مقاله اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج :

اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج

چکیده : در این مقاله مطالبی در مورد نظرات و سخنان پیامبر اعظم در مورد ازدواج خواهم خواند که در چندین بخش مختلف جمع آوری و تفکیک شده است.
ابتدا و در شروع کار مطالبی را در تشویق و ترغیب جوان به ازدواج خواهید خواند و فواید ازدواج نیز در آن ذکر شده است و در ادامه به بحث ازدواج می پردازیم و موارد لازم یک همسر خوب و مواردی که در امر لازم است رعایت شود خواهید خواند .

بعد از اقدام به این امر فرخنده باید به حفظ آن پرداخت زیرا به دست آوردن امری شاید آسان باشد اما حفظ آن مشکل است . که در این مقادیر با توصیه های پیامبر (ص) در دوام ازدواح آشنا می شویم و در ادامه مواردی در مورد حقوق و وظایف زن در ازدواج ذکر شده است .
در آخر مقاله هم روزنه ای تاریخی در ازدواج های پیامبر باز شده است و از نظر تاریخی نیز به این مسائل پرداخته شده است .

۱) مقدمه:
در آغاز کلام می خواهم از کسی صحبت کنم که در تعریفش ظرف مکان وزمان نمی گنجد، همانطور که در حیث آمده است که اگر نور محمد (ص) نبود آسمان و زمین را نمی آفریدم. همانطور که می دانید زمین با آن همه وسعت و پهناوریش تمام برکات و سرمایه های موجود در بدن دارد بالا سر آن آسمان وجود دارد که اگر آسمان و خوردشید با آن نور عالم تاب نباشد حتماً هیچ موجود زنده ای در کره خاکی قادر به اقدام زندگی نمی باشد. کسی که خدا درباره اش چنین لطف کرده باشدو در

سوره اسراء آمده که پیامبر(ص) در شب معراج به عرش فرا می خواند که حتی با وسیله پیشرفته امروزه و یا صد سال دیگر امکان پذیر نباشد. چه باید گفت، به قول شاعر اگر آب دریا نتوان کشید- به قدر تشنگی باید چشید من هم در حد بضاعت قلمم چند سطری را در مورد اشرف مخلوقات به رشته تحریر در می آورم. شاید بتوانم قطره ای از دریای بی کران را توصیف کرده باشد.

همانطورکه میدانید پیامر اکرم(ص) الگو و نمونه بشریت در تمام صفات می باشد چه در خانواده و یا در مورد ازدواج. در مورد خانواده خیلی سفارش های فراوان دارد که اگر به تمام سفارشات وی عمل شود افرادش سعادت مند می شوند و حتی در مرد ازدواج نیز توصیه ها و سفارشات فراوان دارد که جوانان و خانواده ها گرامی اگر به کار ببندند شاید هیچ گونه مشکلی در راه جوانان وجود نداشته باشد. ولی متأسفانه در عصر ما بعضی مسائل را تحریف کرده اند.

سپاس خدای را که تیر های اندیشه درباره شگفتی های آفرینش اوبه جایی نرسد، و عقل و خرد به هنگام تفکر در بدایع نخستینش جز آنکه سرگردان و متحیر بماند، راه به جایی نبرد، در صورتی که همواره نعمتهای لطیف اوبرای جهانیان یکی پس از دیگری، چه بخواهند و چه نخواهند استمرار دارد؛ و از جمله الطاف زیبایش آن است که از آب بشری را آفرید و او را وابسته و خویشاوند قرار داد و بر مخلوقات شهوت را مسلط کرد تا بدان وسیله نا خواسته وادار به تولید مثل شوند واز این راه به

حکم جبر و بدون اختیار نسلشان باقی بماند؛ وانگهی مسئله انساب را مهم شمرده و به آن اجر نهاده است و بدان وسیله زنا را حرام داشته و به خاطر منع وجلوگیری از آن این عمل را سخت زشت شمرده و ارتکاب آن را هرزگی و کار زشت دانسته است و مردم را به ازدواج دعوت کرده و به صورت امری مستحب و فرمانی الهی بر آن تشویق کرده است.

