مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
8 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد دارای ۱۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد :

تعریف مردم شناسی:
مردم شناسی مانند جامعه شناسی یکی از علوم معتبر و دامنه دار اجتماعی است که بیش از صد سال از عمر آن نمی گذرد اما در جامعه ما مردم شناسی بر خلاف جامعه شناسی به حد کفایت مورد توجه قرار نگرفته و دنبال نشده است. البته پیش از ظهور مردم شناسی به عنوان یک علم مورخان و سیاحان و فیلسوفان و اخلاق شناسان درباره سلوک اجتماعی و فرهنگی اقدام اقوام گوناگون به تاملاتی نظری دست یازیده اند و آثاری بس ارجمند پدید آورده اند که به بیش از دو هزار سال همواره مورد استفاده و مواجه اصحاب پنج قرن پیش از طلوع عصر مسیحی گزارشی مردم شناختی از قوم ایرانی و رسوم اخلاقی آن به دست داده است و ابوریحان بیرونی که در قرن چهارم به بررسی فرهنگی مردم هند پرداخته و محصول این پژوهش را در کتاب مشهور خویش به نام تحقیق درباره هند ابدیت بخشیده است. (محمودی اصل/۱۳۷۷ و ص ۷)
تک نگاری

مطالعه جامع یک اجتماع و یا با یک امر اجتماعی نظیر خانواده، کارخانه، طبقه و غیره. تشریح همه جانبه یک پدیده یا مجموعه ای از پدیده ها است، در تک نگاری ابتدا از وضع عینی ، ظاهر، سطح خارجی پدیده که قابل مشاهده است، آغاز می کنند، سپس ابعاد ذهنی، روانی و پیچیده آن را به نگارش در می آورند، بدین سان در این مفهوم کلیت و هم فردیت دیده می شود. کلی است چون در خلال آن همه اضلاع یک محل شناخته می شوند. فردی است چون یک پدیده نظیر ده، یک کارخانه یک مدرسه در همه ابعادش سنجیده می شود. (ساروخانی، ۱۳۷۷ ص ۳۱۹)

گرچه واضح نام و پایه گذار این شیوه تحقیق دانشمندی فرانسوی لوپله Leplay بوده که از نیمه قرن نوزدهم به این گونه تصویر سازی از واقعیت اجتماعی روی آورد اما منوگرافی روستایی با النسبه تازه تر است. و ظاهراً علت آن توجه به مطالعه ده و پرورش در باب زندگی روستانشینان تحول سریع و شگرفی بود که بر اثر ارتباط با حیات شهری و ورود تمدن ماشینی در دیه ها پدیدار شده و دنیای ساکن روستا را به کلی دگرگون کرده است. (صفی نژاد/ منوگرافی ده طالب آباد/ تیرماه ۱۳۴۵ (ص ۵)

تعریف روستا
ده واژه ای است پارسی مشتق از کلمه دهیو به معنی سرزمین و کشور و از معنای آن مرکزی از تجمع انسان ها و واحد جغرافیایی به ذهن متبلور می شود که شخصیتی اقتصادی و اجتماعی قایم به خود دارد. «روستا» نیز واژه ای است مأخوذ از کلمه «رستاق»، که در اصطلاح جغرافیدانان اسلامی به ناحیه ای اتلاق می شد که دارای مزارع و قریه هایی باشند. واژه رستاق در دوره های بعدی به دو معنی استعمال شده است:‍ نخست به معنای دهستان که هم اکنون نیز در برخی از استان های کشور مصطلح است، دوم به معنای ده و قریه که در این مفهوم تا اواخر دوره قاجاریه به کار می رفته و در حال حاضر به واژه روستا تبدیل شده است.

در دوره اسلامی، اصطلاح ده یا قریه به هر نقطه مسکونی اطلاق می شد که دارای مسجد جامع و منبر نباشد و در آن برای اجرای حد نسبت به مجازات بزهکاریها اجازه نداشته باشند ده در ایران امروز به سکونتگاهی اطلاق می شود که اکثریت مردم آن از طریق کشاورزی سنتی یا نیمه سنتی به امرار معاش بپردازند. اگر چه این تعریف شامل تمام مناطق روستایی کشور نمی شود و به دلیل شرایط انتقالی جامعه استثناهایی بر آن می توان مشاهده کرد، اما اکثریت قریب به اتفاق روستاهای کشور را شامل می شود.

ملاک های تعریف روستا
۱-تعداد جمعیت
ملاک های ملاک رقم جمعیت برای کشورهای جهان یکسان نیست و مقدار آن از یک تا پانزده هزار نفر متغیر است. در ایران مطابق به سرشماری های سراسری رقم پنج هزار نفر برای این امر در نظر گرفته شده بود.
معیار جمعیت برای تعیین و تشخیص شهر از روستا در بسیاری از موارد نمی تواند درست باشد چرا که صرف نظر از قراردادی و اختیاری بودن آن اولا با افزودن یا کاستن یک فرد، جامعه از حالت روستایی به شهر تبدیل می شود و یا برعکس. ثانیاً ممکن است جوامعی وجود داشته باشند که با وجود کم بودن تعداد جمعیت آنها از میزان لازم، اقتصاد و روحیه شهری داشته باشند و یا با وجود بیشتر بودن جمعیت از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یک محیط روستایی محسوب شوند.
۲-انبوهی جمعیت

