مقاله مقالات تحلیلی درباره نتورک مارکتینگ


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله مقالات تحلیلی درباره نتورک مارکتینگ دارای ۴۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مقالات تحلیلی درباره نتورک مارکتینگ  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مقالات تحلیلی درباره نتورک مارکتینگ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله مقالات تحلیلی درباره نتورک مارکتینگ :

مقالات تحلیلی درباره نتورک مارکتینگ

مقدمه

Network Marketing مدل تجارت قرن ۲۱ است .تنها در آمریکا هر ساله بیش از ۱۰ میلیارد دلار کالا و خدمات از طریق این صنعت عرضه می گردد و هر روزه افراد و شرکتهای بیشتری به آن می پیوندند.می پرسید چرا؟ زیرا شانس برابری به همه افراد برای کسب ثروت ، موفقیت ، استقلال و امنیت میدهد. شرکتهای Network Marketingمحصولی را که خود تولید کرده اند می فروشند (البته گاهی ممکن است شرکتی محصولاتش را برای فروش به آنها واگذار کند). بازاریابی و فروش محصولات توسط توزیع کنندگان مستقل صورت می گیرد و در مقابل، شرکت بابت بازاریابی به افراد پاداش یا پورسانت می دهد.

شبکه توزیع کنندگان محصولات به تدریج هم از نظر قدرت و هم حجم افزایش می یابد اما این افزایش بعد از اولین عضوگیری ، فقط محدود به تلاش یک نفر نیست . البته در آغاز، تلاش و زمان زیادی برای ساختن یک گروه یا زیر مجموعه خوب لازم دارید ، که گاهی یک تا دو سال به طول می انجامد اما این مدت با آموزش صحیح بسیار کمتر می شود. این فکر که Network Marketing شما را ” یک شبه ثروتمند می کند” از ذهنتان دور سازید.

علاوه بر این هرگز تصور نکنید Network Marketing به معنی “کار نکردن ” است چون اینطور نیست همه ما روزانه به نوعی Network Marketing را بکار می بریم . مثلا وقتی از غذای یک رستوران لذت برده اید و به دوستتان توصیه می کنید غذای فلان رستوران را امتحان کند . اگر دوست شما هم، آنجا را به نفر سومی معرفی کند و رستوران بابت این بازاریابی به شما و دوستتان پاداش بپردازد یک طرح Network Marketing پیاده شده است.

در این حالت شما یعنی اولین معرف، یک بالاسری یا Up Line و دو نفر دیگر، DownLine شما یا زیرمجموعه نامیده می شوند. فرض کنیم هزینه متوسط شام در یک مکان با امکانات تفریحی ۵۰ دلار باشد . و شما این مکان را به ۵ نفر معرفی کنید و آنها هم به ۵ نفر دیگر . یعنی در مرحله چهارم حدود ۷۸۰ نفر داریم که در مجموع ۳۹،۰۰۰ $ فروش رستوران می باشد و اگر به شما ۱۰% پاداش دهد حدود ۳،۹۰۰$ دریافت می کنید و اما اگر این افراد مجددا به رستوران بروند باز هم ۱۰% پاداش خواهید داشت . به نظر شما این عالی نیست؟

عملکرد Network Marketing چنین است شرکتهایی که به روش بازاریابی شبکه ای محصولات خود را عرضه می کنند ، درآمدهای اینچنینی را بابت حذف هزینه بالای تبلیغات به افراد می دهند . این شرکتها فقط زمانی پاداش می دهند که مشتری جدید یک خرید کرده باشد. این پاداش شامل کلیه خریدهای غیر مستقیم، یعنی آنچه توسط زیر مجموعه ها انجام می شود هم می گردد

تاریخچه مختصری از Network Marketing
شرکت مکمل های غذایی
Carl Rehnborg را به عنوان نخستین فردی می شناسند که طرح سود رسانی را برای فروش محصولات مکمل غذایی درسال ۱۹۴۵ به کار برد شرکت او که در ابتدا ” شرکت ویتامین کالیفرنیا” نام داشت بعدها به نام شرکت مکمل غذایی Nutrilite Products Inc تغییر نام داد. طرح سود رسانی وی یک طرح ۳ لایه ای بود که به هر توزیع کننده اجازه میداد ۳ درصد کمیسیون بابت فروش زیر مجموعه ها به اضافه کمیسیون بابت فروش محصول توسط خودش دریافت کند ، با این شیوه شرکت موفقیت بسیار بالایی نسبت به روش فروش مستقیم کسب کرد

شرکت AMWAY
در سال ۱۹۵۹ دو دوست به نامهای Rich devos و Jay van andelطرح سود رسانی را اصلاح نموده و محصولات پاک کننده همه کاره را به بازار عرضه نمودند. این طرح موفقیت باور نکردنی در سر تا سر آمریکا برای شرکت به ارمغان آورد این دو نفر خود را از توزیع کنندگان شرکت Nutrilite بودند که پس از جدایی از شرکت ، به فکر روش بهتری برای فروش افتادند. امروزه Amway یکی از شرکتهای پیشرو در زمینه بازایابی چند لایه در دنیا می باشد.

دوره های بازار یابی شبکه:
امروزه این شیوه بازاریابی رشد روز افزونی در دنیا دارد و شرکتهای زیادی محصولات و خدماتشان را با این روش به فروش می رسانندRichard poe در کتاب موج چهارم (بازاریابی شبکه ای قرن ۲۱) آنرا به چهار مرحله یا فاز تقسیم کرده است.

فاز محدود یا نامحسوس The Underground Phase ;;;;;.. 1979-1945
فاز تکثیر یا ازدیاد The Proliferation Phase ;;;;;;;;. 1989 – 1979
فاز بازار انبوه The Mass Market Phase ;;;;;;;;;;.. 1990- 1999
فاز جهانی The Universal Phase ;;;;;;;;;;;;;;;;.2000
اگر نمی توانی شکستشان بدهی ، به آنها بپیوند . “If You Can’t Beat ‘Em, Join ‘Em”

جالب است بدانید بیشتر شرکتهای اصلی در صنعت NetworkMarketing ، شرکتهایی با ” روش فروش مستقیم ” بوده اند . پس از کشف قدرت خارق العاده بازار یابی شبکه ای ،سایر شرکتهای فروش مستقیم متمایل به تغییر پلان خود شدند . به زعم ریچارد پو آنها سر انجام پذیرفتند ” اگر نمی توانی شکستشان بدهی ، به آنها بپیوند در سال ۱۹۹۰ – ۷۵% اعضاء مجمع فروش مستقیم Direct Selling Association به روش کمیسیون های مستقیم، کار می کردند ولی در اواخر این دهه تعداد به کمتر از ۲۳% رسید . طرحهای MLM و Network Marketing امروزه توسط بیش از ۷۷% شرکتهای عضو DSA استفاده می شود.

چرا Network Marketing ؟
بازاریابی شبکه ای ، و بازاریابی چند لایه ای MLM همگی اصطلاحاتی هستند که به یک نوع “مدل تجاری” Business Model اشاره می کنند. با وجود قضاوت نادرست بسیاری افراد و همچنین علی رغم بکار گیری نادرست، توسط برخی افراد غیر آگاه، بازاریابی شبکه ای از پتانسیل اجرایی استثنایی برخوردار است .

در هر شاخه چندین سیب خراب وجود دارد و در این صنعت گاهی بیش از آنچه انتظار می رود.اما در صورتی که بتوانید یک شرکت تجاری “شایسته” را بر گزینید ، می توانید نتایج فوق العاده ای کسب کنید. بازاریابی شبکه ای بر خلاف تجارت های سنتی یا تجارت franchise ، تنها مدل تجاری است که از سه مزیت مهم به یکجا بهره می گیرد و ترکیب این سه عامل است که به مدل تجاری بازاریابی شبکه ای ، پتانسیل اجرایی خارق العاده ای میدهد. هیچ تجارت دیگری را سراغ ندارم که این سه عامل قدرتمند را با سرمایه اندک و زمان کوتاه به خدمت بگیرد. حال آنکه پیوستن به Network Marketing فقط با خرید یک کالا امکان پذیر است .با محبوبیت و عمومیت اینترنت فرصت های زیادی در اختیار عموم قرار گرفته است.

