مقاله در مورد جلوه هایی از عظمت و نورانیت نماز


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد جلوه هایی از عظمت و نورانیت نماز دارای ۴۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد جلوه هایی از عظمت و نورانیت نماز  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد جلوه هایی از عظمت و نورانیت نماز،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد جلوه هایی از عظمت و نورانیت نماز :

جلوه هایی از عظمت و نورانیت نماز

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیدنا و نبینا محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.
نورانیت نماز و رازها و رمزهای آن و درسهایی که در آن گنجانیده شده و اثر آن در ساختن فرد و جامعه چندان نیست که در مقاله ای کوتاه بتوان از آن سخن گفت، ولی بحث کوتاهی در اینجا خواهیم داشت.

نماز، رکن اصلی دین است و باید اصلی ترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. برپاداشتن نماز نخستین ثمره و نشانه حکومت صالحان است. در قرآن مجید آیات متعددی در باره نماز وجود دارد که نمایانگر اهمیت و ارزش خاص و جایگاه رفیع و عالی این عبادت مهم در پیشگاه خداوند است. آیات مربوط به نماز هر کدام پیام خاصّی دارد. بعضی از آنها به اهمیت بعد معنوی و ملکوتی

نماز پرداخته، برخی آن را مایه آرامش دلها قرار داده و تعدادی نماز را عامل بازدارنده از زشتی و پلیدی معرفی نموده و بخشی دیگر نیز به بررسی نماز در ادیان گذشته و همراهی نماز با عبادات دیگر از قبیل حج، جهاد، زکات و عدالت اجتماعی پرداخته است.ادامه داشته است و انسان هر وقت با دقت و تفکر به آن پرداخته، بیشتر به ارزش و اهمیت آن پی برده است. قبل از حضرت محمد (ص)، در آیین حضرت عیسی هم نماز بوده که قرآن از زبان او نقل می کند که خداوند مرا به نماز سفارش کرده است:«و اوصانی بالصّلوه» [مریم، ۳۱] و قبل از او، موسی بوده که خداوند به او خطاب می کند:«اقم الصّلوه لذکری» [طه، ۲۴] و قبل از موسی، پدرزن او شعیب بوده که نماز داشته است: «یا شعیب اصلاتک تأمرک» [هود، ۸۷] و قبل از همه آنها، حضرت ابراهیم (ع) بوده که از خدا می خواهد دودمانش را از نمازگزاران قرار دهد؛ همچنین حضرت لقمان (ع) که فرزندش را به اقامه نماز توصیه می کند و یا آنچه را که در دوران جنگ تحمیلی مشاهده کردیم که نماز، اساس پایداری، استقامت، اطمینان خاطر و آرامش دلهای رزمندگان در کوران مبارزه نابرابر بین اسلام و کفر واقع شده بود.
هیچ وسیله ای محکم تر و دائمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست، مبتدی ترین انسانها رابطه خود با خدا را بوسیله نماز آغاز می کنند. برجسته ترین اولیاء خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز می جویند.
کلمـــات و اذکار نمــاز هر یک خلاصه ای است که به بخشی از معارف دین اشــاره می کند و بطور مکرر و پی در پی آن را به یاد نمازگزار می آورد. نمازی که با تدبر در معانی و بدون سهو و غفلت گزارده شود، انسان را روز به روز با معارف الهی آشناتر و به آن دلبسته تر می سازد.

نماز با حضور و با توجه، نمازی که از یاد و ذکر سرشار است، نمازی که آدمی در آن با خدای خود سخن می گوید و به او دل می سپارد، نمازی که والاترین معارف اسلام را پیوسته به انسان می آموزد، چنین نمــازی انسان را از پوچی و بی هدفی و ضعف می رهاند و افق زندگی را در چشمش روشن می سازد و به او همت و اراده و هدف می بخشد و دل او را از میل به کجروی و گناه و پستی نجات می دهد. از این رو است که نماز در همه حالات، حتی در میدان نبرد و در سخت تر

