مقاله ‌پست مدرنیسم


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله ‌پست مدرنیسم دارای ۱۱۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ‌پست مدرنیسم  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ‌پست مدرنیسم،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ‌پست مدرنیسم :

پست مدرنیسم

Post Modern
اصطلاحی که برای پست مدرن در نظر گرفته شد و انتخاب آن در دهه ۸۰ سبک خاصی برگشت که نه تنها عقاید و ایده های اصلی بلکه تئوریها و نظریه های مختلف طراحان سراسر دنیا را نیز در بر گرفت .

در معماری پست مدرن این اصطلاح بطور رسمی و موثر ف مدرنیسم خالص را رد می کند از نئوکلاسیک حمایت کرده به توصیف آن می پردازد .
عمومی ترین تفسیر این اصطلاح برای اهداف هر گونه طراحی است . و پیروان آن را هنر مندان معاصری تشکیل می دهند که طرفداران سر سخت باهاوس نیستند و سبکهایی از جمله ، نئودادا ، نئواکسپر سیونیست ، پانک ، پاسیفیک و مدرن را قبول دارند .

پست مدرن مانند «آرت دکو» که آخرین سبک بین المللی مطرح است ، تاریخ هنر و تکنولوژی جدید را با تمایل به سمت تزئینات در هم آمیخته تا از نظر تجاری نیز مورد قبول عامه باشد . ارتباط مکاتب گوناگون در این سبک کلی ، ویژگیهای تصویر آن است ، نه فلسفی بودن آن و این ویژگی ها عبارتند از اشکال هندسی زنده ای که شناور بودن آن را نشان می دهد .

خطهای دندانه ای (زیگزاک ، لایه های متعدد و تصاویر قطعه قطعه ، هماهنگی های دلپذیر و تکنیکهای نقاشی از جمله پاستل و تأکیدات بر تاریخ هنر و طراحی از خصوصیات آن است . پست مدرن تا قبل از این که بر روی آن ، این اسم گذاشته شود ، وجود داشته ، در اواخر دهه ۵۰ و ۶۰ یک نوع پست مدرن ناقص در آرت نوا ، آرت دکو و آثار آنها دیده شده حتی قبل از آن هم در سال ۱۹۴۷م مجموعه آثار گرافیکی با اشکال هندسی در رنگهای زنده به صورت کلاژ و سه بعدی دیده شده .
«اتورسوت ساس»طراحی که مجموعه آثارش این گونه بوده از جمله همین هنرمندان است .

او در سال ۱۹۸۰ .م به این نتیجه رسید که نمی تواند محیط شهری را بهتر کند . در نتیجه تصمیم گرفت که خانه را که آخرین قلمرو آزادی بشر است مجدداً طراحی کند . آنهم یک طراحی با مبلمان پارچه هایی با رنگهای زنده و فضاهایی شبیه کارتونهای مصور و شاد .

طراحی برای روی جلد آلبوم – طراح : جرج هاردی و ریچارد مانینگ- سال ۱۹۸۱ م.

اولین هدایای پست مدرن در سوئیس از «باسل» بود ، جائی که «ولف گانگ وین گارد» در سال ۱۹۶۸ م به هیئت علمی مدرسه تکنیکی دولتی باسل پیوسته بود . وین گارد نظم و ترتیب و ظرافت و تمیزی سبک سوئیس را کنار گذاشته و تصاویر جدید را بوجود آورد با وجودی که وین گارد از سبک رسمی سوئیس استفاده می کرد ، سبک باسل او نوعی آزادی عصر کامپیوتر از فضای دو بعدی را ایجاد می نمود . بسیاری از دانشجویان اروپایی و آمریکایی که با وین گارد کار می کردند ، روش خلاق او را مورد توجه قرار داده و گسترش دادند تا سبک مشخص و بارزی برای دهه هشتاد میلادی بوجود آید . «دان فریدمان» طراح آن دوره که اهل نیویورک بود از باسل فارغ التحصیل شده و بعد در دانشگاه «ییل» و «سانچی پرچیس» تدریس می کرد ، از برجسته ترین اساتید این سبک بود .

