مقاله در مورد اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله در مورد اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی :

اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏ حسینی

اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی
ایرانیان همچون دیگر ملتها دین اسلام را به این دلیل پذیرفتند که دینی آسمانی است و فرامین آن خدایی و پیام آن با پیام فطرت سازگار است. در این مکتب است که ارزشهایی نظیر شهادت و جهاد معنی می‏دهد و شهید قداست و عظمت‏خاصی می‏یابد و شهادت به کام مجاهد شیرین‏تر از عسل می‏گردد. و به کوشش‏کنندگان راه حق مژده هدایت داده می‏شود: «الذین جاهدوا فینا

لنهدینهم سبلنا» (بقره /۱۳۲) و مظاهر این مکتب ارج می‏یابند و شایسته‏ترین خوی های آسمانی: ایثار، بیداردلی، ثبات بر طریق حق، فداکاری، مروت، وظیفه‏شناسی تجلی می‏نماید. نظر به این که در این مقال سخن از اسوه‏های تربیتی و اخلاقی است. نخست تربیت و اخلاق را به اجمال تعریف می‏کنیم سپس به معرفی مظاهر و نمونه‏های تربیت و اخلاق در نهضت‏حسینی می‏پردازیم:
تربیت عبارت است از پرورش و تقویت استعدادهای مثبت و کاهش استعدادهای منفی و ایجاد هماهنگی لازم بین آنها.

«اخلاق جایگزینی عادتهای شایسته به جای ناشایسته است عادتهایی که شرع مقدس اسلام جزئیات آن را مشخص کرده است‏» ۱
اخلاق بخشی از حکمت عملی است که در حوزه فرهنگ اسلامی عبارت از این است که امور مربوط به خود و خانواده و جامعه و سیاست‏برنامه‏ریزی شود و چنین اخلاقی را کتاب و سنت می‏سازد. و در رفتار بزرگان تبلور پیدا می‏کند.»۲

در زندگی امامان شواهد بسیاری داریم که آنان در عین حال که تعالیم انسان دوستانه را یاد می‏دادند «خود نیز در مقاطع مختلف: در گرمای ظهر و سرمای سخت نیمه‏شب، دست‏به عمل زده در هر مقیاس که ممکن بوده است‏خوراک و وسیله زندگی برای بینوایان حمل می‏کرده‏اند.»۳ و پیروان خود را عملا تعلیم می‏داده‏اند. خاندان ولایت و یاران باوفای حسین‏علیه‏السلام در قضیه کربلا نیز

همان‏طور که در رعایت آداب و دستورات اخلاقی و انجام امور شایسته مظاهر اخلاق بودند و در تدبیر و سیاست و اجرای احکام عبادی و تربیتی نیز بهترین سرمشق به‏شمار می‏آمدند. آنان به جهانیان آموختند که فرامین قرآنی تنها برای گفتن و نوشتن و شنیدن نیست‏بلکه برای اجرا و عمل است.»۴ آنان در صحنه پیکار حضور یافتند و با آفریدن حماسه‏ای عظیم تعهد خود را به انجام رسانیدند.

جلوه‏هایی از حقیقت اسلام
رفتار امام حسین (ع) در هر زمینه بیانگر ارزشهایی نظیر: انسانیت، جوانمردی، شفقت و محبت‏بود لذا وقتی از دور متوجه حرکت نیروی مهاجم می‏شود، با این که از موقعیت و فرصت مناسبی برخوردار است‏به روش پدر بزرگوار خود علی‏علیه‏السلام در صفین علیه آنان حرکتی انجام نمی‏دهد و در مسیر انسان‏دوستی و جوانمردی و محبت تا آن جا پیش می‏رود که تشنگی سپاهیان مزاحم را تحمل

نمی‏کند در سیراب کردن افراد و روش سیرآب شدن اسبان مراقبت می‏نماید. «در کربلا در نهایت‏شدتها و فشارها نیز مراقب است که ابتدا شروع به جنگ نکند»۵ چنان که به هنگام مواجهه با «حر» در پاسخ یکی از همراهان که به وی پیشنهاد می‏کند برای از میان بردن این مانع وقت مناسبی است می‏گوید: «وظیفه من در حال حاضر جنگ نیست.»۶ اندرز و خیرخواهی یاران امام در دل غافل سپاهیان کوفه سودی نمی‏بخشد و آنان به زشتی کار خود واقف نمی‏گردند و شب عاشورا فرا می‏رسد.

