مقاله علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور دارای ۶۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور :
بسمه تعالی
پیشگفتار
هنگامی که به برنامه مستند مهاجرت از صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در ذهن خود مرور میکنم، نخبگان ایران را در آنسوی مرزها، تجسم می کنم؛ مغزهایی که برای هر کدام از آنان میلیونها بلکه صدها میلیارد دلار هزینه مادی صرف گردیده است که اگر آنرا هم، کنار بگذاریم هزینه معنوی که صرف تربیت و پرورش آنان گردیده است نمیتوان از آن صرفنظر کرد. این هزینه معنوی از خانواده تا اجتماع ومعلم واستاد صرف پرورش این مغزها گردیده است و اینک با اندک تلنگری از این کشور خارج و در خدمت بیگانگان قرار گرفتهاند. مغزهای نظیر پروفسور مجید سمیعی معروف به
امپراتور جراحی جهان و پروفسور موسی رحمان زاده معروف پرزیدنت جراحی ترمیم جراحات سوانح و تصادفات که در آلمان زندگی میکنند و این نوابغ چه زیبا از هویت اسلامی وایرانی خود دفاع میکردند در ذهن خود مرور می نمایم، اضطراب و پریشان سلولهای مغزم را تحت فشار قرار میدهد. و میلیونها انسان که هموطنی که؛ میتوانستند با دستهای معجزهگر آنان از بیماری و رنج رهایی یابند دلم را لرزان میکند و سوالات زیاد اما جوابهای ناقص در ذهنم صف میکشند یاد سخن یاکوفلوف مشاور گورباجوف به ذهنم خطور میکند. «ما شوریها بالقوه قوی بودهایم ولی نتوانستیم آنرا بالفعل تبدیل نماییم»
شاید این جمله داستان رفع مجهولات ذهنی من گردد. چرا ما با وجود اینکه منابع مختلف مادی و معنوی برخورداریم نتوانستهایم آنرا بالفعل نماییم وبه این دردهای بی درمان مبتلا شدهایم. در آخر از استاد محترم جناب آقای دکتر ابوالقاسم طاهری که مرا با راهنمائیهای خود در رفع نواقص این مقاله هر چند ناقص یاری کردهاند تشکر مینمایم و توفیق آنجناب را از خداوند منان بیش از گذشته خواستارم.
سوال اصلی: علل مهاجرت نخبگان ایران به کشور
فرضیه:علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج کشور میتواند بر حسب نظریه سیستمی متعدد، مانند کاش دستمزدها، سیاست زدگی دانشگاهها، عدم منزلت علمی نخبگان در کشور و …باشد.
فصل ۱
نظریات مهاجرت
نظریات مهاجرت
مهاجرت یا IMMigratiopn بطور کلی در مفهوم جابهجایی و انتقال جمعیت در مکان یا تحرک جغرافیایی جمعیت استفاده میشود.
ولی در معنای خاص آن عبارتست از نقل مکان انفرادی یا جمعی انسانها با تصمیم به تغییر محل اقامت و کار بطوردائم یا برای مدتی طولانی و بیش از یک سال.
در تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از تحرکات جغرافیایی یا مکانی است که بین دو منطقه جغرافیایی انجام میشود. این حرکت شامل ترک یک منطقه و اقامت پیوسته در منطقهای دیگر میباشد که آنرا مهاجرت دائمی میگویند. در تعریف دیگر مهاجرت عبارتست از: کوچ و جابهجایی جمعیت از نقطهای به نقطه دیگر میباشد. مهاجرت برحسب عوامل مختلف موثر نظیر مرز ساسی کشورها، مدت مهاجرت، خواست واراده جمعی بودن به ۴ گروه تقسیم میشود هر گاه ۲ یا ۳ شاخه در دسته بندیها و خیلی هستند.
۱- مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی
۲- مهاجرت با توجه به عامل زمان
۲- مهاجرت باتوجه به عامل خواست واراده
۴-مهاجرت از نظر شکل تذکر چون مهاجرت باتوجه به مرزهای سیاسی مورد بحث ما در این مقاله است به تعریف اشاره نموده واز بقیه خودداری میکنیم.
مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی به دو شاخه تقسیم میشوند. الف :مهاجرت داخلی: تغییر محل اقامت از یک مکان به مکان دیگر در یک کشور باسرزمین معین در چارچوب مقررات و تقسیمات آن کشور. مانند مهاجرت روستائیان ایران به کلان شهرها
ب: مهاجرت بین المللی:مهاجرت بین المللی برخلاف مهاجرت خارجی که در عرف بین الملل؛ حداقل یکی از آن دو کشور مستقل به حساب نمیآید؛ بین دو کشور مستقل انجام میگیرد مانند مهاجرت نخبگان ایران به آمریکا
در تعریف مهاجرت نخبگان با فراز مغزها یا مهاجرت صلاحیتها که در زبان لاتین (Drainbrain) نامیده میشود گونهای از مهاجرت میباشد که در آن عنصر آموزش وبه کارگیری علم در محیطی مساعد نهفته است بعبارت دیگر؛ فرار مغزها به معنی مهاجرت افراد متخصص و تحصیلکرده ای است که کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان را مکان مناسب جهت رشد و ارتقا اندوخته های علمی خودش دانسته و به لحاظ فرهنگی بهترین زمینه را برای انتشار آموختههای خود میدانند آمریکاو کانادا مهمترین مراکز جذب نخبگان ایران میباشد. در یک نظر باید گفت نظریات مهاجرت دررشتههای علوم انسانی از جمله علوم سیاسی عام و از منظر مختلف تعریف میشوند. که به اختصار با ذکر نام توضیح این نظریات در زیر میآید:
۱- دیدگاه اقتصادی: این دیدگاه در داخل ومجموعه خود به ۴ شاخه تقسیم میشود که به ترتیب با ذکر نام آنها؛ تغریف مختصر نیزمیگردند: الف: نظریه کلاسیک:این نگرش با آراء و عقاید آدام اسمیت (۱۷۸۸) اقتصاد دانان کلاسیک وپیروان او گره میخورد طبق این نظریه مهاجرتها اعم از داخلی و بین المللی مکانیزمی برای باز توزیع نیروی کار وی؛ کارگران مهاجر را نیز تابع قانون عرضه و تقاضا میدانست وآنرا نه تنها باعث رشد اقتصادی دو منطقه مهاجر پذیر و مهاجر فرست، بلکه وسیلهای برای بهبود وضع کار و اشتغال به شمار میآورد.ب: نظریه نئوکلاسیکها: اقتصاد دانی چون ساستاد (۱۹۶۲) هاریس و تودارو؛ این نظریه را کمی تغییر دادند:
بر پایه این نظریه؛ از لحاظ دید کلان اقتصادی هر جا نیروی عرضه کار پیش از سرمایه میباشد دستمزدها رو به کاهش میگذارد و بعکس هر جا نیروی کارکمتر از سرمایه باشد دستمزدها
افزایش مییابد و در نتیجه روند مهاجرت نیروی انسانی از منطقه با نیروی کار بیشتر و سرمایه و دستمزد کمتر به طرف منطقه نیروی کار کمتر و سرمایه و دستمزد بیشتر میروند و در نتیجه هنگامیکه تعادل بین نیروهای کار و دستمزدها برقرار شود مهاجرت متوقف میشود. تئوری مهاجرتی نئوکلاسیکها بر تفاوت دستمزدها واحتمال کاریابی استقرار مییابد و عواملی که در جذب یا دفع مهاجرت مؤثر است؛ عنایت نکرده است از جمله: ۱-تغییر سیاستهای بین المللی و غیر کارآمد و محاسبات اولیه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادی و تصمیم گیریهای سیاسی از عوامل مهم و اثرگذار بر جریانات مهاجرتی است.
۱- تغییر سیاستهای بین الملل و غیر کارآمد محاسبات اولیه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادی و تصمیم گیریهای سیاسی از عوامل اثر گذار بر جریانات مهاجرتی است.
۲- احتمال تحقق فرض مشابهت بین بین مبدا ومقصد که به مهاجرت و تامین آن در مقصد وکاهش مازاد آن در مبدا می انجامد و به تامین هر چه مطلوبتر اشتغال تام در آن منطقه تاثیر میگذارد و در نتیجه نظریه نئوکلاسیکها را با تردید موجه می کند. چه مهاجران درمقصد؛ مهارتهای لازم را به دست میآورند و در بازار کار کشور مهاجر پذیر جذب می شوند. به همین دلیل مهاجرت به صورتهای گوناگون در شرایط جدید ادامه مییابد و با نوسانات گذرایی نیز مواجه میشود
.