پاک ومنزه است خداوندی که مرگ را بر بندگان مقرر فرموده و بدان وسیله آنان را محکوم به مرگ و در هم شکستگی کرده و از طرفی بذر نطفه ها در زمین رحم ها پراکنده ساخته و افراد جدیدی از آن به وجود آورده و آن را وسیله جبران مرگ قرار داده است، تا آنان را آگاه کند که دریای مقدرات او از لحاظ سود و زیان، خیر و شر، دشوار و آسان، پیچیده و گسترده، برای جهانیان فیض بخش است. و درود بر محمد(ص) که برای بیم و امید دادن برانگیخته شده است و بر آل و اصحاب او، درودی که حسابگران از عهده شمارش و اندازه آن بر نیایند وسلامی فراوان بر ایشان باد!

باری، براستی که ازدواج پشتوانه دین و خوار کننده شیاطین و در مقابل دشمن خدا دژ استواری است و وسیله زیاد شدن افرادی است که سرور انبیاء(ص) بدان وسیله بر دیگر پیامبران مباهات می کند.بنابر این چقدر بجاست که وسایل ازدواج را فراهم و آداب و سنن آن را حفظ کنند. از این رو باید اهداف و نیازمندی های آن را شرح و فصول و ابواب آن را تفضیل داد وآن مقدار از احکام نکاح را که دارای اهمیت است در پنج بخش بیان می شود.

با توجه به اختلاف نظرها درباره ازدواج حقیقت روشن نخواهد شد، مگر اینکه نخست اخبار و آثاری را که در تشویق ازدواج و یا منع از ازدواج رسیده، بیان کنیم وسپس فواید و پیامدهای ناهنجار آن را توضیح دهیم تا فضیلت ازدواج و یا ترک ازدواج درباره کسی که از آفات آن در امان است و یا در امان نیست روشن شود.ترغیب به ازدواج:
اما از آیات؛ خدای متعال فرموده است: و انکهوا الایامی منکم(۱) که امر به ازدواج می فرماید، و نیز فرموده است:فلاتعضلوا هن ان ینکحن ازواجهن،(۲) که از ازدواج نکردن نهی می کند؛ ونیز در وصف و ثنای پیامبران می فرماید: و لقد ارسلنارسلاً من قبلک و جعلنا لهماازواجاو ذرِیه،(۳) که در معرض منت گذاری و اظهار فضل چنان فرموده است.

و نیز فرمود:
(ازدواج کنید تا افزون شوید که من روز قیامت به جمعیت شما افتخار می کنم حتی به جنینی که سقط شده است.)(۵)
و فرمود: (هرکه از سنت من اعراض کند، از من نیست، براستی که نکاح سنت من است وهر که مرا دوست دارد باید به سنت من عمل کند)
و نیز فرمود: (هر که از ترس فقر و عائله منده ازدواج را ترک کند از ما نیست.)(۶)
آن حضرت فرمود: (هر که از شما توان مالی دارد،باید ازدواج کند که ازدواج برای فروهشتن چشم و حفظ ناموس بهتر است و هر که توان مالی ندارد باید روزه بگیرد که روزه داری مانع شهوت است. )(۷) این حدیث شریف دلیل بر آن است که علت ترغیب به ازدواج همان بیم از فساد در چشم و شهوت است.

در این حدیث روزه را باعث (رجاء) دانسته است. رجاء عبارتست از کوبیدن خصیتین جوان نر به منظور از بین بردن نری اوست، بنابر این به طور استعاره برای ناتوانی از آمیزش- به وسیله روزه داری- آورده شده است.
پیامبر(ص) فرمود:
(هر گاه کسی که دین و امانتداری اش مورد رضایت شما بود به خواستگاری آمد، با ازدواج با وی موافقت کنید و اگر نکنید روی زمین فتنه و فساد فراوان خواهد شد.)(۸) واین حدیث شریف نیز علت و دلیلی برای تشویق و ترغیب به ازدواج به دلیل بیم از فساد است.
و نیز فرمود: (هر که برای رضای خدا ازدواج کند وبرای خدا امکانات ازدواج شخصی را فراهم آورد، استحقاق ولایت الهیه را پیدا می کند.)(۹)

