۳۸۶،.(۶ در خانه بروجردیها از فضا های هشتی و ایوان به عنوان یک فضای واسط درون و بیرون و همچنین از فضای اندرونی و بیرونی جهت ایجاد محرمیت استفاده شده است و این فضا ها یک مسیر را برای شخص مشخص می کنند که این مسیر در رابطه با آداب و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی مردم یعنی همان درونگرایی و محرمیت است؛ این مسیر در کل هدایت کننده فرد به طرف مقصد نهایی وی می باشد و به او دیکته می کند کجا حرکت کند، کجا مکث کند و به کدام فضا ها اجازه ورود دارد. در معماری خانه بروجردیها برای القای حس محرمیت از چند عنصر استفاده شده است که عبارتند از عنصر نور و تاریکی، عنصر مکث و حرکت و عنصر ایجاد حریم توسط تفکیک فضای بیرونی از حریم خصوصی (رجوع شود به جدول شماره .(۱

اصل محرمیت در ساختار فضایی شعر جنشانیج

همانطور که در معماری گذشته ایرانی از جمله خانه بروجردیها، کاربرد نور در تمیز دادن و راهنمایی مؤثر بوده، به نحوی که به دقت از سلسله مراتب نور و تاریکی در جهت حرکت و هدایت از فضایی به فضای دیگر استفاده می شده است؛ در شعرل نشانی ل از جمله تداعیها یا دلالتهای ثانویه ابهام تاریکی است . ذکر واژهی » فلق « در سطر اول شعر بی مناسبت نیست. فلق یعنی سپیده دم یا آغاز پرتوافشانی نور خورشید در آسمان. از آنجا که فلق به ابتدای صبح اطلاق میشود، یعنی به زمانی که تاریکی آرام آرام جای خود را به روشنایی میدهد، آوردن این کلمه در ابتدای شعری که به تدریج رفع ابهام میکند بسیار بجاست، در بقیهی شعر کلمات یا عبارتهایی آمده اند که به طرق مختلف توجه خواننده را به تباین میان تاریکی و نور جلب میکنند و حرکتی تدریجی از تیرگی به سوی نور را نشان میدهند، واژگان » شاخهی نور« و » تاریکی شنها« در سطر ۳؛ » سپیدار« در سطر ۴؛ » سبز« در سطر ۶؛ » آبی« در سطر ۷؛ » شفاف« در سطر ۱۲ و سرانجام » نور« در سطر ۱۵ توجه خواننده را به تباین میان تاریکی و نور جلب میکنند و حرکتی تدریجی از تیرگی به سوی نور را نشان میدهند. روشنایی در واقع همان فضایی است که در خانه بروجردیها به آن اجازه ورود داده شده است اما تاریکی همان فضاهای درونی و حریم خصوصی می باشد که هر کسی اجازه ورود به آن را ندارد همانطور که در شعر نشانی از » سپیدار « باید به یک » کوچهباغ « رفت که به » بلوغ « میرسد؛ از آنجا هم باید به یک »گل« رسید که البته قبل از آن یک » فواره « است. این شبکهی درهم تنیدهیتصاویر نهایتاً به یک » کودک« میرسد که برای برداشتن »جوجه« از »لانهی نور« از یک درخت »کاج« بالا رفته است(پاینده، (۱۳۸۹ و از اینجا به بعد همان جایی است که سوار دیگر اجازه ادامه مسیر را ندارد و همه چیز به کودک ختم می شود. در کل این مسیر، این فضا است که به سوار دیکته می کند کجاها مکث کند، مثل پای فواره جاوید اساطیر زمین و کجاها به حرکت خود ادامه دهد. در خانه بروجردیها نیز مخاطب توسط عناصر نور و تاریکی و حرکت و مکث هدایت می شود تا به حیاط بیرونی خانه می رسد واز آنجا اگرچه اندرونی را می بیند اما به دلیل اصل محرمیت اجازه ورود ندارد و همه کنکاش ها در حیاط خاتمه می یابد ( رجوع شود به جدول شماره .(۱

۳۵۲۰

اصل محرمیت

شعرلنشانیل عنصر خانه بروجردیها تصویر

واژگان فلق و سپیدار ،
تاریکی شن ها، شاخه عنصر نور و تاریکی ایوان
نور در شعر نشانی
خانه بروجردی ها

(http://www.naghsh-negar.ir)

درخت کاج نماد
حیاط و بیرونی خانه عنصر تفکیک فضای اندرونی و بیرونی
بروجردی ها و کودک
نماد اندرونی و حریم بیرونی از حریم خانه بروجردی ها
خصوصی خانه می خصوصی
باشد

(http://www.iran-iraniha.com)

۳۵۲۱

مکث در پای فواره هشتی
جاوید زمین و حرکت
به سمت گل تنهایی عنصر مکث و حرکت خانه بروجردی ها

(http://www.iran-iraniha.com)

جدول شماره -۱ عناصر به کار رفته در خانه بروجردی ها جهت ایجاد محرمیت (مأخذ: نگارنده ، (۱۳۹۱

