تحقیق در مورد وصف مهدی از زبان الائمه دین


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد وصف مهدی از زبان الائمه دین دارای ۶۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد وصف مهدی از زبان الائمه دین  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد وصف مهدی از زبان الائمه دین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد وصف مهدی از زبان الائمه دین :

وصف مهدی از زبان الائمه دین
مقدمه مولف
خداوند سبحان پیامبر اکرم محمد بن عبدالله را برای تکمیل رسالت دیگر انبیای خویش و هدایت قافله بشری تا نهایت تاریخ برانگیخت و آن حضرت نیز در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد و از بدایت بعثت تا نهایت فرصت علی رغم تمامی مشکلات و موانع به بهترین وجه در هدایت امت کوشید و آنچه را از مصدر وحی دریافت نمود به امت ابلاغ کرد و در تفسیر و تبیین آن تلاش فراوان نمود .

ولی کوتاهی فرصت و کثرت کارها و مشکلات فراوان مانع از آن شد که تمامی معارف الهی و احکام شرعی و اخلاق اسلامی که برای هدایت و کمال بشریت ضرورت داشت بیان شود و چگونه ممکن است که این همه در مدت کوتاه _ بیست و سه سال _ بیان شود و حال آنکه بسیاری از این اوقات در مبارزات پنهانی و یا محاصره دشمن و یا جنگ و رویارویی با دشمنان و دیگر گرفتاری های حکومتی سپری شد .

ولی آن حضرت هرگز تبلیغ و رسالت خود را ناقص نگذاشت و برای ادامه این تبیین و تفسیر به امر الهی , اوصیای خویش را معین کرد و بارها نسبت به (( قرآن و عترت )) که امانتهای بجای مانده از وی در بین امت بودند , سفارش کرد که از جمله این وصایا حدیث متواثر ثقلین است که تمامی فرق اسلامی آن را نقل کرده اند . ولی با کمال تاسف ثقل اصغر و اهل بیت که مفسران وحی و تبیین کنندگان قرآن هستند مظلوم واقع شدند و بعد از پیامبر برای دریافت احکام و معارف به آنان مراجعه نشد

. این حقیقت بر هر کسی که تاریخ اسلام را مطالعه و بررسی نماید پوشیده نمی ماند به ویژه با تحریم کتابت حدیث در دورانی از صدر اسلام و نیز پس از آن تبعید و شکنجه و حتی اعدام راویان احادیث ائمه اهل بیت این مظلومیت صورتی مضاعف پیدا کرد . ولی علی رغم تمامی مشکلات , آگاهان پاک نهادی به عروه الوثقای الهی چنگ زدند و از دریای معارف اهل بیت سیراب شدند و این زلال جاری را به دیگران نیز نوشانیدند . این گروه اگر چه اندک بودند ولی با پشتکاری و امانت و صداقتی شگرف روایات پیامبر و ائمه از اهل بیت او را نگاشته و به ارث گذاشتند تا در تاریخ طولانی خویش صورتهای گوناگونی پذیرفت و در تدوین احادیث روشهای متنوعی اعمال شد .
پیشگفتار

موضوع امام شناسی , و التزام به پیروی از مقام امامت , و ضرورت وجود یک رهبر اسلامی واجد شرایط در هر زمانی , تنها مربوط به شیعه و یک گروه خاصی نبوده و نیست , بلکه واقعیتی است که ریشه عمیق اسلامی دارد و مسلمانان با انواع فرقه گرائی ها و مذاهب گوناگون عقیدتی و فقهی , همه و همه معتقد و معترف به آن بوده و هستند .

به دیگر سخن عقیده به وجود امام در هر زمانی یک واجب الهی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آنرا اعلام نموده , و بار مسئولیت آن بر دوش همگان نهاده است . آری , حضرتش انحراف گرایان از خط عقیده به امامت را – که از شناخت امام راستین عصر خود سر باز می زنند _ جاهلیت گرا و به عنوان کسی که به دوران جاهلیت عقب گرد نماید تعبیر کرده , فرماید :
(( من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه ))

کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیت باشد که در حال شرک و بت پرستی از دنیا رفتند .
این حدیث را زید بن ارقم , عامر بن ربیعه عنزی , عبدالله بن عباس , عبدالله بن عمر بن خطاب , عویمر بن مالک ( معروف به ابوداء ) معاذ بن جبل و معاویه بن ابی سفیان از پیامبر اسلام ( ص) نقل کرده اند ؛ و گروهی از محدثین عالی مقام و دیگر دانشمندان اهل تسنن هم آن را در مصادر اسلامی ذکر نموده اند ؛ و در واقع از احادیث متواتر و قطعی الصدور محسوب میشود , و ما بخشی از مدارک حدیث را پس از توضیح مختصری به نظر خوانندگان می رسانیم .

اکنون نکته لازم به تذکر در این زمینه آن باشد که این حدیث با دیگر احادیثی که به این مضمون وارد شده است نشانگر صدور یک فرمان قطعی اسلامی از ناحیه پیامبر است ؛ و با صراحت و تاکید توجه عموم را به دو امر مهم جلب می نماید :
۱- پیامبر اسلام (ص) با اضافه کردن کلمه (( امام )) به کلمه (( زمان)) ضرورت وجود امام جامع الشرائط و قابل شناخت را در هر عصر و زمانی ( هر چند تنها یک نفر مسلمان وجود داشته باشد ) جهت پیروی از او اعلام فرموده , و چنین امامی جز با امامان معصوم شیعه که آخرین آنها حضرت حجه بن الحسن العسکری (ع) است نمی تواند با کسی منطبق گردد .

۲- از اینکه پیامبر گرامی (ص) با اضافه کردن کلمه (( میته )) به کلمه (( جاهلیه )) مرگ بدون شناخت امام زمان هر زمانی را مرگ جاهلی توصیف کرده , معلوم میشود که این امام نه یک شخص عادی و معمولی , بلکه همانند پیامبر برخوردار از عالی ترین درجه شخصیت همه جانبه علمی و عملی , و روابط بین خلق و خالق است که نشناختن آن عیناً بسان نشناختن پیامبر , موجب گمراهی خواهد بود .

