مقاله شرکت هوندا


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله شرکت هوندا دارای ۷۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شرکت هوندا  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شرکت هوندا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله شرکت هوندا :

شرکت هوندا

سرآغاز:
در اوایل دهه ۱۹۸۰ ، هنگامی که صنایع ایالات متحده برای کسب برتری سرگرم تلاش بود، هوندا فعالیت صنعتی خودرا دراین کشور آغاز کرد. در اواخر سال ۱۹۸۲، درست سه سال پس از آنکه این شرکت شروع به ساختن موتوسیکلت در ایالات متحده کرد، به عنوان نحستین شرکت ژاپنی، تولید اتومبیل رانیز در این کشور آغاز نمود. هنگامی که کارخانه اتومبیل سازی هوندای امریکا، رسما درهای خودرا در ماریزویل، واقع در ایالت اوهای گشود، این سازنده پیشرو

موتوسیکلت درجهان ، به عنوان پیشتاز صنایع اتومبیل قدم در راه شناساندن خویش برداشت وبه خوبی پیش رفت. این کامیابی وپیشرفت برای شرکتی که تا اوایل دهه ۱۹۶۰، حتی یک اتومبیل هم تولید نکرده بود، شاهکاری تمام عیار به شمار می رفت. همان هنگام که کارخانه کار خویش را آغاز کرد. موتوسیکلت واتومبیل هوندا در امریکا به صورت فرآورده هایی شناخته ومورد قبول در آمده بودند. در خلال همین دوره بود که کیفیت اتومبیلهای امریکایی داشت به نحوی

هشدار دهنده، پایین می آمد ومصرف کنندگان از خرید اتومبیل هوندای ساخت امریکا ابراز نگرانی می کردند. پیامی که در سراسر بخش گسترده ای از شکور به گوش می رسید، این بود که: کارگر امریکایی قابلیبت ساخت اتومبیلهایی با کیفیت ژاپنی را ندارد. بسیاری می گفتند تنها هوندای ساخت ژاپن را می خرند. حتی نمایندگان فروش، شکوه می نمودند که کیفیت پایین تر وقابل انتظار کار در کارخانه تازه، کسب وکارشان رابه یاد می دهد. علی رغم این اعتراض ها ،

کارخانه تازه با استفاده ازوجود گروهی کارگر از جوامع کوچک وروستایی مرکز اوهایو، تولید خود را آغاز کرد. بیشتر این کارگران، پیشینه کشاورزی داشتند، تنها شمار اندکی از آنان در کارخانه ها کارکرده بودند. هنگامی که با امضای نخستین قراردادها خط مونتاژ به راه افتاد، تحلیلگران صنعتی مشتاقانه گرد آمدند تااین نخستین مدلها را بررسی کنند. همه یک صدا براین باور بودند که اتومبیلهایی دارند که در ژاپن تولید می شوند. امروزه کیفیت کار در تولید اتومبیلهای هوندای

ساخت امریکا، نمونه ای از برتری تلقی می شود. مجتمع شرکت صنعتی هوندای امریکا {ایچ ای ام}، برای تمام شرکتهای صنعتی امریکایی به صورت یک ویترین در آمده است ووجود این کارخانه امروز گواه آن است که کارگران امریکایی کاملا شایستگی ارائه کار خوب وبرجسته را دارند. برخلاف انتظار بسیاری کسان، که از کارخانه شرکت صنعتی هوندای امریکا دیدن کرده اند، سطح خودکاری وتکنولوژی دراین کارخانه با آنچه در سایر کارخانه های خودکار مدرن وجود دارد، چندان

متفاوت نیست. این ماشین آلات نیست، بلکه انسان است که در کیفیت وبهره وری تفاوت بوجود می آورد. عملکرد این کارخانه، یادآور این نکته است که نیروی کار امریکایی توانایی پیش گرفتن ازرقبا رادر بازارهای جهانی دارد. صاحبان صنایع امریکا غالبا در نسبت دادن موفقیت دیگران، به ویژه موفقیت شرکتهای ژاپنی، به دخالت غیر منصفانه دولتی یا رویه های ناعادلانه کار، زود داوری می کنند بااین وجود نوآوریهای هوندا در عرصه مدیریت بود که گروهی از مردم منطقه مرکزی

