مقاله سالمونلوز در طیور
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله سالمونلوز در طیور دارای ۱۸۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سالمونلوز در طیور کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سالمونلوز در طیور،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله سالمونلوز در طیور :
سالمونلوز در طیور
فهرست منابع فارسی:
۱- دکتر زهرائی صالحی، تقی، استاد یار دانشگاه تهران، کتاب سالمونلا، پایا نامه ساختار آنتی ژنی سالمونلا تیفی موریوم و استفاده از آن جهت تشخیص و ردیابی عفونتهای ناشی از این باکتری.
۲- فصل نامه مرکز تحقیقات کشاورزی و دامپروری، مقالات پژوهش و دانش مؤسسه رازی کرج.
۳- راهنمایی کنترل عفونتهای سالمونلایی وزطاربت کشاورزی انگلستان، ترجمه واحد تحقیقات و مطالعات موسسه سرم سازی رازی کرج. مقالات پژوهش و دانش.
۴- حسین خان ناظر عبدالله و موسوی نسبت مبارکه فصل الله ، اعضای هیأت علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز. نحوه پیشگیری از سالمونلوز در طیور، مقالات پژوهش و دانش مؤسسه رازی کرج
۵- مؤذنی جولا غلامرضا و درخان فرامین، اعضای مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام فارس، نفش فلور میکروبی روده در پیشگیری از کلوینزاسیون سالمونلادر جوجه های عاری از جرم، مقالات پژوهش و دانش مؤسسه رازی کرج.
۶- حین خان ناظر عبدالله، گروه بهداشت و کنترل مواد غذائی دانشکده دامپزشکی و ابراهیمی کهریز سنگی عزیزالله، دانش آموخته دانشکده دامپزشکی شیراز کاربرد مدفوع طیور بالغ در پیشگیری از سالمونلوز در جوجهها.
۷- رضوی لر و دود کتاب میکروبهای بیماری زا در مواد غذائی
۸- بابا علی، غلام حسین. برسی سالمونلوز در گوسفندان ایران پایان نامه د امپزشکی.
۹- برین، عباس. بررسی میزان آلودگی گربههای اطراف تهران به سالمونلا، پایان نامه دانشکده دامپزشکی.
۱۰- بزرگمهری فرد، محمد حسن. تعیین میزان حساسیت باکتریهای بیماری زای طیور نسبت به آنتی بیوتیکهای مختلف، پایاننامه دانشکده دامپزشکی.
۱۱- بزرگمهری فرد، محمد حسن، بررسی یک واگیری سالمونلوز در قنادی در اثر سالمونلا نیوپرت و تحقیق درباره بیماری زای این سویه در جوجه و موش پایان نامه دانشکده دامپزشکی.
۱۲- حقیقت، منوچهر . بررسی ناقلین سالمونلا در شترهای ایران پایان نامه دانشکده دامپزشکی.
۱۳- شیمی. احمد. سالمونلوز در ایران، پایان نامه دانشکده دامپزشکی، نهمین کنگره پزشکی ایران.
۱۴- کیوانفر، هادی . یک مورد واگیری کشنده سالمونلوز در قناری و مرغ عشق مربوط به سالمونلا تیفی موریوم. پایان نامه دانشکده دامپزشکی.
۱۵- شفا، فرجالله، باکتریها. انتشارات دانشگاه تهران.
فهرست منابع خارجی
۱۶- Bozorgmehrifard, M.H, (1976) contribution, ale tude dela salmonellose aviaire Dans les elevages de poulets aux environs, De tehran Revue med vet. 127, 7.1062-1068.
۱۷- B.R. cupta and B.B. Nalik (1977)use of 9R strain of sal-gallinarum as vaccine against sal- pullorum infection in chicks. Indian vererineryresearch institute, 331-333.
۱۸- Gordon, R,F, (1977). Poultry diseases. Bailliere tindall London, 20-32.
۱۹- Moore.W.E.C. (1977) personal connunication.
۲۰- M.S.Hofstand and B.W. calnek (1978) diseases of poultry seventh edition. Iowa state university press, 79-159.
۲۱- Snoeyenbos, G.H.olgaM.Weinak and C.F, Smysex(1977) protecting chicks and poults from salmonellac by oral administration of normal Gut microflora Avian disease, 22No.2,273-286.
۲۲- Willians,J.E and A.D. whittmore (1973) Mictotesting for avian salmonellosis, proc. 77th. Ann. Meetus.an. Hilth Assoc. 607-613.
۲۳- Wilson , G.S. and Miles A:A (1975) principlesof Bactriology, Virology and Immunity. Vol.1-p- 839, 918-946
Vol.2-p-2080-2087
۲۴- Willames (1976)Avian S.Munellosis Diseases of Pultry sixth edition. IOWA STATE un IVERSITY PRESS, 79-1161.
۲۵- Calnek, B.W; etal; (1991) Disease of pultry. 9th Edition; PP.12-137.
۲۶- Ferris,k; Freichs, W.M; (1987): Salmonella serotypes from Animals and Related sources Reported During The Fiscal year. Proc 92 nd Annu Meet us Anim Health Assoc, PP. 349-362.
۲۷- Geissley, H; Youssef, Y.I; (1981): persistence of Arizona Hinshawii In or on Materials used In poulty Houses. Zvian pathol Zo: 359-363.
۲۸- Sobeh,f. Y; Vadehra, D.v; (1984): vomparixon of Enterotoxin production by S,enteritidis in Laboratory Media, Milk and Meat, Indian Jurnal of Medicine Res 79:28-34.
۲۹- Joklik, w,k; Willett, H.P; Amos, D.B, wilfert, C.m. (1988): Zinsser Microbiology. 19 th Edition, PP. 475-479 .
۳۰- Murray, P.R; etal; (1990); Medical Microbiology. Pp.203-112.
۳۱- Baron, S; Jennings, p; (1992) , Medical Microbiology. 3th Edition . pp. 317-325.
