مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
7 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام دارای ۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام

چکیده  
مقدمه  
بیان مسئله  
پیشینه پژوهش  
ضرورت و اهمیت پژوهش  
سؤال پژوهش  
روش پژوهش  
ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسان  
جبر و اختیار  
منطقی، غیرمنطقی  
کل‌نگری، جزء نگری  
سرشت‌نگری، محیط‌نگری  
تغییرپذیری، تغییرناپذیری  
ذهنیت، عینیت  
درون‌کنش، برون‌کنش  
تعادل، تکامل  
شناخت‌پذیر، شناخت‌ناپذیر  
دیدگاه اسلام درباره ماهیت انسان  
جبر و اختیار  
منطقی،‌ غیرمنطقی  
طبیعت، تربیت  
تغییرپذیری، تغییرناپذیری  
ذهنیت،‌ عینیت  
درون‌کنش،‌ برون‌کنش  
تعادل، تکامل  
شناخت‌پذیری، شناخت ناپذیری  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام

ـ نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی

ـ آدلر، آلفرد، شناخت طبیعت انسان، ترجمه طاهره جواهرساز، تهران، رشد، ۱۳۷۹

ـ آذربایجانی، مسعود، روان‌شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۷

ـ ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۶

ـ استیونسن لسلی، هفت نظریه درباره طبیعت انسان، ترجمه بهرام محسن‌پور، تهران، رشد، ۱۳۶۸

ـ بشیری، ابوالقاسم، ارزیابی و مقایسه سطح پرخاشگری و ارتباط آن با مؤلفه‌های شخصیت، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، رشته روان‌شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، ۱۳۷۹

ـ پژوهشکده حوزه و دانشگاه، مکتب‌های روان‌شناسی و نقد آن، تهران، سمت، ۱۳۷۷

ـ خداپناهی، محمد کریم، انگیرش و هیجان، تهران، سمت، ۱۳۷۶

ـ دادستان و منصور، روا‌ن‌شناسی ژنتیک، تهران، ارشد چ دوم، ۱۳۷۴

ـ دلخموش، محمدتقی، بررسی پرخاشگری در کودکان پرورشگاهی پایان‌نامه ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۳

ـ سانتراک، جان دبلیو، زمینه روان‌شناسی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، موسسه رسا، ۱۳۸۵

ـ شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌های شخصیت، تهران، رشد، چ پنجم، ۱۳۷۴

ـ شجاعی، محمدصادق، دیدگاه‌های روان‌شناختی آیت‌الله مصباح یزدی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، ۱۳۸۵

ـ شولتز، دوان، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل، تهران، نو، ۱۳۶۲

ـ  شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ترجمه یوسف کریمی و همکاران، تهران، ارسباران، چ دوم، ۱۳۷۸

ـ لارنس‌ای، پروین، روان‌شناسی شخصیت، ترجمه محمدجواد جعفری و پروین کدیور، تهران، رسا، ۱۳۷۲

ـ لویس، معلوف، المنجد فی‌اللغه، تهران، اسلام، ۱۳۸۰

ـ لین و لنکستر، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲

ـ مارشال، جان، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۱

ـ مای‌لی. ر.، شخصیت، ترجمه محمود منصور، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷

ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳

ـ مزلو، آبراهام، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲

ـ مصباح یزدی،محمدتقی، آموزشی فلسفه، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶

ـ ـــــــــــــــ ، معارف قرآن، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۶۷

ـ منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، تهران، ترمه، ۱۳۷۶

ـ واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، ۱۳۷۷

ـ هیل و زیگلر، نظریه‌های شخصیت، ترجمه علی عسگری، ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۹

Adler, A, understanding human. Garden city, New York,

Allport, G, Pattern and Grwth in Personality New York:.Holt, Rinehart and wiston,

Allport, G, The Open System in Personality Theory. Journal of Abnormal and Social P 301-310,

