مقاله گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع دارای ۵۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع :

گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع

پیشگفتار

انسان همیشه طالب سعادت و نیکبختی است که جهت رسیدن و نیل به آن نیازمند یک الگوی ایده آل در زندگی خویش است.
با توجه به فرصت های کم موجود در زندگی بشر امروزی جهت مطالعه و تحقیق و نیاز مبرم به الگوی متعالی برآن شدیم تا نحوه زندگی وسخنان گهربار ائمه اطهار علیهم السلام را بطور خلاصه و چکیده با استفاده از کتب معتبر و متعدد گردآوری نموده و به نگارش درآوریم ،امید است مورد قبول درگه حق واقع گردد و مثمر ثمر افتد.

روش و اخلاق و خصوصیات پیامبر اکرم (ص)
با تأنّی و وقار راه می رفت و لیکن قدمها را به روش متکبران برنمی داشت ، چشمان حقیقت بین او همیشه به زیر ، و نظرش بسوی زمین بود.
هر که را می دید در سلام کردن پیشی می گرفت ، حزن و اندوهی عمیق از قیافه اش ظاهر و همیشه متفکر بود و اندیشه می کرد. کمتر سخن می گفت ، گفتارش با لفظ اندک ولی دارای معنی بسیار بود.
خوش خوی و کریم النفس بود همچنانکه قرآن درباره اش می گوید : بدرستیکه تو دارای خلقی بزرگ هستی .
کسی را حقیر و کوچک نمی شمرد و اندک نعمت را بزرگ و گرامی می داشت ، از خوردنی و آشامیدنی تعریف نمی کرد و از برای امور دنیوی خشم نمی گرفت، جز در کار حق. هر گاه خلافی راجع به احکام خدا می دید بی نهایت خشمگین می شد.
اشاراتش با دست بود نه به ایماء و چشم و ابرو. هنگام شادمانی د

یدگانش را بر هم
می گذاشت و شادی و سرورش زیاد نبود. خندیدنش تبسم بود و صدایش را به قهقهه بلند نمی کرد. با هر کس به اندازه درک و فهم و عقلش سخن می گفت. به اهل فضیلت و دین و تقوی احترام می گذاشت . در مجلس جای مخصوص نمی نشست و چون وارد جمعیتی می شد هر جا که خالی بود جلوس می کرد با هر کس که می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد برنمی خاست. حاجت هر کس را بقدری که مقدورش بود روا می کرد. پیوسته گشاده روی و نرم خوی

بود. غریبان را رعایت می کرد عیوب و نقصهای مردم را تجسس نمی کرد، بزرگترین جهاد را جهاد با نفس می دانست ، بر روی زمین می نشست و طعام می خورد بر زمین می خوابید . نعلین و جامه اش را پینه و وصله می کرد. درِ‌خانه را به روی واردین می گشود و گوسفندان را می دوشید ، چون خادم خانه از گردانیدن آسیا خسته می شد به او کمک می کرد. به جایی تکیه نمی کرد، هر کس خواه آزاد یا بنده او را دعوت می کرد اجابت می فرمود. هدیه را قبول می کرد حتی اگر یک جرعه

شیر بود و دیگران را به هدیه دادن ترغیب می کرد، تصدق نمی خورد و بر روی مردم خیره نگاه نمی کرد، هر چه بر سر سفره حاضر بود تناول می کرد با یاران مضافحه می کرد و دلجویی می نمود.
لباس حضرت محمد (ص)

گاهی جبه پشمی و برد یمنی می پوشید . جامه هایش از پنبه و کتان بود و رنگ سفید را دوست می داشت . جامه نو که می پوشید کهنه را به فقیر می بخشید. هر جا که نزول می کرد عبایش را در زیرش می افکند. از تجمل و زینت آلات روی گردان بود.
خوراک پیامبر ( ص)

شیر و عسل و خیار و رطب میل می کرد ، خربزه و انگور را دوست می داشت ، بیشتر اوقات خوراکش شیر و خرما یا آب و خرما بود ، گوشت کتف و دست گوسفند میل می کرد ، شوربای کدو و سرکه میل می نمود.
از سبزی ها کاسنی و ریحان کوهی مصرف می کرد ، از خوردن چیزهای بدبو وتند و تیز دوری می فرمود، با سدر سر و روی می شست و عطر زیاد مصرف می کرد و همیشه همه را به نظافت و پاکی سفارش می فرمود.
جدیت و رفتار و حرکات حضرت محمد (ص)
پیامبر از همان کودکی حرکاتش و رفتارش بچه گانه نبود ، در هر کاری جدی بود و هیچ وقت دروغ نمی گفت و با دیگر بچه ها بازیهای ابلهانه نمی کرد ، از جنگ و جدال و کارهای مسخره آمیز دوری می فرمود. همیشه از بت پرستی روی گردان بود از خوردن غذایی که نذر بتان می شد خودداری

می کرد ، هر جا برکه آبی می دید به شنا می پرداخت ، دوران جوانیش به پاکدامنی و عفت ذاتی گذشت و کسی بر او خرده نگرفت ، جوانان هم سن و سالش به مستی و عیاشی و بی بندوباری و شهوترانی روزگار را می گذراندند ، اما پیامبر به عبادت و ریاضت و صداقت و امانت و درستی و راستی عمر را سپری می کرد، در آن محیط فساد و تباهی ، رفتار و حرکات او از شگفتیهای جهان بود. در سن ۲۰ سالگی به انجمنی بنام ( رادمردان ) پیوست که آنها برای دفع تعدی و ستم ظلم اتحادیه تشکیل داده بودند و او از همان سالهای اولیه زندگی بفکر زیردستان و مظلومان و ناتوانان بود.

