مقاله در مورد قلعه فلک الافلاک


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد قلعه فلک الافلاک دارای ۳۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد قلعه فلک الافلاک  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد قلعه فلک الافلاک،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد قلعه فلک الافلاک :

قلعه فلک الافلاک

مقدمه
قلعه فلک الافلاک یا دژ شاپور خواست یکی از آثار کم نظیر و با شکوه کشور ما ایران است . این بنای کهن که بر فراز تپه ای باستانی , در کنار چشمه ای پر خروش و در مرکز شهر کنونی خرم آباد قرار گرفته , همچون دیگر آثار تاریخی سرگذشت پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. بسیاری از سیاحان, جهانگردان و حتی حاکمانی که از آن دیدن کرده اند, در یادداشت ها و خاطرات خود ابهت آن را ستوده اند و برخی از آنها نیز مانند مسعود میرزا( ظل السلطان) که د

ر تاریخ به یکی از شاهزاده های بی رحم قاجار شهرت دارد, به سال ۱۳۱۸- ق با ابراز تاسف و نکوهش از حاکمانی که اقدامی به تعمیر ایت بنا ننموده اند, با پرداخت بیست هزار تومان به تعمیر می دهد و می نویسد: (( ; این مطلب را اغراق ندانند اگر قسم توجهی که امروز اهل اروپا در آبادی باتلاق زارها و لجن زارها اروپا می کنند می توانم با اطمینان قسم بخورم که اگر در همین خاک ] , [ فقط لرستان بکنند و سایر ایران ],[ بلکه دخل لرستان دو برابر مصر و صفایش و

قشنگیش هزار برابر سویس می شود. چه آنجاها را مهندسین قابل با مخارج های گزاف به زحمت این قسم قشنگ و زیبا کرده اند. این را دست طبیعت و پنجه قدرت مصفا نموده.))

می گویند: این جا بیش از آن قلعه باشد, نیایشگاه و یا آتشکده ای بوده است و بعد از آن دژ شاپور خواست , سپس اردوگاهی برای اسرای رومی , ‌آنگاه خزانه جواهرات خاندان بدربن حسنویه , قلعه حکومتی اتابکان , والیان و سرانجام سربازخانه , انبار مهمات , محلی امن و مخوف برای نگهداری زندانیان سیاسی و امروز , موزه آثار باستانی – تاریخی و مردم شناسی لرستان.
در گذر این تحولات تاریخی بنای اولیه و پیرامون آن دستخوش تغییرات فراوان شده است , به طوری که از دوازده برج حصار گرداگرد آن , تنها نام (( دوازده برجی )) بر خیابان حاشیه غربی آن باقی مانده و دیگر از دروازه , دیوانخانه , ارگ , سروستان , کاروانسرا , باغ ارم و آسیابهای اطراف ‌آن

خبری نیست ! در همین دو دهه با تلاشی که برای حفظ و مرمت آن شده , اما حریم تاریخی اش بیش از گذشته ها مورد بی مهری قرار گرفته , به گونه ای که برای دیدار و دسترسی آن می بایست از لابلای ساختمانهای بد منظر ساخته شده سالهای اخیر عبور کرد

.
در متون تاریخی نام این بنا به صورتهای مختلفی مانند دژ شاپورخواست ، دژ سیاه ، دز بز ، قلعه خرماباد ، قلعه سفید ، سلاسل ، کاخ اتابکان ، قصر ، قلعه بالا ، کوشک ، قلعه فلک الافلاک ضبط شده و بومیان منطقه آن را به نام دوازده برجی می شناسند . قدیمی ترین نامی که در متون

تاریخی به این قلعه اطلاق شده است دژ شاپور خواست است که تا قرن ششم و هفتم هجری همچنان به همین نام مشهور بوده و پس از آن با ویرانی شهر شاپورخواست و شکل گیری شهر خرم آباد ، قلعه خرماباد خوانده شده است که تا اوایل دوره قاجار همچنان به همین نام از آن یاد کرده اند .

در دوره قاجار با توجه به تعمیرات انجام گرفته در زمان محمد علی میرزا حاکم لرستان در سر یکی از برجهای قلعه که بلندترین برج آن و مسلط بر تمام شهر و بلوک خرم آباد بوده اطاقی ساخته شده است که به آن نام فلک الافلاک داده اند . و همین نام بعدها به کل مجموعه اطلاق شده است . معین السلطنه نیز در سال ۱۳۳۴ هجری به برجی که ارتفاع آن از همه بروجات قلعه بیشتر بوده اشاره کرده که مشهور به فلک الافلاک بوده است ( چاغروند ، همان ، ص ۱۷۶ ) . اما حاج میرزا

