مقاله در مورد نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی دارای ۱۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی :

نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی

مقدمه :

نظارت و کنترل یکی از اجزای اصلی مدیریت محسوب می گردد، بطوریکه بدون توجه به این جزء ، سایر اجزاء مدیریت ، مثل برنامه ریزی ، سازماندهی و هدایت نیز ناقص بوده و تضمینی برای انجام درست آنها وجود ندارد. در حقیقت زمانی که یک برنامه تهیه شد و برای اجرای آن سازماندهی بعمل آمد و رهبری و هدایت آن مشخص شد ، انتظار این است که هدفهای برنامه تحقق پیدا کند و در اجرای برنامه ، اطمینان وجود داشته باشد که روند حرکت دقیقاً بسوی اهداف تعیین شده می

باشد. گاهی ممکن است حتی جزئیات برنامه بصورت دقیق اجرا گردد اما جهت گیری کلی در اجرای برنامه دارای انحراف بوده و ما را از هدف دور سازد. اطمینان از اینکه اجرای برنامه و هدایت آن درست صورت می گیرد و در صورت مشاهده انحراف ، اقدام لازم برای تصحیح آن بعمل می آید، نیازمند فرآیندی است که آن را نظارت و کنترل می نامند.

تعریفی که در مورد کنترل و نظارت کرده اند عبارت است از : « ارزیابی تصمیم گیری ها و برنامه ها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات نسبت به هدفهای برنامه و تصحیح انحرافات احتمالی بوجود آمده » . و همانطور که در این تعریف ملاحظه می گردد ، ارزشیابی جزئی از نظارت و کنترل بحساب می آید.

فرآیند کنترل شامل چند مرحله است که عبارتند از :

۱- تعیین شاخصها یا معیارها متناسب با هدفهای برنامه و پیش بینی نتایج برنامه

– ۲تهیه و تدوین اطلاعات مربوط به اقدامات انجام شده

۳- مقایسه اطلاعات مدون با معیارها و شاخصها

۴-تصمیم گیری و اقدام اصلاحی برای رفع نواقص یا تصحیح انحرافها[۱]

در اسلام موضوع نظارت و کنترل در همه سطوح مدیریت بعنوان یک اصل مورد توجه قرار گرفته است که در این مقاله ابتدا اهمیت آن از نظر اسلام مورد بحث قرار می گیرد، سپس مراجع نظارت کننده در حکومت و مدیریت اسلامی و موضوع نظارت همگانی بیان می گردد و آنگاه به بحث پیرامون مراحل نظارت و کنترل پرداخته می شود.

اهمیت موضوع از نظر اسلام :

در اسلام از ارزشیابی ، حسابرسی و سایر اصطلاحاتی که در حقیقت برای بیان نظارت و کنترل مورد استفاده قرار می گیرد زیاد بحث شده است که در زیر نمونه هائی از آن ارائه می گردد :

۱- در قرآن کریم در آیات زیادی موضوع نظارت و کنترل همگانی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده است که در ادامه این مقاله درباره آن بحث خواهد شد : علاوه بر آن آیاتی است که در آنها خداوند نظارت خود و حسابرسی را مطرح می سازد ، مثل آیه ۱۸ از سوره ق :

ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید

سخنی جاری نمی شود مگر اینکه رقیب و عتید ( نام دو فرشته که ثواب و گناه را ثبت می کنند) می نویسند

یا آیات ۷ و ۸ سوره زلزله :

و من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره

پس هر کس ، به اندازه ذره ای کار نیک کرد ، پاداش خواهد دید و هرکس ، به اندازه ذره ای مرتکب کار زشت شد ، جزا خواهد دید.

۲- علی علیه السلام به یکی از والیان چنین می فرماید :

« ارفع الی حسابک واعلم ان حساب الله اعظم من حساب الناس

حساب کارهایت را برای من بفرست و بدان هر آینه حساب خدا بالاتر و مهمتر از حساب انسانها است ».