هر یک ازما قطعا بارها با پیام های “سریع و ساده پولدار شوید” بر خورد کرده ایم اما در این میان فقط تعداد محدودی از این هزاران مورد، یک فرصت واقعی برای کسب ثروت هستند. به عنوان مثال من اخیرا ایمیلی دریافت کرده ام که ادعا دارد “بهترین پلان سود رسانی” را دارد و در ماه بیش از ۰۰۰/۴۰۰ $ پورسانت می پردازد و تا به حال بیش از ۰۰۰/۶۵۰ نفر از این درآمد ها آن بهره مند شده اند.این ارقام، ما را به هیجان می آورند اما با کمی دقت در می یابیم،

اگر چنین باشد آنها به طور متوسط به هر فرد در مجموعه ۶۱/۰$ یعنی ۶۱ سنت می پردازند و ادعا می کنند که برخی افراد می توانند تا حدود ۰۰۰/۱۰$ در ماه درآمد کسب می کنند . اگر چنین باشد با متوسط ۶۱ سنت برای هر فرد، برای عده کثیری هیچ پولی باقی نمی ماند .اما بگذارید این گونه شروع کنیم. سیستم های آموزشی، ما را ترغیب می کنند آنچه می دانیم برای خود به عنوان راز نگه داریم وخود را برای یک”شغل”و نه یک”فرصت تجاری کارگشا” آماده کنیم . از این میان برخی می خواهند رئیس خود باشند ولی از آنجا که شهامت لازم برای کسب موفقیت در خارج ازحیطه امن خود را ندارند نمی توانند به بسیاری از خواسته هایشان برسند . برخی دیگر از کار خود و شیوه زندگی خود راضی هستند و چیز بیشتری نمی خواهند و برخی دیگر همیشه از شکست می هراسند .اما شمایی که می خواهید به بی نیازی مالی برسید و کنترل زندگی خود را به دست بگیرید بدانید :

سه مزییت موفقیت در بازار شبکه ای عبارتند از:
Residual Income درآمد رسوبی یا دائمی ۱
Leverage مضاعف سازی (پول و زمان و انرژی) ۲
Duplication تکثیر و رشد هندسی (همانند سازی) ۳
۱ – درآمد رسوبی Residual Incomeچیست ؟

یک نوع درآمد دائمی که معمولا زمانی به دست فرد می رسد که وی انجام آن را به اتمام رسانیده است . راههای زیادی برای کسب درآمد رسوبی که گاهی درآمد دائمی نامیده می شود وجود دارد ولی بسیاری هرگز به آن نیاندیشیده اند . و متاسفانه اینگونه راهها هم از دسترس عامه مردم به دور بوده اند . یک نمونه از این نوع درآمدها برنامه های تلویزیونی است که به دفعات روی آنتن می روند و به ازائ هر بار پخش به سازندگان آن پول پرداخت میشود.

نویسندگان نیز درآمد رسوبی دریافت می کنند که به آن Royalties یا حق التالیف می گویند. هنرپیشه گان ، موسیقیدانان و شرکتهای بیمه از حرفه های آشنایی هستند که با این روش کسب درآمد میکنند.درآمد رسوبی – درآمدی که با انجام کار فیزیکی درگیر نیست – کلید ثروت و دولتمندی است .شاید ساده ترین و بهترین مثال درآمد رسوبی انفعالی Passive Residual Income ، سودی است که به پول شما در بانک تعلق می گیرد.اجازه دهید

برای درک این نوع درآمد شما را با مفهوم ” میلیونر مجازی ” Virtual Millionaire آشنا کنم . فرض کنید شما یک میلیون دلار در بانک دارید که سودی برابر ۶% به آن تعلق می گیرد . بنابراین درآمد سالیانه ای برابر ۶۰،۰۰۰ دلار ( قبل از پرداخت مالیات) کسب می کنید در این صورت با این منبع درآمد انفعالی ،شما یک میلیونر مجازی می باشید. میلیونر مجازی کسی است که هر ماه پول خوبی دریافت می کند چه در آن مقطع به کار اشتغال داشته باشد و چه نداشته باشد .اما مثال دیگر شرکتهای بیمه بازنشستگی است ، هدف اولیه از این طرحها این است که آنقدر پول انباشته باشید که در هنگام بازنشستگی بتوانید باقی عمر را بادرآمد

رسوبی انفعالی آن زندگی کنید.در بازاریابی شبکه ای می توان در زمانی کوتاه این درآمد رسوبی را با مضاعف سازی و تکثیر در درون یک شبکه به دست آورد.اولین سوالی که من از افراد می پرسم این است :کدام یک را انتخاب می کنید ، شغلی که بیکباره ماهی ۵۰۰ دلار به شما بپردازد یا شغلی که از ماهی ۱۰ دلار آغاز می شود اما هر ماه ۲ برابر می شود. آنهایی که ۵۰۰ دلار را انتخاب می کنند یا مشتریان احتمالی خوبی نیستند و یا به آموزش نیاز دارند .این سوال خوبی برای محک زدن افراد است . مسلما ماهی ۱۰ دلار و هر ماه ۲ برابر ماه قبل خیلی زود از ماهی ۵۰۰ دلار سبقت می گیرد.اما روی دیگر درآمد رسوبی این است

که مدتی وقت لازم است تا میوه آن را بچینید . قدرت و زیبایی این کار در انتهای کار است و نه در ابتدا . عبارت ” سریع و ساده پولدار شوید ” حتی اگر در یک شرکت موفق باشید تعبیر درستی نیست و اکثر افرادی که در Network Marketing شکست می خورند یا شرکت مناسب را انتخاب نکرده اند یا انتظار نتایج آنی داشته و دلسرد شده اند.

۲- مضاعف سازی Leverage :
طول شبانه روز ۲۴ ساعت است و شما هر چقدر با استعداد باشید و درآمد ساعتی تان هر چقدر باشد اگر از شیوه مضاعف سازی استفاده نکنید وقت کم می آورید. و درآمدتان همیشه در حصار زمان محدود است ولی حتی در یک شبکه NetworkMarketing کوچک شما به نتایج مشابه با ۲۴ ساعت کار ، منتها با درصدی از تلاش تک تک افراد بدست می آورید

. مثلا یک نمونه از مضاعف سازی دریافت این مقاله توسط اینترنت است زیرا من مجبور نیستم شما را حضورا آموزش دهم و در جایی دیگر از کره زمین در حال استراحت یا آموزش یا ; هستم.متاسفانه در بیشتر تجارتهای سنتی تنها کسانی که از مضاعف سازی سود می برند صاحبان و سهامداران هستند.ولی آنچه در مدل تجاری Network Marketing حائز اهمیت است این است که هر فردی فرصت یکسانی برای آن دارد که “مالک ” تجارت خود شود. ( با پرداخت کثری سرمایه و زمان)و اما دومین سوال من این است : کدام یک را انتخاب می کنید ۱۰۰% از تلاش یک نفر یا ۵% از تلاش ۱۰۰ نفر را؟آنها

که۱۰۰%از تلاش یک نفر را انتخاب می کنند یا مشتریان احتمالی خوبی نیستند و یا نیاز به گذراندن کلاس ریاضیات و آموزش دارند.مسلما ۱۰۰ % از یک فقط یک است ولی ۵% از ۱۰۰ ، ۵ است و این یعنی ۵۰۰% افزایش که این مقدار با همکاری افراد گروه بیشتر هم می شود .اگر درآمد شما به فعالیت چندین نفر وابسته باشد و نه یک نفر اتفاقات منفی کمتر در آن اثر می گذارد و قابل اعتماد تر است.

۳- رشد هندسی Duplication:
بهترین مثالی که برای رشد هندسی دیده ام مثال یک پنی در روز است که معمولا برای بیان سود مرکب (بی نیاز از مالیات) بکار میرود. اگر شما با روزی یک پنی شروع کنید و هر روز ان را به مدت ۳۰ روز،۲ برابر کنید در آخر ماه چقدر جمع کرده اید؟ حدس بزنید در روز سوم چهار سنت و; آیا متوانید عددی برابر ۵ میلیون دلار را باور کنید ؟(دقیقا ۵۳۶۸۷۰۸ دلار) حیرت آور است .این تخمینی از پتانسیل رشد Network Marketing است .اگر من بتوانم به شما بیاموزم ،

خودم را دو برابر کرده ام. اگرهر یک از ما یک نفر دیگر را آموزش دهیم خود را ۴ برابر کرده ایم و پس از مدتی نتایج باور نکردنی است .در اینجا لازم میدانم نکته ای را روشن کنم ،شرکت در برخی از برنامه های رایگان مانند عضویت در کلوپهای “جذب زیر مجموعه”DownlineClub که به شما وعده می دهند “ما همه کار برای شما انجام می دهیم” و شما را ثروتمند میسازیم، هرگز نمی تواند درآمد واقعی طولانی مدت برای شما ایجاد کند و باعث افزایش پتانسیل هایتان نمی شود. افرادی هم که جذب این افراد و مکانها می شوند می خواهند سواری رایگان بگیرند و تنبل تر از آن هستند که بخواهند کاری برای تجارتشان انجام دهند.

در جایی خواندهام “طبق آمارهای IRS در سال ۱۹۸۴ ، ۲۰% میلیونر های جدید از Network Marketing بوده اند که این رقم در سال ۱۹۹۴ به ۵۰% رسیده است.”من این آمار را باور نمی کنم ولی آنچه مسلم است بسیاری از میلیونر های جدید قطعا از صنعت Network Marketing بر می خیزند.اما حالا وقت استراحت نیستکار شما شبیه به دوچرخه سواری است .اگر از شما بپرسم ترجیح می دهی یک دوچرخه را در سربالایی برانید یا سراشیبی ، بسیاری سراشیبی را انتخاب می کنید

ولی برای اینکه از تپه سرازیر شویم اول باید دوچرخه را سر بالا ببریم .راههای زیادی برای رسیدن به بالای قله وجود دارد . برخی سریعتر و برخی دیرتر میرسند.برخی مسیر مستقیم را انتخاب می کنند ، برخی هرگز نمیرسند و برخی همان اول منصرف می شوند. انتخاب با شماست . ما ،شما را درطول مسیر راهنمایی و تشویق می کنیم . کلام آخر اینکه”موفقیت واقعی” در دنیا با میزان پول و داراییهایی که در اختیار دارید تعیین نمی شود. موفقیت واقعی تاثیر مثبتی است که در مسیرتحقق اهداف و رویاهای زندگی تان ، روی سایر افراد می گذارید.

