مقاله بررسی تاثیر بازی درمانی در درمان کودکان بیش فعال حدود سنی ۷ ساله


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی تاثیر بازی درمانی در درمان کودکان بیش فعال حدود سنی ۷ ساله دارای ۸۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی تاثیر بازی درمانی در درمان کودکان بیش فعال حدود سنی ۷ ساله  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی تاثیر بازی درمانی در درمان کودکان بیش فعال حدود سنی ۷ ساله،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی تاثیر بازی درمانی در درمان کودکان بیش فعال حدود سنی ۷ ساله :

چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسى بازى درمانى و درمان کودکان بیش فعال حدود سنى ۷ ساله شهرستان ابهر است که فرضیه عنوان شده در تحقیق حاضر عبارت است از اینکه بازى درمانى در درمان کودکان بیش فعال تاْثیر دارد.جامعه مورد پژوهش حاضر دانش آموزان حدود سنى ۷ ساله شهرستان ابهر تشکیل داده که ۲۴ نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند

که مشکل بیش فعالىدارند و بازى درمانى مثل بازى پازل یا ساختن خانه هاى سازمانى و وسایل بازى دیگر مورد آزمون قرار گرفته اند که از این دانش آموزان که بصورت تصادفى انتخاب شده اند میتوان گفت که بازى درمانىتاْثیر بسزایى در درمان بیش فعالى دارد به علت اینکه F بدست آمده برابر ۳۶۷/۱۲ از جدول ۶۷۱/۵ با درجه آزادى ۲۲ در سطح مفىدارى ۰۵/۰ بزرگتر است پس میتوان گفت که فرض سفر رد شده است و بازىدرمانى در درمان کودکان بیش فعال نقش بسزایى دارد.

«فصل اول»
کلیات تحقیق

مقدمه:
موضوع کودکان بیش فعال در این مبحث بیشتر خلاقیت رشد قواى ذهنى،هوش،و واکنشهاى حرکتى کودکان و نوجوانان و روشهاى تربیتى و آموزشى آنهاست که از نظر یک روانپزشک یا مشاور راهنمایى حائذ اهمیت است،اگرچه جنبه هاى تخصصى روانپزشکى مورد نظر نیست ولىدر ضمن بحث سعى خواهد شد علائمى از این اختلالات بطور خلاصه بیان شود و بطور کلى دستگاه عصبى کودک به درجه رشد و کمال بزرگسالان نرسیده و چون رشد ادامه دارد و به عبارت دیگر در حال تغییر و تحول است،لذا رفتار نیز به همین منوال در تحول خواهد بود.

در کودکان بیش فعال همان طور که از اسمش پیداست،واکنشها و ویژگیهاىخاص دارند و چون کودک رشد فکرى و حرکتى بالایى با حرکات و رفتار خود نشان میدهد،لذه نمیتواند به رفتارهاى خود کنترل داشته باشد و یا اگر عمل خلافىاز او سر بزند بىتفاوت از او عبور میکند.کودکان در مقابل فشارات زندگى،واکنشهاى نسبتاً سریع نشان میدهند و به همان سرعت هم وقتى فشارهاى زندگى از بین برود،بهبود میابند.از آنجاکه وابسته و متکىبه دیگران هستند و در واقع از نظر شخصیتىهم در حد متعادل هستند،لذا در مقابل فشار و ناراحتى تنها کارىکه انجام میدهند نشان دادن حرکات مختلف از خود هستند و بطورى میتوان گفت که اصلاً نمیتوانند رفتار و اعمال خود را کنترل کنند.پس اینگونه اختلالات حرکتى در کودک وسیله

قدرت بیان است و اگر کودک سن کمترى داشته،در ارتباط با بزرگسالان بیشتر در زحمت بوده است.بطور خلاصه قدرت بیانىو حرکتى و زبانىکودک در کودکان بیش فعال ممکن است ناشىاز احساساتى مثل ترس و اضظراب و احساس محدودیت و شکست باشد و این موارد باعث اختلالات دیگرى از جمله؛امتناع از رفتن به مدرسه و بهانه گیرىشود.

