تحقیق در مورد سیره نبوی یا منطق عملی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد سیره نبوی یا منطق عملی دارای ۴۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد سیره نبوی یا منطق عملی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد سیره نبوی یا منطق عملی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد سیره نبوی یا منطق عملی :

سیره نبوی یا منطق عملی
مقدمه ای بر کتاب سیره نبوی

انبیاء و اولیاء الهی دارای علم و هنری خداوندی بودند که با داشتن این هنر خداداد می توانستند بشر را در راه سعادت و نیل به هدفی مشخص که همانا رهبری و کنترل فعالیتهای انسان برای دست یابی به کمال و شناخت حقیقت است رهنمون شوند .
خداوند بارها این موضوع را به پیامبر تذکر می دهد مثلاً در آیه ای از قرآن می فرماید :
این کتابی است که به تو نازل کردیم تا مردم را از ظلمات و تاریکیها خارج و به سوی نور رهنمون شوی و این مسافر را در راه تاریک و وحشتناک از خطر شیطان راهزن محافظت نموده و به سر منزل مقصود برسانی و باز خداوند می فرماید :
هر کس فردی را از گمراهی به هدایت ببرد ، مانند این است که او را زنده کرده و هر کس شخصی را از هدایت به گمراهی ببرد مانند این است که او را کشته است و البته خداوند این راهنمائی پیامبران را همراه با عطوفت و مهربانی توصیه می کند ، وی می فرماید با انسانها با مهر و محبت و مجادله نیکو برخورد کن و بین آنها به عدالت حکم کن .

و پیامبر را به خدمت به بشر ، رعایت امانتداری و انصاف و عدل توصیه می نماید . پس تربیت یافتگان سیره پیامبر بزرگترین امانتها یعنی آدمیان هستند و هنر مدیریت در تربیت نبوی اداره قلبهاست نه بدن ها و جسم ها .
پس با تمشک بر اصول سیره نبوی تحولی اساسی در روابط انسانها و والی و رعیت فراهم و سیر به سوی کمال میسر می شود . با امید به این که همه ما پیروان راستین انبیا‌ باشیم شاید بتوانیم راه درست را تشخیص داده و به سعادت ابدی نائل آئیم .

خلاصه ای که از نیمی از کتاب سیره نبوی منطق عملی به نظر شما می رسد بنابه فرمایش و راهنمائی استاد ارجمند جناب آقای واثقی تهیه و تنظیم گردیده که امید است مورد قبول آن استاد عزیز و خوانندگان گرامی قرار گیرد . این کتاب نوشته آقای مصطفی دلشاد تهرانی و چندمین اصل از مدیریت سیره نبوی است که در اینجا شش اصل اول آن به طور خلاصه از نظر گرامی شما می گذرد .

شیده کشاورزمنش دانشجوی سال آخر رشته گرافیک
دانشگاه هنر تهران
تیرماه ۱۳۸۱

در سیره نبوی ( منطق عملی ) به بخشی از سیره مدیریتی نبوی و اصول ۶ گانه آن به طور خلاصه اشاره خواهد شد ، که قسمتی از اصول کلی سیره مدیریتی انبیاء است .

امید آن که مورد توجه خوانندگان و استاد ارجمند قرار گیرد .
۱ ـ اصل اصلاح رابطه خود با خدا
۲ ـ اصل رحمت و محبت
۳ ـ اصل شرح صدر
۴ ـ اصل رعایت اهلیت
۵ ـ اصل تبعیت و اطاعت
۶ ـ اصل تفویض اختیار و مسئولیت خواهی

اول

اصل اصلاح رابطه خود و خدا

بهترین مدیریت ها مدیریت بر قلب است و این میسر نیست مگر رابطه بین انسان و خدا اصلاح شود . همه پیامبران الهی ابتدا به اصلاح رابطه خود با خدا پرداختند و در سایه این رابطه به اداره و راهنمائی مردم پرداختند و این توان به میزان قرب الهی و بندگی حق بستگی دارد ، زیرا رابطه ای از حق به سوی خلق است .
انسان هر چقدر به مراتب بندگی بالاتری دست یابد در مراتب اتصاف و اقتدار الهی بالا می رود و در مقابل حق ذلت بندگی و در مقابل مخلوق عزت بیشتری پیدا می کند و این است راز بین ( عبودیت و ربوبیت )

معنای عبد و عبودیت :
این است که انسان تسلیم محض خداوند و خواستار رضایت و اطاعت مطلق حق باشد و اطاعت توام با خضوع و خشوع حق را بپذیرد و بخواست او گردن نهد و عبد خدا باشه و در برابر او برای خود ارزشی قائل نباشد . از او فاصله نگیرد و پیوسته همراه و ملازم خدا باشد و با بندگی حق و قبول ذلت عبودیت به عزت ربوبیت برسد .

