تحقیق در مورد پروین اعتصامی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد پروین اعتصامی دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد پروین اعتصامی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد پروین اعتصامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد پروین اعتصامی :

پروین اعتصامی

اولین بار که نام پروین اعتصامی در بین فضلا و ادبای ایران شهرت پایدار قابل ملاحظه ای پیدا کرد و با تحسین و اعجاب یاد شد ظاهراً بین سال های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ش بود که مجموعه معروف (امثال و حکم) اثر استاد علی اکبر دهخدا در تهران چاپ و انتشار یافت و قبول عام پیدا کرد. دهخدا در این مجموعه بزرگ چهار جلدی از همان مجلد اول بعضی ابیات پروین را در ضعف امثال و حکم زبان فارسی نقل کرده بود و نام او را در ردیف نام شاعران معروف فارسی که از معاصران وی فقط کسانی مثل بهار و ادیب پیشاوری و یحیی دولت آبادی و رشید

یاسمن ذکرشان در آنجا آمده بود قرار داده بود. این که بعدها هم در (لغت نامه) دهخدا (۱۳۳۸ ش) نام پروین و شرح حال بالنسبه جامعی از او که ظاهراً قسمتی از آن به خامه مؤلف بود انتشار یافت نشان می دهد که در نظر دهخدا شعر پروین ارزش آن را داراست که تا وی نام او را در ردیف شاعران نام آور زبان فارسی نقل و ضبط کند. البته شعر پروین از سالها

پیش از نشر امثال و حکم، و از حدود سال ۱۳۰۰ شمسی در محله بهار نشر می شد و چند سالی قبل از انتشار مجموعه امثال و حکم نیز مؤلف جوان و نوخاسته ای به نام محمد ضیاء هشترودی مجموعه ای از نظم و نثر معاصر فارسی را با ملاحظات انتقادی به نام «منتخبات آثار» (تهران ۱۳۰۳) منتشر کرده بود که در آن به مناسبت نقل و نقد شعر پروین شعر پروین از وی تحسین بسیار کرده بود اما اظهار تحسین فوق العاده او در حق پروین اعتصامی چون در موارد دیگر با تعریض در حق دیگران همراه بود مایه رنجش برخی شعرای معروف عصر شد و بهار را واداشت تا به این طرز نقد او اعتراض کند.

– مع هذا بهار هم که در عین حال با پدر پروین دوستی و همکاری داشت و از قریحه و استعداد کم نظیر پروین آگاه بود در شعر وی به چشم تقدیر و تحسین می نگریست و چاپ اول (دیوان پروین) که دو سالی قبل از وفات پدرش در تهران نشر یافت (۱۳۱۴) مقدمه ای به قلم بهار داشت که آکنده از تحسین و تمجید شاعرانه بود. در این مقدمه و هم چنین در آنچه علامه قزوینی بعد از نشر دیوان در تقریظ آن نوشت و نیز در آنچه به وسیله دهخدا جهت درج در لغت نامه انشا شد همه جا به تأثیر قابل ملاحظه ای که اشراف و ارشاد میرزا یوسف

خان اعتصام الملک آشتیانی (پدر پروین) در تهذیب و تقویت قریحه شاعری پروین داشت ارشادت هست و پیداست که تربیت پدر باید عامل عمده ای در تربیت ذوقی شاعره جوان باشد و عشق و علاقه پروین به پدر هم از جای جای دیوان پیداست. مرثیه ای که شاعر در مرگ پدر دارد. و قطعه ای که برای لوح فرار خویش سروده است نیز حاکی از آن است که زندگی شاعر بعد از وفات پدر بیشتر در تلخی و حسرت گذشته است و یاد مردی که شاعر تربیت ذوق و پختگی طبع خود را مرهون اوست زندگی او را بعد از پدر به سوگ و دردی دائم تبدیل کرده بوده است.

