مقاله تکذیب پیامبران الهی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تکذیب پیامبران الهی دارای ۲۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تکذیب پیامبران الهی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تکذیب پیامبران الهی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تکذیب پیامبران الهی :

تکبر که ناشی از افراط در خود خواهی و خود پرستی و خود دوستی است ، از بزرگترین رذائلی است که منبع بسیاری از بلاها و معضلات فردی و اجتماعی می گردد .

بدون شک افراد متکبر ، کسانی هستند که با اعمال و رفتار خود ، در جامعه حضور یافته و سد معبر ترقی و پیشرفت جامعه های انسانی می گردند . چنین افراد همه چیز را برای خود می خواهند و فقط خود را لایق بهره برداری از نعمتها ‌ی الهی می دانند و به جامعه و انسانهای اطراف خود توجهی ندارند و دیگران را حقیر شمرده و حق آنها را پایمال می گردانند و به همین دلیل است

که چنین افراد مشمول عذاب الهی شده و در دوزخ وارد می شوند در این مبحث به برخی از ویژگیهای متکبرین پرداخته شده است که عبارتند از :

حق ستیزی
( یکی از ویژگیهای متکبرین ستیز و عناد در مقابل حق و سخن الهی است و این هنگامی است که تکبر در برابر خداوند و اوامر الهی در نظر قرار گرفته شود و شخص از شنیدن سخنان و اوامر الهی امتناع ورزد .

حق در اصل به معنی « مطابقت و هماهنگی » است و به همین دلیل به آنچه با واقعیت موجود تطبیق می کند حق گفته می شود و اینکه به خداوند « حق » می گویند برای آن است که ذات مقدس او بزرگترین واقعیت غیر قابل انکار است و به عبارت روشنتر « حق » یعنی موضوع ثابت و پا برجایی که باطل در آن راه ندارد )

یکی از موانع رشد انسان این است که در مقابل حق و حقیقت به مجادله می پرداز د و می خواهد با جدال خود چنین وانمود کند که به حقیقت دست نیافته است تا به آن ایمان آورده و به آن عمل کند . متکبرین ، این کوردلان بینا نیز همواره از شنیدن حق اعراض نموده و خود را به کری زده اند و به خصومت با حق پرداخته اند چنانکه در آیه هفتم سوره لقمان آمده است
« و اذا تتلب ء ایتنا ولی مستکبرا کان لم یسمعها کان فی اذینه و قرا فبشره بعذاب الیم .

و هر گاه بر این مردمان تلاوت آیات قرآن شود چنان با غرور و تکبر پشت گرداند که گوئی هیچ آن آیات قرآن الهی را نشنید ، پنداری از هر دو گوش کر است ، این کس را به عذاب دردناک بشارت بده »

( در این آیه حالات سه گانه معرضین آیات الهی و سخن حق بیان شده است که هر یک اشد و اقبح از دیگری است . مرتبه اول بیان فرموده که وقتی آیات سبحانی بر او تلاوت شود به حلت تکبر پشت کند و این صفت اعظم قبایح و موجب کفر است . و در مرتبه سوم او را به حال کسی تشبیه فرموده که قوه سامعه او به کلی مفقود شده است و اصلا کلام را نمی شنود . این معرض متکبر در مقام استماع آیات سبحانی به منزله کسی است که قوه سامعه ندارد ، زیرا با دارا بودن قوه سامعه با کسی که کر باشد مساوی خواهد بود . )

بنابر این مستکبران افرادی گمراه کننده هستند که با حالتی متکبرانه پشت به حق و حقیقت مکنند و در مقابل آیات الهی بی توجه بوده و خود را به کری می زنند . آنها مردم رتا گمراه کرده و دین خدا را به مسخره می گیرند و به همین دلیل است که خداوند به آنها وعده عذاب دردناکی را داده است .
« آری ! کفار متکبر برای آنکه حق را از باطل مشتبه سازند و نگذارند دیگران به سوی حق کشانده شوند با آن به جدال می پردازند . این افراد علاوه بر اینکه خود را از رسیدن به حق و حقیقت باز داشته اند می کوشند تا مردم را نیز از وصول به واقعیات محروم سازند

 آنها سعی می کنند با مجادله های خود حق را باطل نشان دهند و باطل را حق تا کسی نتواند حق و باطل را از یکدیگر تفکیک کند » اما این کافران غفلت زده نمی دانند که حق همیشه مفید و سودمند است و همچون آب زلالی است که مایه حیات می باشد و باطل بی فایده و بیهوده است و مستکبر همواره بالا نشین و پر سر و صدا و توخالی است

و حق متواضع و کم سر صدا و سنگین و پر محتوا است و همیشه پیروز است » خداوند در آیات ۱۹ـ۱۸ سوره انبیاء می فرماید : بنقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصیفون . وله من فی السموات و الارض و من عنده لا یستکبرون عن عبادته ولا یستحسیرون .

بلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و فیروز گردانیم تا با باطل را نابود سازد وای بر شما که خود را به وصف کار باطل و بازیچه متصف گردانید و هر چه در آسمانها و زمین است همه خداست و فرشتگان پیشگاه حضراش از بندگی اش سرپیچی نکنند و از عبادتش خسته و ملول نشوند.

این آیات دلالت دارند بر اینکه همیشه غلبه با حق است و خداوند به تواضع و عبادت مستکبرین نیازی ندارد چرا که او غنی و بی نیاز مطلق است و این مخلوقات هستند که به او نیازمندند و تمام موجودات عالم از عقول و نفوس و عالم انوار تا عالم ناسوت از حیوانات و نباتات و جمادات تا عالم ماده المواد همه عقل و شعور و ادراک دارند و تسبیح و عبادت و تحمید خداوند می کنند و با کمال خضوع و خشوع و میل و رغبت بندگی می کنند و در عبادت سستی و فتور ندارند و خستگی پیدا نمی کنند .

و این مستکبران هستند که از عبادت خداوند خسته و ملول می گردند و همواره در پی چاره أی هستند تا خود را از زیر بار تکالیف الهی نجات دهند به همین منظور بدنبال سخنان لغو و بیهوده می باشند و خداوند را به انجام کارهای باطل و بازیچه لهو و لعب متصف می کنند تا شاید بتوانند وجدان حقیقت جوی خود را راضی نموده و دلیلی برای ادعاهای دروغین خود بیابند.

انکار مبدا و معاد :
یک دیگر از ویژگی های متکبرین انکار توحید و معاد می باشد. انکار در لغت به معنای وازدن ، نپذیرفتن ، ناشناختن و امتناع کردن و عدم اقرار به چیزی آمده است.
و در مفردات راغب بیان شده است که : انکار ضد عرفان و در اصل به این معنی است که چیزی را که در قلب و دل تصور نشده است به دل و قلب وارد شود که در واقع انکار نوعی از جهل و ندانستن است.

متکبران کسانی هستند که بدون تفکر و تحقیق در مبدا آفرینش خود و اینکه در ابتدا چه بوده و از چه بوجود آمده اند آفریدگار جهان را انکار می کنند در حالیکه در اعماق قلب خود به او ایمان و کشش دارند و همچنین با آنکه هر روز در جهان طبیعت و انسانیت با نمودهای مرگ و زندگی روبرو می شوند. باز رجوع و بازگشته به سوی او را انکار نموده و زندگی فانی دنیا را جاودانه می پندارند و به مال و منال دنیا بر دیگران فخر فروشی می نمایند.

مبدا و معاد با یکدیگر پیوند ناگسستنی داشته بطوریکه انکار یکی از انها دلیل بر انکار و رد دیگری است. خداوند در آیات ۲۲ و۲۳ سوره نحل می فرماید. الهکم اله واخد فالدین لایو منون بالاخره قلوبهم منکره و هم مستکبرون . خدای شما خدای یکتاست و آنانکه به عالم آخرت ایمان ندارند به دل منکر مبدا متعالند تکبر و سرکشی میکنند . لاجرم ان الله یعلم ما یسرن و ما یعلنون انه لا یحب المستکبرین محققاً خدا بر باطن و ظاهر آنها آگاه هست و او هرگز متکبران را دوست نمی دارد.

خداوند در این آیات اعتقاد به معاد را ملازم اعتقاد به مبدا دانسته و کسانی را که به این دو اصل ایمان ندارند مستکبر نامیده است و مستکبر کسی است که از بزرگی واقعی ندارد ولی با انواع وسایل و حربه ها می خواهد خود را بزرگ جلوه دهد بنابراین منشا و ریشه انکار حقیقت ، کبر می باشد و تنها ایمان به آخرت می تواند شعله تکبر را در انسان خاموش نموده و نور هدایت و ایمان را در قلب او روشن سازد .

ملا فتح کاشانی در تفسیر خود این گونه می گوید : خدای شما ، خدای یکتا و یگانه است پس آنانکه به سرای دیگر نمی گروند یعنی بعث و برانگیختن را تصدیق نمی کنند دلهای ایشان ناشناسنده است و راستی را نمی پذیرند و علت اضافه شدن از کار به قلوب این است که دی محل فعل و آلت انکار است و ایشان سرکشانند از متابعت پیامبر و گردنکشانند از متابعت پیامبر و گردنکشانند از قبول ایمان .