برای رفع نقیصه مربوط به تعداد جمعیت در بعضی از کشورها انبوهی جمعیت را نیز به شماره حسابهای آن می افزاید.
در این مورد والترویل کاکس تحقیقی در ایالت نیویورک امریکا به عمل آورده و به این نتیجه رسیده است است که انبوهی کمتر از ۱۰۰ نفر در هکتار «کشور» را تشکیل می‌دهد، انبوهی ۱۰۰-۱۰۰۰ نفر «روستا» و انبوهی بیش از ۱۰۰۰ نفر در هکتار «شهر» را نشان می دهد اما این ملاک نیز نمی تواند شهر و روستا را دقیقاً از همدیگر متمایز سازد و انتقادهای وارد بر ملاک تعداد جمعیت در این مورد نیز وارد است.
۳-سازمان و تشکیلات اداری
در برخی از تعاریف مانند سرشماری های اخیر ایران، روی سازمان های اداری و تشکیلات حقوقی روستائی تکیه می شود. در این تعاریف شهر را جایی می دانند که دارای شهر داری باشد و به وسیله آن اداره می شود.
این ملاک نیز به تنهایی نمی تواند در تعیین شهر و روستا دقیق باشد زیرا تعدادی از نقاطی که شهرداری دارند مشخصات روستایی به چشم می خورد. ممکن است در آنها شغل عمده خمردم کشاورزی باشد، روابط خود مصرفی دیده شود و صنعت و خدمات رشد ناچیزی داشته باشند.

۴-سیمای فیزیکی
این ملاک که دیدگاه برخی از جغرافی دانان است. شهر را جایی مصنوعی می داند که از خیابان ها، ساختمان ها، جدول های آب و سایر دستگاه ها و بناها درست شده و زندگی شهری را امکان پذیر می‌کند. با توجه به این تعریف، باید روستاها را جایی دانست که از تسهیلات و امکانات شهری نظیر خیابان ساختمان های مدرن، جدول های آب و .. محروم باشد.
بدیهی است که وجود خیابان و جدول آب و غیره به تنهایی نمی تواند منطقه ای را شهر کند، چرا که در روستاها نیز این امر امکان پذیر بوده و در مواردی عملی شده است. از سوی دیگر این تمایز میان شهر و روستا جنبه دلخواه و قراردادی دارد، زیرا شرایط زیست روستایی متدرجاً و بی آنکه دچار وقفه شدید شود به شرایط شهری مبدل می گردد.
۵-بافت اجتماعی و فرهنگی

در این مورد جامعه شناسان از بافت اجتماعی مانند تفاوت های قشربندی اجتماعی، متحرک شغلی و طبقاتی، تجانس و عدم تجانس جمعیت جامعه و از بافت فرهنگی مانند سنت گرایی مخالفت در برابر نوآوری، اعتقاد به سرنوشت، صمیمیت و مهمان نوازی، روابط نزدیک و مانند اینها نام می برند که به علت ذهنی بودن برخی از این ملاک ها و دشواری تعیین برخی دیگر، تشخیص روستا و شهر بر اساس آنها میسر است.
۶-ساختار اقتصادی و شیوه معیشت

این ملاک مهمترین معیار تشخیص شهر و روستا از هم محسوب می شود و آن را می توان عامل تعیین کننده شهر یا روستا بودن یک نقطه دانست. منطور از ساختار اقتصادی و معیشت جامعه در این مورد عبارت است از شغل اساسی مردم و شیوه زندگی اکثریت اعضای جامعه.
با توجه به این ملاک، هنگامی که در یک جامعه اکثریت مردم به کشاورزی می پردازند و زندگی خود را از این راه تامین می کنند، می توان گفت یک اجتماع روستایی است روستا مکانی است که انسان در ارتباط مستقیم و اولیه با طبیعت قرار می گیرد و نیرو و نیازهای معیشت خود را از آن فراهم می آورد تغییرد و تبدیل شکل نهایی محصولات به دست آمده می تواند در شهر یا روستا صورت گیرد اما در هر حال تولید در محیط طبیعی و از طریق کشت در روستا به انجام می رسد. به طور کلی مساله این نیست که ممکن است در شهر کشاورزی وجود داشته باشد و یا برخی از مردم شهری به فعالیت‌های زراعی مشغول شوند بلکه واقعیت این است که کشاورزی فعالیت اساسی شهر نیست. (تقوی/ ۱۳۷۸/۱۳/۱۴/۱۵)
انواع اجتماعات روستایی:

۱-ده یا قریه: ده یا قریه واحدی اقتصادی- اجتماعی، جغرافیایی و مرکز تجمعی از مردم یکجانشین است که قسمت اعظم درآمد آنها از کشاورزی تامین می شود و شرایط بالقوه خودکفایی را نیز در خود دارد. در حال حاضر این خودکفایی از قوه به فعل در نمی آید، چون تحول اقتصاد شهری و از هم پاشیدگی نظام زمینداری سنتی کهن موجب گسترش شبکه ارتباطی روستا و شهر در بسیار از نقاط دنیا حتی در جوامع تطور یافته سنتی شده است. به همین علت امروزه اقتصاد روستایی در ارتباط نزدیک و رویارویی با اقتصاد شهری قرار دارد.

۲-مزرعه: در حقیقت مزرعه جذئی از زمین های متعلق به یک ششدانگ است که خود به تنهایی واحدی مستقل را تشکیل نمی دهد و علاوه بر آن در غالب نقاط، سکونتگاهی است. معمولاً نام مزرعه منطبق با نام چشمه، قنات یا چاهی است که موجب ایجاد مزرعه در حول و حوش ده شده است. یک ده ممکن است علاوه بر زمین های زراعی متصل به مساکن روستایی، در چند کیلومتری خود نیز دارای مزارع متعدد با عناوین خاص باشد که از لحاظ حقوقی جزئی از ده متبوع خود تلقی شود. به صورتی که در نظام شبه فئودالی ایران مجموعاً ملکی ششدانگ را به وجود می آورد.
در حال حاضر، مزرعه محل سکونت روستائیان نیست و وجود موارد استثنائی یعنی مزرعه های معدودی که یکی دو خانوار در آن ساکنند، باعث نمی شود که آن را سکونتگاه تلقی کنیم.
مزرعه را گاه «کلاته»، «قشلاق»، «براکوه» و غیره نیز نامیده اند.

