مقاله در مورد عدالت از دیدگاه امام علی ، عدالت و فضیلت از دیدگاه قرآن


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد عدالت از دیدگاه امام علی ، عدالت و فضیلت از دیدگاه قرآن دارای ۸۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد عدالت از دیدگاه امام علی ، عدالت و فضیلت از دیدگاه قرآن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد عدالت از دیدگاه امام علی ، عدالت و فضیلت از دیدگاه قرآن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد عدالت از دیدگاه امام علی ، عدالت و فضیلت از دیدگاه قرآن :

مقدمه
تشنگی دل و جان ما را معارف و سخنان اهل بیت (ع) سیراب می کند. گنجینه پایان ناپذیر کلمات ائمه، سرمایه های عظیم و ماندگاری است که پس از قرنها که از آن دوران اولیای الهی می گذرد، هنوز توفیق بهره بردن از آن را داریم. در این میان، سخنان امیر(ع) بیان و خورشید حکمت و هدایت و پیشوای عدالت، از درخشندگی و بلاغت و جلوه خاصی برخوردار است و آنچه پیش رو دارید قطره

ای از آن اقیانوس بی کران است و گوهرهایی برگرفته از کلمات بلیغ کتاب نهج البلاغه که خود کتابی است جامع و صحیفه ای است که آیات آسمانی قرآن را برای خاکیان به نیکی تفسیر می کند و همانند آیینه ای تمام نما کرامت کلام علی و والایی اندیشه علوی را به جهانیان می نمایاند

در این تحقیق به موضوع عدالت از دیدگاه امام علی (ع) و همچنین عدالت و فضیلت از دیدگاه قرآن پرداخته شده است و سعی شده کلماتی و جملاتی از نهج البلاغه انتخاب شود که بیشتر حالت کاربدری و نقش آفرینی در رفتار روزمره زندگیمان داشته باشد و همچنین گوشه هایی از اندیشه سیاسی و سیره حکومتی امام علی(ع) که راه روشن سیاست و حکومت را به رهبران نشان می دهد را برگزینم.

امام خمینی رحمه الله علیه:
فارغ از هردو جهانـم به گل روی علی از خُم دوست جوانم به خَم موی علی
طی کنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست یاد آرم به خرابات چه ابروی علی

چکیده:
از جمله مسائلی که در نهج البلاغه در باب موضوع عدالت از دیدگاه امام علی فراوان دربار آنها بحث شده است، مسائل مربوط به حکومت و عدالت است.

هر کسی که یک دوره نهج الباغه را مطالعه کند، می بیند علی علیه السلام درباره حکومت و عدالت حساسیت خاصی دارد، اهمیت و ارزش فراوانی برای آنها قائل است قطعا برای کسانی که با اسلام آشنایی ندارند و بر عکس با تعلمیات سایر ادیان جهانی آشنا می باشند، باعث تعجب است که چرا یک پیشوای دینی اینقدر به اینگونه مسائل می پردازد! مگر اینها مربوط به دنیا و زندگی دنیا نیست؟ آخر یک پیشوای دینی را با دنیا و زندگی و مسائل اجتماعی چه کار؟!
و بر عکس، کسی که با تعلیمات اسلامی آشناست و سوابق علی علیه السلام را می داند که در دامان مقدس پیغمبر مکرم اسلام پرورش یافته است، پیغمبر او را در کودکی از پدرش گرفته، در خان خود و روی دامان خود بزرگ کرده است و با تعلیم و تربیت مخصوص خود او را پرورش داده، رموز اسلام را به او آموخته، اصول و فروع اسلام را در جان او ریخته است، دچار هیچ گونه تعجبی نمی شود بلکه برای او اگر جز این بود جای تعجب بود.
مگر قرآن کریم نمی فرماید:
لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط
سوگند که ما پیامبران خویش را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرود آوردیم که میان مردم به عدالت قیام کنند.

دراین آیه کریمه برقراری عدالت به عنوان هدف بعثت هم انبیا معرفی شده است. مقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته که پیامبران الهی به خاطر آن مبعوث شده اند. علیهذا چگونه ممکن است کسی مانند علی که شارح و مفسر قرآن و توضیح دهند اصول و فروع اسلام است، دربار این مساله سکوت کند و یا در درج کمتری از اهمیت آن را قرار دهد؟
آنانکه در تعلیمات خود توجهی به این مسائل ندارند و یا خیال می کنند این مسائل در حاشیه است و تنها مسائلی از قبیل طهارات و نجاست در متن دین است، لازم است در افکار و عقاید خود تجدید نظر نمایند.