یک فرصت تجاری یا سیستم هرمی
برخی افراد فرصت تجاری Network Marketing را با دسیسه هرمی اشتباه می گیرند .البته این تفاوتها به شکل رسمی توسط کمیسیون تجارت فدرال آمریکا(FTC) روشن شده است. تجارت شبکه ای یا چند لایه ای MLM یک شیوه تجاری قانونی و مشروع است که از یک شبکه مالکان تجاری مستقل، برای فروش محصولات یک شرکت با قیمت عرضه جهانی آن استفاده می نماید. مالک تجاری محصول را به مشتریان پیشنهاد می دهد البته نه از طریق فروشگاه های خرده فروشی ثابت بلکه از طریق ارتباطات رودررو بین مشتری و مالک تجاری. وی می تواند محصول را از طریق واردکردن، برانگیختن ،

تامین و آموزش به فروش برساند. سپس پاداشی شامل درصدی از کل فروش گروه مالک تجاری و نیز بابت فروش توسط خود مالک به خرده فروشان، به فرد تعلق می گیرد . FTC “کمیسیون تجارت فدرال آمریکا” در سال ۱۹۷۹ اولین شرکت Network Marketing در دنیا کهAmway نام دارد را یک فرصت تجاری قانونی اعلام کرد که اکنون بیش از ۵۰ سال از شروع کار این شرکت می گذرد.سیستم هرمی یک طرح غیرقانونی است که شرکت کنندگان پول زیادی را می پردازند

و در عوض از طریق وارد کردن شرکت کنندگان دیگری که سرمایه گذاری می کنند، به سود می رسند . موسسات هرمی سعی در ایجاد تشابه بین شیوه MLM و سیستم خود از طریق عرضه یک محصول نمایشی می نمایند . اما تلاشی جهت ایجاد بازار برای محصول به مشتریان نمی کنند و فقط برای وارد شدن افراد، کمیسیون می پردازند.

تفاوت بازاریابی چند مرحله ای و بازاریابی شبکه ای (Multi-Level Marketing VS Network Marketing)
بسیاری از افراد راجع به تفاوت بازاریابی چند مرحله ای(MLM) و بازاریابی شبکه ای(NWM) سوال می کنند. برخی در صنعت بازاریابی معتقدند این دو تفاوتی ندارند.تفاوت اساسی بین این دو ، به رابطه بازاریاب ها با شرکت مادر باز میگردد. در MLM لایه های زیادی از افراد محصول را از یکدیگر می خرند و به هم پول می پردازند .

شرکتهای Amway و Shakleeنمونه های خوبی از این نوع بازاریابی هستند. فقط توزیع کنندگانی که به سطح Leadership یا رهبری می رسند مستقیما برای خرید محصولات با شرکت قرارداد می بندند و چک دریافت می کنند. افراد در سطوح پایین تر محصول را با اندک پول بیشتری ازLeader خریداری می کنند و در نتیجه Leader در ازای فروش کامل محصولات به درصدی سود می رسد . شرکت انعام یا کمیسیون را به Leader می دهد

و او آن را به بین توزیع کننده گان و آنها بین زیر مجموعه های خود تقسیم می کنند.بازاریابی شبکه ای از این نظر متفاوت است که افراد مستقیما با شرکت قرارداد می بندند. آنها همگی محصولات را مستقیما و با قیمت یکسانی از شرکت خریداری می کنند و انعامشان را مستقیما از شرکت دریافت می کنند. پس رویه دریافت کالا کوتاه تر از MLM می باشد، در این الگو نیاز به سیستم های ساماندهی پیچیده نیست پس هم از نظر زمان و هم قیمت به نفع بازاریاب تازه وارد است .

معیار های انتخاب شرکت مناسب برای بازاریابی شبکه ای
در این انتخاب به ۶ نکته زیر توجه کنید
۱) اعتبار شرکت : آیا شرکت معتبر است؟ آیا محصولاتش را تضمین می کند؟ اغراق و ادعای باطلی وجود ندارد؟
۲) نوع شرکت : آیا شرکت تصمیماتش را با نمایندگان می گیرد یا با سهامداران ؟ شرکتهای publicly treatedکه باید به سهامداران پاسخگو باشند و نه به نمایندگان ، زیاد پسندیده نیستند .
۳) محصولات و خدمات : موفقترین افراد در بازاریابی شبکه ای عاشق محصولاتشان هستند. مسلما بازاریابی برای محصولی که خود آن را تجربه کرده و ازآن راضی بوده اید بسیار ساده خواهد بود.

۴) آیاduplication در سیستم تجاری شرکت وجود دارد ؟
۵) مدیریت : مدیریت شایسته یک ” باید ” در هر تجارتی است .آیا هیات مدیره تبحر و تجربه کافی در امر تجارت دارند. و در تجارت های قبلیشان موفق عمل کرده اند؟
۶) طرح سودرسانی شرکت چیست ؟
با چشمانی باز ” فرصت تجاری مناسب ” را انتخاب کنیم.
طرح سودرسانی شرکتها (Network Marketing Compensation Plans)

طرحهای سودرسانی در بازاریابی شبکه ای متفاوت و به ظاهر پیچیده اند .شما اول باید این طرح یا “پلان کسب و کار” را از شرکت بگیرید و به دقت مطالعه کنید .طرحهایی که ادعا می کنند بیش از ۱۰۰% پاداش می دهند ،مدت زیادی دوام نمی آورند و در نهایت عده زیادی متضرر شده و متاسفانه این خود باعث نگرش منفی به کل سیستم بازاریابی شبکه ای می شود. به عنوان یک قانون کلی خوب است به شرکتهایی که بیش از ۶۰% به مشتریان می پردازند خوشبین نباشید.طرحهای سودرسانی به ۴ گروه تقسیم می شوند.

) Binary : تعداد افرادی که شخص بلافاصله بعد از خود عضو کند،۲ نفرمی باشد ولی عضوگیری تا بی نهایت ادامه دارد. ولی چون مثل روشهای دیگر محدودیت درآمد ندارد، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گرفتن پورسانت در این ساختار علاوه بر تعداد اعضاء زیر مجموعه، به تعادل قرار گرفتن آنها نیز بستگی دارد. یعنی برای گرفتن پورسانت تعداد افراد سمت چپ و راست یکسان باشد.

۴) Breakaway : ( بیشترین سود و مزایا در مرحله جدا شدن فرد از بالاسری می باشد در صورت رسیدن به شرایط خاص رخ می دهد.) تعداد افرادی که شخص بلافاصله بعد از خود جذب می کند، نامحدود است. ولی عضوگیری تا ۱۰ مرحله ادامه می یابد. یعنی محدودیت سطح در آن وجود دارد.
۵) Matrix : تعداد افرادی که شخص بلافاصله بعد از خود جذب می کند از ۲ تا ۷ نفر هستند و برای نفر هشتم پورسانت پرداخت نمی شود. عضوگیری از ۵ تا ۵۰ سطح است . یعنی محدودیت سطح در آن وجود دارد.

۶) Unilevel: تعداد افرادی که شخص بلافاصله بعد از خود جذب می کند، نامحدود است. ولی عضوگیری در سطح های بعد، از ۵ تا ۱۰ سطح است . یعنی محدودیت سطح در آن وجود دارد.
معرفی (FTC( Federal Trade Commission
کمیسیون تجارت فدرال یک آژانس دولتی مستقل است که در سا ل ۱۹۱۴با تصویب مجلس آمریکا در واشنگتن تاسیس شد.این کمیسیون مسئولیت نظارت بر عملکرد بازار را به عهده دارد و با فعالیتهای فریبنده و ناعادلانه مقابله می کند. رسیدگی به شکایات ارائه شده توسط مشتریان، شرکتها، علیه مراکز تجاری و شرکتها توسط این آژانس انجام می شود. در این میان تشخیص و مقابله با برخی سیستم های ناعادلانه مانند سیستمهای هرمی نیز زیر نظر این کمیسیون می باشد.

چگونه در Network Marketing موفق شویم
سه اصل مهم برای موفقیت در این سیستم وجود دارد .
شرکت “مناسب” را انتخاب کنیم.
روش بازاریابی محصول را بدانیم.
بیاموزیم چگونه افراد مناسب برای این کار را انتخاب کنیم .

