مقاله در مورد علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی دارای ۱۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی :

علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی

فهرست مطالب:

۱)نگاهی به علل عقب ماندگی مشرق زمین ازدیدگاه دانشمندان
۲)جستجوی علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی درعلم
۳)علت عقب ماندگی ایران

نگاهی به علل عقب ماندگی مشرق زمین:
۱)علل عقب ماندگی ازمنظردانشمندان:
برای آنکه باعلل عقب ماندگی ایران بیشـتر آشناشـویم به نقـل سـخنان دانشـمندان ومحقـقانی که دراین راه زحمات وتـلاشهای زیادرامتـحمل شده اند می پـردازیم:
نظر ابن خلدون ـ مورخ:

وی خودخـواهی ،خودمـداری وفـزون طلبـی حکومـت های عـالم اسـلام رایـکی ازعوامل فروپاشی تمدن اسلامی می دانست.
نظرجورج سارتن:
جورج سارتن نویسنده اثر حجیم تاریخ علم«آیین مدرسی»راعامل افول علمی مسلمین می داندامااواین آیین رامشکل کلی علم درقرون وسطی می داند.پیش ازصده دوازدهم یکی ازگروه های شرقی،یعنی مسلمانان درشرق وغرب بطورچشمگیری برتر ازدیگران بودند.بنابراین مسلمانان درپیشاپیش بشریت قرار داشتند.ازصده دوازدهم به بعد،به تدریج رجحان به دنیای لاتین منتقل شدواین جریان تاصده شانزدهم کامل شد پس ازآن علم غربی باگامهای بلندشروع به رشدکرد درحالی که تمدن شرقی درحال وقفه ماندوروبه زوال گذاشت .اختلافات حرکت دوتمدن شرقی وغربی پس ازآن بطور روزافزونی افزایش یافت چندانکه پس از اندک زمانی مقایسه بین این دوتمدن سودی نداشت.توضیح اینکه چرااین اتفاق افتادبسیار ساده است وآن این است که مردم شرق وغرب درمعرض آیین مدرسی قرار گرفتند،مردم غرب ازآن بدرآمدند،ولی شرقیان شکست خوردند.
دکتر عبدالهادی حائری:

محققینی توانسته اندفراترازحمله مغولان بروندبعنوان مثال مرحوم دکترحائری ضمن اشاره به پیشرفت های شگرف مسلمین می نویسد:آن خلاقیت وکنجکاوی

علمی مسلمانان صده های آغازین اسلام رفته رفته دچارکندی وایستادگی گردید.دلیل کندی وتوقف مسلمین راحائری بوجود آمدن تضادفکری میان فلاسفه وسنت گرایان مذهبی می داند.کارزاری سهمگین میان هواخواهان آزاد اندیشی،مانندفیلسوفان وصوفیان،وابستگان برقراری باورهاواندیشه های یکپارچه ویکنواخت برپاگردیدوبرای صده های دراز بدرازاانجامید.هنگامیکه

سلجوقیان امپراتوری پهناور خویش رابنیاد نهادندسیاست همسازی درمیان همه مسلمانان راپیشه خودساختندواین سیاست باکوشش خواجه نظام الملک طوسی وازراه پایه ریزی مدرسه های نظامیه دربسیاری ازسرزمینهای اسلامی توانست به مورداجراء درآیدوهمین سیاست نیز بودکه آماج بنیادی خودرادرمنکوب ساختن آزاداندیشی وگرایش به دانشهای گوناگون جستجوکرد،درحقیقت همانگونه که طیباوی می آورد،پدیدآمدن آن رشته ازمدرسه های نظامیه به معنی پیروزی علوم

مذهبی رسمی برحکومت طبیعی وفلسفه نظری بود.البته این استدلال مرحوم حائری رانویسندگانی همچون دکترمهدی فرشادودکتر ذبیح الله صفامعرفی ومطرح کرده اند.

دکتر رضا منصوری:محقق وفیزیکدان:
دلایل توقف رشدتمدن اسلامی ورکودهولناک هشت قرنی درجوامع اسلامی،طبیعتا بسیار پیچیده ومتنوع است اما چند نکته دراین میان بسیاربارز است حاکمیت ترکان ظاهر گراکه تظاهربه فضل رادرجامعه رشد دادند.مغولان که مدنیت رانابودکردندوتنهاازترس ستارگان وافلاک به منجمان احترام گذاشتندوسپس تیمور وحکومت های پیروترک ـ مغول قطعا درتوقف رشدجوامع اسلامی ورکودمدنیت مؤثر بوده است.

