خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک :

خط و خوشنویسی ، انواع آن و ارزشهای بصری هر یک

خط و خوشنویسی
نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد .
ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همه مردمان قرار دهد .

خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و فرهنگ ها ، حاضران را با گذشتگان پیوند و اتصال دهد و انتقال علم و اندیشه انسانها را میسر نموده و تداوم بخشد نگارش و کتابت در طول حیات خود توانسته است افکار ، احساسات ، معلومات و تجربیات گذشتگان را در تاریخ ثبت کند و از دستبرد ، تباهی ، تاراج و زوال محفوظ دارد . تا نسل حاضر از اندوخته های نیاکان خود برخوردار و بهره مند شود .

هنوز از زمان پیدایش و یا اختراع خط ، اطلاع دقیقی در دست نیست . اما آنچه بدون تردید مشخص است این است که خط و یا اختراع علائم نگارش و ترسیمهای قراردادی در بین نوع بشر از مفیدترین و مهم ترین اختراعات و باعث شکوفائی تمدن بشری شده است .
هنر خط ، همانند دیگر دستاوردهای اندیشه بشری ، دورانهای مختلفی را طی نموده است و پس از سپری نمودن اعصار و قرون طولانی به مرحله کنونی خود رسیده است . پیدایش خط در آغاز به صورت تصویری و ترسیمی بوده و هر تصویر نماینده یک اندیشه و یا یک واقعه محسوب می شده است . سپس مرحله رمزی آن پیش آمده که هر حرف نشانگر کلمه و تصویری بوده است .

در آن روزگار ۲۴ الفبای قراردادی بوجود آمد که همگام با بکاربردن آنها ، از علامتهای پیچ در پیچ هیروگلیف نیز استفاده می شده است . از آثار آن دوره ؛ اهرام مصر ، کتیبه ها و نوشته های فراوان در کشور مصر است . پس از مصریان ، فنیقیان آن حروف اولیه را به درجه عالی تری رسانده و سپس یونانیان به آن کمال مطلوب را بخشیدند . آنگاه خط آسانتری بنام خط هیراتیکی در حدود ۱۹۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بوجود آمد . پس از آن یک نوع خط مورتیکی جانشین آن گردید که این خطوط را برروی سنگهای نازک و سفید حک می کردند .
گرچه نوشتن و حک کردن بر روی اینگونه اجسام سفت ، امری بسیار مشکل بود ، لکن این دشواری مانع از تحریر نمی شد . کتیبه ها و سنگ نوشته های زیادی از کتابخانه های بابل و ایلام بدست آمده است .

بطور خلاصه در ایران در عهد هخامنشی خط میخی در عهد ساسانی خط پهلوی و از عهد ورود اسلام به ایران خطهای کوفی و نسخ و سپس نستعلیق رایج بوده است .
در مورد زمان پیدایش خط تاریخ ، مشخصی نمی توان قائل شد ، چون امری تدریجی بوده و طی سالها یا قرنها به صورت مشخص تجلی و ظهور پیدا کرده است ، لکن تشخیص اصل و بنیاد و ریشه هر خط ، با استناد به آنچه در دست است ، تا حدودی میسر است .
۱ـ کوفی
۲ـ نسخ
و خطوط دیگر ، از تأثیر گذاری نوعی بر نوع دیگر پدیدار شده اند .
پیدایش خط کوفی را چنین آورده اند :

لذا می توان دریافت که خط کوفی ، نتیجه ای از نظم و ترتیب خط حجازی می باشد . لازم به ذکر است که در آغاز ، خط کوفی در کنار خطوط عِبری و سریانی ، جزو خطوط در امپراطوری بزرگ ایران و روم ، حائز اهمیت نبود و وقتی نامدار شد که خط رسمی دین اسلام گردید و مورد توجه رسول اکرم ( ص ) و مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت .
خط عربی قبل از اسلام ، منحصر به شبه جزیره عربستان بود و توسعه آن با انتشار دین اسلام انجام پذیرفت و در سرزمینهای فتح شده همپای دین اسلام منتشر شد و مشرق و مغرب را پر نمود و بر زبانهای اصلی ممالک غیر عرب ، غلبه کرد .

