مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول دارای ۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول :
معماری ایران اسلامی در دوره مغول
سرزمین کهن ایران که ریشه در تاریخ چند هزار ساله جهان دارد، هرچند بارها دستخوش تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و دورههایی را تحت حاکمیت آنان به سر برده، با این همه، با بهرهگیری از تمدن و فرهنگ ریشهدار و نیرومندش، نه تنها تجدید حیات کرده، بلکه اشغالگران را به کلی در تمدن و هنر خود مستهلک نموده و آنان را در شمار پیروان و مروجان علم، هنر و صنعت ایرانی درآورده است. پیش تاریخ فرهنگی ایران که نزدیک به هفت تا هشت هزار سال پیش از این در ساخت بتهای گلین سپیده زد، نشانهای عمومی وفراگیر از نخستین تلاش هنری آدمیان است. این منطقه که تنوع جغرافیایی فراوان و غنای اقلیمی خاصی دارد، در طول تاریخ با ابداعات هنری، علمی و صنعتی، به پیشرفت آدمی کمک وافری کرده و از دی
رباز سرچشمه بسیاری از عوامل تمدن و فرهنگ خاور نزدیک بوده است؛ چنان که رنه گروسه، مستشرق سرشناس غربی، در معرفی ایران آورده است :
سرزمین ایران چون دژی مستحکم یکی از باستانیترین تمدنهای جهان کهن، یعنی تمدنی را که از پنجاه سده ]گذشته[ به این سو، پیوسته تجدید شده و به طرز حیرتآوری ادامه یافته، در خود حفظ کرده و مشعلی را که در بامداد تاریخ بر فراز فلات ایران افروخته شده، همچنان شعلهور نگاه داشته است.
فرهنگ ایرانی از دیرباز دارای دو ویژگی ممتاز بوده که همواره این دو شاخصه رشد و گسترش آن را در پی آورده و در اعصار مختلف، به ویژه در عرصه هنر، حوزه نفوذ و تأثیر آن را از قملروی جغرافیاییاش فراتر برده است. این دو مشخصه تاریخی که به عواملی همچون محیط جغرافیایی و گذشته افتخار آمیز فرهنگی مربوط میشود، عبارتند از: تعامل ایرانیان از زمان باستان با افکار، آثار و هنرهای دیگران و دریافت و یادگیری و سپس ترکیب و تألیف دگرباره آنها و همچنین استعداد شگرف مردم ایران از حیث استقامت و ثبات در بقا و دوام تاریخ فرهنگ و هنر خود.
تجلیل خصوصیت نخست در تعاملی است که صنعتگران و هنرمندان ایرانی با آموزههای اسلام، پس از گرویدن ایرانیان به این دین مبین، داشتند و تمام تجربیات فنی، هنری و سنتهای باستانی خود را در خدمت آیین نو درآوردند و با درآمیختن با فرهنگهای دیگر ملل مسلمان جهان، پایههای هنر اسلامی را بنیاد نهادند، پروفسور پوپ در این باره در کتاب شاهکارهای هنر ایران آورده است:
هنگامی که اروپا در جهل و تاریکی به سر میبرد، فرهنگ و هنر اسلامی نیمی از جهان را منور ساخت و گرچه نواحی دیگر در این قسمت شرکت داشتند، لیکنه منبع اصلی و سرچشمه این نور ایران بود.
نمونه بارز استقامت و پایداری ایرانیان در حفظ، بقا و دوام اصالتهای فرهنگی و هنری را میتوان با مرور به تاریخ تهاجم وحشیانه مغولان به این سرزمین مشاهد کرد. حملات سبعانه و ویرانگر قبایل صحراگرد مغول که اشغال بخشی از خاک ایران را به همراه داشت، اهدافی همچون اقامه رسوم و ترویج اصول اداری مغولی و چینی را نیز دنبال میکرد. از این رو، اخلاف هولاکو که به نام ایلخانیان در ایران حکومت کردند، اجرای یاساوترویج چاو را در ایران آزمودند و پس از مأیوس شدن از اجرای آنها و موفق نشدن دربرانداختن و از بین بردن تمدن و فرهنگ حاکم بر این سرزمین، با وجود مراوده با پاپ و ارتباط با سلاطین مسیحی در اروپا، انجام آیین اسلام را پذیرفتند و رفته رفته مقهور تمدن و تربیت ایرانی و اسلامی شدند.
در دوره حاکمیت ایلخانیان و تیموریان بر ایران، هنر ایرانی در بسیاری از عرصهها، از جمله در فنون مربوط به معماری، تزیینات ساختمانی، نقاشی و تولید نسخ مصور درخشش فوقالعادهای یافت و از محدوده جغرافیایی خود فراتر رفت و به دیگر نقاط جهان آن روز و مکاتب هنری آن روزگار سرایت کرده و تأثیر عمیقی گذارد.