عبدالغفار نجم الملک که در سال ۱۲۹۹ هجری قمری که ۳۵ سال پیشتر در سفر خویش به خوزستان از این بنا دیدن کرده در سفرنامه خویش نوشته است که قلعه محکمی معروف به فلک الافلاک ( منسوب به حسن خان والی ) خیلی معتبر و صاحب چند دست عمارت و حمام و غیره و چاه آبی به عمق یکصد ذرع نام می برد (نجم الملک ، ص ۱۶/۱۸ ) . شاید این قدیم ترین اشاره ای است که به نام فلک الافلاک شده است .
در این صورت وجه تسمیه ای که معین السلطنه به آن اشاره می کند نفی می شود . واژه فلک الافلاک به فلک نهم که آسمان همه آسمانها یا بلندترین آنهاست و فلک البروج به فلکی که برجهای دوازده گانه دارد اطلاق می شود ( دهخدا ، لغت نامه ، ذیل « فلک » ) . غضنفری در این رابطه نوشته است : « شاید سبب نامگذاری جدید این دژ باستانی به فلک الافلاک را بتوان یکی توصیفات و تشبیهات بزرگ نمایانه صاحب عالم آرای نادری از قلعه های نظامی زمان از جمله قلعه ای در لرستان و دیگر وجود بارویی خشتی گرداگرد این قلعه دانست که دارای دوازده برجی با کاربرد نجومی بوده است ( مطالعه اجتماعی … ، ص ۴۸)

احتمالاً وجود حصار دوازده برجی در پیرامون قلعه فلک الافلاک و تشابه آن با بروج دوازده گانه فلکی ، همچنین شکوه و عظمت و ارتفاع قلعه در این نامگذاری مؤثر بوده است . نام دوازده برجی برگرفته از حصاری بوده است که با مساحت تقریبی ۱۰ هکتار پیرامون قلعه فلک الافلاک را احاطه می کرده است . در کتاب جغرافیای لرستان دور قلعه را یک خمس فرسخ آورده است ( ص ۲۷ ) .
رشته کوههای موازی زاگرس ، حائل مابین فلات مرکزی و بخشهای جنوبی و غربی ایران قرار گرفته و لرستان در بخش میانی این رشته کوهها در گذر راههای مهم ارتباطی واقع شده و در طول تاریخ همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است .

از دشت سیلاخور و ورود به رشته کوههای زاگرس تا خروج از این رشته کوهها و ورود به دشتهای خوزستان به طول تقریبی ۲۰۰ کیلومتر ، شاید هیچ نقطه ای را همچون دره و جلگه خرم آباد از لحاظ موقعیت جغرافیایی ( بر سر راههای ارتباطی ) ، سرابهای فراوان ، هوای مناسب ، موقعیت ویژه تپه قلعه فلک الافلاک نتوان یافت . دو رشته کوه در دو طرف دره خرم آباد با جهت شمال غرب به جنوب شرق ، آن را چون حصاری احاطه کرده اند ، دو رودخانه در وسط این دره تلاقی نموده به سمت جنوب در جریان است . با این وصف در مرکز این دره ، صخره ای با ارتفاع حدود ۲۰ متر و مساحت تقریبی ۵۳۰۰ مترمربع از سطح زمینهای اطراف در نتیجه فعل و انفعالات زمین شناسی سربرآورده که مشرف بر دره و گذرگاههای ورودی به آن است .
این تپه و صخره به واسطه موقعیت ویژه و واقع شدن در کنار سراب پر آب گلستان بنابر شواهد باستانشناسی ، همواره مورد توجه بشر در طول تاریخ بوده و دژ شاپور خواست نیز محصول توجه پادشاهان ساسانی به این نقطه بوده است که در دوره های اسلامی عهد حسنویه و اتابکان و والیان لرستان در گذر تاریخ به حیات خویش ادامه داده است .

حصار ، برج ، بارو :

یکی از اجزاء و عناصر تشکیل دهنده قلاع قدیمی حصار بوده که بنا به درجه و اهمیت قلعه ها به تناسب کاربری آنها ساخته می شده است . قلعه فلک الافلاک از آن جهت که در طول دوره های مختلف تاریخی همواره به عنوان مقر حکمرانان مورد استفاده بوده ، بنابراین آن را باید در زمره یک دژ ارگ حکومتی به شمار آورد . کما این که این قلعه در دوره های بعد ( قرن هفتم هجری ) در شکل گیری و تکوین شهر قدیم خرماباد نیز نقش اصلی را ایفا نموده است .