معاشران او همیشه به نیکی و بزرگواری یادش می کردند.
خلاصه ای از زندگی نامه و بیانات علی (ع )
حضرت روز جمعه سیزده رجب سال سی ام عام الفیل مطابق با ۵۹۹ میلادی در کعبه متولد شد مادرش نامش را حیدر گذاشت و بعد علی ( ع ) نامیده شد.
پدرش عمران بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف و مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است. حضرت علی (ع) پس از رحلت پیامبر مدت ۲۹ سال و ۸ ماه درحیات بود و امانت شیعیان و رهبری مؤمنان را بعهده داشت.

قسمتی از خطبه های آن حضرت
خدای را ستایش می کنم که جمال بی مثالش را در آینه آفرینش جلوه داد و از همه جهان در دل شکسته خانه کرد و مستمندان را به همسایگی پذیرفت. و خطاب به مردم می فرماید :
آشنا می نمائید ولی بیگانه اید و همچون بیماران سخن می گویید و ادعا می کنید اما حیف که در خوابی سنگین دمبدم فرو می روید ـ چگونه است که چشمان نگران شما نمی بیند و گوشهای تیزتان نمی شنود. دلی سرد و تاریک و خونی بی رنگ و بی حرارت در سینه های شما جای گرفته است.
ای پارسایان ناپرهیزگار و ای بازرگانان زیاندیده و سود نبرده ، آخر تا کی خواب و تا چند غفلت . بدین رویه که اکنون آغاز کرده اید روزگاری سیاه در پیش خواهید داشت که صورت خیالی آن کافی است که موی بر اندامتان راست کند و یکباره ارتعاش وحشت ، رشته عمرتان را از هم بگسلد و پاره کند.
می فرماید : بخدا قسم بعد از مرگ از گردنه ها و راهگاه های سختی عبور خواهید کرد که اگر مراد و توشه کافی نداشته باشید به دره های عمیق جهنم سقوط خواهید کرد.
اما ناگفته نماند که پرهیزگاران از این بلوا محفوظ خواهند ماند. پس بیدار شوید. دور باد آن دوره که فحشاء و فجور افتخار گردد و عفاف و پاکدامنی شگفت انگیز و انگشت نما ، پس اندیشه کنید و از انجام کار سخت برحذر و هراسناک باشید.

از سخنان گرانقدر آن حضرت :
ـ بی نیازترین مردم کسی است که با نیروی قناعت اسیر حرص و آز نگردد.
ـ طراوت و شادابی پرهیزکاران از بوستان فکر آنهاست.
ـ سرّ هر گناهی دوست داشتن دنیاست .

ـ متکبر و بخیل از داشتن دوست محروم هستند.
ـ ثروت خردمند به دانش اوست و کمال جاهل به مال و ثروتش.
ـ مثل دنیا مانند سایه ات باشد. هر گاه بایستی آن هم بایستد و هر گاه خواهی به او برسی هر قدر شتاب کنی به مطلوب نرسی.
بنای ایمان بر چهار رکن استوار باشد. صبر و یقین ، عدل و جهاد.
پروردگار بزرگ از کسی خرسند است که او را یاد کند و به روز رستاخیز بیندیشد و به مال مردم تجاوز نکند و به جان دیگران صدمه و آزار نرساند.

ـ می فرماید : راضی ام با زنجیر آهنین مرا ببندند و در کوه و دشت بکشانند ولی راضی نمی شوم که از کردارم دلی آزرده و پریشان شود.
دیوان علی ( ع )
در دیوان منصوب به علی (ع) آمده است : در مقابل حوادث راء صبربرافکن تا از شکیبایی جمیل ، عاقبت خوش را بدست آوری . همیشه در همه جا با حوصله و بردبار باشید تا با ملایمت موانع را برطرف کرده و نتیجه مطلوب بدست آوری.
بدرستی که حلم بهترین دوست برای بردبار است. کسانیکه رعایت قول دارند و عهد و پیمان دوستان را نگهداری می کنند و محترم می شمارند مزه صفای باطن را چشیده اند ، به هر نعمتی که خداوند به تو عطا کرده سپاسگذار باشد تا نعمت را افزون کند، بدیهی است که هر کس برای خود شخصیت و احترامی قائل است ولی تو طالب آن باش که مردم برایت مرتبه عالی از لحاظ اخلاق قائل شوند.
سعی کن روزیت را از را

ه حلال و مشروع بدست آوری تا خدا آن را از هر جهت بیفزاید. آبرویت را نگهدار و در پیش هر کس و ناکس آبرو مریز و از هر پست و رذلی توقع عطا و بخشش مدار ، حقی که از دوستانت می رسد آن را محترم شمار و در جبران آن حق ، کوشش کن ، حق پدر و مادر را نگهدار و آنان را یاری کن و از همسایگان پرهیزگار و خویشاوندان محافظت نما.

بیشتر شب ها درعبادت خدا بود ، از دوستان آن حضرت می فرماید : شبی در ( دارالعماره ) محوطه ی حکومت حضرت خواب بودم که نیمه های شب صدا و ناله های جانسوز حضرت را شنیدم وقتی به من رسید حضرت سؤال کرد خوابی یا بیدار ؟ گفتم یا علی ! شما که اینچنین با خدا راز و نیاز می کنید و اشک می ریزید پس وای به حال ما بیچاره ها، حضرت فرمود : بخدا قسم به خاطر هر قطره اشکی که از خوف خدا در این دنیا بریزی ، انبوهی از آتش جهنم را به روی خود خاموش خواهی کرد.