معماری ایران و آسیای مرکزی در دوره ایلخانیان تا عصر تیموری
در پاییز سال ۱۲۵۳م. خان بزرگ مغول، یعنی منگوقا آن (Mongke) که نوه چنگیز خان و حاکم بزرگ مغولان در چین بود، سپاهی بزرگ را به فرماندهی برادرش هلاکو، برای جنگ با اسماعیلیه در شمال ایران و خلیفه عباسیان در بغداد، روانه این مناطق کرد. هلاکو در سال ۱۲۵۸م. از راه ایران به سرعت وارد بغداد شد، و این شهر را به تصرف خود درآورد. او که همه شهرهای سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود کرده، و آن شهرهایی سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود کرده، و آن شهرهایی را که تسلیم نمیشدند غارت و ویران کرده بود، در بغداد به عنوان دست نشانده خان بزرگ، بر مسند حکومت ایران تکیه زد و به طور رسمی حکومت ایلخانیان را در ایران پایهگذاری کرد.
هلاکو و جانشینان او که زندگی به شیوه ایلیاتی و چادرنشینی را ترجیح میدادند و غالباً زمستانها در مناطق گرمتر بین النهرین، و تابستانها در دشتهای سرسبز شمال غربی ایران در چادرها سکونت داشتند، به امر معماری و ساختمان توجهی نداشتند؛ بنابراین آنچه از نیمه دوم شده سیزدهم میلادی، از معماری در این مناطق به یادگار مانده تعداد کمی ساختمان معمولی است.
ایلخانیان بر سرزمین وسیعی، که از کنارههای مدیترانه، تا سواحل اقیانوس هند و منطقه قفقاز امتداد مییافت و براساس نقشه جهانی امروز، مناطق غرب افغانستان، ایران، جنوب روسیه، شرق ترکیه و عراق را شامل میشود حکومت میکردند، ساختمانهایی با سبکهای معماری متفاوت از خود به جای گذاشتند که زمینلرزههای متعدد، تاخت و تازهای مکرر و اشغالگریهای پی در پی بیشتر آنها را از بین برده و تنها نمونههایی پراکنده و مخروبه در پایتختهای این سلسله یعنی: شهرهای مراغه، تبریز، بغداد و سلطانیه، به جا مانده که تعریف و توصیف کامل بیشتر آنها، از کتب تاریخی به دست ما رسیده است. البته ابنیهای که از دوره ایلخانیان در مرکز و غرب ایران باقی مانده، سبکهای معماری محلی آن عصر را نشان میدهد و نمایانگر نوع معماری در عصر ایلخانیانی است که، میراث دار مجموعهای از سبکها، مدلها، روشها و لوازم ساختمانی متنوعی بودند که پیش از آنان، در ایران توسعه یافته بود.
ساختمان مسجد جامع، که در ایران با نام مساجد چهار ایوانی مشهور بوده، سبکی قدیمی و شامل صحنی مستطیل شکل با چهار ایوان در چهار گوشه و اتاقی بزرگ و گنبددار و روبه قبله بود. (این اتاق معمولاً پشت ایوان قبله قرار داشت.) که این شیوه در آن عصر به شکل الگویی استاندارد و متداول، برای همه ساختمانها، اعم از ساختمانهای مذهبی، مانند: مدارس و خانقاهها و ساختمانهای غیر مذهبی مانند کاروانسراها، درآمد.
آرامگاههای این دوره به صورت مقبرههای برجی شکل، بناهای مربع شکل و یا قبهای شکل چند ضعلی بودند.
مشخصه این آرامگاهها به طور معمول، شامل: ایوان، گنبد، سکنج (محل اتصال چهار گوشه اتاق در بالای دیوارها به گنبد) و مناره بود که بیشتر به شکل مرکب و با کارکرد و شکلهای مشخص به کار میرفتند. در تمامی اتاقهای گنبددار مربع یا چند ضلعی، جایی که گنبد بر روی دیوار قرار میگرفت، نیاز به رابطی بود که بتواند سطحی بالایی اتاق مربعی یا چند ضلعی را برای قرار گرفتن گنبد آماده کند؛ بنابراین از سکنج که همان رابط و پلی است که گنبد را به سطح بالایی دیوارههای اتاق وصل میکند، استفاده میشد. پیش طاق دروازهای بلند و صوری بود که از یک قوس یا طاق تشکیل میشد که درون قابل مستطیل قرار داشت و نوعی ایوان تنگ محسوب میشد.