۳-مکان: محلی است خارج از محدوده ثبتی یا عرضی دهات که به طور عمده فعالیت غیرکشاورزی در آنجا انجام می گیرد، مانند معادن کارخانجات، قهوه خانه، و نظایر آن.
این نقاط ممکن است دارای سکنه یا فاقد سکنه باشند. (وثوقی/ ۱۳۷۷/۲۰ و ۲۱)
انگیزه و هدف تحقیق:
هدف از تحقیق در روستای اخترآباد آشنایی با فرهنگ بومی و مردمان این منطقه بوده است زیرا می توان گفت که تا چندین سال قبل این روستا یکی از روستاهای بکرو دست نخورده بود اما به مرور زمان و بخصوص در طی چندین سال گذشته و کارهایی که جهاد سازندگی در این روستا انجام داده است این روستا تا حدودی متغیر پیدا کرده است ولی در این تحقیق سعی می شود که بر جنبه های فرهنگی قدیمی توجه بیشتری شود و همچنین هدف ازاین تحقیق آشنا شدن با فرهنگ بومی و قدیمی مردم ایل شاهسون بوده است زیرا این روستائیان کوچ نشینان شاهسون بوده اند که در این روستا یکجانشین شده اند.

موضوع تحقیق:
موضوع تحقیق مونوگرافی روستای اخترآباد از توابع شهرستان شهریار می باشد که وابسته به دهستان اخترآباد است.
تعریف مونوگرافی:
موضوع تحقیق مونوگرافی یا تک نگاری عبارت است از بررسی های عمیق و همه جانبه و یک واحد اجتماعی یا یک مجموعه اجتماعی کاملاً محدود مانند خانواده. گروه یا یک روستا واژه مونوگرافی واژه ای است لاتین مرکب از دو واژه Mono به معنی یکی یا تک و گرافی Grophy به معنی ثبت کردن، نوشتن که در ترکیب می شود گزارش کتبی مفصل درباره یک چیز، شرح مفصل از یک موضوع.

روش تحقیق:
در مطالعات علوم اجتماعی دو روش وجود دارد:
۱- روش پهنانگر که عبارت است از مشاهده جوامع گسترده یا یک سلسله از اجتماعات هدف این روش به دست آوردن خصوصیات عمومی جامعه است.
۲- روش ژرفانگر که در آن جامعه خاص که از وسعت و قلمروی محدود و مشخصی برخوردار است، به طور عمیق و به تفصیل مورد مشاهده و مطالعه قرار می گیرد.
این روش از جمله فنون مربوط به تحقیقات مردم شناسی است که ویژگی اساسی آن مشاده و مشارکت در زندگی مردم است و یا فنون و روش ها ی دیگر تحقیق می توان جامعه محدود و مشخص را بررسی کرد. تاکید بر محدود و مشخص بودن جامعه از آنروست که در مردم شناسی هر چه جامعه قوم و قبیله کم جمعیت تری گزینش شود، دستیابی به هدف و نتایج لازم زودتر و دقیق تر خواهد بود. به علاوه نتیجه کار اطمینان و اعتقاد بیشتری در پی خواهد داشت بنابراین نخستین شرط در مطالعات مردم شناسی رفتن به محل و اقامت در آنجاست بدین ترتیب ارتباط بین محقق و جامعه مورد مطالعه برقرار می گردد. و همه زمینه های ذهنی که می توان محقق را وادار به پیشداوری نماید از بین می رود. (فربد/۱۳۷۶/ صص ۶۳ و ۶۲)

روش کار و جمع آوری اطلاعات:
در این تحقیق از روش مصاحبه با افراد با تجربه و بخصوص پیرمردان و پیرزنان استفاده شده و همچنین از کتب های متعددی برای تدوین و گردآوری این اطلاعات استفاده شده است در حقیقت این کار یک تحقیق میدانی بوده که محقق برای تهیه این گزارش به میدان تحقیق رفته و با افراد آن منطقه محاسبه داشته است و سعی کرده که موارد مهم و مورد توحه را از توجه دور نگاه ندارد و به امید اینکه این گزارش کوچک توانسته باشد فرهنگ و موقعیت اجتماعی و … نقطه ای کوچک از ایران بزرگ را نمایان سازد.

فصل دوم:
جغرافیا

موقعیت جغرافیایی تهران:
استان تهران با وسعتی حدود ۱۸۹۵۶ کیلومتر مربع بین ۳۴ تا ۵/۳۶ درجه عرض شمالی و ۵۰ تا ۵۳ درجه طول شرقی واقع شده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از شرق به استان سمنان و از غرب به استان قزوین محدود شده و مرکز آن شهر تهران است.
بر پایه آخرین تقسیمات کشوری، استان تهران در سال ۱۳۷۳ دارای ۹ شهرستان ۲۲ شهر، ۲۰ بخش، ۶۲ دهستان و ۱۹۴۷ آبادی است.
شهرستان های آن عبارتند از:

شهرستان تهران دارای دو بخش و دو دهستان (سولقان و سیاه رود) و یک شهر (تهران) است.
شهرستان دماوند دارای دو بخش و هشت (پشت کوه، حیله رود، شهر آباد، قزقان چای، ابرشیوه، آب علی ، تارود و جمع آب رود) و چهار شهر دماوند، رود هن، کیلان و فیروز کوه است.
شهرستان ری دارای سه بخش شش دهستان (حسن آباد وهن آباد و قلعه نو، کهریزک، فشاپو و غنی آباد) و یک شهر (حسن آباد) است.
شهرستان سادجبلاغ دو بخش و سیزده دهستان (بالاطالقان، میان طالقان، پائین طالقان، احمد آباد، بزغان، تنکمان، جمال الدین، چندار، چهاردانگه، رامجین، سعید آباد، نجم آباد و هیو) و دو شهر (نظرآباد و هشتگرد طالقان) است.