اکنون کسانی که بخواهند غیر از این نظریه را بپذیرند , برای ایشان بیش از دو راه وجود ندارد :
یا اصل حدیث را انکار نمایند ؛ در صورتیکه این حدیث _ به شرحی که بعداً ایراد میگردد _ قابل تردید و انکار نیست ؛
یا آنکه بگویند : مقصود هر امام و زمامداری است که با هر وسیله ای , هر چند با قهر و زور ., با کودتا و خونریزی . و بالاخره با پشت کردن به قرآن و معیارهای اسلامی و انسانی روی کار آید.
بنابراین معاویه ها, یزید ها , مروان ها , عبدالملک ها ,. منصور دوانیقی ها , هارون ها , مامون ها, متوکل ها , امام زمان های عصر خود بوده اند . که پیامبر (ص) نشناختن آنها را جاهلیت گرائی و عامل گمراهی و حشر و نشر با مردم جاهلیت اعلام کرده است ؛ و هم اکنون شناختن زمامداران کشورها و مناطق مسلمان نشین را با ویژگیهای که دارند . باید جهت شناخت اسلام و پیروی از احکام آن , جزء وظایف اسلامی دانست , و مرگ بدون شناخت آنان را مرگ جاهلی نامید .

و این پنداریست غلط , باطل , مغایر با روح اسلام , و مسخره آمیز , که هیچ انسان عاقل و آگاهی آن را نمی پذیرد .
بدین ترتیب و براساس نظر شیعه , پیامبر گرامی اسلام (ص) با ایراد این حدیث شریف , امامت افراد غیر معصوم و جایز الخطا در تبلیغ و اجراء احکام اسلام را نفی , و غیر قابل قبول و در آخر جاهلیت گرائی خوانده ؛ و این بیان چیزی است که شیعه در طول قرن ها به آن معتقد بوده است .
اکنون بخاطر آنکه خواننده گرامی نسبت به مدارک حدیث آگاه و آشنا گردد , تعدادی از اسناد آن را از کتاب اهل تسنن به نظر می رسانیم :
۱- احمد بن حنبل ( در گذشته ۲۴۱ ) در “مسند” ج ۲ ص ۸۳ و ج ۳ ص ۴۴۶ و ج ۴ ص ۹۶ .

۲- ابوعثمان جاخط (۲۵۵ ) به نقل ابوجعفر اسکافی در “نقض کتاب العثمانیه” ص ۲۹.
۳- بخاری (۲۵۶ ) در “صحیح” خود ج ۵ ص ۱۳باب فتن
۴- ابوداور طیاسی ( ۲۵۹ ) در “مسند” ص ۲۵۹ , چاپ حیدر آباد هند .
۵- مسلم (۲۶۱) در “صحیح” ج ۶ص ۲۱-۲۲، شماره ۱۸۴۹.
۶- احمد بن عمر بزاز (۲۹۲) در زوائد ج ۱ص ۱۴۴ و ج ۲ص ۱۴۳ نیز به نقل “مجمع الزوائد”
۷- دولابی (۳۲۰) در “الکنی و الاسماء” ج۲ص ۳

۸- حاکم نیشابوری (۴۰۵) در “مستدرک” ج ۲ ص ۷۷، ۱۱۷
۹- ابوالقاسم طبرانی (۳۶۰) در “معجم کبیر” ج ۱ ص ۳۵۰
۱۰- حافظ ابونعیم اصفهانی (۴۳۰) در “حلیه الاولیاء” ج ۳ص ۲۲۴
۱۱- بیهقی (۴۵۸) در سنن ج ۸ص ۱۵۶-۱۵۷نقل از بخاری و مسلم
۱۲- شمس الدین سرخسی (۴۹۰) در “مبسوط” ج ۱ ص ۱۱۳
۱۳- ابن اثیر جزری (۶۰۶) در “جامع الاصول” ج ۴ص ۷۰

۱۴- ابن ابی الحدید معتزلی (۶۵۶) در “شرح نهج البلاغه” ج ۹ص ۱۵۵
۱۵- نووی (۶۷۶) در “شرح صحیح مسلم” ج ۱۲ص ۲۴۰، و در “ریاض الصالحین” ص ۱۶۴چ مصر
۱۶- ذهبی (۷۴۸) “ذیل مستدرک حاکم” ج ۱ص ۷۷، ۱۱۷
۱۷- ابن کثیر دمشقی (۷۷۴) در “تفسیر” ج ۱ص ۵۱۷

۱۸- تفتازانی (۷۹۲) در “شرح المقاصد” ج ۲ص ۲۷۵و در “شرح عقاید نسفی” چاپ ۱۳۰۲، اما چاپ ۱۳۱۳ که هفت صفحه آن به دست خیانت کاران حذف وساقط شده، فاقد این مطلب است.
۱۹- نورالدین هیثمی (۸۰۷) در “مجمع الزوائد” ج ۵ ص ۲۱۸، ۲۱۹، ۲۲۳، ۲۲۵و ۳۱۲
۲۰- ابن دبیع شیبانی (۹۴۴) در “تیسیر الوصول” ج ۲ص ۳۹
۲۱- متقی هندی (۹۷۵) در “کنز العمال” ج ۳ص ۲۰۰ چاپ حیدرآباد هند؛ و ج ۶ص ۶۵شماره ۴۸۶۳ چاپ حلب.
۲۲- ملا علی قاری (۱۰۱۴) در خاتمه “الجواهر المضیئه” ج ۲ص ۵۰۹ و ص ۴۵۷به نقل از مسلم.
۲۳- شاه ولی الله دهلوی (۱۱۷۶) در “ازاله الخفاء” ج ۱ص ۳

۲۴- قندوزی حنفی (۱۲۹۴) در “ینابیع الموده” ص ۱۱۷ چاپ اسلامبول
۲۵- قاضی بهلول زنگنه زوری (۱۳۰۰) در “تاریخ ال محمد” که از ترکی اسلامبولی به فارسی ترجمه و مکرر به چاپ رسیده است.
اینها مدارک حدیث از صحاح و مسانید اهل تسنن است، به اضافه چهل و پنج مدرک دیگر از علمای سنی که در کتاب “شناخت امام یا راه رهائی از مرگ جاهلی (ص ۲۸-۴۴)” به قلم اینجانب مفصلاً ارائه و معرفی شده، و همه آنها این حدیث را با ذکر سند و متن های مختلف اما هم مضمون آورده اند.
و اگر مدارک حدیث را از کتابهای شیعه بر اینها بیفزائیم در این صورت به بالاترین درجه از تواتر خواهد رسید.