در روانشناسىکودکان،کودکان بیش فعال اختلالات ناشىاز نارسایى در حفظ تعادل اعضاء و رفتار و حرکات در بین کودکان است و آموزش هاى حرکتى و رفتارى براى این دسته از کودکان لازم است تا بتوانند به حد متعادل،از خود رفتارهایىرا نشان دهند.لغت بیش فعال اصولاً یک اصطلاح آموزشى است و به عهده مریبان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمایى است که در زمره اولین کسانى هستند که با مشاوره رفتارى میتوانند رفتار و حرکات کودکان را مورد بررسى قرار داده و با آنها به حل این رفتار بپردازند.(میلانى فر ۱۳۸۵).

بیان مسئله
تاکنون اصطلاحات و اسامىزیادىبراى این نوع کودکان بکار رفته و میرود.یکى از اصطلاحاتى که هنوز رایج است،کودکان بیش فعال است که بیشتر جنبه حرکتى و رفتارى داشته و به اختلالات . نابهنجاریهاى عصبى و روانى بستگىندارد.اصطلاح بیش فعال قدرى جدیدتر بوده و بنابر توصیه کنگره بین المللى روانپزشکى پاریس از سال ۱۹۶۰ به جاى اصطلاح کودکان غیر عادى و شیطان،بیش فعال بکار رفت.اصطلاحات بیش فعال به این دلیل گسترده تر شده که به اختلالات حرکتى در رفتار کودکان که ممکن بود به واکنشهایىمنجر شود که در برابر محیط نامناسب از خود نشان دهد یا اصطلاح بیش فعال که هرآن ممکن است کودک با حرکاتى که انجام دهد مشکلات خطرناک دیگرىرا پیش رو آورد و حرکات نا متعادل و نا همخوان در کنار همدیگر یکى از خصوصیات این کودکان است که تمام این مسائل چه مشکلات خانوادگى و یا نوع رفتار والدین با فرزندان بستگى دارد ولىمسئله اىکه میتوان این بیش فعالىرا در

کودکان کاهش داد مواردى مثل بازىکنترل رفتار و حرکات کودکان و همینطور آموزش دادن است که با روشهاى جدید و مدرن در کاهش حرکات و رفتار این کودکان نقش بسزایى میتوان داشت.سرگرم کردن کودک با کارهایىمثل درست کردن پازل و یا نقاشى،خود میتواند حرکات او را کنترل کند و باعث شکوفایى حس هاىدیگر کودک شود.
سوال مسئله:آیا بازىدرمانى در درمان بیش فعالىکودکان تاْثیر دارد؟

اهمیت و ضرورت تحقیق
مسئله کودکان بیش فعال یا به اصطلاح کودکان پر جنب و جوش از لحاظ رشد قواىحرکتى موضوع تازه و جدیدى نیست،بلکه در هر دوره و زمان افرادى در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیتهاى ذهنى در حد طبیعى نبودند،بخصوص از روزى که بشر زندگى اجتماعى را شروع کرده،موضوع کسانى که به عللىقادر نبوده اند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است.اجتماع براى مصلحت،تعصب یا سالم سازىبعضىاز این افراد را تحمل کرده،عده اىرا محبوس میساخت یا به مرگ محکوم مینمود.از مجموعه مدارک بدست آمده چنین

استنباط میشود که تا قرن هجدهم این افراد مورد توجه اطراف نبوده و حتى پزشکان از پذیرفتن و درمان آنان خوددارى میکردند،اگرچه بعدها مشخص شده است که این کودکان بیش فعال ممکن است به علت مشکلاتى در خانواده و یا عدم توجه والدین(پدر و مادر)بوده،این کودکان باعث وجود این مشکل شده اند و همینطور عدم توجه والدین به رفتارهاى کودک و حرکات آن در اوایل سنین کودکى مىتوانست کودک را به اوج مشکل نرساند که امید است با ارائه اینگونه تحقیقات بتوانیم شیوه هاىمناسب جهت حل این مشکلات را پیدا کنیم و همینطور بتوانیم راههاى درست و مناسب جهت کاهش بیش فعالىکودکان را در سنین مختلف اجرا کرده تا کودکان هم بتوانند با رفتار متعادل در جامعه حضور پیدا کنند.

اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر اینست که آیا بازى‌درمانى در درمان کودکان بیش فعال نقش مؤثرى دارد یا نه،اینکه آیا بازى کردن با کودکان و نشاندن آنها بعلت بازى با چیزى و یا کسى در حرکات و خلاقیت آن نقش مؤثرى خواهد داشت یا نه؟،و همین بیان این مطلب که بازى در شخصیت سازى و رشد کودک تاْثیر فراوان دارد.بازى وسیله کسب تجربه هاى پر ارزشى است که کودکان در خلال آن از جهت احساسى‌،اجتماعى و روانى‌ رشد میکنند و این که الگوهاى رفتارى آنان در بازى شکل میگیرد و این الگوها در سراسر عمر کودک سرمشقى مفید براى او خواهد شد.کودک به مرور بازى،الگوهاى بیشمار و در هم پیچیده و ظریف زندگى آدمى‌ را در مى‌ یابد و آن را تجربه و تمرین میکند و رابطه میان این الگوها را میبیند تا آنها را فرا گیرد.و یکى از راههاى‌ این تحقیق،استفاده از بازى‌ درمانى براى درمان کودک است تا بتوان مشکلات رفتارى کودکان را شناخت.

فرضیه تحقیق
۱-بازى درمانى‌ در بین کودکان بیش فعال نقش مؤثرى دارد.
تعاریف عملیاتى‌ و نظرى‌ و واژه ها و مفاهیم
بازى‌درمانى:هر نوع فعالیتى که توسط کودکان به منظور تفریح انجام گیرد،بازى‌نامیده میشود و بازى عبارتست از فعالیتى‌ که افراد با میل و رغبت در اوقات فراغت انجام میدهند که بازى‌ درمانى‌ هم مفهومى است که روانشناس براى‌ حل مشکل خود از فعالیتهاى کودک با میل و رغبت میتواند انجام دهد استفاده میکند تا مشکلات حرکتى و رفتارى را بتواند تحت کنترل قرار دهد.(میلانى‌فر ۱۳۸۵).

بازى‌درمانى‌ روشى است که بوسیله آن ابزارهاى طبیعى‌ بیان حالت کودک است یعنى بازى‌ به عنوان مقصد درمانى وى بکار گرفته میشود تا به کودک کمک کند فشارهاى احساسى‌ خویش را تحت کنترل قرار دهد.(اینترنت)

بیش فعالى:به حالتى دلالت میکند که در آن کودک به نحو مفرط و بیش از اندازه فعال و پر جنب و جوش است.تحریک زیاد این کودکان نه تنها خود آنها بلکه اطرافیان،همکلاسیها،اولیاى مدرسه را دچار مشکل میکند.از هر ۱۰۰ کودک، ۵ کودک میتواند به بیش فعالى‌ مبتلا شود.پسران ۳ برابر بیشتر از دختران در معرض ابتلا هستند. اغلب این مشکلات قبل از ۷ سالگى‌ آغاز میشود و ممکن است والدین تا وقتى که فرزندانشان بزرگتر شده متوجه مشکل او نگردند.علائم بیش فعالى عبارتند از:مشکل در توجه،فعالیت بیش از حد،انجام عمل قبل از فکر کردن و حرکات تکانشى‌ مانند بالا و پایین پریدن بیش از اندازه.(اینترنت)

«فصل دوم»
پیشینه و ادبیات تحقیق

تعریف بازى
هر نوع فعالیتى که،توسط کودکان به منظور تفریح انجام گیرد،بازى‌نامیده میشود.
مربیان ورزش از بازى‌ تلقى‌ جامع ترى دارند.آنها معتقدند که (بازى‌عبارتست از فعالیتى که افراد با میل و رغبت در اوقات فراغت انجام میدهند.)
بر خلاف نظریات گذشتگان که بازى را تنها وسیله اى‌براى اتلاف انرژى مازاد بدن مى‌دانستند،کودکان به هنگام بازى بخشى‌ از نیروى‌ ذهنى و بدنى‌ خود را بکار میبرند،وبازى‌ را بخشى‌ از زندگى‌خویش به حساب مى‌آورند اما نباید این نکته را فراموش کرد که کودک از انجام این فعالیت لذت مى برد.

در یک فرهنگ لغت ۱۰ معناى متفاوت براى واژه – در جایگاه اسمى – و ۲۴ معناى‌ متفاوت براى‌ واژه(بازى‌کردن)- در جایگاه فعلى‌ – دیده میشود.اما بنظر میرسد که واژه (بازى) براى‌ افراد مختلف،کاربردهاى متفاوتى را دارد.براى‌روشن شدن این مبحث به مثالهاى ذیل توجه نمائید:

۱- مادرى ‌که از سرو صداى فرزندش به ستوه مى آید فریاد میزند:”برو بیرون،اینقدر اذیتم نکن،برو بازیتو بکن”.این مادر به فرزندش مى‌فهماند که من مشغول هستم و شما نیستید.کار من با اهمیت است و مار شما بى‌اهمیت است.متاْسفانه دیدگاه اکثر مادران بدین صورت است.