مناره، معمولاً به منزله یکی از تمهیدات لازم در طرح ساختمانهای مذهبی به کار میرفت و محل استقرار آن، در انتهای سر در ساختمان یا در دو طرف یک ایوان بوده است. در دوره ایلخانیان آجرهای پخته بسیار عالی، یکی از مواد اصلی و دایمی ساختمانسازی بود که در تزیینات ساختمانها نیز از آن استفاده میشد. روکشهای گچ – که در آن عصر از عناصر رایج در تزیین ساختمانها بود- در کنار آجرهای کاشی و سفالینههای تزیینی، در مجموع تزیینات نمای ساختمانها را تشکیل داده، نمایی جذاب تر و چشمگیر از ساختمان را به نمایش میگذاشتند.
در این دوره سبک سنتی ساختمانسازی توسعه یافت و بناهای منفرد و مجزا از هم به شکل گروهی و مجموعههای بزرگ، غالباً پیرامون مقبره یک شخصیت مشهور و مورد احترام مذهبی و یا حکومتی، ساخته میشدند. این مجتمعها که دارای پیشطاقهایی (Pishtaq) با تزئینات ماهرانه در سردر اصلی خود بودند، در آغاز به طور اتفاقی در کنار هم قرار میگرفتند ولی بعدها این شیوه به صورت سبکی جدید در معماری درآمد. در این دوره ابعاد و تناسب ساختمانها تغییر یافت؛ به طوری که سقف اتاقها بلندتر و قوسها و طاقهای قوسدار نوک تیزتر و منارهها باریکتر شدند. منارههای جدید متناسب و هماهنگ با سبک ساختمان ساخته میشدند. مثلاً سردر دروازههایی که از آن عصر به جا مانده، همواره با دو مناره بلند و رفیع دیده میشود.
آجر پخته، همچنان یکی از عناصر اصلی در ساختمانسازی با روشهای جدید و توسعه یافته به کار میرفت؛ ضمن اینکه تزیینات آجری، نمای ساختمان را جذاب و حیاتبخش میکرد. در ساختمانسازی این دوره، تزیینات و نما و رنگ اهمیت بیشتری پیدا کرد؛ که از آن جمله میتوان به اضافه شدن آجرهای لعابدار تزیینی در نمای خارجی، و نیز به روکشهای کاشی، سفالی، کندهکاری و رنگآمیزی دیوارها در تزیینان داخلی اشاره کرد. هرچند که مقرنسکاری، مانند آجر پخته از عناصر اصلی در امر ساختمانسازی و تزیینات نمای ساختمان محسوب نمیشود و مانند آن سابقه ندارد، اما در تزیین بعضی از ساختمانها به صورت برجسته و معلق بر روی طاقهای قوسی و دیوارها دیده میشود.
معماری در دوره ایلخانیان
یکی از نخستین اقدامات امرای ایلخانی پس از تصرف بغداد، بنای رصدخانهای در پایتخت تابستانیشان، یعنی شهر مراغه واقع در شمال غرب ایران بود. این رصدخانه روی تپهای واقع در ۵۰۰متری شمال شهر قرار داشت و ساخت آن در سال ۱۲۵۹م. آغاز شد. حفاریهایی که در این منطقه انجام شده، نشان دادهاند که این رصدخانه دارای شانزده بخش، شامل: یک برج بلند به قطر ۴۵مترمربع در مرکز، یک کارگاه ریختهگری برای ساخت ابزارآلات علم نجوم و ستارهشناسی، پنج برج مدور و ساختمانهای بزرگ دیگر بود. بزرگی این رصدخانه و مواد مصرف شده در ساختمان آن اعم از سنگ، آجرهای پخته و نیز کاشیهای براق و لعابدار نمایانگر آن است که مغولان پیرو آیین شمنی، به علم نجوم و طالعبینی اهمیت فراوانی میدادند.
بسیاری از ساختمانهایی که در ایام آغازین حکومت ایلخانیان ساخته میشد، بسیار ساده و با الوارهای نه چندان مرغوب است و علتش این بوده که ایلخانیان پیش از رسیدن به پادشاهی، صحرانشینانی بودند که در چادرهایی بافته شده از نمد و موی دم اسبان زندگی میکردند. تنها ساختمان بازمانده از بناهای قصر پادشاهان ایلخانی، قصر تابستانیای است که ساخت آن در سال ۱۲۷۵م. به دستور امیرآب آقا (Abaga) شروع شد و یک دهه بعد پسرش آرگون (Arghun) ساخت آن را ادامه داد و به اتمام رساند (شکل۱).
