مقاله در مورد سبکهای معماری
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله در مورد سبکهای معماری دارای ۶۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد سبکهای معماری کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد سبکهای معماری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد سبکهای معماری :
سبکهای معماری
هدف از این موضوع درک مفهوم مدرنیسم ،علل پیدایش و پاره ای از خصوصیات آن است .در این مقاله ابتدا به مفهوم مدرنیته و مدرنیسم وتفاوت آنها اشاره خواهد شد و سپس با ذکر یک نمونه شهر معاصر به جمعبندی نظرات و مباحثی چون :رابطه جامعه مدنی و آیین شهروندی،خصوصیات مدرنیزاسیون شهری و ثمرات ورود مدرنیته در شهرسازی ایران اشاره خواهد شد .
مقدمه :
واژه مدرنیسم به معنای نو گرایی و نو سازی است و مدرنیزاسیون عملی که منتج از مدرنیسم و مبتنی بر مدرنیته و افکار مدرن است .پیدایش مدرنیته با پیدایش جوامع مدرن (کشورهای اروپای غربی) هم زمان بوده است ولی در اینکه آغاز مدرنیته چه زمانی است میان محققان توافق نیست ولی عمدتاً از سال ۱۸۹۰ تا۱۹۳۰ مد نظر است.۱ آغاز عصر مدرن رویدادی بود که در آن مجموعه اندیشهها قوام یافته بودند تا جنبشهای جدیدی را که تجسم بخش روح جامعه صنعتی بودند شکل دهند، مصالح و روش های نوین ساخت وساز به معماران و مهندسین این توان را داده بود تا شیوههای ساخت و ساز را کشف کنند.۲
با ظهور عصر صنعت و گسترش صنایع تولید انبوه بسیاری از مردم به سرعت از شیوه زندگی قرون وسطی به شیوه زندگی مدرن گرویدند. ۳
آغاز عصر مدرن با پیدایش خردگرایی، روشنفکری، علم مداری و دین پیرایی همراه بود.۴
انگیزه اصلی مدرنیسم کم کردن توان سرمایهداری صنعتی که به عنوان واسطه بین سرمایهدارانی عمل کرده بود که شهرها را توسعه داده بودند. شهرهایی که بدون کیفیت مطلوب فقط برای تولید ساخته شده بودند.۵ هدف اصلی مدرنیسم حذف تدریجی ساختار اجتماعی منفرد و جایگزین کردن با یک بنیان واحد و جامع بود. مدرنیسم نوعی پیوستگی با اهداف اجتماعی دارد.۶
نیاز به پروژههای مسکن عمومی در اروپا و روسیه ، سبب تبلور دیدگاههای نوین در بین معماران و شهرسازان گردید. ۷و پیدایش شهرسازی معاصر ممکن نبود مگر بعد از تغییرات مهم فنی ، اقتصادی و اجتماعی که به انقلاب صنعتی شهرت دارد و طی نیمه دوم قرن ۱۸ در غرب اروپا به وقوع پیوست. ۸
نبوغ جامعه مدرن مرهون اندیشه ای بود که مفروضات جامعه جدید صنعتی را بر اساس متغیر های موجود در جامعه آن زمان ،سازماندهی و تبیین می نمود.۹
معماری کلاسیک
• معماری گوتیک
• معماری باروک
• معماری روکوکو
• معماری ایرانی
• معماری جهان اسلام
• معماری چینی
• معماری هندی
• مکتب باوهاوس
• مکتب شیکاگو
• نو گرایی (مدرنیسم)
• نو مدرن (نیو مدرنیزم)
• پسانوگرایی (پُستمدرنیسم)
• تندیس گرایی
• ساختارشکنی (واسازی)
• معماری پرش کیهانی ( غیر خطی )
۱- طرح موضوع
۱-۱- تعریف:
درباره مدرنیته و مدرنیسم نظر واحدی وجود ندارد۱۰ولی مدرنیسم در معانی زیر بکار می رود:
• گرایش فرهنگی که از دل مدرنیته بر آمده۱۱
• بر تجربه فرهنگی دلالت دارد که ماهیت آن روشن و شفاف نیست. این امر از ابهام مدرنیته سر چشمه میگیرد.۱۲
• روش نوین زندگی عصر جدید۱۳
• جنبشی عظیم که از دل حرکت های اصلاح طلبانه و در واکنش به شهرهای صنعتی قرن۱۹بود.۱۴
• کلیه حرکت ها و سبکها در ادبیات ، هنر ومعماری ۱۵
• عکس العملی فرهنگی به فرآیند مدرنیزاسیونی بود که با رشد سرمایه داری در سده های ۱۹و۲۰ همراه میشد.۱۶۱-۲- تفاوت مدرنیته و مدرنیسم
۱-۲-۱- مدرنیته وضعیت و حالتی که در تاریخ اتفاق افتاده و نوعی نگرش به هستی و زندگی است. ولی مدرنیسم ایدئولوژی و بنا به رویکردی فهم مدرنیته از خود است . ۱۷
۱-۲-۲- مدرنیته به سه حوزه (علم ، سیاست، هنر) ولی مدرنیسم به دو حوزه (هنر و فرهنگ) مربوط است.۱۸
۲- اهداف تحقیق
هدف از ارائه این بحث این است که برنامه ریزان از نیروها و نظریاتی که شهرها را شکل میدهد, آگاه باشند در این صورت میزان درک و فهم ما از طبیعت برنامهریزی شهری بالاتر می رود. ۱۹
آشنایی با فلسفه وجودی مدرنیته و نگاه از بالا بر این چرخه پر تلاطم و ویران کننده و نگاه از این منظر بر امور شهرسازی معاصر می تواند ما را به تعادل و حضوری آگاهانه در زمان و مکان رساند و
طرح ها و برنامه های موجود را به طرح هایی آگاهانه و منعطف بدل کند و شهر و نوشهر ها را به مثابه یک امر در فرایندی تحلیلی مورد توجه قرار دهد . در این صورت ذهنیت شهر یا نوشهر ها با ذهنیت برنامه ریزان و ذهنیت ساکنین نزدیک می شود و فضاهای شهری و نوشهر ها معنای خقیقی خود را بدست می آورد .۲۰
۳- سوالات تحقیق
۳-۱- مدرنیسم چیست؟
۳-۲- خصوصیات مدرنیزاسیون شهری چیست؟
۳-۳- بحران ناشی از مدرنیزاسیون شهری چیست؟
۳-۴- ثمرات ورود مدرنیته به شهرسازی ایران کدامست؟
۴- مروری بر ادبیات
۴-۱- شهر درخشان(شهر شعاعی)
ازمیان چهرههای شهر سازی معاصر لوکوربوزیه بیش از همه مورد تقلید و تحسین قرارگرفته. ۲۱
طرح شهر درخشان که در کنگره C.I.A.M ارائه گردید ثمره تحقیقات قبلی او بود. این طرح دارای عنصر یک شهر خطی نیز بود.
