مقاله معرفی موضوع مجتمع مسکونی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله معرفی موضوع مجتمع مسکونی دارای ۳۱۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله معرفی موضوع مجتمع مسکونی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معرفی موضوع مجتمع مسکونی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله معرفی موضوع مجتمع مسکونی :

معرفی موضوع مجتمع مسکونی
یک نمونه مشهور مسکن که در ایران و در قرن ۱۴ شمسی و با منسوخ شدن خانه های سنتی حیاط داخلی رواج یافته است، خانه های ردیفی (Row House) می باشد. اساساً این نوع مسکن بر مبنای تفکیک قطعات و مالکیت فردی قطعه زمین مسکونی استوار است، و در صورتی که فقط شامل یک واحد مسکونی باشد، مسکن اختصاصی (Detached) یا مستقل نام می گیرد. در این نوع مسکن هم اکنون در زبان عامیانه ویلایی و امثالهم خوانده می شود، فقط مربوط به یک خانواده می شود و امکان استفاده بیشتر از یک خانواده در آن وجود ندارد.

در ایران به علت تغییر الگوی مصرف در زمینه مسکن و کارآیی نامناسب مسکن اختصاصی با توجه به هزینه نگهداری زیاد آن، با تغییر قوانین شهرسازی و افزایش تراکم نوع دیگری از مسکن و خانه های ردیفی به وجود می آید، که دارای مسائل و معضلات بسیار عدیده معماری و شهرسازی می باشد. در همان قطعات تک واحدی، با افزایش اشکوب و تراکم، اقدام با ساخت واحدهایی می شود که در یک حیاط بسیار کوچک (معمولاً محل عبور و پارکینگ خودروهای شخصی) مشترک هستند و چند خانواده به جای یک خانواده قبلی، در آن ساکن می شوند. این نوع مسکن هر چند که دارای دیوارهای جداکننده از سایر قطعات مسکونی می باشد. مسکن اختصاصی و مستقل نمی باشد و در رده نیمه اختصاصی با Seni detached قرار دارد. متأسفانه در ایران به علت رعایت نشدن استانداردهای انسانی مسکن و شهرسازی ورواج پیش بینی نشده مسکن نیمه اختصاصی، مسائل عدیده اجتماعی و اقتصادی بروز کرده است، که نمونه آن نداشتن پارکینگ به میزان کافی، عدم رعایت تهویه و نورگیری مناسب غالب ساختمان ها و مسائل تأسیسات زیربنایی شهری همانند فاضلاب، آب های سطحی و ; می باشد.

متأسفانه در همه طرح های آماده سازی و شهرسازی غالباً این نوع مسکن مورد نظر و برنامه ریزی بوده است.
در طرح های آماده سازی ایران فقط با توجه به خانه های ردیفی (Row Housing) و مسکن اختصاصی و نیمه اختصاصی شده است.
یک نوع دیگر مسکن که در ایران مورد عنایت نبوده خانه های رویهم با تراسی (Teraced House) می باشد. این نوع اخیر در زمینه های با شیب و عوارض زیاد کاربرد فراوان دارد که معمولاً یک قطعه زمین مسکونی، اختصاص به دو یا سه واحد مسکونی دارد که در ورودی از هم مجزا هستند و با استفاده از شیب زمین از دو طرف شمالی و جنوبی برای هر واحد مسکونی طبقه پایین، حیاط واحد فوقانی می باشد.

در نهایت مسکن نوع آخر به عنوان اجتماعی یا (Clustered House) نوع خاصی از واحدهای مسکونی است که در آن واحدهای آپارتمانی دارای حیاط مشترک هستند و حتی می توانند در هر طبقه به صورت تک واحدی ساخته شوند، (یعنی از مزایای استقلال خانه های نیمه اختصاصی و اختصاصی هم بهره مند باشد) و در عین حال دارای فضای باز و سبز و پارکینگ میزان کافی باشند، این نوع مسکن در صورتی که در رعایت حریم و عرصه ها (Privacy) مرتکب اشتباهات شهرسازی و معماری مدرن، همانند طرح فضاهای غیر قابل کنترل و عمومی بدون برنامه ریزی، راهروهای طولانی و ; بشوند، می تواند معضلات مهم اجتماعی را تشدید نماید. (افزایش جرم، جنایت و محل اجتماع تبهکاران) برخلاف مسکن اختصاصی و نیمه اختصاصی این نوع مسکن می تواند تراکم های بالا را بپذیرد و انواع مختلف واحدهای مسکونی از لحاظ متراژ، طبقات و امکانات را ارائه دهد و ارزان قیمت و یا حتی لوکس طرح گردد.

مهمترین خصوصیت این نوع مسکن، تجمع قطعات باز و سبز و استفاده از حداکثر تراکم می باشد، در نتیجه شبکه های دسترسی درجه سه و چهار بسیار کوتاه و کمتر می شوند، همچنین ایمنی بیشتر و رفت آمد کمتری را دارا می باشند.

مهمترین خصوصیت این نوع مسکن این است که امکان طرح قطعات کوچک کمتر از یک هکتار را ندارد و در ایران به جهت مسئله مالکیت زمین و قطعات بسیار خرد کوچک، در بافتهای موجود، طرح این نوع مسکن بسیار مشکل می باشد و یا آنکه مرتباً از طرف مقامات ذیربط مسئله تجمع قطعات مطرح می گردد ولی عملاً همین قطعات فعلی هم به واحدهای مسکونی بیشتری اختصاص می یابند و اگر به عوارض اجتماعی و اقتصادی این نوع مسکن(بدون برنامه ریزی درست) توجه نشود، در بلند مدت رواج آپارتمان های نیمه اختصاصی می تواند موجب زیان های بسیار زیادی بشود، ضمن اینکه در این نوع مسکن اصولاً خودگردانی بیشتر و در نتیجه، کاهش بار خدمات شهرداری ها و نهادهای شهری ذیربط به مانند جمع آوری زباله، تأمین آب شرب، نگهداری فضای سبز، دفع آب های سطحی، دفع فاضلاب، روشنایی محوطه و خیابان های درجه ۳ و ۴ و ; مطرح می شود، اما ساکنان این واحدهای مسکونی با تشکیل هیئت مدیره و تشکیلات خاص فقط موظف به پرداخت هزینه ماهیانه خدمات عمومی فضای مشاع (شارژ) می باشند.

 

بررسی شاخص های اصلی مسکن اجتماعی
از آنجایی که تاکنون اکثریت قاطع طرح های مسکونی در ایران بر اساس تفکیک و واگذاری قطعات زمین ومسکن اختصاصی و نیمه اختصاصی (semi Detached, Detached) بوده است، هنوز مبانی اصلی مسکن اجتماعی شناخته شده نیست. یکی از مهمترین خصیصه های این نوع مسکن، طراحی همزمان شبکه های دسترسی درجه سه و چهار با طرح معماری می باشد. در واقع قطعات زمین شبکه های دسترسی را در دل خود جای می دهند و این شبکه ها به صورت نیمه اختصاصی عمل کرده و ترافیک عبوری حق گذر از این مسیرها را ندارند. ضمن اینکه به علت تجمع قطعات و وجود خیابان های کمربندی دور قطعات مسکونی، به میزان زیادی از سطح معابر درجه ۳ و ۴ کاسته می شود، و فضای باز و سبز که به صورت مشاع در اختیار ساکنین است افزایش می یابد.
در این بخش همه شاخص های اصلی طراحی مسکن اجتماعی به ترتیب به صورت خلاصه شرح می شوند و در نمونه های انتخاب شده ایرانی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرند.