شکل۱
این محل که امروزه با نام تخت سلیمان شناخته میشود، در آذربایجان و در قسمت جنوب شرقی دریاچه ارومیه، بر روی پایههای ساختمان عبادتگاه ساسانیان قرار گرفته است. باغ بزرگ این کاخ که با ابعاد ۱۵۰*۱۲۵متر به صورت شمالی-جنوبی و دور تا دور آن چهار ایوان است، با سرسراها به یکدیگر متصل میشده و در آن دریاچهای مصنوعی بوده است. در پشت ایوان شمالی یک اتاق بزرگ گنبددار قرار داشت که بر روی محل آتشکده ساسانیان ساخته شده بود و احتمالاً اتاق ملاقاتهای رسمی آب آقا بوده است. در پشت ایوان غربی یک هال مورب با دو اتاقک هشت ضلعی در دو پهلوی آن قرار داشت که در زمانهای قدیم اتاق جلوس بر تخت پادشاهی خسرو بوده و در این دوره به صورن اتاق نشیمن پادشاه ایلخانی درآمده بود. تکههای گچ و ساروج ریخته شده بر کف اتاقک هشت ضلعی جنوبی کنار هال نمایانگر آن است که این اتاقک با سقفی مقرنسکاری و ترکیب مجموعهای از گچبریهای دیگر پوشیده شده بود. بر روی یک قطعه پلاک پنجاه سانتیمتری گچی که در حفاریها از این منطقه به دست آمده، ربع تصویر یک گنبد دیده میشود که به عنوان نقشه راهنما برای سازنده آن در جهت قرار دادن اجزای گنبد در کنار هم، ترسیم شده است.
این سند بینظیر یکی از قدیمیترین اسناد وشواهدی است که نشان میدهد معماران اسلامی برای ساخت بناها، از نقشه استفاده میکردهاند؛ و این روایت تاریخی را تأیید میکند که نقشههای ساختمانی برای ساخت بناها، از پایتخت به استانهای دیگر فرستاده میشد.
قسمتهای فوقانی و ستونهای شمالی اتاقک هشت ضلعی با روکشهای عالی و قسمت پایینی دیوارها به ارتفاع دو متر از آجرهای لعابدار لاجوردی، با طرحهایی از ستاره و صلیب پوشیده شده بود. بر بالای آجرهای لاجوردی، حاشیهای ۳۵سانتیمتری از آجرهای لعابدار چهارگوش، با نقاشیهایی از سیمرغ و اژدها و دیگر تصاویری که منعکس کننده روح و خصلت پهلوانی و قهرمانی است، قرار داشته است و قسمت بالایی دیوار با حاشیهای از گچبریهای رنگین، کامل شده بود. وفور تزیینات و کیفیت عالی آنها در این ساختمان، به خصوص سرستونهای مرمرین و کاشیهای لاجوردی پرزرق و برق و جلادار، و زیر طاقهای مقرنس نمایانگر افراط و اسراف سلاطین مغول در تزیین کاخهای خود است (شکل ۲).
شکل۲
محل ساختمان این قصر که زمانی جایگاه تاجگذاری امپراتوران ساسانی بوده و نوع تزیینات ساختمانی آن ـبه ویژه اشعار و صحنههای مصوری که از شاهنامه (مجموعههای ملی ایرانی که فردوسی شاعر مشهور در سال ۱۰۱۰م. به سفارش سلطان محمود غزنوی به نظم درآورد) با کاشیهای براق و جلادار بر دیوارهای قصر منقوش شده، دلیلی است بر این که ایلخانیان درصدد اثبات ارتباط نسبی خود به پادشاهان ایران پیش از اسلام بودند. بنابراین محل بنای این قصر توجه آنان را جلب کرده و استفاده از آن را به عنوان قصر پادشاهی در وضعیتی که اشعار حماسی فردوسی زینتبخش دیوارهای آن باشد، تأکیدی بر وابستگی خود به ساسانیان میپنداشتند.
غازان خان (Ghazan Khan) پادشاه ایلخانی که از سال ۱۲۹۵م. به سلطنت رسید، در رویه اجتماعی و سبکهای معماری که تا آن زمان ایلخانیان از آنها حمایت میکردند، تغییراتی ایجاد کرد. او که با خاقان بزرگ چین روابطی سرد و تیره داشت، به سرعت فرهنگ شهرنشینی ایرانی را پذیرفت و آن را بر فرهنگ ایلیاتی مغول ترجیح داد و به دین اسلام که آن زمان دین ایرانیان بود گروید و مسلمان شد. او به همراه وزیرش رشیدالدین (وفات ۱۳۱۸م) در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن روزگار تغییراتی گسترده ایجاد کرد که این تغییرات، توسعه اقتصادی چشمگیری را به همراه داشت و زمینههای اقتصادی لازم را برای تأسیس مجموعههای پرشکوه و عظیم ساختمانی، به ویژه ابنیه مذهبی فراهم آورد. به دستور او در هر شهر کاروانسرا، جادههای ارتباطی و حمامهای عمومی ساختند به طوری که این تأسیسات در امر رونق تجارت بسیار مهم و اساسی بوده و درآمد آنها صرف هزینههای نگهداری مساجد تازهساز میگردید.
