مقاله به سوی اخلاق جهانی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله به سوی اخلاق جهانی دارای ۵۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله به سوی اخلاق جهانی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله به سوی اخلاق جهانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله به سوی اخلاق جهانی :

به سوی اخلاق جهانی

دیباچه
این بیانیه بین ادیانی حاصل دو سال رایزنی بیش از دویست دانشمند و متألفه ــــــ به عنوان نمایندگان جوامع ادیانی جهان ــــــ است .
بیانیه دوم تا چهارم سپتامبر ۱۹۹۳ در گردهمایی رهبران دینی و روحانی ـــــ به عنوان بخشی از اجلاسیه ۱۹۹۳ پارلمان ادیان جهان در شیکاگو ــــ مورد بحث قرار گرفت . این بیانیه را رهبران مشهور ادیان بزرگ جهان شخصا” امضاء و آن را نشانگر نخستین تلاش و آغازی برای جهانی تلقی کردند که سخت به وفاق اخلاقی محتاج است .
شورای پارلمان ادیان جهان و کسانی که این متن را حمایت می کنند ، آن را به عنوان نخستین آموزه از قواعد مقبول ادیان به جهان عرضه می کنند . ما هرگونه حمایت از جانب زنان و مردان جهان را به گرمی می پذیریم .

جهان در رنج و عذاب است و این رنج ، چنان گسترده و فراگیر است که ما را بر آن می دارد تا برای روشن شدن ژرف در آن ، جلوه هایی از آن را برشماریم .
صلح و آرامش ما را ترک کرده است ، سیاره تخریب شده است ، همسایه ها در وحشت به سر می برند ، زنان و مردان با یکدیگر بیگانگی می کنند و کودکان می میرند .
این نفرت انگیز است .

ما تخریب اکوسیستم زمین را محکوم می کنیم .
ما فقر نابوده کننده امکان حیات را محکوم می کنیم ، گرسنگی که کالبد آدمی را نحیف
می سازد و نابرابری اقتصادی که بسیاری از خانواده ها را به فنا و نابودی تهدید می کند .
ما آشفتگی اجتماعی ملل را محکوم می کنیم ، بی توجهی به عدالت که شهروندان را به انزوا می کشاند ، هرج و مرج حاکم بر جوامع خود و مرگ لجام گسیخته کودکان ـــــ که ناشی از تعدی است ـــــــ به ویژه پرخاشگری و نفرت را که به نام دین رواج دارد .

اما این رنج و عذاب می تواند نباشد ، زیرا بنیان اخلاق وجود دارد ، این اخلاق ، امکان سامان فردی و جهانی بهتری را به میان می آورد و افراد را از ناامیدی و جوامع را از آشفتگی
رها می سازد .
ما زنان و مردانی که جهان بینی و احکام ادیان جهان را پذیرفته ایم تأکید می کنیم :

مجموعه ای عام از ارزش های بنیادین بر مبنای آموزه های ادیان وجود دارد که می توانند اساس اخلاق جهانی را شکل دهند .
تأکید می کنیم که این حقیقت ، پیشاپیش شناخته شده است ، اما هنوز باید در دل و عمل نیز همچنان زنده بماند .
تأکید می کنیم که هنجار ، غیر قابل تغییر و نامشروط برای همه ساحت های زندگی ، برای خانواده ها و جوامع ، نژادها ، ملت ها و ادیان وجود دارد . سرمشق های قدیمی برای رفتار آدمی وجود دارد که بر آموزه های ادیان جهان استوارند و آن ها شرط نظم پایدار جهانند .

ما به هم وابسته ایم و خوشبختی هر یک در گروه خوشبختی همه است ، بدین سبب به همه موجودات زنده احترام می کنیم ، به مردم ، حیوانان ، گیاهان و نیز به جهت حفاظت از زمین ، هوا ، آب و خاک دغدغه داریم . ما به سبب آن چه در برابر همگان انجام می دهیم ، شخصا” مسئولیم :
همه تصمیم ها ، رفتارها و حتی آن چه نمی توانیم انجام دهیم ، با پیامد همراه است .

