مقاله در مورد سیاه زخم
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله در مورد سیاه زخم دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد سیاه زخم کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد سیاه زخم،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد سیاه زخم :
سیاه زخم
تعریف بیماری:
سیاه زخمیک بیماری عفونی و قابل انتقال بینانسان و حیوان میباشد. مخزن اینبیماری در دام (عمدتا گوسفند، بز وگاو) بوده و با مرگ و میر بالا و سریعیهمراه است. انسان به صورت اتفاقی درصورتی که در معرض تماس با دامآلوده، پوست، پشم و فرآوردههای آنقرار گیرد یا از گوشت آلوده استفادهنماید و یا در هوای آلوده به اسپور(هاگ) تنفس نماید به بیماری مبتلامیشود.
تاریخچه:
در آثار باقیمانده از مصر باستان بهاین بیماری اشاره شده است ونشانههای بالینی سیاه زخم را ازسالهای بسیار قدیم میشناختهاند.
«داوین» میکروب این بیماری رادر سال ۱۸۴۹ میلادی برای نخستینبار از خون گوسفندی که از سیاهزخمتلف شده بود بدست آورد.
در ســال ۱۸۷۷ میـــلادی«رابرت کخ» نیز توانست آن را کشتدهد.
عامل بیماری:
عامل این بیماری نوعی باکتری بهنام «باسیلوس آنتراسیس» میباشد.هاگ باکتری بر اثر جوشاندن در مدت۱۰ دقیقه کشته میشود.
عامل بیماری قادر است که سالها(حتی تا بیست سال) در خاک وفرآوردههای دامی زنده بماند که اینخاصیت، عامل مهمی در انتشار بیماریبه حساب میآید.
باکتری باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم است. نامهای دیگر این بیماری در زبان انگلیسی آنتراکس (Anthrax) و به فرانسوی شاربن است.
نام آنتراکس از کلمه یونانی (anthrakis) به معنی زغال گرفته شده که بدلیل زخم سیاه رنگی هست که در این بیماری بوجود می آید. از بیماریهای مشترک انسان و تعداد زیادی از حیوانات است که البته در حیوانات شایعتر و در انسان کمتر هست.
کپسول باسیلوس آنتراسیس به رنگ بنفش در اطراف باکتری
شکل و خصوصیات باکتری:
باکتری میلهای شکل و غیرمتحرک و دارای کپسول بوده و هوازی ـ بیهوازی اختیاری است از خصوصیات مهم این جنس یعنی باسیلوسها و این باکتری، تولید هاگ یا اسپور (Spore) است به همین دلیل، مقاومت محیطی زیادی دارند و اکثرا در آب هو
ا و بخصوص خاک حضور دارند.
مقاومت باکتری:
فرم رویشی و جوانهزدهی باکتری، مقاومتی همانند مقاومت سایر باکتریهای بدون هاگ دارد یعنی حساس است و در گرمای ۶۰ درجه و مواد ضدعفونی کنندهی عادی، بزودی از بین میرود ولی هاگ یا اسپور آن سالها در شرایط عادی باقی میماند و پس از این مدت اگر در شرایط مناسب قرار گیرد به فرم رویشی تبدیل میشود. گزارش های مختلفی از دوام هاگ این باکتری وجود دارد بطوریکه بقای آن را در طبیعت تا ۶۰ سال گزارش کردهاند. عواملی که باعث هاگگذاری، تبدیل هاگ به فرم رویشی و تبدیل فرم رویشی به هاگ میشود، موجب بقای باکتری است که در این مورد می توان به وجود زمینهای قلیائی و حاوی آهک و مقداری ازت در اثر نباتات گندیده (که این مناطق به مناطق گرمخانهای موسوم هستند) و همچنین فصول بارانی و خشکسالیهای پی در پی و گرمای بیش از ۱۵ درجه اشاره کرد که تناوب تبدیل هاگ به فرم رویشی و بالعکس را تامین می کند (این تبدیلات بطور استثناء در هاگ این باکتری وجود دارد یعنی با مساعد شدن شرایط به فرم رویشی تبدیل میشود و با نامساعد شدن شرایط، مجددا به شکل هاگ برمیگردد). اسپور باکتری در دمای ۱۲۰ درجه سانتیگراد در تحت فشار در اتوکلاو به مدت ۱۵ دقیقه از بین میرود. عوامل دیگری که در از بین بردن هاگ این باکتری موثر است: گرمای خشک ۱۴۰ درجه به مدت بیش از ۳ ساعت، محلول ۱۰% فرمالین در دمای ۴۰ درجه به مدت ۱۵ دقیقه( اما در دمای کمتر مدت زمان بیشتری مورد نیاز است)، محلول ۵% سود سوزآور. اما نور آفتاب و گندیدن لاشه بر هاگ باکتری اثر کمی دارد.