شهرستان شمیرانات دارای دو بخش و سه دهستان (رود بار قصران، لواسان بزرگ و لواسان کوچک) و دو شهر (لواسان و خشم) است.
شهرستان شهریار شامل دو بخش و یازده دهستان (اسماعیل آباد، امام زاده ابوطالب، منجیل آباد، اخترآباد، بی بی سکینه، جوقین، رزکان، فردوس، قائم آباد، ملاردومویز و سه شهر (رباط کریم، شهریار و شهر قدس) است.

شهرستان کرج شامل دو بخش و هفت دهستان (آدران، آسارا، گرم دره، محمد آباد، پلنگ آباد، کمال و اشتهارد) و سه شهر (کرج، اشتهارد و ماهدشت) است.
شهرستان ورامین شامل سه بخش و هشت دهستان (بهنام پازوکی شمالی، بهنام سوخته شمالی، فیلستان، بهنام سوخته جنوبی، بهنام پازوکی جنوبی، بهنام وسط شمالی، بهنام عرب جنوبی و بهنام وسط جنوبی) و چهار شهر (ورامین، قرچک، پیشوا و پاکدشت و جواد آباد) است.
شهرستان اسلامشهر شامل دو بخش و چهار دهستان (فیروز بهرام، چهاردانگ، ده عباس و صالح آباد) و یک شهر (اسلامشهر) است.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان

استان تهران با رشته کوههای البرز از استانهای شمالی ایران جدا شده است. بخش مرتفع البرز در مرز شمالی استان به ۱۵۰۰ متر می رسد که در سمت شمال غربی کشیده شده است. در ارتفاعات بالایی کوهستان البرز که دارای شیب نسبتاً تندی است امکانات بسیار محدودی برای دستیابی به منابع آب و کشاورزی و جود دارد. از این رو جمعیتی بسیار اندک در این نواحی ساکن شده اند. شهرستان و تقریباً همه شهر دماوند در این ارتفاعات قرار گرفته است. در شمال شرقی استان کوههای سواد کوه و فیروز کوه قرار دارد و به ارتفاعات شهیرزاد در مشرق می پیوندد.
دیواره جنوبی کوه های البرز مرکزی را در استان تهران کوه های لواسانات و قره داغ و کوه های شمیرانات که بلندترین نقطه آن قله ۳۹۳۳ متری توچال می باشد در بر گرفته است. از دیگر ارتفاعات استان می توان به کوه های حسن آباد و نمک در جنوب بی بی شهر بانو و القادر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق اشاره کرد.

موقعیت آب و هوایی استان تهران چه در مناطق کوهستانی و چه در دشت ها موجب پوشش از نوع نیمه صحرایی شده است بارندگی اندک و خشکی هوا باعث رشد خار و بوته استپ های صحرایی و به ویژه در بلندی ها است.
در نواحی مختلف استان تهران به علت موقعیت ویژه جغرافیایی آب و هوای متفاوت شکل گرفته است . سه عامل جغرافیایی در شکل گیری آب و هوای آن نقش اساسی و تعیین کننده دارند.
۱- کویر یا دشت کویر که در جنوب استان تهران قرار گرفته و عاملی منفی به حساب می آید زیرا باعث گرما و خشکی هوا می شود و همراه خود گرد و غبار می آورد.
۲- رشته کوه های البرز که در شمال تهران واقع شده و باعث تعدیل آب و هوا می شود. از این دیدگاه نقشب مثبت ایفا می‌کند.

بادهای مرطوب و باران زای غربی که نقش آن در آب و هوای استان محسوس و موثر است ولی نمی تواند به طور کامل نقش کویر را خنثی کند.
استان تهران را می توان به سه بخش اقلیمی زیر تقسیم کرد:
الف- اقلیم ارتفاعات شمالی که بر دامنه های جنوبی بلندی های البرز مرکزی در ارتفاعی بالای ۳۰۰۰ متر قرار گرفته و آب و هوای مرطوب و نیمه مرطوب و سردسیر با زمستانهای بسیار سرد و طولانی دارد بارزترین نقاط اقلیم دماوند و توچال است.

ب- اقلیم کوه پایه ها، این اقلیم در ارتفاعات دو تا سه هزار متری از سطح دریا قرار گرفته و آب و هوایی نیمه مرطوب و سردسیر بازمستان هایی به نسبت طولانی دارد. آب علی، فیروز کوه، دماوند، گلندوگ، سدامیرکبیر و دره طالقان در این اقلیم قرار دارند.
دمای متوسط سالانه در مناطق کوهپایه ای استان میان ۱۰ تا ۱۵ درجه و در دشتهای مجاور آن ۱۵ تا ۲۰ و در دشت های مجاور آن ۱۵ تا ۲۰ درجه سانتی گراد است.
ج- اقلیم نیمه خشک و خشک که زمستان های کوتاه و تابستان های گرم دارد در ارتفاعات کمتر از ۲۰۰۰ متر واقع شده است. هر چه ارتفاع کاهش می یابد خشکی محیط بیشتر می شود. ورامین شهریار و جنوب شهرستان کرج در این اقلیم قرار گرفته‌اند.
شهرستان شهریار