بعد از آن پیوسته سلیقه ها و ذوق های اقوام مختلف که در شهر کوفه گرد آمده بودند ، دست به کار شدند تا آنکه شیوه کوفی از حجازی فاصله پیدا کرد و صورت خط حجازی تقریباً به حال ابتدائی خود باقی ماند . ولی خط کوفی ، جلوه بهتری پیدا کرد و در نیمه اول قرن اول هجری ، به آخرین صورت مستقل خود ، رسید و حروف آن از حروف نسخی آن زمان هم از حیث جلوه ، و هم از جهت ، حروف بهتر شد .

همان طور که عبریان ، خط مربع ، و سریانیان خط سریانی و نسطوریان خط ستر نجیلی را مخصوص کتابهای دینی و علمی خود قرار داده بودند ، مسلمانان نیز ، خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته ، و مشابه خط ستر نجیلی شده بود ، خاص نوشتن قرآن قرار دادند و بعدها آن را در تزیین مساجد و سکه ها و کتب ، مورد استفاده قرار دادند و به دلیل احساس نیاز هویت برای معماریهای اسلامی ، مساجد و بناهای اسلامی ، کاربردی در کتیبه ها پیدا کرد که پس از مصرف و کاربرد در کتابت به روی دیوارها و ستونها و مناره ها خود را بالا کشید و

هم زمان تزئینی تر شد و به دلیل اجتناب طراحان از ایجاد نقوش تحریم شده ، نقش و نگاره هایی به آن اضافه شد و فضاهای خالی ، با گردش های قلم ، فرهنگی جدید را در مقاطع مختلف به وجود آورد . خط عربی به تبعیت از دین اسلام ، در ممالک دور و نزدیک نفوذ کرد تا جایی که ناحیه وسیعی از جهان ، یعنی آن قسمت از میان شط فرات ، از مشرق و سواحل اقیانوس اطلس از مغرب ، و سواحل شمالی مدیترانه از شمال و خط استوا از جنوب واقع است ، به این زبان تکلم کرده و به آن خط کتابت کردند . و بعضی با خط و زبان خود صحبت و به خط عربی کتابت کردند ، مانند ایران .

سلسله فتوحات اسلامی ، از راه آسیای صغیر به مصر و به طرف شمال آفریقا و ممالک مغرب ( تونس ، الجزایر ، مراکش ) کشیده شد و تمدن اسلامی و خطوط اسلامی به دنبال آن در این سرزمینها جایگزین گردید .
خط در این نواحی که احتمالاً از اوایل قرن دوم باید متداول شده باشد ، نوعی کوفی و مشتق از آن است و به خط مغربی معروف ، و از قدیمی ترین خطوط اسلامی است که در تمام آفریقای شمالی ، به جز مصر و قسمتی از سایر نقاط آفریقای شرقی و مرکزی و با جزئی تغییر ، معمول گردیده است .
خط کوفی :

چون اسلام در ایران انتشار یافت ، خط کوفی جایگزین خط پهلوی ساسانی و دین دبیره اوستایی شد و ایرانیان تقریباً از اواخر قرن اول و اوایل سده دوم هجری کم کم در نوشته های خود خط کوفی را معمول داشته و آنرا جایگزین خط پهلوی نمودند .