فریدمان پروژه های جالب و مهیجی را هدایت کرد که رابطه بین سبک آوانگارد ( پیشرو) و کاربردهای طراحی عملی را مورد آزمایش قرار داد ، او در سال ۱۹۷۳ م چنین نوشت : «خوانایی یعنی توانایی ساده ، واضح موثر خوانی ، اغلب با قابل خواندن بودن و جالب بودن و لذت بخش بودن در تضاد است .»
روش فریدمان در آموزش طراحی آمریکا بازتابی شایان توجه داشت در لوس آنجلس «آبریل گری من » من طراح و «جیم ادگرز» عکاس با استفاده از عکاسی حرکتی که با زبان تصویری جدید توأم بود بوجود آوردند.

طراحی صفحه تبلیغ مجله – طراح : مک نایت کافر – آمریکا – سال ۱۹۴۷ م .

آنها ایده های باسل را با «پاپ فانک» کالیفرنیا به هم آمیخته و چیزی شبیه به آثار »هیپ نوسیس » استودیوی طراحی جلد آلبوم بریتانیا و طراحی پوستر ژاپنی با نام «تانادوری یوکو» بوجود آورند .
بعدها «گرایمان» با استفاده از تصاویر انتزاعی کامپیوتری این سبک را گسترش داد . هم زمان گروهی از طراحان سانفرانسیسکویی که تحت تأثیر «رابرت ونتوری» و «مایکل گراوز» معمار قرار داشتند . سوژه های تزئینی پست مدرن را توسعه دادند که از ویژگی های نئوکلاسیک مدرن نشأت گرفته بود .

طراحی روی جلد بروشور – طراح ماتیو لیبووتیز – آمریکا – سال ۱۹۴۵ . م
اساتید آکادمی «گران بروک» در تپه های «بلوم فیلد» میشیگان طراحی را بر اساس تئوری تجزیه و تحلیل زبان ادبی و فلسفی ارائه دادند . محدودیتهای ارتباط تصویری انتزاعی را می توان با یافتن این موضوع که چند نوع معنی را می توان از طریق یک طراحی بیان کرد ، مورد آزمایش قرار داد ، با وجودی که این تئوری اساساً تزئینی است ، و آن را می توان به بهترین نحو در آثار طراحی عملی معاصر و هنرمندان استودیو دامبار و طراحی کل مشاهده کرد .
همراه با کنکاش تحلیلی طراحی گرافیک ، رویه های بارز و غیر منتظره نیز وجو

«پانک» در انگلستان بوجود آمد و به صورت یکی از شاخه های موسیقی راک معرفی شد و مطرح شد و در زمینه های گوناگون فرهنگی محلی خصوصاً در لندن ، نیویورک و لوس آنجلس – رشد کرد .
طرحها با سرعت و دیدگاه اقتصادی کنترل می شد . پوسترها و روزنامه هایش با استفاده از کاغذهای پاره – پاره شده و نوار چسب درست می شد . در مطبوعات غیر قانونی ترین حالتهای کمدی که دیده می شد ، در نوشته های پانک هم می شد دید .
پانک سوئیسی از تصاویر بهتر و واضح تری استفاده می کرد و در آخر به موج جدید تجارتی تبدیل گردید .

طراحی بسته‌بندی (پکیج) – طراح : جان جی ، موج نو آمریکا سال ۱۹۸۳ . م .
«گری پانتر» به عنوان یک کاریکاتوریست افسوس می خورد و می گوید پانک یک پدیده صادق بود . در حالی که موج جدید ، یک اصطلاح لفافه ای است . علی رغم بر چسب پست مدرن سبک طراحی در دهه ۸۰ را باید مجموعه ای از تمام اجزای گوناگونش دانست .
شواهد نشان می دهد که لغات و اصلاحاتی که در تمام رسانه های گروهی دیده شده همه برای محصولات گوناگون به کار گرفته و مشترک است و با حداقل حساسیت زیبایی شناسی که عمدتاً از سبکهای طراحان خاصی تکامل می یابد و به صورت یک مد محسوب می شود و فقط زمان است که می تواند سرشت واقعی و اهمیت آن را نشان دهد .