روزگار علی (ع) را برای نشان دادن یک انسان کامل و مظهریت حق پرورش داد و نام و مقام روحانیش را بر صفحه گیتی جاودان ساخت.
و در نهایت چون خبر شهادت علی ( ع) به معاویه ، که از دشمنان علی (ع) بود رسید گفت : دیگر محال است مادرِ روزگار فرزندی مثل علی (ع) را به وجود آورد.

قبر مطهرش در نجف اشرف ، زیارتگاه شیعیان جهان است. تا زمان هارون الرشید مخفی بوده و از آن زمان بر آبادی و توسعه و وسعت آن سامان روز به روز افزوده است.
به امید پیروی از اعمال و دستورات آن حضرت

مختصری از زندگی امام حسن (ع)
در نیمه رمضان سال سوم هجری درخانه علی بن ابیطالب (ع) از فاطمه زهرا دختر رسول خدا دیده به جهان گشود که پیامبر اکرم (ص) نامش را حسن گذارد. سپس گوسفندی عقیقه کردند و به دستور پیامبر در قنداق سفیدی بستند. در سال ۵۰ هجری با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن ۴۸ سالگی به درجه شهادت رسید و در قبرستان بقیع در مدینه مدفون گشت.
خصوصیات و ویژگیهای آن حضرت :
در تقوی و عبادت مانند پدر بزرگوارش بود نه بخاطر بهشت و نه ترس از دوزخ بلکه مطلوب و محبوبش خدا بود و دائماً‌ در ذکر بود . به یاد مرگ گریه می کرد با داشتن مال و ثروت از تجمل به دنیا دوری می کرد و بی اعتنا بود.
از کلمات قصار امام حسن (ع) :
« برای دنیا با بدنت کار کن و برای آخرت با قلبت »
« مشورت در امور برای رشد عقل است که به افکار دیگران هم پی ببری . »
« مذاح و شوخی هیبت و وقار را می برد ، خاموشی به وقار می افزاید. »
« پناه سلامت ، داشتن یقین است. »

« زیان نمی رسد به خردمند از نصیحت .»
« فرصت را از دست ندهید زودگذر است و دیر برگرد.»
« نخواستن حاجت بهتر است تا از غیر اهل ، طلب حاجت کردن.»
« اساس عقل معاشرت نیکو با مردم است. »
« هیچ ثروتی برتر از عقل نیست . »
« هیچ فقری مانند جهل نباشد. »

« هیچ زندگانی خوشتر از خوش خویی و حسن خلق نباشد. »
خلاصه ای از زندگی امام حسین (ع )
تولد حسین (ع) در آفتاب روز ۵ شنبه سوم شعبان سال چهارم هجرت شهر مدینه را روشن کرد. مادر بزرگوار آن حضرت فاطمه زهرا (ع) و پدر بزرگوارش علی بن ابیطالب داماد رسول خدا (ص) بود.
در نزد پدر واجد عالیترین رتبه دانش و بینش گشت . همیشه با لباسی فاخر و جامه های گرانبها در میان مردم زندگی می کرد اما هیچگاه تکبر نمی کرد، از سخاوتمندان معروف زمان خویش بود ، جملاتش کوتاه اما پرمعنی و اغلب شبها و روزها را به عبادت و راز و نیاز با پروردگار می گذراند

.
در لحظات قبل از جنگ چون لشکر دشمن آشکار گردید حسین (ع) دستها را بلند کرد و فرمود : « خداوندا ! در هر گرفتاری محل اعتماد و پناهگاه و در سختی مایه امیدواری من تو هستی و در هر امری پشتیبان من تویی ، صاحب هر نعمت و پاداشی و غایت هر آرزو و آمالی.
و در روز جمعه دهم محرم سال شصت و یکم هجری در سن پنجاه و شش سال و پنج ماهگی به شهادت رسید . در شب عاشورا این اشعار را بیان می فرمود بدین معنی که : « ای دنیا اُف بر دوستی تو ، چه بسیار آرزومندان را بخاک نیستی نشاندی . می دانم کارها در دست پروردگار بزرگ است و جریانش تغییر نمی یابد هر موجودی راه مرگ و نابودی را طی خواهد کرد. »

در قسمتی از بیاناتش می فرماید : « خداوندا ! به من نعمت دادی ولی حق سپاست را اداء نکردم، با سختی خو گرفتم . خداوندا ! از کریم جز کرم و بخشش نزیبد. مردم بنده دنیا هستند و تنها نام دین زبانزد آنها است . مادامیکه دین وسایل زندگانی آنان را تأمین کند گرد آن می گردند و هنگامیکه به میدان آزمایش خدایی در می آیند دینداران کم می شوند.

** نصایح و سخنان گهربار امام حسین (ع ) :
ـ جز به اطاعت خدا به چیزی خرسند مشو.
ـ به اندازه عملت انتظار پاداش داشته باش.
ـ بهترین مال آن است که به واسطه آن آبروی انسان محفوظ بماند.
ـ کسی که جدیت کند به بزرگی می رسد و کسیکه بخل می ورزد خوار است.

ـ مردن با عزت بهتر است از زندگی با خواری.
ـ آرزویی ندارم در این دنیا مگر جدایی از آن.
ـ نیکی کردن هر کس به اندازه معرفت اوست.
ـ قناعت کردن به بدنها آرامش بخشد.