ین آزمایشهای زندگی اولویت خود را از دست نمی دهد.
انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصه های خطر محتاج تر.
اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه بهترین، مفیدترین و حکیمانه ترین دستمایه زندگی را برای بشر امروزی تعریف کنیم تا آرامش و اطمینان معنوی خاصی را در دلها قرار دهد که از وسوسه شیطان و گرفتاریهای روزمره این زندگی عادی انسان را رهایی دهد، تنها باید از قرآن کمک گرفت آنجا که می گوید:
«واستعینوا بالصبر والصلوه» [بقره،۴۵]
بوسیله صبر و نماز کمک و یاری بجویید.
این مقاله در مورد نماز و ارکان آن از تکبیر و حمد و سوره و رکوع و سجود و تشهد و سلام می باشد تا آنچه را در این ارتباط با خدا می گوییم، بهتر بفهمیم و عبادتی آگاهانه و از روی معرفت داشته باشیم.
که در اینجا نگاهی گذرا به عبادت و عبودیت که روح نماز و همه تکالیف عبادی است داریم تا جایگاه رفیع آن را در زندگی خود بهتر ببینیم.

عبادت چیست؟
عبادت هدف آفرینش ماست. قرآن می فرماید:
«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون.» [ذاریات، ۵۶]
کارهایی که ما انجام می دهیم، اگر برای رضای خدا باشدعبادت است، گر چه مانند کسب و کار، تحصیل علم، ازدواج و یا خدمت به مردم، برای رفع نیازهای خود یا جامعه باشد. آنچه یک امر را عبادت می کند آن است که به انگیزه ای مقدس انجام شود که به تعبیر قرآن رنگ خدایی د

اشته باشد.

عبادت فطری است
بعضی کارهای ما بر اساس عادت است و برخی بر پایه فطرت. آنچه عادت است هم می تواند با ارزش باشد مثل عادت به کارهای خوب و هم می تواند بی ارزش باشد مانند عادت به سیگار. اما اگر امری فطری باشد یعنی بر اساس فطرت و سرشت پاکی که خداوند در نهاد هر بشری قرار داده است انجام شد، همواره با ارزش است. عبادت و پرستش نیز یکی از امور فطری است و لذا قدیمی ترین، زیباترین و محکم ترین آثار ساختمانی بشر مربوط به معبدها، بتکده هاو آتشکده هاست.

ریشه پرستش
کیست که خداوند را با اوصاف و کمالات بی پایانش بشناسد، اما سر تسلیم و خضوع فرو نیاورد؟ قرآن از طریق داستانها و تاریخها نشانه هایی از قدرت و عظمت او را برای ما بیان می دارد.
مثلاً می فرماید:خداوند به مریم بی همسر فرزند داد، رود نیل را برای موسی شکافت و فرعون را در آن غرق کرد، انبیاء را با دست خالی برابر قدرتهای زمان خود پیروز کرد و دماغ طاغوتها را به خاک مالید.
اوست که شما را از خاک بی جان آفرید و مرگ و حیات و عزت و ذلّت شما به دست اوست. کیست که ضعف و ناتوانی و جهل و محدودیت خود و خطرات و حوادث پیش بینی شده و نشده را درک کند و احساس نیاز به قدرت نجات دهنده ای نکند و سر تسلیم خم نکند.

مدار عبادت ثابت است
همانگونه که کرات آسمانی و زمین در عین حرکتهای مختلف وضعی و انتقالی، همواره مدار ثابتی دارند، عبادات نیز با همه شکلها و صورتهای مختلفشان بر مدار ثابتی قرار دارند که آن رضای خداوند است، گر چه شرایط زمانی و مکانی، فردی و اجتماعی نوع حرکت در این مدار را عوض می کنند. مثلاً مسافرت، نماز را دو رکعتی می کند و بیماری شکل نماز را تغییر می دهد، امّا همه اینها نماز است و بر مدار یاد خدا و رضای او و انجام فرمان او قرار دارد.