۳۲- Fantasia, M; Filetici, E; (1994): salmonella enteritidisin Italy Int-j-foodmicroabiology, Jan; 21(1-2):pp.7-13
۳۳- Bernard, D; etal; (1993): Microbiology. Ath Edotion, pp. 576-578.
۳۴- Esteban, E; etal; (1993): use of ribotyping for characterization of salmonella serotypes. Hurnal of clinial Microbiology. 32(2):pp 233-237.
۳۵- Rantala, Morjatta and . E. Nurmi (1973) prevention of the growth of soinfantis in chicks by the flora of the clementry tract of chickens. By. Poult. Sci. 24,627-630.
۳۶- Rigbg. C.T.R. pettit, and A, Roberson (1973) the effect of normal in testinal flora on the s.carrier state in poultry with special reference to S. Thom pson and s- typhi muriu. Proc. Intnl. Sy,p- salmonella and prospect for control.
Kumar, M.C; etai; (1974): studies on Natural In fe
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
فصل اول
کلیات
تاریخچه سالمونلا
شکل سالمونلا
خصوصیات محیط کشت
خواص بیوشیمیایی
ساختمان پادگنی سالمونلاها
اهمیت پرگنههای S,R در آزمایشهای سرمی
تغییرات پادگنی
فرمول آنتی ژنتیک
طبقه بندی سالمونلاها
طبقهبندی سالمونلاها
طبقهبندی کامفم- وایت
حساسیت نسبت به باکتریوفاژها
مقاومت
سهم
بیماریزائی و مکانیسم عمل آن
فصل دوم
سالمونلوز در پرندگان
وسعت واگیری و پراکندگی سالمونلا
دوره بیماری
اپیدمیولوژی سالمونلا
راههای انتقال بیماری
کیفیت بیماریزائی سالمونلا
علائم بیماری
کلیات سالمونلوز در پرندگان
بیماری پلوروم (اسهال سفید)
عامل بیماری
طرز واگیری بیماری پلوروم
انتقال بیماری
علائم بیماری و دوره آن
علائم روی لاشه
علائم بیماری در مرغهای بالغ
علائم کالبد گشائی
تشخیص پلوروم
کنترل و پیشگیری در جوجه مرغها
کنترل و پیشگیری در بالغین
درمان ناقلین
تیفوئید مرغان
عامل بیماری
خصوصیات کشت
خصوصیات بیوشیمایی
بیماریزائی در انواع پرندگان
سربیماری
نشانهای بیماری
آثار کالبد گشائی
تشخیص
کنترل و پیشگیری
واکسیناسیون
بیماری پاراتیفوئید پرندگان
شیوع، انتشار و اثرات اقتصادی بیماری
سبب شناسی
مواد لازم جهت رشد
شکل پرگنهها
خواص شیمیایی
مقاومت در مقابل عوامل شیمیایی و فیزیکی
قدرت زندگی پاراتیفوئیدها در بسر، مواد غذائی و گرد و خاک
قدرت پایداری سالمونلا در مدفوع و وسایل آلوده جوجه کشی
مدت پایداری در خاک، آب و گیاهان
مدت پایداری در روی پوسته تخم مرغ و محتویات آن
مقاومت در مقابل آنتی بیوتیک و داروهای ضدعفونی
ساختمان پادگنی
فرمول پادگن و پراکندگی سالمونلاها در طیور
زهرابه
بیماریزائی
بیماریزائی در پرندگان جوان
بیماریزائی در پرندگان بالغ
واگیری پارا تیفوئید
طرز انتقال بیماری بوسیله ناقلین و حاملین
انتشار مستقیم عامل بیماری بوسیله
تخمدان آلوده
آلودگی از طریق پوسته تخم مرغ
علائم بیماری
شکل حاد بیماری در جوجه مرغها
جراحات کالبد گشائی
تشخیص
جدا کرد عامل بیماری و تشخیص آن
سرولوژی
درمان پیشگیری و کنترل
بهداشت تخم مرغ و وسایل جوجهکشی
تولید تخم مرغ، جمع آوری و نگهداری آن
بهداشت گله مادر
طرز ضدعفونی تخم مرغها
تمیز نمودن ماشین و اتاق جوجه کشی
بهداشت محیط جوجه کشی
شرایط بهداشتی در طول پرورش جوجه
آزمایشات سرولوژیکی
ایمنی ساختن
بیماری آریزونوز
انتقال، ناقلین، مخازن
درمان و پیشگیری
فصل سوم
درمان سالمونلوز در طیور
کنترل و پیشگیری سالمونلوز در طیور
واکنشهای سالمونلا در طیور
تقدیم به:
پدر و مادر عزیزم و تمام آنهایی که جانم در گرو وجود آنهاست.
تقدیم به:
تمامی آنانی که به من آموختند و استاد گرانقدرم
مقدمه
بدون شک بخشی از پیروزیها و پیشرفتهایی که در زمینه علم پزشکی، دارو سازی زیست شناسی، گیاه شناسی، جانور شناسی و صنعت تهیه و نگهداری مواد غذایی حاصل شده مدیون زحمات علمای میکروبیولوژی است. جهان امروز با مشکل کنترل میکروبهای بیماریزا بخصوص در کشورهای جهان سوم روبروست و دانشمندان در پی مقابله با آنها هستند.
یکی از این میکروبها سالمونلا است که باعث بیماری عفونی سالمونلوز در انسان و حیوانات میشود و ضررهای اقتصادی فراوانی به نسل بشری میزند.
یکی از راههای شایع انتقال سالمونلا در انسان مصرف و استفاده از گوشت طیور آلوده به این میکرو ارگانیسم است. این آلودگیها در طیور به سالمونلا ممکن است ناشی از تیفوئید طیور، بیماری پولوروم، پاراتیفوئید طیور و آریزونوز باشد. این بیماری همواره خسارات سنگین زیادی به اقتصاد کشور و جامعه بهداشت زده و همواره بهداشت بشری را تهدید کرده است.