ایجاد تغییرات همه جانبه از سوی غازانخان، در دوره سلطنت دو جانشین بعدی وی، یعنی برادرش الجایتو (۱۳۰۴-۱۳۱۶م.) و پسرعمویش ابوسعید (۱۳۱۷-۱۳۳۵م.) ادامه یافت. بنابراین بیشترین و مهمترین بناهای مذهبی در دوران ایلخانیان را باید در ایام سلطنت این سه پادشاه مسلمان ایلخانی، یعنی در طول سالهای ۱۲۹۵-۱۳۳۵م. جستوجو کرد.
مجموعه مقبره غازانخان که در حومه غربی شهر تبریز بنا شده، بزرگترین و استثناییترین طرح آن دوره محسوب میشود؛ زیرا تا زمان این پادشاه رسم ایلخانیان مانند مغولان بر این بود که محل دفن مردگان خود را پنهان نگاه میداشتند، اما غازانخان این رسم سنتی را رعایت نکرده و دستور داد طبق سنت ایران اسلامی آن روزگار، مقبره بزرگی که دور تا دور آن را بناهای متعدد عامالمنفعه احاطه میکردند، برای محل دفنش ساختند. از این مجموعه که شامل: نواخانه، مریضخانه، کتابخانه، رصدخانه، محل انجمن فلسفه، چشمه، پاویون یا محلی مخصوص برای افراد متشخص دربار و دو مدرسه علوم دینی، یکی برای حنفی مذهبها و دیگری برای طلابت شیعه بود، تنها قطعاتی از آجر و کاشیهای لعابدار آبی روشن و سرمهای برجا مانده است.
اما براساس توضیحاتی که در منایع موثق آمده، ساختمان مقبره دوازده ضلعی و شامل: یک زیرزمین مخفی و پنهان، اتاقی که قبر غازانخان در آن قرار داشته و یک اتاق بزرگ زیر گنبد بوده است. رشیدالدین به پیروی از پادشاه، دستور داد در حومه شرقی تبریز، مقبره و در کنارش مجموعهای ساختمان برای برگزاری مراسم مذهبی و رفاه حال زائران، بسازند که این مجموعه نیز مانند مجموعه قبلی از بین رفته است. وقفنامههای باقیمانده از آن عصر، گویای ساختمانهای متعدد این مجموعه بوده و به ما امکان میدهد که تصویر این عمارات را در ذهن خود بازسازی کرده، موارد استفاده هر یک از آنها را بررسی کنیم.
این مجموعه که در پشت یک دروازه آجری بزرگ و باشکوه قرار داشت، دارای چهار ساختمان شامل بیمارستان، نواخانه، خانقاه و مقبره به اضافه دو مسجد تابستانی و زمستانی در کنار هم بوده است. این اسناد همچنین تصریح دارند که هر ساله مباشر موقوفات نسخههایی از قرآن کریم، کتب احادیث و سنت نبوی و نسخههایی از قرآن کریم، کتب احادیث و سنت نبوی و نسخههایی از تألیفات فارسی و عربی رشیدالدین را به سراسر قلمرو حکومتی ارسال میکرده است.
مقبره بزرگ و باشکوه الجایتو پادشان ایلخانی در سلطانیه، بهترین معیار برای ارزیابی معماری در عصر امپراتوری ایلخانیان است.
آرگون که از نخستین پادشاهان ایلخانی بود، این محل را که در حدود ۱۲۰کیلومتری شمال غربی قزوین در مسیر جاده تبریز است، برای اقامت تابستانی خود انتخاب کرده بود، اما الجایتو آنجا را برای پایتخت امپراتوری برگزید و به همین دلیل نام این شهر، مثل نام بسیاری از شهرهای ایران که با شاه یا سلطان شروع میشد، سلطانیه نامگذاری شد. این شهر دارای یک حصار بیرونی و یک دژ مستحکم و قلعه درونی بود. محیط دیوار بیرونی، حدود سیهزار قدم بوده و دژ درونی با یک خندق، ۱۶ برج مدور و یک دروازه عریض، که چهار اسب در کنار هم میتوانستند از آن عبور کنند و با دیوار بلندی که سوراخهای مخصوص برای تیراندازی به دشمن در آن تعبیه شده بود، حفاظت میشد. البته سند این توضیحات در قدیمیترین تصویر شهر سلطانیه، و ضمن کتاب نقشه شهرهای ایران و عراق (Matrakci Nasuh’s) که در سال ۱۳۵۷-۱۳۵۸میلادی در زمان لشکرکشی سلیمان (سلطان عثمانی) به ایران و عراق رسم شد، به دست آمده است .