Feist. J and Feist.G.J, Theories of Personality (5 Th Ed) New York: McGraw-Hill,

Hjelle. L. S and Ziegler. D. J, Personality Theories, London: McGraw_ Hill,

John marshal, R, Understanding Motivation and Emotion. New York: McGraw- Hill,

Kelly, G.A, Brief Introduction to Personal Construct Theory. New York: Academic press.pp.1-27,

Lindzey. Projective Techniques and Cross ـ cultural Research. New York: appletion ـ century Crofts, Inc,

Maslow. A. H. Neurosis as a Failure of Persona Growth Thumaits,

Maslow, A. Motivation and Personality (2d Ed) New York: Harper and Row,

Murray, H. and Kluckhohnc, Outline AF a Conception of Personality. Inc, K,

Rycroft, .A, Crircal Dictionary of Psycholoanalysis New. York: basic Books,

Skineer, B. F, Science and Human Behaviour, New York: Free Press paper back,

Rogers, C.R, On Becoming a Person: A Therapist View of Psychotherapy Boston: Hugheto, Mifflin,

چکیده

نظریه‌پردازی درباره شخصیت، مستلزم تصور یا برداشتی است که از ماهیت انسان می‌شود. تقریباً همه کسانی که در باب شخصیت به نظریه‌پردازی پرداخته‌اند، به‌گونه‌ای درباره مفروضه‌های مربوط به ماهیت انسان، دیدگاه خودشان را حداقل نسبت برخی مفروضه‌ها بیان کرده‌اند

در این پژوهش، ابتدا دیدگاه ده نفر از نظریه‌پردازان شخصیت درباره مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان بیان، سپس با استفاده از یافته‌های علمی و الهام از متون دینی، دیدگاه اسلام با بهره‌گیری از روش استنباطی مورد بحث قرار گرفت. حاصل یافته‌های پژوهش در دو جدول به تفکیک آورده شده تا امکان مقایسه معناداری بین دیدگاه‌های گوناگون فراهم گردد

کلید واژه‌ها: ماهیت انسان، شخصیت، مفروضه‌های اساسی، روان‌شناسی، اسلام

مقدمه

در قلمرو مباحث مربوط به نظریه‌های شخصیت و فراهم‌کردن زمینه برای ارائه نظریه جدید، تعیین مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از اهمیت ویژه و تعیین‌کننده‌ای برخوردار است؛ چه اینکه یکی از جنبه‌های بسیار با اهمیت نظریه‌های شخصیت، تصور یا برداشتی است که هر نظریه‌پرداز از ماهیت انسان دارد.۱

اگر بتوان با الهام از یافته‌های علمی و آموزه‌های دینی ـ‌ قرآن و سنت ـ مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان را تبیین کرد، گام مؤثری برای شناخت شخصیت انسان می‌توان برداشت. علاوه براین، راه جدیدی برای مطالعه علمی انسان در حوزه علوم انسانی، به ویژه روان‌شناسی گشوده خواهد شد.در این پژوهش سعی شده در دو حوزه روان‌شناسی و دین، ماهیت انسان را مورد مطالعه قرار دهیم

بیان مسئله

انسان از ابعاد متفاوت، موضوع علوم گوناگون قرار می‌گیرد و درباره آن بحث و گفت‌وگو می‌شود، اما باید توجه داشت بحث از انسان در حوزه‌های گوناگون علمی، فرع بر شناخت ماهیت اوست؛ به عبارت دیگر، سؤال از ماهیت و چیستی انسان مطمئناً یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که برای همه افراد مطرح بوده و هست؛ «زیرا خیلی از امور به تصوری که ما از طبیعت انسان داریم، بستگی دارند؛ اینکه ما باید چه چیزی انجام دهیم یا ندهیم، برای رسیدن به چه اموری باید امیدوار باشیم و بالأخره غایت و هدف از زندگی چه باید باشد، همگی از برداشتی که ما نسبت به طبیعت واقعی یا حقیقی انسان داریم، عمیقاً متأثرند».۲ برهمین اساس، هدف اصلی این پژوهش بررسی مفروضه‌هایی است که نظریه‌پردازان شخصیت درباره ماهیت انسان مطرح کرده‌اند. سپس با رویکرد دینی، به بررسی این مفروضه‌ها خواهیم پرداخت

