مقاله بودجه
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله بودجه دارای ۱۰۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بودجه کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بودجه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بودجه :
بودجه
مقدمه
بشر در طول زندگی خود همواره با دو پدیده ذاتا متناقض مواجه بوده است این دو پدیده عبارتند از: منابع محدودLimited Resources و خواسته و نیازهای نامحدود unlimited wantsceeds به همین علت علمی به نام بودجه آمد که بین این پدیده ذاتاً متناقض ارتباط برقرار کند. بودجه در حقیقت منابع محدود بشر را بگونه ای تخصیص میدهد تا حداکثر استفاده از آن بعمل آید و در مقابل خواسته های بشر را بگونه ای تعدیل می کند تا با این منابع محدود هم خوانی پیدا کند.
مجموع کوشش هایی که صرف تدوین بودجه و تخصیص منابع می شود به منظور حداکثر استفاده از منابعی است که معمولا در حد کفایت نمی نمایند و به اصلاح اقتصادی کمیاب هستند بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوی از هر یک از منابع محدود استفاده گردد که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با حداقل هزینه حداکثر استفاده به عمل آمده است چنانچه منابع نامحدود بودند مسائل چه چیز چگونه و برای که نیز وجود نمی داشت. هرگاه می شد مقدار بی پایانی از هر کالا تولید کرد یا چنانچه نیازهای انسانی کاملا ارضاء می شد دیگر تولید بسیار زیاد یک کالای خاص اهمیت نداشت هم چنین
اهمیتی نداشت اگر که نیروی کار و مواد , نابخردانه با هم ترکیب می شدند در این وضعیت چون همگی می توانستیم هر اندازه که بخواهیم داشته باشیم لذا مهم نبود که کالا و در آمدها چگونه میان مردم و طبقات مختلف تقسیم شوند افراد و جوامع و دولتها همه با هم اسیر جنگ پرقدرت محدودیت منابع و نامحدود بودن نیازها هستند پس برای همه اینها که مستقیم یا غیر مستقیم از نعمت اندیشه برخوردارند. تصور بودجه حادث می شود چه فرد که صاحب خرد است چه جامعه و دولت که با خرد انسانها اداره می شود هر یک می کوشند تا منابع محدود خویش را آنچنان بکار بندند که اگر حداکثر ممکن نیست. حد متوسط ارضاء فراهم آید. پس چه فرد چه جامعه و چه دولت تصور بودجه را از جهان اندیشه به دنیای عمل وارد می کنند.
«تاریخچه بودجه»
«گرچه هر علمی تاریخی دارد و وقوف به تاریخ و سیر تکامل هریک از علوم ما را به مطالبی واقف میکند که بر اطلاعات ما میافزاید و از هر جهت مفید است ولی دانستن غالب علوم چیز دیگر یست و دانستن تاریخ آنها چیز دیگر و ما از تجارب گذشته مستقیماً برای وضع فعلی خود استفاده میکنیم و برای هر تصمیم جدیدی وقوف بر نتایج مثبت و منفی گذشتگان برای ما لازم است تا ما اشتباهات آنها را تکرار نکنیم.
آغاز مالکیت بارام کردن حیوانات بوجود آمد. دراین دوره تقسیم کار ایجاد میشود. تولید کنندگی و مبادله شروع میشود و نوعی مدیریت ایجاد میگردد. تغذیه و مبادله آغاز میشود، شکار،چوپانی و شبانی بر عهده مردها و گردآوری غذا و بچهداری به عهده زنها بوده است.
ویل دورانت معتقد است که کشف کشاورزی به عهده زنها بوده است با کشف کشاورزی انقلابی به نام انقلاب کشاورزی رخ میدهد. بشر تنها موجودی
میشود که رگههای اولیه را از ساختار مالکیت و مدیریت نسبت به موجودات دیگر بوجود میآورد. روابط در مرحلهای ایجاد میگردد و نظام ارباب و رعیبی بوجود میآید. در چنین جامعهای اقتصاد مبتنی بر فعالیتهای کشاورزی ابتدایی است بطوری که ۷۵% جهت فعال در بخش کشاورزی بکار انتقال دارند این وضع ایجاب میکند که جامعه از نظراجتماعی،یک جامعه طبقاتی خاص باشد. بطوری که ثروت و قدرت در دست عده محدودی مالکان اراضی متمرکز گردد. این جامعه بر
خلاف آنچه که میتوان تصور کرد. یک جامعه کاملاً بیتحرک بوده ، بلکه پیوسته در حال تحول و تغییر است. تولید و در آمد این جامعه بیش از حداقل مصرف آن است. لیکن مازاد حاصل به تأمین هزینههای غیر تولیدی از قبیل برگزاری اعیاد و مراسم مذهبی، ساختمان بناها برای عبادت و اعیاد و جنگها و هم چنین جهت افزایش سطح زندگی اقلیت مسلط در جامعه یعنی مالکان تخصیص مییابد. در این جامعهها علقهها و روابط وابستگی خانوادگی و قبیلهای اهمت خاص دارد.
