مقاله تعریف اسلام
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تعریف اسلام دارای ۶۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تعریف اسلام کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تعریف اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تعریف اسلام :
تعریف اسلام
س: اسلام چیست؟
ج: اسلام عبارت است از یک سلسله عقاید و احکام که پاسخگوی همه نیازهای بشر، در کلیه مراحل زندگی میباشد.
س: بنیانگذار مکتب اسلام کیست؟
ج: اسلام، زاییده فکر بشر نیست. خداوند متعال، اسلام را کامل و بدون کم و کاست، برای جهانیان نازل فرموده است.
س: آیا اسلام میتواند برای همیشه پایدار بماند؟ و در هر زمان و مکان قابل پیاده شدن است؟ و بدرد هر ملتی میخورد؟
ج: خداوند متعال، اسلام را طوری قرار داده است که میتواند در همه اعصار و قرون، در سرتاسر پهنه زمین، دین تمامی ملتهای جهان باشد.
س: آورنده اسلام کیست؟
ج: خداوند، رسالت اسلام را بر عهده آخرین پیامبرش حضرت محمد (ص) قرار داده است.
س: پیغمبر اسلام در چه زمانی میزیسته است؟
ج: چهارده قرن پیش. شش قرن پس از میلاد مسیح (ع) امسال که سال۱۳۹۹ هجری قمری مطابق با۱۹۷۹ میلادی است. یک هزارو چهارصد و دوازده سال از عمر اسلام میگذرد.
س: دین اسلام با دین عیسی و دین موسی و دیگران چه فرقی دارد؟
ج: ادیان آسمانی بسیارند. هر دینی متناسب با زمان تشریع خودش بوده است، و همیشه با آمدن دین بعدی، دین قبلی منسوخ میشده است، و اسلام آخرین دین آسمانی و آخرین چراغ هدایت بشر است. فرق بین ادیان، درست مانند فرق بین مدارج تحصیلی، ابتدائی، متوسطه و دانشگاهی است. جوامع بشری نیز همچنانکه در طی اعصار و قرون، مراحل ترقی و تکامل را میپیمودهاند، دین کاملتری برای هدایت آنان میآمده است که با سطح فکر و نوع زندگی آنان متناسب باشد، تا آنکه نوبت به اسلام رسیده است که دین همیشگی بشر است.
به عبارت دیگر، ادیان آسمانی در اصل باهم اختلافی ندارند. آنچه اختلاف بین ادیان به حساب میآید، چیزی جز تفاوت بعضی فروع یک دین با دین دیگرنمی تواند باشد که آن هم مربوط به تغییر روش زندگی و تحول جوامع بشری است.
س: آیا در اسلام تحول و تکاملی وجود دارد؟
ج: اسلام دو جنبه دارد و شامل دو نوع قواعد و قوانین است: اول، قواعد ثابت اسلام، که تحول در آنها راه ندارد، و اگر تغییر و تبدیل پیدا کنند، هلاکت و فساد ببار خواهند آورد، مانند: خوب بودن، راستگوئی و امانت داری، زشت بودن ظلم و بخل، حرام بودن احتکار و قتل، واجب بودن نماز و روزه، لازم بودن، رضایت طرفین در معامله.
دوم، قوانین متحول اسلام، که قابل تغییر و تبدیل هستند، و مبنای تشخیص این قوانین، یک سلسله قواعد کلی است که اسلام وضع کرده است و در هر زمان با توجه به تحولات جوامع بشری و پیشرفتهای علمی و تغییر روش زندگی افراد بشر، حکم اسلام را در باره هرچیز تعیین میکنند.
مثلاً، وقتی وسیله نقلیه از چارپا به ارابه، به اتومبیل، به قطار، به هواپیما و به غیره تبدیل میشود، یا وسیله روشنائی از شمع به پیهسوز، به برق، به انرژی اتمی و به غیره تکامل پیدا میکند، اسلام نه تنها با این تحول نظر مساعد نشان میدهد، بلکه بشر را برای طی مراحل تکامل زندگی مادی، تشویق نیز میکند.
س: آیا اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشر هست؟ چگونه؟
ج: البته! اسلام، کلیه نیازهای فرد و جامعه را مرتفع میسازد اما، چگونه؟
قرآن کریم و سنت پیغمبر (ص)، دو نوع احکام و مقررات تشریع کردهاند:
اول، احکامی که اختصاص به یک موضوع بخصوص دارد، مانند: حرام بودن شرابخواری.
دوم، احکامی که عمومیت دارد و کلیه موارد را شامل میشود، مانند: حرام بودن استعمال هرنوع ماده مست کننده.
س: از کجا میگوئید اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشری است؟ بسیاری پدیدهها نوظهور هستند که در قرآن و سنت، حتی نامی از آنها به میان نیامده است، مانند: بانک و بیمه که در هنگام نزول قرآن و آغاز رسالت اسلام مردم نام آن را هم نشنیده بودند.
ج: اسلام دین خدا است و مشیت خداوند برآن قرار گرفته است که تا ابد بشر را بوسیله این دین هدایت فرماید، و علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد. بنا بر این، ما معتقدیم که اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشر است، حتی در مورد پدیدههای به قول شما نوظهور!
همین دو مثال که شما ذکر کردید. اسلام ضمن قوانین کلی، حکم خود را در باره هردوی آنها صادر کرده است. مگر بانک غیر از مجموعه خدماتی مانند وام، ضمانت، حواله و از این قبیل است که اسلام جزء به جزء، احکام مربوط به آنها را بیان کرده است. بیمه هم، یکی ازمصادیق آیه شریفه قرآن کریم: (الا ان تکون تجاره عن تراض منکم) است، که هرگونه داد و ستد را با رضایت طرفین صحیح میداند، و مشمول قاعده کلی: (اوفوا بالعقود) است. که اجرای هرگونه قراردادی را با شرائط مذکور در فقه اسلام واجب میگرداند.