درباره طبیعت و ماهیت آدمی، نظریه‌های فراوانی وجود دارد که اغلب با هم در تعارض‌اند. این نظریه‌ها را می‌توان در دو دسته کلی قرار داد؛ مادی و الهی. کسانی‌که هستی را با ماده مساوی می‌پندارند، یا دست کم انسان را پدیده‌ای کاملاً مادی تلقی می‌کنند، جزو دسته اول قرار دارند. در مقابل، آنهایی که علاوه بر بعد مادی، به جنبه غیرمادی انسان نیز اعتقاد دارند و برای اوعلاوه بر جسم، روح نیز قائل‌اند، متعلق به دسته دوم هستند؛۳ برای مثال، آرای افلاطون یکی از سرچشمه‌های اصلی «دوگانه‌انگاری»۴ درباره انسان است. پیدایش دیدگاه‌های گوناگون درباره طبیعت آدمی، در نهایت به نتیجه‌گیری گوناگونی نیز منتهی می‌شود، اما آنچه توجه آدمی را به خود جلب می‌کند آن است که بنا به عقیده او روح۵ یا ذهن،۶ جوهری است غیرمادی که می‌تواند جدا از بدن وجود داشته باشد. در مقابل، اسکینر پیشنهاد می‌کند مطالعه تجربی رفتار آدمی، تنها راه رسیدن به نظریه‌ای واقعی درباره ماهیت انسان است. بنابراین، طبیعی است که او هر گونه ثنویت متافیزیکی را رد می‌کند.۷

پیشینه پژوهش

درباره طبیعت آدمی، نظریه‌های فراوانی وجود دارد که اغلب با هم متعارض‌اند. استیونسن۸ در این باره به هفت نظریه_ از فارابی, مسیحیت, مارکس، فروید،سارتر، اسکینر و لورنز ـ اشاره می‌کند. اگرچه این نظریه‌ها هر کدام ممکن است حاوی مطلب مفیدی درباره طبیعت آدمی باشد، اما به دلیل متعارض‌بودن آنها با یکدیگر، سؤالات لاینحلی مانند اینکه چه چیزهایی از طبیعت آدمی ذاتی‌است و چه چیزهایی از آن از محیط آموخته می‌شود یا مسئله جبر و اختیار و همین‌طور ماده‌گرایی در برابر ثنویت و; باقی می‌ماند.۹

در متون دینی ـ به ویژه قرآن ـ نیز بحث از نحوه خلقت انسان، ساحت‌های وجودی و ماهیت او مطرح شده‌است. با نگاهی کوتاه به قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که در باب خلقت انسان، نحوه آفرینش و ابعاد وجودی او سخن به میان آورده است.۱۰ از دقت در این آیات، نکاتی را می‌توان استنباط کرد که در پاسخ‌دادن به برخی از پرسش‌های مزبور کمک می‌کند که در اینجا فقط به این نکات اشاره می‌شود

۱ موجوداتی که انسان نامیده می‌شوند دارای اصل و ریشه مشترکی هستند و از یک مرد و زن به وجود آمده‌اند و همگی از نسل و ذریه یک پدر و مادرند

۲ این پدر و مادر، که نخستین انسان‌ها هستند، خلقتی استثنایی داشته‌اند نه طبیعی؛ یعنی از گونه‌ای از حیوانات یا موجودات انسان‌نما ـ چنان‌چه داروین معتقد است ـ تولد نیافته‌اند