۳- نظریه نئوکلاسیک ها در مقیاس خود جای بحث دارد تجربیات اخیر نشان میدهد وجود تفاوتهای زیاد دستمزد بین سرزمینهای مهاجرفرست و مهاجرپذیر که به مراتب بیش ازهزینههای مهاجرت است،موجب استمرار مهاجرتها و در مواردی تشدید آنها شده است
ج: نظریه اقتصاد جدید مهاجرت:
برطبق این نظریه مهاجرت اقدامی است که از طرف افراد انجام میگیرد و بطور وسیعی در رابطه باعملکردی که آنان در جامعه دارند میباشد این امر فقط برای افزایش درآمد نبوده است بلکه اقدامی است برای به حداقل رساندن خطراتی مانند فقدان امنیت و بیمه، داد و ستد، کاستیهای بازار، فقدان بیمه بیکاری و غیره میباشد، این امر موجب میشود که کشور مهاجر فرست است از ارز خارجی کشور مهاجر پذیر که ارزش به مراتب بالاتر از سرمایه محلی دارد برخوردار شده و در نتیجه توسعه ملی کشور مهاجر فرست کمک شود. برخی از محققان از جمله تایلور (۱۹۹۲) و استارک (۱۹۹۴) به این مساله از جهت دیگر توجه مینماید این که پول ارسالی بوسیله مهاجران نه تنها موجب بهبود اوضاع اقتصادی کشور مهاجر فهرست شده که باعث افزایش درآمد خانوارهای مهاجر فرست و در نتیجه نوعی منزلت اجتماعی بالاتر نسبت به خانوارهای هم تراز مینماید و در نتیجه پدیده مهاجرت بین المللی را تشدید مینماید تفاوت عمده نظریه اقتصاد جدید مهاجرت به این شرح است:
۱- مهاجرت در شرایطی که تفاوتی بین دستمزدها در مبداء و مقصد هم وجود نداشته باشد انجام میگیرد.
۲- وجود ادامه مهاجرتهای بین المللی از منطقهای به منطقه دیگر، خود برانگیزنده مهاجرتهای جدید بوده وبعنوان وسیلهای برای افزایش درآمدها وکاهش مخاطرات اقتصادی در سرزمینهای مهاجر فرست تلقی میشود.
۳- مادامی که بازار مطمئن و مناسبی برای اشتغال کشورهای در حال توسعه وجود نداشته باشد، مهاجرت از آن کشورها به خارج ادامه مییابد.
۴- کشورهای مهاجرفرست نه تنها از طریق سیاستهای بازار کار بلکه کمک بیمه های اقتصادی و امنیت سرمایه میتوانند بر روند مهاجرت تاثیر گذارند.
۴- گر چه نظریه اقتصاد جدید مهاجرتی رو به توسعه بوده و گرایش زیادی به مقبولیت آن وجود دارد اغلب مطالعاتی که توسط پیروان این نظریه انجام شده است مربوط به مهاجرتهای روستایی از کشورهای در حال توسعه به ممالک توسعه یافته است.
د: نظریه بازار دوگانه:
نظریه بازار دوگانه بر خلاف نظریات اقتصادی که در نگرشهای کلان خود، مهاجرتهای بین المللی را زاییده نیروهایی میدانند که برتر از خود بوده و در تضاد با خواست وتمایل افراد مهاجر قرار دارد و آنرا نتیجه تقاضای دائمی به کارگران خارجی میداندکه ویژگی ذاتی ساختارهای اقتصادی درکشورهای توسعه یافته بوده است عواملی که در شکل گیری ساختارهای اقتصادی کشورهای توسعه یافته موثرند، عبارتند از:
۱- دستمزدها علاوه بر انعکاس شرایط عرضه و تقاضا، وسیلهای برای تامین منزلت و حیثیت
افراد است.
۲- از اشتغال کارگران خارجی در سلسله مراتب بالای شغلی جلوگیری میشود. این گرایش درعموم کارفرمایان کشورهای توسعه یافته هست و این وضعیت بین مهاجران فصلی و غیر قانونی، بیش از دیگران است.
۳- اقتصاد دوگانه در کشورهای توسعه یافته موجب میشود دو بخش کم بازده و پربازده بوجود آید در بخشهای پربازده اقتصادی نیروهای ماهر وکارآزموده اشتغال مینمایند و زمنیه امکان انباشت سرمایه انسانی برای بخشهای کم بازده و مهاجر پذیر فراهم گردد و بخشهای کم بازده که هزینههای زیادی را برای کارفرما تحمیل نمیکنند از کارگران مهاجر خارجی استفاده میگردد.