حساسیت:
در دام ها در شرایط طبیعی، تمام علفخواران نسبت به این بیماری حساسیت زیادی دارند. نشخوارکنندگان بویژه گوسفند، گاو و بز بسیار حساس میباشند و در صورت ابتلا بیماری بیشتر به شکل فوق حاد بوده و تلف میشوند. حساسیت دامهای تکسمی نیز زیاد است اما از نظر حساسیت بعد از نشخوارکنندگان قرار دارند. گوشتخواران حساسیت کمی دارند و بطور استثناء ممکن است مبتلا شوند. پرندگان به این بیماری مقاومت دارند به استثنای شترمرغ که حساس است. نژاد در حساسیت دامها موثر است بطوریکه گوسفندان آفریقا نسبت به سایر نژادها مقاومت بیشتری به شاربن دارند همچنین حیوانات مسن بدلیل ایمنی اکتسابی و تدریجی بیش از حیوانات جوان مقاومت دارند.
انسان به بیماری شاربن حساس بوده و با تماس با حیوانات مبتلا و یا فراوردههای آلوده به این بیماری مبتلا میشود.
بیماریزایی:
باسیلوس آنتراسیس از طریق تولید سم یا زهرابه به میزبان حمله میکند. بطور دقیقتر، بیماریزایی باسیلوس آنتراسیس به دو عامل مربوط است: کپسول و زهرابه. به این ترتیب که کپسول، باکتری را در برابر بیگانه خوارها و فاگوسیتها و سایر عوامل دفاع غیرآختصاصی بدن محافظت میکند و زهرابه یا توکسین که از سه جزء مهم پروتئینی تشکیل شده است.
سیاه زخم جلدی در پوست انسان
علایمبیماریدرحیوانات:
علایم این بیماری در حیواناتممکن است به سرعت اتفاق بیفتد;حیوان ممکن است دچار لرزشعضلانی، تنگی نفس و پرخونی مخاطگردد و به فاصله کوتاهی این علایم باکلاپس* و سپس مرگ خاتمه یابد.همچنین به دنبال تلف شدن حیوانترشح خون از منافذ طبیعی بدن شامل:مقعد، واژن، بینی، دهان و حتی ازچشمها و گوشها جاری میگردد.
از علل خونریزی آزادشدنتوکسین (سم) از ارگانیسم و ممانعت ازانعقاد خون میباشد.
در شکل حاد بیماری ممکن استنشانههایی تا ۴۸ ساعت قبل از مرگحیوان مشاهده گردد که شاملافسردگی، بی حالی و سستی،بیاشتهایی، تب، تنفس عمیق و سریع،افزایش ضربان قلب، پرخونی پردههایمخاطی و قطع نشخوار میباشد.
در گاو سقط جنین و کاهش مقدارشیر نیز مشاهده میشود.
شکل تحت حاد یا مزمن: چنانچه باکتری از طریق گوارشی ومصرف مواد آلوده وارد بدن شود،شکل تحت حاد تا مزمن اتفاق میافتد،در گوشتخواران وحشی و اهلی (چونسگ و گربه) نیز غالبا بیماری، مشابهخوک تظاهر و عفونت تحت حاد تامزمن را ایجاد میکند.
علایم بیماری در انسان:
بیماری در انسان به شکلشدیدتری ایجاد گردیده و مرگ ناشیاز آن غیر معمول نیست. در انسانبیماری به سه شکل اصلی مشاهدهمیگردد (که بستگی به چگونگی ورودباسیل و جایگزینی آن دارد):
سیاهزخم پوستی:
معمولا در مناطقی از پوست دست و بازو که بیشتر در معرض تماس با آلودگی هستند روی میدهد (پوست صورت و گردن هم با شیوع کمتری گرفتار میشوند).