۳ انسان علاوه بر بعد جسمانی، دارای گوهری غیرمادی به نام «نفس» یا «روح» است

۴ حیات نفوس و ارواح انسانی، مقدم بر جسم نیست و با حیات جسمانی آغاز می‌شود. به تعبیر دیگر، ارواح انسانی قبل از تعلق به بدن، دارای وجود مشخص و ممتازی به عنوان نفس نیستند

۵ حقیقت انسان و انسانیت او به روح است نه جسم فناپذیر (اصالت روح). استنباط این نتایج و معارف پنج‌گانه از آیات قرآنی، به یک درجه از وضوح و روشنی نیست؛ برخی از این معارف به روشنی در آیات متعددی تصریح شده‌اند و برخی دیگر از تأییدات قرآنی کمتر بهره‌مندند. برای مثال، می‌توان از شماره «۴» یاد کرد که در مقایسه با شماره «۳» و «۵»، از شواهد قرآنی کمتری برخوردار است.۱۱

در فلسفه اخلاق و فلسفه کاربردی نیز بحث از ماهیت انسان مطرح است. استیونسن۱۲ در این باره می‌گوید: سؤال از ماهیت انسان، یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که برای همه افراد مطرح می‌باشد؛ زیرا خیلی از امور به تصوری که ما از طبیعت و ماهیت انسان داریم، بستگی دارند؛ اینکه ما باید چه چیزی انجام دهیم یا ندهیم، برای رسیدن به چه اموری باید امیدوار باشیم و بالأخره علت غایی وهدف از زندگی چه باید باشد، همگی از برداشتی که ما نسبت به طبیعت واقعی یا حقیقی انسان داریم، عمیقاً متأثرند.۱۳

در روان‌شناسی نیز تقریباً همه کسانی‌که درباره شخصیت به نظریه‌پردازی پرداخته‌اند، تصور یا برداشتی از ماهیت انسان دارند. این برداشت‌های متفاوت از ماهیت انسان، که توسط نظریه‌پردازان ارائه شده‌اند امکان مقایسه معناداری را بین دیدگاه‌های آنها فراهم می‌کند. این برداشت‌ها بی‌شباهت به نظریه شخصی نیستند. آنها چارچوب‌هایی هستند که به کمک آنها نظریه‌پردازان، خود و دیگران را درک می‌کنند و براساس آنها نظریه‌های خود را بنا می‌نهند.۱۴ بنابراین، یکی از قلمروهایی که بحث از مفروضه‌‌های اساسی درباره ماهیت انسان مطرح بوده و هست، روان‌شناسی، به ویژه حوزه‌های مربوط به نظریه‌های شخصیت است

ضرورت و اهمیت پژوهش

سخن‌گفتن درباره شخصیت، پیش از هر چیز مستلزم شناخت ماهیت انسان ومفروضه‌های اساسی مربوط به آن است. با توجه به اینکه هدف اصلی این پژوهش فراهم‌کردن زمینه برای ارائه نظریه‌ شخصیت با رویکرد اسلامی است، اتخاذ موضعی مشخص درباره مفروضه‌های مربوط به ماهیت انسان، نه تنها لازم و ضروری می‌باشد، بلکه امری اجتناب‌ناپذیر است

سؤال پژوهش

پرسش اصلی پژوهش آن است که براساس آموزه‌های دینی، چه موضعی نسبت به مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان، می‌توان اتخاذکرد؟

روش پژوهش

اکنون این سؤال مطرح می‌شود: چگونه و با چه روشی می‌توان این مفروضه‌ها را مورد بررسی قرارداد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: با توجه به پایگاه‌های علمیِ پژوهش می‌توان ادعا کرد که برای شناخت طبیعت و ماهیت انسان، ضرورتی وجود ندارد که لزوماً یک روش به عنوان روش انحصاری شناخت ذات انسان معرفی گردد. از این‌رو، دانشمندان در طول تاریخ برای حل معماها و پرسش‌های مطرح‌شده درباره انسان، راه‌های گوناگونی را در پیش گرفته‌اند و راه معقول هم همین است که برای شناخت طبیعت انسان، از ترکیبی از روش‌ها باید استفاده‌کرد