بطوری که رئیس خانواده (پدر) در سطح پایینتر، رئیس قبیله در سطح بالاتر و بالاخره مالکان در سطح اعلای سلسله مراتب قرار گرفتهاند و قدرت اقتصادی و سیاسی جامعه بین آنها تقسیم و در سطحهای معین به وسیله آنان اعمال میشود . در چنین شرایطی هیأت حاکمه به صورت مستبدانه و با قوه قهریه از مردم مالیات میگرفتند و آنها را عمدتاً برای خوشگذرانی،لشکر کشی یا گسترش مرزهای اقتدار خود خرج میکردند. یکی از قدیمی ترین مدارک موجود درباره بودجه کتابی است به نام «کتاب دامدی» که مندرجات آن مربوط به میزان زمینهای مزروعی انگلستان در قرون وسطی است و بر طبق مندرجات آن
کتاب،پادشاه می توانسته است برای وصول باج و خراج به اراده خود دستور بدهد و قانون وضع کند این اختیار به صورت مطلق در خانواده سلاطین انگلستان موروثی بود.
نخستین حرکتی که برای تنظیم و سازماندهی مالیه در غرب صورت گرفت در اوایل قرن سیزدهم میلادی و دوران حکومت نرمانها در انگلستان بود در سال ۱۲۱۵ سران فئودال و داعیان انگلیسی که از سنگینی بار مالیاتهای تحمیلی از سوی پادشاه به تنگ آمده بودند با یکدیگر متحد شدند و از «جان» پادشاه انگلستان خواستند که در اتخاذ تصمیم نسبت به تعیین و تسهیم مالیاتها برای آنان نیز حقوقی قایل شود. این حقوق در سندی موسوم به «منشور بزرگ» یا «منشور
آزادیها» گردآوری شد و به امضا به پادشاه رسید، در این منشور آمده بود «هیچ عوارض و مالیاتی در کشور وضع نخواهد شد مگر با موافقت شورای مملکتی».
تفاوت پارلمان در امر مخارج و تصویب برنامه خرج دولت و دستگاه اداری در انگلستان از سال ۱۳۴۴ مسیحی آغاز گردیده و در آن سال است که برای مرتبه اول در پارلمان آن کشور اظهار شد که پارسمان نه تنها باید مالیاتها و عوارض را به تصویب برساند بلکه باید نسبت به مصرف وجوه عمومی از طرف دولت و دستگاه اداری نیز اظهار نظر کند.
بتدریج این رویه ادامه پیدا کرد و هر ساله حکومت مجبور گشت اطلاعات جامعتری در باره صورت حسابهای مخارج دولت به پارلمان تسلیم نماید.
و هر ساله وزیر مالیه آن کشور در موقع معینی از سال برای وضع مالیاتهای جدید و پیشنهاد آن مالیاتها به پارلمان صورتی هم از مخارج سالانه و جاری کشور تسلیم پارلمان مینمود. در اثر این تحول تدریجی بالاخره در اوایل قرن ۱۸ مسیحی موضوع تهیه و تصویب بودجه و الزام حکومت و اجرای بودجه مصوب در کشور انگلیس عملی گردید. و از آن پیروی نمودند. بطوریکه پس از انگلستان،فرانسه و سپس سایر کشورهای جهان از اوایل قرن نوزدهم شروع به تهیه و تنظیم بودجه نمودند.
واژهشناسی بودجه»
بودجه از واژه بوژت «Bugette» گرفته شده است و از طریق فرانسه به کشور انگلستان رفته است. و وزیر دارایی و خزانه انگلستان یا کیف چرمی را که مهر وزارت دارایی و صورت دریافتها و پرداختهای دولت در آن قرار داشت با خود جهت تصویب یا پارلمان میبرد که به آن کیف چرمی Bougette گفته میشد.