اوهایو رابه یک نیروی کار بسیار باانگیزه وامیداوار تبدیل کرد. این نوآوریها منجر به پدید آمدن یک رفتار سازمانی می شود که با ضربه طبالی دیگر هم جریان می یابد. این شیوه نامدون مدیریت، تااندازه ای معروف به راه هونداست- فلسفه ای که علت وجودی یک فرهنگ سازمانی است که به شدت برفعالیتهای روزانه وبلند مدت شرکت تاثیر می گذارد. این راه هونداست که محیط کارکردن به وجود آورده است، محیطی که در آن، اشخاص به مشاغل خود مباهات می کنند. میان مدیریت وکارگران هیچ گونه رابطه خصومت آمیز ما – آنها وجود ندارد. در عوض، جوی وجود دارد که در آن کارکنان سرگرم کار خود، و کامیابیهای ناشی از

کارگروهی می شوند. کارکنان، پروای خیر شرکت را دارند، چراکه می دانند شرکت هم به آنان توجه دارد. دستاورد هوندا در واقع گزارشی از کامیابی امریکایی است. گزارشی از این که چگونه امریکاییان می توانند فرآورده ای مرغوب بسازندودر امریکا به فروش برسانند. پیام روشن است: نیروی کار ایالات متحده می تواند به نحوی مطلوب در بازار جهانی رقابت کند. لیکن اگربناباشد ایالات متحده به عنوان رهبر بزرگ اقتصاد جهانی، وارد قرن بیستم ویکم شود باید سبک وشیوه

مدیریت درآن کشور تغییر یابد. اگر در مقابل تغییر، مقاومت نماید، باید خودرا تسلیم این واقعیت کند که به یک کشور صنعتی درجه دوم تبدیل می شود. آنچه که صنعت امریکا باید برای بازپس گرفتن نفوذی که در میدان رقابت داشت انجام دهد، نه به صورت قانون می توان آن را وضع کرد ونه اینکه یک شبه انجام می گیرد. بازگرداندن نفوذ امریکا در میدان رقابت صنعتی، نیاز به برنامه ریزی بلند مدت دارد.مدیریت امریکایی باید شیوه هایی رابرای تولید فرآورده های مرغوب ابداع کند وهمزمان با آن، به ارائه خدمات استثنایی بپردازد. مژده ای که می توان داد این است که هنوز هم چندان دیر نیست آنچه راکه هوندا به این خوبی انجام می

دهد می توان درهمه صنایع امریکا اجرا کرد. هوندا از آغاز یک سازمان تنها وبی نام ونشان بود. سوئی چیروهوندا این شرکت رادر سال ۱۹۴۸ تنها با ۳۲۰۰ دلار سرمایه وخریداری موتورهای مازاد وپیوند زدن آنها به دوچرخه ها پایه گذاری کرد. هدف اواین بود که وسیله حمل ونقل ارزان قیمتی تهیه کند. این دانش آموز که در کلاس هشتم ترک تحصیل کرد. پس یک آهنگر بود، وازاین شروع کوچک، بزرگترین شرکت موتوسیکلت سازی دنیا رادر عرض دوازده سال بنا نهاد. درهر حال، این کار، به ویژه در کشوری که تقریبا ۲۵۰ شرکت دیگر نیز در کسب وکار موتوسیکلت بودند، شاهکاری شگفت انگیز بود. این شرکت در سالهای نخست عمر خود،