عبادت،داروخانه شبانه روزی است
هر کس در هر لحظه و در هر شرایطی بدون هیچ وقت قبلی و واسطه ای می تواند با هر زبانی که دارد با او ارتباط برقرار کند. هر چند اوقاتی مخصوص، از قبیل هنگام سحر، غروب جمعه یا پس از خطبه های نماز جمعه، هنگام نزول باران و یا شب قدر، دعا و عبادت حال دیگری دارد امّا بهر حال عبادت اختصاصی به این اوقات ندارد.
ذکری قلبی با روشی مخصوص یاد خداوند، با شیوه ای ابتکاری که اعضای انسان از موی سر تا نوک پا در آن نقش دارند. هنگام وضو هم روی سر را مسح می کنیم و هم روی پا را، هنگام سجده هم پیشانی بر زمین نهاده می شود هم انگشت، هم زبان حرکت می کند هم دل به یاد اوست. در نماز چشمها نیز باید به محل سجده به حال نیمه باز دوخته شود، قسمتهایی از بدن باید پوشیده شود، کمر در رکوع خم شود، دستها در هنگام گفتن «الله اکبر» بالا بیاید، گردن صاف و در رکوع کشیده شود، به هر حال در نماز همه اعضا به نحوی در خدمت یاد خدا هستند.
«یا ایها الّذین امنوا اذکروا الله ذکراً کثیراً، و سبّحوه بکره و اصیلاً»

ای کسانی که ایمان آورده اید،خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح نمایید.

عبادت مایه آرامش دلها
تنها مشکلی را که دنیای علم و صنعت امروز حل نکرده، مشکل آرامش روحی است. هر روز آمار بیماریهای روانی، جنون مصرف قرص اعصاب زیاد می شود، امّا عبادت و اطاعت خدا برای اولیاء خدا چنان حالتی به وجود می آورد که در هیچ شرایطی دچار اضطراب نمی گردند.
آری نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دلها آرامش می یابد.
«الا بذکر الله تطمئن القلوب.»

نماز در نهج البلاغه
علی علیه السّلام بارها در نهج البلاغه از نماز و یاد خدا سخن به میان آورده است که در این زمینه کتابی به نام نماز در نهج البلاغه تالیف شده است، که در اینجا تنها جملاتی را در مورد فلسفه ذکر و یاد خدا که مهمترین مصداقش نماز است از آن حضرت نقل می کنیم:
«انّ الله جعل الذّکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد الغشوه.»
خداوند ذکر و یادش را صیقل روحها قرار داد که گوشهای سنگین با یاد خدا شنوا و چشمهای بسته با یاد او بینا شود.
به هر حال نماز به انسان بصیرت و دید می دهد، چنان که تقوی نیز بصیرت و فرقان می دهد.
آنگاه حضرت در مورد برکات نماز می فرماید: «قد حفت بهم الملائکه و تزلت علیهم السکینه و فتحت لهم ابواب السّماء و اعدات لهم مقاعد الکرامات»
فرشتگان آنها را در بر می گیرند و آرامش بر آنان نازل می شود، درهای آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبی برایشان آماده می شود.
و در خطبه ای دیگر می فرماید: «و انّها لتحت الذنوب حت الورق و تطاقها اطلاق الریق»
نمــاز گناهــان را مثل برگ درختــان می ریزد و گردن انســان را از ریسمان گناه آزاد می کند. آنگاه در ادامه، تشبیهی جالب از پیامبر اکرم نقل می فرماید که :
نماز همچون جوی آب گرمی است که انسان روزی ینج مرتبه خود را در آن شستشو می دهد.
و در روایت دیگر آمده است که: گناهانی که میان دو نماز واقع می شود، مورد عفو قرار می گیرد.
حضرت علی (ع) می فرماید: اگر بعد از گناه، دو رکعت نماز خوانده و از خداوند عافیت درخواست شود، اثر آن گناه محو می شود.
«و اقم الصّلوه طرفی النهار و زلفا من اللّیل انّ الحسنات یذهبن ااسّیئات ذلک ذکری للّذاکرین» [هود،۱۱۴]
نماز بگذار در آغاز و انجام روز و ساعاتی از شب، زیرا نیکیها، بدیها را از میان می برند، این تذکری است برای آنها که اهل تذکرند.
این گونه هست که گناه با نماز و عبادت زدوده می شود و مغفرت جای بصیرت را می گیرد. اما روشن هست که همه مردم چنین بهره هایی را از نماز ندارند بلکه تنها گروهی هستند که شیفته نماز و یاد خدا هستند و آنرا با تمام دنیا عوض نمی کنند.