بزرگترین و باشکوهترین ساختمان شهر سلطانیه، مجموعه مقبره سلطان، شامل: مسجد، مدرسه، میهمانخانه، بیمارستان، نواخانه و دیگر بناهای عامالمنفعه بوده است که مقبره الجایتو تنها ساختمان باقیمانده از این مجموعه است (شکل ۳). این ساختمان عظیمالجثه هشت پهلو، با قطری حدود ۳۸متر به صورت شرقی-غربی ساخته شده است.
شکل ۳
با توجه به هشت گوشه بودن ساختمان، طراحی دیوار شمالی به گونهای است که بر دیوار شرقی و غربی عمود شده، و یک اتاق سه گوش ایجاد کرده است که از آن محل به جای پلکان برای رفتن به طبقات بالا استفاده میشد (شکل ۴).
شکل ۴
در قسمت جنوبی این ساختمان، یک هال مستطیل با ابعاد ۱۵*۲۰متر به اتاق هشت پهلوی مرکزی که قطر آن ۲۵متر است و گنبدی به ارتفاع ۵۰متر که با هشت مناره بزرگ احاطه شده، متصل میشود. این هال مستطیل شکل، دارای هشت خروجی قوسدار از داخل همراه با ایوانچه میباشد که از خارج به صورت سرسراهای مدوری که به دور ساختمان حلقه زدهاند دیده میشود. نقش مهم و زیبای این سرسراها این است که در نمای بیرونی، نظر بیننده را از دیوارهای پهن و بیروح ساختمان به گنبد جذابی که با کاشیهای لعابدار ظریف و آبیرنگ پوشیده شده جلب میکند. طاقنماهایی که بر روی سرسراهای دکوری ساخته شده ساختمان را به طور فریبندهای نزد بیننده، بسیار بزرگتر از اندازه واقعیاش جلوه میدهد . ۲۴ طاق نمایی که در نمای ساختمان مشاهده میشوند با کندهکاریها و گچکاریهای برجسته در رنگهای قرمز، زرد، سبز و سفید تزیین شدهاند.
با توجه به این که شباهت زیادی بین تزیینات ساختمانی، به ویژه تزیینان کناره قابها و صفحات تزیینی، با تزیینات انجام شده در حاشیه کتب دستنویس آن زمان دیده میشود، این احتمال هست که طراحان ایلخانی طرحهای تزیینی یکسانی برای استفاده در تزیینات ساختمانی و همچنین تزیین حواشی کتب دستنویس آماده میکردند و صنعتگران آنها را در این امور در مقیاسهای مختلف به کار میبردند. این مقبره از لحاظ بزرگی و ارتفاع سقف داخلی، بزرگترین مقبره قرون وسطی و از لحاظ طرح و تزیینات، یکی از شگفتآورتریت مقابر و از نظر نمای خارجی، ساختمانی پرشکوه و مجلل است.
وسعت و عظمت ساختمان در کنار ظرافت و لطافت به کار رفته در تزیینات این مقبره، شاهدی گویا بر توانایی طراحان و هنرمندانی است که توانستند آرزو و خواست سلطان را برآورده کرده، مقبرهای عظیم و پرشکوه با بنایی متجانس و فضایی روحانی خلق کنند. تزیینات داخلی مقبره در دو مرحله انجام شده است، بدین صورت که در مرحله اول با آجرهای پخته و لعابدار ساخته شده و در مرحله بعد گچبریها و نقاشیهای برجسته بر روی آنها صورت گرفته که البته بررسی آنها نیاز به تحقیقان بیشتری دارد. گروهی از محققات بر این عقیدهاند که تزیینات داخلی این مقبره در دوره صفویه تجدید شده است.