در مورد اول باید بدانید شرکتی که انتخاب می کنید نقش اساسی در موفقیتتان دارد.اگر شرکت مورد نظر دارای یک پلان سود رسانی جامع نباشد و محصولات با ارزشی را ارائه نکند ، پول، زمان و انرژیتان را هدر می دهید.مورد دوم توضیح بسیار مفصلی دارد که نیاز به زمان و تمرین دارد و از توضیح آن در اینجا خودداری می کنیم .در توضیح مورد سوم این نکته را بدانید که برخی افراد، به دنبال یک فرصت مناسب به هر دری میزنند ولی پس از مدت کوتاهی جذب کار یا گروه دیگری می شوند به این امید که کلید خوشبختی را بیابند و در هیچ کاری ثابت قدم نیستند،

احتمالا این افراد مشتریان خوبی نیستند.در مقابل برخی افراد تازه کار و مبتدی، در صورتی که برای آموزششان وقت و حوصله به خرج دهید توزیع کنندگان قابلی میشوند. در آموزشهایتان حتما ابزارهای آموزشی را از شرکت بخواهید و سعی کنید از روشهای جذاب و متفاوت استفاده کنید. در این میان تجربیات افرادی که زیر مجموعه های زیادی دارند کمک زیادی به شما می کند.

چند گام اساسی برای تجسم خلاق موثر.
۱- هدف خود را تعیین کنید.
در مورد چیزی که می خواهید داشته باشید یا در راه رسیدن به آن بکوشید یا دریابیدش یا بیافرینیدش، تصمیم بگیرید. این خواسته می تواند از هر گونه ای باشد: شغل، خانه، رابطه، ایجاد دگرگونی در خود، تندرستی، ثروت و توانگری، شادمانی، زیبایی، وضع جسمانی بهتر، یا هر چیز دیگر.نخست، هدفهایی را برگزینید که معتقدید رسیدن به آنها تقریبا آسان است، و می توان در آینده ای نزدیک به آنها دست یافت. در این صورت مجبور نخواهید شد با مقاومت منفی شدیدی بستیزید و در جوار آموزش خلاق، می توانید بر احساس موفقیت خود بیفزایید. به مرور زمان و تمرین بیشتر، می توانید به سراغ مشکلات دشوارتر و مسائل حیاتی بروید.

۲- آرمان یا تصویری روشن بیافرینید.
از شیئی یا وضعیت دلخواه خود، آرمان یا تصویر ذهنی روشنی – دقیقا به همان شکلی که می خواهید باشد – بیافرینید. باید به زمان حال به آن بیندیشید. گویی پیشاپیش به همان شکلی وجود دارد که شما می خواهید هم اکنون خود را در موقعیتی تصور کنید که آروز دارید در آن وضع باشید. تا آنجا که می توانید جزئیاتش را نیز مجسم کنید.شاید بخواهید تصوری عینی آن نیز تهیه کنید. این گامی اختیاری است. نه اجباری؛ اما اغلب کمک می کند و خالی از تفریح نیز نیست.

۳ – اغلب اوقات بر روی آن تمرکز کنید.
اغلب اوقات، آرمان یا تصویر ذهنی خود را – خواه در آرامش مراقبه و خواه در طول روز که به آن می اندیشید – به خاطر آورید. به این شیوه، جزء مکمل زندگیتان می شود و بیشتر صورت واقعیت به خود می گیرد و با توفیق افزون تری عیانش می کنید.به روشنی، اما به شیوه ای ملایم و آرام، بر آن تمرکز کنید. ابدا نباید احساس کنید که برای آن سخت به تکاپو سرگرمید، یا انرژی زیادی صرف آن می کنید؛ این کار به جای کمک، مانع ایجاد می کند.

۴ – به آن انرژی مثبت بدهید.
وقتی به هدف خود می اندیشید، به صورت مثبت و دلگرمی بخش درباره اش فکر کنید. جملات مثبت نیرومند به خود بگویید، مانند اینکه: آن وجود دارد و نزد شما آمده است؛ یا اکنون به سوی شما می آید. خود را در حال دریافت و یا رسیدن به آن ببینید. این جملات مثبت را «عبارات تاکیدی» می گویند. به هنگام تکرار عبارات تاکیدی بکوشید موقتا هرچه تردید و ناباوری را – دست کم برای آن لحظه – کنار بگذارید؛ و این احساس را به دست آورید که آنچه می خواهید کاملا امکان پذیر است.آنقدر به این فرآیند ادامه بدهید تا به هدف خود برسید،

یا احساس کنید که دیگر نمی خواهید به این کار ادامه دهید. به یاد داشته باشید که اغلب پیش از رسیدن به هدف، هدف تغییر می کند. این جزء کاملا طبیعی روند رشد و دگرگونی انسان است. پس نکوشید مدت آن را درازتر از زمانی کنید که انرژی لازم را برای انجامش دارید. اگر دیگر نسبت به آن علاقمند نیستید، شاید وقت آن است که دیگر بار، با نگرشی تازه به آن نظر افکنید.چنانچه در می یابید که آن هدف دیگر هدف شما نیست، حتما این مساله را نزد خود اعتراف، و این واقعیت را در ذهن خود تصریح کنید که دیگر بر هدف پیشین خود تمرکز نمی کنید. این کار شما را از هرگونه آشفتگی، یا احساس «شکست» برحذر می دارد.

وقتی به هدفی می رسید، حتما خود آگاهانه نزد خود تصدیق کنید که این هدف را به انجام رسانده اید. اغلب وقتی به آرزوهای خود، یا به چیزهایی می رسیم که آنها را در خیال مجسم می کردیم، حتی از یاد می بریم که توجه کنیم که موفق شده ایم! پس از خودتان قدردانی کنید و آفرین گویان به شانه ی خود بزنید و ضمنا فراموش نکنید که کائناتی را که نیاز شما را برآورده است سپاس بگزارید.

مشخصات هدف
هدف به ما چه می¬دهد؟
۱- جهت بَرداری: مثل نرفتن به تجریش
۲- مسیر خطی: از شمال بروید یا جنوب
۳- ابزار: هواپیما، کشتی، اتوبوس، موتور
۴- زمان¬بندی: مثل رفتن با ماشین، هواپیما
۵- هزینه
۶- پیش¬بینی موانع اجتماعی: ترافیک
۷- انگیزه
۸- قدرت رویارویی با مشکلات: چه پیش¬بینی شده باشد چه نشده باشد.
هدف باید چگونه باشد؟
۱- هدف باید متعالی باشد: نه مثل خرید یک موشک و نه مثل خرید یک مداد.
۲- به هدف خود ایمان داشته باشیم.
۳- شرایط هدف باید منطقی و قانون¬مند باشد: قاچاق¬چی مواد مخدر نباشد و نه این گونه که خورشید را می¬خواهیم تصرف کنیم.

۴- دلیل داشته باشیم.
هدف مثل میزی می¬ماند که پایه¬هایش دلایلش است. اهداف را به قسمت کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم می¬کنیم: اهداف کوتاه مدت به ما انرژی می¬دهد که به اهداف بلند مدت برسیم.
هدف باید هوش¬مندانه (SMART) باشد:
مشخص و معین باشد
S : Specific
قابل اندازه¬گیری باشد
M : Measurable
قابل دست¬رسی باشد

A : Attainable or Achievable
واقع بینانه باشد، دلیل¬مند باشد
R : Realistic or Reasonable
محدودیت زمانی داشته باشد
T : Time-Bounded or Time-Limited
۱- مشخص باشد
قبل از این که تصمیم بگیرید برای دست¬یابی به این هدف چه کارهایی را باید انجام دهید، از خود بپرسید آیا این همان چیزی است که شخصاً مایلید به آن برسید یا آن را واقعاً برای خوش¬آیند و خوش¬آمدگویی دیگران مثل پدر یا مادر خود برگزیده¬اید؟
ما تنها اهدافی را حقیقتاً با انگیزه و تلاش خستگی ناپذیر دنبال می¬کنیم که دست¬یابی به آن¬ها به ما احساس رضایت شخصی بدهد. آن¬هایی که مطابق ارزش¬ها، اولویت¬ها، و هنجارهای شخصی ما باشند.

اطمینان حاصل کنید که اهدافتان متعادل باشند. از تأکید یک جانبه بر یک جنبهء زندگی پرهیز کنید، مثلاً شغلتان با کنار گذاردن خانواده و روابط با دیگران. از آگهی فوت خیالی به عنوان یک راهنما در مورد اهدافی که بیشترین معنی و اهمیت را در تمام عرصه¬های زندگیتان دارد استفاده کنید.
۲- قابل اندازه¬گیری باشد

باید راهی برای سنجش پیشرفت خود در جریان رسیدن به اهدافتان وجود داشته باشد. هر چه اندازه گرفتن آن مشکل¬تر باشد احتمال دست نیافتن به آن بیشتر است. برای مثال هدف « لاغر بودن » بسیار مبهم و ذهنی است. « لاغری » از نظر یک فرد برای کس دیگر « چاقی » معنی می¬دهد. در حالی که هدف کم کردن دو کیلو در هر ماه از وزن نه تنها منطقی است بلکه به راحتی نیز قابل دسترسی است.

۳- قابل دست¬رسی باشد
مطمئن شوید که هدف در عرصهء قدرت و مسئولیت شما قرار دارد. آیا تمام منابعی را که لازم است ( مثل مهارت، کامپیوتر، ابزار، و ; ) در اختیار دارید؟ اگر نه تهیه این منابع را جزو اهداف اولویت¬دار خود قرار دهید. برای رسیدن به این اهداف چه قدر به دیگران متکی هستید؟ اگر جواب این است که « تا حدود قابل ملاحظه-ای » چگونه می¬توانید مطمئن باشید که به قدر کافی حمایت می¬شوید؟ اگر در این مورد نیز شک دارید ایجاد این تعهد در دیگران را نیز جزء یکی از اهداف کلیدی زندگی خود قرار دهید.