س: انسان، چه احتیاجی به اسلام دارد؟
ج: اسلام عبارت است از عقاید و احکام.
اصول عقاید اسلام، حقیقتاند، و هرکس از حقیقت رو گردان باشد، خرافاتی است. از طرف دیگر، اعتقاد نداشتن به اصول عقاید اسلام، باعث محرومیت آدمی از رستگاری آخرت میباشد.
احکام اسلام را اگر کسی گردن ننهد، با دست خود، زندگی دنیایش را خرابکرده است، تکلیف آخرتش هم که معلوم است. شریعت اسلام بر همه نظامها و قوانینها برتری دارد قوانین اسلام، همه جا و همه وقت با مراحل مختلف زندگی انسانها قابل تطبیق است. به عبارت دیگر، باید گفت: خوشبختی برای انسان جز در سایه تعالیم عالیه اسلام، مفهومی ندارد.
س: اولاً، از کجا بفهمیم که غیر از این جهان که در آن زندگی میکنیم، جهان دیگری هم هست که آخرت نام دارد و لازمه سعادت انسان در آن جهان، اعتقاد و عمل به اسلام است؟ ثانیا، به چه دلیل شریعت اسلام از دیگر نظامها و قوانین بشری بهتر است و با اوضاع و احوال زندگی انسانها سازگارتر است؟
ج: در مورد اینکه، از پس این جهان که در آن بسر میبریم جهان دیگری هم هست، دلایل بسیاری وجود دارد، و بحث و استدلال پیرامون آن یک رشته از علوم اسلامی بنام علم کلام را تشکیل میدهد. از نظر علوم روز هم تحقیقات روانشناسی در زمینههای تنویم مغناطیسی و احضار ارواح و غیره، جاودانگی روح را پس از مرگ به اثبات رسانیده است.
اما، اینکه شریعت اسلام از همه نظامهای حقوقی و قوانین بشری بهتر است، با مقایسه احکام و قوانین اسلام با دیگر سیستمهای حقوقی و قضائی و قوانین ساخته اندیشه بشر که برای رفع نیازهای گوناگون انسانها تدوین شدهاند روشن میشود.
بد نیست بدانید که دانشمندان غربی، با آنکه مسلمان نبودهاند، هرکدام با زبان علمی خودشان و با تعبیر مخصوص خودشان عظمت اسلام را ستودهاند و به برتری آن بر سایر ادیان، اعتراف کردهاند، از جمله:
برناردشاو میگوید:
(ای کاش اروپا زمامداری مانند محمد میداشت، تا همه دردهای آن را یکجا درمان کند. محمد را باید منجی بشریت دانست من معتقدم دین محمد تنها دینی است که همه شرایط لازم را دارا است، و با همه مراحل گوناگون زندگی سازگار است من پیش بینی میکنم که اروپای فردا دین محمد را خواهد پذیرفت. اروپای امروز هم کم و بیش اسلام را پذیرفته است وه که دنیای امروز تا چه حد به وجود مردی همانند محمد نیازمند است، که همه مشکلاتی جهان را حل کند!)
دکتر گرینه فرانسوی میگوید:
(من همه آیات قرآن را که با علوم طبیعی و بهداشتی و پزشکی که از آغاز دوران تحصیل خوانده بودم، بررسی کردم و دریافتم که با شناختهای علمی جدید، کاملاً انطباق دارد و در ارتباط هستند، من وقتی دریافتم که محمد بدون آنکه نزد کسی تعلیم گرفته یا درس خوانده باشد، بیش از هزاران سال پیش این سخنان را فرموده است مسلمان شدم. من اطمینان دارم هرکس که در هر رشتهای از علوم تخصص دارد، اگر کاری را که من کردم بکند، یعنی آیات قرآن را که به تخصص وی مربوط میشوند. مورد مطالعه و مقایسه قرار دهد، بیتردید اسلام خواهد آورد. البته اگر خردمندانه و بیغرض، در میدان تحقیق گام گذارد.
مارکس دکتر در فلسفه میگوید:
(محمد نخستین پیامبری است که همه سخنانش ثبت و ضبط شده است. از اینجا، میتوان به موقعیت ممتازی که محمد دارد پی برد و راستی و درستی و بیکم و کاستی احادیث وی را دریافت. این یک حقیقت مسلم است که رسالت محمد این بوده است که جهانیان را با چکیده معارف ادیان گذشته آشنا سازد، و ادیان آسمانی را جلوهای نوین بخشد. رسالت محمد، تنها قانون تغییرناپذیر جهان است و تمامی دستاوردهای دین محمد با افکار جدید سازگار میآید).
شیریل رئیس دانشکده حقوق دانشگاه وین میگوید:
(جهان بشریت به خاطر آنکه مردی بزرگ همانند محمد به آن منسوب است، افتخار میکند. وی با آنکه درس نخوانده بود. توانست بیش از چهارده قرن پیش، شریعتی را بنیان نهد که ما اروپاییها اگر طی دو هزار سال بتوانیم به اوج معارفش راه یابیم خشنود خواهیم شد.
دکتر ریسین مورخ میگوید:
(دین محمد از همان نخستین ساعتی که در زمان پیغمبر ظهور کرد، بر این نکته تأکید داشت که یک دین جهانی است. دین اسلام برای همه نژادهای بشری آمده است، و با هر سطح فکری سازگار است، و در همه جوامع بشری در هر مرحلهای از تمدن که باشند، قابل پیاده شدن است).