مهدویت در اسلام
مساله مهدویت در اسلام، آنچنانکه شیعه مطرح می کند، یکی از اصیل ترین پایه های تداوم اسلام، و شرط اساسی انقلاب جهانی اسلام و پیروزی و حاکمیت همه جانبه آئین قرآن بر دیگر آئین ها و حکومت های جهان است.
زیرا تنها در سایه رهبری امام واجد شرایط و خلیفه معصوم و منبعث از جانب بنیانگذار اسلام است که اسلام راستین با آزادی کامل و ابعاد گسترده اش در همه شئون علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، عبادی، اخلاقی، فرهنگی، قضائی، نظامی و ; می تواند در سراسر جهان و در میان عموم توده های بشری خود نمائی کند؛ و در همین حال وعده الهی در قرآن مجید مبنی بر پیروزی مستضعفان بر مستکبران عینیت و تحقق پیدا نماید.

مگر نه این است که در طول چهارده قرن گذشته تاریخ اسلام صدها کشور بزرگ و کوچک و جزیره و امیر نشین و شیخ نشین در گوشه و کنار جهان وجود داشته و دارد که مردمش و هیئت حاکمه اش و صدا و سیمایش و دانشگاه و دادگستریش همه و همه دم از اسلام زده و می زنند.
و هم اکنون در همه این مراکز انواع شعارهای اسلامی از طریق رسانه های گروهی و کتاب و مقاله، با ابعاد گسترده تر از گذشته توجه عموم را به خود جلب کرده، و اکثراً مدعی هستند و تا حدی هم راست می گویند که قانون اساسی خود را از روی قرآن تدوین
نموده اند.

ولی متاسفانه نمی توانیم یک کشور پهناور حدود چهل میلیون نفری همچون مصر، بلکه یک کشور بسیار کوچک یا منطقه شیخ نشینی را معرفی کنیم که نظام صد در صد
اسلامی بر آن حاکمیت داشته، و از هر جهت مورد عمل بوده باشد.
در صورتیکه اگر رهبری کشورها را زمامداران لایق و مسلمان که هم آگاهی از اسلام داشتند و هم آزادی از سر سپردگی اجانب و استعمارگران عهده دار بودند، این چنین انواع انحراف گرائی، کجروی مادی و معنوی، فقر و عقب افتادگی همه جانبه، و ظلم و فساد جایگزین اسلام نمی شد.

و این چنین اختلافات عقیدتی و اخلاقی و سیاسی و مسلکی و طبقاتی و اجتماعی، بیش از یک میلیارد مسلمان را دچار تفرقه و جدائی نمی کرد؛ و تحت نفوذ دشمنان اسلام و استعمارگران قرار نمی داد؛ و دست گدائی آنان را در جهت علم و صنعت و خوراک و پوشاک و دارو و درمان پیش شرق و غرب دراز نمی نمود.
بدین ترتیب عدل و مساوات واقعی و جهانی و نجات از یوغ ظلم و جور و جهل و نادانی و فقر و ناامنی معنا و مفهومی نخواهد داشت، مگر با روی کار آمدن یک زمامدار لایق و نیرومندی که با آزادی مطلق و به دور از هرگونه ترس و تقیه و وابستگی و خود فروختگی، در صحنه عمل وارد شود؛ و قبل از هر چیز اسلام اصیل را از چنگال اسارت زمامداران نالایق و خود فروخته، و مسلمانان فریب خورده آزاد سازد؛ و آنگاه بر اساس قوانین اصیل اسلامی و روش پیامبر (ص) و علی (ع) بر مردم حکومت نماید.
آری به عقیده شیعه امامیه، و محققان اهل تسنن، این لباسی است که به قامت یکتا فرزند امام حسن عسکری (ع)، “مهدی منتظر(عج)” دوخته شده؛ و تنها اوست که مسوولیت اینکار به عهده اش واگذار شده؛ و هم اوست که در سایه رهبریش مستضعفان جهان بر مستکبران پیروز، و آنچه را که قرآن مجید در رابطه با حکو مت جها نی و زما مداری مطلق به بندگان شایسته خدا نوید داده و گوید :
((وَلَقد کَتبنا فىِ ألزَّبورمِن بَعد ألذِّکر أنَّ ألأرضَ یَرِثُهاعِبادىَ ألصَّالحُون ))
به برکت وجود او، و به دست او تحقق خواهد یافت.
شناخت کوتاه از حضرت مهدی (عج)

نام : محمد
پدر : امام حسن عسکری (ع)
مادر: نرجس
القاب: حجت، خاتم، صاحب الزمان، قائم، منتظر، و از همه مشهورتر مهدی.
شکل : چون ستاره درخشان نورانی، و دارای خالی سیاه بر گونه راست.
زاد روز: شب نیمه شعبان ۲۵۵، هنگام طلوع فجر.
زادگاه : شهر سامراء
غیبت صغری : از سن پنج سالگی به مدت ۶۹سال

نمایندگان : چهار نفر از شخصیت های شیعه به نامهای :
۱- ابو عمرو، عثمان بن سعید بن عمرو عمری اسدی، وکیل و نماینده پیشین امام هادی و امام عسکری علیهما السلام.
۲- فرزند او، ابو جعفر، محمد بن عثمان بن سعید، در گذشته ۳۰۴
۳- ابوالقاسم، حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی، در گذشته ۳۲۶
۴- ابوالحسن علی بن محمد سمری، در گذشته ۳۲۹

محل اقامت نامبردگان بغداد، و کلیه امور شیعیان و خواسته ها و نامه های آنان به وسیله این چهار نفر انجام و رد و بدل می شد؛ و آرامگاه آنان نیز در بغداد مشهور است.
و به نقلی ملیکه دختر یشوعا پسر قیصر روم (که نسبت وی به وصی مسیح شمعون الصفا می رسید ) بود ; و در جتگ اعراب و روم بر اثر شکست رومیان اسیر و طبق معمول آن روز به عنوان کنیز در بغداد به معرض فروش در آمد; و نماینده حضرت هادی (ع) وی را برای امام عسکری (ع) خریداری و در اختیار آن حضرت قرار داد .

