مقاله تعریف اسلام


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله تعریف اسلام دارای ۶۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تعریف اسلام  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تعریف اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تعریف اسلام :

تعریف اسلام

س: اسلام چیست؟

ج: اسلام عبارت است از یک سلسله عقاید و احکام که پاسخگوی همه نیازهای بشر، در کلیه مراحل زندگی می‏باشد.

س: بنیانگذار مکتب اسلام کیست؟

ج: اسلام، زاییده فکر بشر نیست. خداوند متعال، اسلام را کامل و بدون کم و کاست، برای جهانیان نازل فرموده است.

س: آیا اسلام می‏تواند برای همیشه پایدار بماند؟ و در هر زمان و مکان قابل پیاده شدن است؟ و بدرد هر ملتی می‏خورد؟

ج: خداوند متعال، اسلام را طوری قرار داده است که می‏تواند در همه اعصار و قرون، در سرتاسر پهنه زمین، دین تمامی ملتهای جهان باشد.

س: آورنده اسلام کیست؟

ج: خداوند، رسالت اسلام را بر عهده آخرین پیامبرش حضرت محمد (ص) قرار داده است.
س: پیغمبر اسلام در چه زمانی می‏زیسته است؟

ج: چهارده قرن پیش. شش قرن پس از میلاد مسیح (ع) امسال که سال۱۳۹۹ هجری قمری مطابق با۱۹۷۹ میلادی است. یک هزارو چهارصد و دوازده سال از عمر اسلام می‏گذرد.
س: دین اسلام با دین عیسی و دین موسی و دیگران چه فرقی دارد؟

ج: ادیان آسمانی بسیارند. هر دینی متناسب با زمان تشریع خودش بوده است، و همیشه با آمدن دین بعدی، دین قبلی منسوخ می‏شده است، و اسلام آخرین دین آسمانی و آخرین چراغ هدایت بشر است. فرق بین ادیان، درست مانند فرق بین مدارج تحصیلی، ابتدائی، متوسطه و دانشگاهی است. جوامع بشری نیز همچنانکه در طی اعصار و قرون، مراحل ترقی و تکامل را می‏پیموده‏اند، دین کاملتری برای هدایت آنان می‏آمده است که با سطح فکر و نوع زندگی آنان متناسب باشد، تا آنکه نوبت به اسلام رسیده است که دین همیشگی بشر است.

به عبارت دیگر، ادیان آسمانی در اصل باهم اختلافی ندارند. آنچه اختلاف بین ادیان به حساب می‏آید، چیزی جز تفاوت بعضی فروع یک دین با دین دیگرنمی تواند باشد که آن هم مربوط به تغییر روش زندگی و تحول جوامع بشری است.

س: آیا در اسلام تحول و تکاملی وجود دارد؟

ج: اسلام دو جنبه دارد و شامل دو نوع قواعد و قوانین است: اول، قواعد ثابت اسلام، که تحول در آنها راه ندارد، و اگر تغییر و تبدیل پیدا کنند، هلاکت و فساد ببار خواهند آورد، مانند: خوب بودن، راستگوئی و امانت داری، زشت بودن ظلم و بخل، حرام بودن احتکار و قتل، واجب بودن نماز و روزه، لازم بودن، رضایت طرفین در معامله.

دوم، قوانین متحول اسلام، که قابل تغییر و تبدیل هستند، و مبنای تشخیص این قوانین، یک سلسله قواعد کلی است که اسلام وضع کرده است و در هر زمان با توجه به تحولات جوامع بشری و پیشرفتهای علمی و تغییر روش زندگی افراد بشر، حکم اسلام را در باره هرچیز تعیین می‏کنند.

مثلاً، وقتی وسیله نقلیه از چارپا به ارابه، به اتومبیل، به قطار، به هواپیما و به غیره تبدیل می‏شود، یا وسیله روشنائی از شمع به پیه‏سوز، به برق، به انرژی اتمی و به غیره تکامل پیدا می‏کند، اسلام نه تنها با این تحول نظر مساعد نشان می‏دهد، بلکه بشر را برای طی مراحل تکامل زندگی مادی، تشویق نیز می‏کند.

س: آیا اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشر هست؟ چگونه؟

ج: البته! اسلام، کلیه نیازهای فرد و جامعه را مرتفع می‏سازد اما، چگونه؟

قرآن کریم و سنت پیغمبر (ص)، دو نوع احکام و مقررات تشریع کرده‏اند:

اول، احکامی که اختصاص به یک موضوع بخصوص دارد، مانند: حرام بودن شرابخواری.
دوم، احکامی که عمومیت دارد و کلیه موارد را شامل می‏شود، مانند: حرام بودن استعمال هرنوع ماده مست کننده.

س: از کجا می‏گوئید اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشری است؟ بسیاری پدیده‏ها نوظهور هستند که در قرآن و سنت، حتی نامی از آنها به میان نیامده است، مانند: بانک و بیمه که در هنگام نزول قرآن و آغاز رسالت اسلام مردم نام آن را هم نشنیده بودند.
ج: اسلام دین خدا است و مشیت خداوند برآن قرار گرفته است که تا ابد بشر را بوسیله این دین هدایت فرماید، و علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد. بنا بر این، ما معتقدیم که اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشر است، حتی در مورد پدیده‏های به قول شما نوظهور!

همین دو مثال که شما ذکر کردید. اسلام ضمن قوانین کلی، حکم خود را در باره هردوی آنها صادر کرده است. مگر بانک غیر از مجموعه خدماتی مانند وام، ضمانت، حواله و از این قبیل است که اسلام جزء به جزء، احکام مربوط به آنها را بیان کرده است. بیمه هم، یکی ازمصادیق آیه شریفه قرآن کریم: (الا ان تکون تجاره عن تراض منکم) است، که هرگونه داد و ستد را با رضایت طرفین صحیح می‏داند، و مشمول قاعده کلی: (اوفوا بالعقود) است. که اجرای هرگونه قراردادی را با شرائط مذکور در فقه اسلام واجب می‏گرداند.
س: انسان، چه احتیاجی به اسلام دارد؟

ج: اسلام عبارت است از عقاید و احکام.