فیلسوف کرللس اول میگوید:
(در شرق، قانونی وجود دارد که محمد فیلسوف عرب، آن را تدوین کرده و پایهگذاری کرده است. اگر همه مردم جهان از این فیلسوف عرب پیروی میکردند، و به قانون وی گردن مینهادند. در سراسر جهان بیش از یک حکومت وجود نمیداشت، و حتی دو نفر باهم اختلاف پیدا نمیکردند، و کسی برکسی نیازمند نمیشد).
س: آمار مسلمانان جهان در حال حاضر چقدر است؟
ج: دقیقا معلوم نیست. آمارهایی که برخی کتابها و مجلات بدست دادهاند، رقمی نزدیک به هشتصد میلیون (۸۰۰،۰۰۰،۰۰۰) نفر را نشان میدهد.
س: مسلمانان در کجا ساکنند؟
ج: مسلمانان، تقریبا، در همه کشورهای جهان، پراکندهاند و بیشترشان در آسیا و آفریقا بسر میبرند.
س: آیا مسلمانان عقیده دارند که دینشان دین جهانی خواهد گردید؟
ج: آری، مسلمانان معتقدند که دینشان دین همه جهانیان خواهد شد و یک نفر غیر مسلمان برجای نخواهد ماند. قرآن کریم وعده فرموده است که: دین اسلام را بر همه ادیان غلبه خواهد داد: (لیظهره علی الدین کله).
در احادیث متواتر از پیغمبر (ص) و ائمه اطهار (ع) آمده است که در آخرالزمان مردی از دودمان پیغمبر اسلام به نام مهدی ظهور میکند و اسلام را در پهنه زمین، عالمگیر میگرداند.
س: نظر اسلام راجع به زندگی دنیا چیست؟ آیا اسلام به جسم توجه دارد یا به روح نظر دارد، یا به هردو؟
ج: نظریه اسلام در باره زندگی و جسم و جان و ماده و روح، در این آیه شریفه قرآن کریم خلاصه میشود: (و منهم من یقول ربنا آتنا فیالدنیا حسنه و فیالآخره حسنه و قنا عذاب النار اولئک لهم نصیب مما کسبوا) یعنی: و بعضی از مردمان سخنشان این است که پروردگارا در دنیا به ما نیکی عطا کن، و در آخرت به ما نیکی عطا کن، و ما را از آتش دوزخ نگاهدار. هم اینانند که بهره کاملی از تلاش خویش میگیرند.
در حدیث شریف آمده است: (لیس منا من ترک دنیاه لاخرته، و لیس منا من ترک آخرته لدنیاه) یعنی: از ما نیست کسی که دنیایش را به خاطر آخرتش ترک گوید، و از ما نیست کسی آخرتش را به خاطر دنیایش ترک گوید!
در حدیث دیگر آمده است: (اعمل لدنیاک کأنک تعیش ابدا، و اعمل لآخرتک کأنک تموت غدا) یعنی: برای دنیایت چنان بکوش و تلاش کن که گویی تا ابد زنده خواهی ماند، و برای آخرتت چنان بکوش و تلاش کن که گویی فردا خواهی مرد!
حکومت اسلامی
س: آیا اسلام به سیاست توجه دارد؟
ج: البته اسلام هم دین است و هم برنامه زندگی. بنا بر این تمام مسائلی را که انسان با آن سر و کار دارد، بیان کرده و راه درست هرکاری را نشان داده است.
س: حکومت در اسلام چه شکلی دارد؟
ج: بیان کیفیت حکومت اسلامی، نیاز به تألیفی جداگانه دارد. ما در اینجا فقط به سه سؤال اصلی در این زمینه پاسخ میگوییم:
۱ ـ بالاترین مرجع حکومت اسلامی کیست؟
۲ ـ حکومت در اسلام چه کیفیتی دارد؟
۳ ـ نظام حکومت اسلامی چه ضوابطی دارد؟
س: عالیترین مرجع حکومتهای اسلامی کیست؟
ج: عالیترین مقام حکومت اسلامی باید واجد شرایط زیر باشد:
ـ بالغ و عاقل باشد.ـ آزاد باشد.ـ مرد باشد.ـ حلالزاده باشد.ـ مؤمن به اسلام باشد.ـ در امور دین و دنیا مطلع و صاحب نظر باشد.ـ عادل باشد.
بعضی از فقهای اسلام این شرط را هم افزودهاند که باید از همه معاصرانش اعلم باشد.
س: حکومت در اسلام چه کیفیتی دارد؟
ج: حکومت در اسلام یک حکومت دینی و دنیوی باهم است. به این معنی که در حکومت اسلامی، حاکم بنام خدا حکومت میکند نه بعنوان شخص خودش، نه بنام ملت، نه بنام اشراف و اعیان مملکت.
چنین حکومتی دارای این امتیازات است:
۱ ـ از نظر اطاعت از دولت، مردم به هیچ وجه دچار تردید و سرگردانی نیستند. رهبری دینی، سیاسی، اجتماعی و; همه در یک نقطه متمرکز شدهاند، و شخص حاکم شاخص دنیا و دین هردو میباشد.
۲ ـ برای حاکم امکان کج روی وجود ندارد. به مجرد آنکه دست از پای خطا کند فوراً رسوا میشود. زیرا قوانین دینی تغییر و تبدیل و تعدیل و تفسیر بر نمیدارند و حاکم هم ناچار است عیناً مطابق احکام شرع عمل کند.
۳ ـ روابط صمیمانه مردم با حکومت، سبب میشود که مردم از هر حیث با دولت همکاری کنند. مردم فطرتاً به تدین تمایل دارند. حتی کسانی که متدین هم نیستند به مظاهر دین ابراز علاقه میکنند. درست است که ایمان ندارند اما گوهر اصلی دین بالاخره در وجودشان هست. دین اصولاً عبارت است از روش زندگی. اگر دین و دنیا یک جا جمع شوند، کیست که به آن اظهار علاقه نکند.