طراحی بسته‌بندی (پکیج) – طراح : جان جی ، موج نو آمریکا سال ۱۹۸۳ . م .
از آنچه تا به حال گفته شد به این مهم می توان رسید ، عصر ما که بی تردید یکی از مشخصه هایش دگرگونی عظیم در چگونگی انتقال اطلاعات و گسترش ارتباطات جمعی است مقتضیات و قواعد تازه ای را در قلمرو هنر و فرهنگ به منصه ظهور رساند .

انسان معاصر در پی بهره مندی از عرصه ها ، شیوه ها و روشهایی است که او را سریع تر و موثر تر به پیامها و مفاهیم گوناگون رهنمون سازد .
تبلیغات و ترغیب مخاطبان و حتی سرگرمی و از همه مهم تر تبادل اطلاعات و اخبار در جامعه ای که از مختصات هنر گرافیک می باشد تأثیر بسزایی داشته است . این نکته مورد توجه قرار گرفت که در روند دگرگونی های مختلف بخصوص فرهنگی بنا گردید ذهن و زبان نو چگونه انقلابی در زبان هنر بوجود آورد و همچنین دیده شد که نقش گرافیک به عنوان هنر ارتباط جمعی و انتقال جذاب موضوع و ماندگار پیام در عصر ما ، اهمیت و اولویت خاصی یافته است و شاهد تکاپوی هنرمند برای تعریف ارتباط خود با جهان بودیم .

به عبارت دیگر کوشش او برای آن بود که از دیدگاه معین و مشخص به مسأله پاسخ دهد . زمانی هنرمند به دیدگاهها و پیشرفتهای صنعتی پاسخ داد و پیشرفتهای تکنولوژی را در طراحی های هنری خود مد نظر گرفت و زمانی دیگر افزایش تولیدات تحسین بر انگیز توسط پیشرفته ترین ماشین آلات صنعتی مورد توجه قرار گرفت و همین باعث شد که ذوق و سلیقه از مدار تولید حذف شود و صنایع دستی و صنعت گران که آخرین بازماندگان سنت هنری قرون وسطی بودند مانند گذشته اهمیت

نداشتند و در دوره ای تا آغاز جنگ جهانی اول طغیانی در برابر تمامی حس پذیریهای سبک اولیه گرافیکی به منصه ظهور رسید و پدیده ای هنری پا گرفته در نیمه اول قرن ۱۹ میلادی به نام هنر نو پیوند نزدیکی با انقلاب صنعتی داشت و کشف انرژی های جدید و تفکرات جدید در این قرن و اختراعات پی در پی باعث شد که مناظر و دیدگاهها و شیوه زندگی دگرگون شود و پیشروان این سبک در تمامی سطوح در طراحی ، انقلابی به پا کردند و شاهد بودیم که هنر نو یک حرکت آوانگارد بود و چگونه مواد سنتی را بکار گرفت و آنها را در خدمت اهداف خود در آورد .

پس از آن دیدیم که در اوایل قرن بیستم راهی دیگر مورد توجه هنرمندان قرار گرفت و صنعت به عنوان یک حقیقت و واقعیت زندگی پذیرفته شد و به عنوان یک اصل در پیشرفت تبلیغات مطرح شد ، چرا که در این دوران هدف از تبلیغ فروش محصولات با راه های سود آور بود و بشر خسته از صنعتی به بیان احساسات و عواطف شخصی خود پرداخت و ایده آل آرمانی توسط جوانان مورد توجه قرار گرفت و همچون کلیه انقلابات هنری به اظهار و خودنمایی پرداخت . رویگردانی از واقعیت خارجی و دستیابی به بیان خیالی بود و چون دردی مشترک زبانی جهانی یافت و این روش که در اواخر سده نوزدهم میلادی پا گرفت واقعیت را در مقابل کنکاشهای دیگر قرار داد . حرکتی جهت تحقق فلسفه جان راسکین بود که می گفت : «هنر حقیقی باید هم زیبا باشد هم مفید».