۳- امام موسی کاظم علیه السلام فرموده :

لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم ، فان عمل خیرا استزاد الله منه و حمدالله علیه ، و ان عمل شرا استغفرالله منه و تاب الیه[۲]

از ما نیست کسیکه هر روز به حساب خود نپردازد و اگر کار نیکی انجام داده است از خداوند فزونی آن را خواهد و خدا را برای آن سپاس گوید ، و اگر کار زشتی را مرتکب شده است از خداوند آمرزش آن را خواهد و تو به نماید».

۴- در روایت دیگری آمده است :

« اما تعلم بان الذین کله حساب

آیا نمی دانی که هر آینه دین ، سرتاسر حساب و محاسبه است ؟ »

مرجع و دستگاه نظارت کننده در حکومت اسلامی :

در اسلام سه مرجع بر کارگزاران و مدیران حکومت اسلامی نظارت دارند و یا به عبارت دیگر کارگزاران حکومت اسلامی در مقابل سه مرجع خدا ، امام و مردم مسئولند.

خدا نظارت مطلق بر کلیه اعمال و حرکات فرد و افراد دارد و هر مسلمانی قبل از هر چیز و هرکس بر این اعتقاد است که رفتار و اعمال و حتی نیات او در زیر ذره بین نظارت الهی قرار دارد و کوچکترین خطا یا ثواب او ثبت و ضبط می گردد و چنانچه در این جهان به پاداش و یا مجازات اعمال خود نرسد ، در سرای باقی و ابدی کلیه اعمال او چه گناه و چه ثواب مورد رسیدگی قرار می گیرد و هرکس به سزای اعمال خود می رسد. در جامعه اسلامی ، اعتقاد به معاد و رسیدگی دقیق به اعمال و رفتار انسان و جزای خوب و بد ، بخشی از وجود انسان را تشکیل می دهد و نقش

اساسی در جهت گیریهای اعمال انسان و نحوه رفتار او را بعهده دارد. بهمین دلیل هر اندازه اعتقاد در جامعه اسلامی بیشتر در عمق انسانها نفوذ کرده باشد میزان خطا و گناه کاهش پیدا کرده و کمتر نیاز به سایر اهرم های اساسی نظارت و کنترل پیدا می شود و یکی از تفاوت های اساسی نظارت بین جامعه اسلامی و جوامع مادی همین نظارت نامرئی است که در اعتقاد مردم جای گرفته است.

قرآن در آیه ۱۸ از سوه ق می فرماید :

ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید

سخنی جاری نمی شود مگر اینکه رقیب و عتید می نویسند.

مرجع دیگری که مسئولیت نظارت و کنترل را در مدیریت جامعه اسلامی بعهده دارد ، امام است.

منظور از نظارت امام در این بحث ، تنها نظارت مستقیم او نیست ، بلکه علاوه بر آن مجموعه وسائل و دستگاههائی است که در یک جامعه برای نظارت و اقدام اصلاحی جامعه بکار می رود بخشی از اختیارات و اهرم های نظارت است که در جامعه اسلامی زیرنظر مستقیم یا غیرمستقیم امام و ولی امر قرار دارد و رهبری جامعه اسلامی از همه این دستگاهها و وسائل و شیوه های گوناگون ، برای نظارت و کنترل جامعه و جلوگیری از انحراف جامعه و بخشهای مختلف آن از اهداف اسلامی استفاده می نماید.

بدیهی است که با وسعت و پیچیدگی سازمانهای موجود ، امکان نظارت مستقیم برای مقام رهبری و ولایت فقیه مگر در موارد خاص وجود ندارد و بهمین دلیل نیاز به وجود دستگاهها و سازمانهای مختلف پیدا می شود. اما همانطور که ذکر شد مشروعیت همه آنها از امام و ولی امر است. علی علیه السلام در نامه ای که برای فرماندهان سپاه خود می نویسد می فرماید :

« وَلِی عَلَیکٌمٌ الطاعَهٌ ، وَ اَن لا تٌنکٌصوٌا عَن دَعَوَه ، وَ لا تُفَرِطُوا فِی صَلاح ، وَ ان تَخوُضوُا الغَمَراتِ الی الحَق ، فَاِن اَنتُم لَم تَستَقیمُوا لی عَلی ذالِکَ لَم یکُن اَحَد اَهوَنَ عَلَی مِنِ اعوَحَ مِنکُم ، ثُمَ اُعظَمُ لَهُ العُقُوبَهَ ، وَلا یجِدٍ فیهمِا رُخصَهٍ .