ما باید با دیگران همانگونه رفتار کنیم که دوست داریم با ما نیز همانگونه رفتار شود . ما عهد می بندیم که زندگی ، منزلت ، فردیت و تنوع را پاس داریم ، به گونه ای که با هر فردی ، بدون استثناء ، انسانی رفتار شود . باید از صبر و رضایت برخوردار باشیم . باید بتوانیم عفو کنیم و از گذشته ها بیاموزیم و هرگز اجازه ندهیم تا دشمنی و خاطره های نفرت انگیز ما را برده خود سازد . دل خویش را به روی دیگران بگشاییم و تفاوت های ناچیز خود را به سبب مشترکات جامعه جهانی فرو گذاریم و فرهنگ یکپارچگی و ارتباط را سرمشق خود قرار دهیم .
ما بشریت را خانواده خود می انگاریم ، ما باید در جهت مهربانی و بخشندگی بکوشیم . ما نباید صرفا” برای خود زندگی کنیم ، بلکه باید به دیگران خدمت کنیم ، کودکان ، سالمندان ، فقراء رنج دیدگان و ناتوانان ، پناهندگان و بی کسان را فراموش نکنیم .

هیچ کسی نباید احساس کند که با وی به عنوان شهروند درجه دوم برخورد می شود و هرگز نباید از کسی بهره کشی شود .باید مشارکت بین زن و مرد وجود داشته باشد . باید از هرگونه عمل غیراخلاقی جنسی اجتناب کنیم . باید از هرگونه سلطه گری و یا سوء استفاده بپرهیزیم .
ما خود را متعهد به فرهنگ خشونت گریزی ، احترام ، عدالت ، صلح و آرامش می دانیم . ما نباید به سرکوب ، صدمه زدن ، شکنجه یا کشتن اقدام کنیم ، ما باید خشونت و تجاوز را به عنوان وسیله ای برای جا انداختن تمایز کنار نهیم .

باید برای نظم عادلانه اجتماعی و اقتصادی بکوشیم ، سامانی که در آن ، هرکس از فرصت یکسانی برای دستیابی به همه استعداد انسانی خود برخوردار شود . باید با صداقت و مهربانی سخن بگوییم و رفتار کنیم .منصفانه با یکدیگر برخورد و از نفرت و تبعیض پرهیز کنیم . نباید دزدی کنیم و برای ساختن جهان برخوردار از صلح و اعتدال باید از حیطه طمع برای قدرت ،‌ خودنمایی ، پول و مصرف فراتر رویم .

زمین بهتر از این نخواهد شد ، مگر آن که نخست بینش افراد تغییر یابد . متعهد می شویم تا آگاهی خود را با نظام دادن به افکار خود ، تأملات ، دعا و تفکر مثبت ، افزایش دهیم . بدون خطرپذیری و آمادگی برای فداکاری ، تغییر بنیادی در وضعیت ما به وقوع نخواهد پیوست ، بنابراین در جهت درک یکدیگر ، منافع اجتماعی ، ترویج صلح و راه های زندگی طبیعت دوستانه ، به این اخلاق جهانی متعهد می شویم . ما همه مردم را ، اعم از دیندار و غیر دیندار ، به چنین اقدامی دعوت می کنیم .