شب عاشورا
در شب عاشورا بعد از اتمام حجتها، آنان که در راه حق و اعتلای کلمه توحید و احکام قرآن یک دل و یک جهت‏شدند ماندند و وفاداری خود را اعلام کردند و چنین گفتند: «ما هرگز از تو جدا نخواهیم شد، ما هرگز از راه حق که تو پیشوای آن هستی روی برنخواهیم تافت و تا رمقی در تن داریم از حریم تو دفاع خواهیم کرد» ۷ آری آنان کسانی بودند که حقانیت راه حسین‏علیه‏السلام را از صمیم جان دریافته بودند و برای وصول به محبوب دقیقه‏شماری می‏کردند. «آنان هم شجاع بودند و هم مؤمن هم نظامی بودند و هم عابد; دستی به اوراق قرآن داشتند و دستی به دسته شمشیر.»۸

حسین‏علیه‏السلام وقتی آنان را از نتیجه ظاهری جنگ، یعنی کشته شدن باخبر ساخت، همگی غرق در شادی شدند و خدا را سپاس گفتند و پاسخی سزاوار که بیانگر شوق و شور و عشق به شهادت بود، به امام خود دادند «تا آنجا که جوان سیزده ساله امام حسن مجتبی‏علیه‏السلام می‏گوید: شهادت برای من از عسل شیرین‏تر است.»۹ شب عجیبی بود وقتی هدف برای جمعی دردمند، معتقد و مخلص روشن است و ثمره تلاشها و از خودگذشتگی ها امیدوارکننده، صفا و صمیمیت و عشق را به ارمغان می‏آورد و حال نیازمندی افزایش می‏یابد و راز و نیاز به درگاه بی‏نیاز رنگی و حالی و هوایی دیگر به خود می‏گیرد.

روز عاشورا
آنان با چنین روحیه‏ای شب را به صبح رسانیدند. سرانجام صبح عاشورا فرا رسید. خیرخواهیها و دلسوزی های امام در دل ناپاک کوفیان مؤثر واقع نشد. یزیدیان آماده جنگ گردیدند و سپاه اسلام برای دفاع مجهز شد. دستور قرآن در چنین موردی در درجه اول صلح است و دعوت به این امر شایسته. «اما اگر یکی از آن دو دسته ستمکاری را پیش گرفت‏با او بجنگید تا به حکم خدا گردن بنهد. بدین‏ترتیب امام و یاران او بیش از هر مسلمان دیگر خود را مکلف به پیروی از قرآن می‏دانستند; از جمله کسانی که در این راه از خیرخواهی کوتاهی نکرد «زهیربن قین‏» بود که سپاه کوفه را

مخاطب ساخت و گفت: مردم، خیرخواهی حق هر مسلمانی بر مسلمان دیگر است تا کار به شمشیر نکشیده است ما با یکدیگر برادریم و یک دین داریم; در غیر این صورت دیگر رشته پیوندی میان ما نخواهد بود. [حسین‏علیه‏السلام با خطبه‏هایی که ایراد فرمود برای رستگاری اسیران هوی و هوس و فریب‏خوردگان تا جایی که می‏توانست تلاش کرد و برای آنان بجز آزادی، خیر و عزت و سعادت نمی‏خواست.] وی به آنها گفت که این آخرین فرصتی است که برای انتخاب زندگی آزاد به آنها داده می‏شود; اگر به این عزت پشت‏پا زنند به دنبال آن زندگی پر از خواری و مذلت در انتظار ایشان

است.» ۱۰امام در یکی از خطبه‏ها مردم را از سویی به تحمل شنیدن سخنان طرف مقابل و تامل و دقت فرامی‏خواند و از سوی دیگر آنان را به هنگام قضاوت به پرهیز از شتابزدگی و نگهداری جانب عدل و انصاف دعوت می‏کند و به این وسیله بالاترین درجه دلسوزی و انسان‏دوستی خود را به نمایش می‏گذارد.