– اعتصام الملک پدر پروین که در دی ماه ۱۳۱۶ در تهران وفات یافت مترجم و نویسنده ای نامدار و ادیب و محققی کتابشناس بود. وی در عین حال روزنامه نگاری با ذوق بود. در هنر خط از سرآمدان عصر محسوب می شد، در زبان ترکی و فرانسه تعجر داشت و در زبان عربی هم نویسنده ای چیره دست بود. مجله «بهار» که اولین اشعار پروین در آنجا انتشار یافت به مدیریت او نشر می شد و در طی دو سال انتشار خویش مقام برجسته ای در بین مطبوعات ایران پیدا کرد. اعتصام الملک از پیشروان تجدد نثر فارسی محسوب می شود و آنچه در این

مجله و در مطبوعات دیگر به قلم وی انتشار یافت وی را نویسنده ای پر مایه، با قریحه ی رمانتیک، و با تبحر در زبان فارسی نشان می داد وی در ادب عربی هم تبحر داشت و می گویند عربی را هم با همان لطف بیانی که در فارسی داشت می نوشت. مندرجات مجله بهار آشنائی وی را با نام و آثار تعدادی از نویسندگان اروپائی نشان می دهد.
– تربیت و مراقبت چنین پدری پروین را که قریحه ادبی قابل ملاحظه داشت البته ورای ممارست
در سنت های ادب فارسی با ادبیات اروپایی هم آشنایی داشت، خاصه که تحصیل در مدرسه دخترانه امریکائی نیز وی را به زبان انگلیسی آشنائی می داد و مایه ذوق او را چاشنی تازه می بخشید.

– در خانه مردی که در زبان و ادب فارسی و عربی تبحر کامل داشت، و نشر مجله و تصدی ریاست کتابخانه مجلس هم او را دایم با مطبوعات تازه و با نسخه های خطی و چاپی کتب مهم فارسی و عربی مربوط و مأنوس می داشت البته قریحه پروین می توانست بشکند، آثار ارزنده پدید آرد و راه کمال بپیماید. خاصه که معاشران پدرش کسانی مانند علی اکبر دهخدا، بهار، حاج سید نصرا… تقوی و امثال آنها بودند که جمله از اکابر شعر و ادب عصر به شمار می آمدند و البته دختران جوان را در کار شعر و شاعری ارشاد و تشویق می کردند.

از این یاران ملک الشعرای بهار استاد شعر خراسانی بود و مخصوصاً با آثار فرخی وانوری و معری آشنائی خاص داشت. سید نصرا… تقوی جامع و مصحح دیوان (ناصر خسرو) بود و در عین حال به طرز سنائی و احیاناً به تتبع اشعار او علاقه می ورزید. دهخدا با (مثنوی) مولانا و با (حدیقه) سنائی مأنوس بود و غیر از تقلید و تتبع شعر قدما در نظم مسمطهای جدید و توصیف موضوعات جاری قدرت قریحه خاصی داشت. خود پدر پروین هم، چنان که از لحن نوشته های وی بر می آید، در زبان شاعران بزرگ گذشته مثل سعدی و فردوسی و نظامی تبحر داشت. عباس اقبال و دیگران هم که بیش و کم با مجله بهار همکاری داشتند به شیوه های شعر قدما علاقه نشان می دادند.

– از این جا است که تأثیر شعر قدما و ارثان شیوه آنها در آن عصر در کلام خانم پروین، و در قالب های بیانی و اندیشه های اخلاقی و اجتماعی او به طور محسوسی مجال جلوه یافت. این که غالب مسمطهای (دیوان پروین) وزن و لحن مسمط مرثیه گونه ای را دارد که دهخدا به یاد جهانگیر خان صور اسرافیل گفته است. این که قصاید وی غالباً بر شیوه ناصرخسرو و احیاناً نزدیک به طرز بیان سنائی و مسعود سعد و ظهیر واقع شده است، این که قطعات او از تأثیر انوری گه گاه خالی نیست، و بعضی مثنویاتش یادآور نظامی و مولوی و سعدی است، بی شک یادگار دوران تربیت و ارشاد پدر و دوستان پدر را در کلام پروین نشان می دهد.

– مع هذا در آنچه پروین از شیوه فکر یا بیان قدما تقلید می کند و حتی در آنچه شعر وی ترجمه یا نقل مضمون شاعر بیگانه به نظر می رسد، کلام وی به قدری صبغه شخصی دارد که به دشواری می توان نشانه ای از اخذ و اقتباس راد کلام وی بدست آورد.
– از جمله در قطعه اشک یتیم که با این بیت (دیوان شماره ۵۷) آغاز می شود.