۲- در یک کلاس معلم به شاگردانش میگوید:”بجاى بازى‌ پشت میزاتون فقط باید درس بخونید.”
۳- بازدید کننده اى‌ – از کلاس درس یک دبستان – هنگامى‌ که دانش آموزان کلاس را ترک میکنند به دانش آموزان میگوید:”شما آنقدر چیزهاى جالب توجه براى بازى کردن دارید که من مایلم مجدداً به مدرسه شما بیایم و شما را ملاقات کنم”.

دانش آموزان ناراحت میشوند و اعتراض مینمایند”ما داریم کار میکنیم بازى‌ نمیکنیم”.در این مثال،بازى با کار متفاوت است اما ما نمیتوانیم این نکته را بیان نمائیم که بازى متضاد کار است.
اگر یک کودک خردسال را در هنگام بازى با دقت بسیار مشاهده نمائید،در میابید که کودک با دقت تمام با اسباب بازى خود بازى میکند.از دیت هایش با مهارت بسیار استفاده میکند و نشان میدهد که مشغول استدلال است.از یک فرضیه به سوى‌ فرضیه دیگرى حرکت مینماید.

در حقیقت رفتار او همانند یک فرد بزرگسال است که در حال انجام دادن یک پروژه تحقیقاتى است.
در قرن اخیر فیلسوفان و روانشناسان همواره در صدد بوده اند که در پیرامون فعالیتهاى کودکان به کشف حقایقى‌ نائل گردند.آنان دریافتند که راههاى‌ بسیارى براى‌ مشاهده کودکان،در هنگام بازى‌ وجود دارد و در موقعیتهاى متفاوت،باید از روشهاى مناسب با آن استفاده کرد،زیرا هر شیوه اى‌ ارزش خاص خود را دارد.اگر فردى‌ تمایل دارد به صورت محسوس به بازى‌ نظر افکند،نخست باید از راهکارهایى‌ که صاحب نظران در این زمینه مطرح کرده اند آگاهى داشته باشد.

اگر در اندیشه آنها هستند که فرزندان شما از شخصیت کاملى‌ برخوردار شوند و در آینده نزدیک به دیدگاه هاى‌ سنجیده دست یابند.باید آنها،مراحل مختلف رشد را بخوبى‌ طى‌نمایند.اگر در طى مراحل از رشد ،کودک رشد مطلوب را کسب نماید و دوران کودکى‌ رضایت بخشى را سپرى کند،آنگاه بصورت فردى شاد و سرزنده به زندگى‌ مسرت بخش خویش ادامه داد.
یکى از راههایى‌ که در این مرحله از رشد ممکن است به نحو موفقیت آمیزى حاصل شود برخوردارى از فرصت کافى براى‌بازى آزاد است.
شاخصه هاى ذیل در بازى کودکان تاْثیر بسزایى دارد.