روش‌های متعددی برای شناخت طبیعت انسان پیشنهاد شده است؛ این روش‌ها عبارت‌اند از: روش مشاهده،۱۵ درون‌نگری،۱۶ تتبع تاریخی، روش عقلی و مطالعه انسان با استفاده از متون دینی(روش نقلی)

با توجه به اینکه ما در این پژوهش در دو حوزه دین و روان‌شناسی به مطالعه ماهیت انسان پرداخته‌ایم، در وهله اول با استفاده از روش کتابخانه‌ای به منابع موجود مراجعه کرده، دیدگاه نظریه‌پردازان شخصیت را درباره ماهیت انسان و مفروضه‌های مربوط به آن به دست‌آورده و حاصل آن‌را، در یک جدول نشان خواهیم داد. آنگاه با استفاده از روش استنباطی و تفسیری، که از زمره روش‌های کیفی است، به کنکاش در متون دینی و آموزه‌های مربوط به طبیعت انسان خواهیم پرداخت، تا دیدگاه اسلام را درباره ماهیت انسان و مفروضه‌های مربوط به آن به دست آوریم. بنابراین، در پژوهش حاضر از دو روش کتابخانه‌ای و تفسیری بهره خواهیم برد

ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسان

تقریباً تمام صاحب‌نظرانی که درباره انسان و ماهیت وی سخن گفته‌اند، به طور ضمنی نوعی بینش یا فرضیه را درباره طبیعت انسان پذیرفته‌اند. فرضیه‌های آنها به احتمال قوی، ریشه در تجارب شخصی‌شان دارد و نوع نگرش آنها را نسبت به زندگی نشان می‌دهد. روان‌شناسان، به ویژه نظریه‌پردازان شخصیت نیز از این قاعده مستثنا نیستند.۱۷

برداشت‌های متفاوتی که از طبیعت انسان توسط نظریه‌پردازان ارائه شده‌اند، شرایطی را به وجود می‌آورند که امکان مقایسه معناداری را بین دیدگاه‌های آنها فراهم می‌کند. آن برداشت‌ها بی‌شباهت به نظریه‌های شخصی نیستند؛ آنها معیارهایی هستند که به کمک آنها نظریه‌پردازان، خودشان و دیگران را ادراک می‌کنند و براساس آن، نظریه‌های خود را بنا می‌نهند.۱۸ درست همان گونه که رفتار فرد، تحت تأثیر نظریه شخصی درباره ماهیت انسان قرار دارد، سیر روان‌شناسی نیز از برداشت‌های روان‌شناسان درباره ماهیت انسان اثر می‌پذیرد.۱۹ بدون تردید، این برداشت‌هایی که نظریه‌پردازان از ماهیت انسان دارند، در واقع به یک سلسله سؤال‌هایی بنیادی درباره سرشت آدمی مربوط می‌شود که هنوز هم این سؤال‌ها برای متفکران مطرح است و می‌توان ادعا کرد این سؤال‌ها با ویژگی‌های اصلی انسان ارتباط دارد. به جدول زیر نگاه کنید!