۴- واقع¬بینانه باشد
اهداف شما باید چیزهایی باشد که بتوانید به طور واقع¬بینانه¬ای آن را به دست آورید. نمی¬خواهم بگویم که آن¬ها باید از خواسته¬های شما کمتر باشد. نه اصلاً چنین نیست، اهدافی که به سادگی به دست آیند انگیزه و پاداش کمی را بر می¬انگیزند. مطالعات نشان داده¬اند که آن¬هایی که در زندگی به مراتب بالایی رسیده¬اند برای خود اهداف جاه¬طلبانه¬ای انتخاب کرده¬اند.

اما هر چه باشد تلاش¬های شما باید توسط خودتان در زمانی که در اختیار دارید قابل دسترس باشد.
۵- محدودیت زمانی داشته باشد
تعین ضرب¬الاجل به اهدافتان فوریت می¬بخشد. اما مطمئن باشید که که ضرب¬الاجل خود را واقع بینانه انتخاب کنید و سایر کارهای خود را که زمان¬بر هستند نیز در نظر بگیرید.
هرگز به خود اجازه ندهید اهدافتان را برای خود مطلق و غیر قابل تغیر کنید، زیرا مسائل به سرعت تغیر می¬کنند، اهداف نیز به همین نسبت باید قابل انعطاف باشند.

این مسئله به خصوص در مورد اهداف « چیستی » و « چگونگی » بیش¬تر صدق می¬کند، اهدافی که حد میانی هستند تا شما به اهداف چرایی برسید که خود این اهداف نیز ممکن است در عرض چند ماه به طور قابل ملاحظه¬ای تغیر کنند. اگر هم خیلی یک بعدی فکر کنید و به یک هدف بچسبید ممکن است موجب از دست رفتن فرصت¬های دیگر شود.

دیگران را باید در اهداف خود شرکت دهیم ( مثلاً مطالعه رشته پزشکی برای درمان بیماری مادر ) تا روزی که خسته شدیم به خاطر آن¬ها هم که شده، کار کنیم.
« کوه با اولین سنگ بر پا می¬شود انسان با اولین درد » .
در اینجا بیست روش و نکته ثابت شده برای رساندن شما به بهترین موقعیت آورده شده است :
۱-یک دلیل بزرگ و مهم برای خود بیاورید که چرا می خواهید یک بازاریاب برجسته شوید؛ دلیلی که واقعا اصل قضیه و مطلب را برای شما عنوان کند و اجازه دهید نیروی محرک روزانه شما باشد و مانند چوبی که برای افروختن آتش در درون خود نیاز دارید , از آن استفاده کنید .

۲-تعداد محدودی اهداف محرک و طلایی برای خود برگزینید ؛ اهدافی که دستیابی به آنها انگیزه شما برای موفقیت در بازاریابی شبکه ای باشد . آنها را یادداشت و گاهی مرورشان کنید . اطمینان یابید که آنها اهداف خود شما هستند و نه اهداف کسانی دیگر . از برانگیختگی و اشتیاق خود برای دستیابی به اهدافتان استفاده کنید . دلائل و اهداف بزرگ برای خود انتخاب کنید تا شما را در مواجهه با موانع , هدایت و رهبری کنند ,

اهدافتان از شما فردی می سازند که برای رسیدن به آنها ساخته شده اید و مناسب هستید . هدف بزرگتر , برای وفادار ماندن به اتمام رساندن آن هدف نیروی بیشتری در شما ایجاد می کند .
۳-ذهنیت خود را برای یک سخت کوشی آماده کنید . این هدف , که موفقیت پیش از کارکردن حاصل می شود تنها در قصه ها وجود دارد . هر کسی سخت کوش تر باشد در موفق شدن خوش شانس تر است .

از هوشیارانه بودن سخت کوشی خود اطمینان حاصل کنید . اگر چیزی درست کار
نمی کند از تمرکز کردن صرف تنها روی آن خودداری کنید و کار دیگری انجام دهید .
۴-ذهنیت فعال داشته باشید . یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بازاریابان تازه کار و آماتور مرتکب می شوند این است که فکر می کنند مجبورند همه چیز را درباره محصولات و فرصت هایشان پیش از آنکه بتوانند فعالیت تجاری خود را آغاز کنند , یاد بگیرند . شما باید بدانید ۹۰ درصد نیروی خود را روی کار و فعالیت و ۱۰ درصد انرژی خود را برای یادگیری کنار بگذارید .

این یک تجارت فعال است . اصول پایه را یادبگیرید . از ابزارهای موجود و امکانات سیستم استفاده کنید .
بازاریابی شبکه ای انجام دادن آن است , نه فقط مطالعه کردن درباره آن . این نکته برای موفق شدن بسیار اهمیت دارد .
۵-متمرکز ووسیع فعالیت کنید , نه اینکه فقط به طور صرف فعال باشید . هرآنچه در توان دارید برای این کار بگذارید . یک تعهد و الزام کامل برای خود ایجاد کنید و پیش بروید .

اگر بازاریابی شبکه ای را به عنوان یک عادت و تفریح یا تنها به عنوان یک درآمد نیمه وقت برای خود درنظر بگیرید , آنگاه شما عضوی بی اهمیت و اتفاقی برای این کار خواهید شد .
اگر شما قصد به دست آوردن درآمدی بزرگ و عظیم از بازاریابی شبکه ای را دارید , باید متمرکز و وسیع فعالیت کنید .
۶-تلاش و فعالیت آن چیزی است که برای شما نتیجه به بار می آورد اما باید توجه داشته باشید که نباید پیش از فعالیت , مثبت اندیش باشید . خود را برای فعالیت و کار مداوم روزانه قانون مند کنید . بدون در نظر گرفتن آن که هر روز چه احساسی دارید یا چه چیزی ذهن شما را درگیر کرده , روزانه کاری برای بهتر کردن تجارت خود انجام دهید .

آنچه شما را به خریداران و توزیع کنندگان می رساند یک برنامه ریزی روزانه است . خود را برای انجام دادن مداوم و روزانه قانون مند کنید . تلاش سازگار مداوم و پایا برای موفق شدن شما بسیار مهمتر و باارزش تر از این است که شما یک شلیک داغ و ناگهانی داشته باشید .
۷-یک نگاه و دید دور اندیش داشته باشید . مطابق و درحدود بودجه خود برای تجارت کردن سرمایه گذاری و خرج کنید . برای درازمدت برنامه ریزی داشته باشید .

۸-زمان می برد تا پایه های اساسی درآمد خود را بسازید و بالا ببرید , اما وقتی شروع به بالا آمدن و ساخته شدن بکند (از زمان بهره دهی و به سود رسیدن ) باید بدانید که هیچ چیزی در دنیا بهتر از آن نمی باشد .
۹-شما باید واقعا محصولات و فرصت هایتان را دوست داشته باشید . هیچ راهی وجود ندارد که شما موفق بشوید , بدون آنکه محصولات و فرصت هایتان را باور کرده یا درباره آنها مشتاق باشید . لزومی ندارد که شما اشتیاقی دیوانه وار داشته باشید . تنها یک نیروی ثابت کافی است . به شرط آنکه از باور واقعی و قلبی شما برآمده باشد .

یک سئوال خوب که شما می توانید پیش از وارد شدن به هرنوع سیستم بازاریابی
شبکه ای از خود بپرسید , این است که آیا من این محصول را با این قیمت پایین صرف نظر از امکانات و فرصت هایی که دارم می خرم ؟ پرسش دوم این است که آیا من به مادرم پیشنهاد می کنم که چنین محصولی تهیه کند ؟!

این دو پرسش شما را در انتخاب این دو اشتباه و احساس تأسف ناشی از آن در امان نگه می دارد .
۱۰-تجارت شما آن گونه که شما عمل می کنید به بار می نشیند . همچنین شیوه اندیشیدن شما درباره آن , چگونگی عملکرد شما را تعیین می کند , اگر شما فکر می کنید که درآمد شما در ماه ۳۰۰ دلار است , به شیوه خاصی با آن برخورد می کنید , ولی اگر فکر کنید درآمدتان بالغ بر ۱۰,۰۰۰ دلار یا ۱۰۰,۰۰۰ دلار است به شکل دیگری با آن برخورد
می کنید . به خاطر بسپارید که به هرنحوی درباره این تجارت فکر کنید , همان طور هم نتیجه می گیرید , نحوه اندیشیدن شما , نوع درآمد زایی این تجارت را تعیین می کند .

۱۱-از شکست نترسید . باید بیشتر دوست داشته باشید که خیلی زود به موفقیت نرسید . در این صورت شما اشتباه کرده اید . پاسخ همه پرسش ها را نخواهید دانست . شرکتی که شما با آن کار می کنید ممکن است از گردونه تجارت خارج شود . ممکن است فرصت های بسیاری را برای پیداکردن فرصت مناسب استفاده کنید یا به هدر بدهید . درک موفقیت اصولی بر پایه شکست ساخته شده است .