۴ ـ حکومت اسلامی بقا و دوام دارد زیرا، قدرت روحانی و معنوی دوامش به مراتب بیشتر از قدرت اجتماعی است.
س: نظام حکومت اسلامی چه ضوابطی دارد؟
ج: در پاسخ این سئوال با توجه به لزوم اختصار، فقط به بیان بعضی ضوابط و پایههای حکومت اسلامی میپردازیم به این ترتیب:
۱ ـ قضاوت در اسلام.
۲ ـ ارتش در اسلام.۳ ـ مالیات در اسلام.
۴ ـ آزادی در اسلام.
۵ ـ مشکلات اجتماعی در اسلام.
۶ ـ ترقی و تکامل جامعه در اسلام.
سه اصل اول، پایههای موجودیت هر ملت و دولتی است. قضاوت ستون عدالت، ارتش قوه قاهره برای دفع دشمنان و مالیات برای تأمین هزینه تشکیلات دادگستری و ارتش و دیگر نیازمندیهای مملکت.
اصول۴ و۵ و۶ با یکدیگر موجبات ترقی و تعالی جامعه و رفاه مردم را فراهم میسازد.
س: قضاوت در اسلام چگونه است؟
ج: ساده و سریع و رایگان. یک نفر قاضی یا حاکم شرع، به تمام مسائل حقوقی و قضائی و کیفری یک شهر بزرگ رسیدگی میکند خیلی ساده و بیتکلف و بدون درخواست پول و عوارض و غیره.
به مجرد آنکه طرفین دعوا در حضور قاضی روبروی یک دیگر میایستند، قاضی ازمدعی میپرسد: آیا دلیل و مدرکی داری؟ اگر داشته باشد حکم به نفع او صادر میشود، اما اگر دلیل نداشته باشد حکم به نفع طرف مقابلش داده میشود.
و به مجرد صدور حکم قاضی، همه چیز تمام میشود.
به همین جهت است که در تاریخ صدر اسلام میبینیم، کلیه امور حقوقی و قضائی و کیفری شهر بسیار بزرگی مانند کوفه را در حدود نیم قرن فقط یک قاضی اداره میکند.
س: ارتش در اسلام چگونه است؟
ج: ارتش اسلامی چنانکه از ادله مختلف استنباط میشود همگانی است و اختیاری، و هیچگونه تشکیلات اضافی ندارد.
برای آموزش نظامی، حاکم میدانهایی را خارج از شهر معین میکند، آلات و ادوات جنگی را فراهم میآورد و مردم را به آموزش و تمرین فنون جنگی تشویق میکند. ناگفته پیدا است که مردم به چنین تمرینی رغبت نشان میدهند زیرا اولاً، عمومیت دارد. ثانیا، هیچکس را به سربازی اجباری نمیبرند. داوطلبان هم فقط چند ساعت در شبانه روز به فراگیری فنون جنگی میپردازند و بقیه وقتشان را به زندگی شان میرسند.
بودجه سازماندهی و بسیج تدارکات ارتش بر دوش دولت نیست، دولت فقط وسائل اولیه و ادوات جنگی را فراهم میکند، و بقیه تجهیزات بعهده خود مسلمانان است. ارتش در اسلام بیش از هرچیز شبیه یک تیم ورزشی است.
س: مالیات در اسلام چگونه است؟
ج: مالیات اسلامی منحصر است به خمس و زکات و جزیه و خراج. و دولت اسلامی کلیه تشکیلات خود را با همین وجوهی که بیتالمال میرسد، به بهترین وجه اداره میکند. تشکیلات دولتی در اسلام بیاندازه ساده است از این رو، دولت اسلامی مانند دولتهای غیر اسلامی و طاغوتی نیاز آنچنانی به پول ندارد، و به همین خاطر است که هم مردم در سایه حکومت اسلامی خوشبختند و مالیات هنگفتی نمیپردازند، و هم دولت وضع مرتبی دارد و همیشه سبکبار است.
س: آزادی در اسلام چگونه است؟
ج: وقتی تشکیلات دولتی در اسلام بینهایت ساده باشد، طبعاً، همهگونه آزادی برای مردم تضمین میشود. کشاورزی، بازرگانی، حرفه و صنعت، مسافرت، ساختمان، اقامت، تصرف زمینهای مباح و غیره هیچ قید و شرطی ندارد. مالیات و عوارض وجود ندارد، کار اجباری و بیگاری ـ مانند نظام وظیفه ـ وجود ندارد، نیازمندیهای مردم به سادهترین شکل مرتفع میشود،
قضاوت فوقالعاده ساده انجام میگیرد، خرید و فروش و قرارداد رهن و اجاره و امثال آن به سرعت صورت میپذیرد، همه مراسم و تشریفات خرید و فروشهای مهم در همین خلاصه میشود که فروشنده میگوید: فروختم و خریدار میگوید: خریدم و یک کاغذ عادی نوشته میشود و دو شاهد آن را امضاء میکنند.
س: اسلام مشکلات اجتماعی را چگونه حل میکند؟
ج: اولاً، اسلام فقط مشکلات اساسی را بعنوان مشکل میشناسد.
ثانیاً، اسلام هیچگونه مالیاتی بر کالا و کار وضع نمیکند.