در این طرح اماکن مناسبی جهت صنایع سبک و سنگین و هم چنین فضاهایی برای انبارها به موازات مناطق مسکونی امتداد یافته بوند. ۲۲
لوکوربوزیه با ارائه این طرح که آن را توسعه ارگانیک و با قاعده می نامید به نحوه توسعه سنتی که به صورت دوایر متحده المرکز دور مرکز قدیمی شهر رشد میکردند به مخالفت برخاست.این نقشه که به صورت کاملاً قرینه طراحی شده بود ،صرفاً به عنوان نموداری مطرح شد که قابلیت تطبیق با
موقعیت های واقعی را دارا بود . او یک شهر سبز با بناهای مرتفع طراحی کرد. ساختمان ها بر روی ستون قرارمیگرفت و این امکان را فراهم میکردند تا تمامی سطح زمین جهت عبور و مرور پیاده ها در نظر گرفته شود. شبکه جادهها و پارکینگ ها در ارتفاع ۵ متری سطح زمین قرار داده شده بود . بلوک های آپارتمانی در تناسب با محور تابش خورشید در اطراف حیاط های باز و وسیع قرار می گرفتند .۲۳
مرکز اداری در شمال و اندکی پائینتر از آن ایستگاه قطار و فرودگاه و سپس مناطق مناسب جهت هتلها و مسافرخانهها(B ) خانهها (A) صنایع سبک (C) کارخانهها(D) و صنایع سنگین (E) در نظر گرفته شدهاند. فضای مناسب جهت خدمات مختلف در طول جادهای که به مراکز اداری میرسد و عمود بر مجموع ردیفهای نامبرده شکل گرفته است به طور قائم(در ساختمانها مرتفع) توزیع شده اند. (عکس شماره ۳)
ساختمانهای اداری ۲۲۰ متر و خانههای بانقشههای دندانهای ،۵۰ متر ارتفاع دارند. بلوکهای مسکونی شامل مجموعهای جهت سکنای ۲۷۰۰ نفر است که هر مجموعه ورودی جداگانه دارد و برای هر گروه دوتایی از این مجموعه های که یک واحد۴۵۰۰ نفری را تشکیل میدهند یک مهد کودک یک دبستان و یک کودکستان در نظر گرفته شده تراکم محلات مسکونی در حدود ۱۰۰۰ نفر در هکتار است. این طرح ترافیک را در سه سطح تقسیم میکند:
۴-۱-۱- متر و
۴-۱-۲- سطوح مخصوص پیاده ها : که در بین پیلوتی های ساختمانها و در سطح هم کف واقع میشود.
۴-۱-۳- جادههای اتومبیل رو: که در ارتفاع ۵ متری از سطح زمین قرار گرفته اند و سطوح لازم برای پارکینگهای آنها طراحی گردیده است. نمودار خیابانها در مرکز بازرگانی نشان میدهد که به علت تمرکز جمعیت اداری ،راههای ماشین رو و پارکینگها سطوح وسیعی را به خود اختصاص میدهند. بنابراین پارک بزرگی که پیش بینی میشد ساختمانها را احاطه نماید خیالی بیش نبود. به همین ترتیب به علت تراکم جمعیت در محلات مسکونی قسمت بزرگی از فضای باز به خیابانها، مدارس و سایر بناها اختصاص خواهد یافت. ۲۴
۴-۲- نظریات :
• لوکوربوزیه : روح عصر مدرن دارای ویژگی هندسی است که روح ساختمان و ترکیب است. این روح بر انگیزاننده شور و اشتیاق قرن خواهد شد.۲۵
• فریتس شوماخر (شهرساز آلمانی): این معماران نیستند که شهرهای بزرگ معاصر را میسازند. قانونگذاران یک قالب آفریدند و کاسبکاران آن را پر کردند.۲۶
• گدیس :طراحی شهر ها بایستی بر اساس اطلاعات علمی مانند تاریخ ، جغرافیا، زمین شناسی اقلیم شناسی ، خاکشناسی، جمعیت شناسی، جامعه شناسی، و غیره باشد. ارگانیسم شهری را می توان به مثابه تجمعی بشری که در مسیر تحول خود همواره متأثر از محیطهای دور و نزدیک خویش است در نظر گرفت. ۲۷
• هنری جورج: از شهرهای بزرگ به عنوان غده یاد کرد. وی گفت جمعیت شهری که ازبرخورد روح افزا با طبیعت محروم گشته به نوعی انحطاط جسمی و روحی و فرهنگی محکوم گشته.۲۸
• فیلیپ کوک : ویژگی های محلی ، برای مدتی بسیار طولانی به وسیله تمرکز گرایی شدید ،تسلط گرایی و فرهنگ مدرنیستی ، مورد بی اعتنایی واقع شدند .۲۹
• هاروی : منطق مدرنیسم حول و حوش بسندگی ، کارکرد گرایی و غیر شخصی بودن دور می زد ؛ و همان طور که حس مکان را از بین می برد ، حس هویت را نیز از درون تخریب می کرد ، یا ترجیحاً ارتباط بین هویت و آرامش را قطع می کرد .۳۰
۵-تحقیق
۵ -۱- رابطه جامعه مدرن وآئین شهروندی
در تمامی مسیر تطور انسان مدرن تجمع آدمیان در شهر پدیدهای به نام جمعیت شهری را فراهم آورده است شهروندی و جامعه مدنی دو مفهومی هستند که همواره با یکدیگر در ارتباط بودهاند جامعه مدرن همان جامعه مدنی است. چون مهمترین ویژگی جامعه مدرن پیوستگی تفکیک ناپذیر آیین شهروندی و مشارکت مدنی است و در مرکزی بنام شهر و حرکت مردم به سمت تکوین جامعه مدنی است که از مفهوم Town به مفهوم city میرسیم. پس قهرمان اصلی جامعه مدنی شهروند است که مشارکت از حقوق اوست.