۱- نگرش هاى والدین و معلمین
۲- ویژگى هاى مسکن کودک:نظیر سکونت در آپارتمان ها،خانه هاى‌حیاط دار
۳- ترافیک خیابان ها
۴- تنش هاى فزاینده اى‌ که والدین تحت تاْثیر آنها زندگى مى‌کنند.
دوران پیش از دبستان ف براى‌ والدین مسائلى ایجاد میکند،زیرا کودکان باید سرگرم شوند و از امکانات بازى‌ استفاده نمایند.اما راههایى‌ وجود دارد که والدین مى‌توانند شرایط مناسبى را براى کودکان پیش از ورود به دبستان فراهم آورد.
*نظرات متخصصان تعلیم و تربیت در پیرامون بازى
تاکنون نظریات بیشمارى،‌پیرامون بازى‌کودکان مورد بحث و بررسى قرار گرفته است اما با این وجود ما نمیتوانیم یک تعریف جامع را براى بازى کودکان بیابیم،زیرا بازى‌ خون جارى در رگ هاى‌ زندگى کودکان است.
براى‌ آشنایى‌ با دیدگاههاى نظریه پردازان به تعاریف ذیل توجه نمائید:
ماریا مونته سورى‌: “بازى‌ حرفه کودک است”
جان دیویى‌: “بازى‌چیزى است که در حال انجام دادن از آن لذت مى‌بریم.اما کار چیزى است که پایان آن خوشایند میباشد.”
زیگموند فروید: “بازى‌ موقعیت هایى‌ را فراهم مى‌ آورد که عواطف،بطور واضح بیان شده و همچنین رشد پیدا کنند.”
ژان پیاژه: “آیا این بازى نیست که به کودک اجازه میدهد تا نشانه ها را جایگزین واقعیت هاى زندگى‌ کند؟”
ویگوتسکى:‌ “بازى به رشد و پیشرفت روز افزون کودک کمک میکند.”
بازى‌ باعث میشود تا کودک،رفتارهاى غیر عادى خود را بهتر کنترل کند.همچنین کودک را ناگزیر میکند تا ماهیت اشیاء را درک کند و این امر موجب میگردد کودک تفاوت خیال و واقعیت را دریابد.
آیا کودکان،تنها به این علت به بازى‌ کردن مى‌پردازند که از بازى لذت مى‌ برند؟آیا کودکان،تنها به خاطر تشویق معلمان به بازى کردن مى پردازند؟
*بازى‌ آزادانه انتخاب میشود.
آیا کودکان میتوانند،آنچه را که دوست دارند انتخاب نمایند؟آیا آنها اجازه دارند بر اساس عقاید خودشان بازى کنند و محل هاى‌مناسب آموزشى را خودشان ترتیب دهند؟
بازى‌ یک عملکرد هدفمند است.کودکان در هنگام بازى احساس رضایت میکنند،حتى اگر این بازى نتیجه اى‌ هم نداشته باشد،کودکان از بازى کردن لذت میبرند.
مربیان در هنگام برگزارى بازى ها باید به این نکته توجه داشته باشند که کودکان حق انتخاب داشته باشند.به عنوان مثال:از کودک بپرسد:آیا قصد دارى با لگوهایت یک خانه بسازى یا یک مدرسه؟.این رفتار نا مناسب مانع از تصمیم گیرى کودک میشود و قدرت انتخاب او را محدود میکند.
*مراحل متفاوت بازى کودکان
محققین عقیده دارند که بازى‌ از مراحل تکاملى‌ مختلفى‌ میگذرد.
۱- بازى‌ کاربردى‌ و کشف اعضاى‌ بدن:فعالیتهاى‌ تکرارى و ساده که در آن کودک اعضاى بدن خود را لمس و نکاتى را یاد میگیرد؛به عنوان مثال:هنگامى که کودک با انگشتان خود بازى میکند و یا آنها را مى‌فشارد و یا زمانى که او خمیر بازى‌ را بصورت لوله در مى‌آورد.
۲- بازى‌ ساده:بازى‌ هایى‌ که داراى هدف و منظور خاصى باشند بازى هاى سازنده میشود.مانند:ریختن آب براى‌پر کردن سطل
۳- بازى هاى نمایشى(دراماتیک):که در این بازى ها کودک انجام کارى‌ را نشان میدهد و سعى بر یادگیرى کاربرد آنها میکند.
۴- بازى‌هاى قانون مندانه:این بازى ها براى‌ کودکان خردسالانه مناسب نیستند اما براى کودکان بزرگسال مناسب است. برنامه هاى رقابتى در این بازى ها توسعه بیشترى پیدا میکند.
۵- بازى‌هاى غیر اجتماعى:در این مرحله کودک فعالیتهاى اجتماعى محدودى‌را انجام میدهد و بطور موازى‌ بازى‌ میکند.منظور از بازى‌ موازى‌ آنست که کودک در نزدیکى‌ کودک دیگر و با وسایل او به بازى بپردازد،اما کودک براى تاْثیر نهادن بر او اقدامى را انجام نمیدهد.
