مقاله اعجاز در قران


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله اعجاز در قران دارای ۲۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اعجاز در قران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اعجاز در قران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اعجاز در قران :

اعجاز در هماهنگى قرآن
قرآن از جهات مختلى داراى اعجاز است و اعجاز آن را از نظر معارف عقلى و فلسفى توضیح دادیم. اینک به دومین جنبه اعجاز قرآن مى‏پردازیم و آن، هماهنگى کامل و نظم و انسجام حاکم در آیات قرآن است. یعنى کوچک‏ترین اختلاف و تناقضى در میان آیات و مفاهیم آن وجود ندارد.

توضیح این که: هر انسان عاقل، مطلع و باتجربه به خوبى مى‏داند: کسى که بر پایه دروغ و افترا، تشریع و قانون گذارى کند، یا سخن گوید، قهراً در سخنان و قوانین وى تناقض‏هایى دیده مى‏شود مخصوصاً اگر قانون گذارى و دروغ سازى وى در مسائل و موضوعات مهم اعتقادى و اخلاقى و در اصول دقیق زندگى و در نظامات مختلف اجتماعى گسترش داشته باشد و سالیان درازى نیز به طول انجامد.

آرى! هر انسان دروغگو خواه ناخواه در تناقض گویى و اختلاف در گفتار قرار خواهد گرفت و هیچ گونه راه فرارى از آن نخواهد داشت زیرا اقتضاى طبیعت بشر این است به طورى که در مثل آمده است که: دروغگو کم حافظه است.
ولى قرآن مجید که در تمام شئون و امور زندگى انسان‏ها به طور وسیع و دامنه دار وارد شده در این موارد سخن گفته و تشریع و قانون گذارى نموده است، با این حال کوچک‏ترین اختلاف و تناقض در آن مشاهده نشده است.

در موضوع خداشناسى بحث کرده، مسئله نبوت را پیش کشیده و درباره سیاست و اداره کردن مدن و اجتماعات، در مسائل اخلاقى و تمام شئون زندگى قانون گذارى نموده است و به امور دیگر نیز مانند: کیهان‏شناسى، تاریخ و قوانین جنگ و صلح وارد شده، موجودات آسمانى و زمینى را از قبیل ملائکه و ستارگان، بادها، دریاها، نباتات، حیوانات و انسان توصیف کرده است و مثل‏هاى گوناگون آورده، مناظر هولناک قیامت را بازگو نموده، از هر بابى سخن رانده است ولى با این وصف کوچک‏ترین تضاد و تناقضى در میان گفتار، تشریعات و نظریات آن دیده نشده و در سرتاسر این مباحث از دایره عقل و خرد به دور نرفته است.

قرآن گاهى به یک حادثه در دو مورد و یا در موارد بیش‏تر متعرض گردیده ولى در میان این موارد کوچک‏ترین و تناقضى نمى‏توان یافت.
براى نمونه داستان موسى را در قرآن مجید ملاحظه کنید که این داستان در قرآن تکرار شده و در چندین مورد آمده است ولى در هر مورد، داراى نکات و امتیازات خاصى بوده که موارد دیگر آن نکات و امتیازها را نداشته‏اند، بدون این که در اصل مطلب و ریشه داستان کوچک‏ترین اختلاف و تناقضى دیده شود.

اگر بدین نکته نیز توجه شود که آیات قرآن یک دفعه نازل نگردیده بلکه در مدت بیست و سه سال تدریجاً با مناسبت‏هاى مختلف و در حوادث گوناگون نازل شده است این حقیقت بیشتر روشن خواهد گردید که قرآن از ناحیه خداوند بزرگ فرود آمده از قدرت بشر خارج مى‏باشد؛ زیرا اقتضاى طول زمان و فاصله‏هاى طولانى در نزول آیات قرآن و در عین گستردگى آن این بود که وقتى این آیات در یک جا جمع گردید، در میان آنها ناهماهنگى و اختلاف دیده شود.