بعدها این واژه در ادبیات مالی انگلستان متحول شد و تحت عنوان Budset با جت مرسوم گردید سپس این واژه در ادبیات مالی فرانسه متحول شد و به بودجه معروف گردید و از آنجا وارد ادبیات مالی کشور ما شد .
هویت رشته بودجه:
بودجه علمی میان رشتهای است و از رشتههای متعددی کمک گرفته است که این ارتباط را میتوان در قالب شکل زیر نشان داد.
همانطور که ملاحظه میگردد علومی همانند اقتصاد با مدیریت ، حسابداری و ; هر یک بر روی بودجه اثر گذار و اثر پذیری میباشند که از این میان تأثیر اقتصاد و مدیریت بر بودجه بیش از سایر رشتههاست. بر همین مبنا ارتباط بین بودجه یا اقتصاد و مدیریت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ارتباط بودجه با اقتصاد.
همانطوریکه بیان گردید اقتصاد یکی از رشتههایی است که ارتباط تنگاتنگ با بودجه دارد و بودجه کمکهای زیادی از این رشته گرفته است،تئوریهایی هم چون قانون بازده نزولی تئوری مطلوبیت و تجزیه و تحلیل هزینههای سود و ;
وظایف اقتصادی دولتها بطور کلی در سه دسته قابل بیان هستند، این وظایف عبارتند از :
۱- Allo cation تخصیص
۲- Distribution توزیع
۳- Stabilization تثبیت
الف- تخصیص:
یعنی اینکه دولت وظیفه دارد منابع،تولیدات و خدمات در بخش دولتی و خصوصی را با توجه به اولویتهای مربوطه مشخص نماید.
ب: توزیع:
دولت هم چنین وظیفه دارد عدالت اجتماعی، اقتصادی را در جامعه با توجه به وظیفه توزیعی خود ایفا نماید.
ج: تثبیت:
وظیفه تثبیتی دولت از ۴ جنبه قابل بررسی است.
۱- ثبات نسبی در قیمتها
۲- انتقال کامل
۳- تراز پرداختهای مثبت (صادرات و واردات)
۴- رشد اقتصادی متوازن (موزون)
همانطور که ملاحظه میشود دولتها برای ایفای نقش اقتصادی خود بایستی به این چهار وظیفه عمل نمایند و در واقع با استفاده از ابزاری بنام بودجه ایفای نقش کنند. نقش بودجه ریزی در تمامی وظایف فوق غیر قابل انکار است. بطوریکه در بودجه ریزی دولتی اولویتهای اقتصادی مشخص میشود. در جهت عدالت اقتصادی و اجتماعی در جامعه برنامهریزی میشود. و هم چنین برای ایجاد کار آیی دولت جهت انتقال کامل و رشد اقتصادی برنامهریزی صورت میپذیرد.
ارتباط بودجه با مدیریت (بویژه مدیریت دولتی)
همانطوریکه میدانیم وظایف مدیریت در قابل ۵ وظیفه قابل بیان است.
این وظایف عبارتند از:
۱- برنامهریزی Planning
۲- سازماندهی organizing تفکیک diffratiztion
تلفیق integration
۳- بکارگیری نیروی انسانی (مدیریت منابع) Staffing
۴- فرماندهی و رهبری Directing
۵- کنترل Controlling
بحث بودجه ریزی ارتباط نزدیکی با تمامی وظایف مدیریت دارد. بگونهای که هریک از این وظایف با توجه به وضعیت بودجه سازمان معنا و مفهوم پیدا میکند. در درون این وظایف ارتباط برنامهریزی و کنترل با بودجه ریزی مشهودتر است بگونهای که وقتی گفته میشود که دولت اقدام به بودجه ریزی نموده است. یعنی برنامههای خود را برای یک سال آینده طرحریزی نموده است. همچنین زمانی که پارلمان با استفاده از لایحه تفریغ بودجه بر عملکرد مالی دستگاههای دولتی
نظارت میکند. در حقیقت وظیفه کنترلی صورت گرفته است. همچنین آقای گیولیـگ یکی از صاحبنظران مدیریت وظایف مدیریت را در قالب واژه (POSDCORB) بیان میدارد که در این واژه حرف P بیانگر برنامهریزی، O بیانگر سازماندهی، S بیانگر هدایت، D بیانگر کنترل CO بیانگر هماهنگی، R بیانگر گزراش دهی و B
بیانگر بودجهریزی است که این نشان دهنده اهمیت فوق العاده بودجه ریزی در مدیریت است که برخی دیگر از صاحبنظران نیز آنرا در قالب یک وظیفه جداگانه مد نظر دارند. نهایتاً میتوان این طور نتیجه گرفت که ارتباط بودجه با مدیریت ارتباطی ناگستنی است و بودجه در حقیقت ابزار مدیریت برای نیل به اهداف سازمانی و ملی است. با توجه به اهمیت بودجه در مدیریت و به ویژه مدیریت دولتی جایگاه دولت و مدیریت دولتی در کشورها و کشورهای غربی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سیر تحول مالیه عمومی و بودجه
بودجه به عنوان یکی از شاخههای مالیه عمومی مطرح است که ما در اینجا سیر تحول بودجه مالیه عمومی را تواماً مورد بررسی قرار میدهیم. سیر تحول بودجه و مالیه عمومی در سه دوره قابل بررسی است.