جریانی که اندیشه مدرن به راه انداخت باعث شد تا درک این واقعیت فراهم گردد که شهر اندام وارهای است که کالبد فیز یکی وابنیه منفرد تنها بخشی از آن است و ساکنین شهر اصلی ترین بخش شهریا محتوای شهر را تشکیل می دهند که با مدرن شدن شهر خواستههای جدیدی پیدا کردند.
سبک، شیوه، دبستان و; معمولاً وژگانی هستند که ما از آنها برای تعریف یک گونه از معماری که دارای وجوه مشترک هستند استفاده میکنیم.البته در بعضی از تعریفها بین مفهوم سبک و مکتب تفاوت دیده میشود؛مکتب به شکلی خرد تر(با ریز بینی بیشتر) به مختصات گونه معماری میپردازد.در تقسیم بندی سبکهای معماری میتوان به چند نمونه گونه بندی اشاره کرد:
• دسته بندی بر اساس محدوده مکانی؛ به عنوان مثال معماری جهان اسلام، معماری هندی، معماری ایرانی و;
• دسته بندی بر اساس محدوده زمانی:معماری ابتدای مسیحیت، معماری پیش از اسلام ایران، معماری کلاسیکو;
• دسته بندی بر اساس مکتبی فکری یا اعتقادی:معماری جهان اسلام، معماری مدرن، معماری پست مدرن و;
• ترکیبی از گونههای بالا که به چند ویژگی اشاره میکنند:معماری جهان اسلام، معماری پیش از اسلام ایرانو;
معماران با شروع قرن بیستم ضرورت ایجاد سبک جدیدی از معماری که بیانگر عصر جدید بوده و از سبکها، مواد و فنآوریها معماری پیشین فراتر رود را بیش از پیش حس کردند. همین امر منجربه شکلگیری معماری معاصر شد.
پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری:
توسعه و پیشرفت در بهرهبرداری از آهن و بتن، اساس شکلگیری و رشد معماری معاصر محسوب میشود. امروزه طراحان جدید معتقدند که معماران باید برای هر آنچه که ضرورت جامعه ایجاب میکند حتی ساختمانهای کماهمیت طرح ارایه کنند.
معماری معاصر اصطلاحی است که به سبکهای خاصی از بناها اطلاق میشود که از ویژگیهای مشابهی برخوردارند. سادگی ظاهر و حذف تزیینات خاص از شاخصهای این سبک معماری است که برای اولین بار در سال ۱۹۰۰ شکل گرفت. تا اواخر سال ۱۹۴۰ این سبکها با یکدیگر تلفیق شدند و در قالب یک سبک بینالمللی هویت پیدا کرد به این ترتیب این سبک برای چندین دهه در ساخت بناها در قرن بیستم به کار گرفته میشد.
در مورد تاریخچه معماری معاصر و ویژگیهای آن اختلافنظرهایی وجود دارد. برخی از تاریخدانان تکامل معماری معاصر را یک مساله اجتماعی قلمداد میکنند که ارتباط نزدیکی با مدرنیته دارد که از انقلابهای اجتماعی و سیاسی نشات گرفته است. برخی هم معماری معاصر را برگرفته از پیشرفتهای فنی و مهندسی میدانند، البته باید اذعان کرد که وجود مواد و مصالح جدیدی نظیر آهن، فولاد، بتن، شیشه، روشهای جدید را در خانهسازی در قالب بخشی از انقلاب صنعتی به وجود آورده است. قصر شیشهای جوزف پاکستون در سال ۱۸۵۱ و آسمانخراش فولادی لوئیس
سولیوان نمونههایی از معماری مدرن در طول سالهای قبل هستند. دستهای دیگر از تاریخدانان. مدرنیسم را آزمون و واکنشی در مقابل التقاطگرایی و سبک پرزرق و برق دوره ویکتوریا و ادوارد میدانند. در هر حال در سال ۱۹۰۰ تعدادی از معماران از سراسر دنیا راهحلهای جدیدی برای تلفیق سبکهای سنتی (نظیر گوتیک) با امکانات جدید فنی ارایه کردند. کارهای لوئیس سولیوان در شیکاگو، ویکتور هرتا در بروکسل، آنتونی گائودی در بارسلونا، اتو وگنر در وین و چارلز رنی مکینتاش
در گلاسکو و بسیاری از معماران دیگر معرف تلفیق بین سبکهای مدرن و قدیمی است.
در واقع با شروع قرن بیستم، معماران ضرورت ایجاد سبک جدیدی از معماری که بیانگر عصر جدید بوده و از سبکها، مواد و فنآوریها معماری پیشین فراتر رود را بیش از پیش حس کردند که همین امر منجربه شکلگیری معماری معاصر شد.