ناچار از تلاش برای بقای خویش بود، و اغلب نیز به نبردهایی تلخ ودردناک علیه تشکیلات – دولت ژاپن و نیز شرکتهای بازرگانی غول آسا وچند صدساله که سیاست وآیین بازرگانی ژاپن را دیکته می کردند- اشتغال داشت. هوندا، زمانی که در سال ۱۹۵۹ نخستین بار شروع به بازاریابی برای فرآورده های خود در ایالات متحده کرد، ناچار از آن بود که نبرد دشوار دیگری رابپذیرد. هوندا درسال ۱۹۸۲، هنگامی که به صورت نخستین شرکت ژاپنی درآمد که در ایالات متحده

امریکا به تولید پرداخت، بار دیگر با ایستادگیهایی روبه رو شد.این تلاشهای نخستین، همراه با موانع بسیار دیگر که هوندا برآنها غالب آمد، در بخش نخست این کتاب باز می شود. بخشهای دوم وسوم کتاب، شرحی کامل از شیوه منحصر به فرد مدیریت هوندا را ارائه می دهد، سازمانی که امروز به عنوان یک شرکت پویا وریسک پذیر شناخته می شود، شرکتی که به خاطر نوآوری وشیوه های غیرژاپنی خود معروف است. سرانجام، بخش چهارم، به خلاصه ای از فلسفه شایان

توجه این شرکت اختصاص دارد. از ابتدا، اهل شک وتردید در ایالات متحده وژاپن از باور این نکته ابا داشتند که هوندا، یک شرکت نورسیده بتواند در صنعت رشد یافته سرمایه بر اتومبیل سازی، خودرا حفط کند وزنده بماند.هوندا به خاطر آنکه کارش رادر امریکا دیر هنگام آغاز کرده بود، ناچار از ا“ بود که کاری فوق العاده انجام دهد، بدین منظور ، حالتی تهاجمی به خود گرفت، که به پدید آمدن شیوه ای از مدیریت منتهی شد. این شیوه، حاکی از آن بود که شرکت ، شرکتی

متفاوت می شود. حتی امروز در ژاپن، به این شرکت چند ملیتی غول آسا، به عنوان یک سازمان ناسازگار با راه ورسم ژاپنی نگاه می کنند، سازمانی که جرئت آن رایافت تابا آداب وروسوم بنیادین فرهنگ ژاپنی خویش مخالفت ورزد. هم اکنون، شرکت هوندا موتور، بادرآمد تخمینی ۲۴میلیارد دلار، بزرگترین شرکت ژاپنی است که از جنگ جهانی دوم به این سو آغاز به کار کرده است. هوندا به تولید اتومبیل، موتوسیکلت وتجهیزات تولید نیرو در شصت وشش کارخاتنه در سی وپنج کشور در آسیا، اروپا ، امریکای جنوبی وامریکای شمالی سرگرم ، به خاطر بیرون دادن فرآورده های برتر با قیمت معقول ، از شهرت وآبرویی برخوردار است.

موتوسیکلتها واتومبیلهای آن، به خاطربرتری طرح وتکنولوژی با تحسین روبه رو هستند، فروشندگان هوندا به سبب ارائه خدمات عالی، ستایش وتشویق می شوند. هوندا به خاطر برتری تکنولوژی خویش از اعتبار چشمگیری برخوردار است. اما سهم شیر کامیابی این شرکت راباید به حساب نیروی کار فوق العاده باروری گذارد که پیوسته فرآورده های بسیار مرغوب می سازند ومی فروشند. این کتاب گذشته از هر چیز، یک بررسی است از چگونگی نحوه کارکردن مدیریت هوندا با کارکنان خود. به طور کلی در صنایع اتومبیل ، شرکتهای بزرگ، در تکنولوژی مشابه سهیم هستند. به ندرت یک دستاورد تکنولوژیک می تواند یا سازنده مشابه اتومبیل را در دراز مدت برصدر بنشاند. بنابراین، بهره بر داری بهینه از منابع انسانی، جان کلام وجایی است که تفاوت واقعی هوندا در آنجاست. اصول مدیریتی که در این کتاب از آن سخن می رود، از همین پیام آغاز می گردد، واز پیام وفن نیز، هردو از مرزهای ملی فراتر می روند.