و حق من بر شما پیروی و فرمانبرداری است، و اینکه از فرمان من رو برنگردانید ، و در کاری که صلاح بدانم کوتاهی ننمائید ، و در سختیهای راه حق فرو روید ( متحمل رنجها گردید تا حق را بیابید)، پس اگر شما اینها را درباره من بجا نیاورید هیچکس ، خوارتر از کجروان شما در نزد من نیست ، پس او را بکیفر بزرگ می رسانم و نزد من رخصت و رهائی برای او نمی باشد.»[۳]

در نامه دیگر علی علیه السلام به زیاد بن ابیه هنگامیکه در حکومت بصره قائم مقام عبدالله بن عباس بود ، می فرماید :

و انی اقسم بالله صادقا، لین بلغنی انک خنت من فیء المسلمین شیئا صغیراً او کبیراً لاشدن علیک شده تدعک قلیل الوفر ، تقیل الظهر ، ضیل الامر ، و السلام

و من بخدا سوگند یاد می کنم – سوگند از روی راستی و درستی – اگر بمن برسد که تو در بیت المال مسلمانان بچیزی اندک یا بزرگ خیانت کرده و برخلاف دستور صرف نموده ای بر تو سخت خواهم گرفت، چنان سختگیری که ترا کم مایه و گران پشت و ذلیل و خوار گرداند ، و درود بر آنکه شایسته درود است.»[۴]

بطوریکه از جملات فوق ملاحظه می شود و موارد دیگری نیز در گفته های رهبران اسلام وجود دارد ، امام حق نظارت و کنترل در مدیریت جامعه اسلامی را بعهده دارد که برای تحقق آن ، وسائل و دستگاههای لازم را می تواند ایجاد نماید.

مرجع دیگری که مسئولیت نظارت و کنترل جامعه و اقدام برای اصلاح کجیها و انحراف ها را بعهده دارد توده های عظیم مردم هستند که در قرآن از آنها گاهی به ناس تعبیر می شود. این نوع نظارت عموماً همان نظارت عامه یا همگانی است که در قرآن تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر مورد بحث قرار گرفته است و در زیر و پس از بحث نظارت مستقیم و غیرمستقیم مستقلاً آن را بیان خواهیم کرد.

نظارت مستقیم و غیرمستقیم

در مدیریت اسلامی نظارت می تواند مستقیم باشد ، بدین معین که شخص مدیر راساً روی امور نظارت نماید و در مراحل مختلف اجرای برنامه ، حضور پیدا کند. مثلاً در جبهه نظامی ، زمانی که فرمانده ، خود شخصاً در قسمتهای مختلف جبهه یا پشت جبهه حضور پیدا می کند ، یا مثلاً وزیری که مسائل حوزه وابسته به حیطه مسئولیت خود را شخصاً مورد رسیدگی قرار داده و اشکالات را مستقیماً از زبان افراد می شنود و سپس نسبت به رفع آنها اقدام می نماید ، نظارت مستقیم را اعمال نموده است.

علی علیه السلام در فرمان تاریخی خود خطاب به مالک اشتر می فرماید :

« ثم امور من امورک لابد لک من مباشریها منها اجابه عمالک بما یعیا عنه کتابک ، و منها اصدار حاجات الناس عند ورودها علیک بما تحرج به صدور اعوانک

در بین کارهای تو کارهائی است که ناچار باید خودت انجام دهی. از آنها ، پاسخ دادن کارگزارانت است – آنجا که نویسندگانت درمانده شوند – و از کارها ، انجام درخواستهای مردم است ، روزی که به تو می رسد درخواستهائی بسبب آنها یارانت را دلتنگ می سازد.»[۵]

امروز در هر مکتبی از مکتبهای مدیریت ، نظارت مستقیم و حضور مدیر در صحنه مسائل و مشکلات حیطه مربوط به خود ، امری ضروری است ، اگر چه در گذشته زمانی بود که مدیر دور از کارکنان و بصورت یک موجود برتر در یک محیط جدا ، تنها خود را موظف به نظارت می دید. در مدیریت اسلامی همانگونه که ملاحظه شد ، نظارت مستقیم بخشی از وظایف مربوط به نظارت و کنترل را تشکیل می دهد و نمی توان بجای آن ، انواع دیگر نظارت را جایگزین نمود.