۴- نگرش دیگری در مورد توجیه کارگران خارجی وجود دارد . الگوی است که کارل مارکس ارائه
میدهد از نظر اومنشاء مهاجرتهای بین المللی اغلب به تعادلهای نهادی بین بخش نظام سرمایه داری جهان مربوط میشود در این نگرش نیروی کار،در ۳ قلمرو جغرافیایی بدنه یا مرکز، حاشیه ونیمه حاشیه جای میگیرد طبیعت و وابستگی سیاسی واقتصادی قلمروهای فوق و مدیریت و ماهیت سرمایه و کالا در آن قلمروها الگوی جابجایی نیروی کار را مشکل میکند. درمرکز اغلب
تازمانی که کمبود نسبی افراد با دستمزد پایین وجود داشته باشد تقاضا برای نیروی کار شکل مشخص و معین ندارد از یکطرف نیاز به کار ارزان برای حفظ سطح بهره برداری در فعالیتهای چون کشاورزی احساس میشود و از طرف دیگر تقاضا برای کارگران صنعتی بویژه در فعالیتهایی با فناوری بالا پیش میآید. در نتیجه این عوامل به اضافه تجاری شدن تولیدات کشاورزی وتقاضای روز افزون برای آنها، یک پارچه شدن زمینهای کشاورزی و کشت عمق زمینه ی استفاده از فناوری که درحومه و حاشیه بوجود می آورد؛ نیاز به نیروی کار را کاهش میدهد. و در نتیجه مهاجرت معکوس به شهرها وکلان شهرها ادامه خواهد یافت.
۲- دیدگاه اجتماعی:
این دیدگاه بیان میکند که مهاجرتها همیشه ارادی نیستند بلکه دانشها و کنشهای متنوع در مبداء و مقصد مهارتی وجود دارد که فرد را به ماندن در محل یا مهاجرت از آن برمی انگیزند عواملی که میتوانند تحمل ناپذیر شدن شرایط زیست در مبداء تمایل به زندگی در پایتخت و یا در هر جای دیگر و یا انگیزههای سیاسی و تاریخی باشد که بخش عمدهای از آنها به دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی افراد مربوط و چه بسا هنگام آغاز مهاجرت و بعد از آنهم، بار اقتصادی نداشته باشد.
۳ـ دیدگاه سیاسی : تببین مهاجرت با نگرش های سیاسی در وهله اول به قوانین یا مقرراتی برمیگردد . که معمولاً به صورت یکطرفه از سوی کشور مهاجر پذیر برای تسهیل پذیرش مهاجران از بعضی سرزمینها و جلوگیری ومحدود کردن آن از برخی دیگر، انجام میگیرد. علاوه بر آن از قوانین ومقرراتی نیز برای تابعیت خون، پذیرش مهاجران رانده شده وپناهندگان نام می توان برد که در ظاهر بر جنبههای انسانی وبیشتر دوستانه نیز توجه میشود اما در عمل ملاحظات سیاسی
اولویت اساسی قرار میگیرد. یکی از جوانب غیر ملموس مهاجرتهای سیاسی به ترکیب قومی، نژادی و فرهنگی کشورهای مهاجرفرست بر میگردد. اعمال سیاستهای زورمدارانه در مواردی به ایجاد نوعی بیتفاوتی به آرمانهای ملی در برخی قومیتها منجر میشود و در صورتیکه امکان خود مختاری وجود نداشته باشد، ممکن است ترک وطن و پیوستن به گروههای پناهده را به دنبال داشته باشد و سختگیریهای بعدی گروه حاکم، آنان رابه ناراضیان سیاسی تبدیل میکند.