شرکت هوندا موتور: آغاز کار- در سال ۱۹۴۶، مردم ژاپن، کشوری که جنگ آن را در هم شکسته بود، در تلاش آن بودند تاسرزمین خویش رااز میان خرابه ها وپاره سنگهای باقیمانده از جنگ، بازسازی کنند. از آن هنگام که دشمن آخرین بمبها را فروریخته بود، به زحمت یکسال می گذشت وبرای نگاهداری آنچه که باقی مانده بود واز میان بردن یادآوری های سهمگین، کاری بسیار انجام گرفته بود. با این وجود ، هنوز بخش بیشتر شهر، خرابه بود. حمل ونقل، توکیو شامل وسایل نقلیه موتوری دودزایی می شد که زا زغال کار می کردند، ویا خودروهای پرسروصدا خیابانی که به محض توقف وسوار کردن یک مسافر، احتمال خاموش

شدن آنها می رفت، ودر پی اینها دوچرخه بود. دوچرخه نه تنها فراوان بود بلکه هم برای جابه جا رکدن دوچرخه سورا و هم بار ، با سرعتی به ظاهر زیاد، وسیله ای مناسب بود. در عین حال، چندان مهم نبود که دوچرخه سوار چقدر می توانست با اراده باشد، زیرا قادر نبود بار زیادی را حمل کرده ویا راهی دور را بپیماید. آن سال، چیروهوندا، که مردی چهل ساله بود، موسسه تحقیقات فنی هوندا را پایه گذاری کرد. اودراین محل، موتورهای درون سوزو ماشین ابزارهای کوچک

می ساخت تااز آنها برای تولید دوچرخه های موتوری استفاده کند. وضع نمی توانست ازاین بدتر باشد، هوندا به اندازه کافی سرمایه نداشت ودر شرف ورود به صنعت پرازدحامی بود که در آن هنگام، به تخمین ۲۵۰ رقیب داشت. هوندا مردی بود که تحصیلات رسمی چندانی نداشت ودر امر مدیریت یا تجارت نیز دارای مهارتی نبود واگر مشاورانی در برنامه ریزی یا بازرگانی می داشت، اورا اندرزها می دادند که جلو سرمایه گذاری تازه را بگیرد وآنچه راهم که به کار گذاشته است از خطر برهاند.

سوئی چیرو هوندا: مردی که عاشق مکانیکی بود:سوئی چیرو هوندا، پسر آهنگری فقیر در روستای کوچک کومیو بود. این روستا در ۲۷۰کیلومتری جنوب غربی توکیو قرار داشت. پدرش در کنار کار آهنگری به تعمیر دوچرخه نیز اشتغال داشت. پسر جوان، همراه با صداهای کوبنده پتک برسندان بزرگ می شد، وشاید این زمینه ای بود که به تدریج عشقی جاودان به مکانیکی رادر او بوجود آورد. سوئی چیرو هوندا حتی پیش از ورود به مدرسه در تعمیر دوچرخه به پدرش کمک می کرد.هنگامی که هوندا به آگهی کوچک استخدام شاگرد، در یکی از مجلات تجارتی برخورد وبه آن پاسخ داد، به ناگاه دست از تحصیلات رسمی کشید. اودر سن شانزده سالگی عازم توکیو شد تا در یک تعمیرگاه کوچک اتومیبل موسوم به آرت شوکائی دوره شش ساله شاگردی را بگذارند. برای او، این کار آغازی بود