نظارت غیرمستقیم نظارتی است که توسط مدیران و کارگزاران زیردست ، بصورت طبیعی و توسط بازرسان و فرستادگان بصورت خاص انجام می پذیرد. بدیهی است که یک مدیر یا فرمانده ، امکان نظارت مستقیم بر همه امور و موسسات تابعه خود را ندارد و لازم است این نظارت توسط دیگران انجام و گزارش آن به او برسد ، بطوری که از این طریق در جریان کارهای تحت پوشش خود قرار گیرد.

علی علیه السلام می فرماید :

« و انما الوالی بشر لا یعرف ماتواری عنه الناس به من الامور ، و لیست علی الحق سمات تعرف بها ضروب الصدق من الکذب

و والی و حکمران بشر است ، که بکارهای مردم که از او پنهان می دارند آگاهی ندارد ، و حق را هم نشانه هائی نیست که با آنها انواع راستی از دروغ شناخته شود

و باز می فرماید :

« ثم تفقد اعمالهم ، وابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم فان تعاهدک فی السر لامورهم حدوده لهم علی استعمال الامانه و الرفق بالرعیه

پس در کارهایشان کاوش و رسیدگی کن ، و بازرسهای راستکار و وفادار بر آنان بگمار ، زیرا خبرگیری و بازرسی نهانی تو در کارهای آنها ، سبب وادارنمودن ایشان است بر امانت داری و مدارا نمودن و نرمی با رعیت (هرگاه والی بکارهایشان نرسد آنها از راه عدل و دادگری بیرون رفته و به مردم ستم روا دارند).»[۷]

بطوری که ملاحظه می شود نظارت غیرمستقیم که رایج ترین نوع نظارت می باشد در کلمات علی علیه السلام بصورت زیبائی شرح داده شده است.

نظارت همگانی ( امر به معروف به نهی از منکر )

در اسلام نظارت تنها در چهارچوب وظائف دولت و حکومت خلاصه نمی شود ، بلکه کلیه افراد جامعه موظفند براساس یک تکلیف شرعی – همچون نماز و روزه – بر امور اجتماعی و رفتار افراد و اطرافیان ، نظارت همگانی و عمومی داشته باشند. این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و در قرآن آیات متعددی در ارتباط با آن وجود دارد. نظارت عمومی که به نام امر به معروف و نهی از منکر مطرح است، مراحل و درجاتی دارد و برحسب اینکه فرد چگونه مرتکب گناه شود و یا از تکلیف خود سرباز زند ، نحوه برخورد با او و ارائه تذکر ، تفاوت دارد. همچنین شرایط افرادی که می توانند این

نظارت عمومی را ایفا نمایند و به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند، در رساله ها و کتب فقهی بحث شده است. مثلا ً در مورد شرایط افراد مذکور موضوع بالغ بودن ، عاقل بودن ، مطلع بودن ، احساس خطرنمودن و عامل بودن ، در رسائل و کتب مربوط مطرح شده است که ما از بحث آنها در این مقاله صرف نظر می کنیم و تنها استنادات قرآنی و گفته های بزرگان را در مورد تایید نظارت همگانی ارائه می دهیم.

۱- آیه ۱۰۴ سوره آل عمران :

« و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولیک هم المفلحون

از شما امتی پدید آید ، دعوت کننده به خوبیها ، تشویق کننده به کارهای شایسته و بدوردارنده از بدیها ، این چنین کسانی رستگار هستند».

۲- آیه ۱۱۰ سوره آل عمران :

کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله

شما بهترین امت بوده اید که برای بشریت به وجود آمده ، کارهای شایسته را ترویج می کنید و جلوی کارهای زشت را می گیرید و به خدا ایمان دارید».