و آن بزرگوار فرمود: (هر کس ازدواج کند، در حقیقت بخشی از دینش را تأمین کرده است.بنابراین نسبت به بخش دیگر آن باید از خدا بترسد.) (۱۰)
از طریق خاصه نیز روایتی در کافی با اسناد خود از امام صادق (ع)، به نقل از پدرانش(ع) نقل شده که آن حضرت می گوید : ( رسول خدا(ص) فرمود: تزویج کنید و به همسری در آورید! بدانید که از بهره مندی و خوشبختی انسان، ازدواج کردن ودادن هزینه دامادی است، وهیچ چیزی نزد خدای عز وجل محبوب ترا ز خانه ای نیست که در اسلام به وسیله ازدواج آباد شود.) و هیچ چیزی در نزد خدای عز وجل مبغوض ترازخانه ای نیست که در اسلام به وسیله جدایی- یعنی طلاق- ویران گردد. سپس امام صادق (ع) فرمود: (خدای متعال درباره طلاق تأکید فرموده و خشم خود را نسبت به زن و مرد چندین بار بیان کرده است. )(۱۱)

و نیزبه اسناد خود از آن بزرگوار نقل کرده است: (دو رکعت نمازی را که شخص ازدواج کرده به جا آورد بهتر از هفتاد رکعتی است که فرد مجرد به جا آورد.)(۱۲)
رسول خدا(ص) فرموده: ( تاهل اختیار کنید که روزی تان بیشتر می شود.)
آورده اند که در امتهای سلف عابدی بود که در عبادت سرآمد همه مردم زمان خود بود به پیامبر آن روزگار گفتند که این عابد چقدر خوب عبادت می کند! پیامبر گفت: خوب مردی است اگر یک سنت را ترک می کرد! وقتی که عابد این سخن را شنید، بسیار غمگین شد و حضور آن پیامبر رسید و سؤال کرد: آن سنت چیست؟ پیامبر فرمود: تو ازدواج را ترک کرده ای. گفت: من آن را حرام نمی دانم بلکه تهی دستم و خودم نان خور مردمم. پیامبر گفت: من دخترم را به همسری تو در می آورم و

پیامبر دخترش را به وی تزویج کرد. بنابراین ازدواج سنتی است استوار و یکی از خصایل انبیا است. مردی به ابراهیم بن ادهم گفت: خوشا به حال تو که به دلیل نداشتن همسر به عبادت مشغولی! گفت: یک طپش قلب تو به دلیل عیالمندی بالا تر از تمام عبادات من است.
رسول اکرم(ص) فرموده است: (بهترین مردم پس از سال دویست، شخص سبک بار کم ثروتی است که زن و فرزند دارد.)

و چند حدیث دیگر: (بدترین شما کسانی هستند که مجردند و بدترین و پست ترین مردگان شما کسانی هستند که مجرد بودند.) (نهج الفصاحه۱۸۰۵)
( به وسیله ازدواج روزی بیابید.) (نهج الفصاحه۴۸۱)
(زن بگیرید که زنان آورنده مال و توانگری هستند.) (نهج الفصاحه۴۸۱)

خلاصه آنکه از کسی درباره اعراض از نکاح به طور مطلق روایتی نقل شده است مگر اینکه به شرطی مقید گردیده است؛ اما در مورد تشویق به ازدواج هم به گونه مطلق و هم مقرون به شرط، روایاتی آمده است. بنابراین با نقل موارد خاص آفات و فواید نکاح، پرده ابهام را برطرف می سازیم.

اما عقد و ارکان و شرایط آن که باید مراعات شوند تا عقد،صحیح باشد و باعث حلیت گردد چهار تاست:
البته ارکان و شرایط لازم سه تاست، زیرا حضور دو شاهد از نظر ما- هرچند مستحب است شرط لازم نیست، آری در عقد منقطع ذکر مهر و تعیین مدت شرط لازم است. در روایت صحیح از امام صادق(ع) آمده است که فرمود: (( عقد موقت ممکن نیست مگر با دو چیز: مدت معین و اجرت معین.)) (۱۳)