غیبت کبری
با درگذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال ۳۲۹ آغاز گردید؛ و تا به هنگام فرمان الهی مبنی بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار، همچنان ادامه خواهد داشت.
نمایندگان و وظیفه مردم در دوران غیب کبری : کسیکه فقیه خویشتن دار، مخالف هوای نفس، و فرمانبر امر خداوند باشد، او نماینده امام زمان است؛ و بر دیگران لازم است از او پیروی کنند؛ زیرا اینگونه افراد از طرف امام بر مردم حجت اند، و امام از طرف خداوند بر آنا حجت باشد.

هنگام ظهور
آنگاه که منادی حق از جانب آسمان ندا دهد: حق با آل محمد است. نام مهدی بر سر زبانها افتد؛ مردم دلباخته او شوند؛ و از کسی جز او سخن نگویند.
محل ظهور : مکه معظمه
محل بیعت (تعهد مردم در پیروی از امام) : مسجد الحرام، میان رکن و مقام.
نشانی : فرشته ای از بالای سر او فریاد می زند: این مهدی است، او را پیروی کنید.

یادگار انبیا : انگشتر سلیمان در انگشت او، عصای موسی در دستش، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.
یاران : سیصد و سیزده نفر (به عدد اصحاب بدر)، افرادی باشند که هسته مرکزی زمامداری او را تشکیل دهند؛ و در حقیقت کارگردانان اصلی قیام مهدی (ع)، و کارگزاران درجه اول انقلاب جهانی اسلام خواهند بود که از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند.
روش حکومتی : براساس قرآن و سیره پیامبر (ص) و امام امیرمومنان (ع).
شعاع و دامنه حکومت : سراسر جهان را فرا گیرد؛ و زمین را از عدل و داد پر کند در حالی که از جور و ستم پر شده باشد.
مرکز حکومت : مسجد کوفه، مرکز خلافت و حکومت جد بزرگوارش علی (ع)

چگونگی پیروزی بر دشمنان : همانند پیروزی جد عالی مقامش پیامبر اکرم (ص) بر کافران و مشرکان، خداوند او را با گروههای منظم هزار نفری از فرشتگان یا سه هزار نفری که از آسمان فرود آمدند یا پنج هزار نفری که دارای نشان مخصوص بودند مدد داد؛ و نیز در جبهه های جنگ یاریش کند، آنچنان که مومنان را در حال شکست در بدر و دیگر جبه های فراوان و روز تاریخی حنین یاری و پیروز فرمود و در جنگ احزاب، رعب و وحشت در دل کفار و مشرکان فرو ریخت.
مدت زمامداری : روایات که اکثراً مربوط به اهل تسنن است در این باره به اختلاف سخن گفته، اما به عقیده شیعه خدا آگاه است.
وزیر و معاون
عیسی (ع) از آسمان فرود آید و به عنوان وزیر با حضرتش همکاری نماید.

برکات حکومت و رهبری او
درهای خیر و برکت از آسمان به روی مردم گشوده شود؛ عمرها به درازا کشد؛ مردم همه در رفاه و بی نیازی بسر برند؛ شهرها همه بر اثر آبادانی و سرسبزی به هم پیوسته گردند، آنچنان که مسافران را به برداشتن توشه نیازی نخواهد بود؛ و اگر زنی یا زنانی تنها از مشرق به مغرب روند کسی را با آنها کاری نباشد.
ولادت حضرت مهدی (عج)
در اینجا توجه خوانندگان ارجمند را به یک موضوع مهم جلب می نمائیم و آن اینکه :
اصل مساله مهدویت در اسلام مانند مساله امامت که در پیشگفتار بدان اشاره کردیم- یک مساله اتفاقی بین همه مذاهب عقیدتی و فقهی اسلام است.
چیزی که در این رابطه مورد اختلاف می باشد موضوع ولادت حضرت مهدی است که گروهی انگشت شمار از اهل تسنن منکر، و اکثریت قریب به اتفاق موافق با شیعه، و در منابع عقیدتی، حدیثی و تاریخی خود صریحاً بدان اعتراف کرده اند.
ناگفته پیداست که معتقدان به ولادت آن حضرت نیز در انتساب آن بزرگوار به امام عسکری، و دیگر ویژگیها و شئون حیاتی او از قبیل غیبت و ; با شیعه هم عقیده اند.

ما در این مقدمه به اسامی بیش از یکصد نفر از دانشمندان و مورخان اهل تسنن که با شیعه هم عقیده، و به ولادت حضرت مهدی در نیمه دوم قرن سوم هجری اعتراف کرده اند اشاره می کنیم؛ و برای تفصیل بیشتر، علاقمندان آشنا به زبان عربی را به کتاب “الامام المهدی عند اهل السنه” و مقدمه آن ارجاع می دهیم.

۱- ابوبکر محمدبن هارون رویانی (در گذشته ۳۰۷) در “مسند” مخطوط موجود در کتابخانه ظاهریه شام که بخش ویژه حضرت “مهدی” د جلد سوم “الامام المهدی عند اهل السنه” مندرج، تا به یاری خدا چاپ و منتشر گردد.
۲- ابن ابی ثلج، ابوبکر، محمد بن احمد بن بغدادی (۲۳۸-۳۲۲) از بزرگان محدثان و مولف ” تاریخ الائمه ” که به عنوان ” موالید الائمه ” به پیو ست ” الفصول العشره فی الغیبه شیخ مفید-” و “نوادر راوندی” به سال ۱۳۷۰ هجری در نجف به چاپ رسیده؛ و در این کتاب انتساب حصرت مهدی (ع) به امام عسکری و ولادت آن بزرگوار را صریحاً اعتراف نموده است.

۳- ابوالعباس، احمد بن ابراهیم بن علی کندی، شاگرد ابن جریر طبری، استاد حافظ ابونعیم اصفهانی، مقیم مکه، و راوی کتاب “موالید الائمه”.
۴- ابو علی، احمد بن محمد بن علی عمادی نسوی، راوی کتاب “موالید الائمه” ابن ابی ثلج به سال ۳۵۰از کندی سابق الذکر.
۵- ابو مسعود، احمد بن محمد بن عبدالعزیز بن شاذان بجلی، نویسنده و قاری رساله “موالید الائمه” بر ابومنصور شیرازی.
۶- ابومنصور، عبدالرحیم بن محمد بن احمد بن شرابی شیرازی که رساله مذبور را از ابی مسعود شنیده و نوشته است.
۷- ابو محمد، اسد بن احمد ثقفی که رساله “موالید الائمه” را از ابومنصور گرفته است.

