مقاله در مورد سوسیالیستهای تخیلی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد سوسیالیستهای تخیلی دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد سوسیالیستهای تخیلی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد سوسیالیستهای تخیلی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد سوسیالیستهای تخیلی :

در میان سوسیالیستهای برجسته یا که مارکس و انگللس با آنها به جدال برخاستند می توان از سن سیمون، چارلز فوریه و پرودن فرانسوی همچنین رابرت اون انگلیسی یاد کرد مارکس و انگلس آنها را سوسیالیستهای تخیلی می خواندند. آموزه های سوسیالیستی سن سیمون فوریه پرودن و رابرت اون با یکدیگر متفاوت بودند. اساسی ترین اختلافات میان سوسیالیسم تخیلی و مارکسیم :

۱- سوسیالیسم تخیلی بر طبق درک رایج میان مارکیست ها راه حل مقابله با نابرابری ها و تخاصمات اجتماعی عصر خود را در واحد اقتصادی محدود تعاونی کشاورزی و صنعتی جستجو می کند اما مارکیسم دولت یعنی کل واحد ملی باید محول یابد و در نهایت لغو گردد تا امکان برقراری نظام اجتماعی سوسیالیستی پدید آید.
۲- سوسیالیسم تخیلی در مقایسه با مارکسیم غیر انقلابی است بنا به اعتقاد برخی از سوسیالیسم به نحوی موزون از دل گرایش های معینی در نظام سرمایه گذاری رشد خواهد کرده بنا به اعتقاد عده ای دیگر لازمه برقراری سوسیالیسم تغییرات اقتصادی و اجتماعی است و نه تغییرات سیاسی، برجسته ترین نماینده ی این گرایش پرودن است که عقایدش بعد ما منبع الهام آناریست ها ( که بر فرد باوری اعتقاد داشتند و از هر گونه قدرت سیاسی با بیزاری یاد می کنند) و سندیکالیست ها گه معتقد بودند که به سوسیالیسم تنها از طریق مبارزه ی غیر متمرکز اتحادیهای کارگری می توان دست یافت.

۳- تمامی سوسیالیست ها ما معتقدند که علت اصلی نابرابری اجتماعی مناسبات، کلیت حاکم است اما بنا به اعتقاد مارکس و انگلس سوسیالیست های تخیلی درک تاریخی ایده آلیستی دارند.
مفهوم چنین درکی قبل از هر چیز این است که آرای معینی در وهله ی نخست با خصلتی اخلاقی- برای تحقق سوسیالیسم اهمیتی تعیین کننده دارند. آنها کل تکامل تاریخی را در پایه و اساس تکامل ایده آل های متفاوت و پیوسته در حال پیشرفت تلقی می کنند علاوه بر این سوسیالیست های تخیلی باور داشتند که انسانها با تعلقات طبقاتی متفاوت می توانند به سوسیالیسم تمایل پیدا کنند تنها در صورتی که از طریق آموزش روشنگرانه به این حقیقت آگاه شوند که عقاید سوسیالیستی خوب و دارای حقایدت هستند.

از این رو مارکس و انگلس اظهار می دارند که سوسیالیسم تخیلی غیر تاریخی یا به طور کامل غیر علمی است. اما علت اصلی این است که واژه ی تخیلی را برای القا به کار می بردند این بود که نمایندگان این گرایش تمایل داشتند به گونه ای کم و بیش خیالی آینده ی پرسعادت را توصیف کنند. به ویژه فوریه تلاش زیادی را وقف توصیف چنین تخیلاتی کرده است. وی معتقد است که به زودی همه اختلاف نظرها پیرامون این که انسانها باید در تعاونی های اشتراکی مستقل و محدود جایی که امکان رشد استعدادهای همه افراد وجود دارد. کار و زندگی کنند از میان خواهد رفت.

