مقاله در مورد ‌‌بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد ‌‌بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد ‌‌بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد ‌‌بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد ‌‌بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی :

بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی

فصل اول
طرح تحقیق
• مقدمه
• بیان مسئله
• اهمیت و ضرورت تحقیق
• هدفهای کلی تحقیق
• فرضیه ها
• متغییر های تحقیق
• تعاریف عملیاتی متغییرها

مقدمه
واقعا عدالت یعنی چی؟ میتوان گفت عدالت یکی از گنگ ترین مفهوم هاست و تعریف کاملا مشخصی برای آن وجود ندارد به قول دکتر سروش عدالت نام هیچ فعلی نیست و می تواند صفت هر کاری قرار بگیرد حتی می توانند آدم بکشند و بگویند افکار این آدم ها برای جامعه خطر ناک بود و ما کار عادلانه ای انجام داده ایم اول باید تعریف مشخصی از عدالت داشته باشیم در این صورت با یک تعریف مشخص روبه رو هستیم و لااقل کلاه سرمان نمی رود در ضمن باید بدانیم که عدالت

مفهومی عقلی است و نه دینی یعنی بشر با عقل خود به این مفهوم ارزشمند رسیده البته دین هم آن را قبول دارد و کسی که عدالت را باور دارد باید به عقل بشر هم ایمان داشته باشد(چگونه می توان هم عدالت پذیر بود و هم ولایت پذیر ولایتی که به عقل و تصمیم گیری بشر برای خود ایمان ندارد) و از طرفی هم به گفته مطهری حقیقت میگوید هر آن چه عدل است دین است آن چه گفتم به ما کمک می کند تا تعریف مشخصی از عدالت برای خودمان داشته باشیم شاید بهترین تعریف از عدالت همان باشد که دکتر سروش می گوید :((آن چه که بر خود نمی پسندی بر دیگران هم روا مدار)) اگر آزادی عقیده و قلم و مطبوعات را بر خود مپسندی برای دیگران هم بپسند اگر آزادی اجتماعی را بر خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و اگر دیکتاتوری را بر خود نمی

پسندی بر دیگران هم روا مدار و اگر فقر را برای خود نمی خواهی برای دیگران هم مخواه و راه رشد اقتصادی را برای همه به یک میزان باز کن و برای کسی تبعیض قائل نشو و نکته بسیار مهم دیگر آنکه عدالت اقتصادی و ریشه کن شدن فقر و تبعیض و رانت خواری و مافیا و ; بدون عدالت سازمانی و سیاسی غیر ممکن است و در واقع دستی که آزادی نمی دهد نان هم نمی دهد آیا اگر مردم ما تعریف مشخصی از عدالت داشتند و به این قبیل مسائل آگاهی داشتند.

کلید واژه :
شخصیت ، عدالت ، سازمان
بیان مسئله :
بررسی رابطه میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی ، در این پژوهش به بررسی رابطه میان شخصیت و عدالت سازمانی در جامعه خواهیم پرداخت و با استفاده از روش های آماری موجود به برریی داده ها و آمار های بدست آمده خواهیم پرداخت تا بتوانیم به یک رابطه معنی دار میان دو عامل فوق الذکر دست یابیم .

اهمیت و ضرورت تحقیق :
از آنجا که در جامعه کنونی ما بسیاری از افراد احساس می کنند که عدالت سازمانی مناسبی در جامعه وجود ندارد و این عامل باعث رنجش و انزوای آنها در جامعه گشته است ، توجه به این امر و به کار گیری دست آوردها و پیشنهادات آن می تواند در جامعه بسیار اثر بخش و مفید باشد و کشور را به سوی پیشرفت و تعالی اجتماعی و فرهنگی پیش ببرد .

هدف تحقیق :
هدف از این پژوهش بدست آوردن یک رابطه مشخص میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی در جامعه میباشد .
فرضیه ها :
فرضیه اول
میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی در جامعه رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه دوم
میان شخصیت و احساس عدالت سازمانی در جامعه رابطه معنی داری وجود ندارد

تعاریف عملیاتی متغییر های تحقیق :

شخصیت :
شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره می‌گذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود می‌زند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد».