شهریار یکی از شهرستان های دوازده گانه استان تهران است که با وسعتی در حدود ۱۲۹۶ کیلومتر مربع در ارتفاع ۱۱۶۰ متری از سطح دریا و بین تا طول شرقی و تا عرض شمالی قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های کرج و تهران از شرق به اسلام شهر از جنوب به رباط کریم و بخش رزند شهرستان ساوه و از غرب بار دیگر به شهرستان کرج محدود می شود.
این شهرستان از سه بخش مرکزی، قدس و ملارد با ۱۵۷ آبادی و ۹ شهر به نام های شهر شهریار، صباشهر، شاهد شهر، وحیدیه، شهر جدید اندیشه، فردوسیه، شهر قدس ملارد و صادقدشت به عنوان یکی از شهرستان های استان تهران تشکیل شده است.

جمعیت این شهرستان برابر آخرین سرشماری عمومی، نفوس و مسکن در آبانماه سال ۱۳۷۵ معادل ۵۳۱۰۶۴ نفر بوده که از این میان بخش مرکزی با در برداشتن حدود ۲۴۸ کیلومتر مربع شامل دهستان های جوقین، رزکان، سعید آباد، فردوس، قائم آباد و مویز جمعیتی معادل ۲۴۲۰۴۹ نفر دارا بوده است.

بخش قدس با وسعتی حدود ۷۶ کیلومتر مربع شامل دهستان های دانش و هفت جوی ۱۴۴۸۰۵ نفر جمعیت داشته است.
بخش ملارد مشتمل بر دهستان های اختر‌آباد بی بی سکینه، و ملارد با وسعتی حدود ۹۷۲ کیلومتر مربع جمعیتی بالغ بر ۱۴۴۲۱۰ نفر دارا بوده است.
بر همین اساس دهستان ملارد حدود ۱۸۵ کیلومتر مربع دهستان بی بی سکینه حدود ۱۰۳ کیلومتر مربع و دهستان اخترآباد حدود ۶۸۴ کیلومتر مربع وسعت دارد.
مجموع بررسی های انجام شده نشان می دهد تا قبل از دهه ۱۳۴۰ شهرستان شهریار متشکل از مجموعه ای روستایی بوده که اقتصاد اصلی آن را کشاورزی و دامداری تشکیل می داد. این روستاها به واسطه رشد طبیعی و ثبات نسبی جمعیت دارای ساختار قومی و فرهنگی مشخصی بود.

شهریار با گذشته ای دور همواره به خاطر زمینهای مستعد کشاورزی، وجود باغ های سرسبز و تاکستان های پربار و میوه های شیرین و گوارا شهرتی بسیار داشته است و به عنوان یکی از مهمترین تولید کنندگان محصولات زراعی و باغی شهرهای اطراف و به ویژه تهران محسوب می شده است.
اما با بروز تحولات مختلف اقتصادی اجتماعی در دهه های اخیر و پدیده مهاجرت و استقرار صنایع و کارخانجات متعدد در شهرستان و اطراف آن اندک اندک ساختار اجتماعی و اقتصادی منطقه تحت تأثیر قرار گرفت و اقتصاد کشاورزی و دامداری منطقه نیز از این جریان بی تأثیر نماند.
روند شدید مهاجرت به شهرهای تهران و کرج و بالا رفتن قیمت زمین مسکن و اجاره بهای آن در تهران بخشی از جمعیت کم بضاعت تهران و کرج، را به سوی اطراف از جمله شهرستان شهریار روانه نمود.
با شدت گرفتن این مهاجرت در دو دهه گذشته دگرگونی آشکاری در ساختار قومی فرهنگی روستاهای شهرستان به وجود آمده است. مهاجرین که عمدتاً از شهرستان های استان تهران استان های مرکزی، زنجان، همدان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل خراسان، گیلان و مازندران و کردستان می باشند، هر یک با آداب و رسوم و زبان طرز تفکر و هنرهای خاص منطقه ای موجب اختلاط هر چه بیشتر فرهنگی و به

تحلیل رفتن ساختارهای قومی- فرهنگی در روستاهای شهرستان شده است، به گونه ای که غالب روستا های منطقه که تا چند دهه گذشته ساختار روستایی مبتنی بر اقتصاد کشاورزی خود را حفظ کرده بودند نقش خوابگاهی و استراحت گاهی برای مهاجرین ساکن شده و در آنها را یافتند وجود عواملی چون محدودیت استقرار صنایع در تهران، زمین ارزان وقابل، دستیابی برای صنایع و کارخانجات نزدیکی به بازار مصرف انبوه تهران، دسترسی به نیروی کار ارزان و فراوان برای روستائیان در محدوده شهرستان باعث استقرار صنایع کارخانجات و دیگر واحدهای اقتصادی جدید در این شهرستان گردید. این موضوع به نوبه خود باعث جذب بیشتر مهاجرین هجوم بی رویه روستاهای شهرستان، فروش اراضی روستاها توسط مالکین کمبود اراضی کشاورزی و دگرگونی نقش و ساختارهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی روستاها گردید.