در چنین اجتماعی نه تنها انسان ها تغییر می کنند بلکه حیوانات نیز تحت تاثیر قرار می گیرند و انواع جدید و بهتری از حیوانات دید خواهند آمد. مارکس و انگلس چنین تخیلاتی را درباره آینده مورد انتقاد و طعنه قرار می دادند. توصیفات خود آنها از جامعه نیز طبقاتی در مقایسه با تخیلات سوسیالیست های تخیلی نسبتا محتاطانه است. بنا به اعتقاد آنها پیشگوئی پیامبرانه با روش علمی مورد قبول شان ناسازگار است.
سوسیالیست های تخیلی گروهی بودند که نسبت به زندگی اجتماعی دیدگاه مثبتی داشتند و معتقدند بودند نه تنها انسانها با زندگی اجتماعلی در نهایت سعادتمند می شوند حتی بر ر

وی حیوانات نیز این مسئله صدق می کند.
وجوه مشترک نظریات سوسیالیستهای تخیلی را بر می شماریم که:
علت انتصاب تعدادی از متفکرین به این گروه و قرار گرفتن انها در زیر یک یک عنوان واحد در حقیقت وجوه مشترک و نظرات مشابه در بین آنان است. در زیر به مهمترین مشترک آنها اشاره می گردد. در انتخاب نظریات مشترک سوسیالیستهای تخیلی معیاری که مورد استفاده قرار گرفته این است که نقطه نظرهای نقل شده با پیدایش تعاونی ها به طور مستقیم و غیر مستقیم ارتباط داشته باشد.
اما نقطه نظرهای اصلی که سوسیالیستهای تخیلی برای تائید داشتند:
۱- تاکید بر همکاری و تعاون: تائید همکاری و تاکید بر ضرورت تبدیل رقابت به همکاری می باشد. اغلب آنها از لحاظ نظری رقابت را برای جامعه انسانی مضر می دانستند و بسیاری از مشکلات زندگی اجتماعی را به دلیل وجود رقابت می دیدند. بعلاوه از نقطه نظر عملی نیز جوامع مورد نظر اکثر این متفکرین بخصوص اون و فوریه بر پایه همکاری و تعاون بنا شده است انها در نظر داشتند از همکاری برای رسیدن به نظام جدیدی که از مفاسد و مشکلات جامعه آنروز که جامعه سرمایه داری در حال رشد سریع بود به دور باشد استفاده کنند.

۲- مساوات طلبی: انگلستان و فرانسه زادگاه اغلب دانشمندان وابسته به گروه در قرن نوزدهم بسختی و دچار تبعیض و نابرابری بودند و عوارض منفی ناشی از آن بخوبی مشهور گردیده بود. جامعه خواهان دفع یا لااقل کاستن از میزان اختلاف بین توده وسیع کم در آمد و محروم گروه کوچک پردرآمد و مرفه بود. این متفکرین بیانگر این خواسته جامعه بودند دانشمندان منتخب به سوسیالیستهای تخیلی همگی برداشت و تغییر واحدی از مساوات نداشتند. از این نظر دو بینش مختلف در میان آنها مشهور بود. اول کسانی که به مساوات مطلق اعتقاد داشتند و بدون توجه به تفاوت های افراد از جنبه های مختلف به برابری آنها در بهره وری از امکانات جامعه اعتقاد داشتند. از آن جمله رابرت اون است که چون به تاثیر مطلق محیط اجتماعی سیاسی در رشد یا رکود استعداد ما و به بطور کلی در شکل گیری رفتار افراد انسانی اعتقاد داشت و فرد را در این امر کاملا نقش می دانست. تفاوت استعدادها و قابلیتها را دراستفاده افراد از امکاناتدر نظر نمی گرفت و معتقد بود که همه باید سهم برابر داشته باشند. و دیگر آنهائی که به مساوات نسبی توجه داشتند. اینها برخلاف دسته اول معتقد بودند که استعدادها و قابلیت های افراد متفاوت است و این اختلافات را در توزیع امکانات جامعه درمیان افراد در نظر می گرفتند. لذا به نظر این افراد هر کس باید به اندازه قابلیت و استعدادش نصیبش شود. باین ترتیب نابرابری در میان افراد اجتماعی و سیاسی بوجود خواهد آمد که عین عدالت و برابری است.