(( شرط اول اجازه ولی است، اگر ولی نبود، باید سلطان اجازه دهد.))
(( شرط دوم، رضایت زن است، اگر زن غیر دوشیزه بالغی باشد ویا دوشیزه بالغ باشد اما کسی غیر از پدر و جد او را به شوهر دهد.))
احتیاط آن است که هر چند پدر ویا جد او را به شوهر داده باشند، رضایت آن را کسب کنند.
((شرط سوم، ایجاب و قبول است بدون آنکه بین این دو لفظ فاصله شود، با لفظ انکاح یا تزویج و یا کلمه ای که معنای مخصوص آنها را بدهد به هر زبانی که باشد از طرف دو شخص مکلف که هیچ کدام زن نباشند، چه طرف عقد زوج یا ولی و یا وکیل انها باشد. ))

از نظر ما – شیعه- اجرا کننده صیغه عقد، زن باشد مانعی ندارد.
آداب ازدواج پیشنهاد و خواستگاری توسط ولی قبل از هر چیز انجام می گیرد اگر زن عده باشد باید پس از پایان عده باشد نه در حال عده همچنین در حالی که دیگری خواستگاری کرده نماید خواستگاری کند زیرا از این کار نهی شده است .
از جمله اداب ازدواج خواندن خطبه پیش از نکاح و ضمیمه کردن حمد الهی به ایجاب و قبول است ، به این ترتیب که تزویج کننده می گوید: سپس خدای را و درود ب رسول خدا (ص) است ،فلان دختر را بر صداق معین به همسری تو در می آورم آنگاه همسر می گوید: سپاس خدای را و درود بر رسول خدا (ص) همسری او را با این صداق قبول کردم .

زن صالح ودیندار باشد. این مسئله مهمی است و لازم است به آن توجه شود، زیرا اگر زن در خویشتن داری و حفظ عفت خود، دینداری اش سست باشد، همسرش را به چیزی نشمارد واو را در بین مردم رو سیاه کند ودل او را با نخوت خود نگران کند و زندکی را بر او تیره گرداند. با این حال اگر شوهر، راه حمیت وغیرت پیش گیرد، باید همیشه و گرفتاری و اندوه به سر برد و اگر بی تفاوت باشد نسبت به دین و ناموسش سهل انگار است وبه کم حمیتی و بی غیرتی متهم خواهد شد.

اگر زن علاوه بر ناشایستگی زیبا هم باشد، گرفتاری بیشتر و سخت تر خواهد شد، زیرا برای شوهر جدا شدن از او دشوار می شود و نمی تواند از او دل بکند و نمی تواند خطری که او را تهدید می کند تحمل کند.آنچه که زنی از دیگر همنوعان خود متمایز می دارد دینداری اوست .
پیامبر (ص) بیشتر بر ازدواج با زن دین دار تأکید می کند و می فرماید: (( با زن، به خاطر مال، جمال فامیل و دینش ازدواج می کنند تو فقط با دیندار ازدواج کن.))(۱۴)
در حدیث دیگر گوید: (( هر کس با زنی به خاطر مال و زیباییش ازدواج کند، از مال و زیبایی او محروم خواهد بود و هر که با زنی به خاطر دینداری اش ازدواج کند، خداوند مال و جمال او را نصیب وی گرداند.)) (۱۵)

پیلامبر (ص) فرمود: (( زنی را به خاطر زیباییش تزویج نکنید، زیرا شاید زیبایی او باعث هلاکت او شود، وبه خاطر مالش تزویج نکنید که شاید باعث سرکشی او گردد، بلبکه زن را به خاطر دینش به همسری بگیرید)) (۱۶)؛ و تنها از این جهت بیشتر بر دیانت زن تأکید فرموده است که چنان زنی به دینداری مرد کمک می کند. اما اگر زن دیندار نباشد خود از دین رو گردان است و باعث نابسامانی دین همسر نیز می شود.
زنان سه نوعند: زنی که اولاد آور و مهربان است، همسرش را در برابر مشکلات روزگار و در امور دنیا و آخرتش یاری می کند، نه آنکه زمانه را در برابر شوهرش یاری کند؛ زنی که نه اولاد آور است و نه جمال و اخلاق دارد ونه شوهرش را درکار خیر یاری می کند؛ و زنی که اهل سر و صدا و پر رفت و آمد و عیبجوست، زیاد را اندک می شمارد و اندک را نمی پذیرد.(۱۷)
از ابوعبدالله-امام صادق (ع) – نقل شده که فرمود: (( رسول خدا (ص) فرمود: زنان چهار دسته اند: جامع مجمع، ربیع مربع، خرقاء مقمع و غل قمل.)) (۱۸)