آنان علت تجدید تزیینان این مقبره در زمان صفویه، را تغییر مذهب و شیعه شدن الجایتو در اواخر عمر و داستانی جعلی منسوب به وی را مبنی بر آرزوی نامبرده برای انتقال اجساد امام علی(ع) و امام حسن(ع) از عراق، ذکر کردهاند. البته کتبیههای موجود درباره تاریخ این ساختمان، سه مرحله را ذکر کردهاند. این کتیبهها نشان میدهند که در سال ۱۳۱۰م. تزیینات نمای خارجی این ساختمان خاتمه یافته است و تزیینات داخلی آن که عبارت بود از آجر پخته و کاشیکاری، در سال ۱۳۱۳م. –زمانی که ساختمان در مراسمی رسمی وقف و سکهای مسی به همین مناسبت ضرب شد – به اتمام رسید. تزیینات اضافی بر روی آجر پخته و کاشیکاریها به صورت گچبری و نقاشی برجسته، در مدت سه سال پس از انجام مراسم رسمی ذکر شده، یعنی پیش از فوت سلطان در دسامبر ۱۳۱۶م. انجام شد. بنابراین با توجه به آن تاریخ تجدید تزیینات داخلی مقبره با تغییر کیش و یا آرزوی سلطان رابطهای نداشته است؛ بلکه احتمال دارد تجدید تزیینات داخلی در زمان صفویه با یادآوری دورانی که الجایتو حامی و پشتیبان شهرهای مقدس عراق (منظور عتبات عالیات و شهرهایی است که مدفن ائمه اطهار(ع) قرار دارد) بود، رابطهای داشته باشد.
در دوران ایلخانیان نه تنها در اطراف مقابر سلاطین و وزرا، بناهای عامالمنفعه ساخته میشد، بلکه توسط مریدان و پیروان در اطراف قبور شیوخ صوفی، مجموعههای عامالمنفعه ارزشمندی تأسیس گردید؛ همچنان که در اطراف قبور بعضی از چهرههای شاخص تاریخی، چنین کاری انجام شد.
یکی از مقابر مهمی که توجه ایلخانیان را بسیار جلب کرد و به ساخت آن همت گماشتند، مقبره با یزید بسطامی متوفی به سال ۸۷۴ یا ۸۷۷م. یکی از عرفای بزرگ و صاحب کرامت بود مهارت و هنرنمایی چشمگیری که در تزیینات بسیار عالی این مقبره – که الجایتو آن را به پسر کوچکش پیشکش کرده- از جمله در گچبریها و گچکاریهای آن و نیز در ساخت برج بلند پرهدار (شکل ۵) آن به کار رفته، نمایانگر اهمیت زیادی است که به این مقبره داده شده است. این برج بزرگ از درون دارای قاعدهای به قطر بیشتر از شش متر است و از ۲۵پره عمودی به ارتفاع ۵۸/۱۳متر (منظور، ارتفاع از زمین و قاعده برج تا بالای قرنیس بالایی است) ساخته شده است، اما نوع قرار گرفتن پرهها به شیوهای است که باعث شده ارتفاع برج بیشتر از آنچه هست به نظر آید. هرچند که سنت برجسازی بر روی مزارها در ایران، سنتی قدیمی بوده، اما موزونی در ساخت برج بایزید، نمایانگر توسعه و پیشرفتی جدید در عرصه برجسازی محسوب میشود. با توجه به اینکه مسجد جامع شهر در پشت دیوار سمت قبله مزار ساخته شده، از این روی مزار بسطامی همواره در کانون توجه و دید تمام کسانی که در آن مسجد نماز میخواندند، بوده است. در همین دوران پیشرفت و توسعهای چشمگیر در معماری ممالک مصر دیده میشود.
شکل ۵
هرچند بانی اصلی ساخت مقبره بسطام، سلطان محمد خدابنده الجایتو (هشتمین فرمانروای ایلخانی) بوده که بیشتر هزینههای ساخت آنرا پرداخته است، اما افراد دیگری نیز در تهیه وسایل و بعضی از ملزومات مقبره کمک کردهاند. مثلاً شمعدانهای این مقبره را در سال ۱۳۰۸-۱۳۰۹م. کریمالدین شوگانی وزیر سلطان اهدا کرده بود.
یکی از مدارس قدیم ایران که در تبریز در نیمه اول قرن هشتم هجری دایر بوده مجتمع « ربع رشیدی » می باشد ، که این مجتمع از نظر اصول کلی مدیریت و آموزش و شیوه ی اداری با تمام مدارس قبل و معاصر بعد از خود تفاوت کلی داشته است .
یکی از علل انتخاب این موضوع نیز همین دلیل می باشد . پس از مشورت با استاد گرامی جناب آقای دکتر قرچانلو به بررسی و مطالعه ی منابع و ماخذ موجود پرداختم . منابع و ماخذ بررسی شده همه مربوط به زمان ایلخانان مغول می باشد ، که مهم ترین آنها در مورد این موضوع وقف نامه ربع رشیدی ، مکاتبات رشیدی و جامع التواریخ می باشد . ( قابل ذکر است که هر سه این منابع اثر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی می باشد ) از منابع دیگری که مورد استفاده قرار گرفته است ، تاریخ اولجایتو ابوالقاسم عبدالله بن محمد کاشانی و حیب السیر خواند میرمی باشد .