ایجاد شهرکهای خوابگاهی و شهرکهای کارمندان دولت در زمین های اطراف یا داخل روستاها نیز عامل دیگری در تحول روابط اجتماعی و فرهنگی و روستاهای منطقه بوده است.
مجموع عوامل مذکور باعث شده است که امروزه روستاهای شهرستان شهریار از نظر جامعه شناسی ویژگی های روستایی خود را از نظر ساختارهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی از دست بدهند و روابط اجتماعی فرهنگی و سنتی مبتنی بر احترام و یکپارچگی اجتماعی با روابط شغلی مبتنی بر درآمد و ثروت تغییر نماید که از تبعات عمده آن عدم یکپارچگی اجتماعی فرهنگی در روستاها می باشد.
اما از این میان دهستان اخترآباد به دلیل فاصله بیشتر از نقاط شهری و وضعیت جغرافیایی و محدودیت های دیگر از نظر توسعه با مشکل روبرو بوده و گسترش زیادی پیدا نکرده است و در دهه های گذشته نیز رشد جمعیت چندانی نداشته است.

روستاهای دهستان اخترآباد از نوع سکونتگاه هایی هستند که به دور از مجموعه شهری قرار گرفته اند و بافت آنها کاملاً روستایی است و کشاورزی اقتصاد پایه این روستاها را تشکیل می دهد. اینگونه روستاها به دلیل ارتباط ضعیف با شهرهای استان و شهرستان دارای بافت و معیشت سنتی بوده و نحوه بهره برداری از اراضی کشاورزی به صورت ابتدایی و سنتی است. از این جهت از لحاظ اقتصادی توان رقابت با اقتصاد شهری و روستاهای شهر زده (روستاهای مهاجر پذیر که اقتصاد آنها شدیداً خدماتی بوده و کشاورزی سهم بسیار ناچیزی در اقتصاد پایه ای این دسته از روستاها دارند) را ندارد و با توجه به بالا بودن ارزش افزوده زمین مسکن در شهرهای استان و شهرستان و روستاهای شهر زده مهاجرفرست هستند و در حال حاضر تعداد زیادی از روستاهای این دهستان خالی از سکنه شده اند.
در عین حال:

۱- تنوع بخشیدن به فعالیت های غیر کشاورزی
۲- تقویت خدمات اداری آموزش و بهداشت
۳- تجهیز و سازمان دهی خدمات روستایی
۴- سمت گیری اقتصادی ملی به نفع کشاورزان و جامعه روستایی
۵- افزایش فعالیت های دامداری صنعتی
۶- و بالاخره هدایت سرمایه گذاری جدید در زمینه کشاورزی و صنعتی می تواند به عنوان خط مشی ها و سیاست های کلی جهت تقویت و تجهیز فضاهای روستایی و توسعه این دهستان ارائه شود. (فرنیاپور/ ۱۳۷۶/ ۱ الی ۵)

دهستان اخترآباد
دهستان اخترآباد (معروف به قطعه چهار شهریار) از توابع بخش ملارد در ۸۰ کیلومتری تهران و ۵۰ کیلومتری غرب شهرستان شهریار قرار دارد و با وسعتی معادل ۶۴۸ کیلومتر مربع از سمت شمال به بخش اشتهارد (شهرستان کرج) از جنوب به بخش زرند (شهرستان ساوه) از شرق به شهریار و دهستان بی بی سکینه و از غرب به خرقان ساوه و بوئین زهرا محدود می باشد. این دهستان به دو منطقه کوهستانی و دشت تقسیم می شود. منطقه کوهستانی آن دز شمال شرق و غرب قرار دارد و کوه های معروف آن کفترلو، جارو (نامش را ظاهراً) از روستای جارو در جنوب بخش اشتهارد شهرستان کرج برگرفته اند) و کردها می باشد.
توپوگرافی منطقه:

بررسی نقشه منحنی های میزان شهرستان شهریار را نشان می دهد که بخش شمال غرب این شهرستان (دهستان اخترآباد) نسبت به بخش های دیگر آن از ارتفاع بیشتری برخوردار است این بخش که قسمت های جنوبی کوههای تارزو و تاوره را شامل می شود دارای ارتفاع کمتر از ۱۵۰۰ متر می باشند.)
ارتفاع اراضی از غرب و شمال غربی به سوی شرق و جنوب شرقی کاسته می شود، به گونه ای که در منتهی الیه قسمت جنوب شرقی ارتفاع اراضی به ۱۰۰۰ متر نزدیک می شود.
جهت عمومی شیب در شهرستان شهریار (همچنین دهستان اخترآباد) از شمال به غرب و از شرق و جنوب شرق و از شمال به جنوب شرق می باشد.
تقسیمات کشوری:

دهستان اخترآباد به مرکزیت روستای اخترآباد و از توابع بخش ملارد شهرستان شهریار با ۶۴۸ کیلومتر مربع وسعت شامل ۶۵ روستا و مزرعه و مکان می باشد که از این تعداد ۳۹ نقطه آن دارای سکنه است اسامی ۶۵ نقطه به شرح ذیل می باشد:
-احمدآباد -اخترآباد -آغلهای الوندی -آغلهای اولیا اوغلی -آغلهای چهاراغلی فجیر-آغلهای کنار فجیر – آغل های وسط فجیر – آق قویی -اکرم آباد کیانپور- الله آباد- امیرآباد کلاهچی- مهدی آباد- جوادیه- چاقوی بالا- چاقوی اخوانی – چهارباغ- حاجی آباد سفلی -حجت آباد- حسین آباد کلاه چی- حسین آباد – حسین آباد هپشلو – وارآباد- دکین- زرین آباد- رضا آباد- زرین ده- شور قویی- شیرین آباد- شیرین قویی- داق قویی- عباس آباد- دولت آباد- عباس آباد گلشاد- علی آباد- قشلاق صفرخان- قشلاق قاجارخانی- قشلاق گمرگان- قلعه قربان خان- قمشلو- قنات نو- گمرگان- گوی بلاغ- محمد آباد- محمدآباد قمشلو- مرتع اسدخان- محمد آباد نائینی- محمود آباد- مزرعه زغلو – مزرعه خانی آباد- مزرعه قنات نو- مقصود آباد- مهدی آباد- نورآباد-مزرعه شیرین قویی- بزح بلاغ- مزرعه قزل قویی- مزرعه بلاغی- ولی آباد- یوسف آباد غناری- صفی آباد