اصول اخلاق جهانی
جهان ما ، بحران بنیادی را تجربه می کند : بحران در اقتصاد ، محیط زیست و سیاست جهانی ، فقدان دیدگاه کامل ،‌ انبوهی از مسائل حل نشده ، فلج سیاسی ، رهبران حقیر با بینش و آینده نگری ناچیز و به طور کلی به احساسی در برابر ملت ها همه جا دیده می شود : پاسخ های بسیار کهنه برای چالش های نوین .
صدها میلیون انسان در کره زمین به شکل فزاینده ای ، از بیکاری ،‌ فقر ،‌ گرسنگی و گسیختگی خانواده هایشان رنجورند . امید به صلح پایدار بین ملت ها رخت بربسته است . تنش بین زن و مرد و تعارض نسل ها هم چنان وجود دارد ، کودکان می میرند ، می کشند ،‌ کشته می شوند ،

کشورهای فراوانی با فساد سیاسی و فساد در کسب و کار متزلزل می شوند . تعارض های اجتماعی ، نژادی و قومی و ویرانی های ناشی از اعتیاد ، جرم های سازمان یافته و هرج و مرج در جامعه سبب شده است تا زندگی توأم با آرامش در شهرهای ما به شکل فزاینده ای دشوار یاب باشد . همسایه ها در وحشت از یکدیگر زندگی می کنند . سیاره ما همچنان به شکل ظالمانه ای چپاول می شود . تخریب محیط زیست ، ما را تهدید می کند . بارها دیده ایم که رهبران دینی و متدینان ، خشنونت ، تعصب و نا آشنا هراسی را سبب می شوند که الهام بخش تجاوز و جنگ های خونین است و آن را مشروعیت می بخشند . دین ، غالبا” برای قدرت طلبی های صرف سیاسی (‌مشتمل برجنگ ) مورد سوء استفاده قرار می گیرد ، بنابراین از چنین وضعیتی احساس انزجار می کنیم .

چنین آسیب هایی را محکوم می کنیم ، با تأکید بر این که این آسیب ها می تواند نباشد ، در آموزه های ادیان جهان ، نوعی اخلاق وجود دارد که با رنج جهانی مقابله می کند ، البته چنین اخلاقی راه حل مستقیم برای مسائل بی شمار جهانی ارائه نمی کند ، بلکه مبنایی اخلاقی برای سامان فردی و جهانی بهتر را تأمین می کند و دیدگاهی ارائه می کند که زنان و مردان را از ناامیدی و جامعه را از آشفتگی و آشوب می رهاند .

ما به جهان بینی و احکام ادیان جهان معتقدیم می کنیم ، اجماعی در میان ادیان وجود دارد که می تواند پایه اخلاق جهانی قرار گیرد ، وفاق مبنایی حداقلی ، که به ارزش های الزام آور ، و شاخص های تغییر ناپذیر و نگرش های اخلاقی بنیادین معطوف است .
یک ـ نظام نوین جهانی ، بدون اخلاق جهانی ممکن نیست
ما زنان و مردان از ادیان گوناگون و سرزمین های مختلف ، همه مردم را ــــــ اعم از دیندار و غیر دیندار ـــــــ مورد خطاب قرار می دهیم و تعهدات ذیل را به عنوان باورهای مشترک عرضه می کنیم :

• همه نسبت به نظام جهانی بهتر مسئولیم .
• در آمیختگی ما با حقوق بشر ، آزادی ، عدالت ، صلح و حفظ زمین ، بدون هیچ قید و شرطی ضروری است .
• ادیان و سنت های فرهنگی گوناگون ما نباید مانع در آمیختگی همگانی ما در مقابله با همه مظاهر ضد بشری و نیز تلاش برای انسانیت کامل تر شود .
• اصول بیان شده در « اخلاق جهانی » می تواند مورد تصدیق هر فرد متعهد اخلاقی باشد چه زمینه دینی داشته باشد یا نه .
• ما به عنوان دیندار و اهل معنویت ، زندگی خویش را بر اساس واقعیتی لایتناهی

بنا نهاده ایم و با توکل ، دعا ، تأمل و با زبان و بی زبان از چنین منبعی ، توان معنوی و
امید می گیریم .
ما در برابر سعادت همه بشریت و حفاظت از سیاره زمین مسئولیت ویژه ای داریم . ما هرگز خود را بهتر از دیگر زنان و مردان نمی انگاریم ، اما مطمئنیم که خرد دیرین در ادیان
می تواند به سوی آینده رهنمون کند .