معنای رب و ربوبیت :
رب به معنای امری را به میل خود تغییر دادن ، مالک ، خالق ، صاحب و سرور و به طور کلی اصلاح کننده هر چیزی تعبیر می شود .
بعضی معتقدند که رب به معنی تربیت و پرورش است و اگر انسان با دخول در عبودیت حق و خضوع و فنا در مقابل او حاکم بر نفس و وجود خویش گشته و نسبت به دایره وجود خود مدیریتی لایق پیدا نموده و رب خود می گردد و به ربوبیتی فراگیر دست پیدا می کند .
امیرالمومنین می فرماید :
« هرکس فرمان پروردگار خود را برد مالک امور شود .»

آدمی به سبب اطاعت و عبادت حق به توانائیهای شگفت انگیزی دست می یابد و نزد خداوند تقرب و محبوبیت پیدا می کند ، استعدادهای ملکوتی اش شکوفا می شود .
انبیای عظام و اولیای الهی با سیر عبودیت کسب ربوبیت کرده و رسول اکرم در سیر بندگی حق به بالاترین مرتبه رسید و در کسب ربوبیت به والاترین درجه دست یافت .
در این راستا پیامبر ما فقط خدا را بر همه امور ناظر و حاضر می دانست و بر او توکل می جست و آن وجود عزیز چون رابطه اش را با پروردگار اصلاح کرده بود .
خداوند رابطه اش را با بندگان اصلاح فرمود و این انس با حق موجب ظهور صفات الهی مانند عزت و قدرت در عین رحمت و محبت گردید . پیامبر درعین ملایمت و خوشروئی از قوت و هیبتی شگفت در اداره امور برخوردار بود .

امام حسین در مورد جدش می فرماید :
« رسول خدا پیوسته خوشرو ، خوشخوی و نرم بود . خش ، درشتخو و سبکسر و فحاش و عیب جو نبود . کسی را زیاد مدح نمی کرد . هنگام سخت گفتن چنان حاضران را به خود جذب می کرد که از احدی صدا بر نمی خواست و چون ساکت می شد آنان سخن می گفتند در حضور آن حضرت در باره مطلبی نزاع نمی کردند .»
پس معلوم می شود که آن حضرت بر قلب مردم حکومت می کرد ، بدون آنکه شیوه های استبدادی را به کار گیرد . تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود . در مجالس پایین می نشست و کراهت داشت که اصحاب به پای او برای احترام به پا خیزند و می فرمود : من بنده ای هستم مانند دیگران . در سیره آن سرور است که با اهل خانه خود در کار خانه شرکت می فرمود . جامعه و کفش خود را می دوخت ، با فقرا و مساکین هم غذا می شد و با تقوا بود .
پیامبر عزیز می فرمود :
«‌ هرکس که دوست دارد با عزت ترین مردم باشد تقوای الهی را پیشه کند . »
پیامبر هرگز بر جذب دیگران به ریا و ظاهر سازی ، فریب ، دروغ و تطمیع و تحمیق متوسل نشد و هرگاه خشونت و تندی نشان می داد برای حفظ حق بود و در مناسبات خود با دیگران خودبینی و خود خواهی نداشت ، بسیار خدا ترس بود .
و عزت حقیقی در اداره امور را از خوف الهی ناشی می دانست نه از ظواهر چشم پرکن و یا مناسبات مستبدانه .

تاکید بر اصلاح رابطه خود و خدا :
همواره مورد نظر پیامبر اکرم بود و پیروان و یاران خود را برای انجام دادن هر کاری به اصلاح رابطه شان با خدا می خواند . رسول اکرم در نامه ای به یکی از فرمانداران یمن چنین فرمود : « و تو را سفارش می کنم به تقوای الهی ، صداقت در گفتار ، وفای به عهد ، ادای امانت ‌، ترک خیانت ، نرمی گفتار ، پیشی گرفتن در سلام ، حفظ حقوق همسایه ، مرحمت به یتیمان ، خوب انجام دادن کار ، کوتاه کردن آرزو ، توجه و علاقه به آخرت ، ترس از حساب آخرت ، تدبر در قرآن ،‌فرو خوردن خشم و ملایمت و رحمت با مردم »
پیامبر کار گزارانش را با این جهت گیری ها برای اداره امور خلق گسیل می داشت .