خلاصه ای از زندگی نامه حضرت زین العابدین ( ع)
بنا به قولی امام (ع) در سال ۳۸ هجری در مدینه دیده به جهان گشود . امام سجاد (ع) دو سال از امامت امام علی ، ده سال از دوران امام حسن ، وهمچنین حدود ده سال نیز از دوران امامت پدر بزرگوار خود امام حسین (ع) را درک کردند . و پس از شهادت امام حسین (ع) به مدت ۳۵ سال امامت و ولایت جامعه را برعهده داشتند چهارمین پیشوای شیعیان علی بن الحسین (ع) مقلب به زین العابدین ، سیدالساجدین می باشند و کنیه ایشان ابوالحسن است .
از اقدامات مهم امام سجاد (ع) احیاء فقه شیعه می باشد چرا که سنت پیامبر (ص) از سال های دهه چهارم هجرت با حاکم شدن معاویه متروک و با ادامه این روند جامعه با سیره و راه و روش پیامبر بیگانه شد ، از این رو امام سجاد در کنار دعاها و مواعظی که داشتند به احیاء سیره پیامبر و فقه امیرالمومنین ( ع ) همت گماشتند .

مردم در پی بدعت های ایجاد شده به اندازه ای از مسایل و احکام دینی فاصله گرفته بودند که گاه از ساده ترین مسایل شرعی آگاهی نداشتند و لذا امام سجاد ( ع ) در راستای احیای سنت پیامبر و آموزش احکام و ضروریات دین تعلیمات خود را به شکل زیر بنایی آغاز کردند .
به عنوان مثال هنگامیکه حضرت برای مردم اذان می گفتند از ایشان سوال می شد چرا مانند معمول اذان نمی گویید امام می فرمودند این همان اذانی است که در زمان رسول خدا گفته می شد .

بطور کلی درباره امامت ایشان به چهار دوره اسارت ، سکونت در مدینه ، قیامها و دوره ثبات تقسیم می شد .
دوره اسارت از عصر عاشورا تا رفتن به شام و مراجعت به مدینه به طول می انجامد بخش دوم دوره قیامها تا حدود سال ۶۶ هجری است ودوسال پس از بازگشت امام به مدینه قیام حره و یک سال بعد قیام توابین و سال بعد قیام مختار به وقوع پیوست .

بررسی موضع امام در مقابل قیامها :
با توجه به اینکه انگیزه قیام حره الهی نبود و منشا آن تبلیغات زبیری ها علیه حکومت امری بود و به سفارش امام هم انجام نمیشد حضرت این قیام را تایید نکردند اما منزل خود را پناهگاه کسانی قرار دادند که مورد هجوم قرار گرفته بودند .
قیام مختار هم هر چند بطور صریح از طرف امام تایید نشد اما زمانیکه قصد و نیت انجام این قیام را به امام رساندند ، حضرت فرمود : اگر یک بنده زنگی هم علیه حکومت جور با هدف دفاع و حمایت ما قیام کند او را تایید می کنیم لذا بطور غیر مستقیم از قیام مختار حمایت کردند .
و پس از قیام نیز با دعای خیر برای مختار موضع مثبتی نشان دادند .

درباره قیام توابین که انگیزه این قیام بیشتر ذلت و خواری مسلمانانی بود که نتوانستند با امام حسین ( ع ) همراهی کنند از این رو انگیزه آنها توبه بود و امام بطور تلویحی آنان را حمایت کردند .
دوره ثبات
این دوره از سال ۶۶ تا ۸۵ هجری و خلافت عبدالملک را و سپس ولید را در برگرفته بود . در این دوره امام به نشر احکام و مبانی اعتقادی می پردازند علاوه بر دعاها سخنان پندآموزی بسیار فرمودند که از ایشان در صحیفه سجادیه به یادگار مانده است .

جایگاه امام چنان بود که عمربن عبدالعزیز حاکم وقت مدینه ، می گوید ایشان فردی است که همه مردم افتخار می کنند که به ایشان بپیوندند اما ایشان به هیچ کس افتخار پیوستن ندارند .
حتی دیدگاه اهل سنت به گونه ای است که علاقه خاصی به حضرت داشتند ، محمد بن سعد صاحب کتاب الطبقات کبری از علمای اهل سنت در شرح خود آورده ، امام سجاد ( ع ) محبوب ترین فرد خاندان خویش نزد مروان و عبدالملک بود .
روزبهان خنجی دیگر مورخ اهل سنت نیز حضرت را بلند عزم و بلند همت توصیف می کند چرا که ایشان به خلافت ظاهری التفات نفرمود و عزم و همت خود را صرف عبادت و امور آخرت ساخت .
این دیدگاه با توجه به شرایط دشواری که در دوران امام حسین ( ع ) حاکم بود و فجایعی که از طرف بنی امیه در حق امام حسین و اهل بیت اعمال شد سبب گردید که امام سجاد ( ع ) کلا از مسائل حکومتی کناره گیری کند .

این دیدگاه در برخی کتابهای تاریخی آمده ، مورد سوء استفاده هایی قرار گرفته است در حالیکه با تامل در شرح حال امام سجاد ( ع ) که در کتابهای مختلف اهل سنت و شیعه آمده ، مشاهده می شود که این دیدگاه کاملا یک سو نگرانه است چرا که امام در هر برهه ای که لازم بود موضع خود را اتخاذ اعلام می کرد ، اتخاذ موضع درباره قیامهای حره ، مختار و حتی قیام توابین از جمله این موارد است . از سخنان گهربار امام سجاد ( ع ) : مومن ۵ نشانه دارد : پاکدامنی در خلوت و تنهایی صدقه دادن در تنگدستی ، صبر در مصیبت ، بردباری در هنگام خشم و راستوگی با وجود بیم وترس .

