مقاله مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام دارای ۲۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام :
مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام
بنای تاریخی مذهبی مسجد کبود از آثار ارزشمند دوره قراقویونلو می باشد که به دستور جهانشاه که شهر تبریز را پایـتخت خود قرار داده بود و به ســــرکــــاری عزالدین قاپوچـی بنا گردیــده و با استنــــاد به کتــیبه برجسته ســـر درب به سال ۸۷۰ ه.ق ساختمان آن به اتمام رسیده است.
سلــطنت جهــانشاه از سال ۸۳۹ ه.ق آغـاز و تا ۸۷۲ ه.ق ادامـه داشت که وی به دست اوزون حسن از طایفه آق قویونلو کشته شد و بساط اقتدار حـکومتی وی که از آسیای صغیر تا خلیج فارس و هــرات و ماوراالنهر گــسترده شده بـود برچیده شد.بنای اصـلی در مقام مـسجد مقـــبره، دارای صحـن وســیعی بـوده کــه در آن مجـــموعه ای از ســـاختمان ها از جمــله مدرســه و حمام و خــانقاه و کتابــخانه و; ساخته شده بود که متأسفانه آثاری از آنها به جا نمانده است.
مسجد کبود (به ترکی آذربایجانی: Gy mscid – گوی مچید)، یا مسجد جهانشاه، از بناهای تاریخی تبریز است.
تنوع و ظرافت کاشی کاری و انواع خطوط به کار رفته در آن و بخصوص به دلیل رنگ لاجوردی کاشیکاریهای معرق آن سبب شدهاست که به «فیروزه اسلام» شهرت یابد.
زلزله سال ۱۱۹۳ هجری قمری آسیب فراوان به مسجد زده و در اثر آن گنبدهای مسجد فرو ریخت. تعمیرات و دوبارهسازی مسجد به منظور حفاظت و بازسازی بخشهای باقیمانده شامل طاقها و پایهها از سال ۱۳۱۸ آغاز شد و در ۱۳۵۵ کارهای ساختمانی آن به اتمام رسید بازسازی گنبد اصلی توسط مرحوم استاد رضا معماران انجام شد. بازسازی کاشیکاری داخلی و خارجی هنوز ادامه دارد.
خصوصیات بارز و شهرت وافر مسجد کبود با معماری ویژه تلفیــقی و اعـــجاب انگیز آن بیشتر به خاطر کاشیکاری معرق و تلفیق آجر و کاشی ، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن می باشد، که زینت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است. در متن کتیبه برجسته سر درب باشکوه و پر نقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت الله بن محمد البواب ، خطاط و احتمالا” طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده،درج شده است.
چنین تصور می شود که ساختمان مسجد کبود به مثابه یادمان از پیروزی های جهانشاه برپا گردیده است به طوری که در این خصوص می توان به سوره «فتح» که بصورت کامل و به شکل برجسته ، زینت بخش دور تا دور بالای شبستان بزرگ می باشد اشاره نمود. نام جهانشاه در کتیبه بالای درب ورودی نقش بسته که قبلا” روکش طلایی داشته است.
قدمت تاریخی
سنگنبشتههای (کتیبههای) یافت شده در مصر و بینالنهرین و مواردی مانند آن به هزاره چهارم پیش از میلاد برمیگردد. این کتیبهها بیشتر فرمان شاهان و فرمانروایان و توصیف وقایع و تاریخ جنگها بودهاند
مسجد کبود دارای دو مناره باریک و بلند در منتهی الیه شرق و غرب ضلع شمالی بوده است، در پشت درب ورودی به شبستان بزرگ ، یک بیت شعر فارسی به خط ثلث نوشته شده بدین مضمون :
کردار بیار و گرد گفتار مگرد چون کرده شود ، کار بگوید که که کرد
شبستان بزرگ را از سه طرف رواق ها در بر گرفته و بر بالای آن گنبد دو پوشی به قطر تقریبی ۱۷ متر قرارگرفته است. شبستان کوچک که در حکم مکانی خصوصی و مقبره سلطنتی در نظر گرفته شده بود ، در سمت جنوب بنا واقع شده و با قطعات سنگ مرمر ازاره بندی شده بود که آیات قرآنی به خط زیبای ثلث و به صورت برجسته زینت بخش قسمت فوقانی سنگ ها است.
