مقاله جرج ارول


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله جرج ارول دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جرج ارول  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جرج ارول،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جرج ارول :

جرج ارول،نویسنده انگلیسی،خالق دو رمان “مزرعه حیوانات“ و “اوتوپى ۱۹۸۴“ است. کتاب مزرعه حیوانات او درباره دیکتاتورى استالینیستى و رمان اوتوپى ۱۹۸۴، او پیرامون فاشیسم هیتلرى است. جرج ارول ۴۷ ساله بود که درسال ۱۹۵۰ بدلیل بیمارى سل وجراحات ناشى از جنگ درگذشت. اودرسال ۱۹۰۳ در شهر مطهرى در بنگلادش امروزى بدنیا آمد. پدر و مادرش انگلیسى تباربودند که به خدمت نیروهاى استعمارى انگلیس در شبه قاره هند درآمده بودند. نام اصلى او، اریک بلیر است.اودر ۳۰ سالگى نام ارول را که اسم رودخانه اى در بریتانیا است،براى خودبرگزید. جرج ارول درجوانى مدتى پلیس نیرو هاى انگلیس درکشور برمه بود،ولى بعد ازچندى بدلیل اعتراض به سیاست استثمارگرانه انگلیس و نوشتن رمان “روزهاى برمه ای“ اخراج گردید.

گرچه ارول خودرا سوسیالیست آزادیخواه میدانست، چپها ولى اورا تروتسکیست نامیدند. سنت گرایان وناسیونالیستهاى انگلیس اورا سوسیالیستى بدبین وناامید بشمار مى آوردند که دردى از خواسته هاى ملى انگلیس حل نخواهند کرد.درجنگ داخلى اسپانیا اودرکنار تروتسکیستهاى ایالت کاتالونى علیه فاشیسم جنگید ولى بعداز ۶ماه مجروح شد وبعداز بازگشت به انگلیس کتاب “کاتالونى من“ را منشر کرد.

جرج ارول را میتوان یکى از مدافعان وسخنگویان قربانیان فاشیسم و توتالیتاریسم قرن گذشته دانست.ارول کوشید بعد از جنگ،درآثارش زیباشناسى هنرى وادبى را با سیاست انتقادى باهم بیامیزد.او روزنامه نگار،رمان نویس و نویسنده اى سیاسى بود که رمانهاى اجتمایى-انتقادى نوشت. آثار اورا گروهى ازصاحبنظران،دماسنجى براى اعلان اخطار به شخصیت پرستى وقدرت طلبى درسیاست بشمار مى آورند. ارول گزارشهایى نیزدرباره مناطق صنعتى شمال انگلیس تهیه کرد وبه انتقاد ازفرهنگ صنعتى پرداخت که به نظر او باعث فلج کردن آگاهى هاى کارگران میشود. او مینویسد در حکومتهاى توتالیتر تمامتگرا روشنفکران را یا به قتل میرسانند یا به سکوت وادار مى نمایند یا اینکه آنها را مجبور میکنند تا استعدادهاى خودرا بفروشند.

ارول به دلیل انجام شغلهاى موقتى مانند ظرفشویى وغیره در انگلیس و فرانسه، با کارگران و اقشار پایین جامعه از نزدیک آشناشد. بعد از جنگ ،اومدتى دربخش برنامه هندى رادیو بى بى سى نیز مشغول فعالیت فرهنگى شد. در رمان مزرعه حیوانات ،او به انتقاد از روشنفکرانى مى پردازد که بعداز بقدرت رسیدن،اصول اخلاقى وانقلابى رازیر پا میگذارند و مثل حاکمان قبلى فاسد و مبتذل میشوند. در دوره جنگ سرد بین کمونیسم و سرمایه داری،به علت تبلیغات بورژوازى و امپریالیسم، رمان مزرعه حیوانات اوبه شهرت جهانى رسید.