بیان مسئله :
اولین مساله ای که باید بحث شود همین است که ارزش و اهمیت عدالت از دیدگاه امام علی ، عدالت ، فضیلت ، از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه در چه درجه است، بلکه اساساً اسلام چه اهمیتی به مسائل مربوط به حکومت و عدالت می دهد؟ بحث مفصل از حدود این مقالات خارج است اما اشاره به آنها لازم است.

قرآن کریم آنجا که رسول اکرم را فرمان می دهد که خلافت و ولایت و زعامت علی علیه السلام را بعد از خودش به مردم ابلاغ کند، می فرماید:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته
ای فرستاده! این فرمان را که از ناحیه پروردگارت فرود آمده به مردم برسان، اگر نکنی رسالت الهی را ابلاغ نکرده ای .

به کدام موضوع اسلامی این اندازه اهمیت داده شده است؟ کدام موضوع دیگر است که ابلاغ نکردن آن با عدم ابلاغ رسالت مساوی باشد؟
در جریان جنگ احد که مسلمین شکست خوردند و خبر کشته شدن پیغمبر اکرم پخش شد و گروهی از مسلمین پشت جبهه کرده فرار کردند، قرآن کریم چنین می فرماید:
و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاق مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم
محمد جز پیامبری که پیش از او نیز پیامبرانی آمده اند نیست. آیا اگر او بمیرد و یا در جنگ کشته شود شما فرار می کنید و دیگر کار از کار گذشته است؟!

حضرت استاد علامه طباطبایی (روحی فداه) در مقال «ولایت و حکومت» از این آیه چنین استنباط فرموده اند که کشته شدن پیغمبر اکرم در جنگ نباید هیچ گونه وقفه ای در کار شما ایجاد کند؛ شما فورا باید تحت لوای آن کس که پس از پیغمبر زعیم شماست به کار خود ادامه دهید. به عبارت دیگر، فرضاً پیغمبر کشته شود یا بمیرد، نظام اجتماعی و جنگی مسلمین نباید از هم بپاشد.

ضرورت و اهمیت تحقیق:
از مهم ترین مباحث موجود در فلسفه اصل عدالت است . طرح مسایلی همچون مبحث عدالت در یک جامعه حاکی از حیات سیاسی و عقلانی آن اجتماع است . چراکه هیچ جامعه زنده و پویایی از طرح این مسایل مستغنی نیست . جامعه ای که این مقولات را مطرح نمی کند ، خبر از بی نیازی خود نمی دهد بلکه غفلت و بی دردی و انحطاط خود را آشکار می سازد .

از آنجا که عدالت اولاً : موضوعی است که ریشه در عقل و فطرت انسان ها دارد و ثانیاً : در دین تاکید بسیاری برآن رفته است و فرد در جامعه نیازی حیاتی به آن دارد پس طرح مستمر آن در جامعه هم شرط دین داری است و هم شرط انسانیت . طبق دیدگاه بعضی از اندیشمندان شرط اساسی دینی بودن جامعه اجرای عدالت است چرا که با اجرای عدالت است که مقتضیات رشد در جامعه ایجاد می شود.۱

پیشینه تحقیق:
جایگاه عدالت در علم و اخلاق:
عدل و عدالت یکی از اساسی ترین مفاهیم در باب سخن از عقل عملی است . حکیمان با تقسیم عقل – اعتبار مدرکاتش – به دو قسم عقل عملی و عقل نظری در این باورند که دامنه عقل عملی محدود به مفاهیمی همچون تحسین عدالت ، علم ، شجاعت و تقبیح ظلم است . ۲
البته حق این است که علم و شجاعت نیز وقتی پسندیده اند که مطابق عدالت باشند والا علم آتش افکن و شجاعت مظلوم شکن نیز کم نبوده و نیست و حتی مفهوم شریفی چون راستگوئی وقتی قابل تحسین است که بر طبق عدالت باشد وگرنه صداقتی که به ویرانی و خونریزی بیانجامد که هیچ ستایش عاقلانه ای را در خورنخواهد بود .