خط کوفی ابتدا ، بی نقطه و بدون حرکات ( ضمه و کسره و فتحه ) و اِعراب بود . این نقیصه خواندن این خط را مشکل می ساخت .
ابوالاسود الدؤلی که از فضلا و ادبای معروف کوفی بود ، و در خدمت حضرت علی ( ع ) به اکتساب علوم پرداخته و در جنگ صفین ملتزم رکاب بود ، و از آن بزرگوار اخذ نحو کرده بود ، از برای تسهیل امر خوانندگان قرآن ، نقطه را وضع نمود و گمان می رود وی این طریقه را از خطوط کلدانیان و سریانیان اخذ کرده باشد ، زیرا این طوایف از همسایگان بین النهرین و بابِل بودند ، و در کتابت آنها نقطه استعمال می شد . به خلاف خطوط میخی و پهلوی ایرانیان . و هیروگلیف مصریان و فنیقیان که در کتابت آنان نقطه مستعمل نبود .

صاحب الفهرست می نویسد : (( ابوالاسود به کاتب چنین می گفت : نویسنده ، در موقع نوشتن به هوش باش و مرا ببین ، چون به خواندن در آمدم ، نظر به لبان من نما ، اگر به فتحه و گشوده خواندم ، نقطه را بالای حرف بگذار ، و اگر به پیش خواندم ، نقطه را بگذار بین حرف ، و اگر به زیر خواندم نقطه را در زیر بگذار . »

صاحب اللمعه الشهیمه می آورد : » در صدر اسلام نقطه برای حرکات استعمال می شد و واضع او یعقوب رهاوی بود و این نقاط به جای حرکات به کار می رفت . )) خط کوفی در عـصر دولـت عبـاسی ( ۱۳۲ ـ ۶۵۶ هـ . ق ) به مرتبه رفیعی از زیبائی در رسم و شکل رسید ، و انواع خط کوفی از پنجاه نوع متجاوز شد . مشهورترین آنها ، کوفی محرر ، مشجر ، مربع ، مدور و متداخل بود . نکته مهم در استفاده از خط کوفی در کتیبه نویسی این است که تابع قواعد اکیدی نبود ، بلکه عملاً دست هنرمند را در ابداع و اجرای شکلهای تزئینی آن باز می گذاشت . در ابتدا ، حروف به آذین های ساده برگ و گل منتهی می شد . این خط بنا بر سلیقه و توانایی طراح ، به روی اصل آن فرعیاتی اضافه می شد ، به این معنا که قواعد مفروض به عنوان محور قرار گرفته می شد و دست هنرمند ، نقوش و گل و برگهای منشعب از آن فضاهای خالی را پوشش می داد . شکلهای عمده این تزیینات عبارت بودند از : ادامه حروف به صورت برگ ، گل ، بافته ، گره خورده ، به هم تابیده ، در هم پیچیده شده ، شکـل سر انسان ، یا حیوان .

با همه این تفضیلات خط کوفی از نظر تاریخ نگاران ، به دو دسته بزرگ تقسیم می شود :
۱ـ کوفی مغربی ۲ـ کوفی مشرقی

کوفی مغربی خود به انواع : قیروانی ، تونسی ، جزایری ، سودانی تقسیم می شد .
کوفی مشرقی عبارت است از شیوه عربی و شیوه ایرانی و شیوه مختلط . ( که شیوه عربی به اقسام مکی ، مدنی ، کوفی ، بصری ، شامی ، مصری ، منقسم می گردد . )
خط کوفی ویژگیهای مهمی در هنر ایران دارد . یکی از آن ویژگیها این است که هیچ هنری تاکنون به این حد نه فقط در تزئین معماری آثار مقدس و مهم ، بلکه در اشیاء کاربردی زندگی روزمره از خط و تزئینات خطی استفاده نکرده و اصلاً هیچ خطی به اندازه رسم الخط کوفی برای مقاصد تزئینی به این حد ، مناسب نیست .
کوفی بنایی (معقلی)

نوعی کاربردی از خط کوفی است که در بناها و معماری ها جلوه گر شده است ، و به دلیل استفاده آن در روی بناها ، خط بنائی لقب گرفت و به صورتهای مختلف پدیدار گشته که به شکل آسان و متوسط و مشکل ، دسته بندی می شود ، ولی می توان نامهای منحصر ، مربعی یا مستطیلی و متداخل تطبیق نمود . خط معقلی در کتابت مستعمل نبود ، اگر چه مولانا سلطانعلی مشهدی ، معتقد است که به این خط کتابت نیز می شد . و آنرا جزو خطوط می آورد .