عدالت سازمانی :
‏برابرى از مهم‏ترین ابعاد و بلکه اصلى‏ترین معناى عدالت است. معناى برابرى این است که همه افراد صرف نظر از ملیت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى کار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمت‏هاى مادى و معنوى موجود در جامعه برخوردار باشند. مبناى برابرى این است که: «انسان‏ها به حسب گوهر و ذات برابرند; و از این نظر، دو گونه یا چند گونه آفریده نشده‏اند». یا به فرمایش رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله: «الناس کأسنان المشط؛ مردم مثل دانه‏هاى شانه هستند». اما آیا برابرى ذاتى انسان‏ها سبب برابرى آنها در همه زمینه‏ها مى‏باشد؟ و آیا تفاوت استعدادها و شایستگى‏هاى افراد باعث نابرابرى آنها با سایرین نمى‏شود؟

ارسطو برابرى را در لحاظ نمودن افراد در برخوردارى از ثروت، قدرت و احترام مى‏داند و معتقد است باید با هر کس مطابق با ویژگى‏هایش برخورد کرد. از طرف دیگر، عده‏اى برپایى مساوات عادلانه را در دادن میزان آزادى، معقول مى‏دانند تا میدان براى فعالیت کلیه افراد فراهم گردد:
به موجب این که مقدار فعالیت‏ها و کوشش‏ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان مى‏آید: یکى جلو مى‏افتد و یکى عقب مى‏ماند؛ یکى جلوتر مى‏رود و یکى عقب‏تر; به عبارتى، معناى مساوات این است که هیچ ملاحظه شخصى در کار نباشد.

فصل دوم
الف : ادبیات تحقیق
ب : مروری بر تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع در داخل یا خارج کشور

مقدمه :
«شخصیت» یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط می‌شود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر می‌شود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را می‌توان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.
از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در «تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط می‌شود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش می‌دهد. در حالی که برخی تجربه‌ها بین همه فرهنگها مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد.

شخصیت چیست؟
شخصیت یعنی « مجموعه‌ای از رفتار وشیوه‌های تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن ، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص می‌شود. از این تعریف چندین نکته قابل استنباط است.
بی همتایی و تفاوت : شخصیت

یک فرد بی‌همتاست و در عین بعضی مشابهت‌ها ، هیچ دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.
ثبات داشتن (پایداری) : اگر چه افراد در شرایط و محیطهای گوناگون در ظاهر رفتار متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و واکنش و همچنین شیوه تفکر آنها دارای یک در ثبات نسبی دائمی است.
قابلیت پیش بینی : با توجه کردن و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص می‌توان سبک رفتاری و تفکری افراد را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با «ثبات در رفتار» رابطه متقابل دارد.

اختلال شخصیت چیست؟

آیا تابحال کسی را دیده‌اید که در برابر یک انتقاد ساده ، واکنش خشمگینانه شدیدی داشته باشد؟
آیا از خود پرسیده‌اید که چرا بعضی افراد انواع مختلف «خال کوبی» را روی پوست خود دارند؟
چرا بعضی افراد برای خود بعضی افراد برای خود ، خانواده و ; برنامه ریزی سختگیرانه دارند بصورتی که شرایط بحرانی هم حاضر به تغییر آن نیستند؟
شخصیت می‌تواند سازگار و یا ناسازگار باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح می‌شود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطاف‌پذیری بهره می‌برد. اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز می‌دهند. بنابراین ، اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها»

برابرى اجتماعى در سه عرصه سیاسى، فرهنگى و اقتصادى نمود مى‏یابد. بسط و توضیح هر یک از این موارد در قسمت‏هاى مربوط به عدالت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بیان خواهد ش

د

عدالت سازمانی و تعلیم و تربیت :
اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام، هدف اصلى نظریه‏پردازى‏هاى سیاسى است. تأملات نظرى درباره مفاهیمى چون عدالت، آزادى، برابرى، جامعه مدنى و ; هنگامى مورد قبول و مؤثر واقع مى‏شود که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى جامعه، زمینه‏هاى اجرا و عملى شدن بیشترى براى آنها فراهم شود. بى‏تردید، هدف از تولید علم و نظریه‏پردازى در جامعه کنونى ایران، رفع مشکلات نظرى براى شفاف شدن مسیر عمل است. پژوهش حاضر نیز به بیان شاخص‏ها و ابعاد عینى‏تر عدالت اجتماعى براى بالا بردن توان عملى و اجرایى آن در جامعه مى‏پردازد. وقتى تصویر ذهنى کارگزاران از عدالت اجتماعى شفاف‏تر گردد، مى‏توان به تحقق عدالت در جامعه امیدوار شد.