با بیان فوق می توان گفت که عدالت مفهومی در عرض سایر مفاهیم اخلاقی نیست بلکه اساسا عدالت معیاری است که می تواند سنگ محک تمام ارزش های دیگر و سنگ بنای تمامی ابعاد زندگانی انسانی باشد

تعریف عدالت:
افلاطون معتقد است که عدالت امری نسبتا پیچیده است که تنها تربیت یافتگان دامان فلسفه به آن دسترسی دارند و به یاری حس و تجربه نمی توان به آن رسید . ۳
از نظر ارسطو عدالت « فضیلتی است که به موجب آن باید به هر کس آنچه را حق اوست داد. » ۴
تعریف مورد نظر شهید مطهری مشابه تعریف ارسطو است که حقوق افراد را باید رعایت کرد و حق هر ذی حقی را به او داد . ۵

علامه طباطبایی معنای اصلی عدالت را اقامه مساوات میان امور می داند به این که « به هر امری آنچه سزاوار است بدهی تا همه امور مساوی شود به هر یک در جای خود که مستحق آن است قرار گیرد. » ۶
البته قاعدتا مراد از تساوی بین امور وقتی است که بین آن امور از جهت اختصاصات و استحقاقات تساوی برقرار باشد . چرا که نباید عدل را به تساوی و نفع هر گونه تبعیض معنی کرد . زیرا این معنی ایجاب می کند که هیچ استحقاقی رعایت نشود وبه همه به یک چشم نظر شود و این عدالت عین ظلم است .

نهایتا در تعریف عدالت باید گفته آنچه متسالم علیه است این است که : عدم تبعیض رعایت مساوات میان همگان – البته با استحقاق های مساوی – اگر هم به عنوان تعریف عدالت پذیرفته نشود لااقل یکی از لوازم اصلی آن است .

اقسام عدالت :
در یک تقسیم بندی کلی می توان عدالت را به دو نوع الهی و بشری تقسیم کرد : عدل الهی یعنی این که خداوند نسبت به آنچه امکان وجود یا اکمال در وجود دارد رعایت استحقاق را می کند و به آن افاضه وجود یا رحمت می کند . یعنی هر موجودی هر درجه از وجود و اکمال وجود که استحقاق و امکان آن را دارد دریافت می کند و ظلم یعنی منع فیض و امساک وجود از موجودی که استحقاق دارد . ۷

عدالت بشری نیز خود قابل تقسیم به دو نوع عدالت فردی و عدالت اجتماعی است . مراد از عدالت فردی همان است که در علم اخلاق در باب تبدیل قوای چهارگانه ، عاقله ، عامله ، شهویه و غضبیه از آن بحث می شود .

عدالت اجتماعی در زمینه تعامل انسان در محیط و اشیا متولد می شود . این نوع عدالت بیشتر به حقوق فی نفسه انسان ها و حقوق مربوط به روابط افراد جامعه با یکدیگر مربوط می شود . مبنای عدالت اجتماعی حقوقی است که انسان ها به صرف انسان بودن و به دلیل عضویت در اجتماع از آنها برخوردارند .

شاخصه های زیر را برای عدالت اجتماعی می توان شمرد : عدالت اداری ، عدالت اقتصادی ، عدالت قضایی ، عدالت سیاسی و ; باتوجه به ارتباط تنگاتنگ عدالت و حق ، در اینجا به بررسی انواع حق و نظر قران در رابطه با آنها می پردازیم :

قرآن و حقوق بشر:
الف) حق حیات : نخستین حق طبیعی انسان ها حق حیات است . از دیدگاه قرآن حیات هر انسان به اندازه حیات تمامی انسان ها ارزش دارد :
من قتل نفس بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا(مائده ، ۵/۳۲)

در نگاه قرآن به مسئله حیات انسانها فراتر از حق نظر شده و از آن به عنوان تکلیفی بر عهده هر شخصی یاد شده است به این معنی که هر فرد موظف به حفظ حیات خود :
لا تلقوا با یدیکم الی التهلکه(بقره ، ۲/۱۹۵) و نجات جان افرادی است که در معرض خطر قرار دارند .
ب)حق داشتن کرامت : در دیدگاه قرآن انسان موجودی است که توان رسیدن به مقام خلیفه الهی را داراست و خداوند در او از روح خود دمیده است : ونفخت فیه من روحی ؛ و به او کرامت عطا کرده است :
و لقد کرمنا بنی آدم (ص، ۳۸/۷۲)

ج) برقراری مساوات : مساواتی که قرآن میان انسان ها قایل است شامل دو قسمت عمده مساوات در اصل انسانیت و مساوات در حقوق و اجرای قوانین و احکام می باشد ، که جهت اثبات این مطلب می توان به ترتیب به آیات زیر اشاره کرد :
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل ان اکرمکم عندالله اتقیکم (حجرات ، ۴۹/۱۳)

ای مردم ، شما را از مرد وزنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گرداندیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید . در حقیقت ارجمند ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست .

ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل(نساء، ۴/۵۸)
خداوند به شما فرمان می دهد که سپرده ها رابه صاحبان آنها ردکنید و چون میان مردم داوری کنید .

در تفسیر المیزان در ذیل آیه و امرت لاعدل بینکم (شوری ، ۴۲/۱۵) آمده است:
معنای جمله مورد بحث این است که من مأمور شده ام بین شما عدالت را برقرار کنم ، یعنی همه را به یک چشم ببینم ،قوی را بر ضعیف و غنی را بر فقیر و کبیر را صغیر مقدم ندارم و سفید را بر سیاه و عرب را بر غیر عرب و هاشمی را و یا قریشی رابر غیر آنان برتری ندهم . ۸

پس از نگاهی اجمالی که به مساله حقوق انسانها از دیدگاه قرآن شد ، اینک به بررسی مسأله عدالت از دیدگاه قرآن به عنوان یکی از اهداف اساسی حکومت می پردازیم .
تامین عدالت در قرآن:
عدالت در ستون دینی عامل دوام و بقای حکومت ها دانسته شده و مهم ترین هدف پیامبران الهی راتشکیل می دهد :

ولقد ارسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط ( حدید ، ۵۷/۲۵)
به راستی پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب ترازو فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند .

ولکل امه رسول فاذاجاء رسولهم قضی بینهم و هم لا یظلمون (یونس، ۱۰/۴۷)
و هر امتی را پیامبری است پس چون پیامبرشان بیاید میانشان به عدالت داوری می شود و به آنان ستم نرود. شهید مطهری در باب اهمیت عدالت می نویسد :

کلام اسلامی بیش از هر چیز به مساله عدل پرداخت ، فقه اسلامی قبل از هر چیز مساله عدل برایش مطرح شد و در جهان سیاست اسلامی بیش از هر کلمه ای کلمه عدل بگوش می خورد . ۹

بطور کلی در اعتقاد مومنان عدالت هم منشا احکام دینی است و هم مقتضای آنها ،و حکمی که عادلانه نباشد دینی نیست « هیچ حکم قانونی در نظام اسلام نیست مگر اینکه از عدل سرچشمه گرفته است و عدالت در اسلام از اصولی است که هیچ تخصیص بردار نیست . ۱۰

اهمیت و جایگاه والای عدالت در اسلام از یک طرف و وابستگی تحقق ان به ابزارهای حکومتی و قدرت از طرف دیگر نشانگر آن است که حکومت دینی ناگریز است که عدالت را به عنوان یکی از اهداف اساسی خود برگزیدن تا از مسیر دینی بودن خارج نشود .

آیات بسیاری در قرآن در باب لزوم توجه به تامین و برقراری قسط و عدل درقرآن به چشم می خورد که در اینجا به قدر حوصله پژوهش به نمونه های مختصری از آنها اشاره می شود :

۱خداوند در خطاب به داوود (علیه السلام) که از نخستین پیامبرانی است که به تشکیل حکومت پرداخته است از او می خواهد که بین مردم به حق داوری کند و از او خواهش های نفسانی پیروی نکند :
یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس و لا تتبع الهوی (ص،۳۸/۲۶)
ای داوود ، ما ترا در زمین خلیفه گرداندیم پس در میان مردم به حق داوری کن و از هوی پیروی نکن .

در آیه دیگری آمده است :
ان الله یامرکم ان تودو الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل (نساء،۴/۵۸)
خداوند ، به شما فرمان می دهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داوری می کنید به عدالت داوری کنید .

علامه طباطبائی در ذیل آیه قل امر ربی بالقسط ، با بیان اینکه راغب قسط را « بهره عادلانه » معنی کرده است می گوید : پس مقصود از جمله مزبور این خواهد بود که بگو پروردگار من به گرفتن بهره عادلانه و ملازمت و میانه روی در همه امور و ترک افراط و تفریط کرده است . ۱۲

هم چنین در ذیل آیه : « ولقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»( حدید،۵۷/۲۵) در تفسیر المیزان به نقل از برخی مفسران آمده است که معنای آیه اینست : ما ترازو را نازل کردیم تا مردم را به عدالت در معاملات خود عادت دهیم ، در نتیجه دیگر خسارت و ضرری نبینید ، اختلالی در ، وزن ها پدید نیاید و نسبت میان اشیا مضبوط شود چون قوام