چون اساس این خط روی خانه بندی خط کشی می شود ، به این ترتیب که اول کاغذ مانند صفحه شطرنجی خط کشی و خانه بندی می شود ، و بعد از تقسیم خانه ها ، حروف آن مرتب می شود ، و چون این خط به ترتیب فوق نوشته می شده ، آنرا با آجر روی عمارات به آسانی می چیدند تا هم عبارتی از آن خوانده شود و هم دیوار عمارت را تزئینی باشد . به این نسبت آن را خط معماری یا خط بنایی نامیده اند .

معقل در لغت به معنی حصین ( پناهگاه و کوه بلند آمده است ) این معنی با این نوع خط بنایی مطابقت دارد و این نظریه منطقی است که خط بنایی پس از اینکه به کمال مطلوب رسید ، معقلی نامیده شده باشد . به نظر می رسد خط معلقی بعد از خط کوفی و از روی آن استخراج شده باشد ، و قطعاً این خط برای تزئین بناها از روی خط کوفی استخراج شده که در کوفی یک دانگ دور است و پنج دانگ سطح ، و در خط معلقی دور نیست و همه سطح است و چنانچه فرض کنیم این خط قبل از اسلام به وجود آمده ، باید که از خط سترنجیلی که مادر خط کوفی است استخراج شده باشد .

بهترین خط معلقی آن است که سواد و بیاض آن ، هر دو خوانده شود ، مانند نمونه زیر ، یعنی سیاهی آن ، چیزی خوانده شود و سفیدی آن چیزی دیگر ، که هنر طراحی این خط در آن است ، والا نوشتن معلقی آسان است .

خط محقق
به نظر می رسد ظهور و شهرت خط محقق در آغاز دولت عباسی بوده و نام این خط در اوایل آن دولت به میان آمده است . ابن ندیم در کتاب الفهرست گوید : (( تا آغاز دولت عباسی ، مردم به همان شیوه قدیم ( یعنی کوفی و قلم جلیل ) می نوشتند . همین که خاندان هاشمی ظاهر گردید ، نوشتن قرآن به آن خطوط اختصاص یافت و خطی پیدا شد که به آن عراقی می گفتند ، و این خط محقق بودکه به آن وراقی نیز گفته می شد . »

اصل و ریشه خط محقق از کوفی است . واضع آن ابن مقله بیضاوی بود و چون خط کوفی را پنج دانگ و نیم سطح و نیم دانگ دور بود ، در خط محقق یکدانگ از سطح آن کاسته و به دور آن افزود و به این ترتیب که در خط محقق چهار دانگ و نیم سطح و یکدانگ ونیم دور معین است .
خط ریحان تابع قلم محقق است ، هر دو از یک اصل به وجود آمده اند و سطح و دور آن مانند محقق است . جز در حروف (( ی )) که دور آن در محقق بیشتر است واضع آن این مقله وزیر بیضاوی است .

خط ثلث و نسخ

در صبح الأعشی آمده است :
قلم ثلث ، یا ثلث ( بحذف مضاف ) آن است : که به آن در ورقی در قطع ثلثین نویسنده ، و کتاب در نسبت ثلث اختلاف کرده اند که آیا به اعتبار تقویر و بسط ( سطح و دور ) است ، یا به اعتبار ۳/۱ مساحت قلم طومار و قسط این قلم محرف است ، زیرا که در نوشتن آن احتیاج به تشعیر