۵- دیدگاه سیستمی
این دیدگاه ضمن انتقاد از دیدگاههای قبلی که هر کدام از یک منظر به مساله مهاجرت مینگرند این دیدگاه از ابعاد مختلف به مهاجرت مینگرند، به نظر آنان مهاجرتهای بین المللی که بین سرزمینهای مبدا ومقصد مهاجرتی جریان مییابد بطور تنگاتنگی با سایرحلقههایی که در هم تنیده شده و سیستمی را به وجود میآورند که مهاجرت را شکل داده و به جریانی پویا وبالنده تبدیل میکند از نظر آنان ارتباط تاریخی، فرهنگی، سیاسی واقتصادی، نه به صورتی تنها و مجزا از هم برمهاجرت تاثیر میگذارند بلکه به عنوان مجموعهای تفکیک ناپذیر، بستر لازم را برای مهاجرت فراهم کرده و آنرا تداوم میبخشند. بر حسب این نظریات مختلف اهم علل مهاجرت بین المللی که شامل مهاجرت نخبگان نیز می شود عبارتند از:
۱- عوامل اقتصادی: فواصل درآمدی ، فرصتهای شغلی، حمایتها، یارانهها، مالیات و غیره
۲- عوامل اجتماعی: امینیت اجتماعی، تبعیض، تمایزات قومی ونژادی برخوردهای اجتماعی تابعیت، شرایط و سیاستهای پذیرش، رفاه اجتماعی وغیره
۳- عوامل عاطفی خانوادگی: همسر، خانواده و وابستگی به والدین ، احساسات، میهن دوستی
۴- عوامل سیاسی:ثبات سیاسی مشارکت سیاسی، امنیت سیاستهای اقتصادی، روابط میان کشورهای مبدا باکشورهای مقصد و غیره
۵- عوامل فرهنگی: نوع نگرش به جهان، نظامهای اعتقادی، صورتهای رفتاری وغیره
۶- عوامل کاری- شغلی: تسهیلات، پیشرفت شغلی، تامین اجتماعی و غیره
۷- عوامل حرفهای: بهره برداری از دانش حرفهای، ارتباط با جامعه حرفهای، تسهیلات مادی برای کارحرفهای، امکان آشنایی با پیشرفتهای فنی وغیره
۸- عوامل و شرایط زندگی: هزینههای زندگی، سطح زندگی، مسئولیتها وغیره
فصل ۲
وضعیت مهاجرت نخبگان در جهان و ایران
وضعیت مهاجرت نخبگان در جهان و ایران
الف: وضعیت مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعهیافته در بررسی وضعیت مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعه یافته با ۲ شاخه از مهاجرت نخبگان روبرو هستیم:
۱- مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه به ایالات متحدهی آمریکا
۲- مهاجرت نخبگان کشورهای در حال توسعه به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)
در شاخه نخست مهاجرت نخبگان کشورهای درحال توسعه یاجهان سوم نسبت پایین سطوح ادوار تحصیلات ابتدایی و متوسطه نسبت به سطوح تحصیلات عالیه دانشگاهی را میرساند.
حدود ۰۰۰/۵۰۰ از ۷ میلیون نفر را از مهاجران کشورهای جهان سوم به آمریکا را نخبگان علمی تشکیل میدهند که از طریق مجاری قانونی به آن کشور وارد شدهاند این آمار غیر از آمارهای غیر رسمی است که والدین این نخبگان علمی را به طور غیر قانونی وارد آمریکا گردیدهاند.بیان می کند
. در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۷ طبق برآورد مجمع تجارت و توسعه سازمان ملل متحد حدود ۰۰۰/۸۲۵ هزار نفر نیروی متخصص به کشورهای آمریکا شمال مهاجرت کردهاند. که سهم کشورهای جهان سوم به نحو چشمگیری روند افزایش را نشان میدهد. درمورد کشورهای جهان سوم بویژه آسیا وپاسفیک که دومین گروه مهاجر باتسهیلات عالیه را تشکیل میدهند (با حدود ۵/۱ میلیون نفر) فیلیپین در این روند با ۷۳۰ هزار نفر که بخش اعظم آنان دارا ی تحصیلات عالیه هستند، قرار دارد.
در این میان مقام دوم به چین اختصاص دارد با ۴۰۰ هزار نفر که؛ مهاجران این کشور به نسبت مساوی دارای تحصیلات متوسطه و عالیه میباشند. هند وکره در رده بعدی قرار دارند هند با بیش از۷۵% دارای تحصیلات عالیه مهاجرت نخبگان آن کشور را به آمریکا تشکیل میدهد این رقم برای کره ۵۳% میباشد. در میان مهاجران آفریقا و امریکای جنوبی ، مهاجرت نخبگان ناچیز و در حدود (۹۵ هزار نفر) نسبت به ۱۲۸ هزار نفر مهاجر به ایالت متحده را تشکیل میدهند دراین میان مصر وغنا و آفریقای جنوبی بالاترین درصد مهاجرت نخبگان را در میان کشورهای آفریقا دارا است.
روند مهاجرت نیمکره غربی متفاوت است بطوریکه بخش اعظم مهاجران این کشورها بامهاجرت ۷/۲ میلیون نفر فقط در حدود ۲ میلیون نفر از آنان افراد با تحصیلات متوسطه تشکیل میدهند و تنها بخش کمی از آنان دارای تحصیلات عالیه هستند. بر طبق برآورد بنیاد مبانی علوم آمریکا(NSF ) در سال ۱۹۹۵ در آمریکا بیش از ۰۰۰/۴۰۰/۱ از ۰۰۰/۰۰۰/۱۲ نفر دارای مدرک دانشگاهی در رشتههای مربوط به علوم مهندسی در حین تحصیل و یا در چنین مشاغلی مشغول به کارند خارجی تبار هستند.