خلاصه ای از زندگی نامه امام باقر ( ع )
حضرت باقر ( ع ) در سال ۵۷ هجری در شهر مدینه چشم به این جهان گشود . هنگام وفات پدرش ۳۹ سال داشت .

نام او محمد و کنیه اش « ابوجعفر» و باقرالعلوم لقب او می باشد . مادر آن حضرت ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی ( ع ) و نخستین کسی بود که هم از نظر پدر و هم از نظر مادر فاطمی و علوی بوده است .
امام باقر ( ع ) در سال ۱۱۴ هجری یعنی ۵۷ سالگی در شهر مدینه در گذشت ودر قبرستان معروف بقیع ، کنار قبر پدر و جدش به خاک سپرده شد . دوران امامت حدود ۱۸ سال بود .
آوازه علوم و دانش امام باقر ( ع ) چنان کشورهای اسلامی را پر کرده بود که لقب باقرالعلوم یعنی گشاینده دریچه ها و شکافنده علوم نام گرفت .

سخنان نغز از حضرت باقر ( ع ) :
فروتنی عبارتند از خوش رفتاری نسبت به زیر دست یا کسی که در مرتبه پایین تر از تو باشد و به هر کسی سلام کردن و جدال را ترک نمودن اگر چه حق با تو باشد بدرستیکه مومن با مومن برادر است به او بد نمی گوید و او را بی بهره نمی سازد و نسبت به او بدگمان نمیشود .
در طلب آموزش از خدا التماس کنید زیرا گناهان را محو می کند .
خداوند دنیا رابه دوست و دشمن خود می دهد اما به آنکه دوستش دارد توفیق دین می دهد .
شیعیان ما کسانی هستند که بذل و بخشش می کنند در راه دوستی و محبت ما وبرای زنده کردن امور ما یکدیگر را زیارت می کنند .
سخت ترین اعمال سه چیز است : ۱- به هر حال به یاد خدا بودن ۲- انصاف داشتن ۳- با برادر ایمانی در مال مساوات و برابری کردن .
ایمان اقرار است وعمل ، یعنی عقیده دل را به زبان گفتن و انجام عمل به اعضا و جوارح بدن .
ستم بر سه گونه می باشد : ۱- ستمی که آمرزیده نمی شود ۲- ستمی که آمرزیده می شود ۳- ستمی که خدا رها نمی کند ستمکارش را .

و اما مورد اول ستمی که آمرزیده نمی شود شرک به خداست و دوم ستمی که آمرزیده می شود ستم شخص به خود و نفس خود است و سوم ستمی که خداوند ستمکارش را رها نمی کند حقوق و حق مردم است . ( حق الناس )
بدرستیکه دانشمند حقیقی کسی است که برنیا بی میل و راغب و علاقه مند به آخرت باشد . با راهنمایی خرد از هوای نفس دوری کن .
– هرگاه نابکار و فاسقی آشکار کند فسق و فساد را ، پس احترام و غیبتی ندارد.
احدی از گناه در امان نمی ماند مگر وقتیکه زبان خود را نگهدارد .
کسیکه بر خدا توکل کند مغلوب نمی گردد .
* دراینجا به گوشه ای از عبادات آنحضرت اشاره می کنیم .
حضرت امام جعفر صادق ( ع ) فرمود که شبها برای پدرم رختخواب را می گستردم تا آن پیشوای بزرگ بخوابد بعد می رفتم ، شبی تشریف فرمایی حضرتش بطول انجامید در طلب آن جناب به مسجد آمدم مردم همه رفته بودند و کسی جز آن حضرت نبود با گریه و ناله سر به سجده نهاده بود و با خدا راز و نیاز می کرد و می فرمود : بزرگ رفیعی ای خدای من و به حقیقت پروردگار منی و از تعبد و بندگی ترا پرستش می کنم ، بار الها کردارم ضعیف است تو آن را دو چندان کن ، باراله

ا مرا از عذابت باز دار، روزی که بندگانت را بر می انگیزی ، و بر من بپذیر چون تویی پذیرنده و بخشنده * در قسمتی از بیان نشان به جا بر فرمود ای جابر هر کس دین خالص خدا در دلش باشد او را از هر چه جز خدای باز می دارد ، ای جابردنیا چیست و چه باشد مانند مرکبی است که بر او سوار باشی و دیر زمانی نگذرد که از فرازش پایین آیی ، آنانند که دل خود را به نور ایمان منور کرده اند هرگز به زیستن در این سرای اطمینان ندارند ، هرگز فریب زرق و برق دنیا نشده .
و روزگار به غفلت نگذرانند .