در این پژوهش نخست به ابعاد، مؤلفه‏ها و شاخص‏هاى عدالت اجتماعى اشاره شده است و در ادامه، سازوکارهایى که به تحقق این ابعاد یارى مى‏رسانند، در سه بُعد سیاسى، اقتصادى و فرهنگى مورد بررسى قرار گرفته‏اند. عدالت فردى و شخصى نیز به عنوان بُعدى مجزا در کنار سه بُعد فوق مطرح شده است، گر چه مى‏توان آن را در ذیل عدالت فرهنگى، سیاسى و اقتصادى نیز بیان کرد.
در مورد عدالت اجتماعى پژوهش‏هاى بسیارى صورت گرفته و هر اندیشمندى به اقتضاى بحث خود تعریفى از آن را ارایه داده است، با این حال هر تعریف تنها گوشه‏اى از مفهوم عدالت را روشن مى‏کند. نگارنده با توجه به این مسئله، سعى کرده به ابعادى از عدالت که به نظر مى‏رسد در نیل به مفهومى روشن‏تر و کامل‏تر از عدالت یارى مى‏رساند، اشاره نماید.
** مقصود از عدالت اجتماعى، ایجاد توازن در جامعه است. منظور از توازن هم همان تناسب است. تناسب به معناى این است که هر چیزى در جاى خودش و در محدوده مناسب جاى بگیرد. امیرالمؤمنین فرمود: «علیکم بتقوى الله و نظم امرکم». در این کلام «نظم» به همین معنا است؛ یعنى هر چیزى باید طبق معیارهاى خاص خود ارزیابى شد. این تناسب باید در همه امور رعایت شود. ما مکرر این نکته را گفته ایم که اصلاً زیبایى همان نظم است. برخى گفته اند: «زیبایى را نمى توان تعریف کرد»، ولى به نظر من تعریف زیبایى این است: «وجود تناسب میان امورى که در کنار هم قرار گرفته اند». صورتى زیبا است که ابرو و چشم و; آن متناسب باشد. اگر بینى کسى دراز باشد، آن صورت دیگر زیبا نخواهد بود.

میزان شیوع اختلال شخصیت
شیوع در جمعیت کلی
میزان شیوع اختلال شخصیت در کل جمعیت حدود ۴ تا ۶ درصد برآورد شده است. اگر چه در بین انواع مختلف شخصیتی تفاوتهای معنی‌دار وجود دارد برای مثال برآوردها برای اختلال پارانوئید حدود (۰۵ تا ۲۵ درصد) است در حالی که برای اختلال اجتنابی بین (۱ تا ۱۰ درصد) اعلام شده است.

شیوع در بین دو جنس
در میزان شیوع اختلال شخصیت بین دو جنس تفاوت های معنی‌دار دیده می شود برای نمونه در حالی که طبق برآوردهاا صداجتماعی واختلال وسواسی- جبری در مردان بیشتر از زنان است اختلال مرزی نمایشی و وابسته در زنان بیشتر از مردان (گاهی ۲ برابر مردان) است.

اعطاى حقوق :
منظور از حق، امتیاز و نصیب بالقوه‏اى است که براى شخص در نظر گرفته شده و بر اساس آن، او اجازه و اختیار ایجاد چیزى را دارد یا آثارى از عمل او رفع شده و یا اولویتى براى او در قبال دیگران در نظر گرفته شده است و به موجب اعتبار این حق براى او، دیگران موظف‏اند این شئون را محترم بشمارند و آثار تصرف او را بپذیرند.