با این که دهستان اختر با یک دوم ساخت شهرستان شهریار را به خود اختصاص داده است و بزرگترین دهستان شهرستان محسوب می شود در هر ۵/۱۷ کیلومتر مربع آن یک نقطه جمعیتی وجود دارد در حالی که در دهستان های مرکزی شهرستان به طور متوسط در هر ۹/۴ کیلومتر مربع یک نقطه جمعیتی و در دهستان های شرقی آن به طور متوسط در هر ۷/۹ کیلومتر یک نقطه جمعیتی وجود دارد.
وضعیت آب های زیر زمین و جریان های طبیعی
هرگاه سخن از وضعیت آب و هوا در شهریار به میان می آید استفاده از رودخانه کرج و انشعابات آن در اذهان تداعی می گردد.
رودخانه کرج منبع تغذیه آب های سطحی و زیر زمینی در گذشته محسوب می شد و از زمان احداث سد امیرکبیر در کرج و انحراف مسیر آب رودخانه مزبور جهت تامین آب شرب جمعیت تهران به تدریح با مشکل کم آبی در سایر نقاط منطقه قویاً احساس می شود

در این خصوص هر چه از شمال به جنوب و از شرق به غرب شهرستان شهریار پیش می رویم از کیفیت و کمیت آب کاسته می شود و یکی از دلایل کاهش کیفیت آب، وجود اراضی حاشیه کویر به لحاظ خصوصیات شیمیایی خاک است که بر املاح موجود در آب می افزاید.
لازم به ذکر است آبهای سطحی و جاری پس از احداث سرد کرج بسیار شدید کاهش یافته است البته تعدادی از روستاهای دهستان بی بی سکینه دارای سهمیه ناچیزی از ذخایر آب سد امیرکبیر می باشد و این سهمیه اختصاص به میزان بارندگی دارد و در مواقعی که میزان بارش کاهش می یابد سهمیه فوق الذکر (حق آب کشاوزان شهریار از روخانه کرج) نیز قطع شده و آبی به سوی شهریار روان نمی شود. در نتیجه موجب شده است که بسیاری از چاه ها، قنوات و چشمه های منطقه خشک گردد.
روخانه:
رودشور «چای» یکی از رودخانه های شهریار است که از دهستان اختر آباد عبور می‌کند. این رود فصلی بوده و در تابستان های خشک و در بقیه فصول سال آب در آن کم و بیش جریان دارد. سرچشمه اصلی این رود از کوه های سلطانیه است که پس از مشروب ساختن دشت های ابهر، قزوین، ساوجبلاغ و اشتهارد از بخش شمالی وارد دهستان اخترآباد می‌گردد.
بر اساس اطلاعات ایستگاه اندازه گیری شور در سال آبی ۱۳۷۳-۱۳۷۲ حجم‌ آب سالیانه رودشور ۳۸ میلیون متر مکعب بوده است آب اصلی این رودخانه از ماندابهایی است که در شمال بلوک زهرا از مازاد آب رودخانه های «فررود» و «ابهرود» تشکیل می شود. در باتلاقهای محمد آباد، قزوین، آبهای شور ارتفاعات اشتهارد بدان می ریزد و در شمال اشتهارد ضمن عبور از توده های نمکی، شوری آب به حد کمال می رسد.
با توجه به به درصد بالای نمک آب این رودخانه (۱۷۰۰ میلی متر برسانتی متر) قابلیت استفاده در فعالیت های کشاورزی را ندارد. در حالی که شوری آب مورد نیاز گیاه باید بین ۴۰۰۰-۲۰۰۰ میلیمتر بر سانتی متر باشد. (رحیمی/ ۱۳۸۰/ ا الی ۸)

آب این رودخانه نهایتاً به دریاچه قم می ریزد.
بدین ترتیب دهستان اخترآباد فاقد آبهای سطحی دائمی می باشد.
موقعیت و حدود ده اخترآباد
اخترآباد روستایی است در مرکز دهستان به همین نام از بخش ملارد شهرستان شهریار. این روستا در جنوب رشته ارتفاعات میانی و بر سر راه ارتباطی غرب و شرق دهستان اخترآباد قرار داشته است و به لحاظ سیاسی و اداری مرکز دهستان مذکور نیز به شمار می رود.
این روستا از شمال به مزرعه شیرین قویی از طرف شرق به روستای اسد آباد و مهدی آباد بوقین و از سمت غرب به ولی آباد و مجتمع کشت و صنعت فدک و از جنوب به اراضی مجتمع کشت و صنعت فدک محدود می شود.