بیش از ۲۷% اینها در کشورهای درحال توسعه به دنیا آمدهاند با در نظر گرفتن مدرک تحصیلی به این نتیجه میرسیم که هر چه مدرک تحصیلی افراد بالاتر میرود نسبت جمعیت متولدین خارج از آمریکا نیز بیشتر میشود. ۲۳% دارندگان مدرک دکتری متولد آمریکا نیستند و این نسبت در رشتههای کلیدی مثل مهندسی و علوم کامپیوتری حدود۴۰% است. طبق این برآورد در حال حاضر بیش از ۱۷۰ هزار متخصص فعال در رشته های علوم ومهندسی در آمریکا؛ متولد خارج هستند.
طبق آمار دیگر درسال ۱۹۹۵ از مجموعه ۴۲۰ هزار فارغالتحصیل مربوط به رشته های مهندسی و علوم پایه در آمریکا حدود ۱۰۰ هزار نفر خارجی بودهاند. در همین سال از دانشجویان خارجی و دارای ویزای (موقت و دائم) درمقطع دکتری ۹۹% در رشتههای علوم طبیعی؛ ۵۰ در صد در رشته
های ریاضیات و علوم کامپیوتری و ۵۸ درصد در رشتههای مهندسی مشغول به تحصیل بودند که بیش از نیمی از این دانشجویان از کشورهای چین، هند کره جنوبی و تایوان هستند. طبق آمارها حدود ۲۲ درصد از فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشتههای مهندسی وعلوم پایه برای گرفتن فوق دکتری در آمریکا می مانند و به کشورهای خود برنمی گردند جدول زیر، میتوان شاغلان نخبه کشورهای درحال توسعه را در بخشهای تحقیق و توسعه (R D ) را نشان میدهد. ایالات متحده آمریکا را نشان میدهد.
=Resarchaneldeve lopment D R
سیاست صنعت آموزش مجموع
دکتری سطوح همه تحصیلی دکتری بیمه سطوح تحصیلی دکتری همه سطوح دکتری همه سطوح تحصیلی
۰۰۰/۳۱ ۰۰۰/۳۴۶ ۰۰۰/۱۷۹ ۰۰۰/۷۴۷/۱ ۰۰۰/۱۷۹ ۰۰۰/۵۹۲ ۰۰۰/۳۴۵ ۰۰۰/۲۸۵/۲ مجموع افراد شاغل در واحدهای D R
۰۰۰/۲۶ ۰۰۰/۳۰۷ ۰۰۰/۱۲۸ ۰۰۰/۴۷۷/۱ ۰۰۰/۴۷۷/۱ ۰۰۰/۴۷۰ ۰۰۰/۲۴۴ ۰۰۰/۲۵۴/۳ متولدین آمریکا
۰۰۰/۵ ۰۰۰/۳۶
۰۰۰/۵۱ ۰۰۰/۲۷۰ ۰۰۰/۲۷۰ ۰۰۰/۱۲۲ ۰۰۰/۱۰۱ ۰۰۰/۴۳۱ متولدین خارج از آمریکا
شاخه دوم مربوط به کشورهای عضو همکاری توسعه اقتصادی (OECD) میباشد که در این میان کرد و تا حدودی فیلیپین بجز ایران در این رده بندی شاخص میباشند. کره با ۱۵ درصد فیلپین با ۱۰ درصد مهاجران نخبگان ایران نیز مانند سایر نخبگان کشورهای در حال توسعه یا کشورهای جهان سوم، سطوح بالایی را در بین مهاجران ایرانی به سایر کشورها تشکیل میدهد. اغلب این مهاجران در سنین ۲۲ الی ۳۴ سالگی راهی سفر به کشورهای بیگانه را در پیش میگیرند، لذا با توجه به مطالب گفته شده بالا، میتوان مهاجرت نخبگان را در ۳ نمایه بیان کرد: الف:مهاجرتنخبگان در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی اگر چه شروع مهاجرت نخبگان ایران را معمولا دهه ۱۳۳۰ بیان میکند ولی این روند دردهه ۱۳۴۰ رشد بیشتری می یابد و در دهه ۵۰ رشد شتابان را به خود میگیرد. این روند شتابان می تواند در نتیجه فقدان ثبات سیاسی در کشور در سالهای ۵۰ بویژه در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی باشد.