الف: تیپولوژی سایت (گوناگونی استقرار بلوک های مسکونی) در مسکن اجتماعی (Clustered Housing)
در بررسی انواع بلوک های مسکونی مشخص می شود که علی رغم تنوع بسیار زیاد در طرح این نوع آپارتمان ها، همه الگوها به شکل خاصی با توجه به تراکم و تنوع زمین و سایت قابل دسته بندی و طبقه بندی هستند.
در بخش ذیل این دسته بندی به صورت خلاصه شرح و ارائه می گردد.

۱- بلوک های مسکونی زنجیره ای خطی (Linkage Blocks)
در این گونه، که متداول ترین طرح در استقرار سایت است مجموعه های مسکونی به صورت زنجیره ای مرکب از آپارتمان های مرتبط با یکدیگر هستند. در این نوع طرح چون بلوک های مسکونی به هم متصل می شوند، فضاهای باز متمرکز شده و دارای سطح قابل قبولی هستند. تقریباً همه نوع تراکم طبقات تا بیست اشکوب در اینگونه قابل طرح می باشد. طول بلوک زنجیره ای یکی از شاخص های اصلی این نوع مسکن است، که گاهی به ۵۰۰ متر می رسد (از نمونه های این نوع مسکن آپارتمان های شهر زیبا و آپادانا در تهران می باشد).

۲- بلوک های مسکونی منفرد (Single Blocks)
این نوع بلوک ها در مسکن اجتماعی با طبقات کم (کمتر از بیست اشکوب) کاربرد ندارد و عموماً در ساختمان های بلندمرتبه (۲۰ طبقه به بالا) و برای مسکن لوکس و در زمین های با مساحت کم طرح می گردد. بهتر است در مسکن با طبقات کمتر از ۲۰ طبقه از این سیستم استفاده نشود، زیرا به علت خرد شدن فضاها، ناشی از ازدیاد تعداد بلوک ها، فضای باز، امکان تجمیع و استفاده بهینه ندارد.
به علت هزینه سازه های فوق العاده پیچیده و تأسیسات سرمایش و گرمایش گران قیمت، معمولاً آپارتمان های بلوک های منفرد، گران تر از انواع دیگر واحدهای مسکونی هستند.
(مجموعه های آ.اس.پ، ونک پارک و اسکان به عنوان نمونه های این نوع مسکن در تهران قابل ملاحظه می باشند).

۳- بلوک های چند باله (Triple & Multy Wings Blocks)
طرح بلوک های چند باله، به علت تمرکز فضاهای ارتباطی عمودی در مرکز باله ها کاربرد فراوان دارد، ضمن اینکه در این طرح به علت احداث بلوک های حجیم، فضاهای باز خرد و تقسیم نشده و در نیتجه ترکیب فضاهای مثبت و منفی قابل قبول می باشد، اما به جهت احداث باله هایی که در جهات مختلف می باشند، جهت گیری بعضی از آپارتمان ها نسبت به جهت بهینه نور و آفتابگیری (جبهه های شمالی و جنوبی) منحرف شده و در نیتجه پرت حرارتی ساختمان افزایش می یابد:
(نمونه مشهور این نوع مسکن در تهران، مجموعه شهرک اکباتان با ۱۴۸۰۰ واحد مسکونی است).

۴- بلوک های مسکونی با حیاط داخلی پیاده (Blocks With Inside Courtyard)
این نوع بلوک ها، فضاهای پیاده و باز بسیار خوبی به وجود می آورند، که در آنها جداسازی مسیر پیاده و موارد به راحتی اعمال می شود. اما به علت سایه انداختن بلوک ها بر روی هم باید در افزایش طبقات و تناسبات فضای باز دقت کافی اعمال گردد.
در صورتی که طبقات زیاد و فضای باز مرکزی کم باشد، فضای نمور و بدون آفتاب خواهیم داشت و در طبقات پایین واحدهای مسکونی، امکان آفتاب مناسب در طول زمستان وجود ندارد.
معمولاً در این نوع مسکن، تراکم های کم بین ۲ تا ۶ طبقه ساخته می شود.

۵- بلوک های مسکونی ترکیبی (Compositive Blocks)
بلوک های ترکیبی به علت تنوعی که در حجم و نمای مجموعه به وجود می آورد، برای طراحان مسکن اجتماعی بسیار جذاب است. به همین علت در مجموعه های زیادی از این نوع طرح استفاده می شود.
غالباً از ترکیب بلوک های زنجیره ای خطی و بلوک های منفرد در این نوع مسکن استفاده می شود. (نمونه مشهور این طرح در تهران، مجموعه آتی ساز می باشد).

۶- بلوک های مسکونی متفرقه (Miscellaneaus)
طرح این بلوک ها از کاراکترهای شرح شده قبلی استفاده نمی کنند، بنابراین باید متناسب با طرح مورد بررسی قرار گیرد. البته معمولاً این نوع طرح ها دارای شبکه و نظم مشخصی نیستند و به ندرت به کار گرفته می شوند.
نمونه قابل ذکر در الگوهای متفرقه، طرح خانه های سازمانی کوی کارکنان دانشگاه تهران در جاده مخصوص کرج می باشد.

بررسی ضوابط و استانداردهای مسکن اجتماعی
الف) مساحت زمین
از شاخص های مهم معرفی شده در نمونه های مسکن اجتماعی مساحت زمین طرح است. به علت خصوصیت مسکن اجتماعی اجرای این طرح ها در زمین های کوچک تر از یک هکتار غیرممکن یا بسیار مشکل می باشد. میزان معقول در طرح ها جهت کنترل و ارائه خدمات شهری در حد یک واحد همسایگی (حداکثر ۴۰۰ خانوار) می باشد.

ب) جمعیت مورد نظر طرح
از اساسی ترین مبانی اصلی مسکن، جمعیت و ترکیب آنها می باشد. جمعیت و تعداد خانوار، شاخص های مهمی هستند که بر مبنای آن طرح مسکن و تراکم ها و مساحت آپارتمان ها مشخص می شود.
بدیهی است که تمامی مسائل اجتماعی ناشی از جمعیت و ترکیب آن می باشد. مثلاً بعد متوسط خانوار در اروپا معمولاً در حد ۲ تا ۲/۲ نفر می باشد در حالی که در ایران این میزان به ۲۶/۴ می رسد. بعد خانوار در تعاونی مسکن امید دژبان مرکز که خواستار طرح آماده سازی زمین در منطقه ۲۲ هستند تا حد ۸۹/۴ بالا می رود. بدیهی است که به این ترتیب مساحت آپارتمان ها، در آماده سازی ناشی از حجم بیشتر بعد خانوار، بزرگتر می شود.

ج: تراکم جمعیتی
تراکم جمعیتی یکی از مهم ترین شاخص هایی است که فشردگی و انبوهی مسکن را بیان می کند. مثلاً مقایسه تراکم انسانی ۱۵۰ نفر در هکتار با ۶۰۰ نفر در هکتار نشان دهنده ساختمان های با مساحت ۴ برابر می باشد.
یکی از مشخصات مهم مسکن اجتماعی امکان افزایش تراکم در آن می باشد. مثلاً حداکثر تراکم جمعیتی در مسکن نیمه اختصاصی به ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر می رسد، در حالی که در مسکن اجتماعی امکان افزایش تراکم تا ۱۰۰۰ نفر در هکتار با پیش بینی های خاص و افزایش طبقات وجود دارد.