۳- مخالفت با مالکیت خصوصی: بسیاری از این دانشمندان بطور مستقیم و غیر مستقیم مالکیت خصوصی را علت العلل بروز مشکلات، نظیر فقر، بیکاری، سقوط ارزشهای اخلاقی و ; می پنداشتند. لذا با ان به مخالفت پرداختند. ولی درجه مخالفت آنها با این شکل مالکیت یکسان نبود. در یکسو پرودن قرار داشت که آنرا مورد شدیدترین حمله ها قرار می داد و در سوی دیگر فوریه حضور داشت که لفظا آنها می پذیرفت و لوئی بلان چون مالکیت خصوصی را موجب رقابت و رقابت را موجد همه نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی می دانست با آن به شدت مخالف بود.
۴- قبول تاثیر انقلاب صنعتی: سوسیالیستهای تخیلی انقلاب صنعتی را یک رویداد ضروری و ماهیتا مفید می دانستند آنها از صفت جدید و کارخانه ها هم غافل نبوده اند و آنرا یکی از محورهای مهم فعالیت اقتصادی در جامعه مورد نظر می دانند.
ایجاد و محول بنیادین در جامعه: رابرت اول و برخی دیگر از شخصیت های وابسته به سوسیالیستهای تخیلی در اوایل زندگی علمی- اجتماعی خود معتقد به اصلاح وضع جامعه بودند نه دگرگونی سازی آن و شاید به همین علت است که به آنها گاه عنوان مصلحین هم داده می شود. اون برای این منظور به کار فرمایان برای بهبود شرایط کارگران تلاش می شود که طبعا نتیجه ای نگرفت. پس به دولتمردان و نمایندگان پارلمان دلبست از آنان خواست قوانینی بدین منظور تدوین کنند که آنان نیز به تقاضاهای او توجهی نکردن ( چون خود نیز از ثروتمندان جامعه بودند).

۵- انتخاب راههای مسالمت آمیز برای محول: متفکرین مورد بحث همگی بلا استثناءبرای تبدل جامعه قدیم به نظم جدید راههای صلح جویانه و آرام را پیشنهاد می کردند. هیچیک به توسل به انقلاب و اقدامات خشونت آمیز و تند اعتقاد نداشتند.
و نوعی عدم اطمینان نسبت به انقلاب در آنها ایجاد شده بود این برداشت حداقل در خصوصی فوریه مصداق کامل داشت. البته یکی از موارد اختلاف تخیلیون و مارکس نیز همین موضوع یعنی انتخاب راه و وسیله ایجاد محول بنیادین در جامعه بود.

۷- عدم موفقیت سوسیالیستهای تخیلی همگی در رسیدن به ایده آل های خود ناکام ماندند. هیچیک با وجود اینکه برخی از آنها خود و پیروانشان کوششهای بسیاری برای محقق طرحها و ایجاد جامعه مطلوب بعمل آوردند در این امر موفق نبودند البته شکست این افراد در تغییر بنیادین جامعه به معنی شکست افکار و نظراتشان و بر اثر بودن کامل آنها نصیب شد بلکه آنها در شکل گیری افکار جامعه و متفکرین بعد از خود تاثیر بسیاری زیادی بجا گذاردند.