جدول (۱) مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان را نشان می‌‌دهد

۱ آزادی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. جبرگرایی

۲ منطقی‌بودن۲۰;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. غیرمنطقی ‌بودن۲۱

۳ کل نگری۲۲;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. جزء نگری۲۳

۴ سرشتی‌نگری۲۴;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. محیطی‌نگری۲۵

۵ تغییرپذیری۲۶;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. تغییرناپذیری۲۷

۶ ذهنیت۲۸;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. عینیت۲۹

۷ درون‌کنشی۳۰;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. برون‌کنشی۳۱

۸ تکامل۳۲;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. تعادل

۹ شناخت‌پذیری۳۳;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. شناخت‌ناپذیری۳۴

همان گونه که در جدول (۱) مشاهده می‌شود، این فرضیه‌ها به صورت دوقطبی و در یک خط ممتد یا پیوستار ارائه شده‌اند؛ زیرا بیشتر نظریه‌پردازان، انسان را به طور نسبی و در نقطه‌ای از این پیوستار می‌بینند. به ندرت پیش می‌آید که نظریه‌پردازی، انسانی را در یکی از این دو قطب و به طور مطلق ببیند. البته باید توجه داشت، همه این موضوع‌ها به طور آشکار به هر نظریه‌پرداز مربوط نمی‌شوند، بلکه در هر دیدگاهی کوشش شده‌است، حداقل بعضی از این موضوع‌ها مورد بررسی قرارگیرند. در اینجا به بیان دیدگاه روان‌شناسان درباره این مفروضه‌های اساسی می‌پردازیم

جبر و اختیار

مسئله جبر و اختیار سابقه‌ای طولانی دارد. در گذشته‌های دور این مسئله بیشتر در میان متکلمان و فلاسفه مطرح بود، اما با پیدایش و گسترش علوم انسانی و پیشرفت‌هایی که در این زمینه، از جمله علوم رفتاری مانند روان‌شناسی حاصل شد، مسئله جبر و اختیار وارد حوزه‌های علوم تجربی، از جمله نظریه‌های شخصیت در روان‌شناسی نیز شد. سؤال اساسی در اینجا این است: آیا انسان، آگاهانه اعمال خود را جهت می‌دهد و یا اینکه به وسیله نیروهای دیگری هدایت و کنترل می‌شود؟ افراد تا چه اندازه آزادند و اختیار دارند که رفتارهای روزانه خود را هدایت کنند؟ آیا ما می‌توانیم به طور خود انگیخته، جهت اندیشه‌ها و رفتارهایمان را تعیین کنیم و به طور منطقی از راه‌های موجود دست به انتخاب بزنیم؟ آیا ما در انتخابْ از نوعی آگاهی هشیار برخورداریم و آزادانه دست به انتخاب می‌زنیم و مسئول رفتار و سرنوشت خود هستیم یا تحت سلطه تجربه‌های گذشته، عوامل زیست‌شناختی، نیروهای ناهشیار یا محرک‌های بیرونی، که هیچ‌گونه آگاهی نسبت به آنها نداریم، رفتار می‌کنیم؟ این مسئله را فیلسوفان و دانشمندان در طی قرون و اعصار، مورد مداقه و بحث قرار‌داده‌اند. بنابراین، جای هیچ‌گونه تعجب نیست در روان‌شناسی نوین، که موضوع آن مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی است، این مسئله مورد توجه روان‌شناسان قرار گرفته باشد

به طور کلی می‌توان روان‌شناسان را در ارتباط با مسئله جبر و اختیار، به سه گروه تقسیم کرد؛ گروه اول کسانی هستند که قائل به مختاربودن و آزادی انسان هستند؛ برای مثال، مزلو۳۵ و راجرز۳۶ ـ از روان‌شناسان انسان‌گرا۳۷ ـ معتقدند انسان فقط خصوصیات یک ماشین را ندارد که هدایت و کنترل آن در دست انگیزه‌های ناخودآگاه خود ـ آن طور که فروید می‌گفت ـ باشد، بلکه موجودی است که تا حدودی آزادی و اختیار دارد و می‌تواند خود را بسازد و به زندگی خود معنا ببخشد. مزلو از معتقدان سرسخت اراده آزاد(اختیار) بود. ازدیدگاه او، هر کسی می‌تواند به طور آگاهانه، بهترین راه ارضای نیازها و چگونگی شکوفاکردن توانایی‌های بالقوه خود را انتخاب کند. این انتخاب با ماست تا خویشتن و یا خود خاصی را خلق کنیم که در حال شکوفاشدن باشد یا ما را از بالاترین سطح رشد انسان بازدارد. مردم برای سطحی از رشد که بدان رسیده‌اند، مسئولیت دارند.۳۸