علائم:
ضایعه معمولا با ایجاد جوش بیدرد در محل ورود میکروب آغاز میشود که به سرعت گسترش مییابد و به قرحهای که اطراف آن را طاولهای کوچک احاطه کردهاند منجر میشود و به نکروز قرمز تیره و سیاه رنگی تبدیل میشود (در مرکز زخم یک اثر و جاماندگی از زخم سیاه رنگ بوجود میآید). این ضایعه قطر ۱ تا ۳ سانتیمتری داشته و به آن پوسچول بدخیم (malignant pustule) میگویند. در اثر زهرابه میکروب خیز و ادم وسیع، بزرگ شدن عقدههای لنفاوی (لنفادنوپاتی)، تب، بیحالی و نیز سر درد هم ممکن است دیده شود. بیماری در اکثر موارد خودبخود محدود شده و بهبودی حاصل میشود اما موارد درمان نشده میتواند به باکتریمی Bacteremia یا وجود باکتری در گردش خون، مننژیت و مرگ منجر شود و این تلفات در اینگونه افراد حدود ۲۰% است. این بیماری در مناطق استوایی شایعتر است.
شایعترین محل عفونت شاربنجلدی، سر و ساعد است.
سیاهزخم تنفسی یا ریوی:
یک مقطع از ریه مبتلا به شاربن تنفسی
در انسان که بیماری پشم ریسان هم خوانده میشود در اثر استنشاق اسپورها ایجاد میگردد که در ابتدا آثاری شبیه به سرماخوردگی دارد ولی بزودی به بیماری شدید ریوی و پنومونی تهدید کننده تبدیل میشود. میزان تلفات در این شکل بیماری حتی افرادیکه تحت درمان دقیق قرار میگیرند زیاد است چون زمانی به بیماری مظنون میشوند که جراحات قابل ترمیم نیست.
علائم:
تب، سرفهی خشک، احساس ناراحتی در پشت جناغ سینه و نهایتا تنگی نفس حاد، تعریق و سیانوز. پرده جنب ریه هم درگیر میشود و پس از آن تجمع مایع خونی در فضای پلور ( فضای بین دو پرده جنب) روی میدهد. بیماری به سرعت پیشرفت می کند و در عرض ۲۴ تا ۳۶ ساعت شوک، افت دمای بدن و مرگ رخ میدهد.
سیاهزخم گوارشی:
در اثر مصرف گوشت آلوده ایجاد میشود.
علائم:
بصورت یک التهاب دستگاه گوارش (گاستروانتریت) حاد تظاهر مییابد. تب شدید، نفخ شکم، دلدرد و همچنین استفراغ خونی و اسهال خونی هم ممکن است دیده شود و نهایتا به مرگ منجر میشود.
شاربن گوارشی در اثر خوردن گوشت
آلوده (وجود ادم در روده مبتلا در انسان)
تشخیص:
تهیه گسترش و دیدن باسیلهای گرم مثبت و بزرگ که بصورت زنجیرهای قرار گرفتهاند. اسپورها معمولا در گسترههای بدست آمده از ترشح زخم دیده نمیشود. آزمایشات سرولوژی مفید نیستند.
وجود تورم در سر سگ مبتلا به شاربن مزمن
سیاه زخم مننژی:
ممکن است بهدنبال اشکال دیگر بیماری بویژه شکلجلدی اولیه عفونت اتفاق افتد. اینشکل عفونت تقریبا در ۵ درصدمبتلایان به شاربن جلدی گزارش شدهاست. در این شکل از بیماری بدونتوجه به درمان میزان مرگ و میر ۱۰۰درصد است.
مورد قطعی سیاه زخم،
عبارتست از : ۱ ـ وجود علائم بالینی منطبق بر سیاه زخم پوستی، استنشاقی یا گوارشی باضافه مثبت بودن نمونه از نظر وجود باسیل سیاه زخم، یا ۲ ـ انطباق بالینی همراه با حداقل ۲ تست مثبت تشخیصی پشتیبان.