بیوگرافی سوسیالیستهای تخیلی را توضیح دهیم:
۱- رابرت اون متولد (۱۸۵۸-۷۷۱) وی اصلاح طب انگلیسی که در شهر نیوتاون مونتگری شاید بدنیا آمد و پدرش تاجر کوچکی بود اول تحصیلات اولیه را در سن ۹ سالگی به پایان رساند وی در سن ۱۹ سالگی به مدیریت کارخانه پنبه ای که پانصد نفر کارگر داشت به کار گمارده شد قدرت سازمان دهی قوی او نیروی کارخانه فوق را به یکی از مهمترین واحدهای در نوع خود در انگلستان تبدیل کرد. اون از ابتدای بر فعالیت های گروهی که نفع عموم در آن مورد نظر باشد دیکته و تاکید فراوان می کرد منجمله اقدام به تاسیس فروشگاهی نمود تا افراد مایحتاج خود را از نوع مرغوبتری یا قیمتی کمی بالاتر از قیمت تمام شده بخرند. در این فروشاه فروش مشروبات بشدت منع و کنترل می شد.
بزرگترین موقعیت اون در زمینه تربیت جوانان بود که این مسئله در نظر اون از اهمیت خاصی برخوردار بود وی معتقد بود بمنظور تربیت صحیح افراد جامعه کافی است کودکان در سنین خردسالی ۲ یا ۳ سالگی در محیط مناسب و تحت تاثیر محرک های مثبت و زیر نظر کارشناسان تعلیم وتربیت قرار دهند نظریات اون در مورد شخصیت افراد و نقش محیط متعلق به یک سیستم فلسفی و فکری می باشد همچنین وی اعتقادی به مالکیت خصوصی نداشت و معتقد بود که در چنین جامعه ای باید از افراد سالخورده و از کار افتاده و بیوه نگهداری و حمایت کرد.

۲- شارل فوریه ۱۸۳۷-۱۷۷۲ وی در بیزانس فرانسه متولد شده پدر که تاجر ثروتمندی بود و در ۹ سالگی فوریه فوت کرد وی بعنوان تنها پسر خانواده بعلت نفرت و مخالفتی که با نادرستی ها و روشهای غیر انسانی تجار و کار تجارت داشت از ثروت پدر چشم پوشیده و خانواده خود را ترک کرد در تحصیل استعداد زیادی از خود نشان داد و به مطالعات شخصی پرداخت ولی آثار اقتصاد دانان را مطالعه و تخلیل نمی کرد و معتقد بود که در گفته ها و نوشته های آنان حقیقتی یافت نمی شود

او بعد از گردن نهادن به خواسته های خانواده در سن ۱۸ سالگی و قبول قسمتی از ثروت پدر تجارت خانه ای را تاسیس کرد در جریان انقلاب فرانسه در رقابت هیا سیاسی بزندان افتاد و ثروت او مصادره شد. تا یک قدمی مرگ توسط گیوتین پیش رفت ولی پس از شکست مخالفین خود آزاد گردید.
وی نسبت به انقلاب حرکتهای تند اجتماعی بدبین بود و بدنبال تامین حداکثر رفاه برای افراد جامعه بود فوریه برای تحقق این دگرگونی ها به محدود ساختن آزادی های فردی اعضا جامعه نبود وی در مباحث نظری خود بدنبال حفظ مالکیت خصوصی بود و جز معدود افراد در سوسیالیستهای تخیلی بود که اعتقاد به مالکیت خصوصی بود. همچنین وی معتقد بود که کاروا نسبت به علاقه افر