ثالثاً، تشکیلات دولتی بسیار ساده و محدود است. از این رو به مجرد آنکه حکومت اسلامی در منطقهای برقرار شود بسیاری از مشکلات موجود در جوامع بشری امروزی، خودبخود مرتفع میگردد و تنها مشکلات اساسی و اولیه باقی میماند. گرفتاریهای روزمره دولت هم عبارت است از تعدادی مرافعات از قبیل درگیری بر سر مالکیت یک خانه، معدودی جنایات از قبیل دزدی و گاهی قتل و چند فقره خلاف قانون مانند شرابخواری. این مشکلات را هم اسلام به سرعت هرچه تمامتر حل میکند
و نمیگذارد بصورت مسئله در آیند. مرافعهها بسرعت پایان میپذیرند. یک نفر قاضی برای یک شهر بزرگ کفایت میکند. قاضی شخصاً دعواها را فیصله میدهد، امور ایتام و اوقاف و غیره را رأساً سرپرستی میکند، برخرید و فروشها و کلیه معاملات دیگر نظارت میکند و فقط یک نفر مجری حدود اسلامی دارد که حدود اسلام را اجرا میکند. زندان در دولت اسلامی بسیار محدود است. بیمبالغه، میتوان گفت دولت اسلامی مشکلی ندارد. و پرواضح است که وقتی مشکلات اجتماعی از جامعهای رخت بربندد، مردم با خیال راحت به کارهای روزمره و گرفتاریهای زندگی خودشان میپردازند.
س: اسلام، چگونه یک جامعه مترقی میسازد؟
ج: نظام حکومتی اسلام با استفاده از سه رمز، ترقی و تکامل ملت مسلمان را به اوج پیشرفتهای مادی و معنوی میرساند:
۱ ـ سادگی تشکیلات.
۲ ـ تشویق.
۳ ـ تعاون.
۱ ـ سادگی تشکیلات: تاریخ نویسان آمار کارمندان را در دولتهای اسلامی به دست دادهاند. بر اساس این آمارها، نسبت تعداد کارمندان دولت به جمعیت کشورهای اسلامی۵۰ نفر در یک میلیون نفر است (یعنی: نیم درصد)! اسلام بسیاری از تشکیلات و تجهیزات دولتهای امروزی را قبول ندارد. تشکیلات دولتی اسلام گرفتاریهای مردم را با کمال سادگی و در اسرع وقت فیصله میدهند
. در مدیریت اسلامی، سازمانهای گوناگون و طول و تفصیل وجود ندارد که کارمندان بسیاری بخواهد، بیشتر کارها به خود مردم واگذار میشود. حکومت اسلامی چون از استبداد بدور است، تشکیلات و تجهیزات فراوان هم لازم ندارد. حکومت اسلامی نیازی به این ندارد که هم بار دولت را سنگین کند و هم در کارهای مردم دخالت بیجا بکند.
۲ ـ تشویق: اسلام بصورت بینظیری مردم را به علم و عمل تشویق میکند، و دانش جویی را بر هر فرد مسلمان فیض میگرداند، و ثواب اخروی عالم با عمل را بیحساب میداند. مسلمانان از دو نیروی پیش برنده برخوردارند: یکی نیروی دنیوی و مادی که دیگران هم کم و بیش دارند، دوم، نیروی دینی و معنوی که دیگران از آن محرومند، خداوند سبحان میفرماید: (و ترجون من الله مالا یرجون).
۳ ـ تعاون: دولت اسلامی با مردم همکاری مستقیم دارد. دولت اسلامی و ملت مسلمان دست در دست یکدیگر جامعه را به پیش میبرند. یکی از سفارشهای مولای متقیان امیر مؤمنان (ع) به مالک اشتر در فرمان معروف آن حضرت به مناسبت تفویض فرمانداری مصر به مالک در همین زمینه است.
بدیهی است، وقتی جامعهای در پرتو اسلام، این چنین زمینه برای ترقی و تعالی داشته باشد، جامعه اسلامی بصورتی باور نکردنی مراحل پیشرفت مادی و معنوی را میپیماید.
این بود، مختصری در باره اسلام و سیاست و ما در کتاب جداگانهای به تفصیل در این باب، به بحث و بررسی پرداختهایم.
عبادات اسلام
س: عبادات یعنی چه؟
ج: عبادات اعمالی است که اسلام بر مردم واجب گردانیده است که با قصد قربت باید انجام بدهند.
س: قصد قربت یعنی چه؟
ج: قصد قربت به این معناست که نیت انسان باید این باشد که عمل را برای خداوند سبحان انجام میدهد، و فرق بین عبادات با دیگر واجبات همین است، عبادت بدون قصد قربت صحیح نیست و قبول نمیشود. اما، واجبات دیگر بدون قصد قربت نیز انجام میپذیرد و شخص وظیفهاش را انجام داده است.
س: مثالی بزنید.
ج: مثلاً، نماز عبادت است و بدون قصد قربت مفهومی ندارد و صحیح نیست. اما پاک کردن لباس عبادت نیست و بدون قصد قربت هم انجام میگیرد.
س: چرا در صحت و قبولی عبادت قصد قربت شرط است؟
ج: اولاً تا عمل برای خدا انجام نگیرد، اطاعت خداوند محسوب نمیشود و مفهوم عبادت، جز اطاعت خدا چیز دیگری نیست ثانیا، وقتی انسان در حال عبادت دائما بیاد خداوند باشد و متوجه باشد که در پیشگاه خداوند بزرگ و شنوا و بینا قرار دارد، کم کم به یاد خدا بودن و توجه به عظمت پروردگار جهانیان جزو طبیعت او میشود و صفات و اخلاق پسندیده را یک به یک دارا میشود، و رفته رفته اگر اخلاق زشت و صفت ناپسندی هم دارد، کنار میگذارد.
س: عبادات اسلام کدامند؟
ج: در اینجا، در باره شش فقره از عبادات اسلام صحبت میکنیم و بطور اختصار راجع به هریک توضیحی میدهم، و از آنجا که مبنای این کتاب فقط معرفی اسلام است، به ذکر فلسفه و علت تشریع عبادات نمیپردازیم. این موضوعات را در کتاب (عبادات الاسلام) به تفصیل مورد بررسی قرار دادهایم.