اصول عقاید اسلام، حقیقت‏اند، و هرکس از حقیقت رو گردان باشد، خرافاتی است. از طرف دیگر، اعتقاد نداشتن به اصول عقاید اسلام، باعث محرومیت آدمی از رستگاری آخرت می‏باشد.

احکام اسلام را اگر کسی گردن ننهد، با دست خود، زندگی دنیایش را خراب‏کرده است، تکلیف آخرتش هم که معلوم است. شریعت اسلام بر همه نظام‏ها و قوانین‏ها برتری دارد قوانین اسلام، همه جا و همه وقت با مراحل مختلف زندگی انسانها قابل تطبیق است. به عبارت دیگر، باید گفت: خوشبختی برای انسان جز در سایه تعالیم عالیه اسلام، مفهومی ندارد.

س: اولاً، از کجا بفهمیم که غیر از این جهان که در آن زندگی می‏کنیم، جهان دیگری هم هست که آخرت نام دارد و لازمه سعادت انسان در آن جهان، اعتقاد و عمل به اسلام است؟ ثانیا، به چه دلیل شریعت اسلام از دیگر نظام‏ها و قوانین بشری بهتر است و با اوضاع و احوال زندگی انسانها سازگارتر است؟

ج: در مورد اینکه، از پس این جهان که در آن بسر می‏بریم جهان دیگری هم هست، دلایل بسیاری وجود دارد، و بحث و استدلال پیرامون آن یک رشته از علوم اسلامی بنام علم کلام را تشکیل می‏دهد. از نظر علوم روز هم تحقیقات روانشناسی در زمینه‏های تنویم مغناطیسی و احضار ارواح و غیره، جاودانگی روح را پس از مرگ به اثبات رسانیده است.

اما، اینکه شریعت اسلام از همه نظامهای حقوقی و قوانین بشری بهتر است، با مقایسه احکام و قوانین اسلام با دیگر سیستم‏های حقوقی و قضائی و قوانین ساخته اندیشه بشر که برای رفع نیازهای گوناگون انسانها تدوین شده‏اند روشن می‏شود.

بد نیست بدانید که دانشمندان غربی، با آنکه مسلمان نبوده‏اند، هرکدام با زبان علمی خودشان و با تعبیر مخصوص خودشان عظمت اسلام را ستوده‏اند و به برتری آن بر سایر ادیان، اعتراف کرده‏اند، از جمله:

برناردشاو می‏گوید:

(ای کاش اروپا زمامداری مانند محمد می‏داشت، تا همه دردهای آن را یکجا درمان کند. محمد را باید منجی بشریت دانست من معتقدم دین محمد تنها دینی است که همه شرایط لازم را دارا است، و با همه مراحل گوناگون زندگی سازگار است من پیش بینی می‏کنم که اروپای فردا دین محمد را خواهد پذیرفت. اروپای امروز هم کم و بیش اسلام را پذیرفته است وه که دنیای امروز تا چه حد به وجود مردی همانند محمد نیازمند است، که همه مشکلاتی جهان را حل کند!)

دکتر گرینه فرانسوی می‏گوید:

(من همه آیات قرآن را که با علوم طبیعی و بهداشتی و پزشکی که از آغاز دوران تحصیل خوانده بودم، بررسی کردم و دریافتم که با شناخت‏های علمی جدید، کاملاً انطباق دارد و در ارتباط هستند، من وقتی دریافتم که محمد بدون آنکه نزد کسی تعلیم گرفته یا درس خوانده باشد، بیش از هزاران سال پیش این سخنان را فرموده است مسلمان شدم. من اطمینان دارم هرکس که در هر رشته‏ای از علوم تخصص دارد، اگر کاری را که من کردم بکند، یعنی آیات قرآن را که به تخصص وی مربوط می‏شوند. مورد مطالعه و مقایسه قرار دهد، بی‏تردید اسلام خواهد آورد. البته اگر خردمندانه و بی‏غرض، در میدان تحقیق گام گذارد.
مارکس دکتر در فلسفه می‏گوید:

(محمد نخستین پیامبری است که همه سخنانش ثبت و ضبط شده است. از اینجا، می‏توان به موقعیت ممتازی که محمد دارد پی برد و راستی و درستی و بی‏کم و کاستی احادیث وی را دریافت. این یک حقیقت مسلم است که رسالت محمد این بوده است که جهانیان را با چکیده معارف ادیان گذشته آشنا سازد، و ادیان آسمانی را جلوه‏ای نوین بخشد. رسالت محمد، تنها قانون تغییرناپذیر جهان است و تمامی دستاوردهای دین محمد با افکار جدید سازگار می‏آید).

شیریل رئیس دانشکده حقوق دانشگاه وین می‏گوید:

(جهان بشریت به خاطر آنکه مردی بزرگ همانند محمد به آن منسوب است، افتخار می‏کند. وی با آنکه درس نخوانده بود. توانست بیش از چهارده قرن پیش، شریعتی را بنیان نهد که ما اروپایی‏ها اگر طی دو هزار سال بتوانیم به اوج معارفش راه یابیم خشنود خواهیم شد.

 

دکتر ریسین مورخ می‏گوید:

(دین محمد از همان نخستین ساعتی که در زمان پیغمبر ظهور کرد، بر این نکته تأکید داشت که یک دین جهانی است. دین اسلام برای همه نژادهای بشری آمده است، و با هر سطح فکری سازگار است، و در همه جوامع بشری در هر مرحله‏ای از تمدن که باشند، قابل پیاده شدن است).