یک هیئت روسی به سرپرستی فردی به نام چریکوف در سال ۱۲۶۷ هجری قمری از خرم آباد دیدن کرده است . چریکوف که سرهنگ ستاد بوده اطلاعات نسبتاً دقیقی در باره قلعه و شهر به دست داده است . در واقع قدیمی ترین نقشه موجود در باره حصار شهر و قلعه دوازده برجی نقشه ای است که شخصی به نام پرسکوریاکف واگرا نوویچ به راهنمایی چریکوف تهیه کرده است که نشان می دهد که شهر به وسیله دیوارهایی محصور شده و دارای دو دروازه به نام های گرداب ( بر سر راه کاروانرو کرمانشاه ) و دروازه خوز ( بر سر راه کاروانرو دزفول – خوزستان ) بوده است ( مهریار ، همان ، ص ۶۴ ) . خود چریکوف در مورد نظام دفاعی شهر ، دروازه ها و شکل ظاهر قلعه چنین نوشته است :
« شهر به ساحل راست رودخانه خرم آباد و در پای سفید کوه مستقر گردیده و متشکل از دو بخش است : دیوارهای دفاعی همراه با قلعه ، و شهر توأم با باغها . نظام دفاعی شهر به شکل باروی کثیرالاضلاع نامنتظم است که چهارده برج در گوشه و نمای آن قرار گرفته و خطوط نظام دفاعی از خط ساحلی رودخانه واقع در بخش جنوب شرقی ، پیروی نموده است . رودخانه در این

منطقه فی نفسه نقش یک خندق دفاع طبیعی را ایفا می نماید . بخش جنوب غربی استحکامات رو به شهر دارد . دیوارهای دفاعی دارای سه دروازه به نامهای زیر است : دروازه شهر و مستقیماً به شهر مرتبط می شود ، دروازه پل در شمال دیوارهای دفاعی که آن را به ساحل مقابل رودخانه وصل می نماید و دروازه قلعه در جنوب که در مقابل رودخانه پشت خود قرار دارد و در آن جا باغ های مجللی واقع شده است . » ( همان ص ۶۳ ) . وی طول شمالی جنوبی این دیوار دفاعی را ۳۶۲ متر و عرض شرقی غربی آن را ۳۰۴ متر و مجموعاً مساحت آن را ده هکتار ذکر می کند (

همان ص ۶۳ ) . در کتاب جغرافیای لرستان نیز دور قلعه یک خمس فرسخ ذکر شده است ( همان ص ۲۷ ) .
چریکف شهر را به دو قسمت قلعه با دژ و شهر و باغات تقسیم می کند و قلعه خرم آباد را به شکل چند ضلعی نامنظم با ۱۴ برج که در نمای دیوارهای ضخیم قلعه و در گوشه های آن ساخته شده و برای دفاع در مقابل حملات غیرمنتظره طوایف دشمن مساعد می باشد توصیف می کند ( مهریار ، همان ، ص ۶۴ ) . وی راه دسترسی به داخل قلعه ۸ برجی و خرابه های قصر قدیمی ، زندان و بناهای دیگر را عبور از سه دیوار ذکر می کند و در این رابطه نوشته است : « قلعه قدیم که به شکل پنج ضلعی نامنظم ساخته شده دارای ۸ برج است در اینجا خرابه های قصر قدیمی ، زندان و بناهای دیگر وجود دارند و دسترسی به داخل آنها از راه عبور از سه دیوار میسر است . » ( همان ، ص ۶۴ ) .
ادموندز در ۱۹۱۷میلادی به باروی دژ که مقر حاکم در داخل آن قرار دارد و دژ را احاطه کرده اشاره می نماید ( یادداشتهای سفر ، ص ۱۷۱ ) . دوبد به نقل از سرگرد راولینسون می نویسد : « دور تا دور قلعه را دو ردیف دیوار کشیده اند .» (سفرنامه لرستان … ، ص ۱۷۴ تا ۲۰۱) . میرزا رحیم چاغروند ( معین السلطنه ) در ۱۳۳۴ هجری در مورد حصار ۱۲ برجی و دروازه های آن نوشته است : « حصار بزرگی در اطراف محوطه قلعه بالا و عمارات مزبور کشیده ، هر صد قدمی یک برج دارد .

چهار ذرع عرض و هشت ذرع ارتفاع حصار مزبور است . دو دروازه داشته یکی به طرف جنوب ، یکی به طرف شمـال . دروازه ای که طرف جنوب است در چند سال قبل به واسطه طغیان آب خراب شد ، تقریباً دویست ذرع حصار و محل دروازه را آب برده ولی دروازه رو به شمال باقی است و اکثر عمارات و حصار مخروبه اند . تعمیرات کلی لازم دارند ، دوره حصار تقریباً یک هزار و پانصد ذرع است .» ( جغرافیای تاریخی ، ص ۱۷۴ تا ۲۰۱ ) . وی همچنین قلعه را در قسمت شرقی شهر ذکر نموده که دو طرف حصار قلعه متصل به شهر و طرف دیگر آن متصل به رودخانه بوده است ( همان ، ص ۱۷۶ ) .