خطبه‏های امام حسین‏علیه‏السلام
خطبه در اسلام جایگاه ویژه‏ای دارد. خطبه بهترین راه نشر احکام دیانت و اخلاقیات است. حسین‏علیه‏السلام در روز عاشورا خطبه‏های آتشینی ایراد فرمود. «این خطبه‏ها سندهایی گرانبهاست. سندهایی که بیش از آن که نشان‏دهنده روح آزادگی و شرف و پرهیزکاری باشد،

نمایانگر نقطه اوج شفقت و دلسوزی بر مردم گمراه و تلاش انسانی برای نجات چنین مردم است. حسین‏علیه‏السلام در یکی از خطبه‏ها می‏گوید: مردم شتاب مکنید سخن مرا بشنوید. من خیر شما را می‏خواهم; اگر سخن مرا شنیدید و انصاف دادید و دیدید من راست می‏گویم. این جنگ از میان برخواهد خاست; و الا زیان آن دامنگیر شما خواهد شد. می‏دانید من کیستم؟; مگر من پسر

دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر پدر من وصی و پسرعموی پیغمبر و نخستین مسلمان نیست؟; اگر گمان می‏کنید من دروغ می‏گویم هنوز از اصحاب محمدصلی الله علیه وآله چند تن زنده‏اند می‏توانید از آنها بپرسید: جابربن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری; آنها به شما خواهند گفت که آنچه می‏گویم درست است; در خطبه دیگر امام حسین‏علیه‏السلام می‏گوید: مردم من خیرخواه شما هستم من برای تفرقه‏افکنی نیامده‏ام همه مرا می‏شناسید، می‏دانید که دروغگو نیستم; در اینجا بود که فتنه‏جویان و جنگ‏طلبان ترسیدند مبادا این سخن سراسر خیرخواهی در دل سنگ مردم کارگر افتد و آنان بدانچه می‏خواهند دست نخواهند یافت; سرانجام آنچه باید روی دهد آغاز گردید.»۱۱ حضرت

سیدالشهداعلیه‏السلام اگر به اصل و نسب خود و برشمردن تعدادی از اصحاب جد بزرگوارش می‏پردازد و به عنوان گواهانی بر صداقت‏سخنان خود یاد می‏کند و هدف خود را از سفر بازمی‏گوید به این دلیل است که فریبکاران برای عملی ساختن نیات پلید خود افکار عمومی را منحرف کرده حقیقت را وارونه جلوه می‏دادند و ایراد چنین خطبه هایی علاوه بر بیدار کردن وجدانهای خفته در القای خصلتها و ارزشهای والای انسانی ضرورت داشت.
از خصلتهای حسینی آنچه در روز عاشورا بیشتر جلوه‏گر است آرامش و پایداری حسین‏علیه‏السلام است، از رفتار امام با مسائل و شرایط می‏توان دریافت که وی «آینده‏روشن و آثار نورانی نهضت‏خود را به چشم می‏بیند.»۱۲ با توجه به آنچه یاد شد، سخنان محبت‏آمیز حسین‏علیه‏السلام نشانگر آن است که وی علاقه‏ای به جنگ نداشت و تا آن جا که توانست کوشید به فریب‏خوردگان تفهیم کند که طریق ناصوابی برگزیده‏اند و پایان مطلوبی در انتظار آنان نیست. امرا برای جلوگیری از شورش سپاهیان و ضعف روحیه آنان فرمان حمله می‏دهند «از این لحظه همراهان امام‏علیه‏السلام نام «سپاهی‏» گرفتند و حملات وی عنوان «جهاد» یافت.» ۱۳

روحیه اصحاب حسین‏علیه‏السلام

شهادت برای یاران حسین‏علیه‏السلام مفهوم ویژه‏ای داشت. انگیزه آنان رسیدن به آزادی و کمال و حفظ ارزشها و باورها و نفی زندگی ذلت‏بار بود لذا آن را بدون چشمداشتی از سر اخلاص و اعتقاد و رغبت‏برگزیدند و از فرط اشتیاق «خودشان را قبل از حضرت و بنی‏هاشم به شهادت رساندند; آنان در هیچ جا در مقام عذر و توجیه برنیامدند.»۱۴ و با بصیرت کامل به حکم وظیفه در تعظیم حق از خود گذشتند و درس فداکاری و ظلم‏ستیزی به بشر آموختند، این ارزشهای انسانی از جمله منشهایی است که در کربلا به نمایش گذاشته شد. اصحاب حسین در گیرودار نبرد روحیه‏ای بسیار قوی