فیلسوف کرللس اول می‏گوید:

(در شرق، قانونی وجود دارد که محمد فیلسوف عرب، آن را تدوین کرده و پایه‏گذاری کرده است. اگر همه مردم جهان از این فیلسوف عرب پیروی می‏کردند، و به قانون وی گردن می‏نهادند. در سراسر جهان بیش از یک حکومت وجود نمی‏داشت، و حتی دو نفر باهم اختلاف پیدا نمی‏کردند، و کسی برکسی نیازمند نمی‏شد).

س: آمار مسلمانان جهان در حال حاضر چقدر است؟

ج: دقیقا معلوم نیست. آمارهایی که برخی کتابها و مجلات بدست داده‏اند، رقمی نزدیک به هشتصد میلیون (۸۰۰،۰۰۰،۰۰۰) نفر را نشان می‏دهد.

س: مسلمانان در کجا ساکنند؟

ج: مسلمانان، تقریبا، در همه کشورهای جهان، پراکنده‏اند و بیشترشان در آسیا و آفریقا بسر می‏برند.

س: آیا مسلمانان عقیده دارند که دینشان دین جهانی خواهد گردید؟

ج: آری، مسلمانان معتقدند که دینشان دین همه جهانیان خواهد شد و یک نفر غیر مسلمان برجای نخواهد ماند. قرآن کریم وعده فرموده است که: دین اسلام را بر همه ادیان غلبه خواهد داد: (لیظهره علی الدین کله).

در احادیث متواتر از پیغمبر (ص) و ائمه اطهار (ع) آمده است که در آخرالزمان مردی از دودمان پیغمبر اسلام به نام مهدی ظهور می‏کند و اسلام را در پهنه زمین، عالمگیر می‏گرداند.
س: نظر اسلام راجع به زندگی دنیا چیست؟ آیا اسلام به جسم توجه دارد یا به روح نظر دارد، یا به هردو؟

ج: نظریه اسلام در باره زندگی و جسم و جان و ماده و روح، در این آیه شریفه قرآن کریم خلاصه می‏شود: (و منهم من یقول ربنا آتنا فی‏الدنیا حسنه و فی‏الآخره حسنه و قنا عذاب النار اولئک لهم نصیب مما کسبوا) یعنی: و بعضی از مردمان سخنشان این است که پروردگارا در دنیا به ما نیکی عطا کن، و در آخرت به ما نیکی عطا کن، و ما را از آتش دوزخ نگاهدار. هم اینانند که بهره کاملی از تلاش خویش می‏گیرند.

در حدیث شریف آمده است: (لیس منا من ترک دنیاه لاخرته، و لیس منا من ترک آخرته لدنیاه) یعنی: از ما نیست کسی که دنیایش را به خاطر آخرتش ترک گوید، و از ما نیست کسی آخرتش را به خاطر دنیایش ترک گوید!

در حدیث دیگر آمده است: (اعمل لدنیاک کأنک تعیش ابدا، و اعمل لآخرتک کأنک تموت غدا) یعنی: برای دنیایت چنان بکوش و تلاش کن که گویی تا ابد زنده خواهی ماند، و برای آخرتت چنان بکوش و تلاش کن که گویی فردا خواهی مرد!

حکومت اسلامی

س: آیا اسلام به سیاست توجه دارد؟

ج: البته اسلام هم دین است و هم برنامه زندگی. بنا بر این تمام مسائلی را که انسان با آن سر و کار دارد، بیان کرده و راه درست هرکاری را نشان داده است.

س: حکومت در اسلام چه شکلی دارد؟

ج: بیان کیفیت حکومت اسلامی، نیاز به تألیفی جداگانه دارد. ما در اینجا فقط به سه سؤال اصلی در این زمینه پاسخ می‏گوییم:

۱ ـ بالاترین مرجع حکومت اسلامی کیست؟

۲ ـ حکومت در اسلام چه کیفیتی دارد؟

۳ ـ نظام حکومت اسلامی چه ضوابطی دارد؟

س: عالی‏ترین مرجع حکومتهای اسلامی کیست؟

ج: عالی‏ترین مقام حکومت اسلامی باید واجد شرایط زیر باشد:

ـ بالغ و عاقل باشد.ـ آزاد باشد.ـ مرد باشد.ـ حلالزاده باشد.ـ مؤمن به اسلام باشد.ـ در امور دین و دنیا مطلع و صاحب نظر باشد.ـ عادل باشد.

بعضی از فقهای اسلام این شرط را هم افزوده‏اند که باید از همه معاصرانش اعلم باشد.

س: حکومت در اسلام چه کیفیتی دارد؟

ج: حکومت در اسلام یک حکومت دینی و دنیوی باهم است. به این معنی که در حکومت اسلامی، حاکم بنام خدا حکومت می‏کند نه بعنوان شخص خودش، نه بنام ملت، نه بنام اشراف و اعیان مملکت.

چنین حکومتی دارای این امتیازات است:

۱ ـ از نظر اطاعت از دولت، مردم به هیچ وجه دچار تردید و سرگردانی نیستند. رهبری دینی، سیاسی، اجتماعی و; همه در یک نقطه متمرکز شده‏اند، و شخص حاکم شاخص دنیا و دین هردو می‏باشد.

۲ ـ برای حاکم امکان کج روی وجود ندارد. به مجرد آنکه دست از پای خطا کند فوراً رسوا می‏شود. زیرا قوانین دینی تغییر و تبدیل و تعدیل و تفسیر بر نمی‏دارند و حاکم هم ناچار است عیناً مطابق احکام شرع عمل کند.

۳ ـ روابط صمیمانه مردم با حکومت، سبب می‏شود که مردم از هر حیث با دولت همکاری کنند. مردم فطرتاً به تدین تمایل دارند. حتی کسانی که متدین هم نیستند به مظاهر دین ابراز علاقه می‏کنند. درست است که ایمان ندارند اما گوهر اصلی دین بالاخره در وجودشان هست. دین اصولاً عبارت است از روش زندگی. اگر دین و دنیا یک جا جمع شوند، کیست که به آن اظهار علاقه نکند.