ازسطح پایین در رشته مکانیکی، و اجرت نخستین ماه کار او، میلغی معادل یک دلار وبیست وپنج سنت بود. با این وجود، هنگامی که این دوره شش ساله پایان گرفت. مرد بیست ودو ساله، تعمیرکاری بسیار ماهر شده بود واستادش به او میلغی پول داد که هوندا می توانست بآن ، شعبه آرت شوکائی رادر زادگاهش برای خودباز کند. این کار، یک کار ذوقی بود. هوندا ساعتهای متمادی به شدت کار می کرد وکسبش رونق چندانی نداشت. اودر اوقات فراغت، خود را با موتورها مشغول می داشت. ظاهرا در پی بروز یک رشته رویدادهای طبیعی، شیفته اتومبیلهای تندرو شد وسرانجام به طراحی وساخت آنها روی آورد، تا اینکه توانست وارد مسابقات اتومبیل رانی شود. در ژوئیه سال ۱۹۳۶، هوندا در مسابقات اتومبیل رانی ژاپن شرکت کرد. اودراین مسابقه، یک اتومبیل فورد اصلاح شده را می

راند ومی توانست با سرعت ۷۵مایل در ساعت، رکوردی از دیگران پیش افتاد وهنگامی که می خواست از خط پایان عبور کند، ناگهان اتومبیلی که نقص فنی پیدا کرده بود به شدت با اتومبیل او برخورد کرد ووی را به سختی زخمی ساخت، به طوری که هجده ماه، اورا ناتوان نمود. ازاین رویداد، همسرش ساچی، که دختر یک دهقان بومی بود، توانست اورا راضی کند تادست از راندن اتومبیلهای مسابقه بردارد. این رویداد در زندگی مکانیک، نقطه عطفی بود. اورا وادار کرد تا کار مسابقه را رها کند ووقت ونیروی خودرا صرف کسب وکارش بنماید.سرانجام، هوندا از کار تعمیر اتومبیل بی قرار گشت. او استدلال می کرد که تعمیر اتومبیل کاری است محدود زیرا تنها می توانم در مناطق محلی و اطراف آن، اتومبیل مردم را تعمیر کنم و مردم امرکیا یا حتی توکیو، هرقدر هم که تعمیر کارخوبی باشم

، اتومبیلهای خودار به تعمیر گاه من نمی آورند. اماگر مندر کار ساخت این وسیله باشم، می توانم کسب وکار خودرا تا نقطه های دوردست دنیا گسترش دهم. در اواخر سال ۱۹۳۷، هوندا با حمایت مالی بستگان دوستانش، تعدادی ماشین آلات برای ایجاد یک کارخانه ساخت رینگ پیستون خریداری کرد. غزم اوبرای

رسیدن به کامیابی آن قدر راسخ بود که بی اغراق در کارخانه ایش زندگی می کرد. روی کف کارگاه می خوابید، وبرای صرف غذا، آنجا را ترک نمی گفت .ازاین رو همسرش غذای اورا به کارگاه می آورد. بااین وجود این کسب وکار هم رونق نیافت.روزی یکی از دوستانش که صاحب یک کارگاه ریخته گری بود به او توصیه ای کرد وگفت، مهم نیست که چقدر سخت کار کنی وبخواهی موفق شود، توباید ر ریخته گری تخصص پیدا کنی وگرنه محکوم به فنا هستی، ومن به تو توصیه می کنم تابرای آموختن این فن،ؤدر یک دوره کارآموزی شرکت کنی. هوندا، با شناخت محدودیتهای خود ونیازی که به دانش بیشتر حس می کرد. با معلم مدرسه

تکنولوژی هاماماتسو که رد همسایگی اوقرار داشت واکنون دانشگاه شی زواوکا است به رایزنی پرداخت. معلم به او گفت که در رینگ پیستونهایی که او می سازد به اندازه کافی سیلیکون به کار نمی رود. ادر خاطراتش می نویسد، نه تنها در باره سیلیکون دانش کافی نداشتم، بلکه خجالت می کشیدم بپذیرم که حتی نمی دانم بدان نیاز دارم. هوندا که در دوران مدرسه، شاگردی ضعیف بود، با اکراه درسرکلاس درس حاضر می شد ودر عین حال به اداره کسب وکار خویش ادامه می دائ. اودر کلاس به چیزی که به طور مستقیم به رینگ پیستون ربطی نداشت توجه چندانی نمی کرد. نه جزوه برمی داشت ونه نگران امتحانات کتبی