احساس عزّت
طبیعی است که اتّصال به عزیز مطلق و قدرت بی نهایت به انسان عزّت می دهد. چنانکه کلماتی همچون الله اکبر طاغوتها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز می کند. لذا قرآن به ما دستور می دهد که در سختیها و مشکلات از نماز و عبادت کسب قدرت و قوت کنید:
«و استعینوا بالصّبر و الصّلوه» [بقره،۴۵]
از صبر و نماز در برخورد با مشکلات نیرو بگیرید.
اولیاء خدا نیز در مقاطع حساس خود را با نماز تقویت می کردند. عصر روز نهم محرم در کربلا، لشگر یزید به خیمه کاه امام حسین (ع) حمله کرد. امام فرمودند یک شب جنگ را به تأخیر بیندازید که من نماز را دوست دارم و می خواهم امشب را تا به صبح به عبادت بپردازم.
بندگان صالح خدا نه فقط نمازهای واجب که نمازهای مستحب را دوست می دارند. زیرا نماز نافله نشانه عشق به نماز است. نماز واجب را چه بسا انسان از ترس قهر خدا بخواند ولی در نماز مستحب ترس مطرح نیست، عشق مطرح هست.
آری هر کس که کسی را دوست دارد میــــل دارد بیشتر با او حرف بزند و دل از او نمی کند. چگونه ممکن است انسان ادعا کند خدا را دوست دارد ولی حال حرف زدن با او را نداشته باشد!
البتّه این بی رغبتی به نماز و نافله بی دلیل نیست بلکه طبق روایات، گناه در روز توفیق نماز شب و نافله سحر را می گیرد. البته نمازهای نافله نقصهای نماز واجب را نیز جبران می کند. شخصی از امام معصوم پرسید، من در نماز حضور قلب ندارم و از برکات نماز بی بهره ام جه کنم؟ حضرت فرمودند: به دنبال نمازهای واجب، نماز نافله بخوان که کاستیهای آن را جبران می کند و سبب قبولی نماز واجب می گردد.
بخاطر همین آثار و برکات است که اولیاء خدا نه تنها به نمازهای واجب بلکه به نمازهای مستحب توجه زیادی داشتند و از آنچه مانع و مزاحم این سیر معنوی و پرواز روحی می گشت دوری می کردند مانند پرخوری، پرحرفی، پرخوابی، لقمه حرام، لهو ولعب و سرگرم شدن به دنیا که انسان را از حال عبادت می اندازد و نماز را بر او سنگین می کند. چنانکه قرآن می فرماید:
«و انّها لکبیره الّا علی الخاشعین» [بقره،۴۵]
همانا نماز سنگین است مگر برای خاشعان.

نماز بزگترین عامل تربیت
گر چه نماز یک ارتباط روحی و معنوی است و هدف از آن یاد خداست، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسله برنامه های تربیتی پیاده کند و لذا شرایط زیادی را در برای آن قرار داده است، شرایط صحیح بودن نماز، شرایط قبولی و شرایط کمال.
مثلاً پاک بودن بدن و لباس، رو به قبله بودن، درست خواندن کلمات، مباح بودن مکان و لباس نمازگزار که از شرایط صحّت نماز است، مربوط به جسم نمازگزار است نه روح نمازگزار که در حال عبادت است، اما اسلام عبادت را در این لباس قرار داده تا به مسلمین درس نظافت و پاکیزگی، استقلال و مراعات حقوق دیگرن را بدهد.

