تحقیق در مورد نماز


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد نماز دارای ۲۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد نماز  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد نماز،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد نماز :

آیا دیدی آن کس را که هوای نفس خودش را معبود خودش قرار داده است.

مقدمه:
پرستش، جوششی است از اعماق ذرات عالم که عطر جانبخشش همه جا گسترده و پرتو انوارش هستی را روشن ساخته است.
پرستش ندای فطرت انسان، راز آفرینش و اصلی ترین نیاز بشر است. عبادت سرلوحه تعالیم انبیاء و نشانه ایمان است و عبودیت حق عالی ترین رتبه ای است که آدمی می تواند به آن نائل گردد.

نماز در رأس همه عبادات و سرلوحه برنامه های تربیتی و پرورشی اسلام است.
نماز نویدی برای فرزندان حضرت آدم که: ای انسان؛ ای غمگین از هجران؛ ازهبوط متأثر مباش؛ «نماز» معراج مؤمن است.
پس در طریق عبودیت حق و آگاهی و اخلاص باید گام نهاد تا آدمی به مراحل کمال شایسته خود نائل گردد.

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

نماز در رأس عبادات
اصل دومی که قرآن بعد از ایمان به غیب شمرده است، به پا داشتن نماز «و یقیمون الصّلاه» است و می توان گفت اصل اول یعنی ایمان به غیب به نظام فکری و اعتقادی یک فرد مسلمان مربوط است و اصل دوم باخودسازی و اصل سومیعنی اصل انفاق که بعداً بررسی خواهد شد، با جامعه سازی ارتباط دارد.
از اینجا به اهمیت نماز پی می بریم زیرا چنانکه ملاحظه می کنید یکی از پایه های دین شمرده شده است، و اگر هر مکتبی یک نوع طرح برای ساختن افراد خودش دارد؛ عبادت در سرلوحه برنامه پرورشی و تربیتی اسلامی قرار گرفته است و در رأس همه عبادت ها نماز است.

البته باید توجه اشت که قرآن مجید نمی گوید نماز می خوانند؛ بلکه می فرماید نماز را به پا می دارند و فرق است میان نماز خواندن و نماز را به پا داشتن. و اصولاً مواردی که در قرآن نماز خواندن تعبیر شده است، در مقام مذمت است؛ یعنی سخن از کسانی بوده که نمازهایشان ایراد داشته است.

نماز امداد الهی
«و استعینوا بالصّبر و الصّلوه و انَّها لکبیرهُ الا علی الخاشعین». قرآن مجید سخن می گوید:
ای اهل یمان! از نماز استمداد کنید و از صبر- که مفسرین گفته اند مقصود، روزه است یا لااقل روزه یکی از اقسام صبر است- از اینها استمداد کنید! مدد بگیرید! چه مددی است که می توانیم از نماز بگیریم؟ چه مددی است که از عبادت خدا و خداپرستی می توانیم بگیریم؟ همین [ عبادت خدا] مدد است؛ اصلاً هر مددی را از اینجا می شود گرفت. اگر شما می خواهید در اجتماع، یک مسلمان واقعی باشید و می خواهید یک مجاهد نیرومند باشید، باید نماز خوان خالص و مخلصی باشید;

اسلام بدون نماز هرگز
گروهی از یکی از قبائل عرب خدمت رسول اکرم (ص) رسیدند و عرض کردند: یا رسول الله! اگر می خواهید ما مسلمان بشویم، سه شرط داریم که باید آنها را بپذیرید.
۱- اجازه بدهید تا یک سال دیگر هم این بتها را پرستش کنیم.
۲- نماز خیلی برما ناگوار است، اجازه بدهید ما نخوانیم.
۳- از ما نخاهید که آن بت بزرگمان را، خودمان بشکنیم.

حضرت در جواب فرمودند: «از این سه پیشنهاد شما فقط سومی پذیرفته می شود. (یعنی فقط شکستن بت بزرگ که در صورت اکراه شما، دیگران آن را خواهند شکست) و اما بقیه محال است».

آخرین کلام علی (ع)
علی (ع) در آخرین وصایایش که مکرر شنیده اید که با جمله الله الله شروع می شود همان وصایایی که وقتی تمام شد، چند لحظه بیتر طول نکشید که علی جان به جان آفرین تسلیم کرد، راجع به نماز گفت: «الله الله فی الصّلوه فانِها عمود دینکم». «خدا را، خدارا، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست».
آخرین سفارش امام صادق (ع)

در وقت وفات امام صادق (ع) جریانی رخ داد که وقتی ابوبصیر آمد به «ام حمیده» تسلیتی عرض کند، ام حمیده گریست، ابوبصیر هم که نابینا بود گریست، بعد ام حمیده به ابو بصیر گفت:
ابوبصیر نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد. عرض کرد: چی؟ فرمود امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود:

تمام خویشان نزدیک مرا بگویید، بیایند بالای سر من حاضر شوند. اما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم، وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می کرد یک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:
«لن تنال شفاعُتْنا مستخَّفاً بِالصَّلوه» هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، نخواهد رسید، این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
تحمل شدائد

«فاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ اِلی رَبَّکَ فَارْغَب»
اکنون که فارغ شدی و بار از دوشت برداشته شد، حالا چه کار کن؟ حالا برو راحت بخواب؟ اگر راحت بخوابی و باز اول بدبختی است، چون همه بدبختی ها از عادت کردن به استراحت و راحتی و رفاه سرچشمه می گیرد. هیچ چیز برای انسان دشمن تر از رفاه نیست.

فَاذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ. از اینها که فارغ شدی باز هم خودت را به تعب و نصب بینداز. برای خودت شدائد بیافرین. یعنی خودت را به راحتی عادت نده. مرد خدا، فرضآً در مسائل اجتماعی اش شدائد نداشته باشد، شدائد عبادت را که از او نگرفته اند، آیا پیغمبر وقتی شدائد اجتماعی نداشت، می رفت تا صبح تخت می خوابید؟ خیر، آرام نداشت، فاذا فرغت، ازاینها هم که فارغ شدی فانصب، فانصب از نصب است که معنی تعب می دهد. باز هم خودت را در تعب بینداز. منتهی نه تعب الکی، بلکه به عبادت بینداز. لالقل راحت طلبی پیشه نکن که دشمن انسان راحت طلبی است.
نماز و معاد

کسی از حضرت علی (ع) سؤال کرد:
چرا ما دوبار سجده می کنیم؟ خوب، همینطور که یک بار رکوع می کنیم، یک بار هم سجده کنیم.
البته می دانید که سجده یک خضوع بالاتر و خشوع بیشتری از رکوع است. چون سجده این است که انسان آن عزیزترین عضوش را (عزیزترین عضو انسان سر است، آنجا که مغز انسان قرار گرفته است و در سر هم عزیزترین نقطه پیشانی است)، به علامت عبودیت روی پست ترین چیز یعنی خاک می گذارد، جبین بر خاک می ساید، اینطور در مقابل پروردگار اظهار کوچکی می کند. گفت چرا ما در هر رکعت دوبار سجده می کنیم، چه خصوصیتی در خاک است؟
امیرالمؤمنین این آیه را خواند:

«مِنْها خَلَقناکُم و فیها نُعیدُکُم و مِنْها نُخْرِجُکُم تارَهٍ اُخری».
اول که سر بر سجده می گذاری و برمی داری، یعنی منها خلقناکم همه ما از خاک آفریده شده ایم، تمام این پیکر ما ریشه اش خاک است، هرچه هستیم از خاک بوجود آمده ایم، دومرتبه سرت را به خاک بگذار، یادت بیاید که می میری و باز به خاک برمی گردی، دوباره سرت را از خاک بردار و یادت بیفتد که یکبار دیگر از همین خاک محشور و مبعوث خواهی شد.

نماز و شهادت
در روز عاشورا شنیده اید و می دانید که شهادتها اغلب بعد از ظهر صورت گرفت یعنی تاظهر عاشورا غالب صحابه اباعبدالله و تمام بنی هاشم و خود اباعبدلله که بعد از همه شهید شدند، زنده بودند. فقط در حدود سی نفر از اصحاب اباعبدالله در یک جریان تیراندازی که به وسیله دشمن انجام شد، قبل از ظهر به خاک افتادند و شهید شدند والا باقی دیگر تا ظهر عاشورا در قید حیات بودند.

مردی از اصحاب اباعبدالله یک وقت متوجه شد که الان اول ظهر است، آمد عرض کرد یا اباعبدالله ! وقت نماز است، و ما دلمان می خواهد برای آخرین بار نماز جماعتی با شما بخوانیم. اباعبدالله نگاهی کرد، تصدیق کرد که وقت نماز است، می گویند این جمله را فرمود:

«ذکرت الصلوه یا ذکرت الصلوه». اگر (ذکرت الصلوه) باشد ، یعنی نماز بیادت افتاد .اگر (ذکرت) باشد یعنی نماز را بیاد ما آوردی .
«ذکرت الصلات جعلک الله من المصلین» نماز را یاد کردی،خدا تورا از نمازگذاران قرار بدهد. مردی که سر بر کف دست گذاشته است یک چنین مجاهدی را امام دعا می کند که خدا تورا از نمازگذاران قرار بدهد، ببینید نمازگذار واقعی چه مقامی دارد، فرمود: بله نماز می خوانیم، همانجا در میدان جنگ نماز خواندند، نمازی که در اصطلاح فقه اسلامی«نماز خوف» نامیده می شود.

نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است،نه چهار رکعت، یعنی انسان اگر در وطن هم باشد باز باید دو رکعت بخواند، برای اینکه مجال نیست، در آنجا باید مخفف خواند، چون اگر همه به نماز بایستند وضع دفاعیشان بهم می خورد، موظف هستند در حال نماز، نیمی از سربازان در مقابل دشمن بایستند و نیمی به امام جماعت اقتدا بکنند، امام جماعت یک رکعت را که خواند صبر می کند تا آنها یک رکعت دیگر خودشان بخوانند، بعد آنها می روند، پست را از رفقای خودشان می گیرند در حالی که امام همینطور منتظر نشسته یا ایستاده است، بعد سربازان دیگر می آیند و نماز خودشان را با رکعت دوم امام می خوانند.

