تحقیق در مورد حضرت داود (ع)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد حضرت داود (ع) دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد حضرت داود (ع)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد حضرت داود (ع)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد حضرت داود (ع) :

مقدمه:
بنی اسرائیل برهبری یوشع بن نون قدم در سرزمین فلسطین گذاشتند و در آنجا سکونت اختیار کردند، یوشع تا آخر عمرش را میان بنی اسرائیل گذرانید و بامور دینی و اجتماعی آنها قیام کردپس از وفات یوشع، قضات بنی اسرائیل امور آنها را اصلاح میکردند، و از زمان وفات موسی تا حدود سیصدو پنجاه و شش سال، بنی اسرائیل پادشاهی نداشتند و اصلاح امور، بدست قاضیها بود و پیمبران آن دورانهم راهنمای قضات و واسطه‌ میان آنها و خداوند بودند.
در این دوران بنی اسرائیل در معرض ح

ملات ملت‌های همسایه‌ خود از قبیل عمالقه ، مدیانی‌ها ، فلسطینیها و دیگران بودند، گاهی آنان و گاهی هم بنی اسرائیل در این جنگ ها غالب می شدند.
دراواسط قرن چهارم هجری پس از وفات موسی بود که بنی اسرائیل اقدام بجنگ با فلسطینیها نمودند و دراین جنگ تابوت عهد را که صندوقی بود جای اوراق تورات و ودایع نبوت همراه داشتند که باعث پیروزی آنها شود، ولی فلسطینیها غلبه کردند و بنی اسرائیل را شکست دادند.
بنی اسرائیل پس از آن روز که تابوت عهد را از دست دادند

بذلت و بدبختی افتادند و سالها در منتهای زبونی بسر بردند ولی ناگهان بخود آمدند واز زندگی ذالت بار خود احساس ناراحتی کردند بدین جهت نزد پیامبر زمان خود(صمویل) آمدند واظهار داشتند که پادشاهی برای ما معین کن تا ما در رکاب او با دشمنان خود وارد جنگ شویم و سیادت از دست رفته خود را بدست آوریم ، صمویل که از اخلاق و روحیات بنی اسرائیل آگاه بود و میدانست آنها مردمی سست و بی‌اراده و ناپایدارند به آنها گفت من می ترسم که وقت خداوند فرمان جنگ را بر شما بنویسد، شما سستی کنید و پشت بجنگ دهید و نافرمانی خداوند کنید و بالنتیجه گرفتار عذاب خدا شوید، گفتند: برای چه سس

تی کنیم با اینکه دشمنان، ما را از وطن و خانه و فرزندانمان جدا کرده‌اند و تمام دواعی جنگ در ما موجود است و بنابراین محال است که ما در جنگ اهمال کنیم.
صمویل گفت : خداوند متعال طالوت را پادشاه گردانید که تحت سرپرستی او به دشمنان خود بجنگید، طالوت جوانی زیبا و آراسته و از نواده‌های بنیامین فرزند یعقوب بود و در تمام بنی اسرائیل جوانی مانند او یافت نمی شد و لی از نظر مادی تهیدست بود و ثروتی نداشت.
بنی اسرائیل تهدستی و فقر اورا عیبی بزرگ شمردند و گفتند چگونه او بر ما پادشاه شود با اینکه ما از او شایسته تریم و بعلاوه او ثروتی ندارد و جوانی فقیر و نادرست است، صویل گفت: خداوند اورا ثروتی برگزیده و بر شما پادشاه قرار داده و از نظر علم و دانش و نیروی بدنی بر او فزونی عطا فرموده است و نشانه پادشاهی او اینست که تابوت عهد را بشما برگرداند.