با توجه به طولانی بودن دوره بیماری و مقاومت زود هنگام سویههای سالمونلایی به آنتی بیوتیکها کنتر و درمان این بیماری مشکل است ازاین رو برای مبارزه با این بیماری باید از رشد و تکثیر باکرتی در کانون ایجادآلودگی جلوگیری شود.
انتقال بیماری سالمونلوز بیشتر از طریق دستگاه گوارش است. بنابراین آب و مواد غذایی آلوده و منشع مهم ایجاد سالمونلاوز است که باید آب را با روشهای تصفیه مناسب عاری از پاتوژن کنیم و در بین مواد غذایی گوشت طیور را باید با روشهای صحیح عمل آوریم و عرضه کنیم چون گوشت طیور یکی از مساعدترین ماده غذایی برای رشد سالمونلاها هستند. (۷ و ۱)
به امید داشتن جامعهای عاری از آلودگی و بیماری و کشوری شاداب و تندرست.
فصل اول
کلیات
خانواده آنتروباکتریاسه (Enterobacteriacea Familly)
این خانواده از تعداد زیادی باکتری گرم منفی تشکیل شده که قرابت نزدیکی با هم دارند و در آب و خاک: ماد در حال فساد، گیاهانی، دستگاه گوارش انسان،حیوانات و حشرات یافت میشوند.
از آنجاییکه جایگاه طبیعی باکتریها در روده انسان و حیوانات میباشد آنها را اصطلاحاً میکروبهای رودهای مینامند. برخی از اعضای این خانواده نظیر شیگلا (shigella) سالمونلا (Salmonella) ویرسینا (yersinia) پاتوژن واقعی میباشند. در صورتیکه برخی دیگر نظیر اشریشیا کلی (E,coli) کلبسیلا (Klebsiella) و پروتئوس (Proteus)، فلور طبیعی دستگاه گوارش انسان و حیوانات بوده و در شرایط خاصی بیماریزا واقعی میشوند. (۱ و ۲ و ۳)
هما باکتریهای این خانواده در شرایط هوازی و بیهوازی رشد کرده و به اصطلاح بی هوازی اختیاری هستند. همچنین گلوکز را تخمیر و نیترات را به نیتریت تبدیل می کنند (به استثنای اروینیا (Erwinia). عدم حضور فعالیت سیتوکروم اکسیداز در این باکتریها مشخصه مهم میباشد، چرا که آنترو باکتریاسه را از بسیاری از باسیلهای گرم منفی غیر تخمیر کننده (هوازی مطلق) متمایز
مینماید همه باکتریهای این خانواده بجز شیگلا کاتالاز مثبت هستند (۱ و ۲۹ و ۳۰ و ۳۱)
طبقهبندی خانواده آنترو باکتریاسه بیش از سایر میکروارگانیسم ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. تا سال ۱۹۷۲ تنها ۲۶ گونه در این خانواده نام گذاری شده بود در صورتی که در حال حاضر بیش از ۱۱ دسته و ۸۶ گونه درآن قرار دارند که خوشبختانه تنها حدود ۲۵ از تع۷داد ۹۷ گونه باکتری رودهای ، پاتوژنهای مهمی برای انسان بوده و از نمونهمرضی جدا میشوند. ۷۲ گونه دیگری به بندرت از انسان جدا شده است. از آنجاییکه باکتریهای رودهای هاگ ایجاد نمیکنند به آسانی در اثر حرارت و غلظتهای کم مواد ضد عفونی کنتده و باکتری کش معمولی از بین میروند. در این
ارتباط ترکیبات هالوژنه فرم آلوئید، بتا گلوتار آلدئید و مواد فنلی اثر باکتر کشی روی باکتریها دارند.
کلر زدن به آب در کنتارل انتشار پاتوژنهای رودهای نظیر عامل تب حصبه مؤثر است. (۱ و ۲۹) این باکتریها همچنین نسبت به املاح صفراوی و برخی رنگها مقاومندو از این رو از این مواد در تهیه محیطههای غنی کننده و انتخابی استفاده میشود(۳۲).
سالمونلوز:
انتشار جغرافیائی : جهانی
منشاء آلودگی:
گونههای بسیاری از دامهای اهلی و وحشی (مخصولاً جوجهها ، خوکها، گاوها، سگها و موشهای صحرائی) که بیمار بوده و بظاهر سالم باشند. انسان نیز میتواند ناقل باشد.
عامل بیماری: باکتریهای متعلق به گروه سالمونلا: ارگانیسمهای میکروسکوپی گرم منفی هستند که تشکیل اسپور نمیدهند و اغلب در دستگاه گوارشی دامهای آلوده زندگی میکنند . آنها میتوانند برای ماهها در آب و غذا زندگی کنند. صدها سویه از آن جود دارد.
روش انتقال: از طریق آب، علوفه خشبی یا سایر غذاها که توسط مدفوع ادرار، خون ناقلین آلوده شده باشد. منتقل میشود. سگها ، سوسکها و سایر حشرات همچنین جوندگان وحشی و پرندگان میتوانند براحتی سالمونلاها را در محیط پخش نموده باعث آلودگی غذا و آب شوند.
از طریق مصرف گوشتهای مبتلا، تخم مرغها ، شیر یا غذاهای آلوده بیماری انتقال مییابد.
نحوه ورود عامل بیماری به بدن میزبان:
دستگاه گوارش، سالمونلاها از روده به خون عبور نموده و به ارگانیسم حمله ور میشوند، آنها ممکن است در غدد لنفاوی ، کبد، کیسه صفرا و طحال (ناقلین بهبود یافته یا سالم) لکالیزه شوند.
بزرگترین خطر آلودگی:
در فصول خشک که مگسها در اجتماعت دامهای پرورشی که فاقد احتیاطات بهداشتی هستند و در شرایط متراکم و پر جمعیت همچنین در دامهای جوان در فارمهای بسته (جوجهها و خرگوشها) بیماری زیاد دیده میشود.