پس از دو جنگ عالمگیر و در پایان جنگ سرد ، با فرو ریختن فاشیسم و نازیسم و تزلزل پایه های کمونیسم و استعمار ، بشریت وارد مرحله نوینی از تاریخ خود شده است ، امروزه ما از منابع اقتصادی ، فرهنگی و معنوی کافی برخورداریم تا با آن بتوانیم نظام جهانی بهتری را ترسیم کنیم اما تعارضات قومی ، ملی ، دینی ،‌ اجتماعی و اقتصادی ، بنیان صلح آمیز جهان بهتر را تهدید می کند امروزه بیش از هر زمانی رشد فناآوری را تجربه کرده ایم ، اما هنوز فقر عالمگیر ، گرسنگی ،‌
مرگ و میر کودکان ، بدبختی و تخریب طبیعت از جهان کاهش نیافته ،‌ بلکه رو به فزونی است ، فروپاشی اقتصادی ، آشفتگی اجتماعی و انزوای سیاسی ، فروپاشی ملی و فاجعه محیط زیست ، بسیاری از مردم را تهدید می کند .

در چنین وضعیت غم انگیز جهانی ، بشریت محتاج نمونه ای از انسان ها است تا با همدیگر زیست کنند و گروه های قومی و تشکل های اخلاقی و دینی که در مسئولیت حفاظت زمین مشارکت کنند . هر دیدگاهی بر شاخص ها ، آرمان ها ، اهداف و امیدهایی استوار است که در سراسر جهان ، آن ها را از دست رفته می یابیم ، ولی معتقدیم که به رغم تجاوزها و قصورها ، این جوامع ایمانی هستند که مسئولیت ارائه چنین امید ، آرمان و شاخص های قابل دفاع ، مقبول و زنده را بر دوش

می کشند ، این امر به شکل ویژه در باره وضعیت نوین و معاصر نیز جاری است . تضمین بخشی آزادی اندیشه و دین لازم است ،‌ اما آن ها نمی تواند جایگزین ارزش های الزام آور ، تعهدات و هنجارهایی باشد که برای انسان ها ، صرف نظر از ریشه اجتماعی ، جنس ، رنگ پوست ، زبان و دین معتبر است .

ما به وحدت مبنایی خانواده بشری در زمین اعتقاد داریم . بیانیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد ( ۱۹۴۸ ) را به یاد می آوریم . بر آنیم تا آن چه را به شکل رسمی در سطح حقوق بیان شده است ، از دید اخلاقی با عمق بیشتری مورد تأکید قرار دهیم : درک کامل کرامت ذاتی آدمی ، آزادی گریز ناپذیر و برابری همه آدمیان در اصول ، یکپارچگی ضروری و همبستگی همه انسان ها در برابر همدیگر .

از تجربه های شخصی و تاریخ طاقت فرسای سیاره خود آموخته ایم :
• نظام جهانی بهتر ، صرفا” از راه قوانین ، نسخه پیچی ،‌ قرارداد و توافق ها حاصل یا اعمال نمی شود .
• نظام جهانی بهتر‌ ، صرفا” از راه قوانین ، نسخه پیچی ،‌ قرارداد و توافق ها حاصل یا اعمال نمی شود .
• تحقق صلح ، عدالت و حفاظت از زمین به نگرش و آمادگی زنان و مردان در خصوص عدالت ورزی وابسته است .