ب: مهاجرت نخبگان ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تا پایان جنگ تحمیلی سال ۱۳۶۷ این مقطع از یک دهه اول انقلاب، بعلت شرایط سیاسی حاکم بر کشور، حاصل از انقلاب و جنگ؛ روند زیر ساختهای علمی بدرستی ایجاد نشده بود. لذا نخبگان علمی که می خواهند در شرایط استاندارد و آزمایشگاهی زیست کنند وعمر خود را در آن شرایط بگذرانند نمی توانند شرایط سخت را بر شرایط بهینه ترجیح دهند در نتیجه رفتن به کشورهای بیگانه ولی در ظاهر توسعه یافته؛ ترجیح میدهند و از عوامل دیگری که میتوان در این مقطع به مهاجرت نخبگان انجامید،شرایط جو انقلابی حاکم بر کشور بود که به علت نپسندیدن این شرایط وجود حاکم بر کشور، بسیاری از نخبگان به این بهانه رهسپار دیار فرنگ گردیدند.
ج: مقطع سوم مهاجرت نخبگان از سال ۶۷ تا امروز هست این مقطع که بعد از پایان جنگ را در برمیگیرد با شروع و دوران سازندگی بعد از جنگ و اهمیت یافتن توسعه علمی کشور وزیر ساخت علمی بهینه و در اثر گسترش فناوریهای مدرن از قبیل اینترنت و غیره موج سوم، مهاجرت در این سالها اتفاق میافتد مقطع سال ۷۷ به بعد، در تاریخ مهاجرت نخبگان ایران دارای اهمیت زیاد میباشد بطوریکه این مقطع را در تاریخ مهاجرت نخبگان ایران بعنوان نقطه عطف بخاطر روند شتابان تر آن و نیاز کشوربه این نیروها؛ نامیدهاند.
اگر مهاجرت نخبگان ایران مانند نخبگان سایر جوامع در حال توسعه به دو شاخه تقسیم نماییم؛ ابعاد مختلف آن، مشخص میشود. لذا با توجه به مطالعه موردی (Clasestudy) مهاجرت نخبگان ایران رابه دو شاخه تقسیم می نمایند:
الف: مهاجرت نخبگان ایران به ایالت متحده آمریکا
مهاجرت نخبگان ایران به آمریکا در ۲ نمایه تقسیم بندی میشود
الف: ۱۹۵۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی
این روند مهاجرت نخبگان که از دهه ۱۹۵۰ با میانگین سالانه حدود ۱۴۰۰ نفر به ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورها بوده است در سال ۱۹۶۷-۱۹۶۰ از میزان ۳۷۶۸۸۴ مهاجر اتباع ایران که وارد آمریکا گردیدهاند؛ حدود ۸۲۹۸۸ هزار نفر دانشجو بودهاند که ۲۱% برقم مهاجرین ایرانی را تشکیل میدادند.
۳- موج دوم از ۱۹۷۹ تا به امروز را به طور نسبی کما بیش بر اثر قطع روابط ایران و آمریکا ادامه داشته است، نشان میدهد.
این دوران بر خلاف دوره های قبل از آن نشاندهندهی تغییر در حجم مهاجران ایران به ویژه در سنین جوانی را تشکیل میدهن
د، میباشد. که اکثرا دانشجو میباشند که جدول زیر گویای این مساله هست.
نسبت دانشجویان ایران به غیر دانشجویان در آمریکا (۱۹۸۰)
گروههای سنی دانشجویان (درصد) غیر دانشجویان(درصد) جمع درصد
۱۹-۱۶ ۹۱ ۹ ۱۰۰
۲۴-۲۰ ۱/۷۹ ۹/۱۰ ۱۰۰
۲۹-۲۵ ۹/۶۰ ۱/۳۹ ۱۰۰
۳۴-۳۰ ۸/۳۴ ۲/۶۵ ۱۰۰
۳۹-۳۵ ۸/۱۶ ۲/۸۳ ۱۰۰
۴۴-۴۰ ۳/۱۰ ۷/۸۹ ۱۰۰
۴۹-۴۵ ۹ ۹۱ ۱۰۰
۵۴-۵۰ ۸/۳ ۲/۹۶ ۱۰۰
۵۹-۵۵ ۸/۳ ۹۴ ۱۰۰
۶۴-۶۰ ۶ ۹۹ ۱۰۰
+۶۵ ۱ ۱۶ ۱۰۰
کل ۷/۴۹ ۳/۵۰ ۱۰۰
جدول فوق نشان دهنده بیشترین حد دانشجویان ایرانی در سنین جوانی ۱۶ تا ۳۰ ساله میباشد. که این نسبت در بالاتر از ۳۰ سال معکوس میشود. به عبارت دیگر جدول زیر نشان میدهد گروه سنی ۲۹-۱۶ ساله در سال ۱۹۸۰ بیشترین میزان دانشجو را از ایرانیان مهاجر و مقیم آمریکا را تشکیل میدهند که این نسبت به ۸۵ درصد ایرانیان مهاجر ومقیم آمریکا را میرسد.