این بیماری همچنین در شرایط دسترسی (حمل و نقل، زایمان و بیماریها) یا کمبودهای تغذیهای به چشم میخورد.
گونههای اصلی مستعد به بیماری:
گاو، گاومیشها، گوسفندان، بزها،خوکها ، اسبها، شترهای تندرو، جوجهها، خرگوشها و انسان
دور کمون بیماری: از ۱۲ ساعت تا چندین روز.
یافتههای درمانگاهی:
سندرمهای مختلفی هستند: الف) شکل سپتی سمیک که همراه با تب بالا افسردگی ، مرگ در عرض ۳۲ تا ۴۸ ساعت.
ب: فرم رودهای که شایعترین نوع است، تب، کاهش اشتها، اسهالات آبکی با مخاط و خون، درد رودهای ، تشنگی، گرفتاریهای احتمالی برنشی و ریوی و عصبی، گانگرنه شده اندامهای انتهائی، (گوشها، دم، پاها) تورم مفصلی، سقط جنین،
ج: شکل تخفیف حدت یافته،
د: شکل مزمن که اغلب در آن اسهال مداوم، کاهش وزن، تب غیر منظم، گرفتگی راست معده میباشد.
هـ: فرم بدون علامت
بیماری: ورن معدی، تب، تیفوئید و پاراتیفوئیدی و تبهای کشنده
تغییرات آسیب شناسی بدن:
خونریزی های سرسونی در مخاطات و سروزی میشود. در شکل رودهای : از آنتریت نزلهای همراه با نقاط خونریزی سرسوزنی در مخاطات گرفته تا شکل زخم شده گیهای مربوط به آنتریت هموراژیک دیده میشود.مدفوع آبکی با بوی گندیده و سطح شدن قسمتهای دستگاه گوارشی، عظیم شدن و خونریزی غد لنفاوی روده بند، عظیم شدن کیسه صفرا، کبد و طحال خونریزیهای سرزونی در قلب و کلیه و سایر ارگانها، در اشکال مزمن، نواحی نکروز در روده کور و قولون و دستگاه گوارش دیده میشود. (۲)
تاریخچه سالمونلا:
در سال ۱۸۸۵ سالمون Salmon به اتفاق همکاش اسمیت Smith از خوکهائی که به بیماری طاعون مبتلا بودند میکروبی را جدا ساختند آنرا باکتریوم سوئی پستیس Suipestis نامیدند.
نامبردگان تصور کردند که این میکروب عامل بیماری طاعون خوک میباشد ولی بعدها روشن گردید که ویروسی پالش پذیر عامل اصلی بیمار طاعون خوک میباشد. میکروب کشف شده توسط سالمون و اسمیت که امروز سالمونلاکراسویس نامیده میشود عامل ثانوی است که اغلب موجب تشدید عوارض گوارشی در این بیماری میگردد. (۱۵)
در سال ۱۸۸۵ گرتنر Duartner مواجه با مسمومیت غذائی در ۵۷ نفر گردید، این اشخاص در اثر خوردن گوشت گاوی که در حال مرگ ذبح شده بود دچار استفراغ و اسهال شدید شده بودند. کرنتر از احشاء و امعاء اشخاص مرده و گوشت گاو ذبح شده میکروبی را جدا ساختند و آنرا با سیل گرنتر نام گذارد بعدها مشخص شد که باسل گرتنر همان سالمونلا اتترتیدیس S.Intertidis میباشد. (۱۳ و۱۵ )
در سال ۱۸۸۵ دنوبل Denobel در ناحیه در ناحیه آئوتریک (نام محلی است در فرانسه) از مسمومیت غذائی میکروبی جدا نمودند. و آنرا باسیل آئوتریک نامید اما بعدها این باکتری بنام سالمونلاتیفی- موریوم S.typhimarium نام گذاری گردید. (۱۵-۱۳)
۱۸۹۳ کیلبورن Kilborn از مادیانهائی که مبتلا به سقط جنین بودند میکروبی را ج
دا کردند که امروزه بنام سالمونلا آبورتوس- اکوی S.abortus equi نامیده میشود. (۲۳-۱۵)
در سال ۱۸۹۶ آکاره Achare و اسکات مولر Schotmoller میکروبهای پارا تیفیک A و B را شناخته ولینر leaner متوجه گردید که این میکروبها از نظر خواص پادگنی شبیه میکروب سالمون میباشد و به این جهت به افتخار کاشف نام سالمون را برای این باکتریها پیشنهاد نمود (۲۳)
در سال ۱۹۲۶ وایت whithe به اتفاق کافمن Kuffman ساختمان پادگنی ساملونلاها، آنان را طبقهبندی نمود و جدولی را که به نام جدول کافمن وایت معروف میباشد برای تشخیص و تفکیک اقسام سالمونلا ها تنظیم نمود.(۲۳)
تعریف سالمونلاها:
سالمونلاها دسته بزرگی از خانواده آنتروباکتریاسه، و گرام منفی هستند که معمولاً از راه دهان وارد دستگاه گوارش انسان، حیوانات پستاندار و پرندگان شده و سبب التهاب روده، مسمومیت غذائی و یا عفونت خون میگردند.
تاکنون در حدود ۲۴۵۰ سروتیپ مشخص، جدا و گزارش شده که مختصر اختلاف با یکدیگر داشته و بعلت کشف روز افزون انواع ساملونلاها امروزه آنها را از روی ساختمان پادگنی معرفی میکنند و هر ساله ۱۰-۲۰ سروتیپ جدید به آن اضافه میشود (۲۴- ۲۳- ۱)
شکل سالمونلاها:
باکتریهای میلهای شکل، گرام منفی و بدون هاگ میباشند و به استثناء سالمونلا پلوروم و سالمونلا گالینارم همگی دارای عده زیادی تاژک بوده و متحرک میباشند.