• رفتار معطوف به حقوق و آزادی به آگاهی به مسئولیت و وظایف است ، بنابراین هم ذهن و هم دل زنان و مردان باید مورد خطاب قرار گیرند .
• حقوق منهای اخلاق ، تاب مقاومت ندارد و نظام جهانی بهتر بدون اخلاق جهانی قابل تحقق نیست .
مقصود از اخلاق جهانی ، ایدئولوژی جهانی یا دین جامع همه ادیان موجود نیست ، البته مراد از آن حاکمیت دین خاص بر همه ادیان نیز نمی باشد ، بلکه مراد از اخلاق جهانی ، اجماع بنیانی بر ارزش های الزام آور ، شاخص های تغییر ناپذیر و دیدگاه های شخصی است . بدون هیچ وفاق مبنایی بر اخلاق واحد ، دیر یا زود همه جوامع را آشوب یا دیکتاتوری تهدید می کند و افراد دچار یأس می شوند .

دو ـ نیاز مبنایی : با هرکس باید به شکل انسانی رفتار کرد
همه ما ، زنان و مردان جایز الخطا ،‌ ناقص و با محدودیت ها و عیب ها همراهیم . واقعیت شر و بدی را می دانیم و دقیقا” بر همین اساس احساس ضرورت می کنیم که باید برای سعادت جهانی ، عناصر اخلاقی را بیان کنیم . آن چه باید مبنای اخلاق جهانی برای افراد ، جوامع ،
سازمان ها ، دولت ها و ادیان قرار گیرد ، ما اطمینان داریم که ادیان بسیار کهن و سنت های اخلاقی ، نظام اخلاقی اقناع کننده و قابل عمل را برای همه زنان و مردان نیک خواه ، چه دیندار و چه غیردیندار ، ارائه می کنند .

همچنین می دانیم که ادیان و سنت های اخلاقی ، غالبا” پایه های گوناگونی برای آن چه به حال زنان و مردان مفید است یا مضر ، آن چه درست است یا نادرست و آن چه خوب است یا بد ارائه می کند . ما بر آن نیستیم که تفاوت های جدی ادیان را نادیده بگیریم ، اما این تفاوت ها ما را از بیان عام آنچه همه ادیان به طور مشترک بر آن باورند یا ما به طور مشترک بر آن اعتقاد داریم ،

باز نمی دارد .
می دانیم که ادیان ، مسائل زیست محیطی ،‌ اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی زمین را
نمی توانند حل کنند ولی به هر جهت آنها می توانند چیزی را ارائه کنند که طرح های اقتصادی ، برنامه های سیاسی و قواعد حقوقی به تنهایی قادر به ارائه آن نیستند و آن تغییر در آگاهی درونی ، ‌نگرش کلی ، دل های مردم و تحول از راه خطا به سوی اهداف نوین در حیات آدمی است . بشر به صورت فوری نیازمند اصلاح اجتماعی و محیط زیستی است ، ولی او به همان فوریت محتاج بازسازی معنوی نیز است .

به عنوان دیندار یا اهل معنا ، خود را متعهد چنین امری می دانیم . قدرت معنوی ادیان
می تواند مفهوم بنیادین برای توکل ، زمینه ای برای معناداری ، شاخص های مطلق و مأمن روحانی عرضه کند ، البته ادیان صرفا” در خصوص این امر قابل تردیدند که بتوانند تعارضات برخاسته از خود ادیان را کنار نهند و خودخواهی ، عدم اعتماد و تعصب متقابل ،‌ حتی انگاره و توهم دشمنی را از میان برچنیند و از این راه توجه خود را به سنت ها ، مکان های مقدس ، جشن و سرور و مناسک خاص متدینان خود معطوف کنند .