* به امید شفاعت آن حضرت صلوات *

مختصری از زندگانی و خصوصیات امام صادق (ع)
نام پیشوای ششم « جعفر » کنیه اش « ابوعبدا… » لقبش « صادق » پدر ارجمندش امام باقر (ع) و مادرش ام فروه می باشد.
او در هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجری در مدینه چشم به جهان گشود و در سن ۶۵ سالگی در سال ۱۴۸ هجری دیده از جهان فروبست و در قبرستان بقیع در کنار مرقد پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.
دوران زندگانی امام مقارن بود با حکومت ستمگرانی همچون : ۱- هشام بن عبدالملک
۱- ولید بن یزید ۳- یزید بن ولید ۴- ابراهیم بن ولید ۵- مروان بن محمد و خلفای عباسی همچون
عبدا ا …بن محمد مشهور به سفاح و منصور دوانیقی که دوران حکومت دوانیقی بیشتر از سایرین بوده است.
اوضاع اجتماعی و فرهنگی در زمان امام صادق (ع) منحصر به فرد بوده است زیرا از نظر سیاسی دوره ضعف بین امیه و افزایش قدرت بنی عباس بود . این دو گروه در حال کشمکش برای کسب قدرت بودند لذا فرصت ایجاد فشار و اختناق نسبت به امام وشیعیان را نداشتند لذا امام از نظر فرهنگی ـ فکری و علمی تحولی بی سابقه در جامعه به وجود آوردند و در زمینه های مختلفی مانند قرائت قرآن ـ علم تفسیر ـ حدیث ـ فقه ـ کلام و یا علومی مانند طب ـ فلسفه ـ نجوم ـ ریاضیات و … شاگردان زیادی را تربیت نمودند که خود عامل عمده ای در نشر فرهنگ وسیع اسلامی بشمار می آورد.

قسمتی از بیانات گهربار آن حضرت
ـ ارزش دانشمند از دیگران زیادتر است.
ـ پارساترین مردم کسی است که فعل حرام را ترک نماید.
ـ به آنچه به تو می رسد خشنود باش تا بی نیاز شوی.
ـ نشان مسلمانی آن است که نسبت به همسایگان مهربانی نمایی.
ـ ریشه و اساس مرد فهم و عقل اوست و شرف و بزرگیش دین اوست.
ـ خدای قادر بلا را به اندازه صبر و شکیبایی می فرستد و روزی را به اندازه خرج کردن.
ـ بهترین بنده آن است که :
۱- از نیکی کردن مسرور و خرم شود .
۲- از بدی نمودن آمرزش طلبد.
۳- از بخشش دیگران تشکر کند.
۴- در گرفتاریها شکیبایی کند.

مختصری از زندگانی امام موسی کاظم (ع)
نام او « موسی » لقبش « کاظم » ، مادرش بانویی بافضیلت بنام « حمیده » و پدرش پیشوای ششم حضرت صادق (ع) است. او در سال ۱۲۸ هجری در سرزمین « ابواء » ( یکی از روستاهای اطراف مدینه ) چشم به جهان گشود و در سال ۱۸۳ ( یا ۱۸۶ ) به شهادت رسید. هنگام تولد پدر گرامی آن حضرت سه روز ولیمه به مردم می داد. دوران امامت ایشان بعد از شهادت پدر بزرگوارش از سال ۱۴۸ آغاز گردید. دوران زندگانی حضرت معاصر با خلفای ستمگر زیر بود .

۲- منصور دوانیقی ۲- محمد معروف به مهدی ۳- هادی ۴- هارون که به دستور او سندی بن شاهک امام را مسموم کرد و در شهر کاظمین نزدیک بغداد مدفون گردید.
آن حضرت همانند پدر لباس هایی فاخر می پوشید و همیشه معطر بود . پیاده به سفر مکه می رفتند به تنهایی خود گرفته بود. حاجت هر کس را قبل از تقاضا برآورده می کردند. به تعلیم دادن علم رغبت بسیار داشتند . در مروت و قدرت ظاهری و معنوی بی مانند بودند. بنده می خرید و در راه خدا آزاد می نمود. علمش از دانشمندان زمان خودش بیشتر بود و کظم غیظ و گذشت و جوانمردیش باعث اعجاب همگان بود . در شبها برای نیازمندان آذوقه می برد . بسیار قرآن تلاوت می فرمود و تفکر در قدرت الهی می نمود . از کثرت عبادت و اجتهاد در دیانت او را عبد صالح می گفتند و نیز بخاطر رفع مشکلات زیاد از مردم باب الحوائج نیز می گفتند.

در دو عالم چارده معصوم را باید گزید پنج نوبت بر در دولت سرا باید زدن
که منظور توسل جستن به ۱۴ معصوم (ع) در دو جهان مایه آرامش روح و روان است و ۵ نوبت در وقت نمازهای یومیه با فرستادن صلوات و درود به آن خاندان نبوت ، استمداد باطنی خواست تا به نورانیت اولیاء دل و جان ما مصفا گردد.

** سخنان گهربار از حضرت کاظم (ع ) :
« بهترین عبادت بعد از معرفت پروردگار انتظار فرج است. »
« ابراز دوستی و الفت و محبت به مردم نشانه ی داشتن خرد است. »
« زیادی غم و اندوه موجب پیری است . »

« شتابزدگی از جهالت و نادانی است. »
«کسی که میانه روی را پیشه کند پایدار گردد و کسی که بی جا خرج کرد و اسراف نمود نعمتش زایل شود. »
« برای هر چیز راهنمایی است و رهنمای خردمند تفکر است و رهنمای تفکر سکوت و خاموشی است. »
« خردمند برای کسی که بداند او را تکذیب می کند سخن نمی گوید و از آن کسی که دریغ می نماید حاجت نمی خواهد و آنچه را که نمی تواند بدهد وعده نمی دهد.»
« بهترین چیز برای رسیدن به قرب پروردگار پس از شناخت او ، نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و رهایی از فخر فروشی است. »
« احسان و نیکی مانند زنجیری است که بر گردن احسان شده می افتد که باز نمی گردد مگر به پاداش و شکرگذاری. »
« خشم کلید هر بدی است. »
به امید شفاعت آن حضرت

شناخت مختصری از زندگانی امام هشتم (ع)
شمس الشموس شاه خراسان بود رضا
عارف زیارتش بنما ، حج اکبر است.

حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) روز ۵ شنبه ۱۱ ذیقعده سال ۱۴۸ هجری دیده به جهان گشود . مادر او بانویی بافضیلت بنام تکتم بود که بعداً بنام طاهره نام گرفت.
کنیه امام ابوالحسن و لقبش رضا است . او پس از شهادت پدر بزرگوارش در زندان بغداد و در ۳۵ سالگی عهده دار مقام امامت و رهبری امت گردید.

مدت امامت بیست سال بود که ده سال آن معاصر با خلافت هارون الرشید ، پنج سال معاصر با خلافت محمد امین و پنج سال آخر معاصر با خلافت عبدا… المأمون بود.
روش علی ابن موسی الرضا (ع)
هرگز پاهای خود را نزد کسی دراز نمی کرد. به قدر مقدور حاجت مستمندان را برآورده می نمود و به زیردستان ناسزا نمی گفت. خنده بلند نمی کرد و متبسم بود. شب ها کمتر می خوابید و اغلب روزها روزه دار بود و در احسان و بخشش مشهور بود . بهترین غذا را از سفره انتخاب می کرد و دستور می داد به فقرا بدهند.
آن حضرت می فرمود : « در مدینه در روضه منوره می نشستم و علما ، هر گاه از مسئله عاجز می شدند همگی به من رجوع می کردند و مشکلات آنها را حل می کردم.
همیشه پاکیزه و تمیز بود . گلاب و مشک استعمال می نمود . مأمون برای امتحان بارها از او سؤالاتی می کرد و جواب می شنید .

از سخنان حضرت رضا (ع ) :
ـ از علامت ایمان که در مؤمن است پنهان داشتن اسرار مردم باشد. زیرا امین و مؤمن خیانت نمی کند بلکه به او خیانت می کنند. اساس نیک بختی و سعادت آدمی ، شکیبایی در سختی ها و مدارا کردن با مردم در تحولات زندگی است. زیرا با عامه مردم دوستی کردن نصف خرد است ، بهترین مصاحب و رفیق آدمی عقل اوست ، برترین خرد معرفت انسان است به پروردگارش و هر کسی راضی شود به حلال کم ، زندگی برایش آسان شود و برای خانواده اش برکت وسلامت بخشد و خداوند دیده دلش را بینا کند و از دردها و داروهای دنیا او را حفظ کند تا به خانه آرام بخش بهشت جاودان رسد.

ـ کسی که راضی گردد به روزی کم ، عبادت اندکش مورد قبول پروردگار قرار گیرد.
ـ برای بخیل راحتی نباشد و حسود درک لذت نکند و بدبین وفای به عهد ندارد و مروت در دروغگو نباشد.
ـ میزان توکل این است که از غیر خدا نترسند و میزان فروتنی آن است که به مردم عطا کنند و ببخشند آنچه را که بیشتر دوست دارند.
ـ فرمود : مردم در سه چیز ترسناک می شوند وقتیکه به دنیا می آیند و دنیا را می بینند و در وقت مردن که آخرت را می بینند و در وقتیکه مبعوث می شوند و چیزهایی را مشاهده می کنند که ندیده بودند ، و نیز فرمود : خداوند سه چیز را کنار سه چیز قرار داده ، نماز را با زکوه. نمازگزاری که زکوه ندهد نمازش مقبول نیست و سپاس خدا با سپاس پدر و مادر با هم است و هر کس سپاسگزار پدر و مادر نباشد سپاس خدا را به جا نیاورده و هرکس صله رحم نکند اعتمادش به خدا نباشد.
ـ مال در نزد انسان جمع نمی گردد مگر دارای ۵ خصلت باشد. بخل زیاد ، آرزوی دراز، طمع بسیار ، قطع رحم کردن ، دنیا را بر آخرت برگزیدن .

ـ شایسته نیست که انسان حتی یک روز را هم بوی خوش استعمال نکند.
ـ هیچ دو حزب یا دو دسته ای با هم روبرو نمی گردند مگر آنکه خدا آن دسته را که گذشت بیشتری دارد یاری کند .
ـ امر به معروف و نهی از منکر مؤمن ، بهتر است به وسیله عمل او باشد و با تازیانه و شمشیر درست نیست.
ـ اگر آسمان و زمین بر پرهیزکار تنک شود خدا راهی برایش باز می کند.
« شهادت حضرت »
و بالاخره در روز ۲۹ صفر سال ۲۰۳ هجری امام هشتم شیعیان و پیشوای بزرگ عارفان و پاکدلان جهان در سن ۵۵ سالگی در اثر مسمومیت از دنیای گذران به سرای جاودان شتافتند.
بگذار سر به مرقد سلطان دین رضا روشن شود ز پرتوِ نورش روان و جان

به امید شفاعت و خشنودی آن امام بزرگوار.

خلاصه ای از زندگی نام امام محمد تقی ( ع )
امام نهم که نامش محمدو کنیه اش ابوجعفر و لقب او تقی و جواد است ، مادر او سبیکه که از خاندان ماریه ی قبطیه همسر پیامبر اسلام به شمار می رود .
روزیکه پدر بزرگوار امام جواد( ع ) درگذشت او حدود ۸ سال داشت و در سن ۲۵ سالگی در اسل ۲۲۰ هجری به سم جفا مسموم و چشم از دنیا فرو بستند .