قطر سالمونلا ۴/۰ تا ۶/۰ میکرون بوده و طول آن ۱-۳ میکرون میباشند یا با اندازه متوسط (۶-x1 1-3/0) میکرون میباششند. در حرارت ۳۷ سانتیگراد هیچکدام کپسول تولید نمیکنند ولی در حرارت کمتر از ۳۰ درجه سانتیگراد اغلب آنها کپسول تولید میکنند.
خصوصیات محیط کشت
سلامونلا در شرایط هوازی و بی هوازی اختیاری هستند و در حرارت بین ۱۵-۴۳ درجه سانتیگراد روی تمام محیطهای ساده. معمولی رشد میکند. در غذاهائی که اسید نباشند در حرارت ۳۷ درجه سانتیگراد رشد و تکثیر مینمایند. در یخچال رإ آن متوقف شده و در حرارت پاستوریزاسیون از بین میروند.
حداقل حرارت لازم برای رشد سالمونلاها ۳۰ درجه و حداکثر آن ۴۵ درجه سانتیگراد میباشد. رشد سالمونلا در PH 4-9 محسوس ودر PH کمتر از ۴ و بیشتر از ۹ نامحسوس و یا متوقف میشود.
بهترین PH برای رشد سالمونلاها ۵/۶ تا ۵/۷ میباشند ولی بهترین PH جهت رشد سالمونلا ۸/۶ میباشد.
پرگنههای ۲۴ ساعته سالمونلا روی محیط ژلوز ساده Nutrient agar در حرارت ۳۷ درجه سانتیگراد به بزرگی ۲ تا ۳ میلیمتراند و مانند پرگنههای کلی پاسیل- گرد – صاف – کمی محدب به رنگ سفید خاکستری متمایل به سفید و براق میباشند.
در اثر کشتهای مکرر پرگنههای صاف به پرگنههای خشک و خشن تبدیل می شوند . برای محیطهای افتراقی مانند اندوآگار Endo agar آگار، مک کانکی MacConkey agar و محیطهای انتخابی مانند SS آگار (Salmonella shigella Shigella ager) و دزاکسی کلات سیترات آگار (Des Oxycholate citrate agar) به علت عدم تخمیر لاکتوز پرگنههای بی رنگ ایجاد میکنند.
خواص بیوشیمائی:
بیشتر انواع سالمونلا گلوکز، مالتوز، مانیتول و دولسیتول را تخمیر نموده و اسید و گاز ایجاد میکنند ولی لاکتوز و ساگاروز را تخمیر نمیکند.
در میان همه سالمونلاها، سالمونلاتیفی موریوم از این قاعده مستثنی بوده، زیرا گلوکز، ماتوز و مانیتول را بدون ایجاد گاز تخمیر میکنند ضمناً سالمونلاگالیناروم و پاراتیفی A قند گلوکز را تخمیر نموده ولی تولید گاز نمیکنند.
اغلب سویههای سالمونلا به نسبت کم و یا زیاد تولید گاز نمیکنند. سالمونلاها تولید اندول ننموده، اوره آزمنفی، میتل رد مثبت ولی VP(Vogespros kaur) آنها منفی میباشند.
با توجه به خواص فوق تمیز سالمونلاها از سایر باکتریها نسبتاً آسان است ولی درعمل همواره این موضوع به این سادگی هم نیست، زیرا برخی از باکتریها مانند پاراکولن (Paracolon) از حیث خواص بیوشیمیائی به سالمونلاها نزدیک میباشند. این میکروبهالاکتوز، ساکاروز و سالیسین را تخمیر میکنند، ولی این عمل را به آهستگی انجام میدهند و گاهی تخمیر قدندهای مزبور چندین روز طول میکشند بنابراین در صورتیکه سرمهای لازم در اختیار نباشند در قضاوت نباید عجله کرد و بهتر است محیطهای قندی را چند روزی در گرمخانه گذاشته و پس از یک هفته نتایج را یادداشت نمود.
برای تسریع در امر تخمیر ممکن است. مقدار پارافین مذاب را روی پنبه دهانه لوله ریخت و بدین ترتیب از نفوذ هوا بداخل محیط جلوگیری نمود تا عمل تخمیر بهتر صورت گیرد
.
ساختمان پادگنی سالمونلاها: Antigenic structure
بطور کلی طبق بررسیهای دانشمندان بخصوص وایت، کافمن و فیلیکس در سالمونلاها سه گروه مختلف پادگن تشخیص داده شده که بنام پادگنهای پیکری یا (Virulent Antigen) Vi-(somatic Antigen) O و پادگنی H یا پادگن تاژک Glageller Antigen معروف است.
الف- پادگن پیگیری یا O و (Somatic Antigen)
این پادگن مخصوص پیگر باکتری است که در سالمونلاهای متحرک و غیرمتحرک پیدا میشود. خصوصیات پادگنی پیگیری این است که حرارت ۱۰۰ درجه سانیگراد را چند ساعت تحمل کرده و در برابر بعضی از مواد شیمیائی مانند الکل و استون مقاوم میباشند. این پادگن فقط در نموننههای (Smoth) S میکروبی یافت میشود و در نتیجه ترکیب با پادتن مربوط به شکل تودههائی که با نور کافی و در روی زمینه تاریک بهتر دیده میشود جمع (agloteene) میگردد.
آنتیژنهای پیکری یا O سالمونلا ثابت است و تاکنون ۶۷ نوع مختلف شناخته شدهاند و در هر نوع سالمونلا چندتائی از آنها موجود میباشد. که این اجزاء را به وسیله اعداد نشان داده و بدین وسله توانستهاند سالمونلا را طبقهبندی کنند. (۱)
ب- پادگن (Virulent antigen) Vi
در بعضی از سالمونلاها مانند پاراتیفی B-C سالمونلا دوبلین Sal, dubline و سالمونلا تیفی موریوم Sal. Typhimurium و سالمونلا با لراپ روی آنتی ژنهای O را آنتی ژن دیگری بنام پادگن Vi که از کلمه ویرولانس مشتق و سبب حدد آنها می شوند پوشانیده است.