د: تعداد واحد مسکونی در هکتار زمین مسکونی
این شاخص یکی از مهمترین نشانه های تراکم می باشد. که در رابطه با متوسط مساحت واحدهای مسکونی، تراکم و فشردگی مسکن را توضیح می دهد. مثلاً ۱۰۰ واحد مسکونی در هکتار، شاخصی است که حداکثر تعداد آپارتمان ها در یک نوع تراکم خاص را بیان می کند، اگرچه متوسط مساحت واحدهای مسکونی قابل افزایش و تغییر می باشد، اما تعداد واحد مسکونی در هکتار قابل افزایش نخواهد بود، زیرا کلیه خدمات شهری بر مبنای این آمار محاسبه و تأمین می شود و در نتیجه مثلاً شبکه فاضلاب یا آب شهری در هر هکتار کشش جذب بیشتر از ۱۰۰ خانواده را نخواهد داشت.

هـ: تناسب واحدهای یک، دو و سه خوابه و آپارتمان های مشترک در دسترسی (چند واحدی)
ترکیب و تناسب آپارتمان های یک، دو و سه خوابه به جهت پاسخگویی به جمعیت و بعد خانوار بسیار مهم است، چنانچه متوسط بعد خانوار پنج یا نزدیک به آن باشد تعداد آپارتمان های سه خوابه نسبت به دو خوابه افزایش می یابد و اگر بعد متوسط خانوار نزدیک و یاکمتر از چهار باشد، تعداد آپاراتمان های دو خوابه افزایش می یابد. البته این شاخص بستگی تام به مسائل اقتصادی و بعد خانوار (نسبت خانوارهای ۱، ۲، ۳ و ۴ و ; نفره) دارد.
تعداد آپارتمان هایی که در یک طبقه واز یک پلکان یا آسانسور مشترک استفاده می کنند، در طرح و هزینه ساختمان بسیار مهم می باشد. اگر چنانچه تعداد واحدهای مسکونی مشترک در ارتباط و دسترسی کم باشد، هزینه ساختمان و مساحت فضاهای مشاع بالا می رود و اگر این تعداد افزایش یابد به علت ازدحام و رفت و آمد زیاد در راهروهای عمومی کنترل فضاهای نیمه عمومی مشکل شده و عواقب اجتماعی زیانباری مانند افزایش بزهکاری و عدم امنیت در مجموعه های مسکونی بروز می کند.

و: تعداد طبقات
تعداد طبقات عامل مهم افزایش تراکم در مجموعه های مسکونی می باشد. معمولاً در مورد مسکن، وزاتخانه مسئول باید با توجه به تراکم، طبقات مجاز را هم مشخص نماید.
مثلاً در انگلستان تراکم کم، نشان دهنده ساختمان های مسکونی با سه طبقه ارتفاع می باشد، همین طور تراکم متوسط مسکن ۲ تا ۶ طبقه را دربرمی گیرد و تراکم زیاد بین ۶ تا ۱۲ طبقه می باشد.
عامل مهم که تدوین و اجرای این ضوابط را به صورت قانونی و الزامی درمی آورد، مسئله همجواری و منطقه بندی تراکم های مختلف است. با توجه به فرهنگ اسلامی در ایران، بدیهی است که مسائلی مانند اشراف و یا رعایت فاصـله مـجاز بین بلـوک های سـاختمان ها با طبقات مختلف در همین ارتباط مطرح می شود.

ر: تراکم ساختمانی
شاخص تراکم ساختمانی نشان دهنده نسبت مساحت ناخالص مجموع واحدهای مسکونی به مساحت کل ناخالص زمین (قطعه مسکونی) می باشد. مثلاً عدد ۱۲۰ درصد نشان می دهد که اگر زمین یک هکتار (۱۰۰۰۰ متر مربع) مساحت داشته باشد، در این قطعه حداکثر امکان ساخت ۱۲۰۰۰ متر مربع ساختمان وجود دارد. معمولاً در این شاخص زیرزمین و پیلوتی که در آنها واحد مسکونی بنا نشده باشد جزء تراکم محسوب نمی شود.
البته باید توجه داشت که این میزان بنا در رابطه با تعداد طبقات مجاز می باشد.

ز: ضریب اشغال طبقه همکف
ضریب اشغال نشان دهنده نسبت مساحت طبقه همکف ساختمان های مسکونی نسبت به کل مساحت ناخالص زمین مسکونی می باشد.
در این نسـبت معمولاً مقررات و ضوابط، امکان فضای باز بیشتر و متناسب با استانداردها را اعمال می نمایند، مثلاً ضریب اشغال ۲۵ درصد نشان می دهد که در یک هکتار زمین مسکونی فقط ۲۵۰۰ متر مربع آن قابل ساخت و ساز می باشد و حتماً باید ۷۵۰۰ متر مربع از زمین به صورت باز باشد.
از مشخصات مسکن اجتماعی، ضریب اشغال کمتر از ۲۵ درصد است که معمولاً (به استثنای موارد نادر) امکان افزایش این شاخص بیش از ۲۰ درصد وجود ندارد، زیرا برخلاف مسکن اختصاصی و نیمه اختصاصی عواملی مانند شبکه های دسترسی (درجه سه و چهار)، فضای سبز، عبور و مرور پیاده و نورگیری ساختمان ها مانع افزایش بیشتر از این میزان می شود.
ضریب اشغال در رابطه مستقیم با کیفیت محیط مسکونی و زندگی قرار دارد، زیرا نسبت بین فضای باز و مساحت زمین تحت اشغال بنا را نشان می دهد.
یکی از ضوابط بسیار مهم در طرح های شهرسازی همین ضریب اشغال می باشد، زیرا تخلف از میزان مجاز، در واقع تجاوز به حریم اجتماعی تلقی می شود.
(از تقسیم عدد تراکم ساختمانی به ضریب اشغال، تعداد طبقات مجاز مشخص می شود).

ضریب پارکینگ
شاخص ضریب پارکینگ نشان دهنده نسبت پارکینگ به تعداد واحدهای مسکونی می باشد. مثلاً ضریب پارکینگ ۸/۰ نشان می دهد که به ازای هر ۱۰ واحد مسکونی ۸ واحد پارکینگ وجود دارد. چنانچه ضریب پارکینگ بیشتر از تعداد واحدهای مسکونی است.
معمولاً در ضوابط، پیش بینی پارکینگ باید به اندازه تعداد واحدهای مسکونی باشد، یعنی برای هر واحد مسکونی یک پارکینگ پیش بینی شود (ضریب پارکینگ یک). یکی از مهمترین معضلات مسکن نیمه اختصاصی رایج تأمین پارکینگ به اندازه کافی است، معمولاً علی رغم همه ضوابط جدی، به علت عدم امکان تأمین پارکینگ، (به دلیل کمی مساحت زمین) از خیابان های درجه ۳ و ۴ جهت پارکینگ استفاده می شود و بنابراین مشکلات ترافیکی بروز می کند. اما در مسکن اجتماعی چون حداقل ۷۵ درصد از زمین به صورت فضای باز می باشد، امکان تأمین پارکینگ اختصاصی به اندازه کافی است. البته ضوابط شهرسازی مشخص کننده ضریب پارکینگ می باشد. یکی از عوامل مهم مرتبط با ضریب پارکینگ، شاخص ضریب مالکیت خودروهای شخصی در خانوارها می باشد.