۱- دوره یونان ، روم ، ایران
الف- دوره یونان
در یونان قدیم در نوشتههای فلاسفهای چون سقراط ، ارسطو و افلاطون میتوان مباحث مربوط به اداره امور مالی دولت را یافت در این دوره حاکمان یونان عمده در آمدهای یونان را از طریق جرائمی که از محکومین و هم چنین در آمدهای مالیاتی که از طریق کشورهای مستعمراتی تأمین میشد و همچنین در آمدهای مربوط به معادن و عوائد گمرکی تأمین کننده در آمد دولت بود.
ب- روم:
در دوره رومیان نیز بعلت جنگهای فراوان مخارج دولتی بسیار بالا بود و این مخارج عمدتاً از دارائیهای شخصی امپراتور و خراجهایی که از سرزمینهای تحت سلطه گرفته میشود تأمین میگردید روی هم رفته مالیه عمومی پیشرفت چندانی نداشت.
ج- ایران:
تهیه و تنظیم بودجه در ایران سابقه طولانی برای شکل اولیه آن وجود دارد. ایرانیان در کشورداری و ترتیب و دفاتر دیوانی و گرفتن باج وخراج و عوارض گمرگی و اجرای اصول مالی تبحر داشتهاند. بسیاری از ملتها ترتیب کارهای دیوانی را از ایرانیان فرا گرفتهاند. بطوریکه در دوره هخامنشیان و ساسانیان عمده در آمدهای دولت را مالیاتهایی که از طریق زارعین و اقلیتهای دینی بطور ناعادلانه دریافت میشد. تشکیل میداد. عمدتاً صرف مخارج جنگلهای داخلی و مسافرت شاهان
میشد. و یا در دوران حکومت صفویان تمام در آمدها و عوامل کشور در اختیارشان بود و تمام مخارج نیز به فرمان و تصویب شخص او صورت میگرفت، خزانه دولت و آنچه از مالیاتهای گوناگون و عوائد مستقیم یا غیر مستقیم و در آمدهای رسمی یا اتفاقی به خزانه وارد می شد. به شخص شاه تعلق داشت و میان عوائد دولت و سلطنت امتیاز و تفاوتی نبود. مردم صاحب مجلس و پارلمان نبودند. شاه شخصی به نام وزیر دفتر (وزیر مالیه) را مأموری ساخت تا بودجه کشور را تنظیم کند. در هر استان و شهری مسئول دولت به نام مستوفی بود که دفاتری به نام کتابچه داشت. بودجه مرکز و شهرستانها به وسیله مسوفیان تهیه
میشد. بودجه هر شهرستان عنوان کتابچه آن شهرستان را داشت. مسئول هر کتابچه در مرکز یک نفر مستوفی بود و ممکن بود یک مستوفی کتابچه چند شهرستان را تهیه کند. این مستوفیان عدهای کارمند داشتند که به «میرزا قلم دان» مصطلع بودند و کارشان ثبت و نگهداری دفاتر بود. رئیس مستوفیها، مستوفی الممالک بود که وزیر مالیه بود.
۲- دوره حکومتهای ملوک الطوئفی:
در این دوره کشورها به ایالات و ولایتهای مختلفی تقسیم شده بودند که هر مرحله دارای خود مختاریهای نسبی بوده و یک سیستم مالی منحصر بفردی را طی نموده بود. بنابراین مالیه عمومی و بودجه دولتی تقریباً در هیچ کجای جهان در دوره حکومتهای ملوک الطوئفی پیشرفتهای چندانی نداشت.