از ماخذ معاصر دیگری که استفاده شده است می توان به تاریخ مغول عباسی اقبال آشتیانی و امپراطوری صحرا نوردان رنه کروسه و تاریخ مغول اشیولر بر تولد اشاره کرد
با توجه به محل سکونت خود در شهر مقدس مشهد ، به کتابخانه های آستانه قدس رضوی که مجهز ترین و بزرگترین کتابخانه ی این شهر می باشد مراجعه نمودم ؛ به غیر از کتاب جامع التواریخ هیچ کدام از کتابهای دیگر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی در این کتابخانه موجود نبود .
بنابر این به کتابخانه ملی در تهران مراجعه نمودم و بخش هایی از این کتابها راکپی گرفته و مورد استفاده قرار دادم .
در این رساله ابتدا به بررسی بسیار مختصر و فشرده ی اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری ، دوران خواجه رشید الدین فضل الله همدانی بنیان گذار ربع رشیدی زندگی می کرده است ، می پردازیم .
بهترین منبع برای بررسی این دوره کتاب جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و از ماخذ تاریخ مغول اقبال آشتیانی می باشد .
سپس به تحقیق در مدارس هم عصر و مشابه ربع رشیدی در آن دوره پرداخته و با مقایسه ی این موسسات بتوانیم این مجتمع علمی و آموزشی را به خوبی بشناسیم و ویژگی های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اواخر قرن و اوایل قرن هشتم هجری قمری را به خوبی معرفی کنیم و مقام و موقعیت علم و علما را معرفی می نماییم ، زیرا استیلای مغول در ایران جز خرابی و هرج و مرج و کشتار اثر دیگری در اذهان مردم باقی نگذاشته است .
بنابر این وقتی از چنین مجتمع علمی و آموزشی در آن برهه تاریخی نام برده می شود می توان نتیجه گرفت که فرهنگ و تمدن و تفکر ایرانیان مسلمان حتی در چنان دوره هایی هم از درخشش و پیشرفت باز نمانده است و حتی با توجه به آزادی مذهبی که در این دوران به وجود آمده فرقه های مختلف اسلامی از جمله شیعیان فشارهای دوره های قبل را از یاد برده و توانسته اند در این مقطع به تجدید قوا و گسترش مذهب شیعه به خصوص در دوران اولجایتو بپردازند که بازتاب آن در دوره های بعدی کاملا مشهود بوده است .
فصل اول
نگاهی کوتاه به حمله مغول و حکومت ایلخانان
ایجاد امپراطوری مغول در قرن هفتم و هشتم هجری قمری ، اهمیت تاریخی جهانی دارد . این امپراطوری شامل سرزمینهای بسیار وسیعی بود که از اقیانوس آرام و آسیای شرقی و مرکزی یعنی چین و تبّت و ترکستان شرقی و تا دریای مدیترانه وخاورمیانه ، یعنی کشورهای ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه ، اردن و صحاری و سرزمینهای مجاور دریای سیاه و قسمت سفلای رودخانه های دن و ولگا و قزاقستان و کشورهایی از اروپای شرقی ، ادامه داشت .
فتوحات مغولان برای ایران و تمام سرزمینهای یاد شده ، بلا و بختی عظیمی به همراه آورد . ابن اثیر مورخ مسلمان ( ۵۵۶ ـ ۶۳۲ هـ ) که معاصر مغولان و شاهد وقایع بوده چنین می نویسد : « اگر می گفتند که از زمان خلقت آدم ابوالبشر تا کنون جهان چنین مصیبتی را به خود ندیده ، درست گفته بودند . زیرا تاریخ چیزی که شبیه به این و یا نزدیک بدین باشد ، نشان نمی دهد . بزرگترین بلا و مصیبتی که تاریخ نقل می کند ، همانا رفتار بخت النّصر با اسرائیلیان است که چگونه آنان را مصدوم و اورشلیم را ویران ساخت ولی اورشلیم در برابر کشورهائی که این ملاعین غارت و اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، ص ۳۱۸ ویران کردند و فرزندان اسرائیل در مقام قیاس با کسانیکه اینان نابود ساختند ، که بودند ؟ زیرا عده ساکنان تنها یکی از شهرهائیکه به دست اینان ویران شد ، بیشتر از تمام افراد بنی اسرائیل بوده و شاید تا آخر الزمان مردم چنین وقایعی را ، مگر هجوم یأجوج و مأجوج ، دیگر نبینند . حتی دجّال کسانی را که مطیع وی گردند ، امان می دهد ، و فقط کسانی را که در برابر او پایداری کنند ، نابود می سازد . ولی اینان به هیچ کس رحم نکردند و زنان و مردان و کودکان را کشتند ، شکم زنان باردار را دریدند و جنین را کشتند . »
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.