طبق تعریف مذکور، عدالت زمانى تحقق مى‏یابد که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود و اجازه و اختیار و یا تصرفى که حق فرد است، به او داده شود و از تجاوز به حقوق فرد پرهیز گردد. حق در معناى ذکر شده به معناى آن چیزى است که باید باشد – چه تا به حال رعایت شده باشد و چه نشده باشد۱۰ – نه به معناى آن چه که هست.
هر چیزى در جامعه داراى حق است و تعادل اجتماع هنگامى میسر مى‏گردد که این حقوق مراعات شود؛ براى مثال، یکى از بزرگ‏ترین حقوقى که افراد بشر دارند، حق تعیین سرنوشت است، حال اگر به دلایلى این حق از انسان سلب گردد به عدالت رفتار نشده است. براى اجراى خوب این بُعد از عدالت اجتماعى، کارهایى باید صورت گیرد: نخست، باید حقوق، اولویت‏ها و آزادى‏هاى افراد معین و

مشخص شود؛ دوم، جایگاه صحیح این حقوق تعیین گردد و سوم، این حقوق به درستى و از سوى افراد و مراجع ذى‏صلاح مراعات شود. همه افراد به شناخت حقوق متقابل خود با دیگران ملزم‏اند. سعادت و کمال هر انسانى در گرو شناخت و مراعات حقوقى است که بر گردن اوست.

توازن :
توازن با توزیع عادلانه ارتباط بسیارى دارد. البته نه تنها به این معنا که امکانات به طور شایسته و صحیح به افراد مستحق برسد، بلکه علاوه بر آن، امکانات به حد لازم و مورد نیاز وجود داشته باشد. هر چیزى که اجتماع لازم دارد، باید به اندازه کافى موجود باشد.
نکته دیگر در بحث توازن، این است که امکانات به نحو صحیح در جامعه تقسیم گردد؛ براى مثال، در جامعه کارهاى فراوانى در بخش‏هاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى، قضایى و ; وجود دارد. اولاً: این

نیازهاى هر بخش، بودجه و نیرو مصرف گردد. عدل به این معنا، سبب دوام و بقا و تأمین عدالت در کل مجموعه مى‏شود،۱۱ هم‏چنین از پیدایش شکاف طبقاتى و ایجاد طبقه مرفه و ثروتمند در سویى، و طبقات فقیر و نیازمند در سوى دیگر جلوگیرى مى‏کند. توازن، مصلحت کل جامعه را تأمین مى‏کند و به این مسئله توجه دارد که توزیع نقش‏ها و امکاناتْ بخشى، مقطعى و محدود نباشد، بلکه همه جانبه بوده و کلیه بخش‏ها و افراد را در بر گیرد.

ابعاد مذکور تصویر روشن‏ترى از عدالت را به ذهن متبادر مى‏سازد و در تعیین سازوکارهاى تحقق آن یارى مى‏رساند. در نتیجه‏گیرى از آنچه آمد مى‏توانیم برقرارى مساوات، توازن و روحیه اطاعت از قانون در اجتماع، به نحوى که با مراعات حقوقِ تمامى شهروندان همراه باشد، را به عنوان تعریف عدالت اجتماعى پیشنهاد کنیم. مباحث مقاله حاضر بر اساس همین تعریف ارائه شده است

عدل الهى :
عدل الهى یکى از مباحث مهم در اسلام است. در این مقاله عدل در خلقت و عدل در قانونگذارى (تشریع) و رابطه عدل با حسن و قبح عقلى مورد بحث قرار گرفته است.
یکى از مسائلى که درعلم کلام مورد بحث واقع شد مساله عدل الهى بود، که آیا خداون

د عادل‏است‏یا نه؟این مساله خیلى اهمیت پیدا کرد و شاخه‏ها و متفرعات زیاد پیداکرد، دامنه‏اش قهرا به مساله اصل عدالت اجتماعى که مورد بحث ماست نیز کشیده شد.این مساله از مساله حادث بودن و قدیم بودن کلام‏الله هم با آنکه آن مساله فتنه‏ها بپا کرد و خونها برایش ریخته شد بیشتر

اهمیت پیدا کرد به طورى که به واسطه نفى‏و اثبات در این مساله – یعنى مساله عدل – متکلمین دو نحله شدند: عدلیه و غیر عدلیه.عدلیه یعنى طرفداران‏اصل عدل الهى، و غیر عدلیه یعنى منکرین اصل عدل الهى.
متکلمین شیعه عمومااز عدلیه هستند، و به همین جهت از همان زمان قدیم معمول شد که‏شیعه بگوید اصول دین اسلام پنج تاست: توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد، یعنى از نظر اسلام‏شناسى‏شیعى اصول اسلام پنج تاست.