در سبک معماری معاصر جنبههای زیبایی شناختی مفهومی تازه یافته است. معماران معاصر همچنین درک متفاوتی نسبت به شیوههای قدیمی و روشهای کهن دارند. از نظر برخی از آنها سبکهای قدیمی و تاریخی کاملا منسوخ شده و دیگر کاربرد ندارد. آنتونیو سنت الیا معمار ایتالیایی در شمار این دسته از معماران قرار دارد.
البته در معماری نوین در مورد نوع ساختار مناسب بحثهای زیادی وجود داشت. ساختمانهای مهم شهری، قصرهای اشرافی، کلیساها و مؤسسات عمومی جایگاه اعمال سبکهای خاص معماری بودند، اما امروزه طراحان جدید معتقدند که معماران باید برای هر آنچه که ضرورت جامعه ایجاب میکند حتی ساختمانهای کم اهمیت طرح ارایه کنند. در همین راستا طراحی خانههای کمهزینه، ایستگاههای راهآهن، کارخانهها،انبارها و مکانهای تجاری شروع شد. در نیمه اول قرن بیستم بسیاری از نوگرایان اقدام به خانهسازی و تولید لوازم منزل، کاغذدیواری و تمام مصالح مورد نیاز برای طراحی داخلی کردند.
البته باید یاد آوری کرد که توسعه و پیشرفت در بهرهبرداری از آهن و بتن، اساس شکلگیری و رشد معماری معاصر محسوب میشود که در طول زمان با افزایش تعداد مواد قابل استفاده در ساخت بناها تنوع طرحها و سبکها بیشتر شده است و در قالب معماری معاصر با شکل و ظاهر امروزی در کلیه جوامع نمود پیدا کرده است.
پست مدرنیسم
به نظر جنکز، معماری پست مدرن دارای ۱۰ ویژگی شاخص است.به عنوان مثال از ساختمان AT&T فیلیپ جانسون در شهر نیویورک استفاده می کنیم:
۱- نخستین ویژگی معماری پست مدرن آن است که نوعی معماری پلورالیستی است – شدیدا التقاطی – که از تفاوت ، تمایز و غیریت تجلیل می کند.از سبک ها و زبان های متفاوت اقتباس می کند.ساختمان AT&T آسمانخراش شیشه و فولادی را به ساعت پاندولی بزرگی تبدیل میکند که پایه های آن روی زمین قرار دارند ،با آرایش سنتوری ناقص و شکسته.
۲- این التقاط گرایی به نوعی زیبایی متنافر،نوعی هماهنگی و هارمونی ناموزون،نوعی کاربرد موارد ضد و نقیص و نوعی پارادوکس منجر می شود، که دومین ویژگی معماری پست مدرن محسوب می شوند.البته در کل نوعی تفاوت بین یک ساختمان و یک ساعت وجود دارد.لیکن این تنافر، هزل آمیزو شوخ طبعانه است، زیرا بسیاری از ساختمان ها نشان دهنده ی ساعت ها هستند.
۳- ساختمان AT&T به عنوان نمونه ای از ساختمان های پست مدرن بیانگر سومین ویژگی معماری پست مدرن بشمار رفته و نشان دهنده ی نوعی شهر گرایی و شهر نشینی است.این ساختمان به تنهایی توی چشم نمی آید.همانند دیگر آسمانخراش های مدرنیستی، بسیار زیبا بنظر می رسد، لیکن این ساختمان آمیزه ای است از آینه ها، تقلید ها و تمسخرها، و موجب بسط سایر ساختمان ها در محیط پیرامون خود می گردد.
۴- ساختمان های پست مدرن دارای شخصیت انسانی یا انسان شکلی، (Anthropomorphic) هستند، تزئینات و اشکالی آنها غالبا بیانگر شکل انسانی است.ساختمان AT&T گر چه مستقیما چنین وضعیتی ندارد، ولی از طریق تقلید از یکی از ساخته های انسان یعنی ساعت، بطور غیر مستقیم بیانگر این وضعیت است.
۵- این ساختمان نشان دهنده ی رابطه ی بین گذشته و حال است: ساعت پاندولی بزرگ که پایه های آن روی زمین است و آسمانخراش مدرن.این کنار هم قرار گرفتن سبک های مختلف می تواند گذشته را رویاروی حال قرار دهد و به معمار این امکان را می دهد که نتنها سبک های گذشته را دوباره جمع کند بلکه به تقلید سبکی آنها پرداخته و موجب برانگیختن نوستالوژی گذشته و در تقلید مهوع افراط نماید.
۶- یکی دیگر از ویژگی های معماری پست مدرن اشتیاق به محتوا و به معنی است.این ساختمان پست مدرن به جای صرف بیان “جعبه ی شیشه ای و فولادی “، همچنین بیانگر ” ساعت پاندولی بزرگ” نیز هست.
۷- هفتمین ویژگی معماری پست مدرن وجود رمزگذاری مضاعف از ترکیب و کنار هم قرار دادن سبک هاست – ساختمان های شبیه ساعت پاندولی و آسمانخراش های مدرنیستی – به طوری که کنایه، طنز، ابهام، و تناقص در کنار هم سربرمی آورند.ساختمان های پست مدرن بیانگر “یا این / یا آن”نیستند بلکه بیانگر “هم این/هم آن” هستند.ساختمان AT&T با ترکیب کردن عنصر معاصر (آسمانخراش) با عنصر قدیمی و کهنه (ساعت پاندولی)، عنصر کاربردی(ساختمان های اداری و رسمی) با عنصر تزیینی (سنگفرش های شکسته ی چیپندیل) در قالب نوعی رمز گذاری مضاعف، بینگر”هم این/هم آن” است.این ساختمان در یک آن می تواند بیانگر دو معنی یا به معنای دو چیز باشد.