در این دوران هنرمندان در جستجوی روشهایی بودند که از سبکهای تاریخی حاکم مبرا باشد و اما بی تردید این هنرمندان نمی توانستند از تأثیرات مکاتب پیش نیز جدا بمانند لذا به ناچار در این راستا به بهره گیری از سبکهایی روی آوردند که کمتر شناخته شده بود .
بدین ترتیب تمام شکلها یا شیوه هایی را که انتزاع مبتنی بر اندیشه های شرقی و قرون وسطی بود دنبال کردند .

آنچه که مهم است تجمع گروههای مختلف در هر برهه از دوران هنری است که در نهایت زیر شاخه های مختلفی را از یک سبک بوجود می آوردند . طراحی گرافیک تا همان التهاب هنرهای مختلفی را از یک سبک بوجود می آوردند . طراحی گرافیک تا همان التهاب هنرهای دکوراتیو پیش می رفت و با جنگ جهانی تمام شکلهای هنر سرمایه داری از طرف گروهی که هنر را صرفاً برترین حالت بیان دانستند و به جستجوی راههای غلبه بر موانع سنتی در حیطه آفرینشهای هنری برآمدند .
در اواخر قرن بیستم سبک خاصی مورد استفاده قرار گفت که نه تنها پایه عقاید اصولی استوار بود بلکه اساس تئوریها و عملکردهای مختلف طراحان را در سراسر دنیا به دست آورد با ظهور پست مدرن باز گشت به گذشته مد نظر قرار گرفت .

با شرح مختصری از آنچه در این ترجمه ذکر شده ما بر آنیم تا در آینده ای نه چندان دور به بررسی زیر سبکهای هر مجموعه بپردازیم و سیر تحول عظیم گرافیک جهان را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار دهیم . شاید گامی در اعتلای گرافیک ایران داشته باشیم .
به امید آن روز

پست مدرنیسم

پست مدرنیسم :
تاریخ فرهنگ و اندیشه را از آغاز تاکنون ، می توان به سه دوره سنت گرایی ، تجدد گرایی ( مدرنیسم ) ، پساتجدد گرایی ( پست مدرنیسم) تقسیم کرد . وقتی که اکنون به گذشته می نگریم ، تمام دوران قبل از مدرنیسم ، دوره سنت گرایی می شود . پس از آن دوره تجدد گرایی است که محمد رضا ریخته گران نکته ظریفی را در مورد آغاز آن توضیح می دهد :

«برای مدرن شدن ، یک مبنای هستی شناختی و آنتولوژیک در کار است و آن مبنا ، به محاق رفتن وجهه روحی و قلبی در وجود آدمی و اصل قرار گرفتن وجهه دنیوی وجود اوست . به خود واژه مدرن اگر توجه کنیم ، از حیث ریشه شناسی می بینیم که به هیچ وجه ، مقید به معنای جدید و اکنون و حاضر نیست . بلکه مدرن از جنبه لغت ، به معنای در حد و اندازه آوردن است . یعنی bringing to a measure . این measure و اندازه و صورت عربی کلمه اندازه یعنی هندسه ، اصل معنای مدرن است . بنابر این ، می توانیم بگوییم که دوران مدرن ، دوران غلبه فکر ریاضی و نگاه مهندسی به عالم است .

دوران مدرن ، دورانی است که در آن این مرتبه از هستی ، اصل گرفته می شود ».
در دوره مدرنیسم ، برخی متفکران ، هر کدام رخنه ای در مبانی تجدد گرایی وارد کردند و زمینه ساز پدید آمدن گرایشی شدند که به صورت آگاهانه از دهه ۱۹۵۰ به بعد شکل گرفت . این گرایش برای آنکه بعد از دوره تجدد و مدرنیسم پدید آمد ، پست مدرنیسم یا پساتجدد گرایی نامیده شد . «اصطلاح پست مدرنیسم ، نخستین بار در سال ۱۹۷۵ در بحث یک معمار جوان به نام چارلز جنکس مطرح شد که از آموزه کارکرد گرایی یا فونکسیو نالسیم ، خسته شده بود . آموزه ای که شعار معماری مدرن بود ».