داشتند. «آنان با این که می‏توانستند با برداشتن یک قدم یا نگفتن یک سخن برهند; اما مرگ را ترجیح دادند. برای سنجش اخلاق قائد آنان همین بس که امام را در میان خود نگریستند و او را آماده دریافت‏شهادت در راه خدا و برای دعوت یافتند. »۱۵
از جمله این یاران «عابس بن ابی شبیب شاکری و ابوثمامه صیداوی; و جابربن عروه غفاری بودند. ابوثمامه شیرمردی است که دخول وقت نماز ظهر را به امام یادآور شد و دعای خیر حضرت: «خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد» بدرقه راهش شد آنان در بحبوحه جنگ نیز به برگزاری نماز اول وقت مقید بودند و جابربن عروه غفاری پیرمرد سالخورده‏ای است که در جنگ «بدر» و «صفین‏» شرکت داشت. محضر مبارک پیغمبرصلی الله علیه وآله را درک کرده بود. کمر را با عمامه و ابروهای آویخته خود را با دستمالی بست و به دشمن حمله‏ور شد و شربت گوارای شهادت نوشید و به نگاه و

کلام محبت‏آمیز «شکر الله سعیک یا شیخ‏» امام خود سرافراز گردید. دگر عمروبن جناده انصاری فرزند شهید جناده بن کعب انصاری بود که مادر، وی را با سخنان «پسرم از کنار مادر برخیز به میدان برو و در برابر چشمان پسر پیغمبر بجنگ‏» به جنگ با کفار تشویق کرد. جوان در حالی که دهانش به عبارت: «پیشوای من حسین‏علیه‏السلام است. این بهترین پیشواست; معطر شده بود جنگید تا به درجه رفیع شهادت رسید. رشادتهای دیگر یاران امام و بنی‏هاشم فرزندان علی و عقیل و امام حسن و امام حسین و مسلم و عبدالله جعفر; و دلاوریهای عباس بن علی‏علیه‏السلام نیز همین‏گونه

بود.»۱۶ این شیرمردان با بصیرت و اطمینان کامل قدم به صحنه نبرد گذاشتند و چنان شجاعانه جنگیدند و جان خود را در راه حق نثار کردند «که ایمان به آنان آفرین گفت.»۱۷ در آن روز خونین از سپاه امام بجز حضرت سجادعلیه‏السلام و طفل شیرخوارش کسی زنده نماند. امام علی‏اصغرعلیه‏السلام را با خود به صحنه نبرد برد و او را نیز فدا کرد. و «بدین طریق عواطف جهانیان را بیداری بخشید و فهماند که در این قوم نه تنها دیانت نیست از انسانیت هم بویی نبرده‏اند.»۱۸

ارزشهای اخلاقی در حادثه کربلا
حادثه کربلا یک صحنه نمایش اخلاق اسلامی است که به اختصار به توضیح ارزشهایی نظیر مروت، ایثار و فداکاری که برجستگی بیشتری دارند می‏پردازیم.
مروت
حسین‏علیه‏السلام با دشمنان به شیوه پدرش علی‏علیه‏السلام رفتار می‏کرد. سیراب کردن آنان به هنگام تشنگی و پرهیز از ترور و غافلگیری، نمونه‏های روشنی از مروت است. حسین‏علیه‏السلام نیز با این که از فسق و فجور و خباثت‏شمربن ذی‏الجوشن، و اهانت وی به حریم ولایت آگاه است پیشنهاد حمله ناگهانی سپاه خود را رد می‏کند و می‏گوید: «ما هرگز شروع به جنگ نمی‏کنیم ولو به نفع ما باشد.۱۹
ایثار
ایثار عاطقه‏ای است اخلاقی، انسانی و اسلامی که در حادثه کربلا به اوج خود رسید. از خودگذشتگی ابوالفضل العباس‏علیه‏السلام در ننوشیدن آب تجسمی از ایثار بود. وی پس از دفع مزاحمان به شریعه فرات رسید هنگامی که مشک را از آب پر کرد با این که خود نیز تشنه بود به یاد تشنگی مولایش از نوشیدن آب منصرف شد. آن را ریخت و آنچه بر دلش گذشت، بر زبان جاری کرد (رجز خواند) و چنین گفت «عباس! حسین‏علیه‏السلام در خیمه تشنه است و تو می‏خواهی آب گوارا