چنانکه توجّه و حضور قلب، پذیرفتن رهبری امامان معصوم و ادای واجبات مالی چون خمس و زکات شرط قبولی آن است و انجام آن در اول وقت، در مسجد به جماعت با لباس تمیز و عطر زده و مسواک زده و رعایت نظم صفوف و امثال آن از شرایط کمال نماز است. دقت در این شرایط سه گانه به خوبی می رساند که هر یک از آنها نقش موثری در تربیت انسانها دارد.
مثلاً در نماز به هر سو که بایستیم رو به خداست، زیرا قرآن می فرماید:
«فاینما تولّوا فثم وجه الله» [بقره،۱۱۵]
اما بخاطر آنکه بفهماند جامعه اسلامی باید یک جهت داشته باشد و درس وحدت و هبستگی بدهد دستور می دهد همه باید به یک جهت بایستد.
خلاصه آنکه قبله رمز استقلال، وحدت و هبستگی است و اینها هم درسهای تربیتی نماز است.

احضار ارواح!
امروزه بازار هیپنوتیزم و احضار ارواح در جوامع علمی دنیا رونق پیدا کرده است اما هدف ما آن بحثها نیست. هدف ما این است که روح فراری خود را از طریق نماز نزد خالق احضار کنیم و این شاگرد فراری را سر کلاس حاضر کنیم. یکی از برکات نماز احضار نفس سرکش و فراری در محضر خداوند است. بهترین راه کنترل این نفس سرکش آن است که انسان روزی چند مرتبه آن را در نزد خداوند احضار و غفلت زدایی کند تا از غرق شدن در منجلاب مادیات نجاتش دهد.

ولایت بر هستی
از برکات نماز و عبادت آن است که انسان به تدریج و گام به گام بر هستی تسلط پیدا می کند. بر خلاف تصوّر بعضی که نماز را تکرار می دانند، نماز نردبان ترقّی است که هر چه بیشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر می روی، گرچه در ظاهر رکوع و سجود تکرار می شود، ولی در حقیقت همانند کلنگی است که برای حفر چاه می زنند. کلنگ زدن در ظاهر تکراری است اما در واقع هر کلنگی که می زنید یک قدم به آب نزدیک می شوید. هر گامی که برمی داریم، یک قدم به آسم

ان نزدیک می شویم. شما هر چقدر بیشتر قرآن بخوانید به نکات بیشتر می رسید، هر چه بیشتر گل خوشبو را ببویید، بیشتر لذّت می برید. در سفر حج هر چه بیشتر سفر کنید، به اسرار تازه ای برمی خورید.
به هر حال ظاهر نماز تکراری است، اما در واقع عمق بخشیدن و پرواز است.

باز هم سیمای نماز
هر چه برای نماز گفته و نوشته شود حقّ آن ادا نمی شود و چگونه ممکن است عمود دین و پرچم اسلام و یادگار ادیان و انبیاء و محور قبول همه اعمال در چند جمله بیان شود؟
نماز برنامه هر صبح و شام است، بهنگام صبح اوّلین کلام واجب نماز و بهنگام شام آخرین واجب، نماز است. پس آغاز و انجام هر روزت با یاد خدا و برای خدا است.
نماز در سفر یا وطن، در زمین یا هوا، در فقیر یا غنی رمز آن است که تو در هر کجا هستی و هر که هستی باید مطیع او باشی نه غیر او.
نماز ایدئولوژی عملی مسلمان است که در آن عقاید و افکار و خواسته ها و الگوهای خود را بیان می کند.
نماز استحکام بخشیدن به ارزشها و جلوگیری از فروپاشی شخصیت افراد و اعضا جامعه است که اگر مصالح ساختمان سست باشد، ساختمان فرو می ریزد.
نماز هم امر به معروف است هم نهی از منکر. شما هر روز در اذان و اقامه می گویید: حی علی الصّلوه، حی علی الفلاح، حی علی خیرالعمل که همه امر به بالاترین معروفها یعنی نماز است.
از سوی دیگر نماز انسان را از فساد و فحشا باز می دارد.
«انّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر.» [عنکبوت،۴۵]
نماز حرکاتی است برخاسته از آگاهی و شناخت. شناخت خداوند که به فرمان او و برای او و انس با او قیام می کنیم و لذا قرآن ما را از نماز در حال مستی و کسالت نهی کرده است تا انسان آنچه را در نماز می گوید با توجّه و آگاهی باشد.