ساختمان شیمیائی آنتی ژن Vi شبیه به ساختمان شیمیائی پادگن O بوده ولی مقاومت آن در برابر حرارت، اسیدها و فنل خیلی کمتر از آن میباشد.
سالمونلاهای نامبرده وقتی که تازه از بدن گرفته شده بانشد دارای آنتی ژن Vi سبب آگلوتیناسیون آنها میگردد. پادگن Vi دارای قدرت ایمنی زائی خیلی ضعیف میباشند.
ج- پادگنهای H یاتاژک (Flageller antigens)
این آنتی ژنها مخصوص تاژک سالمونلاها بوده و فقط در انواع متحرک سالمونلاها وجود دارند. ساختمانن این پادگن پروتئینی بوده خاصیت آنتی ژنتیکی در انسان و خرگوش دارد. در مقابل حرارت بیش ا ز۶۰ درجه سانتیگراد، الکل و اسیدها مقاومت داشته، فرمالین نه تنها آنها را خراب نمیکنند بلکه سبب ثابت شدن تاژک و روی سطح باکتری میشود و آنتی ژن O را کاملاً میپوشاند و بطوریکه مانع آگلو تیناسیون باکتریها باسرم ضد O میگردد. در صورتیکه آگلوتیناسیون آنها با سرم، H جلوگیری نمیکند. به همین دلیل آنتی ژن تاژک را با افزودن فرمالین تهیه میکند.
آنتی ژنهای H بر دو نوعاند بعضی مخصوص یک یا چند نوع سالمونلااند و بنام آنتی ژنهای تیپ یا فاز I خوانده میشود و بعضی دیگر مشترک میان چندین نوع سالمونلا که فقط یک دسته از این آنتی ژنها را دارند بنام منوفازیک و آنهائی را که دارای هر دو دسته هستند بنام دی فازیک مینامند.
آنتی ژنهای H برای تعیین نوع سرمی حائز اهمیت بسیارند ولی به نظر نمیرسد در قدرت بیماریزائی و قدرت ایمنی دهنده هیچگونه نقشی ایفا نمایند (۲۳-۱۱)
اهمیت پرگنههای R و S در آزمایشهای سرمی:
پرگنههای R خشن Rough سالمونلا فاقد خاصیت پادگنی بوده و در نتیجه نمیتوان از آنها برای تیهه سرم ضد Vi بهعنوان پادگن برای آزمایش آگلوتیناسیون استفاده نمود و در نتیجه چون کلیه این آزمایشها توسط پرگنههای S انجام میشود بنابراین باید سعی شود که همیشه با تازه نگهداشتن کشت میکروبی از پرگنههای S برای آزمایشهای فوق استفاده کرد.
تشخیص پرگنههای S و R برای اشخاص با تجربه از روی شکل ظاهری آسان است چون پرگنههای R معمولاً براق، شفاف و مرطوب هستند و دارای اطراف منظم میباشند و در سطم فیزیولوژی شیرابهای یکنواخت ایجاد میکنند. در صورتیکه پرگنههای R معمولاً خشک و نامنظم بوده و تهیه شیرابهای یکنواخت از آنها میسر نیست. با وجود این گاهی تشخیص پرگنههای R و S از یکدیگر خالی از اشکال نیست. به همین جهت میتوان از محلول ۲ در هزار تریپافلاوین درسرم فیزیولوژی استفاده کرد. زیرا پرگنههای R هیچگاه در این محلول بصورت تعلیق در نمیآیند. این محلول اولین بار توسط دانشمندی بنام پامپانا Pampana در سال ۱۹۳۳ مصرف شد(۲۳)
تغییرات پادگن Variations in antigens
ساختمان آنتی ژنیک سالمونلاها ثابت نیست و دستخوش تغییراتی است که مهمترین آنها بصورت زیر می‘اشند.
۱- تغییر سالمونلاها ممکن است در اثر موتاسیون (Mutation) فلاژل خود را از دست داده و بی حرکت شوند که مربوط به از بین رفتن پادگن H میباشد، برعکس آنهم ممکن است یعنی شکل تاژک دار سالمونلا را در مجاورت باکتریو فاژهای مخوصص نبام باکتریو فاژ ترانسدکتیو (Transductive) قرار دهند و ایجاد تاژک را در آنها القاء کنند.
۲- تغییرات سالمونلاها در اثر کشتهای مکرر در روی محیط غذائی آنتی ژن O یا پیکری خود را از دست میدهند و پرگنههای آنها که در ابتدا صاف و مرطوب بود خشک و خشن می شوند .
این تغییرات تدریجی است. باکتریهای R هم پس از چند مرتبه کشت آنتی ژن R خود را از دست میدهند وآ“تی ژن که در زیر آن قرار گرفته آشکار میگردد.
۳- تغییرات فاز Phase Variation
در کشتهای سالمونلاهای دیفازیکتاژک بعضی از باکتریها دارای آنتی ژن فاز I و تاژک بعضی دیگر دارای آنتی ژن فاز II میباشند.