همان گونه که بیان شد ، با زنان و مردان در همه عالم به شکل غیر انسانی رفتار می شود . فرصت ها و آزادی آن ها سرقت ، حقوقشان لگدکوب و حرمت ذاتی آن ها نادیده گرفته می شود . اما قدرت نمی تواند سبب حقانیت شود . در رویارویی با همه این امور غیر انسانی ، ادیان و تعهدات اخلاقی از ما می خواهند تا با هر انسانی به شکل انسانی رفتار کنیم .
این سخن بدین معنا است که هر انسانی ،‌ صرف نظر از تمایز سنی ، جنسی ،‌ نژادی ،

رنگ پوست ، توانایی جسمی یا ذهنی ،‌ زبان ، دین ، دیدگاه سیاسی یا ریشه های اجتماعی و ملی ، از حرمت انفکاک ناپذیر و متعالی برخوردار است ،‌ بنابراین هر کس ، اعم از افراد و دولت ، متعهد است تا این حرمت را گرامی بدارد و از آن پشتیبانی کند .

حقوق ، برای انسان است و انسان ، غایت حقوق است ، نه صرفا” ابزار و موادی برای تجارت پیشگی و تولیدات در عرصه های اقتصاد ، سیاست ، رسانه های گروهی ، مؤسسه های تحقیقاتی و بنگاه های صنعتی ، هیچ کس فراتر از خوب و بد قرار نمی گیرد . نه انسان ها نه
گروه های اجتماعی ، نه گروه های ذی نفع صاحب نفوذ ، نه نیروی نظامی و نه نظامی و دولتی ، برعکس ، هر انسان برخوردار از عقل و آگاهی ، متعهد است تا دقیقا” به راه و رسم آدمی رفتار کند ، یعنی نیکوکار باشد و از بدی اجتناب ورزد .

هدف اخلاق جهانی این است که راهکار آن را نشان دهد . ما در ( آیینه ) آن ، هنجارهای نامشروط و تغییر ناپذیر اخلاقی را می یابیم ، البته آنها را نباید بند و زنجیر باشند ، بلکه یاور و پشتیبان افرادند تا در پرتو آن ، بار دیگر زندگی خویش ، جهت گیری ، ارزش ها و معنای آن را دریافته و محقق سازند .
اصلی وجود دارد که در بسیاری از ادیان و سنت های اخلاقی هزاران ساله بشر دیده
می شود و غالبا” بر آن تأکید می گردد : هر چه را بر خود نمی پسندید ، برای دیگران نیز نپسندید . به بیان ایجابی ، هر آن چه بر خود می پسندید ، برای دیگران نیز بپسندید . این می تواند هنجار

تغییر ناپذیر و ناشروط برای همه ساحت های زندگی باشد : خانواده ها ، جوامع ، نژادها ،‌ ملت ها و ادیان .
هرگونه خودخواهی باید رد شود : ما هرگونه خودخواهی را ، چه در افراد ، چه در جمع ، چه به شکل مکاتب فکری یا نژاد گرایی یا ملیت گرایی یا جنس گرایی ، محکوم می کنیم ،‌ زیرا ما را از این که به معنای واقعی کلمه انسان باشیم ، دور می کند . خود تعیین گری و خویابی تا آن جا مشروعیت کامل دارد که از مسئولیت پذیری آدمی در برابر خود و مسئولیت پذیری وی در قبال جهان ، دیگران و سیاره زمین جدا نباشد .

این اصل ،‌ شاخص هایی را ارائه می کند که باید به آنها پایبند باشیم . این اصل ،‌ چهار سرمشق روشن و دیرین برای رفتار آدمی عرضه می کند هرچهار سرمشق درغالب ادیان قابل
مشاهده است .