مورد مظنون سیاه زخم،
عبارتست از : ۱ ـ انطباق بالینی، بدون جدا کردن باسیل سیاه زخم از نمونه ها همراه با مثبت بودن یکی از تست های آزمایشگاهی پشتیبان یا ۲ ـ انطباق بالینی بیماری با سیاه زخم، همراه با شواهد اپیدمیولوژیک تماس با یک محیط آلوده ثابت شده، بدون وجود شواهد آزمایشگاهی .
این بیماری ممکن است بصورت سیاه زخم پوستی، گوارشی، ریوی و ندرتا مننژیت، تظاهر نماید ولی شایعترین چهره بالینی آنرا سیاه زخم پوستی، تشکیل میدهد.
سیاه زخم پوستی، به دنبال پشت سر گذاشتن دوره کمون ۱۰ – ۳ روزه، بصورت پاپول کوچکی در محل ورود باسیل، به پوست، تظاهر مینماید و پس از گذشت چند روز به وزیکول، تبدیل میگردد و اطراف آنرا قرمزی و ادم مختصری که گوده گذار نمیباشد فرا می گیرد. سپس در عرض چند روز ناحیه خونریزی دهنده سیاه رنگی در بخش مرکزی وزیکول، ظاهر میشود و با تخلیه مایع وزیکول، اولسر فرورفته با حدود مشخصی که در وسط آن اسکار سیاه رنگی به چشم میخورد بوجود می آید و در عرض ۳ – ۱ هفته از موضع، جدا میشود. البته گاهی سیاه زخم پوستی، با تشکیل بول، ادم منتشر، تب شدید و توکسمی، همراه است و به ادم بدخیم، موسوم میباشد. لازم به ذکر است که درمان آنتی بیوتیکی، تاثیری بر سیر ضایعه موضعی سیاه زخم پوستی ندارد و تنها میتواند از سپتی سمی و بروز عفونت ثانویه، جلوگیری نماید .
در صورتی که ضایعه در قسمت تحتانی صورت یا گردن، قرار داشته باشد ادم حاصله میتواند گردن را احاطه نموده به، تراشه، فشار آورد و حتی ناحیه حنجره نیز دچار ادم شود و به مشکلات تنفسی و خفگی، بیانجامد که برای رفع آن بایستی به تراکئوتومی ، متوسل شد.
اغلب ضایعات، بهبود می یابند و اثر ناچیزی از خود به جا میگذارند ولی ضایعات موجود بر روی فک و چشم، گاهی گانگرنه شده سرانجام، جهت ترمیم آنها بایستی به جراحی پلاستیک متوسل گردید. بیمارانی که دیر به پزشک مراجعه میکنند ممکن است دچار کلاپس گردش خون و خونریزی شدید روده و مدیاستینیت هموراژیک، بشوند ولی بیمارانی که به موقع، مراجعه مینمایند سریعا به اقدامات درمانی، پاسخ میدهند.
گرچه گاهی چند هفته طول می کشد تا اسکار، از محل خود جدا شود ولی پس از شروع درمان با پنی سیلین، باسیل سیاه زخم، در عرض۲ – ۱ روز کامل از بین میرودودر ضایعه، یافت نمیشود .
میزان مرگ ناشی از مننژیت سیاه زخم، علیرغم درمان مناسب، حدود ۱۰۰% است . ضمنا میزان مرگ ناشی از نوع ریوی، حدود ۱۰۰ـ۸۰% و نوع گوارشی ، ۷۵ – ۲۵% میباشد و سیاه زخم پوستی، در صورتی که درمان نشود در ۲۵ – ۲۰% موارد، به مرگ بیمار منجر میگردد ۰ سیاه زخم پوستی، اغلب بر روی صورت و اندام فوقانی عارض میشود مطالعه پرونده بیماران حاکی از آنست که این ضایعات در ۵۸% موارد، در صورت در ۳۲% موارد در اندام فوقانی ودر ۵% موارد در اندام تحتانی عارض گردیده و در ۵ درصد موارد به شکل گوارشی، عارض شده است .