در این دوره کشورها به ایالات و ولایتهای مختلفی تقسیم شده بودند که هر مرحله دارای خود مختاریهای نسبی بوده و یک سیستم مالی محضر بنودی را طی نموده بود. بنابراین مالیه عمومی و بودجه دولتی تقریباً در هیچ کجای جهان در دوره حکومتهای ملوک الطوئفی پیشرفتهای چندانی نداشت.
۳- دوره حکومتهای متمرکز
بعد از اینکه حکومتهای بلوک الطوایفی تحت سیطره حکومت مرکزی قرار گرفتند. مالیه عمومی و بودجه مملکتی روند. مطلوبتری بخودگرفت و شاید بتوان ریشه شکلگیری اولیه مباحث دولتی را با دو مکراسی مربوط دانست بدین صورت که در انگلستان در سال ۱۲۱۵ میلادی که جان پادشاه انگلستان بود بعلت جنگهای داخلی فراوان هزینه های دولت افزایش یافت. بنابراین فشارهای مالیاتی بر مردم نیز جهت تأمین این مخارج فزون یافت و بدنبال آن اعتراضات مردمی بالا گرفت با فشارهای مردمی در این دوره فرمانی تحت عنوان،فرمان آزادی صادر شد که به موجب آن ملاکین بزرگ نمایندگانی را در شورایی بنام شورای مملکتی معرفی
کردند که نسبت به تعیین نرخ و دستور مالیاتها تصمیمگیری نمایند. بعد از مدتی بعلت در نظر نگرفتن منافع توده مردم ,مردم متضررگردیدند و بدنبال اعتراضات مردمی در زمان پادشاهی ویلیام اورنج فرمانی تحت عنوان قانون حقوق صادرگردید که بر مبنای آن نمایندگان مردم بر روی نرخ و درصد مالیاتها و همچنین هزینه کرد در آمدها تصمیمگیری نمایند. اگر چنانچه انقالبات در دنیا مورد بررسی قرار گیرد ملاحظه میگردد که در تمامی این انقلابات میتوان ریشههای مالی را یافت بطوریکه در امریکا در سال ۱۷۸۵ بعلت مالیات سنگینی که بر چای کشاورزان امریکایی بسته شده بود مردان امریکا به رهبری جورج واشینگتون اعتراضات
گستردهای را بر پا نمودند که منجر به استقلال امریکا شد. همچنین در زمان لویی شانزدهم در فرانسه بعلت بستن مالیاتهای سنگین بر مردم نهایتاً منجر به انقلاب کبیر فرانسه شد و برخی نیز معتقدند که مالیاتهای سنگین در ایران در دوره مشروطه زمینه ساز انقلاب مشروطه شد.
سیر تکامل مالیات (بودجه)
سیر تکامل بودجه ریزی
بطور کلی میتوا ن سه دوره برای بودجه ریزی قائل شد که عبارتند از:
۱- بودجه ریزی بعنوان ابزار سیاسی
۳- بودجه بعنوان ابزار اقتصادی و مالی
۴- بودجه ریزی بعنوان ابزار مدیریت و برنامهریزی
الف- بودجه بعنوان ابزار سیاسی.
این مرحله شامل دورهای میشود که مردم کشورهای مختلف طی مبارزات و کوششهای مداوم در صدد برآمدند تا دمکراسی را حاکم سازند و بعلت اینکه عمده در آمدهای دولت و حکومت را مالیاتها تشکیل میدادند و با گسترده شدن وظایف دولتها و مخارج آنها به نرخ مالیاتها افزوده شد و موجی را سبب شد که بدنبال آن نظارت پارلمانی مطرح گردید. بدین گونه که مردم با انتخاب نمایندگانی بر نحوه دخل و خرج دولت نظارت نمودند (از طریق پارلمان) و به همین خاطر بودجه دولتی عمدتاً بعنوان ابزار سیاسی مورد استفاده قرار میگرفت بدین ترتیب که صرفاً نظرات پارلمان بر نحوه دخل و خرج دولت مدنظر بود. این دوره از قبل از سالهای ۱۹۰۰ شروع شد و تا سال ۱۹۳۰ ادامه یافت.
ب- بودجه ریزی بعنوان ابزار اقتصادی و مالی
در سال ۱۹۲۹ با بروز بحران رکود جهانی و ارائه نظریات کنیز بودجه صرفاً از حالت سیاسی بودن خارج شد. بدین ترتیب که با مطرح شدن نظریه دولت بزرگ و دخالت بیشتر دولت در اداره امور جامعه و وظایف دولت سنگین تر شد. و دولت ناچار بود که برای اجرای وظایف خود (بویژه اقتصادی) از بودجه بعنوان ابزاری اقتصادی و مالی کمک بگیرد. در این دوره برای تجزیه و تحلیل مسایل اقتصادی از ابزاری بنام بودجه استفاده میشد و برای انجام وظیفه تخصیصی، تثبیتی و توزیعی دولتها از بودجه به عنوان ابزاری برای اجرای این گونه سیاستها استفاده میکردند.