۴ ـ حکومت اسلامی بقا و دوام دارد زیرا، قدرت روحانی و معنوی دوامش به مراتب بیشتر از قدرت اجتماعی است.

س: نظام حکومت اسلامی چه ضوابطی دارد؟

ج: در پاسخ این سئوال با توجه به لزوم اختصار، فقط به بیان بعضی ضوابط و پایه‏های حکومت اسلامی می‏پردازیم به این ترتیب:

۱ ـ قضاوت در اسلام.

۲ ـ ارتش در اسلام.۳ ـ مالیات در اسلام.

۴ ـ آزادی در اسلام.

۵ ـ مشکلات اجتماعی در اسلام.

۶ ـ ترقی و تکامل جامعه در اسلام.

سه اصل اول، پایه‏های موجودیت هر ملت و دولتی است. قضاوت ستون عدالت، ارتش قوه قاهره برای دفع دشمنان و مالیات برای تأمین هزینه تشکیلات دادگستری و ارتش و دیگر نیازمندیهای مملکت.

اصول۴ و۵ و۶ با یکدیگر موجبات ترقی و تعالی جامعه و رفاه مردم را فراهم می‏سازد.
س: قضاوت در اسلام چگونه است؟

ج: ساده و سریع و رایگان. یک نفر قاضی یا حاکم شرع، به تمام مسائل حقوقی و قضائی و کیفری یک شهر بزرگ رسیدگی می‏کند خیلی ساده و بی‏تکلف و بدون درخواست پول و عوارض و غیره.

به مجرد آنکه طرفین دعوا در حضور قاضی روبروی یک دیگر می‏ایستند، قاضی ازمدعی می‏پرسد: آیا دلیل و مدرکی داری؟ اگر داشته باشد حکم به نفع او صادر می‏شود، اما اگر دلیل نداشته باشد حکم به نفع طرف مقابلش داده می‏شود.

و به مجرد صدور حکم قاضی، همه چیز تمام می‏شود.

به همین جهت است که در تاریخ صدر اسلام می‏بینیم، کلیه امور حقوقی و قضائی و کیفری شهر بسیار بزرگی مانند کوفه را در حدود نیم قرن فقط یک قاضی اداره می‏کند.
س: ارتش در اسلام چگونه است؟

ج: ارتش اسلامی چنانکه از ادله مختلف استنباط می‏شود همگانی است و اختیاری، و هیچگونه تشکیلات اضافی ندارد.

برای آموزش نظامی، حاکم میدانهایی را خارج از شهر معین می‏کند، آلات و ادوات جنگی را فراهم می‏آورد و مردم را به آموزش و تمرین فنون جنگی تشویق می‏کند. ناگفته پیدا است که مردم به چنین تمرینی رغبت نشان می‏دهند زیرا اولاً، عمومیت دارد. ثانیا، هیچکس را به سربازی اجباری نمی‏برند. داوطلبان هم فقط چند ساعت در شبانه روز به فراگیری فنون جنگی می‏پردازند و بقیه وقتشان را به زندگی شان می‏رسند.

بودجه سازماندهی و بسیج تدارکات ارتش بر دوش دولت نیست، دولت فقط وسائل اولیه و ادوات جنگی را فراهم می‏کند، و بقیه تجهیزات بعهده خود مسلمانان است. ارتش در اسلام بیش از هرچیز شبیه یک تیم ورزشی است.

س: مالیات در اسلام چگونه است؟

ج: مالیات اسلامی منحصر است به خمس و زکات و جزیه و خراج. و دولت اسلامی کلیه تشکیلات خود را با همین وجوهی که بیت‏المال می‏رسد، به بهترین وجه اداره می‏کند. تشکیلات دولتی در اسلام بی‏اندازه ساده است از این رو، دولت اسلامی مانند دولتهای غیر اسلامی و طاغوتی نیاز آنچنانی به پول ندارد، و به همین خاطر است که هم مردم در سایه حکومت اسلامی خوشبختند و مالیات هنگفتی نمی‏پردازند، و هم دولت وضع مرتبی دارد و همیشه سبکبار است.

س: آزادی در اسلام چگونه است؟

ج: وقتی تشکیلات دولتی در اسلام بی‏نهایت ساده باشد، طبعاً، همه‏گونه آزادی برای مردم تضمین می‏شود. کشاورزی، بازرگانی، حرفه و صنعت، مسافرت، ساختمان، اقامت، تصرف زمینهای مباح و غیره هیچ قید و شرطی ندارد. مالیات و عوارض وجود ندارد، کار اجباری و بیگاری ـ مانند نظام وظیفه ـ وجود ندارد، نیازمندیهای مردم به ساده‏ترین شکل مرتفع می‏شود،

قضاوت فوق‏العاده ساده انجام می‏گیرد، خرید و فروش و قرارداد رهن و اجاره و امثال آن به سرعت صورت می‏پذیرد، همه مراسم و تشریفات خرید و فروش‏های مهم در همین خلاصه می‏شود که فروشنده می‏گوید: فروختم و خریدار می‏گوید: خریدم و یک کاغذ عادی نوشته می‏شود و دو شاهد آن را امضاء می‏کنند.

س: اسلام مشکلات اجتماعی را چگونه حل می‏کند؟

ج: اولاً، اسلام فقط مشکلات اساسی را بعنوان مشکل می‏شناسد.

ثانیاً، اسلام هیچگونه مالیاتی بر کالا و کار وضع نمی‏کند.