رمان دیگر مشهور او، اوتوپى ۱۹۸۴ بود که درسالهاى بعد از جنگ جهانى دوم نوشته شده.این کتاب رمانى است طنزآمیز و آینده نگر. در این کتاب او به پیش بینى رژیمهاى تمامتگرا و توتالیترى میپردازد که احساسات وآگاهى انسانها را دستکارى میکنند وغریزههاى مهم و طبیعى انسان مانند عشق و همدردى را فلج مى نمایند. قهرمانان غالب آثار او از اقشار پایین جامعه میباشند که براى فرار از فشار سرمایه دارى به رمانتیک خیالى گذشته پناه میبرند.

منتقدین چپ تضادهاى شخصى و درونى ارول را محصول شرایط زندگى تاریخى او میدانند. او فرزند دوره استعمار،استثمار واستحمار انگلیس بود که دررشبه قاره هند بدنیا آمد ،سوسیالیست شد،علیه فاشیسم جنگید،از استالینیسم سرخورده گردید، در جنگ مجروح شد و سرانجام به دلیل ابتدا به بیمارى سل وسایر ناگواریها در میانسالى درگذشت.

عده اى هم آثار اورا پیش بینى اوضاع نمیدانند بلکه اورا مبلغ یاس و ناامیدى وسرخوردگى از سوسیالیسم بعد از جنگ . اوبقول خودش همیشه جویاى حقیقت بود و میدانست که آزادى و عدالت فقط در زیر چتر حقیقت قادر به ادامه زندگى هستند. گروهى دیگر اورا یک شورشى میدانند تا یک انقلابی، چون یک انقلابى گاهى بدلیل نیاز باید بادیگران همکارى یاسازش کند تابقدرت برسد، ولى یک شورشى درتمام شرایط مبارزه ،رفتار سرکش خودرا حفظ مى نماید.

جرج ارول چنان ناامید شده بود که میگفت : کشورم ؛ چه چپ،چه راست،درفلاکت مردم تغییرى پیش نخواهد آمد. او از دیکتاتورهایى شکایت میکرد که حتا مهاجرت درونى روشنفکران رانیز تاب نمى آورند وآنها را تعقیب مى نمایند. ارول مى نویسد، ایمان به خدا براى فلک زده گان نشان، ضعف نیست، وجود مذهب زمانى غیرضرورى است که دشمن دیگر نیاز به ریختن اشک رنجبران نداشته باشد.

روز ۲۵ ماه ژوئن امسال مصادف است با صدمین سال تولد نویسنده نامدار انگلستان، جرج اورول. به این مناسبت در محافل ادبی و فرهنگی جهان بحث‌هایی در گرفته است که در آنها ضمن تاکید بر تیزبینی و درایت اورول در تشخیص جنبه‌های منفی ،آزادی سوز و انسان ستیزنانه رژیم‌های توتالیتر به توضیح و تببین یک اقدام منفی و غیرقابل درک او یعنی ارائه لیستی از ۳۸ روشنفکر، نویسنده و هنرمند زمانه اش به یکی از کارمندان دائره تحقیق اطلاعاتی وزارت خارجه انگلستان نیز معطوف است. این ۳۸ نفر که نام کسانی همچون چارلی چاپلین و ای.

اچ . کار (نویسنده معروف کتاب “تاریخ چیست؟” که به فارسی هم ترجمه شده است) در میان آنها دیده می‌شود از نظر اورول به این یا آن حد به کمونیسم و اتحاد شوروی نظر مثبت داشته اند. این اقدام اورول گرچه برای آن ۳۸ نفر تقریبا با عواقبی توام نبود لیکن انجام آن از سوی کسی که در تمامی نوشته‌ها ، گزارش‌ها و کتاب‌هایش نگاهی بدبینانه به قدرت و تفتیش عقاید و آراء شهروندان از سوی حکومت‌ها داشت هنوز برای آشنایان به آثار وی و منتقدان وستایشگران او لکه‌ای تیره و مبهم در زندگی اش به شمار می‌رود. کسی همچون ” تیموتی گارتی اش” محقق و روزنامه نگار معروف انگلیسی نیز که در شماره ۲۱ ژوئن روزنامه گاردین کوشیده است در متن و فضای آغاز دوران جنگ سرد توضیح قابل فهمی برای اقدام ناشایست ارول بیابد نیز چندان کامیاب و موفق نبوده است. با این همه آنچه که از نام ارول بر جا ی مانده است بیشتر مضمون و جوهر نوشته‌ها و کتاب‌های اوست که گرایشی شکاکانه ، بدبینانه و منتقدانه به قدرت و ابزارهای اعمال آن جوهر آنها را تشکیل می‌دهد.