در تصویری قدیمی از قسمت شمال غربی قلعه دروازه پل قابل مشاهده است ، این دروازه که دارای هشتی ورودی است ، احتمالاً دارای پوشش گنبدی بوده که تخریب گردیده و مصالح آن از آجر بوده است . ورودی و خروجی این هشتی با هم متقارن بوده و دارای طاق جناقی با دو طاقنما در طرفین آن بوده است . در پایین دیواره حصار در بدنه آن یک ردیف حجره کوچک به چشم می خورد که احتمالاً آخور اسبها و استرها بوده است . در گوشه شمال شرقی حصار ، یکی از برجهای قلعه

به فاصله حدود ۱۰۰ متری از دروازه پل وجود داشته است . در تصویر مذکور پل گپ بر روی رودخانه خرم آباد خودنمایی می کند ، در ذیل تصویر نگارش شده است : « دورنمای پل خرم آباد و باغات سمت پل و قسمتی از عمارت حکومتی ، طول پل پانصد قدم ، عرضش هشت قدم ، ارتفاعش ده ذرع ، این پل از بناهای حسن خان والی جد مرحوم حسین قلی خان والی پشت کوه است . » در منتهی الیه پل دو ستون کوچک در دو سوی پل به چشم می خورد که در برخی از پلهای دوره صفوی این شیوه معمول بوده است .

تصاویر دوره قاجاریه ( عکاسخانه دارالخلافه ) گفته های فوق الذکر را تأیید می نماید . ارتفاع این حصار حدود ۸ متر یا به قول آقای چاغروند ۸ ذرع برآورد می شود و بر بالای آن کنگره هایی وجود داشته که از تکرار نیمدایره هایی در کنار هم تشکیل می شده است و در زیر آنها دریچه هایی وجود داشته که احتمالاً جان پناه نگهبانان و مدافعان قلعه بوده است . ویژگی قابل توجه این حصار و برجهای آن به کار بردن فن « وامال » در ساخت آن بوده است به عبارت دیگر در نمای خارجی ، حصار و برجها با شیب متناسبی به طرف داخل از پایین به بالا با پس نشستی تدریجی ساخته شده است که این وضعیت در بنای قلعه ۸ برجی کنونی نیز مشاهده می شود ، این عامل در

ایستایی و دوام بیشتر بنا مؤثر بوده است . هنری راولینسون ( در فاصله سالهای ۱۲۴۹ – ۱۲۵۵ هـ ـ ق ) در بازدید از حصـــاری که دور تا دور قلعه را احاطه نموده است از دیواری دو لایه نام برده و در مورد آن نوشته است : « این قلعه خرم آباد است که در قسمت پایین دور تا دور آن دیوار دو لایه ای کشیده و قصری بر بالای آن ساخته شده از استحکامات نیرومندی برخوردار است . » ( گذر از ذهاب ، ص ۱۳۸ ) . از دیگر ویژگی حصار قلعه با توجه به ( تصاویر قدیمی ) قطر دیوارهای آن بوده

است که از پایین بسیار قطور و در قسمتهای فوقانی به تدریج از ضخامت آن کاسته شده است . در پشت کنگره های حصار ، غلام گردشی جهت نگهبانان قلعه وجود داشته است .
در متون تاریخی به مصالح برجهای دوازده گانه و حصار اشاره چندانی نشده است ، قسمت پایینی یکی از برجهای حصار واقع در قسمت جنوبی قلعه و در کنار رودخانه که به برج آبی معروف بوده است از سنگ ساخته شده است و در جای دیگری می خوانیم که حصار قلعه را بعد از مرمت و بازسازی کاهگل نموده اند . یا این که یکی از برجهای قلعه به برج سنگی معروف بوده است . بقایای باقیمانده دو برج از بروج مذکور در قسمت شمال غربی و غرب قلعه نشان می دهد که

ساختار آنها از آجرهای ۵×۲۵×۲۵ سنگ لاشه ، قلوه ، خشت خام و گل تشکیل شده است که بخشی از تنوع مصالح آن مربوط به تعمیرات دوره های مختلف آن است . بنابر تصاویر دوره قاجاریه در وسط دیوارها از یک رج آجر به صورت افقی استفاده شده که از خوردگی دیوارهای خشتی و کاهگلی جلوگیری می کرده است .