امام خمینی رحمت الله علیه نیز سالها پیش در درسهای خود در نجف اشرف این حقیقت را چنین یاد آور شده اند .
« بکوشید پیش از آن که وارد جامعه گردید خود را اصلاح کنید و مهذب ‌سازید ; آن روز که اجتماع به شما روی آورد دیگر نمی توانید خود را اصلاح نمائید . خدا نکند انسان پیش از آنکه خود رابسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد و گم می کند »
پس برای مدیریت بر قلبها ابتدا باید به اصلاح رابطه خود با خداوند اقدام کنیم و از او یاری جوئیم . باشد که حق یار و یا مدد کارمان شود .

دوم

اصل رحمت و محبت

پیامبر گرامی به سبب عنایت خاص خداوندی از خلق و خوی ویژه ای برخوردار بود ازجمه محبت ، مدارا و ملایمت و رحمت او در اداره امور بیش از همه او را در کارها موفق و بر قلوب خلق مسلط می نمود .

خدای متعال فرستاده اش را با این وصف توصیف می کند :
« به لطف الهی برایشان نرم دل شدی که اگر تند خوی ، سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند . پس از آنان درگذر و برایشان آموزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن »
خوی ملایم و محبت آمیز پیامبر موجب شده بود که سخت ترین کارها آسان شود و قلبها را جذب کرده و الفت بخشد و جانهای گریزان را گرد هم آورد زیرا رحمت و محبت در اداره امور اعجاز می کند .

رحمت راز وجود و رمز کمال است
از اسماء و صفات عالیه الهی رحمان و رحیم است . از همین دوست که ابتدای کتاب الهی قرآن و آغاز هر سوره با این دو اسم رحمان و رحیم شروع شود . همه موجودات به رحمت وجود یافته اند و به رحمت کمال می یابند . اگر وجود انسان و حیوان خالی از رحمت و عطوفت بوده رشته حیات فردی گسسته می شد و انسان و حیوان این چنین برای حفظ و نگهداری فرزندان خود سختیها را نمی پذیرفتند و اما پیامبر گرامی رحمتی عام و قرارگیر است که از طرف خداوند به مردم ارزانی شده است .

آن حضرت جامعه را با قدرت و محبت اداره می کرد و آن چنان با مردم از شر محبت رفتار می کرد که کمترین تردیدی در صداقت و دوستی او به وجود نمی آمد .
از ایمان نیاوردن مشرکین آنچنان غمگین و ناراحت می شد که خداوند در ‎آیه ای پیامبر را تسلی داد و فرمود :
« گوئی می خواهی خود را از غم و اندوه به خاطر آنها هلاک کنی که چرا ایمان نمی آورند »

آن حضرت جبیب خدا بود و لازمه این محبوبیت ، محبت وی به خدا است که وجود نازنینش مملو از تواضع و دوستی خدا بود .
پیامبر کانون رحمت و گذشت و در عین حال قدرت و هیبت بود . پس از فتح مکه که بیست سال طول کشیده و سر سختی و مقاومت آنان مسلمانان را اذیتها کرده بودند ، رحمت پیامبر مکه را قرار گرفت واو از انتقالم و کینه توزی ، اسیر گرفتن و غارت کردن خودداری ورزید و همین رفتار در دلهای دشمنان محبت و دوستی پدید آوردو بیشتر آنها مسلمان شدند و به آنالن گفت : ای اهل مکه که مرا رنجاندید و تکذیب کردید و از شهر خود بیرونم کردید . گمان می برید که من اکنون با شما چه خواهم کرد و آنها اظهارکردند که انتظار بزرگواری و رحمت از آن حضرت دارند و آن حضرت نیز فرمود : بله رفتار من با شما سراسر رحمت و مغفرت خواهد بود و پس از خطبه ای فرمود :
« بروید که شما آزاد شدگانید »