س: نماز چند نوع است؟
ج: دونوع: نماز واجب و نماز مستحب.
س: نمازهای واجب کدامند؟
ج: نمازهای واجب که در مدت شبانه روز بر هر مسلمانی واجب است که بخواند، عبارتند از:
ـ نماز صبح: دو رکعت که وقت آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب.
ـ نماز ظهر: چهار رکعت وقت آن از لحظهای که خورشید از وسط آسمان هر منطقهای عبور میکند، تا نزدیک غروب آفتاب.
ـ نماز عصر: چهار رکعت وقت آن بعد از نماز ظهر، تا غروب آفتاب.
ـ نماز مغرب: سه رکعت وقت آن از مغرب ـ تقریبا یک ربع ساعت بعد از غروب آفتاب، که سرخی نور آفتاب از وسط آسمان کنار میرود ـ تا نزدیک نیمه شب.
ـ نماز عشاء: چهار رکعت. وقت: بعد از نماز مغرب تا نیمه شب.
س: آیا نماز مسافر با نماز غیر مسافر فرق دارد؟
ج: آری. نماز در سفر شکسته میشود، به این معنی که نمازهای ظهر و عصر و عشاء که چهار رکعتی هستند، مانند نماز صبح دو رکعتی میشوند.
س: ترتیب خواندن نماز چگونه است؟
ج: ترتیب خواندن نماز دو رکعتی از این قرار است.
ـ اول، نیت میکنیم به این معنی که توجه داریم چه نمازی میخواهیم بخوانیم و متوجه هستیم که نماز را محض اطاعت فرمان پروردگار و بقصد قربت میخوانیم.
ـ تکبیرهالاحرام میگوییم، یعنی با دقت و بطور صحیح میگوییم: ( الله اکبر).
ـ در حالیکه کاملاً ایستادهایم و بدنمان بیحرکت و آرام است، حمد و سوره را میخوانیم.
ـ بعد به رکوع میرویم و ذکر رکوع را میگوییم.
ـ بعد از رکوع بر میخیزیم و دوباره میایستیم.
ـ به سجده میرویم و ذکر سجده را میگوییم و بعد، مینشینیم.
ـ دوباره به همین ترتیب به سجده میرویم و ذکر سجده را میگوییم و بار دیگر مینشینیم.
تا اینجا رکعت اول نماز بپایان رسیده است.
ـ برای شروع رکعت دوم دوباره بر میخیزیم و میایستیم، حمد و سوره را میخوانیم و اگر بخواهیم دو دست را پیش روی میگیریم و دعائی میخوانیم که این کار قنوت نامیده میشود و مستحب است.
ـ بعد برکوع میرویم و دو سجده بجا میآوریم و مینشینیم.
ـ تشهد میخوانیم.
اگر نماز دو رکعتی باشد تا همین جا تمام میشود و فقط باید سلام نماز را بگوییم، اما اگر نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید برای رکعت بعدی برخیزیم و تسبیحات اربعه بخوانیم، تفاوت رکعتهای سوم و چهارم با دو رکعت اول و دوم، در این است که بجای حمد و سوره باید تسبیحات اربعه خوانده شود. البته میتوانیم بجای تسبیحات اربعه فقط یک سوره حمد بخوانیم.
س: شرائط صحت نماز چیست؟
ج: شرائط درست بودن نماز عبارتند از:
ـ رو به قبله ایستادن.
ـ پاک بودن لباس و بدن و محل سجده.
ـ طهارت داشتن یعنی با وضو یا غسل یا تیمم بودن.
ـ حرام و غصبی نبودن لباس نمازگزار و مکان نماز.
ـ در حال نماز کاری که نماز را باطل نمیکند انجام ندهد، مانند: خندیدن و روی از قبله برگردانیدن.
س: غیر از نمازهای یومیه، آیا در اسلام نماز واجب دیگری هم داریم؟
ج: آری، نمازهای واجب دیگر عبارتند از:
ـ نماز میت.
ـ نماز آیات.
ـ نماز طواف.
ـ نماز قضای میت، اگر برکسی واجب شود.
ـ نمازی که با نذر واجب شده باشد.
هریک از این نمازهای واجب، کیفیت و خصوصیت و آداب ویژهای دارد که در فقه اسلام به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
س: نمازهای مستحبی کدامند؟
ج: نمازهای مستحبی بسیار زیادند. از جمله:
ـ نمازهای نافله شبانه روز.
ـ نمازهای مستحبی ماه رمضان.
ـ نمازهای مستحبی اعیاد دینی و روزهای مهم مذهبی.
ـ نمازهائی که از پیغمبر اکرم (ص) و امامان (ع) وارد شده که این نمازهای مستحب را میخواندهاند، و هر نمازی بنام یکی از آنان نامیده شده است.
ـ نماز زیارت، نماز استسقاء و نماز خوف.
س: روزه چیست؟
ج: روزه داشتن یک روز عبارت است از خود داری از مفطرات از طلوع فجر تا مغرب.
س: روزه چند نوع است:
ج: چهار نوع:
۱ ـ روزه واجب، مانند روزه ماه رمضان.
۲ ـ روزه مستحب، مانند روزه ماه رجب.
۳ ـ روزه مکروه، مانند روزه روز عاشورا.
۴ ـ روزه حرام، مانند روزه عید فطر و عید قربان.
س: در ماه رمضان چند روز باید روزه گرفت؟
ج: تمام ماه رمضان را که ماه نهم سال قمری است، باید روزه گرفت.