ثالثاً، تشکیلات دولتی بسیار ساده و محدود است. از این رو به مجرد آنکه حکومت اسلامی در منطقه‏ای برقرار شود بسیاری از مشکلات موجود در جوامع بشری امروزی، خودبخود مرتفع می‏گردد و تنها مشکلات اساسی و اولیه باقی می‏ماند. گرفتاریهای روزمره دولت هم عبارت است از تعدادی مرافعات از قبیل درگیری بر سر مالکیت یک خانه، معدودی جنایات از قبیل دزدی و گاهی قتل و چند فقره خلاف قانون مانند شرابخواری. این مشکلات را هم اسلام به سرعت هرچه تمامتر حل می‏کند

و نمی‏گذارد بصورت مسئله در آیند. مرافعه‏ها بسرعت پایان می‏پذیرند. یک نفر قاضی برای یک شهر بزرگ کفایت می‏کند. قاضی شخصاً دعواها را فیصله می‏دهد، امور ایتام و اوقاف و غیره را رأساً سرپرستی می‏کند، برخرید و فروش‏ها و کلیه معاملات دیگر نظارت می‏کند و فقط یک نفر مجری حدود اسلامی دارد که حدود اسلام را اجرا می‏کند. زندان در دولت اسلامی بسیار محدود است. بی‏مبالغه، می‏توان گفت دولت اسلامی مشکلی ندارد. و پرواضح است که وقتی مشکلات اجتماعی از جامعه‏ای رخت بربندد، مردم با خیال راحت به کارهای روزمره و گرفتاریهای زندگی خودشان می‏پردازند.

س: اسلام، چگونه یک جامعه مترقی می‏سازد؟

ج: نظام حکومتی اسلام با استفاده از سه رمز، ترقی و تکامل ملت مسلمان را به اوج پیشرفتهای مادی و معنوی می‏رساند:

۱ ـ سادگی تشکیلات.

۲ ـ تشویق.

۳ ـ تعاون.

۱ ـ سادگی تشکیلات: تاریخ نویسان آمار کارمندان را در دولت‏های اسلامی به دست داده‏اند. بر اساس این آمارها، نسبت تعداد کارمندان دولت به جمعیت کشورهای اسلامی۵۰ نفر در یک میلیون نفر است (یعنی: نیم درصد)! اسلام بسیاری از تشکیلات و تجهیزات دولتهای امروزی را قبول ندارد. تشکیلات دولتی اسلام گرفتاریهای مردم را با کمال سادگی و در اسرع وقت فیصله می‏دهند

. در مدیریت اسلامی، سازمانهای گوناگون و طول و تفصیل وجود ندارد که کارمندان بسیاری بخواهد، بیشتر کارها به خود مردم واگذار می‏شود. حکومت اسلامی چون از استبداد بدور است، تشکیلات و تجهیزات فراوان هم لازم ندارد. حکومت اسلامی نیازی به این ندارد که هم بار دولت را سنگین کند و هم در کارهای مردم دخالت بیجا بکند.

۲ ـ تشویق: اسلام بصورت بی‏نظیری مردم را به علم و عمل تشویق می‏کند، و دانش جویی را بر هر فرد مسلمان فیض می‏گرداند، و ثواب اخروی عالم با عمل را بی‏حساب می‏داند. مسلمانان از دو نیروی پیش برنده برخوردارند: یکی نیروی دنیوی و مادی که دیگران هم کم و بیش دارند، دوم، نیروی دینی و معنوی که دیگران از آن محرومند، خداوند سبحان می‏فرماید: (و ترجون من الله مالا یرجون).

۳ ـ تعاون: دولت اسلامی با مردم همکاری مستقیم دارد. دولت اسلامی و ملت مسلمان دست در دست یکدیگر جامعه را به پیش می‏برند. یکی از سفارش‏های مولای متقیان امیر مؤمنان (ع) به مالک اشتر در فرمان معروف آن حضرت به مناسبت تفویض فرمانداری مصر به مالک در همین زمینه است.

بدیهی است، وقتی جامعه‏ای در پرتو اسلام، این چنین زمینه برای ترقی و تعالی داشته باشد، جامعه اسلامی بصورتی باور نکردنی مراحل پیشرفت مادی و معنوی را می‏پیماید.
این بود، مختصری در باره اسلام و سیاست و ما در کتاب جداگانه‏ای به تفصیل در این باب، به بحث و بررسی پرداخته‏ایم.

 

عبادات اسلام

س: عبادات یعنی چه؟

ج: عبادات اعمالی است که اسلام بر مردم واجب گردانیده است که با قصد قربت باید انجام بدهند.

س: قصد قربت یعنی چه؟

ج: قصد قربت به این معناست که نیت انسان باید این باشد که عمل را برای خداوند سبحان انجام می‏دهد، و فرق بین عبادات با دیگر واجبات همین است، عبادت بدون قصد قربت صحیح نیست و قبول نمی‏شود. اما، واجبات دیگر بدون قصد قربت نیز انجام می‏پذیرد و شخص وظیفه‏اش را انجام داده است.

س: مثالی بزنید.

ج: مثلاً، نماز عبادت است و بدون قصد قربت مفهومی ندارد و صحیح نیست. اما پاک کردن لباس عبادت نیست و بدون قصد قربت هم انجام می‏گیرد.

س: چرا در صحت و قبولی عبادت قصد قربت شرط است؟

ج: اولاً تا عمل برای خدا انجام نگیرد، اطاعت خداوند محسوب نمی‏شود و مفهوم عبادت، جز اطاعت خدا چیز دیگری نیست ثانیا، وقتی انسان در حال عبادت دائما بیاد خداوند باشد و متوجه باشد که در پیشگاه خداوند بزرگ و شنوا و بینا قرار دارد، کم کم به یاد خدا بودن و توجه به عظمت پروردگار جهانیان جزو طبیعت او می‏شود و صفات و اخلاق پسندیده را یک به یک دارا می‏شود، و رفته رفته اگر اخلاق زشت و صفت ناپسندی هم دارد، کنار می‏گذارد.