سه ـ رهنمون های تغییر ناپذیر
۱ـ تعهد به فرنگ خشونت گریزی و احترام به زندگی
زنان و مردان بیشمار از همه سرزمین ها و ادیان می کوشند تا زندگی را نه براساس
جهت گیری خودخواهانه ، بلکه براساس تعهدشان در برابر دیگر انسان ها و جهان اطراف خود هدایت کنند . با این همه در سرتاسر جهان با نفرت پایان ناپذیر ، حسد ،‌ غبطه و خشونت آن هم

نه تنها در میان افراد ، بلکه در میان جوامع و گروه های نژادی ، طبقاتی ، قومی ، ملیت ها و ادیان مواجه ایم . به کار گیری خشونت و ترویج اعتیاد و جرم های سازمان یافته ــــ که غالبا” با امکانات فن آوری نوین تجهیز می شود ـــــ ابعاد جهانی یافته است . ترور دولتی بر بسیاری از مناطق حاکم است ، حکومت های دیکتاتور ، شهروندان خود را سرکوب می کنند و خشونت های سازمانی دامنگیر شده است ، اگر چه در برخی کشورها قوانین حمایت کننده از آزادی های فردی وجود دارد ، ولی زندانیان شکنجه ، مردان و زنان هلاک و گروگان ها کشته می شوند .

الف ) در ادیان بزرگ باستانی و سنت های اخلاقی بشر ،‌ این رهنمون را می یابیم ، شما نباید کسی را بکشید ! به بیان ایجابی ، شما باید زندگی را حرمت بدارید . اجازه دهید نگاهی تازه به نتایج این رهنمون داشته باشیم . هر انسانی از حق حیات سالم و آزادی فردی برخوردار است . مگر آن که آزادی دیگران را سلب کند ، هیچ کس حق ندارد دیگری را مورد شکنجه جسمانی یا روانی قرار دهد یا بر او صدمه وارد سازد ، چه رسد به این که او را بکشد . هیچ انسانی ، دولتی ، قومی ، دینی حق ندارد در برابر اقلیت های بیگانه ای که عقاید یا رفتارهای مختلفی دارند ، نفرت ، تبعیض ، طرد و تبعید روا دارد ، چه برسد به این که

آن ها را سر به نیست کند .
ب ) البته هر جا که انسان باشد ، تعارضات نیز خواهد بود ، این تعارض ها باید بدون خشونت و در چهارچوب عدالت رفع شود ، این سخن به همان اندازه که در باره اشخاص صدق می کند ، در خصوص دولت ها نیز صادق است ، صاحبان قدرت های سیاسی باید در نظام عادلانه ای عمل کنند و به راههای صلح آمیز و عاری از خشونت در رفع تعارضات وفادار باشند . آنها باید در جهت نظام بین المللی صلح اقدام کنند ، نظامی که در برابر خشونت پیشگان ، محتاج دفاع و حمایت است . اقدام مسلحانه ، راه خطایی است و اقدام غیر مسلحانه ،‌ اقتضای روزگار ما است ، نگذاریم کسی فریفته شود . بدون صلح جهانی برای انسان هیچ راه نجاتی وجود ندارد .

ج ) جوانان باید رد در خانه و مدرسه بیاموزند که خشونت نمی تواند ابزاری برای اثبات تمایز با دیگران باشد . فقط از این راه است که فرهنگ خشونت گریزی آفریده می شود .
د ) شخص آدمی بی نهایت ارزشمند است و باید بدون قید و شرط مورد حمایت قرارگیرد ، اما به همین صورت هم زندگی حیوانات و گیاهانی که در این سیاره با ما می زیند ، باید مورد حمایت ، حفاظت و مراقبت قرار گیرد . استثمار بی پایان پایه های طبیعی زندگی ، نابودی ظالمانه فضای محیط زیست و نظامی سازی جهان ، نفرت انگیز است . به عنوان انسان ـــــ به ویژه با نظر به نسل های آینده ـــــ مسئولیت خطیری در برابر کره زمین ، طبیعت ، هوا ، آب و خاک داریم . ما در این طبیعت هم سرنوشتیم و همه به یکدیگر

وابسته ایم . هر یک از ما وابسته سعادت هم هستیم ، بنابراین سلطه بشر بر طبیعت و کیهان نباید مورد تشویق و تأکید قرار گیرد ، به جای آن باید زندگی مسالمت آمیز با کیهان و طبیعت را بنا نهیم .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.