در ایران معمولاً ضریب مالکیت اتومبیل بین ۳۰ تا ۴۰ درصد است. در تعاونی مسکن امید دژبان که در منطقه ۲۲ طرح آماده سازی زمین دارند، ضریب مالکیت اتومبیل خانوارها ۲۲ درصد می باشد.
البته بهبود شرایط اقتصادی جامعه در آینده و ترافیک مهمانان هم در این مورد دخیل است. پارکینگ ها به سه دسته مهم تقسیم می شوند:
۱- پارکینگ محافظت شده که معمولاً در زیرزمین یا پیلوتی ساختمان های مسکونی مستقر می باشد در این نوع پارکینگ حداقل مساحت لازم ناخالص ۲۵ مترمربع است. هزینه این نوع پارکینگ معمولاً نصف هزینه ساختمان مسکونی پیش بینی می شود.
۲- پارکینگ محافظت شده در محوطه- این نوع پارکینگ معمولاً از سقفهای سبک برای محافظت خودرو استفاده می شود.
۳- پارکینگ روباز در محوطه- این نوع پارکینگ ارزان ترین و اقتصادی ترین نوع بوده، که ضمناً قابل استفاده در موارد دیگر نیز می باشد.

مساحت ناخالص موارد ردیف ۲ و ۳ حداقل ۵/۱۷ متر مربع برای هر یک دستگاه خودرو می باشد.
البته در شرایط آب و هوای تهران که معمولاً دو ماه یخبندان و سه ماه گرمای فوق العاده وجود دارد پارکینگ روباز در محوطه معمولاً طرفدار چندانی نخواهد داشت.
به علت مساحت زیاد پارکینگ ها که ممکن است تا ۲۰ درصد از سطح سایت را دربربگیرد، ضریب پارکینگ و چگونگی تأمین آن در سایت مسکونی (محافظت شده کامل، مسقف و یا روباز) در نمونه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد.

یکی دیگر از شاخص ها که در حد مقررات ملی در مورد پارکینگ های مسکن جمعی (Clustered Housing) مطـرح می شود، مسئله فاصله حداکثر پارکینگ تا ابتدای ورودی دورترین بلوک ساختمانی می باشد. چون در ایـن نوع مسـکن، پارکـینگ ها مـی تواند به صـورت مجتمع و در ساختمانی جدا از بلوک های مسکونی (معمولا ً زیر زمین) طرح شود. در این مورد فاصله حداکثر محل پارکینگ تا ورودی بلوک ساختمـان مسـکونی مطرح می شود. مثلاً در مجموعه اکباتان علاوه بر پارکینگ های محوطه، پارکینگ های زیرزمینی در زیر محوطه تجاری ساخته شده است، فاصله این پارکینگ ها تا دورترین بلوک مسکونی باید تابع ضوابطی باشد. در آلمان مقررات شهرسازی، این فاصله را حداکثر ۸۰ متر تعیین کرده است، در انگلیس این ضابطه تا ۲۰۰ متر نیز می رسد. در طراحی بعضی از بلوک های مسکونی امکان دارد دسترسی مستقیم سواره به بلوک پیش بینی نشده باشد، بنابراین این شاخص اهمیت پیدا می کند. در مورد طرح آماده سازی فعلی با توجه به وضعیت فرهنگی و ساخت و ساز شهری موجود این فاصله حداکثر ۱۲۰ متر توصیه می شود.

کنترل مشرفیت در واحدهای مسکونی:
بحث اشرافیت در واحدهای مسکونی از اهمیت خاصی برخوردار است و به نظر می رسد کمتر به صورت عملی روی آن بررسی به عمل آمده باشد. در گذشته یکی از مقیدات طرح واحدهای مسکونی توحه به مشرف نبودن واحدهای مسکونی نسبت به هم بوده است.
امروزه با توجه به اخداث مجتمع های چند واحدی، بسیاری از فضاها و عملکردهای مربوط به آن تغییر شکل داده و به فرم جدید مطرح می شوند. به عنوان مثال حیاط به عنوان فضای سبز خصوصی تبدیل به فضای عمومی و مشاع شده است.

علاقه و نیاز به فضای سبز و فضای باز در همجواری واحد مسکونی را نمی توان نادیده گرفت. از طرفی احداث بالکن های باریک در جلوی اطاق ها نمی تواند جوابگوی این نیاز باشد. به طور طبیعی افراد علاقه مند هستند که لحظاتی را در کنار آپارتمان خود در همان وضعیت راحت و بدون تغییری که در واحد خود به سر می برند در فضای باز حضور یابند و مخصوصاً اگر فضای سبز هم در آن طراحی شود بسیار مطلوب تر می باشد.
ابعاد ایـن فضا باید به گونه ای باشد که امکان تجمع افراد خانواده و نشستن و صرف غذا، بازی بچه ها، خوابیندن و استراحت آن میسر باشد و واقعاً احساس فضای باز و به تعبیر حیاط وجود داشته باشد.
البته محصور بودن فضای باز در طبقات برای جلوگیری از مشرفیت ساختمانها نسبت به هم و ایجاد حریم امن و خصوصی در فضای باز ضروری است ولیکن توجه به ابعاد و تناسب دیوارهای محوطه فضای باز نیز دارای اهمیت است.

سازمان خانه:
زیر تقسیمات خانه: از خانه مسکونی یک اتاقی گرفته تا کاخ
فعالیتهایی که در یک خانه تک اتاقه انجام می گیرد درخانه های بزرگتر به صورت تصاعدی تقسیم می گردد، به طوری که هر فعالتی مطابق با ویژگی های آن اتاقی با شکل و موقعیت مناسب ساخته می شود. خطوط زیر تقسیمات، همچنین ، رابطه فضایی میان تتک تک اتاق ها را مشخص می سازد، به طور دیاگرام نشان داده شده را به یک ابزار مفید در برنامه ریزی مربوط به ساخت هر نوع خانه تبدیل نموده است.

عملکرد و تجهیزات مسکن:
عملکردهایی که فضاهای مسکن دارند پاسخگوی نیازهای ساکنین آن است و مسکن باید بتواند این نیازها را به طریقی مطلوب برآورده سازد. در انجام دادن مؤثر این عملکردها، نه تنها مساحت فضاها و نوع تجهیزات، بلکه نحوه قرارگیری فضاهای تشکیل دهنده مسکن و شرایط پیرامون آن نیز نقش مهمی دارند.
باید توجه کرد که نحوه قرارگیری، نوع و ابعاد سطوح فضاهای مسکونی باید بر حسب نوع عملکردی باشد که این فضاها در قالب مسکن دارند و نمی توان به خاطر ملاحظات مالی از تأمین نیازهای اولیه در فضای مسکونی صرفنظر نمود.
قسمت های تشکیل دهنده مسکن خانوار سنتی ایرانی با توجه به مطالعات انجام شده در نیازها و رفتارهای سکونتی شامل اجزای زیر است:
۱- عرصه مشترک
۲- عرصه والدین
۳- عرصه فرزندان
۴- عرصه خویشاوندان- فرد یا افراد همراه با خانوار
۵- عرصه مهمان
۶- فضاهای مراقبت های وسایل و تجهیزات خانواده

عرصه مشترک:
عملکرد رسیدگی پدر و مادر به تربیت فرزندان، غذا خوردن، استراحت و آرامش یافتن، پرداختن به سرگرمی ها و کارهای مختلف، معاشرت با دیگران و ; می توان استدلال کرد که به علت کمبود جا، اهل خانه همه کارهای خود را جمع انجام می دهند، اما مطالعات موجود نشان می دهد که در موارد متعددی که افراد خانه فضای دیگری نیز برای کارهای شخصی خود داشتند، از فضای جمعی خانه استفاده می کردند، بنابراین ریـ‌شه این رفتـارها را باید در سـنت های زیسـت این گروه که فردگرایی را محدود می سازد، جستجو کرد.