وسعت ده
این روستا یکی از روستاهای بزرگ دهستان اخترآباد محسوب می شود که دارای وسعتی معادل چهل هکتار (۴۰۰۰۰ هزار کیلومتر مربع) می باشد.
کوهها
کوههایی که در این روستا هستند عبارتند از: کوه کفترلو، قوش پخو، کل قره داقه، کوه سیزده بدر، و قرمز کمر که به جز کوه کفترلو از اهمیت چندانی برخوردارند.
ازدامنه ارتفاعات شمالی و جنوبی چشمه هایی به سوی نواحی پست دره اخترآباد روانند در کنار این چشمه ها که غالباً از نامی ترکی برخوردارند به آبهای کوچک و مراتع سرسبزی بر می خوریم مانند قزل قویی (چاه طلایی) قزح بلایی، (چهل چشمه) گوی بلاغ (چشمه آبی) داغ قویی (چاه کوهستانی) آق قویی (چاه سفید) و سقریاتان (خوابگاه گاو).
موقعیت و شکل کوهها شیب دامنه آنها و وضعیت طبیعی دره اخترآباد باعث بروز سیلاب هایی شدید در برخی سال ها و ویرانی تعدادی از روستاها شده است. از این رو طی چند سال اخیر سدی خاکی در غرب روستای ورآماد بر کنار غبار تپه ساخته اند. در اطراف سد بر سطح دره اخترآباد نیز خاکریزهایی برای انتقال سیلاب به داخل مخزن سد به چشم می خورد.
آب و هوا
روستای اخترآباد دارای آب و هوای نیمه خشک با تابستان های گرم و خشک و زمستان های نسبتاً سرد است.
در این روستا پس از ماه اردبیهشت دوره خشک به آرامی آغاز می گردد و در طول ماه های گرم تابستان به اوج خود می رسد و پس از آن با گرایش تابستان به سمت پائیز به تدریج از شدت خشکی کاسته شده و دوره مرطوب سال آغاز می گردد.
بارندگی

بر اساس اطلاعات هواشناسی بیشترین میزان بارندگی در ماه فروردین ۳۵ میلی متر و کمترین میزان در شهریور ماه ۴/۰ میلی متر بوده است.
میزان بارندگی سالیانه حدود ۱۸۰ میلی متر و تعداد روز های همراه بارندگی حدود ۶۰ روز است.
دما
در روستای اخترآباد به واسطه متعدد از جمله نزدیکی به کوه های تاوره، کردها، آق داغ، … دمای هوا از حرارت کمتری در تابستان و برودت بیشتری در زمستان برخوردار است.
بر اساس آمار ایستگاه های هواشناسی کرج و پرندک (نزدیکترین ایستگاه های هواشناسی به محدوده شهریار) متوسط نم حداقل درجه حرارت در مرداد ماه ۳۴ درجه سانتی گراد بوده است. حداکثر مطلق درجه حرارت در مرداد ماه و شهریور ماه ۴۲ درجه سانتی گراد و میانگین دما ۲۴ درجه سانتی گراد می باشد.
رطوبت
بر اساس همین آمار متوسط نم نسبی سالانه ۴۶ درصد و حداقل نم نسبی متوسط ۱۵ درصدد در مردادماه حداکثر نم نسبی ۵۵ درصد در اسفند ماه می باشد.
قنات

روستای اخترآباد دارای دو قنات می باشد که از طریق این دو قنات مزارع کشاورزی آبیاری شده و همین طور تا قبل از برخورداری روستا از امکانات آب لوله کشی از آب قنات برای مصارف خانگی نیز استفاده می کردند در حال حاضر قنات اخترآباد ۲۵۰ هکتار اراضی زیر کشت را آبیاری می‌کند طول این قنات ۳۰۰۰ متر و عمق چاه ۱۰ متر و تعداد میله چاه ۸۰ عدد طول محور تا محل مصرف ۲۰۰۰ متر می باشد.
قنات دیگری که در این روستا می باشد. ۹۰ هکتار اراضی زیر کشت را آبیاری می‌کند و طول قنات ۲۰۰۰ متر عمق چاه ۲۱ متر، تعداد میله چاه ۸۵ عدد طول محور تا محل مصرف ۲۰۰۰ متر می باشد.
جنس خاک
در این روستا گستردگی خاک از جنس رس است و در بعضی از مناطق در حدود یک متر خاک آهکی وجود دارد که این باعث کشت پاره ای از محصولات محدود شود و ساکنین منطقه به سمت فعالیت های دامپروری گرایش پیدا کند.
پوشش گیاهی
گیاهان صحرایی

مصارف علوفه ای گیاهان منطقه مذکور اکثراً سمی و کم ارزش و از ارزش علوفه ای پائین می باشد و قسمت های وسیعی از مراتع و گیاهان غیر خوش خوراک مانند اسپند و سایر گیاهان تیغ دار پوشانده است.
در پوشش گیاهی این مراتع می توان گیاهان قشلاقی، گون، جاور، انواع علفهای شور (مانند امولا، سامولا، سالیکورنیا، خارشتر، و …) و انواع گراس ها، سبد، پوآ، برسوس‌های یک ساله پوتان (خارهای بیابانی) گونه های دیگر مشاهده نمود.
اما گیاهان دیگری مانند گل های وحشی، یونجه بیابانی وجود دارد که از این ها می توان برای خوراک دامها استفاده کرد ولی (یونجه) که علوفه اصلی دام به شمار می رود چون مورد نیاز دامداران می باشد آنرا کشت می کنند و همین طور از کاه و کنسانتره (ذرت، جو، آرد) استفاده می نمایند.
گیاهان خوراکی:

از گیاهان خوراکی صحرایی می توان محصولات زراعی را نام برد که در این روستا کشت می شود آنها عبارتند از‍: غلات گندم و جو.
باغداری که شامل درختان انار، بادام، پسته، زیتون، سنجد، سیب
پوشش جانوری:
جانوران به دو دسته اهلی و وحشی تقسیم می شوند.
جانوران وحشی عبارتند از:

الف- کفتار، گرگ، روباه، تشی، خرگوش، آهو، عنکبوت، ملخ، سوسک، قورباغه، کلاغ
جانوارن اهلی عبارتند از‍:
ب- گوسفند، شتر، گاو، بز، مرغ، خروس، سگ، اسب، اردک، غاز، بوقلمون، الاغ.
(رحیمی/ ۱۳۸۰/۱۴ و ۱۸ و ۲۳)

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.