کاشیکاری آن صرفا” به رنگ لاجوردی و عمدتا” از قطعات شش ضلعی کار شده بود و تمام سطح سقف آن زرنگار ( نقاشی با آب طلا) و کف شبستان ها به احتمال قوی مرمرین بوده است. نقش و نگار نقاشی معرق مسجد شامل گره بندی های هندسی، گل و بوته اسلیمی و ختایی و کتیبه های مختلف که مجموعا” حکایت از زیبایی خارق العاده ای داشته است.
آرامگاه جهانشاه و نزدیکان وی در انتهای شبستان کوچک در داخل سرداب بوده است. زلزله مهیب سال ۱۱۹۳ ه.ق باعث ویرانی شهر تبریز و کشته شدن عده زیادی از مردم آن گشته و از مسجد کبود بجز سر درب و چندین جرز پایه بر جا نمی گذارد و در فاصله بین سالهای پس از زلزله تا شروع مرمت، درب ورودی اصلی و قطعات مرمرین و ; به تاراج میرود.
مسجد کبود در سال ۱۳۱۰ ه.ش در فهرست آثاری ملی به ثبت رسید و بیشترین مرمت آن تا سال ۱۳۴۳ انجام پذیرفته و در فاصله سالهای ۵۴_۱۳۵۲ بازسازی
گنبدهای بالای شبستان ها به همت مرحوم اسماعیل دیباج و دفتر فنی حفاظت آثار باستانی و به دست توانای معمار شهیر و فقید آذربایجان، استاد رضا معماران جامه عــمل پوشید. اینک کار محوطه سازی و باز یافت نقس و نگار کتیبه های داخل مسجد در دست اجرا است.
کاشیکاری
سردر اصلی این مسجد که با کاشیکاریهای معرق تزئین شده است، کتیبهای دارد به خط رقاع که به سال ۸۷۰ (قمری) نصب شده است. این کتیبه و دیگر کتیبههای سردر مسجد به خط نعمتالله البواب خوشنویس مشهور سده نهم است و سرکاری و نظارت بر ساخت آن با عزالدین بن ملک قاپوچی بودهاست.
کاربرد کاشی کاری
تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط به کار رفته در مسجد کبود و همچنین زیبایی و هماهنگی رنگها سبب شده که این مسجد به فیروزه اسلام شهرت یابد.
کاشیکاری آن صرفا به رنگ لاجوردی و بیشتراز قطعات شش ضلعی است و تمام سطح سقف آن زرنگار (نقاشی با آب طلا) و کف شبستانها به احتمال قوی مرمرین بوده است.