ولى مى‏بینیم که قرآن در هر دو صورت اعجاز خود را حفظ نموده است: آن روز که قطعه قطعه نازل مى‏شد در همان متفرق بودنش معجزه بود و زمانى هم که از حالت قطعه قطعه بودن خارج و در یک جا جمع آورى شد، جنبه دیگرى از اعجاز به خود گرفت.
خود قرآن نیز به این خصوصى و امتیاز اشاره مى‏کند، آن جا که مى‏گوید:«افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر اللَّه لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً. (۱)

آیا درباره قرآن نمى‏اندیشید که اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏یافتد».
این آیه شریفه انسان را به یک موضوع فطرى و وجدانى رهبرى مى‏کند که: هر کس در ادعا و گفتار خویش بر کذب و دروغ متکى باشد، در نظریاتش اختلاف و در بیانش تناقض، ظاهر و آشکار خواهد شده ولى این اختلاف و تناقض در کتاب آسمانى (قرآن) وجود ندارد، پس بنابراین، قرآن ساخته و پرداخته فکر بشر نبوده بر پایه دروغ و افترا بنیان نشده است.

پاک و عارى بودن قرآن از اختلاف و تناقض مطلبى نیست که به دلیل و برهان نیازمند باشد، بلکه حقیقت روشنى است که حتى عرب آن روز نیز این حقیقت را کاملاً درک نموده است و فصحا، بلغا و سخن دانان آن زمان هم بر آن اذعان داشتند.
گفتار محمد داراى حلاوت خاصى است که هر سخن بلیغ و شیرینى را درهم مى‏شکند و بر تمام گفتارها برترى دارد و برتر از آن سخنى متصور نیست.

اگر شما کتب عهدین را که آسمانى قلمداد مى‏شود، کاملاً بررسى نمایید، این حقیقت برایتان روشن‏تر خواهد شد و حق و باطل خود را نمایان‏تر خواهد ساخت. اینک قسمتى از تناقضات‏انجیل را بررسى مى‏کنیم:
۱ـ در انجیل لوقا آمده که مسیح گفت:
هر کس با من نباشد مخالف من است. (۴)
۲ـ در اناجیل مى‏خوانیم که وقتى مسیح را معلم صالح خطاب نمودند، گفت:
چرا صالح؟ به جز خدا صالحى وجود ندارد. (۶)

ولى در جاى دیگر اناجیل، درست عکس آن را مى‏خوانیم که مسیح گفت:
این‏ها نمونه‏هاى مختصرى از اختلافات و تناقض‏هایى است که در اناجیل با آن حجم کوچکى که دارد، مشاهده مى‏شود و همین نمونه‏ها مى‏تواند براى افراد حقیقت‏جو و دور از تعصب و عناد، یک دلیل و راهنماى خوب و روشنگرى باشد.
________________________________________
۱ ) نساء، ۸۲
۲ ) تفسیر طبرى، ۹۸/۲۹
۳ ) تفسیر قرطبى، ۷۲/۱۹
۴ ) متى، فصل ۱۲؛ لوقا، فصل ۱۱
۵ ) مرقس و لوقا، فصل ۹
۶ ) متى، فصل ۱۹؛ مرقس، فصل ۱۰؛ لوقا، فصل ۱۸
اعجاز علمی قرآن

<اعجاز علمى قرآن‏»مربوط به اشاراتى است که ازگوشه‏هاى سخن حق تعالى نمودار گشته و هدف اصلى نبوده است،زیرا قرآن کتاب‏هدایت است و هدف اصلى آن جهت‏بخشیدن به زندگى انسان و آموختن راه‏سعادت به او است.از این‏رو اگر گاه در قرآن به برخى اشارات علمى بر مى‏خوریم،از آن جهت است که این سخن از منبع سرشار علم و حکمت الهى نشات گرفته و ازسرچشمه علم بى‏پایان حکایت دارد.

قل انزله الذى یعلم السر فى السماوات والارض (۱) ،بگو:آن را کسى نازل ساخته است که راز نهان‏ها را در آسمان‏ها و زمین‏مى‏داند»و این یک امر طبیعى است که هر دانش‏مندى هر چند در غیر رشته‏تخصصى خود سخن گوید،از لا به لاى گفته‏هایش گاه تعابیرى ادا مى‏شود که حاکى‏از دانش و رشته تخصص وى مى‏باشد.همانند آن که فقیهى درباره یک موضوع‏معمولى سخن گوید،کسانى که با فقاهت آشنایى دارند از تعابیر وى در مى‏یابند که‏صاحب سخن،فقیه مى‏باشد،گرچه آن فقیه نخواسته تا فقاهت‏خود را در سخنان‏خود بنمایاند.هم چنین است اشارات علمى قرآن که تراوش گونه است و هدف‏اصلى کلام را تشکیل نمى‏دهد

.
چند تذکر:پیش از آن که نمونه‏هایى از این اشارات علمى ارائه گردد،ضرورت‏است که چند نکته تذکر داده شود:
۱- برخى را گمان بر آن است که قرآن مشتمل بر تمامى اصول و مبانى علوم‏طبیعى و ریاضى و فلکى و حتى رشته‏هاى صنعتى و اکتشافات علمى و غیره‏مى‏باشد و چیزى از علوم و دانستنى‏ها را فرو گذار نکرده است.

