مقاله در مورد تولد امام زمان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد تولد امام زمان دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد تولد امام زمان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد تولد امام زمان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد تولد امام زمان :

تولد امام زمان
مقدمه
شباهنگام فرا رسید، تاریکی دنیا را گرفت، ملیکه به بستر خواب رفت و امام یازدهم را در خواب ملاقات کرد.
امام عسکری پس از مهربانی ها و دلجویی ها، به ملیکه فرمود:‌“در فلان روز سپاه اسلا

م به کشور شما خواهند آمد، تو نیز خود را با اسیران به شهر بغداد برسان، به ما خواهی رسید.“
درست در همان تاریخ که امام به او خبر داده بود، سپاه مسلمان به روم آمدند، پس از پیکار و درگیری با رومیان، با اسیرانی از روم رهسپار بغداد شدند. ملیکه نیز خود را در لباس خدمتکاران درآورد و همراه آنان به بغداد رفت.

ملیکه‎‏‍؛ شاهزاده خانمی که تا چند روز پیش مسیحی بوده و اکنون مسلمان شده است، در کناری ایستاده و گذشته و آینده ی خود را می نگرد.
اگر در روم سلطنت می کرد، در “سامره” به مجد و بزرگواری اصیل و راستین دست یافت.
امام فرمود: “ترا بشارت می دهم به فرزندی که شرق و غرب جهان به زیر پرچم حکومت او خواهند رفت و زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد”.

– ملیکه: این فرزند از چه کسی به وجود خواهد آمد؟
– امام: پیامبر اسلام تو را برای که خواستگاری کرد، و حضرت مسیح تو را به عقد که درآورد؟
– ملیکه: به عقد فرزندت امام حسن عسکری (ع)
– امام: او را می شناسی؟

– ملیکه: از آن شب که به دست بهترین زنان –فاطمه ی زهرا (ع) – مسلمان شدم، هر شب به دیدنم می آید.
امام به خواهرش حکیمه فرمود: “ای دختر رسول خدا! او راب ه خانه ات ببر و دستورات اسلام را به او بیاموز که همسر “حسن” –امام یازدهم- و مادر صاحب الامر است”.
ملیکه به خانه ی امام یازدهم آمد و “نرجس” نامیده شد.
آن روز، حکیمه به خانه ی حضرت عسکری (ع) آمد و تا هنگامه ی غروب، آنجا بود و آنگاه که می خواست برگردد، امام به او فرمود: “امشب نزد ما بمان خدا به ما فرزندی خواهد داد، که زمین را به دانش و ایمان و رهبری، زنده کند، پس از آنکه به درگیری کفر و گمراهی مژده باشد.”
– حکیمه: از که؟

– امام: از نرجس. حکیمه به نرجس نگاه می کند، نشانه ای از بارداری در او نمی یابد و سخت به شگفت می آید امام به او فرمود: “او بسـان مادر موسـی (ع) است که هیـچ کس نمی دانسـت باردار است، زیرا فـرعون شکم زن های آبستن را می درید.”
نزدیکی های سحر، نرجس از خواب می جهد و نیایشی کوتاه می گذارد، ولی باز نشانه ای از زاییدن در او نیست. حکیمه پیش خود می گوید: “پس فرزند چه شد؟”
امام از اطاقاش بانگ می زند: “حکیمه! نزدیک است” در این هنگام ترجس را اضطرابی دست می دهد، حکیمه او را در آغوش می گیرد، نام خدا را بر زبان جاری و سوره ی “انا انزلناه” را می خواند. حکیمه احساس کرد همراه صدای او، دیگری هم سوره ی “انا انزلناه” را می خواند، دقت کرد، صدای کودک را از شکم نرجس شنید.
نرجس را نوری تند فرا گرفته بود که دیده ی حکیمه را خیره می ساخت. نوزاد –صاحب الامر- را دید که به خاک افتاده و به یکتایی خدا و رسالت جدش، پیامبر و امامت و ولایت پدرش، امیر مؤمنان و دیگر امامان –که درود خدا بر آنان- گواهی می دهد و از خدا گشایش کار و پیروزی انسان ها را – زیر پرچم حق و عدالت- می خواهد.

و این خجسته تولد به صبح پانزدهم از ماه شعبان سال ۲۵۵ هجری بود.
اکنون چهل روز از ولادت نوزاد می گذرد که حکیمه، به خانه ی امام عسکری (ع) آمده است. طفلی دو ساله را دید که در صحن خانه راه می رود، پرسید: این کودک کیست؟ امام بدو فرمود: “فرزندان پیامبر اگر امام باشند زود رشد و نمو می کنند، یعنی در یک ماه، به اتدازه ی یک سال دیگران.”
چند روز به رحلت امام عسکری مانده بود که حکیمه به خانه ی برادر زاده می رود نوجوانی کامل را می بیند و نمی شناسد. به امام گفت: “این کیست که می فرمایی نزد او بنشینم؟” فرمود: “فرزند نرجس و جانشین من است. در این زودی ها از میان شما خواهم رفت، باید سخن او را بپذیری و از او پیروی کنی.”
ابوالادیان پرسید: “آنگاه امام من کیست؟”