در تفسیر این حدیث گفته اند: جامع مجمع یعنی پر خیر، عفیف و شوهردار؛ ربیع و مربع زنی که یک بچه در بغل و یکی هم در شکم دارد؛ خرقاء مقمع- و به روایتی کرب مقمع یعنی زنی که با شوهرش بد خویی کند و غل مقمع، یعنی زنی که نزد شوهرش مانند پای بندی از پوست است که شپش در آن افتاده و آن را خورده باشد ونتواند هیچ چیز را از خود بر حذر دارد که این جمله ضرب المثلی است عربی. (۱۹)
از ابو حمزه نقل کرده اند که می گوید: از جابربن عبد الله شنیدم که می گفت: خدمت پیامبر(ص) بودیم، فرمود: ((بهترین زنان شما، زنی است که اولاد آور، مهربان و پاکدامن، در میان فامیل محترم و در برابر همسرش افتاده و فروتن، نزد شوهر بی حجاب و در برابر دیگران پوشیده باشد؛زنی که از همسرش حرف شنوایی دارد و مطیع فرمان اوست؛ در هنگام خلوت با او در اختیار اوست وبمانند اظهار اشتیاق مرد، او اظهار نمی کند. آیا شما را از بدترین زنانتان آگاه نسازم، زنی که در بین

خانواده اش ذلیل و در برابر شوهرش بزرگمنش، نا زا و کینه توز است؛ زنی که از کار زشت پرهیز ندارد؛ به هنگام نبودن شوهر بی حجاب و در حضور او در حجاب است؛ به حرف شوهر گوش نمی دهد و فرمان او را نمی برد و هنگامی که همسرش با او خلوت کند از خواسته او سر باز زند چنان که مرکب نا هموار از سورا شدن سر باز زند و هیچ عذری را از شوهر پذیرا نباشد و هیچ گناهی را بر او نبخشد.)) (۲۰)

از ابو عبدالله(ع) است که فرمود: ((رسول خدا (ص) فرموده است: بهترین زنان شما زنی است که پاکدامن و درعین حال شهوت انگیز شود.)) (۲۱)
از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: ((همانا بهترین زنان زنی است که به هنگام خلوت با همسرش پوشش حیا را به دور افکند و چون با دیگران باشد سپر حیا را در پوشد.))(۲۲)
از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: ((بدترین زنان شما زن نازای آلوده، لجباز سرکشی است که در میان فامیلش زبون و در نزد خود بزرگمنش، در برابر شوهرش عفیف و در برابر دیگران بی عفت باشد.)) (۲۳)

از امام صادق (ع) روایت است که فرمود: ((از جمله دعاهای پیامبر (ص) این بود: خدایا به تو پناه می برم از دست زنی که پیش از وقت پیری مرا پیرکند.)) (۲۴)
زیبایی که خود مطلوب و قابل توجه است، زیرا که بدان وسیله مرد از گرایش به دیگران محفوظ می ماند، چه آنکه بیشتر اوقات مرد به زن بدریخت بسنده نمی کند، چگونه اکتفا کند در صورتی که غالباً خوشخویی با زیبایی همراه است. اما آنچه ما درباره دینداری تأکید کردیم با زن نباید برای زیباییش ازدواج کرد.

پیامبر(ص) فرمود: ((هرگاه محبت زنی را به دل فردی از شما انداخت، باید صورت آن زن را ببیندکه این دیدن برای الفت مابین آنها بهتر است.)) (۲۵)؛ یعنی از اینکه روبرو شدن دو طرف باعث انس و الفت می گردد. در این حدیث کلمه ((یؤدم)) از ادمه به معنی پوست باطن در برابر بشره که به معنی پوست ظاهر است، برای مبالغه بیشتر در انس گرفتن آمده است.