۸- ساختمان های پست مدرن چند بنیانی یا جند وجهی هستن، یعنی میتوانند همزمان به معنای چیزهای زیادی باشند.بر خلاف تک بنیانی یا تک وجهی بودن ساختمان های مدرنیست که تنها بیانگر یک چیز هستند.”من یک مکعب هستم”، معماری پست مدرن چند بنیانی، غیر انحصاری،طفره رونده، طنین دار و سمبلیک است.
۹- معماری پست مدرن به تفسیر مجدد سنت می پردازد.این نوع معماری صرفا به کپی برداری از گذشته نمی پردازد، بلکه به باز تفسیر آن می پردازد.ساختمان AT&T صرفا احیای گذشته نیست؛ بلکه به گونه ای شوخ طبعانه و هزل آمیز به تمسخر و دست انداختن آن می پردازد.
۱۰- بسیاری از ساختمان های پست مدرن در اشتیاق بازگشت به مرکز غایب هستند،به فضای اجتماعی مرکزی ;))
معماری کانستراکتیویسم
یکی دیگر از سبک هایی که در معماری مدرن مطرح شد کانستراکتیویسم بود که خواستگاه آن شوروی بود. پس از جنگ ۱۹۱۴ آلمان با روسیه در سال ۱۹۱۷ انقلاب سوسیالیستی به رهبری لنین در روسیه صورت گرفت . چیزی که در این سال ها باقی مانده بود خرابی ونیاز به سازندگی بود.در همین سال ها سبکی به نام کانستراکتیویسم که توجه و هدف خود را ساختار قرار داده بود ایجاد شد . اهداف کانستراکتیویسم را نمیتوان مطابق بر سوسیالیسم دانست . به عبارتی هنر
کانستراکتیویسم را نمیتوان مترادف هنر سوسیالیسم یا هنر پرولتاریا قلمداد کرد با وجود این نکات مشترک زیادی بین این دو وجود دارد . کانستراکتیویست ها خود را مدرنیست های شوروی محسوب می کردند و خواستار توسعه و پیشرفت و ورود این کشور عقب مانده به جهان مدرن بودند . هم سوسیالیسم به عنوان یک مشی سیاسی و هم کانستراکتیویسم به صورت یک مکتب هنرِی هر دو به گسست از گذشته و نگاه به آینده معتقد بودند.
کانستراکتیویست ها خواستار دگرگونی بنیادین در روش ساخت و ساز سنتی و به طور کلی نگرش جدید نسبت به هنر و زیبایی بودند . شعار آنها این بود : مرگ بر هنر زنده باد تکنولوژی ;;.. زنده باد تکنسین های کانستراکتیویسم.
از این سبک نمونه هایی در اروپا و آمریکا ساخته شد ولی در اوایل دهه سی با شروع تاریخ گرایی و سبک نئو کلاسیک در شوروی این سبک رو به افول گذاشت.امروزه عقاید آن ها مثل نمایش تکنولوژی نمایان کردن عملکرد سازه تاسیسات و سیرکولاسیون و پرهیز از تزیینات در طرح های معماران تک ( tech ) مشاهده می شود.
معماری مدرن متعالی
معماری مدرن متعالی در فاصله ی بین دو جنگ جهانی یعنی در دهه های ۲۰ و ۳۰ میلادی در اروپا و آمریکا مطرح شد . با پایان جنگ اول جهانی نیاز شدید به ترمیم خرابی ها بود و گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت.پس استفاده از تکنولوژی روز مصالح مدرن پیش ساختگی عملکرد گرایی و دوری از سبک های پر زرق و برق تاریخی مطرح شد.یکی از مسایل مهم این دوره صنعت بود. عده ای همانند والتر گرپیوس میس ونده رو و لوکوربزیه سعی در قطع کردن وابستگی های
معماری مدرن به گذشته و تاریخ گرایی داشتند به جای آن عده ای مانند فرانک لوید رایت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن برای رسیدن به یک معماری همگون با طبیعت بودند.
مدرسه ی باهاس
تاسیس این مدرسه در سال ۱۸۸۵ توسط وان دو ولد تاثیر زیادی بر رشد معماری مدرن داشت. در این مدرسه معماری و طراحی صنعتی آموزش داده میشد . والتر گرپیوس دومین مدیر باهاس بود. گرپیوس در سال ۱۹۲۴ در یک یادداشت به نام (هنر و تکنولوژی یک وحدت جدید) اعلام موضع کرد و در آن تفکر غالب مدرسه را اعلام کرد.او معتقد بود که در تکنولوژی و تولیدات صنعتی زیبایی و هنر وجود دارد. لذا از مصالح مدرن در ساختمان و تولیدات صنعتی در این مدرسه به دور از تزیینات و تنها با نمایش عملکرد ذاتی آن استفاده میشد . از نظر او زیبایی هواپیما در پرواز و دستگیره در باز کردن در است.
به عقیده ی گرپیوس : یک ساختمان مدرن باید به دور از هر گونه تحریف های زاید باشد و جهان مکانیکی و سریع را منعکس کند.
بعد از گرپیوس هانز مایر و بعد از آن هم میس ونده رو ریاست مدرسه را به عهده گرفتند. ولی با قدرت گرفتن نازی ها چون عقاید چپ باهاس با آن ها در یک جهت نبود این مدرسه از سوی آن ها نفی شد.گرپیوس در اثر فشار های وارده به آمریکا رفت و در آنجا تعاونی معماران را تشکیل داد.میس ونده رو هم به آمریکا رفت . او بدون شک استاد استفاده از مصالح مدرن مانند شیشه و فولاد بود. ساختمان های وی بدون استفاده از تزیینات به بهترین نحو معماری مدرن را به نمایش میگذاشتند.