پرگنههای این دو نوع باکتری را میتوان در روی محیط در بوات دو پیتری از یکدیگر جدا کرد ولی هر یک از آنها پس از ۲۴ ساعت مجدداً دیفازیک خواهند شد. بعضی از سالمونلاها وقتی از فاز I به فاز II تبدیل می شوند بجای بدست آوردن آنتی ژنهای فاز II بعضی از آنتیژنهای فاز I سالمونلاحای دیگری مانند Z10-x-n-e را پیدا میکنند. این قسم تغییر فاز را بنام تغییر a-b مینامند. در فاز I بعضی از سالمونلا نیز گاهی آنتی ژنهای فاز II برخی از سالمونلاهای دیگر وجود دارد. (۲۳)
فرمول آنتی ژنیک:
به علت تعداد روز افزون انواع سالمونلا امروزه آنها را از روی ساختمان آنتی ژنیک آنها بررسی میکنند. به این معنی که اول آنتیژن های سوماتیکسپس آنتی ژنهای فاز I و بالاخره آنتیژنهای فاز II پشت سر یکدیگر مینویسند. اگر سالمونلا مونوفازیک باشد بجای فاز یک خط تیره میگذارند.اگر علاوه بر آنتیژنهای اصلی آنتی ژنهای فرعی یگری هم وجود داشته باشد. بجای هر یک از آنها یک نقطه قرار میدهند و بالاخره اگر یک آنتی ژن گاهی موجود و گاهی غایب باشد آنرا در داخل یک پرانتز قرار میدهند. (۲۴-۲۳)
جدول شماره ۱ فرمول آنتی ژنیک
پادگن H O Antigen نوع سرمی گروه
فاز ۲ فاز ۱
۵/۱ a 12-2-1 پاراتیفی S. Paratyphi A
A
e-n-x
۲/۱
۵/۱
e-n-x
e-n-x
–
۶/۱
I,W
۲/۱
e-n-x
–
۲/۲
۶/۱
I,w
۷/۱
۲/۱ –
b
b
b
b
b,z12
c
b
d
e,h
(F),g
I
I
I
I,v
R 12-4
۱۲(۵)،۴،۱
۲۷،۱۲،۴،۱
۱۲،(۵)،۴،۱
۲۷،۱۲،۴،۱
۲۷،۱۲،۴
۱۲،۴
(۲۷)۱۲،۴،۱
۲۷،۱۲(۵)۴،۱
۱۲(۵)،۴
۱۲(۵)،۴،۱
۱۲(۵)،۴،۱
۱۲،۴
(۲۷)،۱۲،۴،۱
۲۷،۱۲،۴،۱
۱۲(۵)،۴،۱ سالمونلااپورتوس اکوی
پاراتیفی
لمت
ابونی
ابورتوس بویس
شلزشیمی
ابورتوس اوویس
وین
ستانلی
چستر
دردبی
تیفی موریوم
آگاما
گلوسیستر
برونی
هیدلبرگ S. Abortus equii
S.Partyphi B
S. Limete
S. Abony
S. Abortusbovis
S. Schein Sheim
S. Abortus ovis
S.wien
S.stanley
S. Chester
S.Derby
S. Typhimutium
S. Agama
S. Gloucester
S. Bredeney
S. Heidelberg B
۵/۱
۵/۱
– E
E
g.m.s (Vi) 7،۶
۷،۶
۷،۶
۷،۶ پاراتیفی
گلراسویس
مونته ویدو
اورانین برگ S. Paratyphi C
S. Cholerae suis
S. Montevideo
جدول شماره ۱ فرمول آنتی ژنیک
پادگن H پادگن D نوع سرمی گروه
فاز ۲ فاز ۱
۵/۱
۵/۱
–
۵/۱
۲/۱
۵/۱
۶ z K
Y
۲۹ z
d
e.h
r
I 6.7
۷،۶
۷،۶
۸،۶
۸،۶
۸،۶
۲۰،۸ تامپسون
باریلی
تینس
منهاتان
نیوپورت
بوی موربی فیکانس
کنتوکی S. Thomposn
S. Barielly
S. Tennessee
S. Manhattan
S. Newport
S.Bovimorbificans
S. Kentuky
۵/۱
–
–
–
۵/۱
– A
D
G,m
G,p
I,v
– ۱۲،۹،۱
Vi 12،۹
۱۲،۹،۱
(Vi)12،۹،۱
۱۲،۹،۱
۱۲،۹،۱ سندی
تیغی
انتریت
دبلین
پاناما
گالیناروم S. Sendai
S. Typhi
S. Enteritidis
S. Dublin
S. Panama
S. Gallinrum D
۶/۱
I,w
۶ ،۱
۶/۱
۶/۱
– E,h
E,h
I,v
E,h
E,h
g-s-t 10،۳
۱۰،۳
۱۰،۳
۱۵،۳
۳۴،۱۵(۳)
۱۹،۳،۱ اناتوم
مل اگریدس
لندن
نیونیگتون
مینا پولیس
سنتن برگ S. Anatum
S. Neleagridis
S. London
S. Newington
S. Menneapolis
S. Senftenberg
طبقهبندی سالمونلاها
را با روشهای مختلف تقسیم مینمانید. یکی از این روشها تقسیمبندی از روی میزبان سالمونلا میباشد.که در این حالت سالمونلاها به سه دسته تقسیم میشوند.
۱- سروتیپهایی از سالمونلا که به شدت به بدن انسان عادت یافتهاند مانند سالمونلاتیفی، پاراتیفی A ، پاراتیفی B و پاراتیفی C و سالمونلا سندای (S.sendie).
۲- سالمونلاهایی که به شدت به میزبان اختصاصی خود که غیر از انسان است عادل یافتهاند مانند سالمونلا پولوروم (pullorum)، گالیناروم (gallinarum) که پرندگان را را بیمار مینماید. سالمونلا دابلین (dublin) گاوها را آلوده مینماید. سالمونلا آبورتوس اکویی (S. abortus Equie) اسبها را مبتلا میسازد. و سالمونلا کلرا سوئیس (Cholerasuis) خوکها را آلوده میسازد. البته بعضی از سالمونلاهای فوق مانند کلرا سوئیس برای انسان نیز بیماریزا می باشند.
۳- سالمونلا در این دسته قرار میگیرند و عامل بیماری در انسان و حیوان میباشند. (۳۳)
روش دیگر طبقهبندی سالمونلاها استفاده از آنالیز ژنی آنهاست (ژنوتایپینگ)، (۳۴)
روشهای دیگر شامل: فاژتایپیگ (phage typing)، بیوتاپپینگ (biotyping) و پلاسمید تایپینگ (plasmid typing) میباشند.