برج دیده بانی :
علاوه بر ۱۲ برج حصار و هشت برج قلعه به منظور اشراف بر کلیه تحرکاتی که ممکن بوده از سوی دشمن صورت بگیرد ، در منتهی الیه قسمت جنوب شرقی سفید کوه در بالای کوهی که دامنه آن معروف به گل اسپیه است برج دیده بانی وجود داشته که بررسیهای سطحی آن آثار دوره اشکانی را مشخص می کند و در پایین دست آن برجی معروف به سنگر بختیاری وجود داشته که مربوط به دوره های متأخر بوده است . بارون دوبد به این برج اشاره کرده و نوشته است : « در نوک یافته کوه که پیشانی خود را به روی خرم آباد کشیده برجی هست که به شهر در دامنه خود اشراف دارد و دو توپ برنجی در آن مستقر است . » ( دوبد ، همان ، ص ۴۰۴ ) .
عمارتهای حکومتی :
به استناد تصاویر قدیمی در داخل محوطه قلعه ، در پشت دروازه پل ، عمارتهایی وجود داشته که نمای آنها معماری دوره قاجاریه را نشان می دهد . عمارت دیوانخانه به صورت شرقی غربی در روبروی دروازه پل به فاصله حدود ۵۰ متری آن واقع بوده است و در تصویر دیگری دریاچه ای در جلو این عمارت دیده می شود و یک ردیف بنا به صورت شمالی جنوبی در غرب دریاچه واقع بوده است ، در سمت شرقی دریاچه باغ سروستان وجود داشته است . در این جا حصاری آجری به ارتفاع ۴ ، ۵ متر به موازات حصار قلعه ، باغ مذکور را احاطه کرده بوده است . با توجه به متون تاریخی ، مصالح عمارتهای داخل حصار، عموماً از آجر بوده که در زمان مظفرالملک از مصالح آن برای ساخت کاروانسرای محسن آباد و ساختمانهای مأموران دولتی استفاده شده است ( ادموندز ، همان ، ص ۱۱۸ ) .

یک جهانگرد انگلیسی به نام جرج ناتیل کرزن ( ۱۳۰۷ قمری ) که بعداً سیاستمدار شد و نقش مهمی در روابط انگلیس و ایران ایفا کرد ، از لرستان دیدن کرده و در سفرنامه خود در خصوص عمارتهای حکومتی نوشته است : « … خرم آباد فعلاً حاکم نشین لرستان است . این امتیاز به واسطه وضع مرکزی شهر و مزایای طبیعی آن که از قرون وسطی مانده است . تخته سنگ منفردی در دهانه گردنه ای سر به فلک کشیده و آن بر جلگه حاصلخیزی مشرف است … در این محل سروران مختار آن به آداب و تجمل شاهانه قرون وسطی می زیسته اند ، آب این کاخ به

وسیله نقب عمیقی که تا چشمه عالی پایین آن کنده بودند تأمین می گردیده است .
در داخل برج قدیم ، محمد علی میرزا فرزند ارشد فتحعلی شاه که حاکم لرستان بود برای خود قصری ساخت که فعلاً به حال ویرانی است . حاکم کنونی در عمارتی که در پایین همین صخره است اقامت دارد . » ( قاسمی ، همان ، ص ۱۰۷ ) .
ادموندز هم که در اواخر تابستان سال ۱۳۳۶ ق (۷ سپتامبر ۱۹۱۷ ) از این منطقه دیدن کرده

متوجه ویرانی قلعه شده و نوشته است : « کاخ و آنچه مربوط به آن است به صورت تأسف آوری رو به زوال است . سر طویله ، سربازخانه و توپخانه آن ویران شده است . حیاط کاخ که یک استخر مربع شکل در ان قرار دارد به آن خرابی نیست ولی وضع خوبی هم ندارد … یک ردیف اطاق که در

شرق حیاط قرار دارند قبلاً دیوانخانه بوده است یعنی جایی که حکمران می نشست .» ( یادداشت های سفر ، ص ۱۱۸ ) . او تأکید کرده است که دژ ، که مقر حاکم است ، در عین حال دارای یک باروی دفاعی است ( همان جا ) . وی گویا نخستین اروپایی است که پا به قلعه گذاشته و همه جای آن را خوب دیده است زیرا که تصویر جامعی از عمارت های حکومتی در داخل حصار دوازده برجی به دست داده و پس از وصف کلی کاخ نوشته است : « تمام استخر از نی خودرو پوشیده شده و آب آن از چشمه ای که بیرون است تأمین می شود . سابقاً فشار آن به اندازه ای بود که آب از فواره ای که در وسط استخر قرار دارد تا ارتفاع قابل ملاحظه ای فوران می کرد ، ولی اکنون آبراهه خراب شده و آب از یک شترگلوی سفالی که یک یا دو اینچ از سطح استخر بالاتر است به داخل آن جریان می یابد . یک ردیف اطاق که در شرق حیاط قرار دارند قبلاً دیوانخانه بوده است یعنی جایی که حکمران می نشست و به دعاوی مردم رسیدگی می کرد ( و البته رشوه هم درکار بود ! ) و ورود به آن برای عموم آزاد بود . از زیر دیوانخانه آب از روی یک تخته سنگ به داخل یکی از اطاق ها که به آن حوضخانه می گویند جریان دارد و در سطح پایین تر از حوضخانه باغ گلستان قرار دارد که درهای حوضخانه به طرف آن باز می شود . آبی که در آن جریان دارد بعد از تشکیـل یک آبشار کوچک وارد باغ گلستان می شود و به استخری که وسط باغ قرار دارد می ریزد . در کنار