اد باید به آنها محول کرد و اعتقاد به زندگی جمعی و کاهش هزینه ها دارد. وی همچنین معتقد به مساوات نسبی بود و هر کس را به اندازه لیاقت و تخصص و درآمد آنها تقسیم بندی می کرد ایشان که برای طرح های خود بدنبال جذب کمک های مالی ثروتمندان بود هرگز موفق نشد و فوریه با این انتظار جان سپرد و هیچکس درب منزل او را به صدا در نیاورد و بدین طریق افکار و طرح او یکبار نیز در عمل تخیلی بودن و غیر قابل اجرا بودن خود را به نمایش گذاشتند.
لوئی بلان: وی فرزند مامور دولتی ناپلئون در مادرید بدنیا آمد بعد از انقلاب ۱۸۳۰ به فرانسه و شهر پاریس بازگشت و بکار روزنامه نگاری پرداخت و نظریات خود را در روز نامه های مختلف منتشر کرد وی در سال ۱۸۳۹ مجله ای بنام سازمان کار که کتاب پر خواننده او در این نشریه منتشر شد او در این کتاب کوچک خطوط کلی افکار خود را عنوان کرده و طرح معروف خود را تحت عنوان کارگاه اجتماعی بیان داشته است. بلان رقابت را عامل اصلی مشکلات و بحران های جاعه بشمارد و رقابت را قائل رقابت و عامل بدبختی و انحطاط جامعه می داند در نظر لوئی بلان تمام مصائب اقتصادی و سیاسی را و جنگ میان ملتها همه از همین منشا سرچشمه می گیرند. وی معتقد بود نظام های مبتنی بر همکاری و جمعی موجبات بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه را فراهم می آورند بلان اعتقاد داشت که از راه حذف مالکیت خصوصی رقابت ریشه کن و در نتیجه مشکلات از بین خواهد رفت.
درانت گرچه تفکرات سوسیالیستهای تخیلی در زمان خود عملی نشدند ولی بعنوان مرحله ای در پویش تکاملی افکار و عقاید اجتماعی سیاسی مثبت بودند. دو گروه که از نظری

ات سوسیالیستهای تخیلی سود بردند عبارتند از
۱- سوسیالیستهای مارکسیم: که بیشتر قسمت های نظری و ایدئولوژیک گفته های سوسیالیستهای تخیلی مورد استفاده شان قرار گرفت.
۲- متفکرین و پیشگامان تعاونی این گروه پیش از آنکه نظریات سوسیالیستهای تخیلی در جهت تنظیم و ارائه تئوری یاایدئولوژی خاصی استفاده ببرند راههائی را که گروه فوق برای رسیدن به جامعه مورد نظرشان پیشنهاد کرده بودند جهت اهداف خود پیاده نمودند.
سوسیالیستهای تخیلی همانطور که اشاره شد معتقد به تغییر سیستم سرمایه داری و از بین بردن مالکیت خصوصی از طریق ایجاد انجمن ها و جوامعی بودند که بر پایه همکاری همیاری گاهی زندگی دسته جمعی افراد تشکیل شده باشد. و از این طریق بعضی از آثار و نتایج شوم توسعه سرمایه داری را کاهش دهند و با بکلی از بین ببرند.
منابع: مبانی تعاون، دکتر حمید انصاری
تاریخ عقاید سیاسی، سون اریک لیدمان ترجمه سعید مقدم
تاریخ اندیشه ها قرن ۱۹
کتاب تاریخ قرن ۲۰و۱۹ اروپا
***
موضوع تحقیق کاربرد نظریات مارکس برانقلاب مردمی قرن ۲۰
مارکسیم ها اصلا جنبشی فکری بود که در حاشیه نهضت های کارگری و سوسیالیستهای کشورهای صنعتی پدید آمد و از آن پس نیز به مسائل عمده این کشورها از قبیل نحوه تکامل نظام سرمایه داری، بحران های اقتصادی، فرماسیون سرمایه داری، و جنبش های طبقاتی در جامعه صنعتی، ماهیت دولت در سرمایه داری، چگونگی گذار به سوسیالیسم و غیره علاقه مند بوده است. گسترش علائق مارکسیم ثبت به مسائل کشورهای ماقبل سرمایه داری صنعتی مانند وابستگی و عقب ماندگی بیشتر محصول تجدید نظرها و تاثیر تحولات سیاسی و بین المللی بر دستگاه فکری مارکسیم بوده است.
بویژه وقتی مارکسیتهای کشور ما عقب مانده تری مثل روسیه و چین کوشیدند برای مشکل عقب ماندگی و ضرورت تحول کشورهای خود پاسخ و توصیفی نظری ازدرون اندیشه های مارکسیتی پیدا کنند. تفسیرهای تازه ای پدید آمد به مسائلی چون واپس ماندگی اقتصادی استعمار امپریالیسم و وابستگی پاسخ های مارکسیتی می داد برخی از چنین تغییر های به لحاظ فاصله نظری قابل