پروفسور کریستوفر ویتکام ، در مقاله هنر برای پژوهش هنر ، می گوید : «حالا که مدرنیسم در پایان راه است ، ما با یک دوره جدید مواجه هستیم و نامی که به آن داده شده ، پست مدرنیسم است و تنوع گیج کننده ای دارد. بعضی معانیش ، ضد مدرن است و معانی دیگرش مفهوم دوباره دیدن مدرنیسم می باشد . (;) من هویت پست مدرنیسم را گونه ای از پوچ گرایی داداییسم جدید می شناسم .» او در جای دیگری از همین مقاله ، گفته است : « در جنگ ویتنام ، یک دهکده ویتنامی را خراب کردند ، به این منظور که آن را از کمونیسم حفظ کنند ! به نظر می رسد که در مورد هنر هم همین گونه شده باشد . هنر را خراب کردند به منظور نجات آن .»
نقاشی پست مدرنیست ، بیشتر با نشانه ها سروکار دارد تا با محتوا و هر گونه که تمایل داشته باشد ، از نمادها ، اساطیر ، تصاویر تاریخی و علایم استفاده می کند . «پست مدرنیسم ، مدرنیته ای است فراسوی متافیزیک ، که دیگر رویای نهایی در سر نمی پروراند ، اما همچنان روح آزمایشی و عقلی و انتقادی علم و هنر ، فردباوری و دموکراسی مدرن را حفظ کرده است ».

پست مدرنیسم ، حاصل این ویژگی مدرنیسم است که مدرن اصلاً و ذاتاً به سرعت کهنه می شود تا دوباره خود را بازسازی کند . هنرمند پست مدرنیست ، بیگانگی و تنهایی انسان را در جهان کنونی چون مشکلی غیر قابل حل پذیرفته است و در نتیجه ، هرگونه اعتراض او ، حالت واکنشی دفاعی را دارد .
متمایز کردن تغییراتی که به راستی شرایط لازم مدرن سازی هستند ، از تغییراتی که اغلب با مدرن سازی همراهند – اما پیش شرط یا پیامد بی چون و چرای آن نیستند – تقریباً ناممکن است . در ارزیابی یک فرایند خاتمه یافته مدرن سازی ، برآورد اینکه کدام متغیر ها اصلی ، کدام کمکی و کدام صرفاً تصادفی هستند ، ممکن نیست . افزون بر آن ، متغیر ها را – چه مربوط به گذشته و چه حال – نمی توان از هم جدا کرد ، بلکه باید آنها را به آن گونه که مجموعه مهای به هم پیوسته ای از شرایط ، رخداد ها و پیامدها را می آفرینند ، درک کرد و باز شناخت .

تفاوت عمده این سه جریان یعنی سنت گرایی ، تجدد گرایی و پساتجدد گرایی ، در چگونگی موضع آنها نسبت به عقل است . سنت گرایان ، برای شناخت کل هستی ، عقل را به هیچ وجه کافی نمی دانند و از نگاه آنان با عقل فقط بخش کوچکی از جهان هستی یعنی طبیعت فیزیکی اطراف را می توان شناخت ؛ اما بخش با اهمیت تر هستی را باید با مراجعه به سنت شناخت و عقل برای شناخت این بخش از جهان هستی ، کارایی لازم را ندارد .

تجدد گرایان ، به کافی بودن عقل برای شناخت هستی معتقدند و می گویند با همین عقل و بدون نیاز به ابزار و منبع دیگری ، می توان جهان هستی را شناخت .
پساتجددگرایان ، در مقابل سنت گرایان که موافقت مشروط با عقل داشتند و در مقابل مدرنیست ها که موضعشان نسبت ه عقل ، موافقت مطلق بود ، معتقد به مخالفت مطلق با عقل هستند و به اعتقاد آنها ، تصویری که عقل از جهان هستی در اختیار ما می گذارد، مات و مبهم است .