استخـر درختان سرو و بید مجنون به ردیف کاشته شده است و به جای بوته های گل سرخ سابق اکنون پیــاز و کدو حلوایی کشت می شود و روی هم رفته تصویری است از یک شکوه از دست رفته . در قسمت جنوبی باغ ، حیاط کوچکی است با باغچه و حوض که متصل به اندرون است . در مغرب ، سرای خواجه باشی ها قرار دارد و در طرف دیگر حمام زنانه . در انتهای باغ و پشت به رودخانه خانه کوچکی توسط امین الدوله ساخته شده که در سال ۱۹۱۵ به وسیله ژاندارمری بازسازی شده است و همان جاست که من اقامت نموده ام . » ( همان جا ) .

بنابر گزارش چریکوف تمامی اضلاع آن ( قلعه ) و حتی بخش جنوبی در محاصره خرابه های شهر باستانی قرار داشته است و قید نموده است که در دامنه های صخره خرابه های شهر سابق دیده می شود ( مهریار ، ص ۶۴ –۲۱۱ ) . و این خرابه ها احتمالاً متعلق به عمارتهای قدیمی تری بوده است که در داخل ارگ وجودداشته اند .

عمارت گلستان :
به دستور شاهزاده محمد علی میرزا قاجار در محدوده حصار دوازده برجی ساخت و سازهایی صورت گرفته است که معین السلطنه از آنها تحت عنوان عمارات اندرونی و بیرونی ، خلوتهای متعدد و حمام و مسجد و توپخانه و اصطبل و عمارت بزرگ و باغ و دریاچه معروف به گلستان نام می برد که در کنار آن دیوانخانه قرار داشته است ( چاغروند ، همان ، ص ۱۷۶-۱۷۷ ) . معین السلطنه در توصیف سراب گلستان نوشته است : « سرابی از زیر قلعه مزبور جاری است سرد و زلال که در فصل تابستان محتاج به یخ نیست ، ده سنگ آب دارد و حالیه هم یازده حجر طاحونه از آب مزبور دایر است ، از آسیابها که رد شد به رودخانه داخل می شود . » ( همان ، ص ۱۷۶ – ۱۷۷ ) .
در ذیل تصویری که در سال ۱۳۱۸ هجری قمری از قلعه فلک الافلاک گرفته شده مقدار خروجی آب از زیر قلعه را دوازده سنگ ذکر کرده اند که وارد عمارت سروستان می شود و در آن تصویر و تصاویر دیگری از آرشیو مذکور باغی از سرو خود نمایی می کند .
در حاشیه این تصویر نوشته شده : « عکس خیابان و آب نمای باغ گلستانه است با عکس عمارت جدیدالبنایی دو رویه ، یک رو به سمت دیوانخانه است و یک رو به این باغ و این خیابان و زیر این عمارت حوض خانه ای است که آن هم بسیار بد وضع و مخروبه بود و به این شکل ساخته شد و

این عمارت سه ربع در عمات مخروبه در یک ربع زاویه ای است و این عمارت به همان حالت سابقه خود باقی است که در دو طبقه . » این تصویر با توضیحات ارزشمند خود وضعیت قلعه در آن روزگار را به خوبی نشان می دهد ، در این عکس خیابانی دیده می شود که در وسط آن آب نمای مطولی وجود دارد که در انتهای آن به عمارت دو طبقه ای منتهی می شود که در مقابل عمارت دیوانی

واقع بوده است . معماری این عمارت قابل مقایسه با شیوه معماری دوره قاجاریه است . دو طرف آب نما با دو ردیف از سنگهای پاکتراش احاطه شده است عرض هر معبر این خیابان در طرفین آب نما حدوداً ۸ متر است و در دو طرف خیابان مذکور دو درخت بید مجنون به صورت متقارن وجود دارد و در پشت سر آنها ردیفی از درختان سرو دیده می شود .
سردابها و اسیابها:
در متون تاریخی و سفرنامه ها اشاراتی به آسیابهای داخل قلعه ( حصار ۱۲ برجی ) شده است . در جغرافیای لرستان ( حوالی سال ۱۳۰۰ هجری ) در ذکر چشمه ها و سرابهای معتبری که در میان قلعه و مابین عمارت مشهور به گلستان است میزان آب آنها را ده سنگ ذکر می کند که در آن موقع هفت آسیاب از آنها در گردش بوده است ( چاغروند ، همان ، ص ۱۷۶ ) . معین السلطنه

ضمن اشاره به سردی و زلالی آب سرابهای قلعه و ذکر این نکته که سرابی که از زیر قلعه جاری می شود ده سنگ آب دارد ولی تعداد آسیابهایی را که از آب مزبور دایر است یازده حجر طاحونه ( همانجا ) ذکر می کند که البته گفتار مذکور با هم متناقص می باشد ، چون مقیاس سنجش آب ، سنگ آسیاب بوده است .