در صد گروههای سنی دانشجویان ایران در آمریکا (۱۹۸۰)
گروه سنی درصد
۱۹-۱۶ ۵/۲۲
۲۴-۲۰ ۳۸
۲۹-۲۵ ۶/۲۴
۳۴-۳۰ ۹/۸
۳۹-۳۵ ۲/۳
۴۴-۴۰ ۳/۱
۵۴-۵۰ ۸/۰
۵۹-۵۵ ۲/۰
۵۴-۵۰ ۲/۰
۶۵ ۱/۰
کل ۱۰۰
در یک عبارت کلی میتوان طبق جدول زیر میزان درصد ایرانیان مهاجر ومقیم آمریکا را که در سنین بالاتر قرار دارند و غیر دانشجو هستند را نشان داد.
گروههای سنی درصد
۱۹-۱۶ ۲/۲
۲۴-۲۰ ۹/۹
۲۵-۲۵ ۶/۱۵
۳۴-۳۰ ۴/۱۶
۳۹-۳۵ ۸/۱۵
۴۴-۴۰ ۷/۱۱
۴۹-۴۵ ۹/۷
۵۰-۵۴ ۷/۵
۵۹-۵۵ ۸/۴
۶۴-۶۰ ۹/۲
+۶۵ ۱/۷
کل ۱۰۰
در حقیقت این جداول نشاندهنده هرم بالایی از نخبگان علمی ایران را بصورت نیروی بالقوه و قدرتمند در آمریکا درآمدهاند نشان میدهد که ضمن ایجاد کارآفرینی و جهش علمی در آمریکا، چرخ اقتصاد آمریکا را در بسیاری از زمینههای صنعتی، خدماتی وآموزش و تحقیقات در سنین جوانی و بعد از آن میچرخانند و آن کشور را همچنان بعنوان یک قدرت برتر در صحنه بینالملل در میآورند.
در یک گزارش آمده است که در دانشگاه یوسی ال(U.C) آمریکا حدود ۱۶۰۰ دانشجو به تحصیل اشتغال در حال حاضر دارند و نیز حدود ۸۵ هزار ایرانی که در آمریکا مقیم هستند در سطح دکتری قرار دارند و رشتههای مختلف علوم پایه و مهندسی و پزشکی غیره را این گروه؛ تحصیل کردهاند.
و گزارش دیگر آمده است که حدود ۱۰۵ هزار نفر با تحصیلات عالیه و با تخصصهای ممتاز به آمریکا در طی سالیان گذشته، مهاجرت کردهاند علاوه بر این در گزارش دیگر آمده است بر حسب آمار ثبت شده در بانک اطلاعات علمی متخصصان دفتر خدمات مهاجرتی آمریکا حکایت ازثبت ۳۷۳۶۲ هزار نفر ایرانی با تحصیلات لیسانس و بالاتر تا سال ۱۹۹۷ می باشد.
و همچنین بر اساس آمار سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ حدود ۲۴۰ هزار ایرانی دارای تحصیلات عالی در آمریکا زندگی میکنند که از این تعداد، ۱۸۶۲ نفر تحت عنوان عضو هیات علمی تمام وقت رسمی در دانشگاههای آمریکا وکانادا تدریس میکنند که این تعداد با احتساب استادان نیمه وقت به حدود ۵۰۰۰ نفر میرسد. درحالی که شمار استادان و دانشیاران شاغل در ایران تا سال ۱۳۷۵ ، ۲۲۰۰ نفر و شمار استاد یاران ۶۰۰۰ نفر بوده است. طبق گزارش دیگری که از نتایج حاصله از سرشماری ۱۹۹۰، بیش از ۱۵ درصد ایرانیان دارای تحصیلات عالی دانشگاهی که از دانشگاههای غیر آمریکایی فارغ التحصیل شدهاند به آمریکا مهاجرت کردهاند. جدول زیر آمار ایرانیان متخصص ثبت شده در دفتر خدماتی مهاجرتی آمریکا آمده است.
ردیف متخصصان فراوانی درصد
۱ دکتری ۱۰۸۶۳ ۲۹%
۲ فوق لیسانس ۱۲۳۶۲ ۳۳%
۳ لیسانس ۱۴۲۳۵ ۳۸%
جمع ۳۷۴۶۲ ۱۰۰%
مهاجرت نخبگان ایران به کشورهای عضو توسعه همکاری اقتصادی (OECD)
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.