۸- ابو ماجد، محمدبن حامد بن عبدالمنعم بن عزیز بن واعظ که رساله فوق الذکر را به نقل از ثقفی نامبرده ضبط کرده است.
۹- ابو عبدالله، محمد بن عبدالواحد بن فاخر قرشی که این رساله را از ابوماجد شنیده و نقل کرده است.
۱۰- محب الدین، ابو عبدالله، محمدبن محمود بن حسن نجار بغدادی (۶۴۳) که شاگرد ابن جوزی، مدرس مدرسه “مستنصریه” بغداد، و مولف “ذیل تاریخ بغداد- شامل ۴۰ جلد” بوده و محتوای رساله ” موالید الائمه ” را از مشا یخ سه گا نه پیشین ( ابو محمد ثقفی ، ابوماجد، ابو عبداللله فاخر قرشی) شنیده و ضبط نموده است.
۱۱- نسب شناس مشهور، ابونصر، سهل بن عبدالله بخاری زیدی (بعد ۳۴۱) در “سر السلسلقه العلویه” پیرامون نام امام حسن عسکری (ع) چاپ نجف.
۱۲- مورخ شهیر علی بن حسین مسعودی (۳۴۶) در “مروج الذهب” جلد ۸، چاپ لیدن- به ضمیمه ترجمه فرانسوی- ص ۴۰
۱۳- خوارزمی، محمد بن احمد بن یوسف کاتب (۳۸۷) در “مفاتیح العلوم”، چاپ لیدن سنه ۱۸۹۵، ص ۳۲-۳۳
۱۴- حافظ ابوالفتح، محمد بن احمد بن ابی الفوارس بغدادی (۳۸۸-۴۱۴) در “اربعین” خود شماره ۴به نقل “کشف الاستار” محدث نوری ص ۲۹ چاپ اول
۱۵- جعفر بن محمد بن المعتز مستغفری سمرقندی (۴۳۲) در “دلائل النبوه و المعجزات” (بنا به نقل شیخانی در “الصراط السوی”)
۱۶- ابوبکر، احمد بن حسین بیهقی خسرو جردی شافعی (۴۵۸) در “شعب الایمان” چاپ دائره- المعارف هند.

۱۷- مولف “مجمل التواریخ و القصص” فارسی، (تالیف سال ۵۲۰)، ص ۴۵۸ چاپ تهران
۱۸- احمد بن ابی الحسن نامقی جامی (۵۳۶) به نقل “ینابیع الموده” ضمن احوال امیر مومنان، باب ۸۷ص ۵۶۶
۱۹- ابن خشاب، ابو محمد، عبدالله بن احمد بغدادی (۵۶۷) در “تاریخ موالید الائمه و;” به نقل “کشف الاستار” و “اعیان الشیعه”
۲۰- اخطب خوارزم، موفق بن احمد حنفی (۴۸۴-۵۶۸) در “مقتل امام حسین” (که بعضی با مناقب امیرالمومنین از همان نویسنده اشتباه کرده اند) ج ۱، ص ۹۴، ۹۶ضمن دو روایت و به نقل “ینابیع الموده” ص ۴۹۲چاپ اسلامبول سنه ۱۳۰۱و “کشف الستار” علامه نوری

۲۱- یحیی بن سلامت خصکفی شافعی (۵۶۸) به نقل مولفان “تذکره الخواص” ص ۳۶۰چاپ نجف و “ینابیع الموده” باب ۸۷ ص ۵۶۹بعنوان بعض شافعیه
۲۲- ابن ازرق، عبدالله بن محمد بن فارقی (۵۹۰) در “تاریخ میا فارقین” به نقل “وفیات الاعیان” (ج ۳ ص ۳۱۶، شماره مسلسل ۵۳۴)
۲۳- خلیفه عباسی، الناصر لدین الله، احمد بن مستضیی ء (۶۲۶) روی درب منبت کاری صفه سرداب سامراء
۲۴- شهاب الدین، یاقوت بن عبدالله حموی رومی بغدادی (۶۲۶) در “معجم البلدان” (ج ۳ص ۱۲۷۳) پیرامون کلمه “سامراء”
۲۵- شیخ فرید الدین عطار، محمد بن ابراهیم نیشابوری همدانی (۶۲۷) در دیوانش به نام “مظهر الصفات” به نقل “ینابیع الموده” باب ۸۷
۲۶- ابن اثیر جزری، عزالدین علی بن محمد شیبانی موصلی (۵۵۵-۶۳۰) در “الکامل” ذیل سنه ۲۶۰

۲۷- شیخ محی الدین محمد بن علی معروف به ابن عربی طائی اندلسی (۶۳۸) به نقل شعرانی- در “الیواقیت و الجواهر”مبحث ۶۵- از باب ۳۶۶ “فتوحات مکیه” او که متاسفانه در چاپهای متعدد مصر از روی خیانت این مطلب ساقط شده . نیز حمزاوی در “مشارق الانوار” و صبان در “اسعاف الراغبین” این مطلب را از محی الدین نقل کرده اند.

۲۸- شیخ سعد الدین، محمد بن موید حمویه، معروف به سعد الدین حموی (۶۵۰) در رساله “مهدی منتظر” به نقل جامی در “مرآه الاسرار”
۲۹- شیخ کمال الدین محمد بن طلحه شافعی نصیبی (۵۸۲-۶۵۲) در “مطالب السئول فی مناقب آل الرسول” باب ۱۲و نیز در “الدر المنظم” که بخشی از آن در باب ۶۸ “ینابیع الموده” (ص ۴۹۳-۴۹۴) درج و به چاپ رسیده است.
۳۰- شمس الدین، یوسف بن قزاوغلی، سبط ابی الفرج بن جوزی(۶۵۴) در “تذکره خواص الامه- فصل ویژه حضرت مهدی” که در تهران و نجف به چاپ رسیده است.