از آنجا که ایمان به مبدا و معاد همه جا با یکدیگر قرین و لازم و ملزوم یکدیگرند آنها که ایمان به خدا ندارند دلهایشان حقیقت را انکار می کند و در برابر حق مستکبرند و گر نه دلائل توحید بر آنها که حق جو و متواضع در برابر حقیقتند آشکار است

و هم دلائل معاد ولی خوی استکبار و عدم تسلیم در برابر حق سبب می شود که آنها دائماً حالت انکار و نفی به خود بگیرند ، حتی حقایق حسی را نیز منکر شوند تا آنجا که این معنی به صورت حالت و ملکه أی در می آید و با وجود آن هیچ سخن حق و دلیل و منطقی در آنها نفوذ نمی کند.

اما خدای تعالی آنچه را که ایشان پنهان می دارند و یا آشکار می سازند می داند و این تعبیر کنایه از تهدید به کیفری سخت است یعنی خدا می داند کارهایی که در نهان و آشکار می کنند و به زودی آنان را به سزای اعمالشان می رساند و در برابر انکار و استکبارشان مواخذه می فرماید زیرا او مستکبرین را دوست نمی دارد.

در کتاب مقامات العلیه آمده است انکار و اعتراض بر واردات الهیه و تقدیرات ربانیه از اوصاف خبیثه است و شکی نیست که این صفت منافی مقتضای توحید و ایمان و موجب سخط پروردگار منان است و بنده عاجزی را که به اسرار قضا و قدر جاهل و از موارد حکمتها و مصالح غافل است چکار بر افعال خداوند حکیم و خبیر دارد. از بعضی از اخبار قدسیه نقل شده

که وای پس وای از برای کسی که گوید ایم امر چرا شد و فلان امر چگونه شد و در خبر قدسی دیگر رسیده که منم خدایی که بجز من خدایی نیست پس هر که صبر کند بر بلای من راضی نشود بر قضای من و شکر نکند از برای نعمای من پس خدایی سوای من بجوید.

بنابراین کسانی که آغاز و انجام جهان و مخلوقات آنرا انکار می کنند و خود را بی نیاز از مواهب الهی می پندارند افرادی پست و فرومایه أی هستند که در روز رستاخیز اعمالشان پوچ و سبک می باشد و پاداشی در قبال اعمالشان دریافت نمی کنند همچنانکه در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : میان سلمان فارسی و مردی بگو مگویی شد ،

آن مرد به سلمان گفت مگر تو که هستی ، أی سلمان ؟ سلمان گفت آغاز من و تو هر دو نطفه أی پلشت و نجس است و فرجام من و تو توشه أی گندیده و چون روز قیامت شود و ترازوها نصب گردد هر کس اعمالش سنگین باشد همو بزرگوار است و هر کس ترازویش سبک باشد فرومایه است.

‌تکذیب پیامبران الهی : از دیگر ویژگیهای متکبرین تکذیب رسولان الهی می باشد . تکذیب در لغت به معنای « دروغ شمردن ، دروغ زن داشتن ، دروغگو خواندن و نسبت دروغ به کسی دادن و انکار کردن » می باشد.

« دروغگویی از رذایل اخلاقی و نوعی آسیب اجتماعی است . گاهی انسان برای حفظ برتری و کسب اعتبار ، متوسل به دروغ می شود . دروغ سبب فجور و فجور سبب کفر و کفر سبب دخول در آتش است.

واژه ی تکذیب در موردی بکار می رود که انسان شخص دیگری را به دروغ نسبت می دهد ، و این همان کار ناستوده ای است که اقوام هم عصر هر کدام از انبیاء می کرده اند.
هرگونه تصدیق یا تکذیبی در نزد انسان عاقل و با انصاف بایستی متکی به دلایلی باشد ، و حال آنکه تکذیب کنندگان ، صداقت رسولان را بدون علم تکذیب می کردند.