بنوشی! به خدا قسم; رسم برادری، رسم امام داشتن، رسم وفاداری چنین نیست؟ ابوالفضل مظهر وفا بود. نمونه دیگر عمربن قروی انصاری بود که خود را به هنگام نماز در برابر پیکانهای کفار سپر اباعبدالله‏علیه‏السلام قرار داد و از پا درآمد; وی در عین حال تردید داشت که وظیفه‏اش را انجام داده و به عهدش وفا کرده است.» ۲۰
مساوات
اصحاب حسین‏علیه‏السلام ترکیبی از آزادگان و بردگان آزاد شده بود و شیوه رفتار امام هم نسبت‏به نقش آفرینان و ایثارگران یکسان بود رنگ، قومیت، موقعیت و نژاد آنان در نظر و قضاوت وی تاثیری نداشت و مساوات حاکم بود چنان که دو نفر از عده معدودی که امام خود را به بالین آنان رسانید برده آزاد شده بودند. «جون‏» یکی از آنها بود که وقتی به شهادت رسید امام خود را به بالین وی

رسانید و حشر او را با «ابرار» که مقامی برتر از متقین است از خدا درخواست کرد «خدایا در آن جهان او را با «ابرار» محشور کن. دیگر مردی رومی است که وقتی از اسب بر زمین افتاد اباعبدالله‏علیه‏السلام خون را از جلو چشمانش پاک کرد و صورتش را بر صورت وی گذاشت. این صورت بر صورت نهادن منحصر به همین غلام و فرزندش علی‏اکبر بود «فوضع خده علی خده; متبسم الی ربه;» صحنه خونین کربلا متضمن پیامهای اخلاقی، اجتماعی، توحیدی، اعتقادی، عرفانی، اندرزی و پرخاشگری است که با جانبازیهای کم‏سال‏ترین (طفل شیرخوار

اباعبدالله‏علیه‏السلام) تا کهنسالترین مرد (جابربن عروه غفاری) و زن (زوجه عبدالله بن عمر کلبی) تجسم پیدا کرد و هر یک عهده‏دار نقشی بودند.»۲۱ در آن روز هیچ کدام از اصحاب حسین‏علیه‏السلام در برابر دشمن ضعفی از خود نشان ندادند، فرار نکردند و به سپاه دشمن نپیوستند.

انتخاب انقلابی حر
برعکس نیروی جاذبه، ایمان و شیوه رفتار امام در امر به معروف عملی سبب شد که «حر» را که نامزد امارت بود وادار به توبه کرد و در زمره «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون

الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر» (توبه/۱۱۲) قرار گرفت [و در بروز حال توبه و توجه تام به خدا و اولیای او و قطع علاقه دنیوی عاقبت‏بخیر شد و سرمشق دیگران گردید وی پس از توبه با اجازه امام در مقابل مردم ایستاد و گفت: شما همان کسانی هستید که وسیله نامه به وی وعده یاری دادید، پیمان شکنی آنان را زشت و ننگین شمرد و پس از اتمام حجت‏ها جنگید تا به

شهادت رسید و این چنین مورد تفقد حضرت اباعبدالله‏علیه‏السلام واقع شد] «ونعم الحر حر بنی ریاح‏» «این حر ریاحی چه حر خوبی است.»۲۲ قدردانی و ارج‏نهادن به عمل شایسته مؤمنی که برای حاکمیت فرمان اساسی «امر به معروف و نهی از منکر» تا پای جان می‏ایستد خودش امر به معروف است و موجب می‏گردد که دیگران نیز به انجام امور شایسته راغب گردند. از جمله کسانی که حسین‏علیه‏السلام خود را به بالین آنان رسانید ابوالفضل العباس بود وی یادگار شجاعت

امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام است و مورد علاقه شدید ابی‏عبدالله‏علیه‏السلام که عبارتهای عباس جانم، بنفسی انت (ای جان من به قربان تو) نشانگر درجه محبت اوست. عباس‏علیه‏السلام در آن هنگام که سرگرم پیکار است; برادر به حال انتظار ایستاده است که ناگهان فریاد مردانه ابالفضل را شنید. خود را به بالین او رسانید از دیدن پیکر قطعه‏قطعه شده عباس و کشتار بی‏رحمانه یزیدیان به قدری

منقلب گردید که «چهره حسین‏علیه‏السلام شکسته شد (بان الانکسار فی وجه الحسین) از میان کسانی که حسین خود را به بالینشان رسانید هیچ‏کدام وضعی دلخراش‏تر و جانسوزتر از ابالفضل العباس‏علیه‏السلام نداشت.»۲۳ هنگامی که فرزندان و اصحاب امام وظیفه خود را انجام دادند و دعوت حق را پاسخ گفتند و به درجه والای شهادت رسیدند. امام در حالی که ارواح پاک آنان را مورد خطاب قرار داد پیروزی معنوی سپاه اسلام را به آنان نوید داد و نفرت و انزجار دایمی جهانیان را

یادآور گردید: «ای ارواح پاک برخیزید، ستمگران و ناکسان را بنگرید که چگونه در عین غلبه متلاشی و مغلوب گشته‏اند و برای همیشه شکست‏خورده‏اند و برای ابد منفور گشته‏اند.»۲۴ ظاهرا از اصحاب و فرزندان امام بجز حضرت سجادعلیه‏السلام که در بیماری به سر می‏برد، کسی باقی نماند لذا خود حسین‏علیه‏السلام آماده رفتن به قربانگاه شد «حضرت اباعبدالله‏علیه‏السلام در دقیقه‏های آخر

زندگانی خود آنان را از چنین پایانی بیم داد: «به خدا اگر مرا کشتید به جان یکدیگر می‏افتید و خون یکدیگر را می‏ریزید اما خدا به این کیفر بر شما بسنده نخواهد کرد، عذابی سخت‏برای شما آماده خواهد ساخت.»۲۵ امام به خاطر پاسداری از حریم مقدس اسلام و ارزشهای گرانبهای آن در هیچ شرایطی جزع و بی‏تابی نکرد و تسلیم قدرت‏طلبان و زورگویان جائر نشد و کشته شدن و اسارت

خاندان را به جان خرید و به عهد خود وفا کرد و شهادت را عاشقانه پذیرا شد و به سوی محبوب شتافت. حسین‏علیه‏السلام با شهادت خود از یک‏سو راه مبارزه با بیدادگری، فساد و ناجوانمردی ; را نشان داد و از سوی دیگر با خصلتهای عالیه انسانی راه وصول به کمال و تقرب به حق را آموخت و پرچم حقانیت و عظمت تشیع را به خواهرش زینب کبری‏علیهاالسلام سپرد.
حادثه عاشورا و نهضت امام حسین بسان خورشیدی سرچشمه فیض‏بخشی د

ر عرصه‏ها و سطوح مختلف برای بویژه شیعیان گردید خون «مطهر حسین‏علیه‏السلام و یارانش بر زمین ریخت، اما از آن خون درخت آزادی و آزادگی رویید; و این نهضت‏سرچشمه صدها نهضت دیگر شد که در تاریخ اسلام پدید آمد مانند نهضت توابین، مختار ثقفی، زیدبن حسن، شهدای فخ; و تا هم اکنون نیز هر نهضتی که علیه ستم و تباهی و روشهای بیدارگرانه در دنیای اسلام و شیعه پامی‏گیرد.»۲۶ و نهضتی که از سال ۴۲ به لطف و عنایات حق و رهبری آیت‏العظمی امام

خمینی‏(ره)پی ریزی شد و در سال‏۱۳۵۷ به انقلاب شکوهمند اسلامی پیوند خورد و هم اکنون حلاوت ثمرات آن را به جان می‏چشیم نیز از برکات نهضت عاشورای حسینی است. بر ما است که از سیدالشهداعلیه‏السلام و اصحاب باوفایش الگو گیریم و در حفظ و حراست ارزشهای معنوی و منشهای آسمانی و حقایق بسیاری که در عاشورا درخشیدند بکوشیم و این راه را به پایان برسانیم.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.