در مساله عدل الهى در دو قسمت بحث‏شد: یکى اینکه‏آیا خلقت و تکوین عالم از آسمان و زمین، از جماد و نبات و حیوان، از دنیا و آخرت، بر موازین عدالت و موافق عدالت است ودر خلقت و آفرینش به هیچ موجودى ظلم نمى‏شود و این عالم به عدل برپاست؟آیا «بالعدل قامت السموات و الارض‏» (۱) ؟یااینکه خداوند چون اراده و مشیتش مطلق است و هیچ چیز نمى‏تواند اراده او رامحدود کند، فعال ما یشاء است، یفعل ما یشاء (۲) و یحکم مایرید (۳) ، خلقتش تابع هیچ میزان و هیچ قاعده و قانونى نمى‏تواند باشد،هر چه او بکند عدل است نه اینکه هر چه مقتضاى عدل است او مى‏کند.

لهذا در جواب این سؤال که آیا خداوند در قیامت‏بر وفق موازینى که موازین عدل است رفتار مى‏کند و طبق حساب و قاعده‏اى یکى را به بهشت مى‏برد و دیگرى را به جهنم،یا اینطور نیست؟آنها گفتند اینطور نیست، هیچ قانون و ناموسى نمى‏تواند حاکم بر فعل حق باشد، هر قانون و ناموسى‏تابع فعل او و امر اوست، عدل و ظلم هم تابع فعل اوست.اگر او مطیع را به جهنم ببرد و عاصى را به بهشت، باز هم چون اوکرده عدل است.اراده او و فعل او تابع میزانى و خاضع در برابر قانونى نیست، همه قوانین و موازین تابع اراده او هستند.
این یک قسمت درباره اصل عدل که راجع به اساس خلقت‏موجودات و نظام عالم بود که آیا موافق با میزان عدل است‏یا نه؟ قسمت دیگرى مربوط به نظام تشریع است، مربوط‏به دستورهاى دینى است، مربوط به این است که دستورهاى الهى که به وسیله پیغمبراکرم(ص)رسیده و به نام شریعت و قانون اسلامى خوانده مى‏شود چطور؟ آیا نظام تشریع تابع میزان عدل است‏یا نه؟آیا عادلانه‏وضع شده و هر حکمى تابع یک حقیقت و یک مصلحت و مفسده واقعى است، یا اینطور نیست؟ وقتى که به قوانین شریعت اسلام نگاه مى‏کنیم مى‏بینیم‏یک سلسله چیزها تحلیل و تجویز و بلکه واجب شده و یک عده امور دیگر بر عکس تحریم شده و ممنوع شناخته شده: به درستى و امانت امر شده و از دروغ‏و خیانت و ظلم نهى شده.

شک ندارد که بالفعل باید گفت آنچه امر کرده‏خوب است و آنچه نهى کرده بد است، اما آیا چون خوبها خوب بوده و بدها بد بوده‏اند اسلام به آن امر کرده و از این نهى کرده؟یاآنکه چون اسلام به این یکى امر کرده خوب شده و چون از آن یکى نهى کرده بد شده و اگر به عکس کرده بود، اگر به دروغ وخیانت و ظلم امر کرده بود اینها واقعا خوب مى‏شدند و اگر از راستى و امانت و عدالت نهى کرده بود اینها واقعا بد بودندیعنى بد مى‏شدند؟! شارع اسلام دستور داده که بیع حلال است و ربا حرام، شک ندارد که الآن بیع خوب است و ربا بد، حالا آیا بیع‏بالذات و به خودى خود چیز خوبى بوده

و براى بشر نافع و مفید بوده و چون خوب و مفید بوده در اسلام حلال شمرده‏شده و اما ربا بالذات چیز بدى بوده و به حال جامعه بشر ضرر داشته و چون بد و مضر بوده اسلام آن را حرام شمرده و گفته: «الذین‏یاکلون الربوا لا یقومون الا کما یقوم الذى یتخبطه الشیطان من المس‏»(۱) و یا بر عکس است، بیع‏را چون اسلام گفته حلال است‏خوب شده و چون ربا را گفته حرام است بد شده.

فصل سوم
روش انجام تحقیق
• جامعه آماری
• نمونه ی آماری و چگونگی گزینش آن
• ابزار جمع آوری اطلاعات

• روش های آماری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات

جامعه آماری :
جامعه آماری در این پژوهش نیروی کار شاغل استان قزوین میباشد که به صورت دسترسی تصادفی به بررسی جامعه ای ۲۵۰ نفری از کارگران و تکنسین های شاغل پرداختیم .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.