۳۱- حاظ ابو عبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی (۶۵۸) در “کفایه الطالب” پیرو نام امام عسکری (ع) و در “البیان فی اخبار صاحب الزمان” باب ۲۵که مکرر در ایران و نجف و بیروت چاپ شده است.
۳۲- جلال الدین بلخی رومی (۶۷۲) در “مثنوی”، ضمن قصیده “رای سرور مردان علی مستان سلامت می کنند”.
۳۳- صدرالدین قونوی از بزرگان عرفا و فلاسفه (۶۷۳) در قصیده “رائیه” خود به نقل “کشف الاستار” محدث نوری شماره مسلسل۳۱
۳۴- ابن خلکان (۶۸۱) در “وفیات الاعیان” ج ۱ ص ۵۷۱چاپ بولاق مصر، و در چاپ دیگر ج ۳ ص ۳۱۶ شماره ۵۳۴
۳۵- عزیز الدین، عبدالعزیز بن محمد نسفی صوفی (۶۸۶) در رساله خود به نقل “ینابیع الموده” پایان باب ۸۷

و او غیر از عزیز الدین عمر بن محمد بن احمد نسفی مولف “عقاید النسفیه” و درگذشته ۵۳۸است که مولفان “کشف الاستار” و “منتخب الاثر” با یکدیگر اشتباه نموده اند، و مولف “دانشمندان عامه و مهدی موعود” تاریخ فوتش را ۶۱۶نگاشته است.
۳۶- حکیم ادیب، عامر بن بصری نزیل سواین روم (۶۹۶) در “تائیه” خود که به نقل “معجم المولفین” ۵/۵۴بنام “ذات الانوار” با مقدمه عبدالقادر مغربی و به اعانت ماسینیون به چاپ رسیده، و علامه نوری در صفحه ۵۵ “کشف الاستار” این بخش از اشعار او را ذکر نموده است.
۳۷- مورخ نامی، حمد الله بن ابی بکر مستوفی فزوینی (۷۳۰) در “تاریخ گزیده فارسی” ص ۲۰۶-۲۰۷چاپ ۱۳۳۹تهران.

۳۸- شیخ الاسلام ابراهیم بن محمد بن موید جوینی حموئی شافعی (۶۴۴-۷۳۲) در “فرائد السمطین” ج ۲ص ۳۳۷چاپ بیروت
۳۹- مورخ شهیر، ابوالفداء، عماد الدین اسماعیل بن علی، حاکم حماه از بلاد سوریه (۷۳۲) در “المختصر فی اخبار البشر” ذیل سنه ۲۵۴ج ۲ص ۴۵
۴۰- کمال الدین عبدالرزاق بن احمد کاشانی صوفی (۷۳۰ یا ۷۳۵) در “تحفه الاخوان فی خصایص الفتیان” به نقل سعید نفیسی در “سرچشمه تصوف در ایران” ص ۲۱۶

۴۱- عارف شهیر علاء الدوهله سمنانی، احمد بن محمد شافعی (۶۵۹-۷۳۶) به نقل خواجه پارسا در “فصل الخطاب پیرامون ذکر ابدال و اقطاب” که مورد عقیده متصوفه اهل سنت است.
۴۲- مورخ شهیر، شمس الدین محمد ذهبی (۶۷۳-۷۴۸) که اصلش ترکمانی و در دمشق اقامت گزیده، در تاریخ “دول الاسلام” ج ۱ص ۱۵۸ذیل سنه ۲۶۰؛ نیز در “العب فی خبر من غبر” ج ۲ص ۲۰ذیل حوادث سنه ۲۶۰
۴۳- ابن وردی، زین الدین عمر بن مظفر بن ابی الفوارس (۶۹۱-۷۴۹) در “تتمه المختصر” معروف به تاریخ ابن وردی، چاپ مصر ج ۱ ص ۳۱۸ ذیل حوادث سنه ۲۵۴پیرامون وفات امام هادی (ع)

۴۴- شیخ شمس الدین محمد بن یوسف زرندی حنفی انصاری (۶۹۳-۷۴۷یا ۷۴۸یا ۷۵۰) در “معراج الوصول الی معرفه فضیله ال الرسول” که عکس نسخه خطی آن از کتابخانه ناصریه لکهنو در مکتبه اینجانب موجود است.
۴۵- صلاح الدین صفدی خلیل بن ایبک (۷۶۴) مولف “الوافی بالوفیات” و “شرح لامیه العجم” و “شرح ادائره” به نقل “ینابیع الموده” باب ۸۶
۴۶- حافظ محدث، عبدالله بن محمد مطیری مدنی شافعی نقشبندی (۷۶۵) در “الریاض الزاهره فی فضل آل بیت النبی و عترته الطاهره” به نقل “کشف الاستار” علامه نوری، ص ۹۳و ۲۱۵-۲۱۶ چاپ قدیم.

۴۷- مورخ شهیر، عبدالله بن علی یافعی یمنی شافعی (۷۰۰-۷۶۸) در “مرآه الجنان” ج ۲ص ۱۷۲ذیل حوادث سنه ۲۶۰
۴۸- سید علی بن شهاب بن محمد همدانی مقیم هند (۷۱۴-۷۸۶) در “موده القربی” و “اهل العباء” که نسخه عکسی آن از کتابخانه ناصریه هند نزد اینجانب موجود است، و متن کامل آن ضمن باب ۵۶”ینابیع الموده” ص ۲۸۸-۳۱۷چاپ نجف مندرج است.
۴۹- ابو ولید، محب الدین، محمد بن شحنه حلبی حنفی (۷۴۹-۸۱۵) در “روضه المناظر فی اخبار الاوائل و الاواخر” که مختصر “تاریخ ابوالفداء” است و در حاشیه “مروج الذهب” به سال ۱۳۰۳در مصر به چاپ رسیده است ج ۱ ص ۲۹۴

۵۰- عارف شهیر و مورخ نامی، محمد بن محمد بن محمود بخاری معروف به خواجه پارسا حنفی نقشبندی (۸۲۲) در “فصل الخطاب” که نسخه اش در کتابخانه مجلس و فتوکپی آن نزد اینجانب موجود می باشد؛ و گویا در هند به چاپ رسیده است؛ و بخش ویژه ائمه اثنا عشر آن مندرج در باب ۶۵”ینابیع الموده” می باشد.