س: عبادات اسلام کدامند؟

ج: در اینجا، در باره شش فقره از عبادات اسلام صحبت می‏کنیم و بطور اختصار راجع به هریک توضیحی می‏دهم، و از آنجا که مبنای این کتاب فقط معرفی اسلام است، به ذکر فلسفه و علت تشریع عبادات نمی‏پردازیم. این موضوعات را در کتاب (عبادات الاسلام) به تفصیل مورد بررسی قرار داده‏ایم.

س: نماز چند نوع است؟

ج: دونوع: نماز واجب و نماز مستحب.

س: نمازهای واجب کدامند؟

ج: نمازهای واجب که در مدت شبانه روز بر هر مسلمانی واجب است که بخواند، عبارتند از:
ـ نماز صبح: دو رکعت که وقت آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب.

ـ نماز ظهر: چهار رکعت وقت آن از لحظه‏ای که خورشید از وسط آسمان هر منطقه‏ای عبور می‏کند، تا نزدیک غروب آفتاب.

ـ نماز عصر: چهار رکعت وقت آن بعد از نماز ظهر، تا غروب آفتاب.

ـ نماز مغرب: سه رکعت وقت آن از مغرب ـ تقریبا یک ربع ساعت بعد از غروب آفتاب، که سرخی نور آفتاب از وسط آسمان کنار می‏رود ـ تا نزدیک نیمه شب.

ـ نماز عشاء: چهار رکعت. وقت: بعد از نماز مغرب تا نیمه شب.

س: آیا نماز مسافر با نماز غیر مسافر فرق دارد؟

ج: آری. نماز در سفر شکسته می‏شود، به این معنی که نمازهای ظهر و عصر و عشاء که چهار رکعتی هستند، مانند نماز صبح دو رکعتی می‏شوند.

س: ترتیب خواندن نماز چگونه است؟

ج: ترتیب خواندن نماز دو رکعتی از این قرار است.

ـ اول، نیت می‏کنیم به این معنی که توجه داریم چه نمازی می‏خواهیم بخوانیم و متوجه هستیم که نماز را محض اطاعت فرمان پروردگار و بقصد قربت می‏خوانیم.
ـ تکبیرهالاحرام می‏گوییم، یعنی با دقت و بطور صحیح می‏گوییم: ( الله اکبر).
ـ در حالیکه کاملاً ایستاده‏ایم و بدنمان بی‏حرکت و آرام است، حمد و سوره را می‏خوانیم.
ـ بعد به رکوع می‏رویم و ذکر رکوع را می‏گوییم.

ـ بعد از رکوع بر می‏خیزیم و دوباره می‏ایستیم.

ـ به سجده می‏رویم و ذکر سجده را می‏گوییم و بعد، می‏نشینیم.

ـ دوباره به همین ترتیب به سجده می‏رویم و ذکر سجده را می‏گوییم و بار دیگر می‏نشینیم.
تا اینجا رکعت اول نماز بپایان رسیده است.

ـ برای شروع رکعت دوم دوباره بر می‏خیزیم و می‏ایستیم، حمد و سوره را می‏خوانیم و اگر بخواهیم دو دست را پیش روی می‏گیریم و دعائی می‏خوانیم که این کار قنوت نامیده می‏شود و مستحب است.

ـ بعد برکوع می‏رویم و دو سجده بجا می‏آوریم و می‏نشینیم.

ـ تشهد می‏خوانیم.

اگر نماز دو رکعتی باشد تا همین جا تمام می‏شود و فقط باید سلام نماز را بگوییم، اما اگر نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید برای رکعت بعدی برخیزیم و تسبیحات اربعه بخوانیم، تفاوت رکعتهای سوم و چهارم با دو رکعت اول و دوم، در این است که بجای حمد و سوره باید تسبیحات اربعه خوانده شود. البته می‏توانیم بجای تسبیحات اربعه فقط یک سوره حمد بخوانیم.

س: شرائط صحت نماز چیست؟

ج: شرائط درست بودن نماز عبارتند از:

ـ رو به قبله ایستادن.

ـ پاک بودن لباس و بدن و محل سجده.

ـ طهارت داشتن یعنی با وضو یا غسل یا تیمم بودن.

ـ حرام و غصبی نبودن لباس نمازگزار و مکان نماز.

ـ در حال نماز کاری که نماز را باطل نمی‏کند انجام ندهد، مانند: خندیدن و روی از قبله برگردانیدن.
س: غیر از نمازهای یومیه، آیا در اسلام نماز واجب دیگری هم داریم؟

ج: آری، نمازهای واجب دیگر عبارتند از:

ـ نماز میت.

ـ نماز آیات.

ـ نماز طواف.

ـ نماز قضای میت، اگر برکسی واجب شود.

ـ نمازی که با نذر واجب شده باشد.

هریک از این نمازهای واجب، کیفیت و خصوصیت و آداب ویژه‏ای دارد که در فقه اسلام به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.

س: نمازهای مستحبی کدامند؟

ج: نمازهای مستحبی بسیار زیادند. از جمله:

ـ نمازهای نافله شبانه روز.

ـ نمازهای مستحبی ماه رمضان.

ـ نمازهای مستحبی اعیاد دینی و روزهای مهم مذهبی.

ـ نمازهائی که از پیغمبر اکرم (ص) و امامان (ع) وارد شده که این نمازهای مستحب را می‏خوانده‏اند، و هر نمازی بنام یکی از آنان نامیده شده است.

ـ نماز زیارت، نماز استسقاء و نماز خوف.

س: روزه چیست؟

ج: روزه داشتن یک روز عبارت است از خود داری از مفطرات از طلوع فجر تا مغرب.
س: روزه چند نوع است:

ج: چهار نوع:

۱ ـ روزه واجب، مانند روزه ماه رمضان.

۲ ـ روزه مستحب، مانند روزه ماه رجب.

۳ ـ روزه مکروه، مانند روزه روز عاشورا.

۴ ـ روزه حرام، مانند روزه عید فطر و عید قربان.

س: در ماه رمضان چند روز باید روزه گرفت؟

ج: تمام ماه رمضان را که ماه نهم سال قمری است، باید روزه گرفت.