۲)عوامل خارجی وتهاجمات مرتبط:
علاوه برعوامل ومشکلات داخلی،عوامل دیگر ازجمله تهاجمات خارجی کشورهاواقوام مجاورمطرح می باشندتهاجماتی که باورودبه داخل ایران باخرابیهای زیادی همراه بودحملاتی که درموردآن بسیار گفته ونوشته شده است ولی لازم به ذکراست که این حملات خارجی درآن مرحله بزرگترین عامل خارجی درافول عصرطلائی می باشند.سلطان محمود غزنوی درمذهب حنفی بسیار سخت گیربودوباپیروان دیگرمذاهب وفلاسفه واندیشمندان باشدت وسختی عمل می کردوجمع کثیری رابه اتهام بددینی به قتل رساند.ازجمله وقتی مجد الدوله پس ازشکست ازسپاهیان

محمود،دستگیرواسیرشدجمعی ازیاران اورابه اتهام باطنی بودن ودشمنی باعباسیان بدارآویخت وبسیاری ازکتابها راسوزاندوبقیه آنراکه صدبار (شتر)کتاب بود،تصاحب نمود.درزمان اوتعقیب وقتل افرادبه اتهام داشتن عقاید
مذهبی وفلسفی(که ازناحیه حکومت ممنوع اعلام گردیده بود)آغازگردید وسلطان محمود بسیاری رابه این اتهام به قتل رسانیدوکتب زیادی رادرزمینه فلسفه ونجوم ومذهب(مذاهب مخالف رای حکومت)به آتش کشیدوازمیان برد.یکی ازخاطرات بسیارتلخ آتش زدن کتابخانه همدان،سوزاندن اثری ازابوعلی سینارحمه الله علیه که درنقدمکاتب فلسفی موجودآن زمان باعنوان منطق مشرقیه

در۷۰جلدرحلی بود.ولی متاسفانه مقدارکمی ازیک جلدآن برای ماباقی مانده است.پس از سلطان محمود غزنوی اینگونه حملات باهجوم اقوام مغول وتارتار،تیمور،ایلخانان وسلجوق ادامه یافت . اگرمیبینیم خواجه نصیرالدین طوسی وغیره … توانستندکه مراکزی راهمچون رصدخانه مراغه رابوجود آورند،به خاطر زیرکی خواجه دراستفاده ازعلاقه وترس حاکمان فوق الذکرنسبت به پیشگویی های نجومی بوده است.

انعطاف پذیری ومهارتهای طوسی در پیشبرد علم نجوم جدیدازمسیر وراه تحقیقات وآثار طوسی

وشاگردانش درالموت ومراغه می گذرد.مسیری که ازآتن به اسکندریه،بغداد دمشق و…می گذردازدربارخلیفه هاوآزمایشگاههای قرون وسطی مرکز علمی جهان بشمار می رفت.زبان عربی مترادف باآموزش وعلم بود.دانشگاههای جدید،جبر،ستاره شناسی وحتی اعتقادبرتجربی بودن علم،همه وهمه ازاین عصر طلائی نشات گرفته اند.جمیل راقب،پروفسور تاری علم دردانشگاه اکلاهمامی گوید:اروپاحتی به گرد پای آنچه درجهان اسلام تاسالهای۱۶۰۰(میلادی)روی داد،نمی رسید.بنظرمورخین،ورودعلم جهان اسلام به اروپای غربی بودکه باعث رنسانس وانقلاب علمی گشت.به قول دکتر عبدالحمید صبرا،استادبازنشسته دانشگاه هاروارددرتاری علوم عربی،تمدن هاصرفا باهم تصادم نمی کنندبلکه آنها ازیکدیگرمی آموزند واسلام یک نمونه بارز دراین زمینه است.نزدیکی علمی یونان واعراب یکی ازبزرگترین وقایع تاری بشری است.ابعادونتایج آن نه فقط برای اسلام که برای اروپا وکل جهان عظیم بوده اند.مورخین هنوز اطلاعات ناچیزی ازاین عصر طلایی دراختیار دارند.آثار کمی ازخلال آثار علمی ارزشمندآن دوره ازعربی ترجمه شده است وهزاران دست نوشته هنوز توسط محققین خوانده نشده اند.به قول دکتر صبرا،مطالعه وبررسی تاری علوم اسلامی حوزه ای است که هنوز آغازنشده است.محققین ازاین که وقایع اخیر جهانی،تاری غنی علمی اسلام رامخدوش کرده است درعذابند.درطول تاری،اسلام مشوق علم وآموزش بوده است.دکترعثمان بکراز فعالین مرکز تفاهم اسلام ـ مسیحیت دردانشگاه جورج تاوون می گوید:هیج تضادی میان علم واسلام نیست.دکتر فاروق البیض،زمین شناس دانشگاه بوستون ومشاور علمی انورسادات،