اصل بوم گرایی در خانه بروجردیها

خانه بروجردیها متناسب با خصوصیات اقلیمی و شرایط آب و هوایی منطقه کویری کاشان طراحی و ساخته شده (همانطور که در جدول شماره (۲ مشخص شده است، در خانه بروجردیها از عناصرطبیعی همچون باد، گیاه و آب بدین منظور استفاده شده است؛ بدین صورت که در گرمای شدید تابستان هوای خنک و بسیار مطبوعی از طریق بادگیرهای واقع در پشت بام به صورت طبیعی و دائمی به زیرزمین ها سرازیر شده و در آنها جریان می یابد. حوض واقع در حیاط این خانه مکانی است برای حضور آب که علاوه بر نقش زیبایی، به خوبی از عهده اقلیم گرم این منطقه بر آمده و فضا را خنک می کند. همچنین باغچه این بنا دارای درختان کهنسال بوده و درخت انار جهت افزایش رطوبت بنا در آن کاشته شده است(حمیدی نژاد، .(۱۳۸۷

اصل بوم گرایی در ساختار فضایی شعر جنشانیج

در ساختار شعرلنشانیل نیز با اندکی تأمل همان بوم گرایی معماری سنتی ایران را که در خانه بروجردی ها اشاراتی به آن شد، می توان یافت؛ آنجا که رهگذر به انگشت سپیداری را نشان می دهد و می گوید »نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است « یا در آنجا که می گوید: »پس به سمت گل تنهایی می پیچی ) « سپهری،. (۳۸۷:۱۳۸۷ واژگان کوچه باغ، درخت سپیدار و گل همان عناصر طبیعی مثل گیاه هستند که فضای معماری خانه بروجردیها را خلق کرده اند و در اینجا به صورت هنرمندانه دوباره به کار گرفته شده اند تا فضای مجازی شعرلنشانیل را خلق کنند، یا در جایی دیگر که رهگذر می گوید:»پای فواره ی جاوید اساطیر زمین می مانی)«همان،.(۳۸۷:۱۳۸۷ آیا فواره همان مکان جوشش آب نیست که می

۳۵۲۲

خواهد به اهمیت این عنصر طبیعی که در خانه بروجردی ها نیز خود را در حوض نمایان می سازد اشاره کند؟ همچنین جایی که رهگذر می گوید »:در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی « (همان،.( ۳۸۷:۱۳۸۷ اولین چیزی که به ذهن مخاطب از سیالیت فضا و صدای خش خش خطور می کند همان صدای هوهوی باد است که در خانه بروجردی ها نیز توسط عنصر بادگیر به کار گرفته شده است (رجوع شود به جدول شماره .(۲

شعر لنشانیل

فواره جاوید اساطیر زمین در شعر نشانی نمادی است از محل جوشش آب

شنیدن صدای خش خش و سیالیت فضا نمادی از هوهوی باد است که در فضا می پیچد

اصل بوم گرایی

عنصر خانه بروجردیها تصویر

حوض
عنصر آب جهت مرطوب شدن فضا
و
کاهش دما

(http://www.iran-iraniha.com)

عنصر باد بادگیر
ایجاد کوران غیر
مستقیم

(http://gmsama.blogfa.com)

۳۵۲۳

کوچه باغ، درخت عنصر گیاه باغچه
سپیدار و کاج و گل کاشت درخت انار جهت
تنهایی در شعر نشانی

تداعی گر عناصر مرطوب کردن فضا و
طبیعی در فضا
کاهش
همچون گیاهان

هستند دما

(http://www.iran-iraniha.com)

جدول شماره -۲ عناصر به کار رفته در اقلیم خانه بروجردیها و بازیابی این عناصر در ساختار فضایی شعرلنشانیل (مأخذ:نگارنده،(۱۳۹۱

نتیجه گیری

این مقاله در راستای بررسی تطبیقی فضای شعرلنشانیل سهراب سپهری با فضا بندی معماری خانه بروجردیها در کاشان به منظور تجزیه و تحلیل چگونگی ارتباط فضایی آنها ، بررسی شد. با استفاده از روش های تحلیلی- توصیفی و مطالعات میدانی در خانه بروجردیها ی کاشان، این نتیجه حاصل شد که از آنجا که سهراب سپهری شاعری فضا پرداز است که فضاسازی شاعرانه او بطور کل، معطوف به یک واقعیت عینی و ملموس در جهان خارج می باشد، بنابراین اصول مهم فضایی معماری سنتی ایران از جمله خانه بروجردیها، همچون اصل سلسله مراتب فضایی، اصل محرمیت و اصل بوم گرایی را به کار گرفته تا ذهن مخاطب را به فراسوی تجریدی حقیقی بکشاند. این تجرید از آن جهت حقیقی است که در کل متأثر از عناصر و فضابندی معماری سنتی ایران که در واقع برای او همان جهان خارج است و شاعر با این فضا چنان آشنا بوده و با آن عجین شده که کل ساختار فضایی شعرل نشانیل را از آن الهام گرفته، می باشد. در پایان، کل نتایج حاصل از یافته های این مقاله، به صورت یک چارت در ذیل ارائه می گردد.

۳۵۲۴

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.