امام: آنکس که جواب نامه ام را از تو بخواهد و بر نماز گزارد و از درون همیان (= کیسه ی پول) خبر دهد.
ابوالادیان به مداین رفت و کارهای او درست پانزده روز به طول انجامید و آنگاه که به سامره رسید، شهر را سیاه پوش دید.
به خانه ی امام یازدهم آمد “جعفر کذاب” برادر آن حضرت را دید که مجلس دار و صاحب عزا است و مردم او را د رمرگ برادر، تسلیت و به امامت تبریک می گویند.
ابوالادیان، جعفر را می شناخت که مردی گناه پیشه و بی بند و بارست و شایستگی این مقام را ندارد. در اندیشه فرو رفت.
پس از لحظه ای به جعفر گفتند بیا بر جسد امام نماز بگزار او برخاست و گروهی به دنیال او راه افتادند تا به صحن خانه رسیدند همین که خواست جلو بایستد و نماز بخواند، نوجوانی گندم گون و زیباروی پیش آمد و او را کنار زد و گفت: “عمو من سزاوارم که بر بردن پدر نماز بگزارم.”
امام دوازدهم بر جسد پدر نماز گزارد و به خاکش سپرد. آنگاه رو به ابوالادیان کرد و فرمود: “جواب نامه ی پدرم را بده.” او که منتظر چنین فرمانی بود، بی درنگ آن را تسلیم کرد و به انتظار نشانه ی دیگر که امام عکسری داده بود نشست.

گروهی از مردم قم، به سامره آمده بودند و از جانشین امام یازدهم خبر می گرفتند. جعفر کذاب را معرفی کردند. آنها بر او وارد شدند و پس از تسلیت مرگ حضرت و تبریک امامت، به او گفتند: “ما برای پیشوایمان پول هایی –سهم امام- می آوریم و پیش از آنکه گزارشی بدهیم، آن امام پاک، از پول ها و صاحبان آن و جزئیات رویدادها خبر می داد.”
جعفر گفت: “دروغ می گویید، این علم غیب است” اصرار کرد که پول ها را به او تسلیم کنند.
آنها گفتند: “ما مأموریم پول ها را به دست امام برسانیم، اگر تو مانند حضرت عسکری (ع) نشانه هاای که گفتیم می دهی، پول ها را تقدیم خواهیم کرد وگرنه به صاحبانش برمی گردانیم”.
پول ها را برداشتند و از شهر بیرون رفتند.
پسری زیباروی را دیدند که به سویشان می آید و ایشان را به نام و نام پدر صدا می زند و آنان را برای شرفیابی حضور امام دعوت می کند.
آنها گفتند: “تویی مولا و امام ما؟”

گفت: “هرگز، من بنده ی امام شما هستم” با او به خانه ی امام عسکری رفتند. دیدند فرزند امام یازدهم،‌حضرت قائم (ع) بر تختی نشسته و شکوه و زیبایی ویژه ای، او را فرا گرفته است. امام از جزئیات پول ها و صاحبان آن ها و رویدادها آن چنان پرده برداشت، که آنان از صمیم جان امامت و راهبری وی را پذیرا شدند. مسایل خود را پرسیدند و پول ها را دادند و با دلی شاد برگشتند.
جعفر کذاب نزد معتمد، خلیفه ی وقت رفت، و داستان پول هایی که آورده

بودند شرح داد. معتمد، مأموران خود را فرستاد، “صیقل” کنیز حضرت عسکری را گرفتند و از او خواستند که فرزند آن حضرت را نشان دهد و او هم اظهار بی اطلاعی کرد.
خلفای بنی عباس ، پیوسته درصدد بودند که امام زمان (ع) را پیدا کنند و به قتل برسانند. از این رو آن حضرت از دیده ها پنهان شد، ولی در حدود ۷۴ سال، چهار نفر از بزرگان و دانشمندان شیعه، نماینده ی رسمی امام زمان بودند و مردم،‌گرفتاریها و خواسته های خود را به وسیله ی آنان از امام می پرسیدند.
این چهار نفر به ترتیب عهده دار نیابت مخصوص بودند:
۱- عثمان بن سعید
۲- محمد بن عثمان بن سعید
۳- حسین بن روح
۴- علی بن محمد سمری

هنگامی که چهارمین نماینده ی مخصوص امام می خواست از دنیا برود، این دستخط را که از طرف امام قائم (ع) صادر شده بود نشان داد: “علی بن محمد سمری! خدا پاداش برادرانت را در مرگت زیاد گرداند،‌ تو تا شش روز دیگر از دنیا خوای رفت. آماده ی سفر آخرت باش و کسی را جانشین خود قرار مده، زیرا دوران غیبت کبری –پنهانی بزرگ- فرا رسیده است”. و این حادثه به سال ۳۲۹ هجری بود.
امام زمان (ع) در یکی از نبشته هایش، پناهگاه مردم را در روزگاران غیبت، این چنین معرفی می کند:
“وارثان علم دین، و دانش های آل پیامبر که دیو هوس را کشته و فرمانبردار خدا و دارای روحی پاک و ملکوتی باشند، مرجع و پناه مردمند.”