رئیس جمهور سابق مصر معتقد است که دانش بخشی از اعتقادات ماست.هرچه بیشتر می آموزید شواهد بیشتری ازخداوند می بینید.عصر طلایی اسلام درقرون هفتم وهشتم میلادی از شبه جزیره عربستان فراتر رفت واز ایران تااسپانیا رافتح ک کرد.دراین گذر،اسلام توانست آثارسقراط،ارسطو،دموکریتوس، فیثاغورس،ارشمیدوس وبقراط رانیز فتح نماید.دکتر دیوید لیندبرگ،مور علوم باستان دردانشگاه ویسکانسین می گوید:هنر یونانی توسط ارتش اسکندر کبیر وهمچنین اقلیتهای مذهبی همچون فرقه های مسیحی به شرق یونان گسترش یافت.فاتحین مسلمان پس ازفتح هرکشور ازاندیشمندان همان کشور برای اداره آنجا استفاده نمودند.در این روند مسلمانان آموزه های یونانی راجذب کردند،آموزه هـایی که هنـوز به غـرب منتقل نشده بودویـاحتی هنوز به لاتیـن نیز
ترجمه نشده بودند.برداشت غرب ازدانش یونان دراین مرحله برداشتی سطحی بود،درحالی که شرق تمامی آن دانش رافراگرفته بود.درقرن نهم(میلادی) مامون خلیفه عباسی،موسسه ای رادربغدادتحت نام«بیت الحکمه»برپاداشت که درآن دست نوشته های یونانی به عربی ترجمه می شد.المجسطی ترجمه کتاب بطلمیوس،
جزءاولین آنهابود.بطلمیوس دراین کتاب عالمی راتوصیف کرده است که درآن خورشید ،ماه،سیارات وستارگان به دور زمین می چرخند. المجسطی اساس کیهان
شناسی برای پانصد سال بعد گشت.مسلمانان،مسیحیان،یهودیان،همه درطول این پانصد سال دریک گستره وسیع جغرافیایی درشکوفایی علم،هنر،طب وفلسفه شرکت جستند.این روند درقـرون۱۰و۱۱میـلادی باظـهور سه متفکر بزرگ به اوج

خود رسید:هیثم،بیرونی وابن سینا.ابن هیثم درسال۹۶۵(میلادی)دربغداد متولدشد.تجارب وآزمایشات اودرحوزه نور،بنیان علم نور شناسی نوین است.هیثم

همچنین اعتقاد داشت که علم می بایست برپایه تجربه واستدلالات فلسفی استوار گردد.به قول دکتر لیندبرگ، هیثم راباارشمیدوس،کپلر ونیوتون همتراز می دانند.بنابر نظر محققین،گرایش به فراگیری علوم دردوران اولیه اسلام به چند علت بوده است،یکی اینکه درپرتوکشفیات علمی،انس

ان به وحدت وجودکه پیام دین اسلام است پی خواهد برد.ازمحمد ابن رشدفیلسوف وآناتومیست قرن۱۳(میلادی)نقل می کنند که هرکس که علم تشریح بخواند،ایمانش به قدرت ویگانگی خداوند متعال فزون گردد.به قول دکتر دیوید کینگ،نویسنده کتاب نجوم درخدمت اسلام(۱۹۹۳) اسلام ازمعدودمذاهب تاری بشری بوده است که درآن،راهکارهای علمی درانجام فرایض دینی مورداستفاده قرار می گرفته است.
جستجوی انگیزه های عقب ماندگی کشورهای اسلامی درعلم:
علی الکتانی اندیشمند مراکشی ودکترای مهندسی الکترونیک از آمریکا می گوید:تاقرن۱۵و۱۶میلادی،کشورهای اسلامی پیشروعلوم مختلف علمی بودندودلیل این پیشرفت نیز توجه به اصول اسلامی بودواززمانی که مسلمانان ازهم