ملاحظه ای که از مارکسیم کلا گرفته به عنوان نومارکسیم شناخته شده است. در این گونه تغییر ما بحث از طبقات اجتماعی و دولت در کشورهای حاشیه سرمایه داری به رابطه جهانی تبدیل شده است تضادهای طبقاتی داخلی نسبت به تضادهای بین المللی فرعی به شمار می رود از همین رو نقطه عزیمت هر گونه حرکت و پویائی و انقلاب را باید در تحول این گونه روابط و تضادهای جهانی جستجو کرد.

مارکس در رابطه با استعمار و تاثیر آن بر کشورهای آسیائی مطاب روی هم رفته خوشبنانه ای مطرح کرده است البته وی تنها در خصوص استعمار ثبت به ایرلند آثار ویرانگری داشت اما مارکس تاکید می کنند که سرمایه داری انگلیس از طریق استعمار عامل تغییر مبتنی برای جامعه راکد و. هندوستان بوده است از دید مارکس جوامع آسیائی به طور کلی فاقد توانائی تغییر خود از درون

بوده اند. از همین رو قرنها در شرایط رکود ایستائی به سر برده اند. شیوه تولید آسیائی و استبداد شرقی با توجه به ویژگی های اصلی آن یعنی کمبود آب فرصت نظارت مرکزی به آبرسانی، تکوین بود و گرائی دولتی گسترده و نقش زیربنائی حکومت، مانع از تکوین طبقات مستقل اشرافی و بورژوایی می شد. به علت ضعف طبقاتی اجتماعی در مقابل دولت در این گونه جوامع امکان مبارزه طبقاتی وجود نداشت و از همین رو کشورهای آسیائی تا بیش از استعمار فاقد تاریخ و تحول اجتمایع بودند. در این جوامع پس از گذرا از مرحله کمونسیم اولیه هیچگونه تحول ساختاری اتفاق نیفتاد تحولات سیاسی و دست به دست شدن قدرت میان قبایل مسیحون رعد و برقی در آسمان تاثیری بر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی باقی نمی گذاشت. به طور کلی سلطه سراسری دولت مرکزی در آسیا مانع از پیدایش طبقات اجتماعی، مالکیت خصوصی و شبکه های ارتباطی از نوعی شد که در فئودال غرب مجال بروز یافت و موجب گذار به نظام سرمایه داری شد.
در آسیا از اشراف موروثی و مستقل و از بورژوازی نیرومند و شعرهای خود مختار به شیوه اروپای غربی خبری نبود بدین سان هیچ گونه کارگذاری را ایفا می کرد. به عقیده او استعمار انگلستان در هندوستان دو وظیفه اساسی داشت: یکی تخریب جامعه آسیائی و دیگری تاسیس بنیاد جامعه شهری که مقدمه پیدایش جامعه بورژوایی و تکوین پرولتاریابی انقلاب از درون آن به شمار می رفت. مارکس به عنوان یکی از متفکران مدرنیست نوزدهم بر این اعتقاد بود که سرانجام مبانی جامعه

راکد آسیائی فرو می پاشد و آسیا نیز خواه ناخواه به آستانه عصر سرمایه داری و صنعت گام می گذارد. سرمایه داری به عنوان نیرویی انقلابی و تحول بخش نمی تواند در حدود مرزهای علمی محدود گردد بلکه ضرورتا به نظامی جهانگیر تبدیل می شود. سرمایه داری تنها از طریق استعمار می توانست در کشورهای مانند هندوستان نیروهای تولید تجارت و صنعتی لازم را تحول و گذرا را فراهم آورد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.