س: مفطرات روزه که گفتید روزه دار باید از آنها خودداری کند کدامند؟
ج: مفطرات روزه ده چیز است:

۱ و ۲ ـ خوردن و آشامیدن.

۳ و ۴ ـ جماع و استمناء

۵ ـ تا طلوع فجر به حالت جنابت (و حیض و نفاس) باقی ماندن.

۶ ـ اماله با مایعات.

۷ ـ غبار غلیط به حلق رسانید.

۸ ـ سرزیر آب فرو کردن.

۹ ـ قی کردن.

۱۰ ـ عمداً، به خدا و رسول و امامان دروغ بستن.

س: اگر کسی عمداً یک روز از ماه رمضان را روزه نگیرد. چه باید بکند؟

ج: اولاً، یک روز، روزه قضا بجای آن باید بگیرد.

ثانیاً، یکی از سه کفاره زیر را بدهد.

ـ یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد.

ـ یا شصت نفر مسکین را خوراک دهد.

ـ و یا یک برده مؤمن را آزاد کند.

ثالثاً، حاکم شرع به خاطر جرمی که مرتکب شده است او را تادیب می‏کند.

س: خمس چیست؟

ج: خمس عبارت است از اینکه انسان یک پنجم یعنی صدی بیست از در آمدش را در راه خدا بدهد.

س: خمس به چه درآمدها و دارائی‏هائی تعلق می‏گیرد؟

ج: به هفت چیز:

۱ ـ غنیمت‏های جنگی.

۲ ـ آنچه از غواصی در دریا بدست می‏آید.

۳ ـ معادن

۴ ـ سود سرمایه و در آمد مستغلات و منفعت کسب.

۵ ـ زمینی که کافر ذمی از مسلمان می‏خرد.

۶ ـ مال حلال مخلوط به حرام.

۷ ـ گنج.

س: خمس به چه کسی باید پرداخت شود؟

ج: به حاکم شرع باید پرداخت شود، تا هر طور صلاح ببیند برای مصارف مورد نیاز مسلمانان هزینه کند، و به یتیمان و فقیران و در راه ماندگان از سادات و ذریّه پیغمبر اکرم (ص) داده شود.

س: زکات از چه مالی باید داده شود؟

ج: از۹ چیز:

۱ و ۲ و ۳ ـ گاو، گوسفند و شتر.

۴ و ۵ و ۶ و ۷ ـ خرما و کشمش و گندم و جو.

۸ و ۹ ـ طلا و نقره.

پرداختن زکات از اموالی که ذکر شد واجب است. دادن زکات از اموال دیگر نیز مانند مستغلات و املاک و سرمایه تجارت مستحب است.

س: زکات به چه کسانی داده می‏شود؟

ج: به هشت طبقه:

۱ و ۲ ـ فقرا و مساکین (مسکین کسی را گویند که وضعش از فقیر بدتر باشد).

۳ ـ عاملان وصول زکاه.

۴ ـ تامین منافع و مصالح دینی و دنیوی مسلمانان (فی سبیل‏ الله).

۵ ـ بدهکارانی که نمی‏توانند بدهی خود را بپردازند.

۶ ـ مسافران در راه مانده که از عهده هزینه بازگشت به وطن بر نمی‏آیند.
۷ ـ کافران که به خاطر دلجویی و جلب محبت آنان بخشی از زکات به آنان تعلق می‏گیرد و سبب می‏شود که از منافع مسلمانان دفاع کنند.

۸ ـ بردگان زرخریدی که در سختی بسر می‏برند، از محل زکات خریداری و آزاد می‏شود.
س: جهاد چیست؟

ج: جهاد عبارت است از جنگ و کارزار در راه خدا.

س: هدف از جهاد چیست؟

ج: دو چیز:

۱ ـ رهایی بخشیدن مردم از دام خرافات در عقیده و عمل.

۲ ـ رهایی دادن ستمدیدگان از چنگال ستمکاران.

س: آیا اسلام، بدون مقدمه به جنگ کفار می‏رود؟

ج: نه، اهل کتاب را نخست میان اسلام آوردن و جزیه دادن و جنگ مخیرشان می‏گرداند و اگر اسلام یا جزیه را نپذیرفتند، آن وقت می‏جنگد، غیر اهل کتاب را هم ابتدا به آنان پیشنهاد می‏کنند که اسلام بیاورند و اگر نپذیرفتند، آنگاه با آنان کارزار می‏کند.
س: اهل کتاب چه کسانی هستند؟

ج: یهود و نصاری و مجوس که دارای کتاب آسمانی بوده‏اند.

س: غیر اهل کتاب چه کسانی هستند؟

ج: دیگر فرقه‏های کفار، مانند بت‏پرستان و غیره.

س: جزیه چیست؟

ج: جزیه، مقدار کمی از دارایی افراد است که از اهل کتاب در برابر حمایت مسلمانان از آنان به دولت اسلامی پرداخت می‏شود.

اهل کتاب وقتی جزیه مقرر را بپردازند در برگزاری مراسم دینی شان آزاد هستند، واز دادن زکات و خمس نیز معاف اند.

س: بهتر نبود که با اهل کتاب عیناً مانند مسلمانان رفتار شود؟ این تبعیض بخاطر چیست؟
ج: درست بعکس، هیچ نوع تبعیضی در کار نیست. در حکومت اسلامی حقوق اهل کتاب بیش از هر نظام دیگری محفوظ است. شما به موازین حقوقی اسلام که به حقوق اهل کتاب مربوط می‏شود بنگرید:

۱ ـ اهل کتاب، یک تبعه دولت اسلامی است و با مسلمانان هیچ فرقی ندارد.

۲ ـ خون و مال و حیثیت اهل کتاب محترم است، عیناً مانند مسلمانان.

۳ ـ اهل کتاب مانند مسلمانان حق دارند مراسم مذهبی خودشان را اجرا کنند.