نماز آگاهی بخش است.هر هفته روزهای جمعه، نماز جمعه برپا می شودکه فبل از نماز دو خطبه خوانده می شود و این دو خطبه بجای دو رکعت از نماز است و به عبارتی جزیی از نماز است. آن هم خطبه هایی که به فرموده امام رضا(ع) باید مردم را از تمام مسایل جهان آگاه کند. شنیدن خطبه ها و آنگاه نماز خواندن یعنی آگاه بودن و بعد نماز خواندن.
نماز خروج از خود و پرواز بسوی خدا است. قرآن می فرماید:
«و من یخرج من بیته الی الله ثمّ یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» [نساء،۱۰۰]
هر کس از خانه اش به قصد هجرت بسوی خدا و رسولش خارج و سپس مرگ او را دریابد، پاداشش با خداست.
نماز در میان عبادات مثل انسان کامل در میان انسانهاست.
نماز به منزله اسم اعظم الهی بلکه خود اسم اعظم است.
در نماز عزآت رب و ذلّت عبد مطرح است که این دو مقام بس عالی است.
نماز پرچم اسلام است. اگر کمی در این حدیث «الصّلوه علم الاسلام» دقت کنیم، نکاتی را در می یابیم:
همانگونه که پرچم مورد احترام است، نماز نیز نشانه و علامت مسلمانی است.
چنانکه پرچم مورد احترام است و اهانت به آن اهانت به ملّت و کشور است، اهانت و بی توجهی به نماز نیز بی توجهی به کل دین است.
چنانکه برپا بودن پرچم نشانه حیات سیاسی و نظامی و قدرت است، در برپا بودن نماز نیز این امور مطرح است.

رابطه نماز و قرآن
زنده شدن نماز همان زنده شدن قرآن است، زیرا هر نمازگزار مجبور است که در نمازهای هفده رکعتی خود روزی ده بار سوره حمد را بخواند و چون آن سوره مبارکه هفت آیه دارد، قهراً هر روز هفتاد آیه قرآن را می خواند و سوره دیگری را که بعد از حمد می خواند نیز چند آیه دارد که اگر فرض کنیم سوره توحید باشد، پنج آیه خواهد بود و کسی که ده بار در ده رکعت این سوره را بخواند می شود پنجاه آیه.
بنابراین مجموع آیاتی که نمازگزار باید بخواند در هر شبانه روز یکصد و بیست آیه خواهد بود و قرآن را از مهجوریت بیرون می آورد. رابطه انسان و قرآن را در جامعه زیاد می کند، بگذریم که

بسیاری از اوقات انسان به جای سوره توحید سوره های دیگر را می خواند که آن نیز سبب حفظ سوره های دیگر است. به علاوه قرآن و نماز بارها در کنار هم آمده است، مانند:
«یتلون کتاب الله و اقاموا الصّلوه» [فاطر،۲۹]
کسانی که قرآن تلاوت می کنند و نماز به پا می دارند.
و یا در جای دیگری می فرماید: «یمسّکون بالکتاب و اقاموا الصّلوه» [اعراف،۱۷۰]
کسانی که به قرآن تمسّک می جویند و نماز به پا می دارند.
و گاهی برای نماز و قرآن، یک صفت آورده شده چنانکه کلمه ذکر هم به قرآن گقته شده است:
«انّا نحن نزّلنا الذّکر»[حجر،۹]
ما ذکر را نازل کردیم.
و هم فلسفه نماز شمرده شده است:
« اقم الصّلوه لذکری»[طه،۱۴]
نماز را بخاطر یاد من به پا دار.
جالب آنکه گاهی بجای نماز کلمه قرآن آمده است، مانند آیه:
« انّ قرآن الفجر کان مشهودا» [اسراء،۷۸] که گفته اند مراد از قرآن الفجر، نماز صبح است.
بگذریم که خواندن قرآن بصورت حمد و سوره یکی از واجبات نماز است و بحث نماز در اکثر سوره های قرآن در بزرگترین سوره (بقره) و کوچکترین سوره ها (کوثر) آمده است. آری قرآن و نماز هم در کنار هم هستند و هم در درون هم.