عمارت دیوانخانه . این عمارت همچنان که در متون تاریخی و سفرنامه ها بدان اشاره شده از نظر شیوه ساخت ، بنایی ساده در یک طبقه از آجر بوده است که از لحاظ پلان و نما به صورت متقارن ساخته شده است . معماری بنا ، نمای بناهای دوره قاجار را نشان می دهد ، محوطه ای در جلو بنا در نتیجه دو بازوی شرقی و غربی بنا ایجاد شده است که به وسیله نرده و جرزهای گرد آجری ( ستون ) محصور شده است . این عمارت بر دریاچه یاد شده مشرف بوده است . تصویر دیگری متعلق به همان مجموعه ، نمایی از باغ گلستان را نشان می دهد که درختان سرو و مجنون در دو طرف آب نمای آن قرار داشته و عمارت جدیدالبنایی در انتهای آن دیده می شود ، منظره باغ و دیوانخانه به خودی خود باغ شازده کرمان را در ذهن متبادر می سازد .

یادداشتهای ارزشمندی در حاشیه و ذیل این تصاویر نگارش شده است . در حاشیه یکی از تصاویرکه عمارت دیوانخانه همراه با انعکاس زیبای نقش آن در داخل دریاچه را نشـــان می دهـــد نوشته شده است : « عکس یک سمت رو به قبله عمارت جدید دیوانخانه خرم آباد است در عکس … در میان آب دریاچه دیوانخانه افتاده است و کنگره هایی که در سمت یسار ( چپ ) بالای عمارت پیدا است کنگره های دیوار قلعه پایین است که تازه ساخته می شود و می رود متصل می شود به برج آبی که در بالای آن کلاههای فرنگی مانندی تازه بنا و تمام شده و جای با روح و صفایی شده است . » بارون دوبد عرض و طول دریاچه ( مخزن بزرگ آبی ) را شصت یارد در چهل یارد ذکر می کند که از چشمه آب می گیرد ( همان ص ۴۰۳ ) .

تخریب عمارتهای قلعه :
در زمان حکومت ظل السلطان که مظفرالملک نیابت حکومت لرستان را بر عهده داشته است ، عمارات قلعه را خراب نموده ، آجر و مصالح آن را به قطعه زمینی معروف به علی آباد منتقل کرده و در آنجا کاروانسرایی را بنا نهاده است ( چاغروند ، همان جا ) . به قول چاغروند : « حالیه از عمارات قلعه مزبور که مشهور به قلعه بالا می باشد غیر از بروجات او آثاری نمانده . » ( همان جا ) . در واقع حکمرانان محل در ویرانی تدریجی قلعه نقش عمده داشته اند . چنان که ادموندز در

یادداشتهای سفر خویش نوشته است : « مظفرالملک برای تهیه آجر ساختمـــان کاروانسرای محسن آباد ( که مأخوذ از نام اوست ) که در آن طرف رودخانه رو به روی پل قرار دارد آسیبهای زیادی به عمارتهای قلعه وارد آورده است . » ( ادموندز ، همان ، ۱۱۸ ) .

راه دسترسی به قلعه هشت برجی :
راه قدیمی دسترسی به قلعه از سمت جنوبی قلعه بوده است ، هم اکنون بقایای این راه در دامنه صخره به عرض ۲۰/۵ تا ۶ متر وجود دارد . در این بخش صخره را بریده و تسطیح نموده اند . در کتاب جغرافیای تاریخی لرستان نویسنده ناشناس احتمالاً متعلق به دوره ناصرالدین شاه قاجار در خصوص این راه آمده است : « اصل قلعه در بالای تپه واقع شده به قدر شصت ذرع ارتفاع دارد و سه طرف آن کوه و کمر است راهی ندارد مگر از طرف دیگر که خاک است . قلعه را که در بالای تپه ساخته اند و حصار آن را بالا برده اند ، بیراه شده است . راه قلعه از جانب جنوبی تپه است و کمر ( صخره ) را بریده از سنگ و گچ فرش کرده اند . » ( جغرافیای لرستان ، ص ۲۷ و ۲۸ ) . در حال حاضر درصد شیب راه مذکور و نحوه و چگونگی سنگ فرش آن به علت واقع بودن در زیر زباله های ساختمانی که از قلعه بیرون ریخته شده است ، نامشخص است ، اما آثار این راه به طول تقریبی ۴۰ متر در دامنه تپه که دارای شیب ملایمی می باشد کاملاً مشخص است ، در بخشی از راه صخره را بریده و راه ایجاد نموده اند .
توصیف قلعه هشت برجی :
توصیفات مورخین و سیاحان از قلعه فلک الافلاک به عنوان دژ ، دز ، قلعه سفید ، سلاسل ، کاخ ، قصر ، کوشک علاوه بر عملکرد بنا از ساختار فیزیکی بنا نیز حکایت داشته است . تشبیه قلعه فلک الافلاک به قلعه کشکولی در متون عصر قاجاری ، برداشتی است که از شکل حجمی و هندسی این بنا به عمل آمده است . غضنفری آورده است که : « شواهدی حاکی است که شالوده بنای جدید فلک الافلاک با شکل عجیب هندسی در زمان شجاع الدین خورشید سرسلسله اتابکان لرستان وسیله مولانا محمد دینوری استاد ریاضیات و با همکاری احمد بن شیخ نیشابوری ، طراحی و پی ریزی شده است . » ( مطالعه اجتماعی ، ص ۴۹ ) .