در آمریکا هم معمارانی مثل فیلیپ جانسون و هنری راسل هیچکاک بودند که مدرن کار می کردند. این دو نمایشگاهی در سال ۱۹۳۲ برگزار کردند که نام آن را نمایشگاه سبک بین الملل گذاردند.در این نمایشگاه آثار میس ونده رو عرضه شد و عنوان سبک بین الملل به صورت یکی از مشخصه های معماری مدرن مطرح شد.بر اساس تفکر این سبک ساختمان باید فاقد هر گونه خصوصیات منطقه ای شهری فرهنگی باشد . این گفته ی میس ونده رو که کمتر بیشتر است (less is more) مشخصه ی سبک میس ونده رو و بین الملل بود.
معماری مدرن در اروپا
معماری مدرن در اروپا با ظهور مکتبی به نام نهضت هنر نو (art nouveau) شروع شد.این نهضت نام سبکی در اروپا بود که برای طراحی پارچه یا طراحی مبلمان مورد استفاده بود .این سبک در سال ۱۸۹۰ در معماری آغاز و تا ۱۹۱۰ ادامه داشت . پیروان این مکتب در اروپا برای اولین بار بینش جدیدی را در معماری پایه ریزی کردند که به جای الهام از گذشته توجه به آینده تکنولوژی و ابداعات جدید داشت. آنها از فولاد چدن و بتن استفاده می کردند ولی در نما برای تزیینات از فرم های طبیعی و گیاهی استفاده می کردند.
اصول فکری این سبک را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
-انتقاد شدید از مکتب های تقلیدی
-جدایی از گذشته
-ابداع فرم های جدید
-هنر مناسب زمان
-استفاده از تولیدات مدرن(فلز) برای اسکلت و تزیینات
-استفاده از فرم های طبیعی
از معماران مهم این سبک می توان به پیتر بهرنز در آلمان آگوست پره در فرانسه آدولف لوس در اتریش ویکتور ارتا و اتو واگنر اشاره کرد که از پیشگامان معماری مدرن در اروپا بودند . پیتر بهرنز برای اولین بار کار تولید و طراحی صنعتی به طور گسترده بود . آگوست پره برای اولین بار از بتن مصلح به عنوان یک مصالح مدرن استفاده کرد.
ظهور اولین ساختمان های مدرن
از اواخر قرن هجدهم میلادیتولیدات صنعتی وارد امور ساختمانی گردید . در ابتدا این تولیدات برای احداث پل ها کارخانه جات و تاسیسات بندر گاهی و سیلو ها مورد استفاده قرار گرفت.پل رودخانه ی سورن در انگلستان با دهانه ی ۳۰ متر و ۱۵ متر ارتفاع یکی از اولین نمونه هایی بود که با مصالح مدرن یعنی تیر چدنی احداث شد. ساختمان crystal palace با مصالح کاملا مدرن یعنی آهن و شیشه به صورت کاملا پیش ساخته در هاید پارک لندن احداث شد . (۱۸۵۱) برج ایفل هم با ۳۳۰ متر ارتفاع که توسط گوستاو ایفل ساخته شده بود از نماد های عصر مدرن بود . نکته ی مشترک در تمام این ساختمان ها استفاده از مصالح جدید بود.
معماری مدرن اولیه به صورت یک مکتب معماری از اواخر قرن ۱۹ میلادی شکل گرفت . خواستگاه آن
شهر شیکاگو در آمریکا و در اروپا شهر های پاریس برلین و وین بود.(۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴)
معماری مکتب شیکاگو:
شیکاگو در اواخر قرن ۱۹ مرکز تجاری آمریکا بود و فعالیت های شدید اقتصادی و به تبع آن اجرای ساختمان های تجاری و اداری در این شهر آغاز شده بود . همچنین در اثر آتش سوزی بیشتر قسمت های شهر از بین رفته بود پس زمینه برای تحولات جدید آ ماده بود. ساختمان های مدرن به دور از هر گونه تزیینات و تاریخ گرایی با اسکلت فولادی و با دیوار های غیر باربر و پنجره های وسیع برای اولین بار احداث شد.ویلیام لی برون جنی با تاسیس یک دفتر معماری (۱۸۶۸) برای اولین بار در ساختمان بیمه که ۱۰ طبقه بود از سازه ی فولادی استفاده کرد. لویی سولیوان معروف ترین معمار این سبک است که برای اولین بار شعار فرم تابع عملکرد است را مطرح کرد.
به طور خلاصه مبانی این مکتب به طور خلاصه به شرح زیر است:
– استفاده از اسکلت فولادی برای سازه ی باربر
– نمایش ساختار بنا در نمای ساختمان
– عدم تقلید از سبک های گذشته
– استفاده ی بسیار اندک از تزیینات
– استفاده از پنجره های عریض که کل دهانه ی بین ستون ها را میپوشاند
عمر این مکتب به بیش از دو دهه نرسید ولی از چند جهت حا ئز اهمیت میباشد.استفاده از مصالح مدرن برای اولین بار(آهن شیشه تاسیسات برقی آسانسور) و استفاده از اسکلت تمام فولادی به جای چدن همچنین این اولین سبک آمریکایی بود که گستره ی جهانی پیدا کرد.
زمینه های ظهور معماری مدرن
بررسی معماری مدرن بدون توجه به زمینه های فکریآن و تحولات متعاقب آن مثل: انسان گرایی دین پیرایی علم مداری عصر روشنگری و انقلاب صنعتی امری ناقص و ابتر خواهد بود.در این بخش ما به طور خلاصه به بررسی این زمینه ها می پردازیم.
مدرنیته به عنوان یک دوران تاریخی عصر انسان محوری است و در مقابل نگاه سنتی ما قبل خودش قرار دارد که یک عصر خدا محور بود.