اما گروه اخیر ، در عین حال ، ابزار و منبع دیگری هم برای تصحیح این تصویر سراغ ندارند . از مشهور ترین متفکران این گروه ، نیچه را می توان نام برد . انتقاد نیچه ، متوجه عنصر جوهری مدرنیسم ، یعنی خردباوری است . او درست دریافته بود که «بشر در آخرین منزل مدرنیته ، توانایی هایش را از دست می دهد » به گمان نیچه ، سرنوشت محتوم دنیای مدرن ، نیهیلیسم است و بازگشت به جهان سنتی ناممکن :«در جامعه سنتی ، این دین است که تصویر کلی از جهان را در اختیار فرد می گذارند و توجیه نهایی رفتار اخلاقی به عهده جهان بینی دینی است . در دنیای مدرن اما ، دین دیگر مرجع نهایی نیست و به جای آن علم بر این مسند نشسته است . پیامد قطعی رد تفسیر دینی از جهان و قبول تفسیر علمی به جای آن ، بی گمان تهی شدن زندگی از معنا ، بی هدف نمودن هستی ، توجیه ناپذیری ارزش ها و در نتیجه پیروزی نیهیلیسم است».

«هنوز شاید شرایط زمانی قضاوت قطعی در مورد پیش بینی نیچه ، فرا نرسیده باشد اما شک نیست که کلیت و جوهر گفته او کاملاض درست است . ژیلدا بورد در کتاب تاریخ هنر خود ، مدرن ها و دیگران ، نسبت به فقر هنر معاصر تاکید می کند و اینکه بدون شک ، جریانات و گرایشات موجود ، مثلاً اصالت اندیشه هنر مفهومی ، توانایی جبران آن را ندارد . وی تاکید می نماید : همان گونه که انسان نمی تواند تنها با نان زندگی کند ، هنر نیز نمی تواند تنها به نیروی فرم ها و رنگ ها به حیات خود ادامه دهد ».

پست مدرنیسم‌ها
• مفهوم واژه پست مدرنیسم
• تاریخچه‌ی واژه‌ی پست مدرنیسم
• بعضی از کاربرد‌های متفاوت واژه‌‌ی پست مدرنیسم

پست مدرنیسم همه جا هست

با این که از زمان رواج اصطلاح پست مدرنیسم سه دهه می گذرد اما نحوی گسترش آن در عرصه ی فرهنگ سرگذشتی نسبتاً پیچیده دارد . صرف نظر از این که این اصطلاح قبلاض چند بار به صورت پراکنده به کار رفته بود ( که در ادامه ی این فصل به برخی از آنها می پردازیم) پست مدرنیسم عمدتاً به عنوان مقوله ای دانشگاهی و مرتبط با تحولات خاصی در عرصه ی ادبیات و علوم انسانی آغاز شد اما خیلی زود به اصطلاحی توصیفی برای انواع تغییرات مطرح شده در عرصه فرهنگ و جامعه ی معاصر تبدیل شد . به عنوان مثال ، یک استدلال این بود که مردم دیگر به پیشرفت تکنولوژیک اعتقادی ندارند و از آنجایی که اعتقاد به پیشرفت تکنولوژیک به یک دوره مشخص تاریخی مدرنیستی ، تعلق دارد ، تصور بر این بود که اصطلاح پست مدرنیسم می تواند عصر جدید ما را ، که عصر سر خوردگی و نا امیدی است ، به نحو شایسته ای توصیف کند . در هر حال ، پست مدرنیسم تا اواسط دهه ی ۱۹۸۰، به شکلی در آمد که بعضی مواقع می شد آن را به عنوان اصطلاحی مبهم و کلی برای هر چیز به کار برد .

تا اواسط دهه ی هشتاد ، پست مدرنیسم اغلب در بسیاری از حوزه ها (مانند معماری ، سیاست یا ادبیات) در برنامه های هنری رادیو ، ساعت های فرهنگی آخر شب تلویزیون و ضمیمه های مردم پسند روزنامه های یکشنبه بحث و بررسی می شد . آنچه در این مباحث مطرح می شد غالباً تلاش برای یافتن معنای احتمالی واژه ای همچون پست مدرنیسم یا رد کردن صریح آن بود . طرفداران دیدگاه دوم بر این عقیده بودند که پست مدرنیسم شعار روز دهن پرکنی است که تاریخ مصرف آن به زودی به پایان خواهد رسید .