۳- بودجه ریزی بعنوان ابزار مدیریت و برنامهریزی
در ابتدای دهه ۱۹۶۰ همزمان با مطرح شدن تئوریهای مدیریت دولتی و مطرح شدن بحث توسعه کشورها بودجه صرفاً از سیاسی بودن خارج شد و نقش برنامهریزی، سازماندهی، بکارگیری نیروی انسانی، فرماندهی و رهبری و کنترل که همگی وظایفی مدیریتی هستند در امر توسعه نمایان گردید. براین اساس در این دوره کشورها از بودجه بعنوان ابزاری بعنوان برنامهریزی و مدیریت استفاده نمودند. نکته قابل ذکر آنکه در مرحله سوم بودجه هم ابزاری سیاسی است، هم ابزاری اقتصادی مالی و هم ابزاری مدیریتی منتهی وجه غالب آن مدیریتی و برنامهریزی است در دوره دوم هم بعد سیاسی مطرح است، منتهی از بودجه بیشتر به عنوان ابزار اقتصادی و مالی استفاده میشود.
تعاریف بودجه:
بودجه بر اساس دیدگاههای مختلف تعریف شده است. هرکسی از نظر گاه تخصصی خود بودجه را تعریف نموده است. بعضیها که زمینه اقتصادی داشتهاند از بودجه تعریفی اقتصادی دادهاند. علمای مدیریت نیز بودجه را برمبنای مباحث مدیریت تعریف کردهاند، لذا با توجه به دیدگاههای مختلف چند تعریف ارائه میشود.
بودجه:
«عبارت است از یک طرح مالی»
بودجه:
«برنامهای است بر عملیات آینده»
بودجه:
«یک سند مالی است که مربوط به درآمدها و هزینههای دولت است»
بودجه:
«یک برنامه یکبار مصرف است که به موجب آن برنامههای فردی یا دولتی ارائه میگردد و صرفاً برای همان سال مالی مشخص مد نظر است» (Singer Use یکبار مصرف)
بودجه:
«یک برنامه کار است ، یک پیشبینی است، یک مجوز است و میتواند یک معیار مناسب در هزینه و سنجش کارآیی سازمانها باشد).
بودجه:
«عبارت است از طرحی جامع در قالب اصلاحاتی مالی که بوسیله آن یک برنامهجاری برای مدت معینی اجرا میگردد)
بودجه:
«پیشبینی در آمدها و برآورد هزینه در مدت محدودی از زمان است»
بودجه:
«یک طرح مالی است که نیازمندیهای پولی دولت بطور کامل برای مدت محدودی برآورد میشود. در برابر نیازمندیهای هزینه اقلام در آمد پیشبینی میشود»
بودجه:
«طرحی است برای تأمین هزینههای دولت یا یک بنگاه انتفاعی برای مدتی معین»
بودجه:
«بیان مالی یا مقداری سیاستی است که در طول مدتی معین در زمان آینده برای وصول هدفهای تعیین شده باید تعقیب شود»
بودجه:
«یکی از وسائل مالی نظرات قوه مقننه بر دولت و نشان دهنده اشکال مالی مداخله دولت در فعالیتهای اقتصادی کشور است»
بودجه:
«یک برنامه کار است، یک پیشبینی است، یک مجوز است و میتواند معیار هزینه و یک ضابطه سنجش کارآیی دستگاهها باشد»
اولین تعریف قانونی که از بودجه در نظام حقوق مالی ایران بعمل آمده است در ماده یک قانون محاسبات عمومی ایران مصوب مورخ ۲۱ صفر ۱۳۲۹ هجری قمری است که بودجه را چنین تعریف کرده است.
«بودجه دولت سندی است که معاملات دخل و خرج مملکتی برای مدت معینی در آن پیشبینی و تصویب میگردد.
مدت مزبور راسنه مالی میگویند که عبارت از یکسال شمسی است»
دومین تعریف قانونی مربوط است به قانون محاسباتی عمومی ایران مصوب ۱۶ اسفند ۱۳۱۲ شمسی که چنین تعریف شده است.