کاربرد کاشی در بناهای دروه اسلامی ایران به گونه ای که اکنون نیز رایج است، از نیمه سده ۵ق/۱۱م آغاز شد. در مرحلهای که آجرکاری در بنا به اوج زیبایی و شکوفایی خود رسیده بود. معماران ایرانی دست به تجربهای تازه زدند و با کاربرد رگههایی از آجرلعابدار یکرنگ و غالبا به رنگ فیروزهای در میان طرحهای پیچیده ولی زیبای آجرکاری تزیین بنا با کاشی را آغاز
کردند. منارهه مسجد جامع دامغان (۴۵۰ق/۱۰۵۸م) نمونهای از آن است. در مرحله بعد تلفیق هماهنگ آرایههای کاشی و آجر در بناهای برجستهای چون گنبد سرخ مراغه (۴۵۲ق) با موقعیتی همراه شد که به رواج گسترده کاربرد کاشی و کاشی کاری انجامید. تولید کاشیهای خشتی ساده با قالب زده و پیشرفت نقوش تخت و برجسته و طرحهای گوناگون و نیر کاربرد کتیبه بر کاشی به ویژه در بناهای مذهبی از جمله مساجد در سده ۶ق/۱۲م همراه با پیشرفت سفالگری . کاشی را به صورت مهمترین وسیله تزیین بنا درآورد. محراب کاشی موزه هنر اسلامی قاهره (۵۸۳ق/۱۱۸۷م) نمونهای در خور توجه از آثار این سده است. شهر ری در این دوره ازمهمترین مراکز کاشی سازی محسوب میشود. پیوستگی کار کاشی
سازی و سفالگری ، روشهای ساخت مشترک در این دو شاخه پدید آورد. در سدههای ۶ و ۷ق/ ۱۲ و ۱۳ م کاشیهای زرین فام و گاهی به ندرت مینایی با اشکال ستارهای و چلیپایی و نقشهای متفاوت در کاشان ساخته شد و امتیاز و افتخار ساخت زیباترین این آثار نصیب خاندان ابو طاهر گردید. ماندگارترین مجموعه محرابهای کاشی زرین فام ساخته آنها امروزه در اماکن مقدس ایران بزرگترین موزههای جهان نگاهداری میشود. محرابهای موزه اسلامی قاهره، موزه برلن، موزه آستان قدس رضوی (۶۴۰ق/ ۱۲۴۲م)، و شمار بسیاری مجراب دیگر از این جملهاند.
در پایان سده ۶ ق و آغاز سده ۷ق روندی که به پیدایش کاشی کاری معرق شهرت یافت، درخراسان آغاز شد. کاشی کاری مسجد زوزن نمونهای از آغاز این شیوه کاشی کاری است؛ اما با هجوم مغول این روند برای بیش از یک سده متوقف شد. در این روش که نقشها یا کتیبهها از کنار هم قرار گرفتن قطعههای کاشی تراش خورده تشکیل میشود. هنر کاشی کاری به اوج تازه دست یافت. در آغاز سده ۸ق/ ۱۴م پوشش سطحهای گسترده با کاشی معرق رونق گرفت. در این سده نقشهای پیچیده تزئینی شامل گل و برگهای درهم تنیده با کاربرد رنگهای بیشتر از سدههای قبل و کتیبههای کوفی و ثلث و نسخ به طور روز افزون بر کاشی نقش بست. کاشی کار مجموعه شیخ عبدالصمد در نطنز و آرامگاه اولجایتو (گنبد سلطانیه) در آغاز سده ۸ق و سپس بنای بابا قاسم در اصفهان و مسجد جامع کرمان درنیمه آن سده به تکاملی انجامید که در سده ۹ق/۱۵م به اوج کمال رسید.
توجه روزافزون به ساختن بناهای سترگ که پس از فرو نشستن هجوم تیمور به وسیله خود او و فرزندانش که فرهنگ ایرانی آنان را به هنردوستانی بزرگ تبدیل کرده بود- آغاز شد و به کاشی سازی و پیشرفت شیوههای آن رونق و حیاتی تازه بخشید. بناهای با شکوه در سمرقند، هرات، اصفهان، تبریز و جز آن ساخته شد که آرایه بیشتر آنها کاشی، به ویژه کاشی معرق بود. هنرمندان نگارگر و خوش نویس در پدیدآوردن طرحهای تازه و کتیبههای ممتاز شرکت داشتند. گور امیر تیمور، مساجد گوهر شاد هرات و مشهد در شمار این بناها هستند.
در مسجد کبود تبریز که در ۸۷۰ق/۱۴۶۶م به روزگار جهانشاه آققویونلو بر پا شد، اوج توانایی هنرمند کاشی کار و کاشی تراش ایرانی را در بکار گیری کاشی معرق میتوان دید. درون و بیرون این مسجد با کاشی معرق آراسته شده است. در میان بناهای آراسته با کاشی کاری معرق، تنها ایوان جنوب غربی جامع اصفهان را میتوان تا حدی با آن مقایسه کرد.این اثر به فرمان اوزون حسن آققویونلو در ۸۸۰ق/۱۴۷۵م پدید آمده، و هم عصر با مسجد کبود و تأثیر پذیرفته از آن است. سده ۱۰ق/ ۱۷۶ م ازمیراث هنری سده پیش بهره بسیاربرد. کاشیهای به کار رفته در بنای هارون ولایت اصفهان که در ۹۱۸ق/ ۱۵۱۲ م در عهد شاه اسماعیل صفوی بنا شده. به ویژه درگاه ورودی آن در خور توجه بسیار است.