در دوران قبل از مدرنیته کلیسا ها قدرت بسیاری داشتند و از دین به عنوان ابزار برای اعمال قدرت استفاده می کردند ولی مدرنیته پایان این دوره بود و دین در میان مردم قدرت خود را از دست داد و دیگر بر عقاید و زندگی مردم مسلط نبود. اولین اقدامات را در این جهت مارتین لوتر کینگ کشیش کاتولیک آلمانی انجام داد.او با اقدامات خود زمینه را برای نقد سنت (کلیسا و دین) و توسعه ی چار چوب های مدرنیته فراهم نمود.
در زمینه های علمی با اکتشافت دانشمندانی مثل کپرنیک گالیله و نیوتون اثبات شد که پندار های سنتی الزاما صحیح نیست بلکه انسان میتواند با کمک علم و قوانین ریاضی به مکاشفه و مطالعه این جهان بپردازد.در عرصه ی تفکر و اندیشه هم شاهد تغییرات بنیادین و شگرف بودیم. شاید این جمله ی کانت به بهترین نحو اصل انسان مداری و خرد ورزی مدرنیته را بیان میکند: به خود جسارت بده و پروای آن را داشته باش که عقل و فهم خود را به کار گیری.
تاکید بر قوای فکری انسان و آزادی آن در کشف و تجربه ی طبیعت باعث پدید آمدن شرایطی شد که علم و به تبع آن تکنولوژی به سرعت رشد و توسعه یافت. اختراعاتی مثل ماشین بخار تلفن تلگراف برق و اتومبیل باعث تغییر در روش زندگی و سیمای شهر ها شد . مدرنیته نها د های مدرن را هم با خود به همراه آورد مثل دانشگاه وزارت خانه راه آهن موزه نمایشگاه بیمارستان شهرداری و ; .
این زمینه ها باعث تحول در همه ی علوم و هنر ها از جمله معماری گشت که در ادامه به بررسی آ ن میپردازیم.
معماری ایرانی؛ معماری درونگرا
معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد. این معماری نهتنها فراتر از مرز جغرافیایی ایران امروزی نمودی بارز دارد بلکه از نظر تنوع، پهنه وسیعی را در بر میگیرد.
عناصر طراحی نیز در معماری ایرانی از قدمتی ۳ هزار ساله برخوردار است. این عناصر از تالار گوردخمهها گرفته تا سقف چهارطاقیها و چهارایوانیها همواره در دورانهای مختلف حضور داشته و تاثیرگذاری خود را در زندگی امروز نیز حفظ کردهاند. در واقع معماری ایرانی دارای استمراری بو
موقتی شده، با این همه به سبکی دست یافت که با هیچ سبک دیگری اشتباه نمیشود. در ایران معماری آثار تاریخی در عین اینکه دارای مفهوم و هدف دینی و آیینی است، مانند سایر نقاط جهان وابسته به عواملی چون اقلیم، مصالح موجود، فرهنگ منطقه، فرهنگ همسایه، دین و آیین و باور و بانی بناست.
اصول معماری ایرانی
مهمترین اصول معماری ایرانی را «درونگرایی»، «پرهیز از بیهودگی» ، «مردممحوری» ، «خودبسندگی» و «نیارش» دانستهاند.
درونگرایی:
یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد.
در معماری ایران تلاش میشده کار بیهوده انجام نشود و از اسراف پرهیز میکردند.
مردممحوری:
مردممحوری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمانسازی است. در ایران هم مثل مکانهای دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم میگرفته و روزن و روشندان را چنان میآراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا میآورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازهای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازهای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.
خودبسندگی:
معماران ایرانی تلاش میکردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیکترین نقاط ممکن بهدست آورند و ساختمانها را چنان میساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اکتفا کنند.
به این ترتیب کار ساختوساز با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است.
نیارش:
نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالحشناسی گفته میشود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه میکردند و آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. آنها به تجربه به اندازههایی برای پوششها و دهانهها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود.
بناهای تاریخی ایران را بر اساس سبک معماری میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
پیش از پارسی، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. در این تقسیمبندی چهار شیوه خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی از شیوههای دوران اسلامی هستند و به دنبال دگرگونیهای پس از آمدن اسلام به ایران پدیدار شدند.
معماری پیش از پارسی:
محوطه قدیمی زاغه در دشت قزوین، تپه سیلک کاشان، معبد چغازنبیل مربوط به دوران عیلامیان، تپه هگمتانه و نوشیجان تپه در استان همدان از نمونههای این معماری هستند. نمونه دیگر این دوران، معماری مادی استودانها است که برخی از آنها را در دکان داوود در نزدیکی سرپل ذهاب، در فخریک کردستان و; میتوان مشاهده کرد.
معماری پارسی:
محوطه تاریخی پاسارگاد به علاوه آرامگاه کوروش، کاخ آپادانا در شوش، مجموعه کاخهای تختجمشید و آرامگاههای واقع در نقش رستم از نمونههای معماریهای این سبک هستند. شیوه معماری پارسی، نخستین شیوه معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله اسکندر به ایران را در بر میگیرد. در این معماری، بیشتر از آنکه بتوانیم به یک سبک خاص اشاره کنیم میتوانیم توانایی و هنر ایرانی را در تقلید درست و هماهنگی میان سبکهای مختلف ارزیابی نماییم. در
حقیقت بنیاد شیوه پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است اما پدیده تازهای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی میدهد، همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون است. علاوه بر نمونههایی که به عنوان معماری پارسی ذکر شد میتوان به الگوی چهارباغ اشاره کرد که یکی از ماندگارترین ابداعات هخامنشیان در عرصه طراحی است که در پاسارگاد پا به منصه ظهور گذاشت و ادامه یافت.