هرگونه تصدیق یا تکذیبی در نزد انسان عاقل و با انصاف بایستی متکی به دلایلی باشد ، و حال آنکه خداوند یا رسولان ارائه می شود ندارند ، و علایم و شواهد فراوانی دال بر حکمت خداوند و صلاحیت رسولان موجود است؛ مع الوصف با بی اعتنایی نادیده می گیرند

پس در اصل هیچ حقیقتی را باور ندارند و نخواهند کرد . لذا هرکاری می کنند و هر جنایتی را مرتکب می شوند . پس تکذیب ظلم بزرگ است و تکذیب کنندگان علاوه بر گرفتاری های دنیایی با عقوبتهای زجر آور متعددی در قیامت روبرو می شوند.(۲)»

افراد متکبر نیز از جمله تکذیب کنندگانی هستند که چون خود را محور اصلی همه ی خوبیها می دانند نه تنها حق را انکار می کنند بلکه در مقابل انبیاء وحجج الهی می ایستند و تعالیم و برنامه های هدایتی آنها را دروغ پنداشتند

و تنها خود را و سخنان خود را محور صداقت و راستی می پندارند چنانکه خداوند در آیه سوره ی بقره خطاب به متکبران یهودی فرموده اند : « اقلکماجاء کم رسول بمالاتهوی انفسکم استکبرتم ففریقا کذبتم … ; آیا هر پیغمبری که از جانب خدا اوامری برخلاف نفس شما آرد سر پیچیده و از راه تکبر گروهی را تکذیب می کنید … »

با توجه به این آیه معلوم می گردد که بین استکبار و تکذیب رابطه أی تنگاتنگ برقرار است چرا که بلافاصله بعد از استکبار تکذیب آمده است و این نشانه آن است که استکبار و ادعای برتری باعث تکذیب خدا و رسولان می گردد همانگونه که یهودیان بواسطه استکبار و پیروی از هوای نفسشان ، حضرت موسی (ع) را با وجود اینکه با آیات و معجزه های روشن از طرف پروردگار آمده بود تکذیب نمودند و نسبت ساحر به ایشان دادند

که در تفسیر شبر ذیل آیه فوق آمده است :« یا ایهاالیهود بما لاتحبون (استکبرتم ) عن الایمان و الاتباع . کذبتم کموسی و عیسی . أی قوم یهود ! از ایمان آوردن و تبعیت از رسولان الهی استکبار ورزیدید و پیامبرانی چون موسی و عیسی را تکذیب نمودید.(۱)»

« این آیه از استمرار لطف خداوند برای هدایت مردم سخن می گوید که پس از موسی (ع) پیامبرانی چون داوود ، سلیمان ، یوشع ، زکریا و یحیی (ع) آمدند و بعد از آن بزرگواران ، خداوند حضرت عیسی (ع) را با دلایل روشن فرستاد که از سوی روح القدس یاری و تأیید می شد ،

ولی بنی اسرائیل راه استکبار و گردنکشی را پیش گرفتند و بجای پذیرش هدایت الهی ، به تکذیب انبیاء دست زدند .(۲)»

بنابراین کسیکه خلافت پیغمبر را ادعا کند ، در صورتیکه رسول خدا وی را به خلافت نصب نکرده باشد و یا کسی که از روی تکبر ادعای مقام یا منصبی از طرف پیغمبر خدا داشته باشد ، در صورتیکه چنین عنایتی به او نشده است ، نیز دروغ بر پیغمبر خدا بسته است

این ظلم بر خدا و پیغمبر خدا محسوب شده و جزای آن چیزی جز آتش دوزخ نمی باشد « و تعبیر «قلوبهم منکره» که در آیه ۲۲ سوره ی نحل آمده تصدیق بر افراد متکبری می کند که : « ولایت امیر المؤمنین علی (ع) و رجعت آن حضرت را» تکذیب نموده و به استکبار در مقابل او پرداخته اند و حق ولایتی را که خداوند بر او عنایت نموده ، غضب کرده اند (۳)»

قتل پیامبران الهی :
در ادامه مبحث فوق باید گفته شود که قتل پیامبران الهی نیز از جمله ویژگیهای افراد مستکبر می باشد .

افرادی که به خاطر مادیات و زندگی دنیوی حاضر نیستند حتی ذره أی از جان و مال خود را بر خلاف آمالشان خرج نمایند مسلماً در مقابل قدرتهایی که کاملاً مخالف با ایده ها و اهدافشان می باشد کوتاه نیامد و سر تعظیم فرود نمی آورند .

لذا به خاطر حس غرور و حسدشان نه تنها به تکذیب این قدرتهای الهی می پردازند بلکه همین تکذیبشان مقدمه أی می شود تا سعی نمایند با حربه أی مختلف زمینه های قتل آنها را نیز فراهم آوردند .

چنانکه در ادامه آیه ۸۷ سوره بقره آمده که یهودیان مستکبر نه تنها گروهی از انبیاء الهی را تکذیب نمودند بلکه نقشه قتل گروهی دیگر را نیز پیاده نمودند بلکه نقشه قتل گروهی دیگر را نیز پیاده نموده و آنها را کشتند . « … و فریقا تقتلون ن . و جمعی را به قتل رسانیدند.»

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.