سیاه زخم گوارشی با درد شدید شکم همراه با تب و علائم سپتی سمی، حادث می شود. این بیماری معمولا بعد از مصرف گوشت آلوده خام یا با پخت ناکافی عارض میگردد و دوره نهفتگی آن در حدود ۷ـ۱ روز میباشد. سیاه زخم گوارشی ممکن است به اشکال دهانی، حلقی و شکمی، عارض شود. گرفتاری حلق، معمولا با ضایعاتی در قاعده زبان همراه با اشکال در بلع (دیسفاژی) ، تب و تورم عقده های لنفاوی گردن، تظاهر می نماید. التهاب قسمت تحتانی روده ها مشخصا باعث تهوع، کاهش اشتها و تب همراه با درد شکم، استفراغ خونی (هماتمز) و اسهال خونی میگردد.
سیاه زخم استنشاقی، با یک دوره مقدماتی شبیه عفونت ویروسی دستگاه تنفس ، شروع می شود و سپس باعث ایجاد هیپوکسی و دیس پنه همراه با عریض شدن مدیاستن در کلیشه رادیوگرافی قفسه سینه می گردد و کشنده ترین شکل بالینی این بیماری به حساب می آید. این بیماری در اثر استنشاق ۵۰ـ۸ هزار اسپور باسیلوس آنتراسیس حاصل می گردد. دوره نهفتگی آن در انسان در حدود ۷ـ۱ روز است ولی گاهی تا ۶۰ روز نیز به طول می انجامد و عواملی نظیر فاکتورهای میزبانی، تعداد اسپور استنشاق شده و کموپروفیلاکسی، دوره کمون بیماری را تحت تاثیر، قرار می دهد. علائم اولیه شامل تب خفیف، درد عضلانی و حالت کسالت است که ممکن است به سمت نارسائی تنفسی و شوک، پیشرفت کند و مننژیت نیز همراه با آن عارض شود .
انتشار جغرافیائى
وضعیت جهانى و منطقه اى بیمارى
سیاه زخم، انتشار جهانی دارد و تنها نحوه و میزان انتقال آن در کشورهای مختلف، متفاوت است بطوری که حدود ۸۰% موارد گزارش شده در آمریکا در رابطه با صنعت و ۲۰ درصد بقیه، در ارتباط با کشاورزی، بوده در آن کشور هنوز سیاه زخم گوارشی، گزارش نشده است ، هرچند بر اساس گزارش CDC در نیمه دوم سال ۲۰۰۱ مواردی از سیاه زخم استنشاقی، ناشی از بیوتروریسم در آن کشور، رخ داده است. ولی در کشور هائی که زندگی مردم، بیشتر از طریق کشاورزی و دامپروری غیر مکانیزه، میگذرد شیوع بیماری، بیشتر در رابطه با این مشاغل، بوده و موارد صنعتی، به مراتب کمتر دیده میشود . سالانه حدود ۲۰۰۰۰ـ۲۰۰۰ مورد سیاه زخم، در سطح جهان گزارش میشود.
همچنین طی سالهای ۸۰ـ۱۹۷۸ میلادی، طغیان این بیماری باعث بروز ۹۷۰۰ مورد سیاه زخم انسانی در زیمبابوه شده که علت آن را از هم پاشیدگی شالوده بهداشت و دامپزشکی، تحت تاثیر جنگ در آن کشور و عدم واکسیناسیون دام ها، ذکر کرده اند. در حالیکه طی سالهای ۹۳ – ۱۹۸۴ فقط سه مورد در آمریکا گزارش شده است
وضعیت بیمارى در ایران
در گذشته ای نه چندان دور این بیماری به فراوانی در ایران یافت می شده و مرگ و میر فراو
انی در دامها به بار می آورده است و در حال حاضر نیز علیرغم اقدامات کنترلی موثری که در حیوانات مملکت، صورت گرفته است مخصوصا در مناطق کوهستانی و زئونوز خیز کشور، همواره مواردی از آن یافت میشود و حتی طی سالهای اخیر۲ مورد گوارشی آن با کشت مایع آسیت مثبت، از غرب کشور، گزارش شده است.
طی مطالعه ای در شهرکرد، ۵۴% بیماران را افراد مذکر و ۴۶% آنان را افراد مونث، تشکیـــل می داده اند. در مطالعه دیگری که در تبریز صورت گرفته است ۴۳% بیماران، مذکر و۵۷ درصد آنان مونث بوده اند.