س: مفطرات روزه که گفتید روزه دار باید از آنها خودداری کند کدامند؟
ج: مفطرات روزه ده چیز است:
۱ و ۲ ـ خوردن و آشامیدن.
۳ و ۴ ـ جماع و استمناء
۵ ـ تا طلوع فجر به حالت جنابت (و حیض و نفاس) باقی ماندن.
۶ ـ اماله با مایعات.
۷ ـ غبار غلیط به حلق رسانید.
۸ ـ سرزیر آب فرو کردن.
۹ ـ قی کردن.
۱۰ ـ عمداً، به خدا و رسول و امامان دروغ بستن.
س: اگر کسی عمداً یک روز از ماه رمضان را روزه نگیرد. چه باید بکند؟
ج: اولاً، یک روز، روزه قضا بجای آن باید بگیرد.
ثانیاً، یکی از سه کفاره زیر را بدهد.
ـ یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد.
ـ یا شصت نفر مسکین را خوراک دهد.
ـ و یا یک برده مؤمن را آزاد کند.
ثالثاً، حاکم شرع به خاطر جرمی که مرتکب شده است او را تادیب میکند.
س: خمس چیست؟
ج: خمس عبارت است از اینکه انسان یک پنجم یعنی صدی بیست از در آمدش را در راه خدا بدهد.
س: خمس به چه درآمدها و دارائیهائی تعلق میگیرد؟
ج: به هفت چیز:
۱ ـ غنیمتهای جنگی.
۲ ـ آنچه از غواصی در دریا بدست میآید.
۳ ـ معادن
۴ ـ سود سرمایه و در آمد مستغلات و منفعت کسب.
۵ ـ زمینی که کافر ذمی از مسلمان میخرد.
۶ ـ مال حلال مخلوط به حرام.
۷ ـ گنج.
س: خمس به چه کسی باید پرداخت شود؟
ج: به حاکم شرع باید پرداخت شود، تا هر طور صلاح ببیند برای مصارف مورد نیاز مسلمانان هزینه کند، و به یتیمان و فقیران و در راه ماندگان از سادات و ذریّه پیغمبر اکرم (ص) داده شود.
س: زکات از چه مالی باید داده شود؟
ج: از۹ چیز:
۱ و ۲ و ۳ ـ گاو، گوسفند و شتر.
۴ و ۵ و ۶ و ۷ ـ خرما و کشمش و گندم و جو.
۸ و ۹ ـ طلا و نقره.
پرداختن زکات از اموالی که ذکر شد واجب است. دادن زکات از اموال دیگر نیز مانند مستغلات و املاک و سرمایه تجارت مستحب است.
س: زکات به چه کسانی داده میشود؟
ج: به هشت طبقه:
۱ و ۲ ـ فقرا و مساکین (مسکین کسی را گویند که وضعش از فقیر بدتر باشد).
۳ ـ عاملان وصول زکاه.
۴ ـ تامین منافع و مصالح دینی و دنیوی مسلمانان (فی سبیل الله).
۵ ـ بدهکارانی که نمیتوانند بدهی خود را بپردازند.
۶ ـ مسافران در راه مانده که از عهده هزینه بازگشت به وطن بر نمیآیند.
۷ ـ کافران که به خاطر دلجویی و جلب محبت آنان بخشی از زکات به آنان تعلق میگیرد و سبب میشود که از منافع مسلمانان دفاع کنند.
۸ ـ بردگان زرخریدی که در سختی بسر میبرند، از محل زکات خریداری و آزاد میشود.
س: جهاد چیست؟
ج: جهاد عبارت است از جنگ و کارزار در راه خدا.
س: هدف از جهاد چیست؟
ج: دو چیز:
۱ ـ رهایی بخشیدن مردم از دام خرافات در عقیده و عمل.
۲ ـ رهایی دادن ستمدیدگان از چنگال ستمکاران.
س: آیا اسلام، بدون مقدمه به جنگ کفار میرود؟
ج: نه، اهل کتاب را نخست میان اسلام آوردن و جزیه دادن و جنگ مخیرشان میگرداند و اگر اسلام یا جزیه را نپذیرفتند، آن وقت میجنگد، غیر اهل کتاب را هم ابتدا به آنان پیشنهاد میکنند که اسلام بیاورند و اگر نپذیرفتند، آنگاه با آنان کارزار میکند.
س: اهل کتاب چه کسانی هستند؟
ج: یهود و نصاری و مجوس که دارای کتاب آسمانی بودهاند.
س: غیر اهل کتاب چه کسانی هستند؟
ج: دیگر فرقههای کفار، مانند بتپرستان و غیره.
س: جزیه چیست؟
ج: جزیه، مقدار کمی از دارایی افراد است که از اهل کتاب در برابر حمایت مسلمانان از آنان به دولت اسلامی پرداخت میشود.
اهل کتاب وقتی جزیه مقرر را بپردازند در برگزاری مراسم دینی شان آزاد هستند، واز دادن زکات و خمس نیز معاف اند.
س: بهتر نبود که با اهل کتاب عیناً مانند مسلمانان رفتار شود؟ این تبعیض بخاطر چیست؟
ج: درست بعکس، هیچ نوع تبعیضی در کار نیست. در حکومت اسلامی حقوق اهل کتاب بیش از هر نظام دیگری محفوظ است. شما به موازین حقوقی اسلام که به حقوق اهل کتاب مربوط میشود بنگرید:
۱ ـ اهل کتاب، یک تبعه دولت اسلامی است و با مسلمانان هیچ فرقی ندارد.
۲ ـ خون و مال و حیثیت اهل کتاب محترم است، عیناً مانند مسلمانان.
۳ ـ اهل کتاب مانند مسلمانان حق دارند مراسم مذهبی خودشان را اجرا کنند.