راجزر نیز مانند مزلو، در موضوع اراده آزاد و جبرگرایی، موضع روشنی دارد. انسان‌هایی با کارکرد کامل در ایجاد خویشتن خود از اراده آزاد برخوردارند. هیچ وجهی از شخصیت برای آنان از پیش تعیین‌شده نیست.۳۹

آدلر۴۰ معتقد است که هر فرد یکتاست و دارای اراده آزاد و امکان گزینش نیز برای خلق «خویشتن» در او وجود دارد، هر چند جنبه‌هایی از سرشت آدمی ذاتی است. وی می‌گوید: ما انسان را در زندگی آن گونه می‌بینیم که گویا هیچ چیز به صورت علّی و جبری وجود ندارد و هر چیزی می‌تواند به صورت متفاوت از چیزهای دیگر رخ دهد. در روان‌شناسی از علت و جبرگرایی نمی‌توان سخن به میان آورد.۴۱۴۲

گروه دوم، روان‌شناسانی هستند که انسان را موجودی کاملاً مجبور و فاقد هر گونه اختیار می‌دانند. از این میان می‌توان به فروید۴۳ و اسکینر۴۴ اشاره‌کرد. فروید معتقد است هرچیزی که ما انجام می‌دهیم یا می‌اندیشیم و حتی در رؤیا می‌بینیم، از پیش به وسیله نیروهای گریزناپذیر و نامریی درون ما رقم خورده است. ما دائماً در چنگال غریزه‌های زندگی و مرگ اسیریم. شخصیت بزرگ‌سالی ما به طور کامل در اثر تعامل‌هایی شکل می‌گیرد که پیش از پنج‌سالگی‌مان ـ سنی که کنترل محدودی بر زندگی خود داشته‌ایم ـ روی داده‌اند. به دلیل این تجربه‌های نخستین، که حائلی ابدی بر ما افکنده‌اند، در هر حرکتمان محکوم به جبر هستیم.۴۵

اسکینر براین باور است که افراد به همان طریق رفتار می‌کنند که ماشین‌ها عمل می‌کنند. ما به وسیله نیروهای محیط بیرونی رفتار می‌کنیم و نه به وسیله نیروهای درونی. از زمان فروید تا کنون، ما با هیچ نظریه‌پردازی که در دیدگاه‌های خود تا این درجه جبرگرا باشد و حتی کوچک‌ترین گمان آزادی، اراده و خودمختاری در رفتار را نفی‌کند، روبه رو نشده‌ایم.۴۶

از نوشته‌های بسیار فنی اسکینر تا رمان‌هایی که درباره یک جامعه آرمانی مبتنی بر اصول شرطی‌شدن کنش‌گر نوشته است، همواره بر این مطلب تأکید شده که نباید اجازه داد موضوع آزادی شخص با تجزیه و تحلیل علمی رفتار انسان تداخل کند. در جای دیگر می‌گوید: انسان مختار تصور و برداشتی است که ما در غیاب یک توجیه علمی رفتار انسان به او نسبت می‌دهیم. به تدریج که دانش ما از انسان بیشتر می‌شود، این تصورات و پندارهای بی‌اساس نیز از بین می‌رود.۴۷

در حال حاضر، هیچ‌کدام از این دو دیدگاه، واقعیت ثابت‌شده علمی ندارد، بلکه در حدّ فرضیه باقی مانده‌اند. البته هرکدام از این فرضیه‌ها، در نحوه نظریه‌پردازی و مدل‌سازی درباره طبیعت انسان، به طور اساسی تأثیر می‌گذارند

منطقی، غیرمنطقی

 

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.