این «فضای زندگی» عنصر اصلی مسکن خانوار سنتی و به ویژه خانوار کم درآمد شهری است.
تجهیزات این فضا عبارتند از:
– فرش (زیرانداز)
– تلویزیون- رادیو
– محلی برای قرار دادن تلویزیون (میز، گنجه و 😉
– گنجه ظروف
– وسیله ای برای تکیه دادن هنگام شستن و مانند آن
– (گلدان گل)
– وسیله گرمایش و سرمایش
– (ایوان یا حیاط که در فصولی خاص به عرصه مشترک با تعریف های داده شده تبدیل می گردد).

عرصه والدین:
عملکرد: زن و شوهر باید عرصه ای خصوصی برای خواب خود داشته باشند، جز آن در طول روز نیز باید ترتیب و تعداد فضاهای خانهطوری سامان داده شود که امکان صحبت خصوصی آنها را فراهم سازد. اگرچه وجود یک فضای خاص و ثابت طبق مطالعات انجام شده در رفتارهای سکونت خانوارهای کم درآمد شهری، ضروری نیست اما باید امکان صحبت و برخورد خصوصی پدر و مادر فراهم باشد و نیز هر یک از زن و شوهر امکان استراحت و تنهایی را در مواقع خستگی و غیره در طول روز را داشته باشند.

تجهیزات:
– فرش (زیرانداز)
– رختخواب (۲۰۰ ۹۰/۰)
– گنجه لباس
– دسترسی مناسب به فضای خدماتی (دوش، مستراح، دستشویی و 😉
– وسیله گرمایش و سرمایش

عرصه فرزندان
عملکرد: عرصه خواب فرزندانباید بر حسب سن و جنسیت جدا گردد. یعنی کودکان بیش از چهار سال باید جدا از والدین خود باشند و دختران و پسران بیش از ۷ سال باید جدا از هم بخوابند. پسر بزرگ خانه (یا دختر بزرگ اگر در خانه مانده باشد) باید عرصه خواب و استراحت فردی را در صورت فراهم بودن امکانات بیابد.
مطالعه دروس و سرگرمی ها و کارهای فردی فرزندان، غالباً در فضاهای جمعی انجام می شود و فضای خاص بدان اختصاص داده نمی شود، بازی کودکان در برخی خانواده ها در خانه است اما در بسیاری از خانواده ها، بازی بچه ها با بچه های دیگر در خارج از خانه است و بازی های جمعی است.
از این رو پیش بینی فضاهای بازی جمعی با رعایت نکته مربوطه در خارج از خانه جزء مجموعه مسکونی است (این مسئله در بخش مربوط به خود، بررسی می شود).
تجهیزات:
– فرش (زیرانداز)
– رختخواب هر نفر (۲۰۰ ۹۰/۰)
– گنجه لباس و وسایل
– (میز تحریر بچه)
– وسیله گرمایش و سرمایش

عرصه خویشاوند- فرد یا افراد همراه خانواده:
خانوارهای ایرانی به ویژه خانوارهای کم درآمد در موارد متعددی نیمه گسترده است. فرد همراه خانوار در بسیاری موارد مسن و یا شخص جوانی است که کار می کند. وی باید بتواند عرصه خصوصی برای خواب و استراحت خود داشته باشد. اگر فرد همراه خانوار چند نفر باشد عرصه خاص خود را مجزا از خانواده داشته باشد.

تجهیزات:
– فرش (زیرانداز)
– رختخواب هر نفر(۲۰۰ ۹۰/۰)
– گنجه لباس و وسایل
– (میز تحریر بچه)
– وسیله گرمایش و سرمایش

عرصه مهمان:
عملکرد: پذیرایی از مهمان سنتی دیرینه است که ریشه در فرهنگ و عادات مردم دارد. به ویژه در خانوارهای کم درآمد که ارتباط با خویشاوندان و دوستان از ابعاد گسترده ای برخوردار است. اغلب خانوارهای کم درآمد حتی در شرایطی که فضا برای زندگی خود خانواده تنگ است و از این بابت در تنگنا هستند، مهمترین کمبود فضایی خود را کمبود فضای مهمانخانه می دانند. بنابراین، وجود فضایی که از آن محدودتر باشد و بتواند تمیز بماند، در صورت فراهم بودن امکانات اولیه یک نیاز محسوب می شود.
عرص مهمانان تا حد امکان باید از حریم زندگی خصوصی خانواده جدا بماند.

تجهیزات:
– فرش (زیرانداز)
– پشتی
– (گنجه ظروف)
– (گلدان گل)
– (میز)
– (مبلمان)

فضاهای خدماتی و نگهداری وسایل و تجهیزات خانواده
۱- آشپزخانه
عملکرد:
– طبخ و آماده کردن و نگهداری غذا
– شستن ظروف و وسایل غذا خوردن
– نگهداری و مرتب کردن وسایل طبخ غذا و مواد غذایی
– دفع زباله

تجهیزات:
– میز کار
– اجاق خوراک پزی
– ظرفشویی
– یخچال
– فضای نگهداری وسایل و مواد
– هواکش

۲- فضاهای بهداشتی
عملکرد:
حفظ بهداشت و مراقبت از جسم شامل شستشوی بدن، شستشوی دست و صورت، مستراح رفتن، نگهداری از وسایل مربوطه.
بررسی رفتارهای سکونتی خانوارهای کم درآمد نشان می دهد که شستشوی بدن امری روزمره نیست، ولی با توجه به اهمیت شستشوی بدن در مجموعه مسکن امری ضروری است. البته با توجه به شرایط اقتصادی، امکان شستشو باید در فضایی با حداقل ابعاد لازم باشد و حمام به شیوه سنتی آن می تواند در فضای خارج از مسکن صورت گیرد.