از کانونهای مختلفی در سطح استان خراسان در سالهای ۷۰ـ۶۰ جمعا ۹۴ مورد مثبت در گوسفند و ۱۱ مورد مثبت در گاو مشاهده شده و تشخیص بیماری به وسیله جداسازی باکتری از استخوان قلم، تائید گردیده است و نتیجه گرفته اند که با توجه به آلوده بودن بعضی مراتع استان خراسان به باسیلوس آنتراسیس، گله هایی که واکسینه نمیشوند همه ساله در معرض خطر ابتلاء قرار میگیرند و زمینه را برای بروز بیماری انسانی فراهم میکنند.
در سال۱۳۷۳ حدود ۵۷۵/۲۸۴/۵۳ راس گوسفند و بز و ۶۸۷/۶۲۴/۲ راس گاو و گوساله برعلیه این بیماری واکسینه شده و در همین سال تلفات ناشی از این بیماری در گوسفند و بز ۳۶۶ راس و در گاو ۴۵ راس بوده است. همچنین در آن سال بروز موارد انسانی ۲/۰ در هر یکصد هزار نفر بوده اســـت. ضمنا موارد انسانی گزارش شده در ایران طی سال ۱۳۷۷ ، بالغ بر ۲۲۰ نفر بوده است.
روند زمانى
سیاه زخم حیوانات، در مناطق معتدله، معمولا در فصل زمستان، عارض میشود و منشاء آن باسیل های موجود در چراگاه، نمی باشد بلکه باسیل هائی است که در علوفه انبار شده ، یافت میگردد، ولی در مناطق دیگر که هوای محیط، در تابستان، گرم و خشک است باسیلهای سیاه زخم، در حالت اسپور، باقی میمانند و به مدت چندین سال باعث آلودگی چراگاه ها می شوند و در فصل گرم سال که علفها پژمرده میگردند اسپورها همراه با ریشه گیاهان، به آسانی خورده میشوند و ضمنا در این فصل، تعداد مگس ها و سایر حشرات نیز زیاد میباشد و باعث انتقال ارگانیسمها از لاشه حیوانات مرده، به سایر حیوانات مناطق دوردست، میگردند.
سیاه زخم همه گیر و بومی در حیوانات از سالها قبل، جزو معضلات مهم کشاورزی و دامپروری ایران، ترکیه، پاکستان و سودان، بوده است. ضمنا سیاه زخم انسانی، در بسیاری از مناطق آفریقا، ایتالیا، ایران، عراق، ترکیه، آمریکای جنوبی و شوروی سابق، شایع میباشد. بطوری که در زیمبابوه، حدود ۶۰۰۰ مورد سیاه زخم، با یکصد مورد مرگ ناشی از آن طی یکسال، گزارش شده است و در سال ۱۹۴۷ بیش از یک میلیون راس دام در اثر ابتلاء به این بیماری در ایران تلف شده و در سال ۱۹۴۵ یک میلیون از ۱۵ میلیون گوسفند موجود در کشورمان، در اثر ابتلاء به سیاه زخم، از بین رفته و موارد انسانی آن نیز به فراوانی، یافت می شد.
تاثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعى
نظر به اینکه در روستاهای ایران، زن و مرد، در کنار یکدیگر به فعالیتهای کشاورزی و دامپروری، اشتغال دارند تفاوت چندانی در توزیع جنسی بیماری، بچشم نمی خورد ولی در شهرها که موارد زیادی از بیماری، در اثر مصرف سفیداب، ایجاد میشود و از طرفی سفیداب را بیشتر، خانمها مورد استفاده قرار میدهند نوع پوستی بیماری، در زنان، شایعتر می باشد. ضمنا با توجه باینکه این بیماری، بیشتر در رابطه با شغل، عارض میشود شیوع آن در اطفال کمتر از بزرگسالان است. موارد کشاورزی، در اثر تماس با حیوانات آلوده نظیر گاو، گوسفند، بز، اسب و خوک و یا فضولات و فراورده های آنها عارض میگردد.