تنها زمانی طرز کار کردن یک وسیله را یاد می گیرید که شیوه کار نکردن آن را یاد گرفته باشید . کنارگذاشتن شکست مسبب پیروزی است . از شکست هایتان درس بگیرید . خودتان را به سمت هدف هایتان پرتاب و به آنها حمله کنید . فهمیدن و درک کردن ترس از شکست بسیار با ارزش تر است .

پیروزی شامل فروتن بودن به میزانی است که شما به خودتان اجازه دهید اشتباهات را کنار بگذارید و از آنها درس بگیرید .
۱۲-قابلیت یادگیری داشته باشید . شما دریک مدرسه هستید و هرروز چیز تازه ای یاد خواهید گرفت اگر در حال انجام دادن این تجارت هستید , شما مجبورید این تجارت را انجام دهید تا آن را یاد بگیرید . راه دیگری برای یاد گرفتن بازاریابی شبکه ای وجود ندارد .

وقتی چیزها درست کار نمی کنند تا پیدا کردن یک فرد موفق درآن کار , خودتان کارتان را چک کنید . به آنچه آنها می گویند گوش کنید . آنها با ارائه دلیل و مدرک موفق ترند . شما به طور موقتی احساس ناراحتی می کنید تا زمانی که کارها ی جدیدی که باید انجام دهید تا به وسیله آنها توانایی های مورد نیازتان برای یک بازاریاب برجسته بودن را کسب کنید برایتان به صورت یک عادت درآید .
با رغبت کامل به سمت پیشرفت تدریجی و مداوم پیش بروید . در این صورت سریعتر به موفقیت می رسید .
۱۳-تمام خطوط ذهنی خود را همیشه پر نگه دارید . یکی از کلیدهای موفقیت این است که در آن سریع حرکت کنید تا زمان کافی برای پرداختن به شکست یا برگشت نداشته باشید , زیرا تمام ذهن شما بر فعالیت های مثبت متمرکز شده است , فعالیت هایی که اساس تجارت شما را می سازند .

وقتی همه خطوط ذهنی خود را پاک کنید , عدم علاقه مندی کسی باعث قرار گرفتن شما در سختی و موقعیت بد نمی شود و شما را تحت تأثیر قرار نمی دهد .
۱۴-از خودتان بپرسید امروز چه کاری می توانید انجام دهید تا بنای تجارت شبکه ای خود را عظیم تر کنید و سپس آن را انجام دهید .
۱۵-تلفن بهترین دوست شماست . بر تلفن تسلط پیدا کنید و از آن ثروت به دست بیاورید اگر از تلفن بترسید , هیچ گاه درآمد مهمی در بازاریابی شبکه ای به دست نخواهید آورد از تلفن برای پرگویی روسا و خریداران خود استفاده کنید .

خودتان باشید رفتار دوستانه داشته باشید و مشتاق و علاقه مند باشید . همیشه لبخند برلب داشته باشید به خصوص وقتی صحبت می کنید .
۱۶-ذهنیت دوراندیش داشته باشید . پیوسته به یگانه و یکتا بودن فکر کنید وراههای تازه ای برای به دست آوردن خریداران و توزیع کنندگان جدید خلق کنید وسپس آنها را انجام دهید .فکرکردن و عمل کردن باید دست دردست هم حرکت کنند .

۱۷-بازاریابی شبکه ای برای همه کس نیست . سعی کنید با همه اشخاص درباره این نوع تجارت صحبت کنید زیرا مجبورخواهید شد درمورد شیوه کارکردن در این نوع تجارت با آنها صحبت کنید . شما نمی توانید نوع دیگری از تجارت برای آنها بسازید . بهترین موقعیت شما از درون داستان موفقیت خود شما خلق شود . باید به دنبال کسانی باشید که این تجارت را می خواهند و آمادگی پذیرش و فراهم کردن آنچه را شامل آن می شود دارند . به همین دلیل و به همین سادگی , شما تنها یک جورکننده هستید نه یک فروشنده .

۱۸-دقیقا از همین جایی که هستید آغاز کنید . شما نمی توانید موقعیت مالی خود را با خانه ساختن روی آن و پوشاندن آن یابا شکایت کردن از آن عوض کنید . تنها چیزی که موقعیت شما را تغییر می دهد , خود شما هستید . حتی اگر کاملا ورشکست شده اید می توانید موقعیت مالی خود را با بازاریابی شبکه ای بهبود ببخشید . تنها به یاد داشته باشید که ممکن است طول بکشد .احتمالا در این راه سختی و مشقت باید بکشید و همچنین خلاق باشید . شما می توانید , در صورتی که هرگز از پا نایستید . فرصت ها همیشه در خلال کار کردن ایجاد می شوند .

۱۹-راستگو باشید و از قرار دادن همه فرصت ها بر پایه حرص و طمع خودداری کنید .
۲۰-از خدا کمک بطلبید . برای برکت کارهایتان , معرفت , دوام , استحکام , نیروداشتن , خلاق و مبتکر بودن دعا کنید . او از شما محافظت و نگهبانی خواهد کرد با همه منابعی که به آن نیاز دارید , برای همه زندگی تان نه فقط برای این کار (بازاریابی شبکه ای) .

وقتی یک بازاریاب شبکه ای موفق شدید , به یاد داشته باشید که شما تنها فرد موفق دراین کار نیستید . سپاسگذار و حق شناس باشید . به نفس خود اجازه ندهید که شما را حقیر کند . ارزش ها همیشه پیش از سقوط و هبوط پیدا می شوند .
فراموش نکنید که از کجا آمده اید . به دیگران هم کمک کنید تا به موفقیتی معادل موفقیت و کامیابی شما برسند .

ای کاش می شد سلول های مغز نتورکرها را نشان داد تا ببینند به اندازه کف دست کارگران پینه دارد . « .
۸ راهکار اجرایی برای موفقیت در نتورک مارکتینگ(Network Marketing)
در مباحث مرتبط با مدیریت تغییر، افراد را می توان به دو دسته تقسیم کرد: آنهایی که در برابر تغییرات مقاومت می‌کنند و آنها که تغییرات را می‌پذیرند. تجربه ثابت کرده‌است که افراد موفق در دسته دوم جای دارند. آنها نه تنها تغییرات را می پذیرند، بلکه برای روبرو شدن و پاسخ دادن به تغییرات کاملاً آماده هستند.

اگر شما ۸ مورد کــــــاربردی کسب و کار نتورک مارکتینگ را به کار ببرید، کارهایتان را ساده‌تر، سودتان را چند برابر و احتمال موفقیت خود را افزونتر خواهید کرد. این درسها بر اساس سالها تحقیق و تجربه عملی صدها نتورکر در تمامی نقاط جهان است که به درجات بالایی از موفقیت بی سابقه رسیده اند:
۱ – خودتان را بشناسید(Self Consciousness):
علایق، مهارتها، تواناییها، ضعفها، قوتها و محدودیتهای خود را بشناسید. برای اینکه یک نتورکر در کسب و کار خود موفق شود، از خودگذشتگیهای بسیاری لازم است و شما باید خود را آماده کنید. باید با دیدی بیطرفانه نگاه دقیقی به تمامی نقاط قوت و ضعف خود بیندازید. تحلیل درستی از شخصیت خود داشته باشید و خود را آنگونه که واقعا هستید بپذیرید. خیلی از افراد تنها به دلیل آنکه نمی‌توانند نقاط ضعف خود را تشخیص دهند از رفع آنها عاجزند،

درحالیکه درصورت شناخت درست از خود می‌توانند نقاط ضعفشان را رفع و حتی به نقاط قوت تبدیل کنند. ضعفهای خود را لیست کنید و برای رفع آنها مطالعه و برنامه‌ریزی داشته باشید. حتی در برخی موارد می‌توانید از نظرات مشاورین مرتبط نیز بهر‌ه‌مند شوید. قوتهای خود را نیز لیست کنید و برای حفظ، تقویت و اعتلای آنها مطالعه و برنامه‌ریزی داشته‌باشید. مطالعات خود را در زمینه خودشناسی افزایش دهید، در جلسات مربوط به این زمینه حتما شرکت کنید و نکاتی را که فرا می‌گیرید در عمل پیاده کنید.

۲ – برنامه رو به جلو داشته باشید(Business Plan) :
از دیدگاه صاحبنظران، اصلی‌ترین دلیل ۸۰ درصد شکستها در هر کسب و کاری، طی پنج سال نخست، معمولاً پول نیست. بلکه فقدان اطلاعات و دانش صحیح و نداشتن برنامه است. رمز موفقیت شما در این است که بدانید چگونه می توان با اجرای یک برنامه تجاری(Business Plan) موثر، تصمیمات صحیح گرفت. در تهیه این برنامه حتما نظرات راهبرانتان را نیز جویا شوید و از تجربیات مثبت و منفی آنها در این تجارت بهره‌ بگیرید. یکی از مزایای اصلی این تجارت همین تجربیات همکارانتان است که بصورت رایگان و بی منت در اختیار شما قرار می‌گیرد. در تهیه برنامه خود به اصل قرار گرفتن در مرز محافظه‌کاری و رویا پردازی توجه کنید. بعبارت دیگر مراقب باشید از هیچکدام از دو لبه پشت بام پرت نشوید.