تجهیزات:
– دوش
– دستشویی و مستراح (تعداد بسته به ابعاد خانوار)
– فضای نگهداری وسایل (حوله و ملحفه آن، دارو و وسایل کمک های اولیه، وسایل و لوازم دستشویی و مستراح، لباس و ملحفه کثیف)

۳- حفظ و نگهداری البسه و پوششها (لباس، ملحفه و 😉
عملکرد:
– هوا دادن، پاک کردن، شستن، خشک کردن، اتو کردن، در گنجه گذاشتن و چیدن و مرتب کردن.
تجهیزات:
– طشت و وسایل شستشوی رخت و لباس و ملحفه
– فضای نگهداری وسایل در ارتباط با ظرفیت خانواده

۴- نگهداری وسایل اضافی
خانواده ایرانی، هرچند کم درآمد، همیشه به قدری وسیله دارد که نگهداری آنها احتیاج به فضای مشخصی پیدا می کند. مثلاً تغییرات آب و هوا در فصول مختلف باعث می شود که پوشاک و وسایل خواب متعددی برای فصول مختلف مورد نیاز خانواده باشد که طبعاً نگهداری وسایل و پوشاک غیرضروری در فصول دیگر احتیاج به فضای خاص خواهد داشت. یا رفت و آمد مهمان به منزل باعث می شود که وسایل متعددی علاوه بر لوازم مورد استفاده معمول در خانه فراهم گردد که نگاهداری از آنها در زمان های دیگر نیاز به فضا دارد.
نگهداری این وسایل بسته به نحوه اجرای مسکن می تواند متفاوت باشد. می توان فضای نگهداری آن را به تجهیزات جمعی و فضاهای دیگر به طور کامل یا بخشی متصل کرد و یا جدا ساخت.
عملکرد
نگهداری وسایل خانواده – لباس و پوشاک غیر ضروری فصلی- رختخواب- «خرت و پرت»- وسایل و لوزام مختلف.
تجهیزات:
– گنجه یا فضای نگهداری بسته به ابعاد خانواده
– فضاهای ورودی و خروجی
عملکرد
فضای ورودی خانه، فضای مکث و توقفی است که شخص را برای ورود به آن یا خروج از آن آماده کند. در ضمن فضای واسطه بین عرصه عمومی بیرون و عرصه خصوصی درون خانه است. از این رو باید حریمی برای فضاهای داخلی ایجاد کند و آنها را در معرض دید افراد بیگانه خارج سازد.
در خانوارهای کم درآمد، فضای جلوی در ورودی در بسیاری موارد محل جمع شدن و صحبت های دوستانه (به ویژه زنان) است و خواه ویژگی های فضایی چنین عملکردی را داشته باشد یا نه، عملاً از آن استفاده می شود. فضاهای مربوط به انجام وظایف خانه داری و فضاهای مراقبتهای بهداشتی.
۱- آشپزخانه
طبخ و آماده کردن غذا، تمیز کردن و نگهداری وسایل پخت وسایل غذا و مواد غذایی نیاز به تجهیزات خاص و فضای ویژه ای دارد که انجام راحت امور آشپزی را میسر سازد. زمانی که وسایل آشپزی هر یک در گوشه ای از خانه باشد و فضای مشخصی همه آنها را دربر نگیرد. برای انجام یک کار ساده آشپزی باید نیروی زیادی را صرف تردد در خانه کرد. ضمن آنکه بوی غذا و دود در عرصه های مربوط به زندگی پراکنده می شود و آسایش ساکنین را مختل می سازد.
تجارب موجود نشان می دهد که اولین فضایی که یک خانوار کم درآمد در صورت امکان از فضای سکونت خود جدا می کند، آشپزخانه است. بنابراین وجود فضای محصوری که بتوان وسایل آشپزی را در آن قرارداد، یک ضرورت است. البته با توجه به اینکه اغلب خانوارهای کم درآمد بخشی از فعالیتهای مربوط به آماده کردن غذا را خارج از فضای آشپزخانه –خواه به تنهایی در اتاق و خواه با همسایگان- انجام می دهند. در الگوهای رفتاری خانوارهای کم درآمد آشپزخانه غالباً فقط محل آشپزی است و استفاده غذا خوردن ندارد و استفاده های دیگر مانند شستن لباس و نیز از آن کم است. از این رو فضـای آشـپزخـانه می تواند از حداقل ابعاد لازم برخوردار باشد.
۲- فضاهای مراقبتهای بهداشتی
فضای شستشوی بدن (فضای دوش) باید در مجاورت خود فضایی برای درآوردن و پوشیدن لباس و نگهداری لباسهای کثیف داشته باشد.
مستراح و دستشویی برای خانوار ۴ نفره اگر در فضای واحدی پیش بینی می شود، باید بین دو قسمت، تیغه یا جدا کننده ای قرار دارد ولی بهتر است که به دلایل بهداشتی و نیز سهولت استفاده از آن جدا باشد. از خانوار ۷ نفره به بالا باید مستراح و دستشویی دو برابر باشد. فضاهای مربوط به دیگر وظایف خانه داری.
فضای شستشوی لباس: برای شستشوی لباس از حمام (فضای دوش) می توان استفاده کرد. خشک کردن لباس ها در صورت وجود حیاط، در حیاط و در غیر این صورت در فضای پیش بینی شده (در بالکن، در پشت بام 😉 انجام می گیرد.
فضای نگهداری از وسایل: نگاهداری از وسایل و تجهیزات خانه بسته به مورد می تواند در داخل یا خارج واحد مسکونی پیش بینی شود.
وسایل خواب افراد خانواده در فضای خاصی مجاور فضاهای خواب نگاهداری می شود. وسایل روزمره مورد استفاده اهل خانه (پوشاک و 😉 در مجاورت فضاهای سکونت قرار می گیرد. نگاهداری از مواد و وسایل مربـوط به آشـپزی و امـور خـانه داری (ظروف، مواد غذایی، وسایل نظافت، سطل های سربسته زباله و 😉 در آشپزخانه پیش بینی می شود.
کفش و لباسها و وسایلی که در داخل خانه مورد استفاده نیست و هنگام خروج از منزل به آنها نیاز هست، در فضای مجاور پیش بینی می شود. وسایلی که استفاده از آنها کم و یا فصلی است و نیز مواد غذایی که استفاده سالیانه دارند، در انبار نگهداری می شود. این فضا را می توان در مجموعه های مسکونی، در خارج از فضای مسکونی (در زیرزمین ها) پیش بینی شده کرد.
دوچرخه، موتور سیکلت و اتومبیل همواره در خارج از فضا نگهداری می شوند.
شبکه دسترسی:
در آغاز هر طرح شهرسازی، همزمان با تفکر و بررسی در مورد طرح بناها و بافت معماری آن، لازم است این سؤال مطرح گردد که چه نوع سیستمی برای موقعیت آن منطقه مناسب خواهد بود، زیرا سیستم شبکه دسترسی و نوع معماری بناها متقابلاً بر هم تأثیر می گذارند. به همین دلیل بررسی همزمان در هر دو مورد ضروری است. برای طراحی یک شبکه متناسب با وضعیت و موقعیت محدوده طرح باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
وسعت منطقه، بافت طراحی شده، موقعیت منطقه نسبت به مناطق مجاور خود، موقعیت منطقه نسبت به شبکه ارتباطی غیرمحلی، توپوگرافی منطقه، حجم ترافیک مورد انتظار و دسترسی به خطوط اتوبوسرانی شهری، همچنین در طراحی جزئیات شبکه دسترسی، باید از یک طرف مقرون به صرفه بودن طرح را مورد بررسی قرار داد و از طرف دیگر نباید فراموش نمود که سطوح شبکه دسترسی و حجم بناها با هم فضاهای بارز به وجود می آورند که در کیفیت محدوده مسکونی و کلاً سیمای یک شهر بسیار مؤثرند. بنابراین می باید سطوح دسترسی، جذاب، دلپذیر و متنوع طراحی شوند.
نتیجه گیری:
ذکر این نکته ضروری است که به طور کلی شاخص های مطرح شده در مطالب گذشته نباید برای هر طرح جداگانه تعیین گردد بلکه این وظیفه نهادهای ذیربط (ادارات مسکن و شهرسازی و شهرداری ها) است. تا مقررات این نوع مسکن در حد ملی تعیین کند و اجرای آن را الزامی نمایند. چون مسکن اجتماعی تاکنون در ایران رواج نداشته است، بنابراین هیچگاه مقررات ملی برای آن وضع نشده، امید است با ارائه مطالعاتی از این دست و بررسی نمونه های مختلف، مقررات خاص با توجه به وضعیت خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سطح ایران وضع گردد و به اجرا درآید.