خلاصه قرآن علاوه‏بر یک کتاب تشریعى کتاب علمى نیز به شمار مى‏رود.براى اثبات این پندارافسانه‏وار،خواسته‏اند دلایلى از خود قرآن ارائه دهند،از جمله آیه و نزلنا علیک‏الکتاب تبیانا لکل شی‏ء (۲) ،قرآن را بر تو فرستادیم تا بیان‏گر همه چیز باشد». ما فرطنا فی‏الکتاب من شی‏ء (۳) ،در کتاب-قرآن-چیزى فرو گذار نکردیم‏». و لا رطب و لا یابس الافى کتاب مبین (۴) ،هیچ خشک و ترى نیست مگر آن که در کتابى آشکار[ثبت]است‏».

در حدیثى از عبد الله بن مسعود آمده:<من اراد علم الاولین و الآخرین فلیتدبرالقرآن (۵) ،هر که علوم گذشتگان و آیندگان را خواهان باشد،همانا در قرآن تعمق‏نماید».
اگر این گمان از جانب برخى سرشناسان (۶) مطرح نگردیده یا به آنان نسبت داده‏نشده بود،متعرض آن نگردیده در صدد نقد آن بر نمى‏آمدیم،زیرا سستى دلایل آن‏آشکار است.

اولین سؤال که متوجه صاحبان این پندار مى‏شود آن است که از کجا و چگونه‏این همه علوم و صنایع و اکتشافات روز افزون از قرآن استنباط شده،چرا پیشینیان به‏آن پى نبرده و متاخرین نیز به آن توجهى ندارند؟! عنوان شاهد بر رفتار امت‏هاى خودبر انگیخته مى‏شود و پیامبر اسلام نیز شاهد بر این امت مى‏باشد

،زیرا کتاب وشریعتى که بر دست او فرستاده شده کامل بوده و همه چیز در آن بیان شده است وجئنا بک شهیدا على هؤلاء.و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی‏ء و هدى و رحمه و بشرى‏للمسلمین (۷) .یعنى جاى نقص و کاستى در بیان وظایف و تکالیف شرعى باقى‏نگذاردیم،تا هدایت و رحمت و بشارتى باشد براى مسلمانان.لذا با ملاحظه شان‏نزول و مخاطبین مورد نظر آیه و نیز صدر و ذیل آیه،به خوبى

اصولا شعاع دائره مفهوم هر کلام،با ملاحظه جاى گاهى که گوینده در آن قرارگرفته،مشخص مى‏گردد.مثلا محمد بن زکریا که کتاب‏<من لا یحضره الطبیب‏»رانگاشت و یاد آور شد که تمامى آن چه مورد نیاز است در این کتاب فراهم ساخته‏است،از جاى گاه یک پزشک عالى مقام سخن گفته است،لذا مقصود وى از تمامى‏نیازها،در چار چوب نیازهاى پزشکى است.

گونه است آیه ما فرطنا فى الکتاب من شی‏ء (۸) اگر مقصود از<کتاب‏»قرآن‏باشد.در صورتى که ظاهر آیه چیز دیگر است و مقصود از کتاب،کتاب تکوین و دررابطه با علم ازلى الهى است.آیه چنین است: و ما من دابه فى الارض و لا طائر یطیربجناحیه الا امم امثالکم.ما فرطنا فى الکتاب من شی‏ء ثم الى ربهم یحشرون (۹) .یعنى ماهمه موجودات و آفریده‏ها را زیر نظر داریم و هیچ چیز بیرون از علم ازلى ما نیست‏و سرانجام همه موجودات به سوى خدا است.

آیه و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فى البر و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها و لا حبه فى ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس الا فى کتاب مبین (۱۰) ،در این‏جهت روشن‏تر است،که همه موجودات و رفتار و کردارشان در علم ازلى الهى ثبت‏و ضبط است و حضور بالفعل دارد. و اما حدیث ابن مسعود،صرفا در رابطه با علومى است که وى با آن آشنایى‏داشته و آن،علوم و معارف دینى است و مقصود از اولین و آخرین،سابقین ولا حقین انبیا و شرایع آنان مى‏باشد،که تمام آن چه در آن‏ها آمده در قرآن فراهم‏است.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.