او روزیکه فلسطینیها تابوت عهد را از بنی اسرائیل گرفتند تا روزی که بدست طالوت با مقدماتی میان بنی اسرائیل برگشت بیست سال و هفت ماه طول کشید.
طالوت با آوردن تابوت عهد پادشاهی تخود را ثابت کرد و بنی اسرائیل به رهبری او به سوی فلسطینیها حرکت کردند هنگام حرکت طالوت به انها گفت : خداوند شما را آزمایش می کند به آب نهری که به زودی به آن میرسیم کسانیکه از آن آب بیاشامند از من نیستند و کسانیکه از آشامیدن آ ب آن نهر خودداری کنند از پیروان من خواهند بود.

د رآن بیابان تشنگی و عطشی شدید بر بنی اسرائیل غلبه کرد و چون به آن نهر رسیدند بیشتر آنها نتوانستند خودداری کنند و از آن نوشیدند و لی تعداد کمی از آنان بر نفس خویش مسلط شدند و لب به آن آب نزدند و اطاعت خدا را بر هوای نفس ترجیح دادند.
طالوت و آن چند نفر از نهر گذشتند ولی چون شماره نفراتشان کم بود، با خود گفتند : ما را تاب مقاومت و جنگ جالوت و سپاهیانش نیست، جالوت مردی است شجاع و نیرومند و دارای سپاه مجهزی است ماکجا و آن گروه نیرومند کجا؟ ولی مومنین دیگر آنها را دلداری داده میگفتند: چه بسیار اتفاق افتاده که یک سپاه کوچک بر لشگری بزرگ به اذن خدا غلبه کرده و پیروز شده اند بنابراین کمی افراد دلیل بر شکست خوردن نیست.

پیروزی بنی اسرائیل بلدست داود:
در میان سپاه طالوت، کودکی نورسیده بود که داود نام داشت، او برای جنگ و میدان، با بنی اسرائیل نیامده بود، بلکه چون سه برادر بزرگ او در این سپاه بودند، پدرش او را همراه برادران فرستاده بود که پس از پایان جنگ خبر سلامتی برارادران را برای پدر ببرد.
دریکی از روزهای جنگ داود خردسال مشاهده کرد که از سپاه مخالف جالوت به میدان آمده و مبازر می‌طلبد، ولی از بنی‌اسرائیل هیچ کس جرئت جنگ و هماوردی او را پیدا نمی کند بدین جهت جالوت میان میدان فریاد می کشد وعظمت خود را بر بنی‌اسرائیل عرضه می دارد.

داود از یک نفر پرسید که اگرکسی جالوت را بکشد پاداش او چه خواهد بود؟ او در جواب گفت: پادشاه جائزه بزرگ به وی عطا می کند و دختر خود را نامزد او می گرداند و خاندانش سیادت و بزرگی پیدا می کند! داود که خود را در مقابل چنین پاداشهای بزرگی دید ، هوس جنگ بسرش افتاد، با اینکه پیش از آن روز هرگز چنین فکری به خاطرش نرسیده و تمرین نکرده بوددر آْن حال با شتاب خود را به شاه رسانید و اذن جنگ خواست شاه او را از ا ین عمل خطرناک بیم داد داود گفت من خود را قادر بر جنگ این مرد می بینم زیرا چندی پیش شیری به گله گوسفندان پدرم حمله کرد، من او کشتم خرسی هم با او همراه بود، خرس را هم از پای درآوردم.
ظالوت لباس جنگ بر او پوشانید واو را به میدان فرستاد داود ا زپوشیدن لباسهای سنگین جنگ احساس ناراحتی کرد آنها را در آورد و با لباس عادی قدم به میدان گذاشت و تنها چیزی که همراه داشت پنج قطعه سنگ که از بیابان انتخاب کرده و یک عصای کوچک شبانی بود چون مقابل جالوت رسید سنگی در فلاخن گذاشت و بنام خداوند بطرف جالوت رها کرد، سنگ با شدت تماتم ، بر پیشانی جالوت خورد و بلافاصله جالوت نقش زمین شد، داود شمشیر او را برداشت و سر از بدنش جدا کرد و نزد طالوت آورد سپاه جالوت پس از کشته شدن پادشاه خود تاب مقاومت نیاوردند و فرار کردند و طالوت هم از داود تقدیر کرد و وعده همسری دختر خود را به او داد.
ر فته رفته ، داود در پیشگاه طالوت مقامی ارجمند پیدا کرد، او دختر خود میکال را به داود دادو فرماندهی ارتش را به او محول نمود از طرفی هم رفاقت و دوستی محکمی بین داودو یوناثان پسر طالوت برقرار گردید، و در اجتماع هم روز به روز بر عظمت داود افزوده می شد.
توجه قلبی مردم به داود، کم کم قلب طالوت را بر او دگرگون ساخت و او را نسبت به داود بدبین نمود تا جائیکه در صدد نابود ساختن برآمد، یوناثان می کوشید که این افکار پلید را از پدر دور سازد و لی میسر نمی شد.