فاژتایپنگ (phage typing)
از فاژتایپینگ در تحقیقات و مطالعات اپیدمیولوژیکی در جهت ردیابی منبع عفونت استفاده می کنند چرا که در ارتباط فوقالعاده زیاد بین فاژ تایپ و منبع اپیدمی وجود دارد. روش Vi فاژتایپینگ ساملونلاتیفی اولین روش از این نوع بود که در سال ۱۹۳۸ به وسیله کرایجی و ین (Craigie & Yen)
ابداع شد و هنوز هم در بسیاری از زمینهها منحصر به فرد است.(۵)
فاژتایپینگ سالمونلا تیفی با تعیین حساسیت کشت این باکتری به یک سری از واریانتهای فاژ II ، Vi که به سویههای مختلف باسیل تیفوئید حدت یافتهاند، صورت میگیرد در جدول که در چند سال اخیر منتشر شده ۱۰۶۵ فاژتیپ از سالمونلا تیفی مشخص شده که آنها را به حروف یا اعداد نشان می دهند سویههای فاژتیپ A به فاژهای Vi حساسند. در صورتیکه برخی دیگر از فاژتیپها تنها به یک یا چند فاژ حساست دارند. نظیری پور در سال ۱۳۵۵ ، در ۱۱۰ سوش جمعآوری شده سالمونلاتیفی در ایران، به هشت فاژتیپ برخورد کرده است که بیشترین درصدآن مربوط به فاژتیپهای E1 و A بوده است. (۱)
به هر حال Vi فاژتاپینگ نیز محدودیتهایی دارد. به طوریکه یک چهارم سویههای با آنتی ژن Vi استحاله یافته بوده و از الگوی طبقهبندی خاصی مطابعت نمیکنند. فاژتایپینگهایی که معمولاً در سر تا سر جهان دیده میشوند.و
عبارتند از: . وقتی که یک فاز تیپ غیر متداول و اگزوتیک در کشوری که فاقد آن است، ظاهر شود، تعیین منبع عفونت با عطف توجه به مهاجرانی که از کشوری که آن فاژتیپ در آنجا اندمیک است،آسان خواهد شد. بنابراین زمانی که ژاژتیهای که در شبهقاره هند اندمیک هستند، در کشور انگلیس ظاهر شوند. قطعاً منبع عفونت افرادی هستند که از کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش به این کشور مهاجرت نمودهاند. فلیکس (Felix) در سال ۱۹۵۶ و گالو (Galo) در سال ۱۹۵۹
سیستمی را برای فاژتایپینگ سالمونلا تیفی موریوم ابداع نمودند که مبنای مطالعات بینالمللی در زمینه اپیدمیولوژی این باکتری است. این سیستم در ابتداد تنها دارای ۳۴ فاژتیپ بود. در صورتی که در حال حاضرب بیش از ۲۳۲ تیپ در سالمونلا تیفی موریوم شناسایی شده است. برخی از این فاژتیپها معمولاً در میزبانهای حیوانی خاص مشاهده می شوند، از این رو میتوان ارتباط نزدیکی بین فاژتیپ مسئول عفونتهای انسانی و گونه حیوانی که آن فاژتیپ بیشتر در آن دیده میشود برقرار نمود که در شناسایی سریع منابع احتمالی عفونتهای انسانی ارزشمند است. فاژتیپ چهار
سالمونلا انتریتدیس چند سالی است که مشکلات زیادی در کشورهای اروپای مرکزی و غربی به وجود آورده است. اخیراً تلاشهایی در جریان است تا جداول فاژتیپ یک سویه را با تعویض جایگاه پذیرنده موجود در سطح باکتری و یا به وسیله رمز کردن اندونوکلاز تعیین حدودی، تغییر دهند. (۱)
بیوتایپینگ (Biotyping)
طبقهبندی سویهها بر اساس خواص بیوشیمیایی آنها را بیوتایپینگ میگویند. سویههای یک سروتیپ خاص ممکن است به وسیله واکنشهای تخمیری و بیوستنیک به بیوتایپهای متعددی متمایز گردد. به عبارت دیگر بیوتیپها، فتوتیپهای مختلف تخمیری یک سروتیپ میباشند. که در رخی از خصوصیات بیوشیمایی با هم تفاوت دارند. مانند سالمونلا کلراسوئیس بیوارکونزندورف (Biovar Kunzendorf) که برخلاف اکثر سویههای سالمونلاکلراسوئیس، گاز سولفید هیدروژن تولید میکند. اولین بار کریستنس (kristensen) بر اساس واکنشهای تخمیری ایجاد شده در نه محیط قندی متفاوت سویههای سالمونلا تیفی موریوم را در ۲۱ بیوتایپ طبقهبندی نمود. آزمایشات و موادی که در بیوتایپبینگ سالمونلا تیفی موریوم مورد استفاده قرار میگیرند، میتوانند در بیوتایپینگ پاراتیفی B و برخی دیگر از سایر سروتیپها نیز مفید واقع شوند. (۱)
پلااسمید تایپنگ (Plasmidtyping)
اکثر سویههای وحشی سالمونلا پلاسمیدهایی که از نظر تعداد و اندازه با هم فرق میکنند، با خود حمل مینمایند. نقشهبرداری پلاسمید شامل جداسازی DNA پلاسمید و تفکیک آن به وسیله الکتروفورز میباشد. بدین ترتیب که پلاسمیدها در اثر الکتروفورز بر اساساندازه مولکولی در ژل آگار از هم جدا شده و در نتیجه یک نقشه پلاسمیدی به وجود میآید.
استفاده از این نقشه در سالهای اخیر مقبولیت زیادی پیدا نموده و روش مناسبی را برای طبقهبندی سالمونلاها البته در سویهها حاوی پلاسمید فراهم نموده است. این تکنیک ارزان، ساده و سریع بوده و در مقایسه با فاژتایپینگ، در اپیدمیها جهت شناسایی تیپهای موجود در داخل یک سروتیپ مناسبتر است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.