«محله»
محله مکانی است که خانواده ها در آن سکنی می گزینند، ریشه می دوانند و با آن و در آن زندگی می کنند، با تک تک فضاهای آن انس داشته و هر گوشه ای از آن برایشان معنا و مفهومی خاص دارد. در محله، اهالی احساس آرامش و امنیت می کنند. تک تک فضاها برای ساکنین آن آشناست و هر یک بار خاطراتی را بر دوش دارند، خاطراتی که توسط یک یک اهالی در جای جای آن شکل گرفته است.

محله مکانی است که در عین واحد بودن، هر گوشه آن عطر و بویی و جلوه ای خاص گرفته و برای آنها کار می کند.
ساکنین محله فضای آن را متعلق یه خود می دانند، به آن دلبستگی دارند، پس برای حفظ و اعتلای آن تلاش می کنند. در محله خانواده ها با هم آشنا هستند و شاید با اندکی اغراق بتوان گفت که همه، اعضای یک خـانواده بزرگ هسـتند. مـحله مکانی است زنده که حیات را در شریان ها و قلب تپنده آن می توان لمس کرد. کوچه و خیابان های آن، محل عبور مردمی است که وقتی یکدیگر را می بینند، بیگانه از کنار هم رد نمی شوند. خیابان های آن فقط محل عبور سریع اتومبیلها نیست که فارغ از هم به دنبال این باشند که راه خود را باز کنند تا هر چه سریع تر به مقصد برسند. اهالی می توانند به دور از غوغای ترافیک شهری در معابر محله قدم بزنند، مکث کننده، عبور کننده و خود را به محل های مورد نظرشان برسانند. محله مکانی است با سیمایی خوانا به طوری که هر وارد شونده ای را می تواند متوجه کند که راه را درست آمده است.

امنیت از مشخصه های بارز آن است و خلافکاران در آن جایی برای تاخت و تاز نمی یابند در محله حریم ها حفظ می شوند. ساختمان ها به داخل یکدیگر سرک نمی کشند بلکه به ساختمان های همسایه احترام می گذارند، به جلوه گری نمی پردازند و خود را با آنها هماهنگ می کنند. در محله هر فرد پاتوق خود را به راحتی می تواند پیدا کند. بچه ها درون کوچه ها، جوان ها در تقاطع ها، زمین های ورزشی، کتابخانه، بزرگترها در مساجد، باغها و درون فروشگاه ها و مغازه ها و کهنسالان درفضاهای باز و دنج، نقطه اوج فعالیت و حیات محله، قلب آن است جایی که هر کس هر آنچه را که بخواهد می تواند در آن پیدا کند. در هر نقطه از آن فعالیتی در جریان است. عده ای از مغازه ها خرید می کنند. عده ای به تماشای ویترین ها می ایستند. چند تایی دور هم نشسته و صحبت می کنند و چای می نوشند. بچه ها نیز فارغ از آنچه در اطرافشان می گذرد در فضایی امن، در انتظار آمدن بزرگترهایشان مشغول بازی هستند. در اینجا از هیاهوی اتومبیل ها خبری نیست و فضا به طور کامل در اختیار مردم و برای مردم است.

در محله فضاهای باز و ساختمان های با هم گره خورده و ترکیب شده اند. خانه ها در آن با هم بیگانه نیستند در عین حال که استقلال خود را حفظ کرده اند با یکدیگر ارتباط دارند. و این شریان ها هستند که خانه ها و اهالی آنها را به هم می دهند. محلات سر در آغوش هم دارند و عامل جداکننده ای بین آنها وجود ندارد و فقط تصور ذهنی اهالی است که می تواند مرزی بر آنها بگذارد. در عین حال فضای هر محله برای اهالی فضایی اختصاصی تلقی می شود به طوری که وقتی از بیرون وارد آن می شوند آن را آشنا و خـودی مـی یابند و در آن آرامش پیدا می کنند، گویا که به خانه خود رسیده باشند. در محله فاصله ها کوتاه به نظر می رسد و هر کسی به راحتی می تواند خود را به مقصد برساند.

در محله فضاهای باز و شخصیت و هویت خود را باز می یابند و ابعاد فضا به شهروند اجازه می دهد که بتواند همسایگانش را درون فضا ببیند و آنها را بشناسد.
مسیرها تصویری پایدار در ذهن عابرین ایجاد کرده و در عین حال که زمینه ارتباط هم محله ای را فراهم می کند، با انحنا و تغییر مسیرهای خود هر لحظه منظره ای جدیدی را به ناظر عرضه می کند. معابر در سطح محله به یکدیگر رسیده و گره های مشخصی را ایجاد می کنند که بارزترین آنها مـرکز محـله می باشد که به عنوان هسته مرکزی فعال به راحتی می تواند در اذهان تصویری مشخص از خود باقی بگذارد.

اهداف کیفی محله:
برای اینکه بتوان سیمای بیان شده از یک محله مطلوب را عینیت بخشید به نظر می رسد در ابتدا باید بر اساس تصورات ارائه شده و اصولی مشخص شود. این اصول بر حسب اهمیت و میزان تأثیر هر یک از آنـها در ایـجاد یک محله مطلوب تحت عنوان اهداف کیفی و اولویت بندی شده که به شرح زیر ارائه می شود.

ایجاد آرامش:
ایجاد محیطی آرام و بدور از غوغا و هیاهو از طریق تقویت حرکت پیاده و محدود نمودن حرکت سواره، ایجاد سلسله مراتب دسترسی و عملکردی.
ایجاد فضایی امن برای خانوارها از طریق تفکیک قلمروها از عمومی تا خصوصی، ایجاد حریم، توجه و محدودیت در شکل گیری فضاهای عمومی و خصوصی تأمین سلامتی اهالی به وسیله جداسازی حرکت پیاده از سواره، قطع ارتباط مستقیم مجموعه های مسکونی و معابر سواره به وسیله فضای واسط.

تأمین آسایش:
پاسخگویی به نیازهای روزانه اهالی از طریق ایجاد عملکردهای مورد نیاز در محله.
– امکان دسترسی به قسمتهای مختلف شهر از طریق ارتباط خیابان جمع کننده محلی و خیابان های اصلی شهری.
– هماهنگی با اقلیم و توجه به مشخصه های آب و هوایی و توپوگرافی منطقه در طراحی فضاهای شهری، خیابانها و قطعات مسکونی.