چند بار ، طالوت داود را به جنگهای خطرناک فرستاد تا شاید به دست دشمنان کشته شود ولی در تمام جنگها پیروزی با داود بود، بالاخره طالوت نقشه قتل او راکشید و داود پس از اطلاع از سوء نیت طالوت، شبانه فرار کرد و در مغاره کوهی مسکن نمود، برادران و سایر افراد فامیلش به او ملحق شدند و مردم فقیر و گرفتار هم به او پناه بردند، در آن هنگام داود با جمعیتش به یکی از کشورهای همسایه پناهنده شد تا ببیند چه پیش خواهد آمد.
طالوت از کار خود دست نکشید و دائما درصدد بود که وسیله‌ای بدست آورد و داود رابه قتل رساند، وقتی دانست که داود در نزد فلسطینی‌ها بسر میبرد، لشگر به جنگ فلسطینیها کشید ولی در این جنگ با شکست مواجه گشت سپاهش فرار کردند و خود و فرزندانش نیز به دست فلسطینیها کشته شدند.
در اثناء این حوادث، صمویل پیغمبر آن زمان وفات یافت و همان طوریکه او به داود خبر داده بود، سلطنت طالوت پس از قتل وی، منتقل به داود گردید.
داود در زمان سلطنت خود، جنگها کرد و کشورهائی را ضمیمه خاک بنی اسرائیل نمود و در تمام جنگ‌ها موفقیت و پیروزی با او بود.
معجزات داود:

گذشته از سلطنتی که خداوند به داود عطا فرموده بود نعمت های دیگری نیز به وی اعطا شد که در حقیقت نشانه پیامبری و نبوت او به شمار میرفت به طوریکه قرآن کریم آن را ذکر فرموده عبارت است از:
۱- اینکه کوهها با او تسبیح می گفتند، یعنی هنگامیکه داود به تسبیح و ذکر خدا مشغول می شد، قطعات سنگ با او هم صدا می شدند و صدای تسبیح آنها هم شنیده می شد.
۲- اینکه پرندگان هم مانندکوهها با داود تسبیح خدا می گفتند.
۳- اینکه خداوند آن را در دست او ما نند موم نرم قرار داد که بدون آتش و وسائل، آن را به هر صورتی که می خواست در می آورد و هر چه می خواست از آن می ساخت.
۴- اینکه خداوند

علم ساختن زره آهنی را به وی آموخت که از حلقه‌های کوچک آهن پیراهنی بسازد که درعین راحتی بدن را نیز از خطرهای حربه‌ی دشمن محفوظ دارد، پیش از آن روز مردم به جای زره قطعه های بزرگ آهن را به بدن خود می بستند واین قطعه آهن ها ، موجب ناراحتی‌هایی بر آنها می شد ولی با ساخته شدن زره ، به دست داود ، این مشکل حل گردید.
۵- اینکه خداوند پایه های سلطنت او را محکم نمود و او را بر تمام دشمنانش پیروزی بخشید به طوریکه داود در هیچ موردی باهیچ دشمنی نجنگید مگر اینکه غالب شد و هیچکس با او دشمنی نکرد مگر اینکه شکست خورد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.