۳ – صنعت (Business) خود را بشناسید :
شما نمی‌توانید یک پزشک، مهندس، تاجر، مدیر، آرایشگر و ;. موفقی باشید بدون آنکه در زمینه تخصصی خود اطلاعات کافی داشته باشید بنابراین اطلاعات خود را درباره این صنعت ( نتورک مارکتینگ)، تجارت الکترونیک،‌ بازاریابی، مدیریت و ; همیشه افزایش دهید و خود را بروز نگه دارید. سلاح اصلی یک نتورکر در مواجهه با مخالفان و سئوالات (Objections) ، اطلاعات است. شما با داشتن اطلاعات کامل و بمباران اطلاعاتی این افراد،‌ آنها را عملا خلع سلاح خواهید کرد. در حال حاضر یکی از معیارهای اصلی افرادی که تصمیم به فعالیت در این صنعت می‌گیرند و برای فعالیت با بیش از یک پیشنهاد مواجه می‌شوند، میزان اطلاعات و دانش راهبران گروهها در مورد این صنعت است. هرچه شما در مواجهه با این افراد اطلاعات بیشتری داشته باشید و آن را به رخ آنها بکشید در اثر گذاری برروی تصمیم و انتخاب آنها موفقتر خواهید بود.

۴ – مشتریان (Customers) خود را درک کنید :
افراد حاضر در لیست شما مشتریان شما در این صنعت هستند. بر مشتریان بالفعل ( زیر مجموعه‌هایتان) و بالقوه (افرادی که در آینده وارد مجموعه شما خواهند شد) تمرکز داشته باشید. به نیازها، خواسته‌ها، مسائل و مشکلات آنها توجه کنید. به آنها کمک کنید تا بر مشکلاتشان فائق شوند و در مسیر درست حرکت کنند. همیشه در دسترس باشید و به آنها اطمینان دهید که همیشه به فکر آنها هستید و واقعا هم اینگونه باشید. اوقات تنهایی خود را به اندیشیدن در خصوص آینده کاری و برنامه‌هایی که برای افرادتان دارید صرف کنید. با دوستانتان، همکاران، خویشان و ; که هنوز وارد مجموعه شما نشده اند

‌ارتباط مناسبی برقرار کنید. معمولا در دومین یا سومین سئوال از شما، اوضاع کاریتان را از شما خواهند پرسید. با اشتیاق و آب و تاب فراوان از موفقیتهایتان، ورودی‌های این هفته، پورسانتها، برنامه‌های تفریحی، فعالیتهای گروه و ; بگویید. در رفتار با دوستانی که پرزنت شده‌اند ولی به شما جواب رد داده‌اند خیلی با احتیاط عمل کنید. آنها نباید برداشت کنند که این کارشان باعث دلخوری و سرخوردگی شما از وی شده‌است، بلکه این احساس را باید منتقل کنید که آنکه ضرر می‌کند اوست نه شما، چون به یک فرصت کاری طلایی نه گفته است

۵ – روشهای رهبری (Leadership) سالم را به کار ببرید:
نکته‌ای که هیچ وقت نباید فراموش کنید این است که شما مدیر سازمانتان(شبکه خود) نیستید بلکه راهبر شبکه خود می‌باشید. با فکر و اراده مجموعه خود را از بالا تا پایین اداره کنید. شما باید در تصمیمات خود، به نظرات مشتریان (افراد زیرمجموعه) اهمیت بدهید، منابع و زمان را مدیریت کنید، و بدانید که چگونه تجارت کرده و کسب و کار را به بهترین وجه ممکن اداره کنید

. از تلاشهای افراد زیر مجموعه خود قدردانی کنید، آنها باارزشترین سرمایه شما در این صنعت هستند. با مدیران سازمانتان (راهبران فعال زیر مجموعه‌تان) در تصمیم‌‌گیری‌ها مشورت کنید (مدیریت مشارکتی) و از خودرایی و استبداد مدیریتی دوری کنید. برقلبها مدیریت کنید نه بر فیزیک و اجسام. فنون نوین مدیریت و رهبری را بیاموزید و در سازمان خود پیاده کنید. کتابهای حاوی خاطرات مدیران و رهبران موفق و مشهور را مطالعه کنید و تجربیات آنها را شبیه‌سازی نموده و به طرز صحیحی در شبکه خود پیاده کنید

۶ – تصویر و ذهنیت(Image) ممتاز خود را توسعه دهید:
تصویر و ذهنیتی که شما ایجاد می کنید بسیار مهم است و تمامی حوزه کسب و کارتان را به هم متصل می‌کند. درست یا غلط، تصویری که شما از خود در ذهن افراد دیگر ساخته‌اید ممکن است باعث بهبود یا تضعیف موقعیت شما در این تجارت شود. تمام تلاش شما در این کسب و کار باید بر این امر استوار باشد که در نگاه افراد زیر مجموعه‌تان به عنوان یک راهبر قابل اتکا، قدرتمند، با دانش،‌ با احساس مسئولیت قوی، انعطاف پذیر، خوش برخورد، با پرستیژ و ; و از دیدگاه سایر افراد لیستتان که هنوز وارد نشده‌اند، به عنوان یک فرد موفق در زندگی و شغل،

مسلط بر زندگی و کسب و کار، دارای آرامش و خونسردی، متحول شده پس از ورود به این کسب و کار، با اخلاق،‌ یک مدیر توانمند و ; جلوه‌گر باشید. فراموش نکنید که شما استاندارد و الگوی شبکه خود هستید و مسئولیت سنگینی از این بابت متوجه شما می‌باشد. کوچکترین حرکت اشتباهی از جانب شما می‌تواند خسارات جبران ناپذیری به مجموعه شما وارد کند. هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی دروغ نگویید و با دیگران صادق باشید.

به دوستانتان بفهمانید که انجام این کار چه تحول عظیمی در شخصیت، زندگی و آینده شما ایجاد کرده است. این کار را به هر طریق ممکن به انجام برسانید. تاثیر فوق‌العاده‌ای بر افرادی دارد که منتظر دیدن تغییر در شما هستند تا به دعوت شما برای ورود به این تجارت پاسخ مثبت دهند. آنها صرفا به دنبال تغییرات مادی نیستند. روی آنها مطالعه داشته باشید و بدانید که به چه چیزی علاقمند هستند و متناسب با هرکس، تغییرات مورد پسند وی را که در شما بوجود آمده در معرض دید وی قرار دهید. مثلا اگر شخصی قدرت بیان خوبی ندارد و در صورتی که موقعیت مناسبی برای تقویت قدرت بیان خود پیدا کند از آن فرصت استفاده می‌کند

و انگیزه مالی چندان قوی هم ندارد، شما باید به جای به رخ کشیدن پورسانتهایتان، وی را به جلسات گروهتان دعوت کنید تا تغییراتی که از جنبه تقویت قدرت بیان در شما بوجود آمده را ببیند. به وی بگویید که هیچ کاری را نمی‌توانی پیدا کنی که همه این مزیتها را باهم یکجا داشته باشد. یعنی هم کار باشد و درآمد ایجاد کند، هم فرد به شناخت کاملی از خود برسد. عادتهای کاری و شخصیتی غلط خود را ترک نماید و به جای آن به روش نوین و جهانی فعالیت کند. بتواند در یک جمع چند صد نفره به خوبی صحبت کند، اعتماد به نفس خود را افزایش دهد و ;.

۷ – از حرفه ای‌ها(Leadres) درس بگیرید:
در جلسات راهبران گروهتان حضور مستمر و اثربخش داشته‌باشید و از تجربیات همکارانتان استفاده کنید. در مواردی که پیش بینی می‌کنید تصمیمتان بر آینده سازمان شما اثر خواهد گذاشت، قبل از آن با راهبرانتان مشورت کنید و نظرات و تجربیات آنها را جویا شوید. به وبلاگها و سایتهای مرتبط با این تجارت سر بزنید و مطالب جدید آنها را دسته بندی کرده، مطالعه نموده و برای زیر مجموعه‌های خود نیز ارسال کنید. از هر فرصتی برای گفتگو و کسب تجربه از راهبران گروهتان در جلسات پاتلاک، برنامه‌های تفریحی و ; استفاده کنید. مسائل و مشکلاتی که در مجموعه خود با آنها دست به گریبان هستید را در جلسات راهبران مطرح نموده

و از همکارانتان درخواست همفکری نمایید. در صورتی که بصورت پاره وقت به این کار می‌پردازید، این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید که شما به علت محدودیت وقتی، حق اشتباه کردن را در این کار ندارید، چونکه برای برگشت و تصحیح اشتباهتان با کمبود وقت مواجه هستید، بنابراین به جای خلاقیت باید منطقی باشید و در این کار از تجربیات راهبرانتان استفاده کنید تا به مشکل برنخورید.