تبدیل اصفهان به پایتخت ایران به روزگار شاه عباس اول سرآغاز فعالیت بزرگی در کار معماری شد. این فعالیت به ناچار در کار آرایههای معماری به ویژه کاشی کاری تأثیری به سزا داشت. بناهای تازه ساخته شده در اصفهان که شامل گونههای مختلف از ساختمانهای دین چون مسجد و مدرسه و کلیسا تا کاخ و بازار و حمام و کاروانسرا و جز آن بود ، نیاز به گسترش کاشی سازی داشت. در کاشی کاری نخستین بناهای این دوره چون مسجد شیخ لطف الله از هر دو شیوه کاشی معرق و کاشی خشتی بهره گرفته شد. در طراحی
نقشها و زیبایی و چشم نوازی و گونهگونی رنگها موفقیت هنرمندان این عصر قابل ستایش است. پوشش یکسره درون و بیرون مسجد از چنان تنوع دل نشین و چشم نوازی برخوردار است که پیشتر همانندی برای آن نمیتوان یافت. ویژگی دیگر این عصر کاربرد بیش از پیش کتیبه با خطوط گوناگون از کوفی و بنایی تاثلث و نستعلیق است. تواناترین خوش نویسان عصر در کار کتیبه نویسان عصر در کار کتیبه نویسی بناها هنرنمایی کردهاند. همین روند را در جامع عباسی ساخته شده در دوره شاه عباس و دیگر مسجدها و مدرسههای عصر صفوی تا حکومت واپسین پادشاه این خاندان ، یعنی شاه سلطان حسین در مدرسه مادر شاه یا چهار باغ میتوان دید . کیفیتی چنین بالا در کاشیهای کاخهای عالی قاپو و هشت بهشت و کلیساهای مشهور جلفای اصفهان با طرحهای حیوانی و انسانی و فرشتگان و دو بناهایی در دیگر شهرهای ایران در خور بررسی است.
برافتادن دولت صفوی همراه با فرو افتادن کمی و کیفی کار کاشی کاری و کاشی سازی بود. انتقال پایتخت از اصفهان به شیراز به روزگار کریم خان زند شیوه جدیدی در کاشی سازی به ویژه درکاربرد رنگها به همراه داشت. کاربرد رنگهای سفید، صورتی، زرد، سبز و دگرگونی طرحها از جمله کاربرد نقشهای درشت، مانند جنگ رستم با دیو سفید در ارگ کریم خانی شیراز در مقایسه با ظرافت طراحی کاشیهای مکتب اصفهان تفاوت سلیقه دو دوره را آشکار میسازد. در سده ۱۳ق/۱۹م اگرچه کوشش تازهای در ساختن بناهای گوناگونی چون مسجد و بازار و کاخهای سلطنتی و جز آن به عمل آمده، اما با دستآوردهای سدههای پیشین از جمله در کاشی کاری مقامی برای رقابت نیافت.
در نیمه اول سده ۱۳ق مساجد سلطانی قزوین، تهران، سمنان ساخته شد. کاشی کاری آنها بیشتر از نوع ۷ رنگ یا کاشی خشتی بود که با نقش مایههای گیاهی آراسته بودند و شیوه معرق پیچیده و پکار صفوی کاربرد محدودی یافت. کاشی معرق این دوره بیشتر به صورت قطعههای بزرگی که اشکال هندسی به ویژه شطرنجی را پدید آورد، ظاهر شد. برای نقشهای اسلیمی و یاتصویری تنها از کاشی خشتی استفاده میکردند.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.