گرچه اینک دیگر از اثری از رژیم‌های توتالیتر هیتلری و استالینی بر جای نیست لیکن رفتار و مکانیزم‌های رژیم‌هایی مثل جمهوری اسلامی در برخورد با شهروندان و یا تلاش‌هایی که در ایالات متحده آمریکا تحت لوای مبارزه با تروریسم و بر بستر محدود کردن حقوق و آزادی‌های مدنی در جریان است و به ایجاد یک سیستم امنیتی فراگیر برای کنترل همه فعالیت‌های شهروندان معطوف است هنوز هم به کتاب‌های ارول که چنین سیستم‌ها یی را با طنز تلخ خود به نقد می‌کشند اهمیت و تازگی می‌بخشد.

نگاه یقین ستیز ، پرسشگر و شک آمیز جرج ارول را علاوه بر کتاب‌هایش شاید در این نکته نیز بتوان یافت که در واپسین روزهای زندگی اش از پسرش پرسید: “دو دو تا چه قدر می‌شود؟” پسر پاسخ داد: ” این که خیلی ساده است.” و ارول در واکنش گفت : “اتفاقا این پرسش از دشوارترین پرسش‌های دنیاست.” همین پرسش و پاسخ نشان از آن دارد که نویسنده نامدار انگلیسی در برخورد با مسلم ترین و بدیهی ترین امور و قضایا نیز ما را به نگاهی تردید آمیز و پرسشگرانه فرا می‌خواند.

آن چه که در پی می‌آید نگاهی است که «بی‌بی‌سی» به زندگی و فعالیت‌های جرج ارول انداخته است.

از تولد جرج اورول، نویسنده و روزنامه‌نگار بریتانیایی و خالق مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ صد سال می‌گذرد

 

بی‌بی‌سی‌

 

اورول در مقطعی پرهیاهو و تکان دهنده در تاریخ قرن بیستم که بخش‌های مهم آن را شخصا تجربه کرد، زندگی می‌کرد: سال‌های افول امپراتوری بریتانیا، عصر رکود شدید اقتصادی آمریکا، جنگ داخلی اسپانیا، ظهور فاشیسم در اروپای غربی در دهه ۱۹۳۰، جنگ جهانی دوم، و مراحل اولیه جنگ سرد.

او امروز به ویژه به خاطر دو رمان مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴شهرت دارد. این کتاب‌ها مجادله‌ای پایدار، مستدل و ضد کمونیستی است که همچنین ایرادهای نیش داری به جامعه غربی و ارزش‌های آن وارد می‌کند.

خواندن آثار اورول، که البته اکنون شاید کمی از نفوذ آنها کاسته شده باشد، از فرایض دوره بعد از جنگ جهانی دوم بود. عبارات “برادر بزرگ تو را زیر نظر دارد” و “جنایت فکری” از کتاب ۱۹۸۴ اقتباس شده و اکنون عمیقا در فرهنگ غرب جا افتاده است.

 

زندگی کوتاه

اورول که نام اصلی او اریک بلر بود در سال ۱۹۰۳ در آنچه بعدا خود “قشر پایین طبقه متوسط” اجتماعی بریتانیا توصیف کرد، متولد شد.

او در نخستین سال‌های زندگی برای آغاز حرفه‌ای در خدمات دولتی آماده شد، اما در اواخر دهه ۱۹۲۰ از آن دلسرد شد و در عوض چند سال از زندگی اش را در اطراف محل زندگی طبقات کارگری در لندن، پاریس و شمال غربی انگلستان سپری کرد.

مشاهدات او در این دوره خمیرمایه نوشته‌های اولیه او نظیر پایین و بیرون در پاریس و لندن، و راه اسکله شهر ویگان است.

اورول از لحاظ سیاسی بخشی از یک جنبش کارگری رادیکال (سوسیالیست آزاد یا سندیکالیسم) بود که اعتقاد داشت هیچکس نباید بر مردم حکومت کند.