موارد صنعتی بیماری، در اثر تماس با نخ، مو و پشم و البسه آلوده، ایجاد میشود مطالعه پرونده های ده ساله بخش عفونی بیمارستان امام خمینی تهران، نشان دهنده شیوع بیماری، در گروه سنی ۳۰ – ۲۰ ساله بوده و توزیع بیماری، بین هر دو جنس، تقریبا یکسان گزارش شده است. ضمنا ۷% این بیماران، سابقه مصرف سفیداب را ذکر نموده اند. حدود ۵۳% بیماران بستری در بخش عفونی سینای کرمانشاه نیز جزو گروه سنی کمتر از ۳۰ ساله بوده تقریبا ۷۶% کل بیماران را افراد مذکر و ۳۷% آنان را افراد مونث تشکیل می داده اند.
تاثیر عوامل مساعد کننده
ـ مکانیزه نبودن کشاورزی و دامپروری
ـ عدم رعایت بهداشت کار، مخصوصا در کارخانه های نساجی
ـ تهیه و استفاده سنتی از موادی نظیر سفیداب
۷ ـ حساسیت و مقاومت در مقابل بیمارى
این بیماری احتمالا باعث مصونیت پایداری میشود. بطوری که ابتلاء مجدد به معنی واقعی، دیده نشده است.
۸ ـ میزان حملات ثانویه
این بیماری از فردی به فرد دیگر، انتقال نمی یابد.
۹ ـ منابع و مخازن، نحوه انتقال و دوره قابلیت سرایت
در کشورهای غربی، که موارد صنعتی بیماری، شایعتر است مدعی هستند که منشاء بیماری شامل موی بز، پشم گوسفند و چرم و پوست و استخوانهائیست که از کشورهای آسیائی وارد آن کشورها مینمایند.
مخزن نهائی باسیل سیاه زخم، خاک است اما سیکل زندگی این باسیل، در خاک به طور کاملی شناخته نشده است ولی قدر مسلم اینست که تماس ساده حیوانات، با خاک حاوی اسپورهای این باسیل، باعث ایجاد عفونت، نمیشود و این اسپورها بایستی مرحله رویشی را در خاک، گذرانده به تعداد کافی، تکثیر یابند تا بتوانند بیماریزا واقع شوند . ضمنا عواملی نظیر PH حدود ۶ و شرایط
محیطی اوائل بهار، باعث مساعد نمودن شرایط تکثیر این باسیل میگردند. به هرحال در صورتی که عوامل محیطی، جهت تکثیر این باکتری، مساعد باشد باسیل سیاه زخم میتواند تا چندین سال، در خاک، زنده بماند و مرتبا تکثیر یابد. ضمنا بر طبق گزارشی در یکی از آزمایشگاه ها توانسته اند اسپورهای زنده را پس از ۶۰ سال، در خاک خشک، بیابند. و اگر اسپور، بتواند بمدت چندین سال، در خاک خشک، زنده بماند تعجب آور نیست که در پشم و مو و استخوان و سایر فراورده های حیوانی هم تا مدت ها زنده بماند و از کشوری به کشور دیگر، منتقل شود.
راه هاى انتقال سیاه زخم، عبارتست از:
۱ ) تماس مستقیم با حیوانات آلوده.
۲ ) تماس با پشم، مو، پوست، استخوان و سایر فراورده های آلوده.
۳ ) استنشاق افشانه های آلوده.
۴ ) خوردن گوشت و سایر مواد آلوده به باسیل شاربون .
۵ ) بوسیله حشرات، در اثر گزش و انتقال خون آلوده به سایر حیوانات و انسان.
۶ ) انتقال انسان به انسان از طریق نوعی برس تهیه شده از نخل.
۷ ) انتقال جنینی یا در حین زایمان
حیوانی که به علت ابتلاء به سیاه زخم، جان خود را از دست میدهد باسیل سیاه زخم را از طریق بزاق، ادرار و مدفوع و نیز بوسیله ترشحات خونی حفرات مختلف بدن و لاشه خود به فراوانی، در محیط اطراف، پخش مینماید و موجب آلودگی محیط، میگردد. ضمنا باسیل سیاه زخم به آسانی در علوفه مختلف، انباشته میشود و موجبات آلودگی بعدی حیوانات را فراهم مینماید ولی مستقیما از حیوانی به حیوان دیگر، منتقل نمیشود.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.