قلعه فلک الافلاک بر روی صخره ای سنگی به ارتفاع حداکثر ۴۰ متر به مساحت ۵۳۰۰ مترمربع در وسط دره خرم آباد واقع شده است . این قلعه که به صورت پنج ضلعی نامنظم و دارای هشت برج در ابعاد مختلف می باشد ، در بلندترین قسمت آن تا روی صخره ۵/۲۲ و تا سطح زمین حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد . برجهای قلعه در قسمت پایین ( ازاره ) به ارتفاع ۵/۵ متر از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده و در قسمتهای فوقانی از آجر ساخته شده اند . قابل ذکر است که در بخش شرقی قلعه بخشی از نمای آجری دیوار تخریب شده بود که در پس آن دیواری از خشت خام ( به ابعاد

۲۵×۲۵ ) مشاهده گردید . برجها و باروها . برجها ، باروها و کنگره های قلعه هم از لحاظ مصالح و هم شیوه معماری تغییرات بسیار را به خود دیده به طوری که تصاویر دوران قاجار با وضعیت فعلی آن قابل مقایسه نیست . تنها برجی که دستخوش تغییرات زیادی نشده است برجی است که دارای تزیینات آجری است . ازاره دیوارها و برجهای قلعه از سنگ لاشه ساخته شده و به استناد تصاویر قدیمی ، دیواری با طرح تکراری طاقنما به شیوه معماری دوره صفوی در دامنه قلعه وجود داشته است که احتمالاً یکی از دیوارهای چندگانه حصار قلعه بوده است و اطاقی چند ضلعی بر بالای برجی در شمال شرقی قلعه به چشم می خورد که مشرف بر قسمت شرقی و جنوبی بوده و شاید همان برج یاد شده در جغرافیای لرستان باشد که به فلک الافلاک معروف بوده است .
عرض دیوار باروی قلعه و برجهای آن از پایین قطورتر است و در قسمتهای فوقانی به تدریج از عرض آنها کاسته می شود به طوری که در قسمت پشت بام این عرض به ۶۵ سانتیمتر می رسد . برای ساختن برج و بارو از روش وامال استفاده شده است به عبارت دیگر در ساخت باروی قلعه به تدریج از پایین به بالا با پس نشستگی همراه بوده است که در ایستایی و مقاومت آنها بسیار مؤثر بوده است . باروی قلعه دارای یک ردیف کنگره آجری است که طرح آن با تصاویر دوره قاجار تا حدودی متفاوت است به بیان دیگر کنگره های فعلی متشکل از جرزهای منفردی است که قسمت فوقانی آنها منحنی می باشد در حالی که کنگره های قدیمی از نیمدایره های تکراری در کنار هم تشکیل شده بود .

ورودی قلعه :
با دو ستون نمای برجسته آجری و طاقنما در قسمت شمال غربی بنا واقع شده و نمای آن ورودیهای دوره قاجاریه را تداعی می کند . بعد از دروازه ورودی ، هشتی و سپس راهرویی است که با گردش به سمت چپ به صحن حیاط اول راه دارد . در دو طرف هشتی ورودی فضاهایی وجود دارد که احتمال می رود جایگاه نگهبانان و اطاق کوچکی در پس جایگاه سمت راست قرار دارد که اطاق نگهبانان بوده است . همچنین در سمت راست راهرو ، فضایی که حدوداً ۷۰ سانتیمتر کف آن پایین تر از کف راهرو است وجود دارد که کاربری آن نامشخص است . بخش ورودی قلعه متشکل از

هشتی ، اطاقهای نگهبانی و دالان ورودی همراه با برج شماره یک ( در سمت راست ورودی ) تنها قسمت قلعه است که در دو طبقه ساخته شده است . طبقه دوم متشکل از چند اطاق با جهت غربی شرقی است که به راه ورودی قلعه از بیرون نیز مشرف بوده است .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.