۳- آیه ۴۱ سوره حج :

الذین ان مکنا فی الارض اقامو الصلوه اتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر

مومنان کسانی هستند که اگر به ایشان در روی زمین تمکن و قدرت دهیم، نماز را بجای می آورند و زکوه می دهند و به معروف امر می کنند و از منکر دیگران را باز می دارند».

۴- آیه ۶ سوره تحریم :

قوا انفسکم و اهلیکم نارا و قودها الناس و الحجاره

نگهدارید خودتانرا و اهلتانرا از آتش ».

۵- – آیه ۷۱ سوره توبه :

« والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و یطیعون الله و رسوله اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم

مردان و زنان مومن همه یار و دوستار یکدیگرند ، خلق را بکار نیکو وادار ، و از کار زشت منع می کنند ، نماز بپا می دارند و زکوه می دهند و حکم خدا و رسول را اطاعت می کنند ، آنرا البته خدا مشمول رحمت خود خواهد گردانید که خدا صاحب اقتدار و درست کردار است».
۶- آیه ۱۱۳ سوره توبه :

« التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المومنین

از گناه پشیمانان ، خداپرستان ، حمد و شکر نعمت گذاران ، روزه داران ، نماز با خضوع گذاران ، امر به معروف و نهی از منکرکنندگان و نگهبانان حدود الهی و مومنان را (ای رسول ما به ثواب و سعادت) بشارت ده ».

۷- پیامبر اکرم (ص) می فرماید :

« کلکم راع و کلکم مسئول فالامام راع و هو مسئول و الرجل راع اهله و هو مسئول و المراه راعیه علی بیت زوجها و علی ولده فکلکم مسئول عن رعیته

همه شما نگهبان و مسئول یکدیگر هستید. پس امام مسئول امت و مرد مسئول خانواده ، و زن مسئول بر امور خانه و فرزندان است. پس همه شما در منصب مدیریت ، مسئول کسانی هستید که زیرنظر شما کار می کنند.»[۸]

۸- امام صادق (ع) می فرماید :

« یجب للمومن علی المومن ان یناصحه

از حقوق واجب مومن بر مومن اینست که یکدیگر را نصیحت کنند»[۹] .

مراحل نظارت و کنترل :

همانگونه که توضیح داده شد ، اولین مرحله نظارت وکنترل ، تعیین شاخصها و معیارها است. در اسلام شاخصها و معیارها است. در اسلام شاخصها و معیارها همان قوانین و مقررات و ضوابط است. بخشی از این قوانین ، همان قوانین و احکام شرعی است و استنباط و استخراج آنها بعهده فقها می باشد. که با استفاده از منابع معتبر اسلامی ( کتاب ، سنت ، عقل ، اجماع ) آن ها را استخراج و تدوین می نمایند. بخش دوم قوانین و مقرراتی است که برحسب مقتضیات زمان و مکان

و نیازهای فرد و جامعه توسط انسان تهیه و تدوین می گردد و معیار سنجش کار و مسئولیتهای افراد قرار می گیرد. این قوانین ، مقررات و ضوابط که در مراجع و مجامع ذیصلاح به تصویب و تایید می رسند و طبعاً نمی توانند با اصول و مبانی اسلامی مغایرت داشته باشند ، بخش مهمی از معیارها و شاخص ها را تشکیل می دهند.

مرحله دوم و سوم نظارت و کنترل که همان جمع آوری اطلاعات و مقایسه آنها با معیارها و شاخصها می باشد، در مدیریت اسلامی و مدیریت های متداول تفاوت چندانی ندارد و کلیه ابزارها و روشهائی که در مدیریت متداول و علمی استفاده می نمایند در مدیریت اسلامی نیز کم و بیش می تواند مورد بهره برداری قرار گیرد. البته در زمینه نحوه اخذ اطلاعات در مورد برخی از جرائم ، احکام و مسائلی خاص وجود دارد که بیشتر در حیطه علم حقوق و قضای اسلامی است تا حیطه مدیریت ، و لذا از ورود در این بحث خودداری می نمائیم. اما برخی از شیوه های دسترسی به اطلاعات و نحوه نظارت را تحت عنوان نظارت مستقیم و غیرمستقیم قبلاً مورد بحث قرار دادیم.