اجتماع به معاملاتی است که بین آنان دایر است و یا مبادلاتی که با دادن کالا و گرفتن آن کالا صورت می گیرد و معلوم است که قوام این معادلات و مبادلات در خصوص کالاهایی که باید وزن شود به این است که نسبت میان آنها محفوظ شود و این کار را ترازو انجام می دهد . ۱۳

هم چنین قرآن به این فروشندگانی که در امر خرید و فروش جانب عدالت را رعایت نمی کنند وعده عذاب داده است :

ویل للمطففین . الذین اذاکتالوا علی الناس یستوفون . و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون . ( مطففین ، ۸۳/۱تا۳)
وای بر کم فروشان . که چون از مردم پیمانه ستانند تمام ستانند – و چون برای آنان پیمانه یا وزن کنند به ایشان کم دهند .

همان طور که قبلا گذشت منظور از عدالت سیاسی این است که طبقه فرمانروا حقوق سیاسی مردم را عطا کند و مردم نیز حقوق طبقه حاکم را ، حقوق طبقه حاکم همان اطاعت است و البته طبق بیان امام علی (علیه السلام) نصیحت و تذکر به حاکم در حضور و غیبت ، نیز حقی است که حاکم بر مردم دارد .
در قرآن خطاب به مومنان آمده است :
اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم . ( نساء ، ۴/۵۹)
خداوند را اطاعت کنید و از رسول و صاحب امرتان فرمان ببرید .

پیرامون حقوق سیاسی مردم نیز می توان به آیات مربوط به مشورت و شوری مثل : و امرهم شوری بینهم و آیات مربوط به امر به معروف ونهی از منکر اشاره کرد : کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر.

نتیجه اینکه در قرآن عدالت به صورت بسیار گسترده مورد توجه و عنایت واقع شده است . عدالت به معنای فردی رسالت انبیاء معرفی شده است :
ولقد ارسلنا رسلنا ; لیقوم الناس بالقسط.

در باب ارتباط این دو با هم باید گفت عدالت بیرونی و اجتماعی پرتوی از عدالت درونی و فردی است . ۱۴ مادام که آدمیان از درون الزام و تعهدی به اخلاق نداشته باشند و فقط از قوانین قضایی و حقوقی بترسند بار عدالت به سر منزل کمال انسانی نخواهد رسید . آیات ابتدایی سوره مطففین حاوی توجه به هدایت انسان در قالب عدالت فردی و اجتماعی در کنار یکدیگر است .

بزرگترین این حقوق متقابل، حق حکومت بر مردم و حق مردم بر حکومت است. فریضه الهی است که برا ی همه بر همه حقوقی مقرر فرموده، این حقوق را مایه انتظام روابط مردم و عزت دین آنان قرار داده است. مردم هرگز روی صلاح و شایستگی را نخواهند دید مگر حکومتشان صالح و

حکومتها هرگز به صلاح نخواهند آمد مگر توده ملت استوار و با استقامت شوند. هر گاه توده ملت به حقوق حکومت وفادار باشند و حکومت حقوق مردم را ادا کند،آن وقت است که «حق» در اجتماع محترم و حاکم خواهد شد

؛ آن وقت است که ارکان دین بپا خواهد خاست، آن وقت که نشانه ها و علائم عدل بدون هیچ گونه انحرافی ظاهر خواهد شد، و آن وقت است که سنتها در مجرای خود قرار خواهد گرفت و محیط و زمانه محبوب و دوست داشتنی می شود و دشمن از طمع بستن به چنین اجتماع محکم و استواری مایوس خواهد شد.
ارزش عدالت
تعلیمات مقدس اسلام اولین تاثیری که گذاشت روی اندیشه ها و تفکرات گروندگان بود؛ نه تنها تعلیمات جدیدی در زمینه جهان و انسانو اجتماع آورد بلکه طرز تفکر و نحوه اندیشیدنها را عوض کرد. اهمیت این قسمت کمتر از اهمیت قسمت اول نیست.

هر معلمی معلومات تازه ای به شاگردان خود می دهد و هر مکتبی اطلاعات جدیدی در اختیار پیروان خود می گذارد، اما تنها برخی از معلمان و برخی از مکتبهایت که منطق جدیدی به شاگردان و پیروان خود می دهند و طرز تفکر آنان را تغییر داده، نحوه اندیشیدنشان را دگرگون می سازند.
این مطلب نیازمند توضیح است. چگونه است که منطقها عوض می شود، طرز تفکر و نحوه اندیشیدنها دگرگون می گردد؟

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.