«بودجه لایحه پیشبینی کلیه عواید و مخارج مملکتی است برای مدت یکسال شمسی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است»
سومین تعریف قانونی مربوط است به قانون محاسبات عمومی ایران مصوب ۱۳۴۹ که هنوز معتبر است چنین تعریف نموده است.
«بودجه کلی کشور برنامه مالی دولت است که برای یکسال مالی تهیه و حاوی پیشبینی در آمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام عملیاتی که منجر به وصول و هدفهای دولت میشود و از سه قسمت تشکیل میشود»
۱- بودجه عمومی دولت که شامل اجزاء زیر است:
الف- بودجه عادی برای وزارتخانهها و مؤسسات دولتی- این بودجه شامل اعتباراتی نیز خواهد بود که مستقیماً مربوط به وظایف یک وزارتخانه یا مؤسسه دولتی نیست و تحت عنوان خاص منظور میگردد.
ب- بودجه عمرانی برای اجرای برنامههای عمرانی.
۲- بودجه شرکتهای دولتی.
واحدهای نهادی تحت مالکیت و کنترل دولت به عنوان شرکت دولتی شناخته میشوند.
۳- بودجه مؤسسات غیر دولتی (عمومی غیر دولتی)
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل پنجاه و دوم مراجع تهیه و تصویب کننده بودجه چنین بیان کرده است.
اصل ۵۲- بودجه سالانه کل کشور به ترتیبی که در قانون مقرر میشود از طرف دولت تهیه و برای رسیدگی و تصویب به مجلس شورای اسلامی تسلیم میگردد. هرگونه تغییر در ارقام بودجه نیز تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود.
امروزه بودجه فقط صورت دخل و خرج مملکتی برای یکسال شمسی نیست بلکه بودجه مهمترین ابزار برای اداره اقتصاد کشور محسوب میشود و بودجه سالیانه دولتها در چارچوب برنامه توسعه اقتصادی تهیه و اجراء میگردد.
تعریف عام بودجه:
«بودجه عبارت است از یک برنامه مالی که طی آن در آمدها پیشبینی و سپس هزینهها برآورد میگردد تا در یک دوره زمانی معین اهداف مورد نظر تحقیق یابد»
عناصر اصلی تشکیل دهنده تعریف فوق به شرح زیر است.
۱- پیشبینی Fore casting
عنصر جدایی ناپذیر بودجه پیشبینی است و بعنوان مهمترین عامل در مباحث بودجه ریزی مطرح است. بطوریکه صاحب نظران برای تفکیک قائل شدن بین حسابداری و بودجه از این عنصر استفاده میکنند و بیان میدارند که بودجه نوعی پیشبینی آینده است ولی حسابداری «Accounting» اسناد گذشته را مورد بررسی قرار میدهد و بعبارت دیگر بودجه بر مبنای آینده و حسابداری بر مبنای گذشته است.
بودجه از دو کفه تشکیل شده است که عبارتند از در آمدها و هزینهها.
۲- در آمدها Costs
در آمد بعنوان اولین کفه در بودجه اهمیت فوق العادهای دارد بطوریکه بایستی در آمدی وجود داشته باشد تا برنامهریزی صورت پذیرد.
۳- هزینهها in comes
در کفه دیگر بودجه هزینهها قرار دارد بگونهای که هزینهها بر اساس در آمدهای پیشبینی شده جهت فعالیتهای برنامهریزی شده در نظر گرفته میشود.
۵- دوره زمانی معین Special Time یا Peiod
از آنجایی که برنامهریزی ابتدا و انتهایی دارد و بودجه ریزی نوعی برنامهریزی است و نیازمند آنست که ما یک دوره زمانی مشخص برای آن معین کنیم.
۴- عملیات معین Special Actirity
هدف نهایی دولت از بودجه ریزی دست یابی به اهداف از پیش تعیین شده است برای اینکه اهداف کلان تحقق پیدا کند آنها را به فعالیتها و عملیات مشخصی تبدیل میکنند تا عملی گردد. عنصر عملیات معین جداکننده بودجه ریزی سنتی از بودجه ریزی نوین است بطوریکه در بودجه سنتی صرفاً هزینه کردن مطرح بود و در قالب مواد هزینه مطرح میشد. ولی در بودجه ریزی نوین علاوه بر طرح هزینه ها در قالب مواد هزینه برنامههای پیشبینی شده نیز به آن اضافه میگردد که نهایتاً این هزینهها بایستی عملیات معین را پوشش دهند.