پراکنده شده وازاصول اسلامی روی گردانیدند،خورشیدعلم روبه افول گذاشت.ولی آنچه برخی رادچار اشتباه می کند این تفکر می باشد که اسلام مانع پیشرفت علم درکشورهای اسلامی شده است،درحالی که اسلام این جوامع راازبت پرستی ونظام های استبدادی رهانیده وزمینه های مختلف توسعه راپیش پای آنهاقرارداده است وی درادامه می گوید:یکی ازدلایـل پیشرفت کشورهای اروپایی

اتحاداین کشورهابایکدیگر است.که جداازمسائل داخلی به نوعی تفاهم دست یافته اندواین تنهارازقـدرت این کشورهـا است عـلی الـکتانی معتـقداست:عدم پیشرفت علوم درکشورهای اسلامی رانباید ضعف این کشـورها بدانیم بلکه این نشانـدهنده
قدرت کشورهای توسعه یافته می باشد.وی درادامه می گوید:به دلیل آنکه کشورهای اسلامی توان رقابت بابازارآزادفن آوری وعلمی کشورهای توسعه یافته راندارد،بایدبه تشکیل بازاراقتصادی اسلامی به تجهیز خود بپردازند.علی الکتانی درپایان برای بهبودوضعیت فعلی علوم درکشورهای اسلامی می گوید:ابتدا بایداهداف ودیدگاه خودرامشخص کنیم وبعداراده سیاسی خود راتقویت کنیم و

مهمترین نکته ایجاد اتحادبین مسلمانان است.
زهره بن لختو دکترای فیزیک اتمی واهل تونس نیز می گوید:بی توجهی کشورهای اسلامی به علوم پایه بزرگترین ضربه رابه علوم کشورهای مسلمان وارد کرد.برای توسعه درعلم وفن آوری باید ابتدا به مقدمه آنکه علم پایه است توجه کنیم همانطورکه کشورهای غربی به این نکته توجه کردندوتمام اکتشافات الکترونی خود رامدیون این توجه هستند.وی اعتقاد داردمشکلات اقتصادی این کشورها مانع بزرگی برای رسیدن ودستیابی به علوم وفنون جدید است.زهره بن لختوسپس می گوید:عوامل متعددی دست به دست هم داده ومانع پیشرفت علوم درکشورهای اسلامی شدند.پروفسورناجی پوردکترای رشته طب ساکن کشور ترکیه می گوید:دلیل اصلی عقب ماندگی مسلمانان بی توجهی به تحقیق می باشد،کشورهای اسلامی تحقیق راجدی نگرفته اندووقتی به این مرحله می رسند،متوقف می شوند،درحالی که کشورهایپیشرفته وتوسعه یافته تحقیق راجزءاصلی زندگی

خودبه حساب آورده اند.وی درادامه می افزاید:مشکلات مالی،نبودن آزادی فکر واندیشه،خودبه عقب ماندن کشورهای اسلامی درساحت علم دامن می زند.پروفسور حسین سیر سلم پژوهشگر مصری نیز میگوید:تازمانی که مسلمانان بگویند«من» وهریک خود رابرتر ازدیگری بداندنه تنها درمسائل علمی

بلکه تمام جنبه های دیگرزندگی دچار خمودگی خواهند شد.وی می گوید: من معتقدم بااصل گذشت وایثارورفع مشکلات تنها می توان افتخار گذشته خود رازنده کرد.بایدعلم آموزی راازابوریحان بیرونی بیاموزیم که باوجود تبحر درعلوم مختلف وقتی به کشورهند سفر کرد،همچون نوآموزی شروع به آموختن علم کرد.