( دنباله های تیز و موئین ) است که جز با نیش قلم حاصل نشود و این خط به خلاف محقق ، بیشتر مایل به دور اسـت و ترویـس در آن لازم است . در حروف الف مفرد و جیم و طا و کاف و لام مفرد و اول و دندانه های بلندی که در ابتدای حروف قرار گیرد ، چون (( بسـ ـ بصـ ـ بط ـ مِعـ ـ نمـ ـ بو … )) و گره های صاد و طاء و غین و فا و قاف و میم و ها و واو و لام و الف محققه ، باز است و در آن گرفتگی به هیچ وجه جایز نیست .ثلث بر دو نوع است : ثقیل و خفیف

بعد از رواج خط محقق و ریحان بین مردم ، خط ثلث ریحانی از خط ریحان استخراج شد و برای آن نیز قواعدی قرار داده شد . ) محققان واضع این اصول را ابن مقله دانسته اند ) در کتاب تاریخ مختصر خط ، از بیان ابن مقله در مورد اصول اقلام سته ( محقق ـ ریحان ـ ثلث ـ نسخ ـ توقیع ـ رقاع ( استفاده کرده ، چنین آورده است :
محقق : ۱ دانگ و نیم دور چهار دانگ و نیم سطح
ثلث : دو دانگ دور ، چهار دانگ سطح
نسخ : تابع ثلث است
توقیع : ۳ دانگ دور ، ۳ دانگ سطح
رقاع : تابع توقیع است
شیوه های ثلث و نسخ و ریحان و سایر خطوط در ایران ، به شیوه یاقوت مستعصمی تا آغاز قرن دوازدهم در کمال رواج و رونق بود ، و از آن پس بر اثر حوادث رو به انحطاط گذاشت .
ولی پس از مدتی کوتاه رو به جنبش و حیات تازه گذاشته و خط حروفچینی این زمان از روزنامه و کتب و نشریات ، برگرفته از خط نسخ می باشد .

خط تعلیق و دیوانی
تعلیق خطی است تودرتو ، پیچیده شده که اتصال حروف در آن به منظور سرعت معمول بود . و گاهی حتی چند کلمه به هم متصل و پیوسته می شد . کلمات و حروف یکنواخت دیده نمی شود . یعنی گاهی درشت و فربه ، و گاهی ریز و لاغر نوشته شده است ، و حرکات آن نرم و به جز اندکی ، تمام آن دور است و خود ریشه و اساسی برای پیدایش خط نستعلیق و شکسته نستعلیق فرض می شود .

مؤلف کتاب خط و خطاطان ، ابداع نستعلیق را به خواجه ابوالعال نسبت داده است و نیز گفته می شود خواجه ابوالعال خط تعلیق را از فروع خط کوفی و پهلوی درآورده است . و برای (( پ )) ،
(( چ )) که تا آن زمان سه نقطه گذاردن معمول نبوده ، سه نقطه وضع نموده است .
ولی عده ای از محققان معتقدند که خط تعلیق از خط نسخ و ثلث و رقاع استخراج شده و در ابتدا فقط برای مکاتبات و مراسلات استفاده می شده ، ولی بعداًَ منشاء خلق آثاری بدیع گشته است . آغاز پیدایش خط تعلیق ، قرن هفتم و تداوم آن در قرن هشتم می باشد که در ایران تا سه قرن بعد در نهایت رواج و توسعه بوده و در ممالک عربی از آن اثری در میان نبوده است . در قرن هشتم ، بنا به احتیاجی که به تندنویسی به سبب کثرت کتابت در دربارها و دیوانها نیاز بود ، این قلم به صورت شکسته تعلیق در آمده که خط خاص منشیان و عـمال دیـوان گردیده ، و گـاهی به آن ترسـل نـیز گفته اند .

پس از انتشار و توسعه خط تعلیق عثمانیان و مصریان در آن تصرفاتی کرده ، موافق ذوق و سلیقه خود ، به صورت خاص در آورده و نام دیوانی به آن گذاشته اند . این خط تا قرن دهم در ایران رواج داشته و تا قرن سیزدهم نیز کماکان مورد توجه بوده ، ولی پس از پیدایش خط نستعلیق و شکسته نستعلیق ، رو به ضعف گذاشته است .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.