براساس این الگو، شرکت‌ها در تصاحب کارگران است و مردم مستقل می‌اندیشند، از اشتباهات خود درس می‌گیرند و جهان محل زندگی خود را درک می‌کنند.

او نیز مانند بسیاری از نویسندگان و روشنفکران چپگرای هم عصر خود در دهه ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد.

او در این جنگ مجروح شد و گویا هرگز کاملا شفا نیافت و همین جراحت از عوامل اصلی مرگ او در اثر ابتلا به سل در سال ۱۹۵۰ بود، یعنی زمانی که هنوز کمتر از ۵۰ سال داشت. تجارب جرج اورول در این دوره در اسپانیا الهام بخش او برای نگارش ادای دین به کاتالونیا بود.

 

اورول و فرهنگ انگلیسی

اورول همچنین ناظر تیزبین جامعه و فرهنگ انگلستان بود. او انگلیسی‌ها را انسان‌هایی نرم کردار و البته کمی منزوی می‌دانست که از افراط و تفریط منزجر هستند و به در مجموع به “عقل متعارف” در مقابل عقاید انتزاعی فلسفی ایمان دارند.

با این حال او از تصویری رمانتیک از انگلستان به عنوان ملتی “متحد” انتقاد داشت. اورول این “اتحاد” را توهمی بیش نمی‌دانست و یک بار انگلستان را چنین توصیف کرد: “انگلستان طبقاتی ترین سرزمین جهان است; سرزمین افاده فروشی و امتیازات ویژه، که عمدتا توسط افراد پیر و احمق اداره می‌شود.”

 

نگاهی تاریخی

اورول شخصیتی جذاب و متناقض داشت: “مردی مردمی” از قشر بالای طبقه متوسط که در زندگی می‌کوشید بر تعصبات و پیشداوری‌های ناشی از تربیت خود چیره شود.

اورول امروز احتمالا با نگاهی تاریخی مورد مطالعه قرار می‌گیرد، به عنوان کسی که با بینش منحصر به فرد و خاص خود در صحنه حضور داشت تا بسیاری از نقاط عطف تاریخ قرن بیستم را تشریح کند.

 

رمان‌های بزرگ اورول

اورول در تمام عمر به ساختار سیاسی دمکراتیک و رد هرگونه حکومت استبدادی متعهد بود.

او برخلاف بسیاری از معاصران خود در بخش‌های چپ طیف سیاسی، هرگز فرصت نکرد کمونیسم را در اتحاد جماهیر شوروی سابق به ویژه در دوره استالینی تجربه کند. اورول در مقطعی پرهیاهو از قرن بیستم زندگی می‌کرد

اورول (البته به درستی) پیش بینی کرد که چنین نظامی هرگز قادر به ادامه حیات در چنین شرایطی نخواهد بود و در دو رمان بزرگ خود سعی کرد نشان دهد چگونه دو نظامی سیاسی افراطی زمانه، یعنی کمونیسم از چپ و فاشیسم از راست، در واقع یگانه و غیرقابل تفکیک هستند.

موضوع کار اورول خطر تمامیت خواهی و استبداد به طور کلی بود و نه خطر ناشی از یک نوع خاص از تشکیلات اجتماعی.

 

مزرعه حیوانات

در پایان جنگ جهانی دوم، هیتلر به عنوان یک هیولا توصیف می‌شد. اما تصویری که از استالین ارائه می‌شد، یک شخصیت صمیمی و دوست متفقین بود، شخصیتی که نمی‌تواند شرارت کند چون در بردن جنگ به متفقین کمک کرده است.

البته بر واقعیت سرپوش گذاشته شده بود. استالین کار خود را به عنوان دشمن بی امان مردم که در جریان پاکسازی‌های داخلی میلیون‌ها نفر را به قتل رساند، آغاز کرد.

یک نکته بدتر برای سوسیالیست‌ها این که استالین اندیشه سوسیالیسم را آلوده کرده بود و از کمونیسم به عنوان وسیله‌ای برای کسب قدرت شخصی بهره برداری کرد.