مرحله چهارم از نظارت و کنترل ، انجام اقدامات اصلاحی است که با توجه به اهمیت آن در مدیریت اسلامی بصورت مستقل مورد بحث قرار می دهیم.

اقدامات اصلاحی :

یکی از مراحل اصلی نظارت و کنترل ، اقدام جهت اصلاح انحرافها یا مشکلاتی است که در برنامه ها و پیاده کردن آنها پیش می آید ، چرا که اگر نسبت به کسانی که از انجام وظائف سرباز زده اند و آنهائی که وظائف خود را بخوبی انجام داده اند تفاوت لازم وجود نداشته باشد انگیزه ها برای انجام درست وظیفه و دلسوزی در کار و فعالیت از بین می رود.

علی علیه السلام می فرماید :[۱۰]

« ولا یکونن المحسن و المسی عندک بمنزله سواء ، فان فی ذالک تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان ، و تدریبا لاهل الاساءه ، علی الاساءه والزم کلا منهم ما الزم نفسه

و نباید نیکوکار و بدکار نزد تو بیک پایه باشد که آن نیکوکاران را از نیکوئی کردن بی رغبت سازد. و بد کرداران را ببدی کردن وادارد ، و هر یک از ایشان را به آنچه گزیده جزا ده ( نیکوکار را پاداش و بدکردار را کیفر ده)».

در مدیریت اسلامی ، شیوه های مختلفی برای اصلاح امور و تصحیح انحرافات و کژیها توصیه شده است که در زیر به اجمال آنها را توضیح می دهیم :

۱- شیوه های ارشادی با گفتار وکردار

اشکالات و انحرافاتی که در افراد و گروهها بوجود می آید بایستی در مرحله اول با سخنان ملایم و نصایح و رفتار و کردار شایسته اصلاح شود. تذکردادن و نصیحت کردن ، بخشی از روشهای موثر در اصلاح فرد و جامعه است.

قرآن در آیه ۴۴ از سوره طه می فرماید :

« فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی

با او با نرمی سخن بگوئید شاید متذکر شود و بترسد (خطاب به موسی و هارون در مقابل فرعون )»

ارشاد زبانی ، موقعیکه با اعمال و رفتار خود هماهنگ باشد تاثیر آن چند برابر خواهد شد. قرآن در این زمینه اصرار دارد که افرادی که ارشاد می نمایند خود نیز به گفته ها عمل نمایند و اعمال و گفتار آنها هم آهنگ باشد.

در سوره صف آیات ۲ و ۳ می فرماید :

« یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون ، کبر مقتا عندالله ان تقولواما لا تفعلون

ای کسانیکه ایمان آورده اید چرا می گوئید آنچه را عمل نمی کنید ؟ گران است خشم خدا که بگوئید آنچه را عمل نمی کنید».

در سوره بقره آیه ۴۴ نیز می فرماید :

« اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تعقلون

آیا مردمی را به نیکی خوانید و خود را فراموش کنید ؟

و شما کتاب را می خوانید آیا تعقل نمی کنید ؟

تذکر یا انتقاد بایستی دلسوزانه و سازنده باشد و قصد آن ، خدائی و برای اصلاح باشد تا برای منظورهائی دیگر.

علی علیه السلام می فرماید :[۱۱]

« لاترکنوا الی جهالکم ولا انتقادوا لا هوائکم فان النازل بهذا المنزل علی شفا جرف هار

به نادانان تکیه نکنید ، و برای دلتان انتقال ننمائید ، زیرا چنین کسی بر لبه پرتگاهی از آتش قرار دارد».

۲- تشویق افراد وظیفه شناس و درستکار :

یکی از شیوه های اصلاح امور در مدیریت اسلامی تشویق افرادی است که به وظیفه خود به درستی عمل می کنند. این نوع تشویق ها علاوه بر اینکه انگیزه انجام وظیفه بیشتر و بهتر را در خود آنها تقویت می نماید برای آنهائیکه به وظیفه خود آشنا نیستند نیز نوعی عبرت و تنبیه بشمار می رود.