امروزه سیل کتابهایی که در مورد پست مدرنیسم نوشته می شود کاهش چشمگیری یافته و بحث های داغ و احساساتی جای خود را به ارزیابی و سنجش خردمندانه داده است . در برخی حوزه ها ( مثلاً در دنیای هنر ) ، به نظر می آید این واژه ، البته نه ضرورتاً ، و مباحثی که به آن ارتباط دارد ، رفته رفته آگاهانه به دست فراموشی سپرده می شود ، در حالی که مباحث نظریه ی پست مدرن در دنیای غرب با رشته های علوم انسانی کاملاً تنیده و تلفیق شده است .
بنابر این با کمی اغراق می توان گفت که پست مدرنیسم بر این نکته تأکید دارد که به بخشی از گفت و گوی روز مره تبدیل شده است . در نتیجه ، بررسی دقیق آن چه بسا خالی از فایده نباشد . این کتاب راهنمایی برای تحقق این امر است .

معانی چند گانه
می توان روانکاوی خواند و بنیانگذار آن ، زیگموند فروید ، را شناخت و مفاهیم اساسی روش روانکاوی را توصیف کرد ، اما در مورد پست مدرنیسم کار به این سادگی ها نیست . پست مدرنیسم به معنای دقیق کلمه یک مکتب فکری نیست ؛ جنبش فکری یکپارچه ای هم نیست که هدف یا زاویه دید مشخصی داشته باشد و نظریه پرداز یا سخنگوی واحدی نیز ندارد .

این امر ناشی از آن است که تقریباً همه ی رشته ها ، از فلسفه و مطالعات فرهنگی گرفته تا جغرافی و تاریخ هنر ، آرائی در زمینه ی پست مدرنیسم مطرح کرده اند . در هر حوزه ، کتاب ها و نشریات ادواری با زاویه ی دید خاصی در مورد پست مدرنیسم منتشر شده اند و هر یک از این حوزه ها آن را به شیوه ی خود تعریف کرده اند . خلاصه این که ، پست مدرنیسم به سرعت فراگیر شده است . با در نظر گرفتن کثرت رشته ها و ارجاعات پست مدرنیسم ، معانی آن زیاد شده و همه اینها به طور کلی به جای روشن کردن آن ، ماهیتش را مبهم تر کرده اند . مشکل از اینجا ناشی می شود که معنای پست مدرنیسم در یک حوزه لزوماً با معنای آن در حوزه ی دیگر همخوانی و سازگاری ندارد .

بنابر این در حال حاضر پست مدرنیسم مفهومی است پیچیده و مشکل ؛ آن قدر که حقیقتاً چندین پست مدرنیسم وجود دارد و یا ، حداقل ، دیدگاه های متنوعی در این زمینه وجود دارد . عجیب این که پست مدرنیسم از یک طرف در فرهنگ عامه ( پسند) به چشم می خورد و از طرف دیگر در مجلات و کتب دانشگاهی ، موضوعی بحث انگیز است . برخی از حوزه ها از پست مدرنیسم خسته شده اند ، و به دنبال جایگزین هایی برای آن هستند . برخی نیز تازه به آن عادت می کنند . در بعضی حوزه ها ، پست مدرنیسم میانری کاملاً تثبیت شده برای طیفی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی است . در عین حال ، برخی حوزه ها همچنان درباره ی سودمندی پست مدرنیسم تردید دارند .

حتی در گفت و گو های روز مره بین افرادی که معمولاً در مورد موضوعات سیاسی یا اجتماعی اظهار نظر می کنند پست مدرنیسم چندین کاربرد دارد . به عنوان مثال ، پست مدرنیسم را می توان به مثابه ی یک اصطلاح مبهم برای توصیف هر ساخته ی معاصر بشر به کاربرد که تا حدی عجیب و غریب بنماید . از این هم مبهم تر ، ان را می توان همچون عنوانی کلی برای دوره ی تاریخی فعلی ما به کار برد . این واقعیت را نیز در نظر داشته باشید که معنای پست مدرنیسم دقیقاً در حوزه هایی ( مثل نقد ادبی ) که خود منشأ پست مدرنیسم بوده اند بررسی شده است و به نظر می رسد تنها چیزی که قطعیت دارد این است که پی بردن به ماهیت پست مدرنیسم آسان نیست .