بود. رئیس مدرسه به او می گفت اگر از دادن امتحان خودداری کند، دیپلم نمی گیرد. هوندا با شنیدن این حرف با حاضر جوابی می گفت که ارزش دیپلم از بهای یک بلیت سینما کمتر است. بایک بلیت به شما در سالن سینما جایی برای نشستن می دهند، امابایک دیپبم کاری برایتان فراهم نمی کنند. البته چنین نبود که هوندا برای تحصیلات دیگران احترامی قائل نباشد: تنها معلومات کلاسیک که در پس آن تجربه ای وجود نداشت در ذهن او جایگیر نمی شد. او سالها نسبت به گاکوباتسو یا سیستم تشکیل شبکه ای در ژاپن موسوم به پسران خوب قدیمی احساس تحقیر شدیدی داشت. این سیستم بیشتر از آنکه روی توانایی

اشخاص ولیاقتشان در کار تکیه کند، روی مدرسه ای که از آن فارغ اتحصیل می شدند، تاکید می گذاردو حتی اکنون هم داشتن یک درجه تحصیلی ازیک دانشگاه بزرگ،ؤ می تواند در جامعه بازرگانی درهایی را بگشاید که در غیر این صورت بسته می ماند. با این وجود، شرکت هونداموتور در عین حال که سهم خودار از فارغ اتحصیلان دانشگاه دارد، داشتن ورقه دیپلم ازیک دانشکده خوب را تنها ملاک ارجاع کار به اشخاص قرار نمی دهد. هنگامی که هوندا طرز ساختن رینگ پیستون رابه درستی فراگرفت، شرکت اورشد کرد وظرف دوسال، برنده یک قرارداد با شرکت تویوتا بزرگترین سازنده اتومبیل در ژاپن شد. در ایام جنگ جهانی دوم بمبهای

آتش زا به کارخانه پیستون سازی او آسیب سختی وارد ساختند. وزمانی که جنگ به پایان رسید، زلزله آنچه راکه ازاین کسب وکار برجای مانده بود منهدم ساخت. هوندا،‌در اکتر سال ۱۹۴۶، موسسه تحقیقات فنی هوندا را بنیان گذارد. اینجا، شرکتی کوچک با نامی دهان پرکن بود که شامل بینانگذار وتنی چند از دستیارانش می شد. هوندا دوسال دراین شرکت به تعمیر موتور اشتغال داشت. سپس در سال ۱۹۴۸، شرکت خودار تجدید سازمان داد ونام آن را به شرکت هوندا موتور با مسئولیت محدود تغییر داد. ا.و ۵۰۰موتور موچک مازاد زمان جنگ را به قیمت تقریبا ۳۲دلار خریداری کرد. این موتورها،‌موتورهایی کوچک وبنزینی

بودند که در زمان جنگ از آنها برای به کار انداختن ژنراتور برق استفاده می شد. اینها موتورهای دوهنگامه تک سیلندر وکوچکی بودند که می شد برای تامین نیروی کمکی در دوچرخه ها آماده شان کرد. ازطرف دیگر، بنزین در ژاپن مثل بیشتر کالاها،ؤ کمیاب وگران بود. از این رو سوئی چیرو هوندا شروع به ساختن ترکیب، ارزان قیمتی از روغن سقز وبنزین نمود که ترکیبی خاص خودش بود. البته قابل پیش بینی بود که مشتریان اوسوخت جدید را از این شرکت تازه کار