شهادت آن حضرت به دستور معتصم و توسط ام الفظل ملعون انجام گرفت .
خلفای ستمگر معاصر آن حضرت ، مامون و معتصم فرزندان هارون الرشید بودند طبعا نخستین سوالی که در هنگام مطالعه زندگی آن حضرت به نظر می رسد این است که چگونه یک نوجوان با سن کم به امامت و پیشوایی مسلمانان معین می گردد.
جواب این است که درست است که دوران شکوفایی عقل و جسم انسان معمولا به سن وحد ومرز خاصی نیاز دارد تا به کمال برسد ولی چه مانعی دارد که خداوند قادر و حکیم برای بندگان خاص خود این مدت را بسیار کوتاه کند همچنانکه از آغاز بشریت تا کنون انسان هایی بوده اند که از این قاعده استثنا هستند و در سنین کودکی که به مقام رهبری امت رسیده اند .

برای روشن شدن مطلب به مواردی از این نمونه ها توجه فرمایید :
۱- قرآن مجید درباره حضرت یحیی و رسالت او و اینکه در دوران کودکی به نبوت برگزیده شده است می فرماید : «ما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم » سوره مریم آیه ۱۲
۲- و یا نمونه دیگر با اینکه برای سخن گفتن کودک معمولا حدود یکسال زمان لازم است ولی می دانیم که حضرت عیسی ( ع ) هم در همان روزهای نخستین تولد زبان به سخن گشود و از مادر خود ( که به قدرت الهی بدون ازدواج باردار شده و نوزادی به دنیا آورده بود و به این جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود ) بشدت دفاع کرد و یاوه گویی ها را با منطق و دلیل رد کرد در حالیکه این سخن گفتن در شان انسانهای بزرگسال است و در قرآن هم نقل شده است .
از معجزات آن حضرت اینکه :

اسماعیل بن عباس هاشمی گفت روز عیدی خدمت حضرت امام محمد تقی ( ع ) رفتم و از تنگی معاش زندگی شکایت کردم آنحضرت مصلای خود را بالا گرفت و قدری خاک ببرکت دست مبارک طلای ناب شد آنرا به بازار بردم شانزده مثقال بود فروختم .
برخی از کلمات گهربار آن حضرت
می فرماید : اعتماد به خدای متعال بهای هر چیز گران است .
عزت مومن در بی نیازی از مردم است .
بپرهیز از دوستی با رفیق بد ، زیرا بدرستیکه او مانند شمشیر کشیده ایست که ظاهرش نیکو اما آثارش زشت است .
هر کس اطاعت کند هوای نفس و خواهش دلش را عطا کرده است به دشمن آرزویش را .
بد توشه ای است برای سفر آخرت بد کردن و ظلم کردن به بندگان خدا چه بسیار است عبرت و پند اما چه کم هستند پند گیرندگان .
مومن به سه خصلت احتیاج دارد :
– توبه داشتن از خدا
– خود و نفس خود را نصیحت کند و نیز قبول کند پند دیگران را .
– نیت خیر داشتن از راه دل برای خدای تعالی .

چند بیت اشعار از امام جواد ( ع ) :

ما روسیاهان بس مراد داریم امشب توسل بر جواد داریم
برای ما کهف امان جواد است مشکل گشای دو جهان جواد است
روی جواد آیینه جمال است نومیدی از درگاه او محال است

به امید شفاعت حضرتش

خلاصه ای از زندگی امام دهم
پدرش امام نهم ، اما جواد ( ع ) و مادرش بانوی گرامی بنام سمانه است که کنیزی با فضیلت و باتقوا بود .
مدت امامت آن بزرگوار ۳۳ سال و عمر شریفش ۴۱ سال و چند ماه بود ودر سال ۲۵۴ در شهر سامرا به شهادت رسید .
خلفای ستمگر زمان عبارتند از : ۱- معتصم برادر مامون ۲- واثق پسر معتصم ۳- متوکل برادر واثق ۴- منتصر پسر متوکل ۵- متعین پسر عموی منتصر ۶- معتز پسر دیگر متوکل
که از میان این افراد متوکل مدت بیشتری غصب خلافت کرده است و به خاطر ترس و وحشتی که از امام دهم داشت حضرت را تحت مراقبت شدید خود داشت در یکی از شبها به خاطر بدگویی ها و سعایتی که جاسوسان از امام در نزد متوکل می کردند دستور هجوم به خانه امام را داد ماموران از دیوار خانه بالا رفتند و به منزل آن حضرت رسیدند دردل شب تنها در خانه را قفل کرده و از بالای بام دیدند امام در وسط خانه روی حصیری نشسته ، لباس پشمینه دربر ، با حال خضوع و خشوع به بندگی خدای بی نیاز مشغول است به گونه ای که به هیچ چیز و هیچکس توجهی ندارد .

چیزی در خانه نیافتند سپس امام را به نزد متوکل بردند ، با دیدن امام متوکل بی اختیار حضرت را احترام کرد ، وجام شرابش را تعارف کرد . امام فرمود سوگند که گوشت و خون من با چیزی آمیخته نشده مرا معاف داد ، متوکل اصرار به خواندن شعر کرد و امام فرمود زمامداران جهان خوار بر قله کوهساران شب را به روز آوردند در حالیکه مردان نیرومند از آنان پاسداری می کردند ، ولی قله ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند ، آنان پس از مدتها عزت و جایگاههای امن را به زیر کشیده و در گودالهای گور جایشان دادند چه بد منزلگاهی .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.