نماز و قصاص
نه تنها در اسلام بلکه در همه ادیان الهی قانون قصاص مطرح است که طبق آن کیفر کسی که گوش قطع کند آن است که گوشش بریده شود و کیفر کسی که دندان بشکند آن است که دندانش شکسته شود تا عدالت اجرا شود. یکی از موارد قصاص آن است که دست دزد را باید قطع کرد، البته فقط چهار انگشت او قطع می شود و کف دست باقی می ماند، زیرا قرآن می گوید:
« و انّ المساجد لله.» [جن،۱۸]
محل سجده برای خداست.
چون انسان هنگام سجده باید کف دست خود را بر زمین گذارد. لذا در کیفر سارق باید به مسأله نماز و سجده توجه داشت و کف دست او را قطع نکرد تا حق عبادت حتی برای سارق هم محفوظ بماند!

نمازهای مشکل گشا
اسلام سفارش می کند هر گاه حاجت یا مشکلی داشتید با خواندن نمازهایی مخصوص حل مشکل خود را از خدا بخواهید که مناسب است که نمو نه ای از آنها نماز جعفر طیار می باشد.

قداست نماز
قداست نماز به قدری است که زمان اجرای بعضی مراسم مانند قسم و ادای شهادت، بعد از نماز قرار داده شده است.
قرآن در سوره مائده آیه ۱۰۶ می فرماید:هر گاه کسی در سفر دچار مرض شد و در آستانه مرگ قرار گرفت دو نفر مسلمان و یا حتی غیر مسلمان را بر وصیت خود گواه گیرد لکن مراسم شهادت باید پس از نماز باشد یعنی آن دو نفر را بازداشت کنید تا نماز تمام شود آنگاه حاضر شده و با قسم خوردن شهادت دهند که فلان مسلمان در مسافرت چه وصیت کرده است.
امروزه مرسوم است مراسم قسم را در حضور قرآن و با دست گذاردن بر قرآن انجام می دهند اما خود قرآن در این مورد می فرماید: مراسم قسم باید پس از انجام نماز باشد!

جامعیت نماز
خداوند هم در آفرینش تکوینی خود و هم در دستورات تشریعی خود عالی ترین و کامل ترین برنامه ها را بکار برده است. مثلاً در آفرینش شیر مادر تمام ویتامین هایی را که نوزاد نیاز دارد در شیر مادر جمع کرده است.
در آفرینش یک پشه، دست قدرت او هر چه در فیل بزرگ قرار داده در همان پشه کوچک هم آفریده است. علاوه بر آن که دو بال به پشه داده است که به فیل نداده است.
اگر به آفرینش انسان نگاه کنیم، می بینیم آنچه در طبیعت آفریده شده در وجود انسان نیز قرار داده است.
اگر در طبیعت صدای رعد است در انسان فریاد است.
اگر در طبیعت گیاه و نبات است در انسان رویش مو است.
اگر در طبیعت چشمه های آب است زیر زبان چشمه های آب دهان است.
اگر در طبیعت رودخانه است در انسان رگهای ریز و درشت است.
اگر در طبیعت پستی و بلندی است در انسان نیز پستی و بلندی ها قرار دارد.
اگر در طبیعت آب شور و شیرین است در انسان اشک شور و آب دهان شیرین است.

شعری است که به حضرت علی (ع) نسبت می دهند که فرمود:
اتزعم انّک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر
ای انسان تو گمان می کنی جثه کوچکی هستی، در حالیکه جهانی بزرگ در تو نهاده شده است.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.