معماری پارتی:
معبد آناهیتا در کنگاور، کوه خواجه در سیستان، آتشکده فیروزآباد، بازه هور در نزدیکی نیشابور، کاخ سروستان و کاخ قصر شیرین از نمونههای معدود این سبک معماری در داخل ایران به حساب میآیند. طاق کسری در نزدیکی بغداد، کاخ الحضرا، مجموعه فسا و کاخ آشور از نمونههای این سبک معماری هستند که خارج از مرز جغرافیایی ایران امروزی قرار دارند. شاید بتوان گفت آنچه که ما معماری پارتی مینامیم، نه معماری یونانی است و نه معماری هخامنشی. در این دوران معماران به نوآوری بزرگی در طول تاریخ بشری دست یافتند که همان پوششهای طاقی در دهانههای بزرگ و گنبدها در زمینه چهارگوش است.
شیوه خراسانی:
مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان؛ مسجد جامع اصفهان؛ مسجد جامع اردستان؛ مسجد جامع نایین و مسجد جامع نیریز از مثالهای این شیوه معماری هستند.
یکی از نمونههای ساختمانهایی که در شیوه خراسانی پدیدار شد و در معماری ایران جایگاه ارجمندی پیدا کرد، مسجد است. از ویژگیهای این شیوه سادگی بسیار در طراحی؛ پرهیز از بیهودگی؛ مردممحوری و بهرهگیری از مصالح بومی است.
شیوه رازی:
گنبد قابوس، مسجد جامع اصفهان (آغاز طرح چهارایوانی)؛ مسجد جامع زواره؛ مسجد جامع اردستان (افزودهها)؛ گنبد سرخ مراغه؛ رباط شرف؛ برجهای خرقان و مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا با این شیوه بنا شدهاند.
شیوه معماری رازی همه ویژگیهای خوب شیوههای پیشین را به بهترین گونه داراست. نغزکاری شیوه پارسی، شکوه شیوه پارتی و ریزهکاری شیوه خراسانی در شیوه معماری رازی با هم میپیوندند.
شیوه آذری:
گنبد سلطانیه، مسجد علیشاه تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد جامع یزد، مسجد گوهرشاد، مسجد میرچخماق یزد، مسجد بیبی خانم سمرقند، گور امیر سمرقند و مسجد کبود تبریز از بناهایی به سبک معماری آذری هستند. سرزمین آذربایجان در معماری ایران در رده نخست اهمیت جای دارد، چراکه سه شیوه معماری ایران یعنی پارسی، آذری و اصفهانی از آنجا سرچشمه گرفته و به سراسر کشور رسیده است. در این شیوه معماری بیشتر از هندسه در طراحی استفاده میکردند و به این سبب گوناگونی طرحها در این شیوه بیشتر از همه است. ساختمانهایی که در این شیوه ساخته میشدند، همچون گنبد سلطانیه و مسجد علیشاه تبریز از اندازههای شاهانه برخوردار بودند.
شیوه اصفهانی:
مسجد امام اصفهان، مسجد شیخ لطفالله، مدرسه خان شیراز، مجموعه گنجعلیخان کرمان، کاخ چهلستون، هشت بهشت، مدرسه چهارباغ اصفهان، مدرسه امام کاشان و مدرسه آقا بزرگ کاشان از نمونههای این شیوه معماری به شمار میروند. خاستگاه این شیوه اصفهان نبوده ولی در اصفهان رشد کرده و بهترین نمونههای آن در این شهر ساخته شدهاند. این شیوه کمی پیش از
روی کارآمدن صفویان از زمان قرهقویونلوها آغاز شده و در پایان روزگار محمدشاه قاجار، دوره نخست آن به پایان میرسد. دوره دوم آن زمان انحطاط این شیوه است که در واقع از زمان افشاریان آغاز و در زمان زندیان دنبال شد ولی انحطاط کامل آن از زمان محمدشاه آغاز شد و در دگرگونیهای معماری تهران و شهرهای نزدیک به آن آشکار شد و از آن پس دیگر شیوهای جانشین شیوه اصفهانی نشد
معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد. این معماری نه تنها فراتر از مرز جغرافیایی ایران امروزی نمودی بارز دارد بلکه از نظر تنوع، پهنه وسیعی را دربرمی گیرد.
عناصر طراحی نیز در معماری ایرانی از قدمتی ۳۰۰۰ ساله برخوردار است. این عناصر از تالار گوردخمه ها گرفته تا سقف چهارتاقی ها و چهارایوانی ها همواره در دوران های مختلف حضور دارند.
در واقع معماری ایرانی دارای استمراری بوده که هر چند بارها بر اثر کشمکش های داخلی و هجوم های خارجی دستخوش فترت یا انحراف موقتی شده، با این همه به سبکی دست یافت که با هیچ سبک دیگری اشتباه نمی شود.
معماری اصولا یک هنر مقدس است که در حیطه این تقدس وظیفه اش پرکردن شکاف میان دو دنیای خاکی و افلاکی به هر دو صورت طبیعی و نمادی است. معماری این وظیفه را به وسیله بناهایی که سر به آسمان می سائید، ادا می کند. در واقع معماری مقدس، تلاشی پیوسته به سوی بالاست.
در ایران هم معماری آثار تاریخی در وهله اول دارای مفهوم و هدف دینی و آئینی است. از طرفی در ایران مثل سایر نقاط دنیا ساخت یک بنا وابسته به عواملی است که عبارتند از: اقلیم، مصالح موجود، فرهنگ منطقه، فرهنگ همسایه، دین و آیین و باور، بانی بنا و ;
حال اگر از درون جهان اسلام به معماری ایران بنگریم، جالب خواهد بود. هنر و معماری در جهان اسلام دارای چهار شیوه بنیادی است که به شیوه مصری،شامی،غربی و ایرانی تقسیم بندی میشوند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.