اباعبدالله چنین نماز خوفی خواند ولی وضع اباعبدالله یک وضع خاصی بود بطوری که چندان از دشمن دور نبودند، لهذاآن عده ای که می خواستند دفاع کنند نزدیک اباعبدالله ایستاده بودند و دشمن بی حیای بی شرم حتی در این لحظه هم آنها را راحت نگذاشت ،در حالیکه اباعبدالله مشغول نماز بود، دشمن شروع به تیر اندازی کرد، دو نوع تیراندازی ؛ هم تیرزبان ! یکی فریاد کرد : حسین نماز بخوان، نماز تو فایده ای ندارد ، تو بر پیشوای زمان خودت یزید، یاغی هستی، لذا نماز تو قبول نیست ! و هم تیر های که از کمان های معمولی خودشان پرتاب می کردند. بطوریکه یکی دو نفر از صحابه حضرت اباعبدالله که خودشان را برای ایشان سپر قرار داده بودند ، روی خاک افتادند ، یکی از آنها «سعیدبن عبدالله حنفی»به حالی افتاد که وقتی نماز اباعبدالله تمام شد ، دیگر نزدیک جان دادنش

بود ، آقا خودشان را ببالین او رساندند وقتی به بالین او رسیدند ، او جمله عجیبی گفت ، عرض کرد : «یا اباعبدالله !اوفیت»آیا من حق وفا را بجا آوردم ؟ مثل اینکه هنوز هم فکر می کند که حق حسین آنقدر بزرگ و بالا ست که این مقدار فداکاری هم شاید کافی نباشد . این بود نماز اباعبدالله در صحرای کربلا . اباعبدالله در این نماز تکبیر گفت ، ذکر گفت ، «سبحان الله» گفت ، «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» گفت ، رکوع و سجود کرد . دو سه ساعت بعد از این برای حسین (ع) نماز دیگری پیش آمد ، رکوع دیگری پیش آمد ، سجود دیگری پیش آمد ، بشکل دیگری ذکر گفت . اما رکوع اباعبدالله آن وقتی بود که تیری به سینه مقدسش وارد شد واباعبدالله مجبور شد تیر را از پشت سر بیرون بیاورد ;

آیا می دانید سجود اباعبدالله به چه شکلی بود ؟ سجود بر پیشانی نشد چون اباعبدالله قهرا از روی اسب به روی زمین افتاد ، طرف راست صورتش را روی خاک های گرم کربلا گذاشت ، ذکر اباعبدالله این بود :
«بسم الله و بالله و علی مله رسول الله»
نماز و یاد شهیدان

صدیقه و کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی که پدر بزرگوارشان دستور تسبیحات معروف را به ایشان دادند (سی و چهار بار الله اکبر ، سی و سه بار الحمد الله و سی وسه بار سبحان الله که ما هم معمولا بعد از نماز بعنوان تعقیب ، یا در وقت خواب می خوانیم ) ، رفت سر قبر عموی بزرگوارش جناب حمزه بن

عبدالمطلب ، و از تربت شهید برای خود تسبیح درست کرد ، اینها معنی دارد ! ، یعنی چه؟ خاک شهید محترم است ، قبر شهید محترم است ، من برای عبادت خا که می خواهم اذکار خود را بشمارم نیازمند به سبحه ام (تسبیح) چه فرق می کند که دانه های تسبیح از سنگ باشد یا چوب یا خاک، و از هر خاکی آدم بردارد، برداشته است، ولی من این را از خاک تربت شهید برمی دارم. و این نوعی احترام به شهید و شهادت است، نوعی به رسمیت شناختن قداست شهادت

است. تا آنکه بعد از شهادت وجود مقدس امام حسین (ع) خود به خود لقب سید الشهداء از جناب حمزه گرفته شد و داده شد به نوه برادر بزرگوارش حسین بن علی (ع) و بعد از آن دیگر اگر کسی بخواهد از خاک شهید تبرک بجوید از خاک حسین بن علی (ع) تهیه می کند ما که می خواهیم نماز بخوانیم، و از طرفی

سجده بر فرش و بر مطلق مأکول و ملبوس را جایز نمی دانیم با خود خاکی یا سنگی برمی داریم، ولی به ما پیشوایان ما گفته اند حالا که باید بر خاک سجده کرد بهتر که آن خاک از خاک تربت شهیدان باشد، اگر بتوانیم از خاک کربلا برای خود تهیه کنیم که بوی شهید می دهد. تو که خدا را عبادت میکنی سر بر روی هر خاکی بگذاری نمازت درست است، ولی اگر سر بر روی آن خاکی بگذاری که تماس کوچکی، قرابت کوچکی، همسایگی کوچکی با شهید دارد و بوی شهید می دهد، اجر و ثواب تو صد برابر می شود.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.