محبان پیامبر نیز این گونه بودند ، دوستی پیامبر همه سختیها را برایشان آسان می ساخت مثل بلال که به سبب گرایشبه اسلام و پیامبر سخت ترین شکنجه ها را تحمل کرد و خانواده عمار یاسر که در مقابل تمام شکنجه و فدا کردن جان خود هرگز از پیامبر روی نگردانیدند . محبت راز تسخیر و رمز اطاعت است . خداوند انسانها را بگونه ای آفریده که قلبشان مسخر محبت است و به همین جهت وقتی کافران محبت مردم و پیامبر را به یکدیگر می دیدند و اطاعت و شیفتگی آنان را به پیامبر مشاهده می کردند و می گفتند : سخنانش جادو است بیش از شراب مست کننده است . مردم به مجرد شنیدن سخنان او مجذوب او گردیده و به اسلام ایمان می آوردند و این بود راز پیشرفت و فرا گیر شدن اسلام در اقصی نقاط دنیا . بله محبت بی شایئه و تمام و کمال پیامبر و مدیریتی که محور آن رحمت بود .

سوم
اصل شرح صدر

خدای متعال فرموده :
« هر کس را که خدا خواهد هدایت کند سینه وی را به تسلیم شدن شرح می کند و هر کس را که خواهد گمراه کند سینه اش را چنان فرو می بندد که گویی می خواهد به آسمان فرا رود »
شرح در لغت به معنای گشودن ، گسترش ، روشن و آشکار کردن و باز کردن است .
شرح صدر یک امر روحی و معنوی است ، نه یک امر مادی و جسمانی و از الطاف الهی است که اگر کسی واجد آن باشد ، پر حوصله و توانا و درمقابل سختیها و مشکلات صبور و بردبار است .

آدمهای کم حوصله ، عصبانی ، زود رنج و افرادی که زود از کوره در می روند ، اینها نمی توانند مدیر باشند و قدرت اداره جمع و حتی خانواده خود را ندارند . آن که پاسدار نفسش باشد می تواند پاسدار حقوق مردم باشد نگهبان حدود الهی در جامعه شود .
حضرت علی می فرماید : « نیرومند ترین مردم کسی است که به نیروی طمش بر خشمش چیره شود »
شرح صدر اختصاص به فرد خاصی ندارد ، بلکه کشادگی سینه و وسعت و روح شان مومن است و مومن سینه اش از هر چیز کشاده تر است .

یکی از خدمتگذاران حضرت رسول می گوید :
« ده سال خدمتگذاری رسول خدا را کردم ، هرگز مرا دشنام نداد ، تنبیه نکرد ، سرزنشم ننمود ، چهره در هم نکشید و اگر برای انجام ندادن کاری از طرف اهل خانه مواخذه می شوم آن حضرت می فرمود : « رهایش کن اگر شدنی بود انجام گرفته بود »
در مورد دشمنانی که به او دشنام داده دندان او را شکسته و خاکستر بر سرش ریخته بودند و می فرمود : « خدایا قوم مرا ببخش که آنان نمی فهمند . »

نشانه های شرح صدر
شکیبایی ، بردباری ، جدا شدن از سرای غرور و توجه به سرای جاوید کسی که وجودش گشاده می شود از تنگ بینی و سوء استفاده از مدیریت رها می شود . جز برای خدا خشم نمی گیرد . اهل مسالمت و ملایمت است . اهل تدبر و عاقبت اندیشی وانصاف است .
کسی که شرح صدر پیدا می کند مانند رسول الله گشاده رو و متبسم است . همواره همنوعان را با چهره کشاده و باز ملاقات می کند . عطوفت و لطف او همه را شامل می شود ، بر اثر مقامی که به او رسیده نسبت به مردم دگرگون و دچار غرور نمی شود .
عیب های دیگران را می پوشاند و هرگز پرده دری نمی کند .

در زمینه عیب جوئی مولا علی می فرماید :
« با مردم در باره ریز امور حسابگری نکنید و بر قدر و ارزش خود با چشم پوشی از کارهای پست بیفزائید . »
انصاف یکی از لوازم اساسی مدیریت است و افراد بی انصاف و تنگ نظر نمی توانند عدل و داد و احقاق حق کنند .
بردباری ، شکیبایی و فرو خوردن خشم
انسان بردبار و شکیبا دارای سعد صدر و سینه اش آکنده از نور علم و حکمت است . چنین انسانی رحمتش بر غضبش پیشی دارد . قوه خشم وغضب در کنترل اوست خشم خود را فرو می خورد .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.