۵۱- مورخ شهیر، احمد بن جلال الدین محمد فصیح خوافی (۷۷۷-۸۴۵) در “مجمل فصیحی” چاپ مشهد سنه ۱۳۴۱، ج ۱ص ۲۳۱، ضمن رویدادهای ۲۵۵
۵۲- شهاب الدین بن شمس الدین بن عمر هندی، معروف به ملک العلماء زاولی دولت آبادی (۸۴۹) در “هدایه السعداء فی مناقب السادات” به نقل “کشف الاستار” علامه نوری ص ۷۳و “البرهان” علامه سید محسن عاملی شامی چاپ دمشق.
۵۳- خواجه افضل الدین بن صدر الدین ترکه خجندی اصفهانی (۸۵۰) در “تنقیح الادله و العلل” ترجمه “ملل و نحل” شهرستانی، ص ۱۸و ۱۸۳و ۱۸۷
۵۴- ابن صباغ، نورالدین، علی بن محمد مالکی (۷۳۴-۸۵۵) در “الفصول المهمه فی معرفه الائمه” ضمن فصل ویژه حضرت مهدی (ع)، ص ۲۷۴چاپ غری
۵۵- شیخ عبدالرحمن بسطامی (۸۵۸) در “دره المعارف” به نقل “ینابیع الموده” باب ۸۴
۵۶- ابوالعمالی، سراج الدین، محمد بن عبدالله حسینی رفاعی مخزومی بغدادی (۷۹۳-۸۸۵) در “صحاح الاخبار فی نسب الساده الفاطمیه الاخیار” ص ۱۴۳، چاپ ۱۳۰۶ مصر

۵۷- نورالدین، عبدالرحمن بن احمد بن قوام الدین دشتی جامی حنفی شاعر (۸۹۸) صاحب “شرح کافیه” در “شواهد النبوه” که در لکهنو و بمبئی در ۴۴ صفحه بچاپ رسیده است و فتوکپی نسخه خطی مجلس شورای اسلامی نزد اینجانب موجود است.
۵۸- محمد بن داود نسیمی منزلاوی صوفی (۹۰۱) به نقل قندوزی در “ینابیع الموده” باب ۸۶ص ۵۶۶چاپ نجف
۵۹- مورخ نامی، میرخواند، محمد بن خاوند شاه (۹۰۳) در”روضه الصفا” ج ۳ص ۵۹-۶۲ فصل ویژه حضرت مهدی (ع) که در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود می باشد.
۶۰- قاضی فضل بن روزبهان خنجی شیرازی (در گذشته بعد ۹۰۹) که از سرسخت ترین مخالفان شیعه بوده، در قصیده خود که شامل سلام بر یک یک انوار مقدسه چهارده معصوم است و در مساله پنجم از بخش سوم “ابطال الباطل” آنرا ذکر نموده و نگارنده عین آن را در مقدمه “الامام المهدی عند اهل السنه” بخش مخطوطات آورده است.

۶۱- ملاحسین بن علی کاشفی بیهقی سبزواری هروی (۹۱۰) در “روضه الشهداء” فصل هشتم چاپهای دهلی و غیره.
۶۲- قاضی حسین بن معین الدین میبدی یزدی حکیم (۹۱۱) از شاگردان ملا جلال الدین دوانی- در شرح دیوان منسوب به امیرمومنان علی (ع) ص ۱۲۳و ص ۳۷۱چاپ تهران
۶۳- فیلسوف شهیر جلال الدین محمد بن اسعد صدیقی دوانی شافعی (۹۰۷یا ۹۱۸یا ۹۲۸) در “نور الهدایه فی اثبات الولایه” که بار اول ضمیمه “خصایص” ابن بطریق بسال ۱۲۱۱قمری، و بعداً به سال ۱۳۷۵ در تهران بچاپ رسیده است.
۶۴- ابوالحسن، علی بن محمد شاذلی (۸۵۷-۹۳۹) بنا به نقل شعرانی در “الیواقیت و الجواهر”
باب ۵۶

۶۵- مورخ نامی، خواند میر (۹۴۲)، سبط میر خواند مولف “روضه الصفا” در تاریخ “حبیب السیر” ج ۲ص ۱۰۰-۱۱۳
۶۶- شمس الدین محمد بن طولون دمشقی حنفی (۹۵۳) در “الائمه اثنی عشر” ص ۱۱۷چاپ دارالصادر بیروت
۶۷- شیخ حسن عراقی (بعد ۹۵۸)مدفون بالای کوم الریش در مصر، به نقل شعرانی در “الیواقیت و الجواهر” مبحث ۶۰و در “لواقح الانوار” چاپ ۱۳۷۴مصر ج ۲ص ۱۳۹، ملاقات و اجتماع او را با حضرت مهدی ذکر نموده است

.
۶۸- شیخ علی خواص، استاد عارف شیهر شیخ عبدالوهاب شعرانی (بعد ۹۵۸) به نقل شاگردش “لواقح الانوار” ج ۲ص ۱۵۰و “الیواقیت و الجواهر” مبحث ۶۵
۶۹- تقی الدین ابی منصور (تاریخ فوت او بدست نیامد) شعرانی در “الیواقیت و الجواهر” آغاز باب ۶۵از کتاب “عقیده” او نقل کرده است.
۷۰- مورخ شهیر، قاضی حسین بن محمد دیار بکری (۹۶۶) در “تاریخ الخمیس” ج ۲ص ۳۴۳پیرامون حوادث۲۶۰ و رویدادهای ایام معتمد عباسی
۷۱- عارف شهیر، شیخ عبدالوهاب بن احمد شعرانی شافعی (۸۹۸-۹۷۳) در “الیواقیت و الجواهر” مبحث ۶۵
۷۲- شهاب الدین، شیخ الاسلام، احمد بن حجر هیثمی شافعی (۹۰۹-۹۷۴) در “صواعق المحرقه” ص ۱۰۰و ۱۲۴چاپ ۱۳۱۳هجری مصر