۴ ـ در مورد گرفتاریهای حقوقی و قضائی، اهل کتاب اگر بخواهند می‏توانند به دادگاههای اسلامی مراجعه کنند وگرنه به قضات خودشان.

۵ ـ اهل کتاب جزیه می‏دهند و مالیات نمی‏دهند مسلمانان مالیات (خمس و زکات) می‏دهند و جزیه نمی‏دهند.

بنا براین، در حکومت اسلامی چه فشاری به اهل کتاب وارد می‏آید؟

س: اگر اینطور است پس چرا مسلمانان بااهل کتاب می‏جنگند؟

ج: اگر جنگی بوده است با حکومتهای ستمگر و سفاک آنان بوده است نه با خود اهل کتاب. از این رو می‏بینیم مردم این مناطقی که مورد حمله اسلام قرار می‏گرفته‏اند، با آغوش باز به استقبال مسلمانان ‏آمده، و آنان را نجات دهنده. خودشان از یوغ ستم و ظلم فرمانروایانشان ‏دانسته‏اند. تاریخ بهترین گواه براین مدعا است. در مورد غیر اهل کتاب هم همینطور بوده است. هدف اصلی جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام و ریشه کن کردن نفوذ استعمارگران و ساقط کردن زورگویان و فرمانروایانی

که بازور و تهدید بر مردم حکومت می‏کنند.

س: حج چیست؟

ج: حج، عبارت است از رفتن به شهر مکه واقع در عربستان به منظور انجام مناسک زیارت خانه خدا.

س: حج برچه کسی واجب است؟

ج: برهرکس که مستطیع باشد. یعنی بتواند مخارج سفر حج را از دارایی خود بدهد و پس از انجام سفر حج به تهیدستی و سختی معیشت دچار نگردد.

س: حج چند بار در عمر انسان واجب می‏شود؟

ج: فقط یک بار.

س: حج مستحب هم داریم؟

ج: حج بیت‏ الله برای کسی که مستطیع نیست، در صورتی که بخواهد به زحمت به حج برود مستحب است. همچنین برای کسی که سفر حج واجبش را رفته است برای بار دوم به بعد مستحب است.

س: اعمال حج را شرح دهید.

ج: حج به دو قسم تقسیم می‏شود: عمره و حج.

عمره عبارت است از:

۱ ـ احرام بستن از محل میقات.

۲ ـ هفت شوط طواف دور خانه خدا، کعبه معظمه.

۳ ـ دو رکعت نماز طواف در مقام ابراهیم (ع).

۴ ـ هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه.

۵ ـ تقصیر، یعنی قسمتی از موی سر یا ناخن را چیدن.

اعمال و مناسک حج عبارتند از:

۱ ـ احرام در مکه.

۲ ـ وقوف در عرفات، روز نهم ذی‏الحجه.

۳ ـ وقوف در مشعرالحرام، شب دهم ذی‏الحجه.

۴ ـ رفتن از مشعرالحرام به طرف صحرای منی روز دهم ذی‏الحجه (عید قربان).

۵ ـ رمی جمره عقبه با هفت سنگریزه روز عید قربان.

۶ ـ قربانی کردن شتر یا گاو یا گوسفند.

۷ ـ تراشیدن سر یا تقصیر.

۸ ـ هفت شوط طواف کعبه به عنوان زیارت خانه خدا.

۹ ـ دو رکعت طواف، در مقام ابراهیم (ع).

۱۰ ـ هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه.

۱۱ ـ هفت دور طواف نساء.

۱۲ ـ دو رکعت نماز طواف نساء، در مقام ابراهیم (ع).

۱۳ ـ ماندن شب یازدهم و شب دوازدهم و شب سیزدهم ذی‏الحجه در منی.

۱۴ ـ رمی جمرات سه گانه در منی، هریک را با هفت سنگریزه، در روزهای یازدهم و دوازدهم و در صورتی که شب سیزدهم را بماند سیزدهم ذی‏الحجه.

س: حج را چه وقت باید بجای آورد؟

ج: در ماههای حج که عبارتند از: شوال، ذی‏القعده و ذی‏الحجه که مناسک حج فقط در ماه ذی‏الحجه انجام می‏گیرد.

س: عمره مفرده چیست؟

ج: عمره مفرده را در تمام اوقات سال می‏توان بجای آورد. این عمره با عمره‏ای که بعنوان قسمتی از مناسک حج ذکر کردیم تفاوتی ندارد جز اینکه در عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء هم جزو مراسم آنست.

س: فایده حج چیست؟

ج: حج فواید بسیاری دارد، از جمله:

۱ ـ فواید سیاسی: حج موجب وحدت مسلمانان و نشان داده شدن قدرتشان به جهانیان و واهمه کردن دشمنان اسلام از شوکت و اتحاد مسلمانان می‏شود.

۲ ـ فواید اقتصادی: حج باعث می‏شود ثروتها در اطراف و اکناف جهان اسلام انباشته نشود و از این سوی جهان به آن سوی جهان برده شود و تجارت رونق گیرد.

۳ ـ فواید معنوی: سفر حج بهتر از هر سفر دیگری غم و اندوه را از دل می‏زداید، و افسردگی را از بین می‏برد، و آرامش و اطمینان خاطر برای انسان به ارمغان می‏آورد.
۴ ـ فواید اجتماعی: حج موجب می‏شود که مسلمانان یک دیگر را بشناسند و چند روزی ملتهای مختلف مسلمان از نژادهای گوناگون در کنار یکدیگر بسر برند و از نزدیک با اوضاع و احوال و مشکلات یکدیگر آگاه شوند.

۵ ـ فواید عبادتی: طواف کعبه، سعی صفا و مروه، نماز وقوف در عرفات و مشعرالحرام و منی و غیره، همه عبادت است و انسان را به خدای جهانیان و کردگار عالمیان نزدیک می‏کند.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.