ظهور دولت مهدی (ع) حتمی است
توضیح:
ظاهر شدن امام قائم (ع) در آخر زمان و تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدل و ایمان، به اندازه ای قطعی و حتمی است که اگر مثلاً از عمر دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، باید این پیشگویی تحقق پذیرد، و حداقل بشر، یک روز، شیرینی دادگری و امنیت و آسایش عمومی را بچشد و پرچم یکتاپرستی و انسانیت بر دنیا سایه اندازد، و بانگ توحید طنین افکند، و هدف اصلی پیامبران که گسترش عدالت در میان توده هاست، در آن روز انجام یابد.

آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری!
“در امام قائم (ع) نشانه ای از موسای پیامبر است. راوی کوید: عرض کردم نشانه ی موسی چیست؟ حضرت فرمود: پنهانی ولادت و ناپدید شدنش از بنی اسرائیل.”

“در امام قائم نشانه ای از حضرت نوح می باشد، و آن درازی عمر است.”

برنامه ی حکومت امام زمان (ع)
“از امام جعفر صادق (ع) پرسیدند، روش و برنامه ی امام دوازدهم شیعه، حضرت مهدی (ع) چگونه است؟ آن حضرت فرمود: همانگونه که رسول خدا با خرافات و نادرستی های زمان جاهلیت مبارزه کرد و آنها را ویران ساخت، امام زمان هم پیرایه ها و تحریف هایی که به دست ستمگران به اسلام بسته شده و جان آن را گرفته، ریشه کن نموده و اسلام راستین را از نو خواهد ساخت.”

رویدادهای پیش از ظهور
“درآخر زمان و نزدیک شدن قیامت که بدترین زمان ها است، زن ها برهنه و عریان در دیدگاه مردم ظاهر می شوند و بدین جهت دین خود را از دست می دهند. آتش فتنه و فساد را دامن می زنند. شهوت پرست و بی بند و بار می گردند. حرام خدا را حلال کرده و در جهنم همیشه خواهند بود.“

اسلام پیروز
“آنگاه که قائم آل محمد (ع) ظهور کند، خدا اسلام را بر تمام دین ها پیروز گرداند.”
توضیح:
ولی این نوید، نباید مسلمانان را از وظیفه ی مهم خویش‍؛ امر به معروف و نهی از منکر، باز دارد و بگویند چون امام قائم (ع) قیام می کند، و اسلام پیروز می شود. مسلمان در هر حال، باید به خاطر گسترش اسلام بکوشد و با ظلم و گناه پیکار کند.

هنگامه ی قیام، معلوم نیست
“‌از امام پنجم پرسیدند امام قائم به کدامین زمان قیام می کند؟ حضرت در پاسخ سه بار فرمود: آنها که زمان ظهور را تعیین می کنند،‌دروغ می گویند.”

روزگار حکومت حق

حکومت راستین امام قائم (ع) دولت ها و حکومت های باطل را از میان خواهد برد.”

فریاد توحید
“آنگاه که امام قائم حضرت مهدی (ع) قیام کند، بانگ یکتاپرستی و رسالت پیامبر عزیز اسلام در سراسر جهان طنین افکند.“

آری امام زمان را دیده ام
“عبدالله بن جعفر می گوید: از محمد بن عثمان که یکی از نایبان ویژه ی امام زمان (ع) بود پرسیدم آیا تاکنون امام زمان را دیده ای؟ گفت: آری و آخرین دیدارم در کنار خانه ی خدا (کعبه) بود که نیایش می کرد و می فرمود: خدایا! آنچه به من وعده داده ای به انجام رسان.”

ندای آسمانی
“وقت ظهور او منادی غیبی از آسمان نام او و پدرش را به گوش مردم می رساند.”

عمران و آبادی در دولت مهدی (ع)
“حکومت امام زمان (ع) شرق و غرب جهان را فرا می گیرد و گنجینه ها به دست وی افتد و او ویرانی های زمین را آباد سازد.”

خدایا شاهد باش، که ایمان داریم
پیامبر اکرم (ص): “آن کس که فرزندم “قائم آل محمد” را نپذیرد، مرا نپذیرفته و انکار کرده است.”
توضیح
اگر دانشمند نابغه ای از استادی، بسیار تعریف کرد و گفت که از هر جهت وارد و کامل است، نزد او درس بخوانید، اکنون اگر ما از دانش آن استاد استفاده نکنیم و او را بی سواد بخوانیم، به آن دانشمند بی اعتنایی نکرده ایم و سخنش را ناچیز نشمرده ایم؟

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.