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق از سر هر کوی و بام خاست
قافیه شعر و قسمتی از مضمون آن نشان می دهد که گوینده نباید از توجه به یک قطعه معروف انوری غافل مانده باشد. اما قطعه انوری که طی آن شاعر لعل و مروارید طوق والی ودرو یاقوت ستام مرکب او را خون ایتام و اشک اطفال فقیران شهر نشان می دهد در واقع جز گفت و شنود ساده ای بین زیرکی و ابلهی نیست.
آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی گفت کاین والیّ شهر ما گدائی بی حیاست

پروین هم هر چند در قطعه خود تقریباً همین معنی را تقریر می کند و قافیه شعر – نه وزن آن – نیز ارتباط آن را با کلام انوری محتمل می سازد لیکن وی قطعه را با افزودن تصویرهای زنده ای تنوع و تحرک می بخشد، با توصیف عبور موکب پادشاه و غلغله تماشائیان که بر کوی و بام برای مشاهده کوکبه وی ازدحام می کنند، و با این (شگرد) که در این انبوه غلغله، یک

کودک یتیم و یک پیرزن گوژ پشت در بین جمعیت مجالس برای گپ زدن در بالو منشأ ثروت و جلال پادشاه می یابند، مضمون مأخوذ یا سبوق را حالت نمایشی می دهد، آن را از صورت یک گفت و شنود ساده خارج می کند، و وقتی از زبان کودک یتیم که هرگز به عمر خویش هیچ گونه جواهر پر بها ندیده است درباره آن چیز (تابناک) که بر تاج پادشاه است طرح سؤال می کند، کلام گوینده لطف و ظرافت خاص پیدا می کند و جواب پیرزن هم که به هیچ وجه مخاطب واقعی سؤال کودک نیست حالت بلفضولی «تیپ» خاصی می دهد که در سخن انوری نیست هر چند سلاست و انسجام کلام انوری برای پروین حاصل نیست.

قطعه «مست و هوشیار» پروین (شماره ۱۸۵) هم، که در طی آن به شیوه آنچه نزد علمای بلاغت «اسلوب حکیم» نام دارد سؤال و جوابی رندانه و پر نکته بین مست و محتسب را بهانه نقد و طرح پاره ای مسائل دقیق اخلاقی و فلسفی می سازد، یادآور قصه ای مشابه در دفتر دوم مثنوی است و این که لفظ «نیعشب» بدون آن که در آغاز قصه پروین آمده باشد ناگهان از زبان مست در دفع پیشنهاد محتسب در رجوع به قاضی از زبان او به بیان می آید قطع نظر از سایر قراین، ارتباط قطعه پروین را با حکایت مثنوی نشان می دهد تردیدی در این

باب که همین قصه مثنوی باید منشأ الهام پروین بوده باشد باقی نمی گذارد، مع هذا مضمون گفت و شنود در کلام پروین لطف خاصی به حاضر جوابی مست می دهد که در کلام مولانا مطرح نیست. به علاوه این که پروین از زبان مست تفاوت اصل طریقت را با اهل شریعت به الهام بیان می کند و مثل آنچه در منظومه «دزد و قاضی» (شماره ۱۰۰) نشان می دهد قاضی را هم مثل خود اهل هر گونه گناه و بدکاری توصیف می کند، نقد اجتماعی او را عمق و تأثیر خاص می بخشد و جنبه شخصی فکر پروین را، که البته در جای خود این جا و جاهای دیگر از مولانا و مثنوی او تلقی الهام می نماید، به طور بارزی نشان می دهد.

مسمط معروف یاد یاران (شماره ۲۰۶) که خطابی لطیف و عبرت آمیز به یک پیکر مومیائی مصر باستانی است مأخوذ از یک قطعه معروف شاعری انگلیسی به نام هوراشیو اسمیث (۱۷۷۹-۱۸۴۰) است که اصل آن را ظاهراً از ترجمه فرانسوی، اعتصام الملک در مجله بهار سال دوم (شماره ۲ ، رمضان ۱۳۳۹) ترجمه و نشر کرده است، اما کسی مسمط پروین را در دیوان می خواند و از ترجمه شعر اسمیث در مجله بهار واقف نیست و با تعجب از خود می پرسد که این پیکر مومیائی را پروین در کدام موزه دنیا دیده و در طی کدام مسافرت خارج ممکن است مشاهده کرده باشد که با این لحن عمیق و عبرت انگیز با آن گفت و شنود می کند؟ قدرت تعبیر و مهارت فنی پروین در نقل مضمون این قطعه معروف مخصوصاً‌ از آنجا

پیداست که مراد گوینده را بدون نقل و تکرار نام های خاصی که مربوط به مصر باستانی است و در اصل قطعه هم هست به زبان شعر «کلاسیک» فارسی، بی هیچ لغزشی و بی هیچ اطناب، به بیان می آورد. چنان که فی المثل به زحمت می توان تصور کرد این ابیات وی در آن قطعه:
این دست که گشته است پر چین بوده است چو شاخه ای برومند

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.