یک اصطلاح انعطاف پذیر
ممکن است این تصور برای شما ایجاد شود که می توانیم پست مدرنیسم را بر هر چیزی که بخواهیم اطلاق کنیم ، و شاید این نکته تا اندازه ای حقیقت داشته باشد .
پست مدرنیسم را به چند صورت تعریف کرده ایم :
• وضعیت فعلی جامعه

• مجموعه نظراتی که در تلاشند این وضعیت را تعریف کرده یا توضیح دهند
• سبکی هنری یا رویکردی در ساخت چیزها
• واژه ای که در متون متفاوت برای در ر گرفتن جنبه های مختلف همه ی موارد فوق به کار می رود .
تعاریف فوق تنها چهار برداشت درباره ی ماهیت پست مدرنیسم است . ممکن است برداشت های دیگری نیز وجود داشته باشد . البته عملاض جدا کردن این چیزی به نام سبک هنری پست مدرن وجود داشته باشد ، نظریه پرداز پست مدرنیسم ممکن است این نکته را بررسی کند که این سبک چگونه به وضعیت پست مدرن در جامعه مربوط می شود و یا چگونه از آن نشأت می گیرد .

در این کتاب ، به همهی چهار تعریف بالا اشاره شده است اما دومین تعریف در فهرست بالا به تعریف پذیرفته شده در این کتاب نزدیک تر است . بهترین کار این است که به جای تلاش برای ارائه ی تعریفی جامع از پست مدرنیسم آن را به عنوان مجموعه ای از دیدگاه های متعدد در مورد اوضاع و شرایط فعلی در نظر بگیریم ، یعنی این که پست مدرنیسم را مجموعه ای از مفاهیم و مباحث بدانیم نه یک چیز خاص . حتی می توانیم تا آنجا پیش برویم که بگوییم پست مدرنیسم به جز همان مجموعه و مباحث مربوط به خود پست مدرنیسم چیز دیگری نیست .
دوران جدید

پست مدرنیسم انعطاف پذیری زیادی دارد ، اما بی معنا نیست و پی بردن به معنای آن نسبتاً آسان است . البته پست مدرنیسم همچنان معانی ضمنی خاصی دارد از قبیل ابهام و پیچیدگی و نخبه گرایی ، که ظاهراً همیشه به واژه هایی مربوط می شوند که دارای خاستگاه به اصطلاح روشنفکرانه اند ، اگر چه نظریه های مربوط به پست مدرنیسم اغلب به صورت بسیار انتزاعی بحث می شوند ، پست مدرنیسم می تواند به همان اندازه به موضوعات بسیار ملموس و عینی تر نیز بپردازد .
چند موضوع مشخص وجود دارند که در اشکال متفاوت پست مدرنیسم پیوسته مطرح می شوند و فصل های این کتاب روی هم رفته بر محور آنها تنظیم شده است .
در مجموع ، محور این موضوعات این است که معنای زندگی در عصر حاضر چیست و این که چگونه می توان آنها را به بهترین وجه توصیف کرد ؛ به عبارت دیگر این موضوعات :

• بر این اشاره دارند که جامعه ، فرهنگ و سبک زندگی امروز با صد ، پنجاه یا حتی سی سال پیش تفاوت چشمگیری دارد .
• به اموری ملموس از قبیل توسعه ی رسانه های همگانی ، جامعه ی مصرفی و فن آوری اطلاعات می پردازند .
• بر این اشاره دارند که انواع پیشرفت های فوق بر درک ما از امور انتزاعی تر مانند معنا ، هویت و حتی واقعیت تأثیر می گذارند .
• بر این نکته تأکید دارند که روش های قدیمی تحلیل ، دیگر مفید نیستند و برای درک اوضاع عصر حاضر باید رویکرد ها و واژه های تازه ای ایجاد کرد .
دوران تکوین

شاید بزرگ ترین مشکل پست مدرنیسم باشد . پیشوند post به معنای پس است و واژه ی modern را می توان به معنای فعلی یا امروزی دانست . حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توان پس از مدرن بود ؟ چگونه

 

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.