جنبه گوناگون بودجه:
بودجه از دو بعد قابل بررسی است- جنبههای نظری (تئوریکی) و جنبههای کاربردی یا عملی.
همواره انتقادی که به مباحث مدیریت میشود این است که تئوریهای مدیریت صرفاًجنبهنظری و تئوریکی دارند و در عرصه عمل قابلیت کاربرد ندارند. در مباحث بودجهای منتقدین انتقاد بر بودجه را از زاویه دیگر مطرح میکنند و میگویند که بودجه از جنبه عملی و کاربردی پیشرفته است و از جنبه نظری و تئوریکی چیزی
برای عرضه ندارد و برخی نیز افراط نمودهاند و گفتهاند که بودجه فاقد تئوری است. اینکه جنبه عملی و کاربردی بودجه پیشرفتهتر از جنبه نظری و تئوریکی است مورد تأئید است ولی اینکه برخی میگویند بودجه فاقد تئوری است صحت ندارد. چرا که بودجه مباحث تئوریکی عمدهای را از علم اقتصاد و مدیریت به عاریه گرفته است و در تجزیه و تحلیل بودجهای و هم چنین در تنظیم بودجه از آنها استفاده میشود. در این کتاب ماهردو بعد بودجه را به بحث خواهیم گذاشت که در ابتدا بخش تئوریک بودجه همچون اصول بودجه، طبقهبندیهای بودجهای روشهای پیشبینی و ; به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت و سپس فرآیند عملی بودجه هم چون تهیه و تنظیم و تصویب،اجرا و کنترل بودجه مورد بحث قرار خواهد گرفت.
بودجه چیست؟
«بودجه» در اقتصاد یعنی علم طبقهبندی اعداد و ارقام در دو سر فصل «هزینه» و «درآمد» که ناظر به یک برنامه یک ساله مالی است. بودجه یعنی پیشبینی درآمد و برآورد هزینه. (۱)
برنامه یعنی تدبیر، تمهید و تعقل در حصول اقلام پیشبینی و مصرف ارقام برآوردی با توجه به امکانات موجود و اهدافی که در پروسه عمل (اجرای بودجه) باید به آن رسید.
«برنامه» درازمدت ، برنامهای است که ضمن آن توسعه اقتصادی و اجتماعی برای یک دوره به عنوان راهنمای برنامهریزیهای پنجساله پیشبینی میشود. (۲)
متاسفانه در بودجه سالیانه دولت طی ۳۰ سال گذشته این دو مفهوم با هم مخلوط و ممزوج شده به گونهای که آنجا که باید از «بودجه» سخن بگوییم از برنامه گفتیم و آنجا که باید از «برنامه» حرف بزنیم از بودجه گفتیم!
تبصرههای لوایح سنواتی «بودجه» عمدتا ماهیت برنامهای و جداول «برنامه» نوعا ماهیت بودجهای دارد! برخی از آنها که کلا ماهیت بودجهای ندارد، وظایف ذاتی دستگاهها است که در قالب احکام تبصرهای در بودجه تکرار شده است. چرا این دو مفهوم را با هم مخلوط کردهایم.
عواید نفت بزرگترین نعمتی است که خداوند به ما عنایت فرموده است و منبع اصلی تامین اعتبار در بودجههای سالیانه است.
در «برنامه» سوم و چهارم متاسفانه نگاه بودجهای به نفت داشتیم نه نگاه برنامهای، به این معنا که با تاسیس صندوق ذخیره ارزی و تعیین تفکیک سهم صندوق و سهم درآمد عمومی اساسا اصل تمرکز و تجمیع دریافتهای دولت را در بخش انفال تعطیل کردیم.
از سوی دیگر تکلیف پرداختهای دولت (بخوانید برآورد هزینه) را هم در همان برنامه روشن کردیم این قبیل اقدامات نگاهی برنامهای نیست در اثر وضعی چنین رویکردی همین بس که اکنون به جایی رسیدهایم که نمیدانیم در صندوق ذخیره چقدر باید باشد و مانده آن چقدر است؟ و جالب اینجاست هر مسئولی بدون اینکه از تفریغ نفت و تقویم ذخایر ارزی در صندوق مطلع باشد، عددی را میگوید!
حال آنکه اگر نگاهی برنامهای داشتیم باید حداقل در دو برنامه سوم و چهارم در دو سه خط – نه چند صفحه – و در چند سطری فیالمثل مینوشتیم.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.