در کتاب مزرعه حیوانات که در نگاه اول کتابی ساده جلوه می‌کند، حیوانات یک مزرعه دست به شورش می‌زنند و “حاکم” را که در نقش “مزرعه دار جونز” ظاهر شده سرنگون می‌کنند. انقلاب را خوک‌ها رهبری می‌کنند که رهبر آن ناپلئون است و یک خوک نقش استالین را دارد.

در ابتدا کلیه حیوانات برابر هستند، و براساس اصول کلی که خوک دیگری به نام “پیر ارشد” آنها را پیشنهاد کرده، زندگی می‌کنند. “پیر ارشد” در واقع نماینده مارکس است. با این حال خوک‌ها به تدریج حاکم می‌شوند.

فرامین “پیر ارشد” که بر دیوار انبار مزرعه نقاشی شده است به آهستگی تغییر داده می‌شود تا معدود حیواناتی را که از ذکاوت کافی برای درک تغییرات برخوردارند، سردرگم کند.

تنها حیوانی که شرارت خوک‌ها را درک می‌کند الاغی به نام “بنجامین” است اما از اعتراض خودداری می‌کند. بنجامین اغلب نماینده روشنفکران بدبین فرض می‌شود و با تعمیمی می‌توان او را نماینده شخص نویسنده دانست.

 

۱۹۸۴

این کتاب نسبت به زمان زندگی اورول در آینده می‌گذرد و کلیه کشورهای جهان در یکی از سه گروه ابرقدرت که در منازعه هستند ادغام شده اند.

شخصیت اصلی کتاب، وینستون اسمیت، در کشور “اوشیانا” تحت کنترل شدید حزب “اینگسوک” و رهبر مرموز آن “برادر بزرگ” زندگی می‌کند. زبان انگلیسی در زبان جامع تری به نام “سخن نو” غرق شده است که خود آلت دیگری در میان ابزار حزبی برای کنترل اذهان است.

وینستون برای “مینیترو” کار می‌کند و وظیفه او دستکاری اسناد مکتوب مانند روزنامه‌ها به گونه‌ای است که نشان دهد “حزب” همواره بر حق بوده است. او بالاخره از معنی واقعی حزب آگاه می‌شود و با انقلابیون ارتباط پیدا می‌کند.

۱۹۸۴ نیز مانند مزرعه حیوانات در نتیجه ظهور استالین به اورول الهام شد. در زمانه‌ای که درباره استالین به عنوان دوست انسان‌ها خیالبافی می‌شد، اورول از بصیرت کافی برای شناسایی هویت دیکتاتور خونخوار روسیه و جسارت کافی برای بازگو کردن واقعیت به جهان ساده دل برخوردار بود.

نگارش این کتاب برای اورول مسابقه‌ای در برابر گذشت زمان بود. او از این وحشت داشت که فاجعه‌ای به بار آید و به جنگ سرد دامن بزند. در همین حال بیماری اش شدت می‌یافت.

اورول در پایان سال ۱۹۴۸، به قدری نحیف شده بود که نمی‌توانست از بستر بیماری برخیزد. او درحالی که دستگاه کهنه تایپ را روی پاهایش گذاشته بود با حالی نزار کار نگارش کتاب را به پایان برد.

رمان ۱۹۸۴ تنها پس از مرگ او مورد استقبال قرار گرفت، هرچند اکنون شهرت جهانی دارد و یکی از مهم ترین آثار تاریخ بشر معرفی می‌شود.

صد سالگی جرج ارول، سیدمحمد مظفری

بازجو در رمان ۱۹۸۴: “بگذار به تو بگویم که واقعیت برون ذاتی نیست. واقعیت در ذهن انسان وجود دارد و بس، نه در ذهن فرد که مرتکب اشتباه می شود بلکه تنها در ذهن حزب که جمعی و جاودانه است. آن چه در تلقّی حزب، حقیقت باشد، حقیقت است”

 

 

سیدمحمد مظفری

 

درآمد

 