۸ – در هنگام نیاز کمک(S.O.S) بخواهید:
هیچگاه خود را فارغ از کسب نظر و همفکری راهبرانتان ندانید. مطمئن باشید که تمام مسائلی که در حال حاضر شما با آنها دست به گریبان هستید، یک زمانی مسائل و مشکلات راهبران شما نیز بوده‌است. در این مواقع حتما از آنها بپرسید که در چنین موقعیتی آنها چه تصمیمی گرفتند و چه کرده‌اند. به راهبر خود اعتماد و اعتقاد داشته باشید و مسائل و مشکلات کاری و حتی شخصی خود را با وی در میان بگذارید. مطمئن باشید که راهبر شما پس از مطرح شدن مسئله،‌ تا زمانی که یک راهکار مناسب در اختیار شما قرار ندهد، آسوده نخواهد خوابید

دلیل برای شکست افراد در این حرفه وجود دارد :
۱- جدی نگرفتن کار: فکر میکنند که این یک کار موقت است یا کار کسانیست که شغل دیگری ندارند که انجام بدهند . اما باید توجه داشته باشیم که چیزی به نام تجارت موقت نداریم ! بلکه تاجر موقت داریم ! اغلب کار را جدی نمیگیرند چون همه فکر میکنند که برای راه اندازی یک تجارت موفق نیاز به سرمایه‌ بالایی دارد . خیلیها میگویند امتحان می‌کنم

اگر خوب از آب درآمد آن را جدی خواهم گرفت . داشتن چنین چهارچوب ذهنی مثل این است که یک تاجر بگوید که من در یک نانوایی سرمایه گذاری می کنم اگر خوب بود سپس آن را جدی میگیرم . پس اول باید جدی گرفت و بعد باید پول درآورد .
بهترین کود برای یک مزرعه جای پای دهقان است . یعنی باید در آن مزرعه قدم بزند و کار کند و شخم بزند و آبیاری نماید .

۲- شک (Doubt) : آفت این تجارت است . این کار ایمان میخواهد .(مثل هر کار دیگری) در این کار با وجودیکه هنوز خودتان پولی نگرفته اید به خاطر اینکه طرح را دیده اید ، حس کرده اید ، شاهد موفقیت دیگران بوده اید ، سپس ایمان آورده اید .
به افراد تازه کار هشدار بدهید که از منفی بافان و رویادزدان دوری کنند . وارد مشاجره نشوید مگر آنکه شما صاحب نفوذ باشید و :
واقعا از منفی بافان دوری نمایید این افراد در حقیقت با منفی بافی خود میگویند: تو چطور به خودت جرئت میدهی فکر کنی که میتوانی برتری داشته باشی درحالیکه مثل ما هستی ؟

در عوض به افرادی نزدیک شوید که عاشق اینکار هستند. بعد از یک مدت ، همه افرادی که به شما میگفتند «نــه!» وقتی موفقیتهای شما را ببینند ، به شما نگاه میکنند و میگویند که کار خوبی است .
(توضیح اینکه: دوری از منفی بافان خیلی جاهای دیگر هم توصیه شده است. مثلا در تعلیمات مذهبی به مردم کم اطلاع گفته میشود که از کفار دوری کنید و کتابهای ضاله را نخوانید اما از افراد عالم و صاحب نفوذ میخواهند که برعکس بیایید و با کفار بحث کنید . پس باید دقت کرد که وارد مشاجره نشوید مگر آنکه شما صاحب نفوذ باشید)

به جای دلسرد شدن به موفقیت فکر کنید. به باور فکر کنید و بگویید چرا فلانی ، موفقیت را درک نکرد . اگر شما را پس زدند به دلیلش فکر کنید .
شما معیار اصلی شبکه خودتان هستید و چه بخواهید و چه نخواهید روی آن شبکه نفوذ دارید . پس هر چیز منفی را به سمت بالا و هر چیز مثبتی را به سمت پایین هدایت کنید و خیلی مهم است (Negative UP & Positive Down)

(اگر زیرمجموعه هایتان شما را منفی ببینند ، این منفی و ناامید بودن شما به زیرمجوعه تان duplicate (انتقال داده )میشود . آنها هم زیرمجموعه هایشان را دو برابر نا امید میکنند)
۳- کسانی که برای آموزش دیدن در این تجارت وقت نمیگذارند: برای موفق شدن در این رشته باید تمام جوانب آن را مطالعه نمود.
هر چه بیشتر بدانید ، مسلطترید . تا آنجایی که میتوانید در مورد شرکت چیز یاد بگیرید. مثلا: چرا شروع به کار کرده؟ ; چرادر ایران؟ ;مدیرانش چه کسانی هستند؟ ; چطور توانست با کارخانه ها قرار داد ببندد و شرکت در حال حاضر در کجاها دنیا از این طریق فعالیت می‌کنند .

هر چه بیشتر بدانید اعتماد به نفستان بالا می‌رود. پس خود را از منافع و امتیاز آگاهیها محروم نکنید .
۴- فکر میکنند که این کار ، راه سریعی برای پولدار شدن است: اگر یک سازمان بزرگ با پولهای بزرگ میخواهید؛ باید یکسری فداکاریهایی هم انجام بدهید . مثلا از چند تفریح و مهمانی و ; چشمپوشی کنید. باید بهای موفقیت در این کار را حساب کرد .

در این کار باید دیگران را برای لیدر شدن پرورش داد و این کار زمان میبرد. پس این حرفه پولدار است (۱۰۰) اما نه به سرعت !
۵- خیلیها هستند که تمرکز ندارند: تمام افراد موفق تمرکز دارند . قانون اول مبارزه میگوید که تمرکز همان قدرت است. Levi
Strauss با دوخت شلوار جین به همه جا رسید و فقط جین تولید کرد. البته به تازگی پیراهن هم دوخت اما بعد از حدود ۱۳۰ سال تولید جیـن! چیز زیادی بلد نیست درست کند اما جین را خوب بلد است !

۶- نمیدانند که چطور دیگران را پرزنت کنند: اگر نتوانید کارتان را معرفی کنید ، کسی شما را جدی نمیگیرد . اگر مشتری خودتان را بیاورید در جلسه بدون آنکه خودتان بتوانید معرفی کنید ، فکر می‌کند که شما کار را جدی نگرفته اید . البته قرار نیست که همان اول بتوانید معرفی کنید اما بعد از چند ماه باید بتوانید و اگر بتوانید ، مشتری می‌داند که شما کار را جدی گرفته اید .
پس چگونگی معرفی کار را یاد بگیرید و آموزش بدهید .

۷- آینده را نگاه نمیکنند(فقدان آینده نگری): یعنی فقط امروز را میبینند . وضع مجموعه را در ۶ ماه آینده در نظر بگیرید . آینده شما در آینده بستگی به کارهایی دارد که در آینده انجام میدهید یا نه ؟
۵ سال اینده بالاخره فرا می رسد چه به فکر ان باشبد یا نباشید . آینده به شما خیره شده است . شما میخواهید چه کار کنید ؟
۸- کسی که شکست میخورد بینش ندارد: به آدمهای بدون بینش امید نبندید . بدون بینش انسان از بین میرود . بینش انسان را

به تکاپو وا میدارد . بینش به انسان جسارت میدهد . بینش کاری که هر روز انجام میدهید را متنوع میکند . اگر می‌خواهید در کار ی موفق بشوید اول مشحص کنید که هدفتان چیست و چه چیزی را هدف گرفتهاید ؟

موانع موفقیت
هرفردی موفقیتهای خویش را براساس یک مقیاس نسبی مورد سنجش قرار می دهد. مـوفـقـیـتـهای کـوچـک بـرخی اشخاص در نظر برخی دیگر ممکن است بزرگ جلوه نماید؛ این کاملا بستگی به نوع تربیت، تحصیلات و شرایط مـوجود در زندگی شما دارد. تا زمانیکه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سختکوشی می کـنـیـد، فـردی موفق محسوب میشوید. این اصل مطلب است.

با این حال افرادی نیز وجود دارند که نمی توانـند به سطـح رضایت بخشی از موفقیت دست یابند.ضعفهای شخصیتی و یـا خـصوصـیات از پـیـش تعیین شده زندگی آنها، مـوانـع اصـلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود. اگر در زندگی خـود شـرایـط دشـواری را تـجربه کرده اید، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شکستهای بیشتر میباشید یا خیر.
۱- پشت گوش اندازی:
ممکن است یکی از اصلی ترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد. افرادی که علامت مزمن این “بـیـمـاری” در آنها دیده میشود، مایلند با این جملات توجیه کننده که ” تمام کردنش کاری نخواهد داشت” و یا “نگران نباش، وقت برای انجام دادنش بسیار است”، کارها و وظایفشان را برای همیشه از سر خود باز کرده و به تعویق بیندازند.

اگر کاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذکر شـده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید، قطعا پشت گوش اندازی مشکل اصـلی بـوده و باید مرتفع گردد. احساس میکنید که زمان در اختیار شما اسـت، اما هنگامی کـه وقـت موعود نزدیک می شود، برای اتمام کار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد که آن طور که در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند.

فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینکه توانایی و ابزار انجـام امـور را در اختـیـار دارد، از اتـمام آنـها طـفره می رود. کار کردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها کاستی و سستی آنها باعث اختلال در کارها میگردد، بلکه کارمندان فعال دیگر نیز مـمکـن اسـت به چنـین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها را در پیش بگیرند.

۲- ترس از موفقیت:
مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینکه چنین افرادی دقیقا می دانند که برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارنـد، امـا بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نـظـر ایـشـان راه پـیـش رو، مـخـوف و رعـب آور میباشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی که در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛ مـخـاطرات ذاتـی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.