۴ ـ در مورد گرفتاریهای حقوقی و قضائی، اهل کتاب اگر بخواهند میتوانند به دادگاههای اسلامی مراجعه کنند وگرنه به قضات خودشان.
۵ ـ اهل کتاب جزیه میدهند و مالیات نمیدهند مسلمانان مالیات (خمس و زکات) میدهند و جزیه نمیدهند.
بنا براین، در حکومت اسلامی چه فشاری به اهل کتاب وارد میآید؟
س: اگر اینطور است پس چرا مسلمانان بااهل کتاب میجنگند؟
ج: اگر جنگی بوده است با حکومتهای ستمگر و سفاک آنان بوده است نه با خود اهل کتاب. از این رو میبینیم مردم این مناطقی که مورد حمله اسلام قرار میگرفتهاند، با آغوش باز به استقبال مسلمانان آمده، و آنان را نجات دهنده. خودشان از یوغ ستم و ظلم فرمانروایانشان دانستهاند. تاریخ بهترین گواه براین مدعا است. در مورد غیر اهل کتاب هم همینطور بوده است. هدف اصلی جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام و ریشه کن کردن نفوذ استعمارگران و ساقط کردن زورگویان و فرمانروایانی
که بازور و تهدید بر مردم حکومت میکنند.
س: حج چیست؟
ج: حج، عبارت است از رفتن به شهر مکه واقع در عربستان به منظور انجام مناسک زیارت خانه خدا.
س: حج برچه کسی واجب است؟
ج: برهرکس که مستطیع باشد. یعنی بتواند مخارج سفر حج را از دارایی خود بدهد و پس از انجام سفر حج به تهیدستی و سختی معیشت دچار نگردد.
س: حج چند بار در عمر انسان واجب میشود؟
ج: فقط یک بار.
س: حج مستحب هم داریم؟
ج: حج بیت الله برای کسی که مستطیع نیست، در صورتی که بخواهد به زحمت به حج برود مستحب است. همچنین برای کسی که سفر حج واجبش را رفته است برای بار دوم به بعد مستحب است.
س: اعمال حج را شرح دهید.
ج: حج به دو قسم تقسیم میشود: عمره و حج.
عمره عبارت است از:
۱ ـ احرام بستن از محل میقات.
۲ ـ هفت شوط طواف دور خانه خدا، کعبه معظمه.
۳ ـ دو رکعت نماز طواف در مقام ابراهیم (ع).
۴ ـ هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه.
۵ ـ تقصیر، یعنی قسمتی از موی سر یا ناخن را چیدن.
اعمال و مناسک حج عبارتند از:
۱ ـ احرام در مکه.
۲ ـ وقوف در عرفات، روز نهم ذیالحجه.
۳ ـ وقوف در مشعرالحرام، شب دهم ذیالحجه.
۴ ـ رفتن از مشعرالحرام به طرف صحرای منی روز دهم ذیالحجه (عید قربان).
۵ ـ رمی جمره عقبه با هفت سنگریزه روز عید قربان.
۶ ـ قربانی کردن شتر یا گاو یا گوسفند.
۷ ـ تراشیدن سر یا تقصیر.
۸ ـ هفت شوط طواف کعبه به عنوان زیارت خانه خدا.
۹ ـ دو رکعت طواف، در مقام ابراهیم (ع).
۱۰ ـ هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه.
۱۱ ـ هفت دور طواف نساء.
۱۲ ـ دو رکعت نماز طواف نساء، در مقام ابراهیم (ع).
۱۳ ـ ماندن شب یازدهم و شب دوازدهم و شب سیزدهم ذیالحجه در منی.
۱۴ ـ رمی جمرات سه گانه در منی، هریک را با هفت سنگریزه، در روزهای یازدهم و دوازدهم و در صورتی که شب سیزدهم را بماند سیزدهم ذیالحجه.
س: حج را چه وقت باید بجای آورد؟
ج: در ماههای حج که عبارتند از: شوال، ذیالقعده و ذیالحجه که مناسک حج فقط در ماه ذیالحجه انجام میگیرد.
س: عمره مفرده چیست؟
ج: عمره مفرده را در تمام اوقات سال میتوان بجای آورد. این عمره با عمرهای که بعنوان قسمتی از مناسک حج ذکر کردیم تفاوتی ندارد جز اینکه در عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء هم جزو مراسم آنست.
س: فایده حج چیست؟
ج: حج فواید بسیاری دارد، از جمله:
۱ ـ فواید سیاسی: حج موجب وحدت مسلمانان و نشان داده شدن قدرتشان به جهانیان و واهمه کردن دشمنان اسلام از شوکت و اتحاد مسلمانان میشود.
۲ ـ فواید اقتصادی: حج باعث میشود ثروتها در اطراف و اکناف جهان اسلام انباشته نشود و از این سوی جهان به آن سوی جهان برده شود و تجارت رونق گیرد.
۳ ـ فواید معنوی: سفر حج بهتر از هر سفر دیگری غم و اندوه را از دل میزداید، و افسردگی را از بین میبرد، و آرامش و اطمینان خاطر برای انسان به ارمغان میآورد.
۴ ـ فواید اجتماعی: حج موجب میشود که مسلمانان یک دیگر را بشناسند و چند روزی ملتهای مختلف مسلمان از نژادهای گوناگون در کنار یکدیگر بسر برند و از نزدیک با اوضاع و احوال و مشکلات یکدیگر آگاه شوند.
۵ ـ فواید عبادتی: طواف کعبه، سعی صفا و مروه، نماز وقوف در عرفات و مشعرالحرام و منی و غیره، همه عبادت است و انسان را به خدای جهانیان و کردگار عالمیان نزدیک میکند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.