۷۳- سید جمال الدین، عطاء الله بن سید غیاث الدین فضل الله شیرازی نیشابوری (۱۰۰۰) در”روضه الاحباب” فارسی، چاپ ۱۲۹۷لکهنو و ۱۳۱۰ هند، در فصل ویژه حضرت مهدی (ع)
۷۴- محدث شهیر، ملاعلی بن سلطان هروی قاری (۱۰۱۴) در “المرقاه فی شرح المشکاه” که بخش ویژه حضرت مهدی (ع) از آن در جلد دوم “الامام المهدی هند اهل السنه” به چاپ رسیده است.
۷۵- مورخ شهیر و فاضل، ابی العباس، احمد بن یوسف بن احمد دمشقی قرمانی
(۹۳۹-۱۰۱۹) در تاریخ “اخبار الدول و آثار الاول” ص ۱۱۷، ضمن باب ویژه خلفا و ائمه

۷۶- امام ربانی، احمد بن عبدالاحد فاروقی سرهندی نقشبندی حنفی (۹۷۱-۱۰۳۱)، که از بزرگان صوفیه هند بوده، و از وی به مجدد هزاره دوم تعبیر کرده اند، در “مکتوبات” ج ۳ مکتوب آخر
۷۷- عارف شهیر، عبدالرحمن چشتی بن عبدالرسول بن قاسم بن عباسی علوی صوفی (بعد ۱۰۴۵در “مرآه الاسرار”، فارسی، شامل شرح حال مشایخ صوفیه (که نسخه آن در کتابخانه آصفیه لکهنو به شماره ۱۶۷و کتاب ۱۳۰۹موجود است، و نسخه دیگری از آن در کتابخانه مجلس تهران موجود می باشد) و شاه ولی الله دهلوی نیز در کتاب “الانتباه فی سلاسل اولیاء الله و اساتید و ارثی رسول الله” از آن نقل کرده است.
۷۸- عارف شهیر , بدیع الزمان قطب مدار , کسی که عبد الرحمن صوفی کتاب (( مرآه الاسرار )) را به خاطر او نوشت و او معاصر وی بود , و از اعلام نیمه اول سده یازدهم به شمار می رود , و به نقل (( کشف الاستار )) علامه نوری , ص ۵۱تحت شماره ۲۷, عبدالرحمن داستان دیدار او را با آن حضرت در کتاب نامبرده آورده است .

۷۹- ابوالمجد , عبدالحق بن الدین دهلوی بخاری حنفی ( ۹۵۹-۱۰۵۲) در رساله ویژه مناقب ائمه و احوال آنها به نقل (( کشف الاستار )) تحت شماره ۱۲.
۸۰- مورخ شهیر , عبدالحی بن احمد , معروف به ابن عماد دمشقی حنبلی ( ۱۰۳۲-۱۰۸۹) در (( شذارت الذهب )) ضمن حوادث ۲۶۰هجری ص ۱۴۲, چاپ ۱۳۵۰.
۸۱- شیخ محمود بن محمد شیخانی قادری ( بعد ۱۰۹۴) در”الصراط السوی فی مناقب آل النبی (ص)”
۸۲- عبدالملک بن حسین بن عبدالملک بن عصامی مکی (۱۰۹۲-۱۱۱۱) در کتاب (( سمط النجوم العوالی )) ج ۴ص ۱۳۷_ پیرامون نام حضرت امام حسن عسکری (ع) و ص ۱۳۸.
۸۳- میرزا محمد ان بن رستم بدخشی (۱۱۲۲) در (( مفتاح النجافی مناقب آل العبا )) ص ۱۸۱ , مخلوط کتابخانه آیت الله مرعشی قم . ] ملحقات احقاق الحق ۱۳/۹۵ [

۸۴- سید عباس بن علی مکی ( بعد ۱۱۴۸) در (( نزهه الجلیس )) ج ۲ص۱۲۸ , چاپ قاهره .
۸۵- شیخ عبدالله بن محمد شیرازی شافعی مصری (۱۱۲۷) , شیخ جامع ازهر ,در (( الاتحاف بحب الاشراف )) ص ۶۸-۶۹,چاپ قاهره .
۸۶- احمد بن علی بن عمر , شهاب الدین , ابوالنجاح منینی حنفی دمشقی ( ۱۰۸۹– ۱۱۷۳) در کتاب (( فتح المنان )) در شرح منظومه (( الفوز و الامان )) شیخ بهائی ,ص ۳, چاپ قاهره .
متن این کتاب در (( الامام المهدی هند اهل السنه )) اینجانب عیناً به چاپ رسیده
است .

۸۷- شاه ولی الله , احمد بن عبدالرحیم فاروقی دهلوی حنفی (۱۱۱۰-۱۱۷۶) در((المسلسلات)) معروف به (( الفضل المبین )) قضیه ملاقات بلاذری با آن حضرت را آورده , و با سکوت موجب رضا از اظهار نظر خودداری کرده است .
نیز (به نقل ((کشف الاستار)) شماره ۲۶) در ((الانتباه فی سلاسل اولیاء الله)) در این زمینه شرح مفصلی از جامی آورده است .
۸۸- شیخ سراج الدین , عثمان دده عثمانی (۱۲۰۰) در (( تاریخ الاسلام و الرجال )) ص ۳۷۰, نسخه مخطوط کتابخانه آیت الله مرعشی . ] ملحقات احقاق الحق ۱۳ / ۹۲[

۸۹- شیخ محمد بن علی صبان مصری شافعی (۱۲۰۶) در (( اسعاف الراغبین فی سیره المصطفی و فضائل اهل بیته الطاهرین )) ذکر نموده است .
۹۰- مولوی علی اکبر بن اسد الله مودوی (۱۲۱۰) از مشاهیر علمای هندی و متعصبین سر سخت علیه شیعه در (( مکاشفات )) که حواشی بر (( تفحات الانس )) جامی است _ ( ج ۷, ص ۳۲۷) پیرامون شرح حال علی بن سهل اصفهانی و بحث از عصمت انبیاء و امام مهدی موعود
۹۱- مولوی محمد مبین هندی لکهنوی (۱۲۲۰) در (( وسیله النجاه )) چاپ گلشن فیض , ص ۳۱۶
۹۲- شیخ عبدالعزیز بن شاه ولی الله دهلوی (۱۱۵۹-۱۲۳۹) مولف “تحفه اثنا عشریه” بنا به نقل “استقاء الافهام” ص ۱۱۹در “النزهه”روایت ابن عقله , مربوط به ملاقات بلاذری را از “فضل المبین” پدر خود نقل کرده , واین خود گواه بر عقیده او به حیات حضرت مهدی ( ع )می باشد .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.