«جرج ارول» با نام اصلی ِ «اریک بلر» در ۱۹۰۳ در موتیهاری، روستایی در هند در نزدیکی مرز نپال، به دنیا آمد. وی دومین فرزند خانواده ای پنج نفره بود. دوران نوجوانی او مصادف با جنگ جهانی اول(۱۹۱۴-۱۹۱۸) شد که اولین تاثیرات را بر شکل گیری روان ارول ِ جوان نهاد. در جوانی مدتّی در شمال غربی ِ انگلستان، لندن و فرانسه(پاریس) به کارگری گذراند و سپس به عنوان گارد سلطنتی انگلستان در برمه گماشته شد. فقر و شکست حاصل از این موارد چنان که خود می گوید: «نفرت طبیعی ام را نسبت به دولتمردان افزون ساخت و برای اولین بار از وجود طبقات زحمتکش آگاهم کرد و شغلم در برمه شناختی از ماهیّت امپریالیسم به من داده بود.» براساس این تجربیات «روزهای برمه» را نگاشت تا اینکه در ۱۹۳۰ چون دیگر نویسندگان آزادی خواه به اسپانیا رفت و علیه استیلای ژنرال فرانکو مبارزه کرد. حاصل این سفر اثر ارزشمند دیگری به نام «بیعت با کاتالونیا» بود؛

کتابی که آمارهای منتشره حکایت از قرارگرفتن این اثر در فهرست پرفروش ترین کلاسیک های ۲۰۰۲ دارد. تا این که بین سال های ۳۷-۱۹۳۵ مصادف با رویدادهایی چون به حکومت رسیدن هیتلر در آلمان ، جنگ های داخلی ِ اسپانیا و ; به اذعان خویش از بی تصمیمی در آمد و راه خویش را در زندگی شناخت؛ مسیری که وی را به عنوان نویسنده ای یگانه، جاودان نگاه داشته است. «هر خطی از نوشته های جدّی من که از ۱۹۳۶ تاکنون به رشته ی تحریر در آمده به گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم علیه نظام توتالیتر و به خاطر نحله ی اجتماعی انسان گرایانه بوده است.» وی در سال ۱۹۵۰ پس از پایان نگارش آخرین کتابش در لندن گذشت.

———————————————————–

 

روش شناسی جـرج ارول

 

ارول نویسنده ای عمیقاُ انفرادی و درون گراست، چنان که بایسته فردی چون اوست. خود می گوید؛ کودکی منزوی که اشتیاق ادبی اش با احساس تنهایی و حقارت درهم تنیده بود و وی از طریق نوشتن با خلق دنیایی شخصی برای خویش شکسـت ها و سرخـوردگی های زندگی روزمره را جبـران می کرده. نوشته هایی سـراسـر توصــیفی در دوران نوجوانی که او را در خلق دقیق ترین رمان سیاسی – تخیلی، ۱۹۸۴، موفق ساخته که بارزترین مشخّصه اش پرداخت حرفه ای جزئیات دنیایی است که خرده قلمرویش را این جا و آن جای تاریخ می بینیم:

«آمار افسانه ای از تله اسکرین بیرون می ریخت.در مقام قیاس با سال گذشته، غذای بیشتر، لباس بیشتر، خانه بیشتر، ظروف آشپزی بیشتر، سوخت بیشتر، کشتی بیشتر-همه چیز بیشتر شده بود الا مرض، جنایت و جنون(;)»

«احساس می کردی تو را از حق مسلم خودت محروم داشته اند. واقع امر این که تا آن جا که به یاد داشت تفاوت چندان فاحشی در روند امور نبود. هیچ وقت غذای کافی برای خوردن نبود. جوراب و لباس زیر پر از سوراخ بود و اثاثیه ها همواره زهوار دررفته، اتاقها پرحرارت، قطارهای زیرزمینی شلوغ، خانه ها در حال ویرانی، نان به رنگ تیره(;)»

ارول نویسنده ای است که در تمام آثارش به یک موضوع نظر داشته : سیاست؛ آن هم در زمانه ای که همه چیز با تغییر ماهویّ معنا در نابسامانیِ محض فرورفته؛ عصر جنگ های جهانی، دوران تصادم ایدئولوژی هایی که در نهایت با مرگ ایدئولوژی ، خود ایدئولوژی تازه ای را فراهم آورد؛ عصر بی یقینی.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.