علی علیه السلام در مورد لزوم تشویق می فرماید : [۱۲]

« و واصل فی حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابلی ذو والبلاء منهم ، فان کثره الذکر لحسن افعالهم نهز الشجاع ، و تحرض الناکل ، ان شاء الله تعالی

پس آرزوهای ایشان برآور ، و آنها را به نیکوئی یاد کن ، و کسانی را که آزمایشی نموده رنجی برده اند همتشان را بزبان آور ، زیرا یادکردن ، نیکوکاران دلیر را به هیجان درآورده و بجنبش وا می دارد ، و نشسته ( از کار مانده ) را بخواست خدایتعالی ترغیب می نماید ( او را دوباره بکار می آورد) » .

علی علیه السلام تشویق را گاهی به عنوان وسیله ای برای انتقاد و تنبیه تجویز می نماید، درحقیقت این نوع تشویق ، فرد خطاکار را شرمنده و مدیون می سازد. او می فرماید : [۱۳]

« عاتب اخاک بالاحسان الیه واردد شره بالانعام علیه

برادر خود را با نیکی سرزنش کن و بدی او را با بخشش بر او برطرف گردان ».

گاهی تشویق و ترغیب نیکوکاران خود نوعی تنبیه برای متخلفان و خطاکاران بحساب می آید و در حقیقت با تشویق افراد وظیفه شناس مثل این است که افراد وظیفه نشناس را تنبیه کرده ایم.

علی علیه السلام در همین مورد می فرماید : [۱۴]

« ازجر المسی بثواب المحسن

بدکار را بپاداش نیکوکار رنجه دار » .

و بالاخره در تشویق نیکوکاران و افراد وظیفه شناس بایستی عدالت را رعایت کرده زیرا که تشویق بیش از حد و تشویق کمتر از استحقاق بهر دلیلی که باشد آثار نامطلوب و سوء برجای می گذارد.

علی علیه السلام در این مورد می فرماید : [۱۵]

« ثم اعرف لکل امری منهم ما ابلی ، ولا تضیفن بلاء امری الی غیره ولا تقصرن به دون غایه بلائه ولا یدعونک شرف امری الی ان تعظم من بلائه ما کان صغیرا ، ولا ضعه امری الی ان تستصغر من بلائه ما کان عظیما

پس رنج و کار هر یک را برای خودش بدان ، و رنج کسی را بدیگری نسبت مده و باید در پاداش به او هنگام بسررساندن کارش کوتاهی ننمائی ، و باید بزرگی کسی ، ترا بر آن ندارد که رنج و کار کوچک او را بزرگ شماری و پستی کس ترا وادار نسازد که رنج و کار بزرگش را کوچ پنداری »

۳- تنبیه افراد خطاکار و بی توجه به وظایف :

یکی دیگر از اقداماتی که در مدیریت اسلامی جهت اصلاح افراد و مجموعه ها مورد توجه قرار می گیرد، تنبیه و مجازات افرادی است که خطاکارند و از وظائف خود سرباز می زنند. البته تنبیه در لغت به معنی آگاهی دادن و حقیقت را روشن کردن است. تنبیه صور مختلف دارد ، گاهی ممکن است یک تذکر یا اخطار یا توبیخ باشد ، ضمن اینکه راز فرد خطاکار یا مجرم محفوظ نگهداشته می شود. در این گونه موارد بایستی از فاش کردن راز افراد خودداری نمود و حیثیت و آبروی فرد یا مجموعه را حفظ کرد.

علی علیه السلام در این زمینه می فرماید : [۱۶]

« ولیکن ابعد رعیتک منک واشنوء لهم عندک اطلبهم لمعایب الناس ، فان فی الناس عیوبا الوالی احق من سترها ، فلا تکشفن عما غاب عنک منها ، فانما علیک تظهیر ما ظهرلک ، و الله یحکم علی غاب عنک ، فاستر العنوره ماالستطعت یسترالله منک ما تحب ستره من

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.