خواهند خرید، امااین کسب تازه چندان رونقی نگرفت. سال تخست، کل فروش ناخالص شرکت بالغ بر ۵۵۰۰۰ دلار شد که سودی را نشان نمی داد. زمانی که موجودی موتورهای مازاد کم کم ته کشید، مخترع سخت کوش ، تصمیم گرفت که خود دست به کار ساختن موتور شود. درماه مارس سال ۱۹۵۰ فوجی ساوا که اکنون مدیر فروش شرکت هوندا شده بود، دفتری در توکیو گشود. هوندا نیز در ماه سپتامبر از هاماماتسو به توکیو نقل مکان کرد. توکیو دراین هنگام به مرکز مالی و صنعتی ژاپن تبدیل شده بود وجای اوزاکا رابه عنوان پایتخت بازرگانی ژاپن می گرفت. هوندا براین باور بود که پایتخت کشور جایی است که باید در آن

حضورداشت. یا بار زمانی که دفتر مرکزی شرکت د ر توکیو بود، هوندا متوجه اندرز شریک جدیدش شد که می گفت یا باید دست از سرهم بندی کردن موتور دوهنگامه پرسروصدای خود بردارد ونیروی خودار صرف ساختن یک مدل بهتر چهار هنگامه کند، ویا اینکه به قول فوجی ساوا، برای روبروشذن با زوال آماده گردد. فوجی ساوا باور داشت که موتورهای موجود شرکت، سروصدایی ناخوشایند وارتعاشی شدید پدید می آورند. در نتیجه هوندا را به عنوان کار جنبی به مصرف

کننده عرضه کنند. امادر سال ۱۹۵۱، هوندا طرح تازه وابتکاری یک موتور جدید چهارهنگامه را ارائه کرد که قدرت آن دوبرابر ودر سال ۱۹۵۲، فوجی ساوا توانست مبلغ ۸۸۰۰۰دلار برای سرمایه گذاری در ساخت این موتور وافزایش تلاشها برای بازاریابی فراهم سازد. تولید ماهانه ،‌باردیگر افزایش یافا وهوندا موفق شد برای

فروش تمام موجودی موتور خود با شرکت کیتاگاوا پیمان بندد. کیتاگاوا فرآورده های هوندا را به بدنه موتورسیکلتهای خود نصب می کرد وآنها را به پخش کنندگان سراسر ژاپن می فروخت. با اینکه هوندا آمادگی آن را داشت تاماهی یکصد موتور بسازد. اما کیتاگاوا از اتولید ماهانه خود شماری بین ۵۰تا۸۰ دستگاه کاست. در نتیجه هوندا از انباشت موجودی که سبب پیدایش مشکل جدی جریان نقدینگی می شد، رنج می برد. فوجی ساوا که از این وضع به خشم آمده بود، باخود

عهد کرد تادرکل سیستم پخش شرکت تجدید نظر کند. در سال ۱۹۵۲، شرکت هوندا موتور، ساخت بدنه،‌زنجیر چرخ وچرخ دنده موتورسیکلت را علاوه بر موتور آن شروع کرد. آنگاه فوجی ساوا با بک حرکت جسورانه به پیمان نامه شرکت با شرکت کیتاگاوا پایان داد وبه پخش کنندگان خود اعلام کرد، شرکت ماازاین پس موتور تنها را نمی فروش، چنانچه بخواهید بااین شرکت معامله داشته باشید. باد موتورسبکلت کامل ساخت این شرکت را خریداری نمایید. به دلایل منطقی، پخش

کنندگان ازاین تصمیم برآشفتند. بدنه موتوسیکلت کیتاگاوا جذابتر از موتوسیکلت هوندا بود ودر میان خریداران محبوبیتی همگانی داشت. در نتیجه بسیاری از پخش کنندگان، معامله با هوندا را ادامه ندادند. فوجی ساوا به سرعت واکنش نشان داد ودر تمام مناطقی که تا آن هنگام فعالیتی نداشت پخش کنندگانی جدید وانحصاری تعیین نمود. این نقشه فوجی ساوا، فتح باب وتبلیغی برای یک سیستم بازاریابی دومرحله ای بود.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.