علت عقب ماندگی ایران:
صادق زیبا کلام استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران ازاستعماربعنوان معلول عقب ماندگی ایران ونه علت آن،نام برد.وی درموردعلت عقب ماندگی ایران وچگونگی رهایی از آن می فرماید:عامل بیچارگی ما استعمار نبود بلکه مابیچاره وبدبخت بودیم ولی استعمار آنرا بدترکرد.وی گفت مشکل همیشگی مااین بوده که همیشه مشکل راازناحیه دیگران دانستیم وبه خودنگاه نکرده ایم.وی اظهار داشت همیشه ازاستعماربعنوان یک متهم درعقب ماندگی مایادشده ،اگراینطوراست چرامادیگران رامستعمره نکردیم ومقابله به مثل ننمودیم؟وی تصریح کرداینکه عده ای می گوینداخلاق به مااجازه این کاررانمی دهدونمی خواهیم به حقوق دیگران تجاوزکنیم اینها فقط حرف است زیرا ماآب ندیدیم

وگرنه شناگران خوبی هستیم ودرمواقعی که می توانستیم،صدپله بدترازدیگران عمل کرده ایم.زیبا کلام به جنایات نادرشاه وآقامحمدخان قاجاردراین زمینه اشاره کردوگفت:آمریکاوانگلیس بدعمل کرده اندولی ماهم بدعمل کرده ایم.وی تاکید کردعده ای هم شاهان،حکام فاسد،سرسپرده وخائن راعلت ماندگی کشور می دانندوائمه جمعه،کتابهای درسی،دانشگاهیان وتلویزیون به غیر ازاین نمی گویند.
وی یادآورشدچطور شدکه شاهان قاجاروپهلوی یکی ازدیگری خائن تروفاسـدتربودندولـی طـی۲۰۰ســال گذشته،هـیچ دولـت مردانگلیـسی،فرانـسوی

وآمریکایی به دولت ایران خدمت وبه دولت آمریکا،خیانت نکرد.وی افزود:چندآمریکایی رابعنوان مزدوروخائن اعلام کردندکه بجای خدمت به آمریکا به ماخدمت کردند.وی تصریح کرد:این حیرت انگیزاست که جامعه ای که خودرامتمدن می داندرجال آن یک درمیان،مزدور وخائن ازآب درآمدندولی یک تمدن بی دین،یکی ازرجال آن به دولت خود،خائن نشدتابه ماخدمت کند.وی باطرح این پرسش که پادشاهان ورجال خائن ازکجاآمدند؟افزود:رضاشاه راآمریکاوانگلیس آوردندولی آیاناصرالدین

شاه،فتحعلی شاه رااستعمارآورد؟آیااینها محصول همین جامعه نبودندوازکره ماه آمده بودند.وی باطرح این پرسش که این چه جامعه ای است که هرچه شاه آمده خائن وسرسپرده بوده،گفت:آیااین مشکل ازجامعه نیست.زیبا کلام حمله اعراب واسلام راازعوامل دیگری نام بردکه عده ای ازآن بعنوان متهم دیگردرعقب ماندگی کشوریاد می کنند.وی افزودمابا اعراب دریک قایق قرارداریم ،هردوسروته یک کرباس هستیم،

نه ازآنها خوشبخت تریم ونه بدبخت تر.وی بابیـان اینکه عقب ماندگی ماربـطی به
اسلام ندارد تصریح کرد:بااسلام هم می توان پیشرفت کردوهم می توان درجا زد،
فهم مااز اسلام است که ماراپیش می بردویاعقب نگه می دارد.وی طرح این پرسش در۲۰۰سال قبل ازسوی عباس میرزاراجنبه مثبت این موضوع ذکرکردو گفت:این هولناک است که پس ازگذشت ۲۰۰سال،هنوز این سوال راتکرار می کنیم وآنرا به نسل بعدی انتقال می دهیم.این برای نخستین بار است که یک مقام ارشدایرانی وشخص دوم مملکت(آقای خاتمی)صورت مسئله واین که عقب افتاده هستیم ومسوولان ماچنان ازسرافرازی وعظمت ایران بحث می کنندکه عقب افتادگی راقبول ندارند.زیبا کلام گفت:تانپذیریم عقب افتاده هستیم،دنبال رهایی از

آن هم نخواهیم رفت.وی پرسید،چرادرکشورهای دیگرتلاش برای اصلاحات موفق بوده ولی ما۲۰۰سال هرچه تلاش کرده ایم بی نتیجه بوده است؟وی گفت:چون نخواسته ایم بدانیم چراعقب مانده هستیم لذا پیچیدن نسخه برای پیشرفت هم،تیردرتاریـکی است که ممـکن است به هدف بخوردویا نـخورد.وی
افزود:یکی ازمشکلات اساسی مااین است که هرکس خواست اصـلاحات کنـدبه
اوگفتیم بروکنار من می گویم چکار کنیم واین داستـان،بعدازانقلاب هم تکرار شده است.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.