ایجاد حس مکان:
– ایجاد حس هویت محله ای با به کارگیری عوامل هویت دهنده
– ایجاد زمینه مأنوس شدن سکنه جدید از طریق بالا بردن خوانایی سیمای آن
– استفاده از عوامل وحدت بخش برای تثبیت محله به عنوان یک مجموعه
– تأمین فضاهای مناسب جهت برگزاری اجتماعات و ایجاد نزدیکی و پیوند بین اهالی در غالب فضاهای باز محله ای.
– طراحی برای مردم جهت به چشم آمدن و دیده شدن مردم در فضا از طریق رعایت مقیاس انسانی.
– قابلیت انعطاف بافت محله در مقابل تغییرات آینده (ایجاد امکان شکل گیری و رشد تدریجی).
– ایجاد مجموعه ای باز و قابل دسترسی و دراای پیوند با مجموعه های مجاور
– ایجاد مجموعه های فعال با عملکردهای مطلوب در خدمت عملکرد مسکونی
– در ارتباط قرار دادن فضاهایی که به لحاظ نوع عملکرد می توانند با یکدیگر کار کنند مانند آموزشی و ورزشی، تفریحی و ورزشی، مذهبی و فرهنگی و ; در مقیاس محلی.

دلچسب و خودمانی بودن فضاها
– ایجاد فضاهایی خودمانی متکی بر سنت و فرهنگ خودی
– فضاسازی های مناسب و استقرار عناصر خاص جهت انتقال و القاء ارزش های فرهنگی خودی به صورت مستمر به مردم
– توجه به اصول محلی در طراحی مجموعه محلی

آمیختگی با رنگ و بوی مذهبی
– تقویت نقش مذهبی در ایجاد خوانایی و وحدت و هویت در محله
– توجه به اعتقادات مذهبی در شکل گیری محله در جهت گیری واحدهای مسکونی (در تطابق با اقلیم)، حفظ حریم ها از طریق تفکیک قلمروها، توجه به مسئله اشراف و ارائه راه حل های منطقی و فنی.
– توجه به برون و درون و ایجاد فضاهای واسطه برای ایجاد ارتباط مناسب میان خانواده ها و فضاهای محله ای.
ایجاد هویت

– دادن هویت معنی دار و متناسب با فرهنگ به سیمای محله به نحوی که محله شخصیتی مشخص و مخصوص به خود را دارا شود.
– ایجاد مراکز فعال با هویت خاص، ایجاد نشانه های بارز و گویا، تقویت عناصر طبیعی و موجود، ایجاد فضاهای باز تعریف شده و ساختمان های دارای تشخص و ایجاد خصوصیات هماهنگ کننده و پیوند دهنده اجزای محلی.

ایجاد وحدت
– ایجاد وحدت شکلی و یکپارچگی و انسجام دریافت و ساختار کلی محله
– ایجاد هماهنگی میان اجزاء با رعایت تناسب
– ایجاد ارتباط لازم و مناسب میان اجزاء محله و کل محله (ارتباط میان مردم، اندازه، جنس، رنگ، کاربرد و محتوا و 😉
– ایجاد سیستم نظم دهنده که همبستگی معقول میان اجزاء آن وجود داشته باشد.
– استفاده از الگوی مرکزیت مکانی و یا خطی

تنوع
– استفاده از احجام اشکال و دانه بندی های متفاوت در رنگ، مصالح، جزئیات نما، کف سازی، بازشوها، قطعات، دسترسی ها و فضاهای شهری، به گونه ای که تضاد به اغتشاش به وجود نیاورند.
– ایجاد فضاهای باز و بسته، محصور و باز، پر و خالی، تاریک و روشن، تغییر در عرض معابر، ایجاد پیچ و خم در معابر.

خوانایی
– امکان شناسایی اجزاء محله و ایجاد ارتباط ذهنی میان آنها در قالبی منسجم
– ایجاد لبه های ورودی مشخص، عناصر نشانی، مظاهر برجسته برای شناخت و تمیز فضاهای مختلف شهری
– ایجاد پیوستگی فضایی در معابر و رعایت سلسله مراتب دسترسی برای خوانایی بیشتر

تأثیر تغییر ارزش ها و ضوابط بر بافت های جدید مسکونی:
امروز دسترسی به وسایل نقلیه و امکان سفرهای سریع سبب شده که مردم خود را در انتخاب مکان های خرید، تفریح، کار، آموزش و ;. آزاد بینند، حتی اگر برای رسیدن به مسیرهای طولانی را طی کنند. این امر سبب می شود که خصوصاً در شهرهای بزرگ وقت زیادی تلف شود مشکلات گوناگونی چون ترافیک، تأخیر زمانی و ; پیش بیاید. لذا بهتر است با پیش بینی این گونه مراکز در سطح محله ها (در حال امکان) و ایجاد جاذبه، اهالی را به استفاده ار امکانات محلی تشویق کرد.

توسعه ارتباطات و نفوذ وسایل ارتباط جمعی به داخل منازل، صرف وقت زیاد در رفت و آمد، بین محل کار و سکونت عدم وجود پیوندهای قومی و ; بین اهالی، دسترسی به امکاناتی چون پست تلفن، آتش نشانی، اورژانس و ; دیگر جایی برای احساس نیاز به برقراری ارتباط با همسایگان باقی نمی گذارد. در این رابطه و با توجه به نیازهای روحی و روانی انسان که ارتباطات اجتماعی را می طلبد، لازم است جاذبه هایی در محل ایجاد شود که اهالی برای استفاده از آنها گرد هم جمع شوند با هم برخورد کنند و ارتباط برقرار نمایند و همچنین با تمهیداتی نقش نظارتی برای اهالی قائل شد و آنها را در اداره امور محله شریک نمود.
امروز مردم بیشتر اوقات فراغت خود را در چهار دیواری خانه ها و آپارتمانهایشان می گذرانند وآرامش را در داخل آن می جویند و مایل نیستند که کسی این آرامش را بر هم بزند. ضمن اینکه کانون گرم خانواده محلی است که آرامش را به اعضای خسته از کار و فعالیت هدیه می دهد. اما با طراحی فضاهای دنج و آرام در سطح محله می توان قسمتی از این نیاز را در فضاهای باز محله ای تأمین کرد.

امروزه اتومبیل جزئی از زندگی مردم شده است تا حدی که بدون اغراق می توان گفت جای پاهای آنها را گرفته است به طوری که حتی کوتاه ترین فاصله ها را نیز با اتومبیل طی می کنند. با ایجاد مسیرهای پیاده متنوع کوتاه جهت رسیدن به مرکز محله و نقاط مختلف آن می توان اهالی را تشویق به پیاده روی نمود که این امر در سلامت جسمانی روحی و روانی آنها نیز مؤثر بوده و همچنین زمینه برخوردهای اجباری یا اختیاری را نیز فراهم می کند.

عدم امنیت پارک اتومبیل در فضاهای باز معابر حمل راحت اثاثیه و (خریدهای روزانه و هفتگی و 😉 به داخل واحد مسکونی انتقال راحت بچه های خواب آلوده پس از بازگشت از مهمانیها و یا تفریح به خانه شستشوی و نظافت اتومبیل و تعمیرات جزئی آن توسط اهالی خانه و ; عواملی هست که مردم را در جهت آوردن اتومبیل به داخل حیاط خانه حتی زیر اتاقشان توجیه می نماید. این موارد را نیز می توان با ایجاد آوردن اتومبیل تا نزدیک ترین فاصله به واحدهای مسکونی و ایجاد پارکینگ های اختصاصی امن در محدوده واحدهای مسکونی همسایگی حل نمود.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.