زنی که مهرش سبک باشد، رسول خدا (ص) فرموده : ((بهترین زنان شما زنی است که از همه زیبا تر و از همه مهرش کمتر باشد.)) (۲۶) پیامبر خدا (ص) برای بعضی از زنان خود ده درهم مهریه قرار داد و نیز وسایل خانه اش که یک آسیای دستی و یک کوزه و بالشی از چرم بود و داخل بالش از لیف خرما پر شده بود؛ برای یکی از زنانش دو پیمانه جو و برای دیگری دو پیمانه خرما و دوپیمانه آرد سبوس گرفته، ولیمه داد. در صورتی که اگر زیاد بودند مهریه زنان، یک ارزش بود، پیامبر خدا (ص) پیش از دیگران این کار را کرده بود. درخبر است: ((از برکات زن آنست که زود ازدواج کند و زود صاحب فرزند شود ومهرش کم باشد.)) (۲۷)

رسول خدا (ص) فرمود: ((با برکت ترین زنان آن زنی است که کمترین مهریه را داشته باشد.))(۲۸)
در کافی با اسناد صحیح به نقل از ابی عبدالله – امام صادق (ع)- آمده است که فرمود: ((رسول خدا(ص) برای همسرانش دوازده اوقیه و نشّی تعیین کرد، هر اوقیه چهل درهم وهر نشّی نصف اوقیه یعنی بیست درهم است. که مجموع آن پانصد درهم می شود. پرسیدند با همین واحد های وزنی که ما داریم؟ فرمود: آری با همین واحدهای وزن.)) (۲۹)
و نیز به اسناد خود از امام باقر(ع) نفل کرده است که فرمود: ((رسول خدا (ص) مهر هیچکدام از دختران خود را بیش از دوازده اوقیه و یک نشّ تزویج نکرد (اضافه کرد:)اوقیه چهل درهم و هر نشّی بیست درهم است. )) (۳۰)

از آن حضرت است که فرمود: ((علی (ع) وقتی با فاطمه(س) ازدواج کرد، مهریه اش را یک جامه ساده و یک پیراهن و یک فرش از پوست گوسفند قرار داد.)) (۳۱)
زن باید نسیبه، یعنی از خانواده خیر و صلاح باشد، زیرا چنین خانواده ای دختران و پسران خود را با ادب تربیت کند. و با ادب بار آورد. از این رو، رسول خدا (ص) فرمود: ((بپرهیزید از خضراء دمن، پرسیدند: یا رسول الله! خضراء دمن چیست؟ فرمود:زنی زیبایی که از رویشگاه (خانواده) بد، باشد.)) (۳۲)

و نیز فرمود: ((برای نطفه هایتان(همسری) گزینش کنید،زیرا رگ وریشه ها نقش دارند.)) (۳۳)؛ و بعضی به جای (دساس)کلمه (نزاع) آورده اند، یعنی دارای گرایش مختلف و رغبت خاص.
زن از خویشاوندان نزدیک نباشد، زیرا که قرابت زیاد باعث کم شدن میل وشهوت می شود. پیامبر(ص) فرمود: ((با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید که فرزند ضعیف و لاغر به دنیا می آید.))

(۳۴) ناتوانی فرزند به خاطر آن است که خویشاوندی در کم کردن شهوت تأثیر دار، زیرا شهوت از قوه احساس به وسیله نگاه کردن و تماس گرفتن برانگیخته می شود واحساس نیز به وسیله امر شگفت و تازه تقویت می شود، اما چیزی که مدتی در دیدگاه انسان بوده و باعث می شود تا حس آدمی از ادراک کامل آن ناتوان گشته و کمتر تحت تأثیر آن قرار گیرد و در ننتیجه میل و کشش به آن برانگیخته نشود.

پیامبر(ص) فرمود: (( ازدواج نوعی بندگی است، پس باید هرکسی توجه کند که دخترش را در چه خانواده ای قرار می دهد.)) (۳۵)؛ و درباره حق زن جانب احتیاط را باید گرفت، زیرا زن با ازدواج کردن حالت وابستگی پیدا می کند و راه نجات هم ندارد.
با خواندن این احادیث و روایات انسان درمی یابدکه انتخاب همسر خوب بخش مهم ازدواج است و درست است که بخود ازدواج بسیار تاکید شده ولی باید در انتخاب و گزینش همسر دقت کافی بعمل آید .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.