۶-بازى هایى با فعالیت هاى‌اجتماعى محدود:در این مرحله کودکان به تنهایى‌ بازى‌مى‌کنند اما در هنگام بازى،با یکدیگر به تبادل رفتار مى‌پردازند و نظرات خود را به یکدیگر بیان مى‌کنند.
بازى هایى‌ با تاْثیرات متقابل اجتماعى
در بازى‌هاى مشارکتى،کودکان تمایل دارند که فعالیت هاى خود را بصورت جداگانه انجام دهند،اما اسباب بازى هاى خود را با هم تعویض کنند و رفتار یکدیگر را مورد نقد و بررسى قرار دهند.
۱- بازى هاى مشارکتى:کودکان با همکارى یکدیگر براى یک هدف مشترک تلاش مى‌کنند.اینگونه بازیها‌ دسته جمعى،مخصوص کودکان پیش دبستانى است.
۲-بازى‌هاى‌انفرادى:این بازى ها اغلب در خردسالان مشاهده میشود اما اگر بزرگسالان به دفعات مشاهده شود،جاى تاْمل دارد.بزرگسالان نیاز دارند تا در بعضى مواقع در حریم شخصى خود فکر کنند،اما اگر این امر بصورت یک عادت درآید جاى نگرانى است.البته بازى هاى موازى در بعضى‌ مواقع بعد از بازى هاى‌ گروهى مشاهده میشوند.
بازى‌ هاى نمایشى:
بازى‌هاى نمایش مستلزم تقلید از بعضى افراد میباشد.در اجراى نمایش ارتباط کلامى و تاْثیر متقابل بین دو یا چند نفر تقویت میشود.اجراى یک نقش همان تقلید از فرد است.
توجه به هدف بازى و یافتن راهى براى اجراى نمایش تا پایان وقت لازم،از اهداف دیگر این نوع بازى‌ میباشد.
خردسالان و کودکان نوپا،رفتار اجتماعى مناسبى را در بازى هاى نمایشى از خود نشان میدهند،به عنوان مثال:در تمام دنیا و با هر فرهنگى بازى‌ “مدرسه بازى” توسط والدین با کودکان انجام میشود.
اغلب بازى هاى سنتى،بازى‌هاى‌حرکتى هستند.مانند:دست زدن،آواز خواندن،دویدن،لى‌لى‌ حوضک و قایم باشک.این بازى ها پیوندهاى عاطفى‌ میان کودکان را تقویت مى نماید و مهارت هاى‌ اجتماعى آنها را افزایش مى‌دهد و احساس همکارى و صمیمیت را در کودکان پدید مى آورد.
بر اساس دیدگاه “کوپلان و روبین” کودکانى که در زندگى از امکانات کمترى براى‌بازى برخوردارند،کمتر میتوانند خود را با جامعه تطبیق دهند.
در بازى هاى نمایشى که توسط کودکان انجام میشود مهارتهاى ذیل کسب میشود:
۱- ایجاد حس همدلى:کودک مى‌آموزد که از شخص دیگرى تقلید کند،در نتیجه احساس همدلى و توجه به دیگران در او تقویت میشود.
۲- رشد شخصیت اجتماعى:کودک با بازى در نقش دیگران در میابد که مادر،پزشک و یا پرستار چگونهفکر میکنند و این آگاهى‌،موجب رشد شخصیت اجتماعى‌ او میشود.
۳- کسب مهارتهاى‌ اجتماعى‌:انتظار کودک براى‌ اینکه نوبتش شود،توفیقات اجتماعى که کودک بدست مى‌آورد.دانستن این نکات که کودک چگونه مورد تاْیید یک جمع قرار میگیرد؟کودکان چگونه کار گروهى را انجام میدهند؟کلید موفقیت کودک در جامعه است.
پیشرفت ذهنى ‌در بازى‌
بر اساس نظریات “پیاژ و ویگ.تسکى” بازى اصلى‌ترین عامل رشد¬- شناختى – کودک است.همچنین یکى از پاک ترین روشهاى فکرى قابل دسترسى براى خردسالان میباشد.کودکان در قالب بازى با درک واقعیتها و کنترل مهارتهاى شخصى،به تعادل دست میابند.بازى هاى‌ تخیلى،حافطه کودک را توانمند میسازد و اطلاعات و معلومات کودک را افزایش میدهند.کودک در بازى هاى نمایشى،از لغات توصیفى بیشترى نسبت به دایره لغت روزمره استفاده میکند.
عوامل مؤثر در بازى
بدون تردید بازى یکى‌از فعالیتهاى اساسى‌ کودکان است و کودکان از راه بازى،دنیاى پیرامون خود را میشناسند و آن را تجربه میکنند.کودکان احساسها و نیازهاى خود را از راه بازى‌ابراز مى نمایند.در جریان آن اهداف خود را جستجو میکنند و دیدگاهها و احساسات خود را با خیال پردازى بیان میکنند.همچنین از طریق بازى آرزوهایشان را به واقعیت نزدیک مینمایند و بر نگرانى‌ ها و اضطرابهاى‌ خود غلبه میکنند.از سوى دیگر کودکان در هنگام بازى‌ به تواناییهاى جسمانى خود پى‌ میبرند و در تقویت و ایجاد مهارتهاى‌ گوناگون سعى و تلاش میکنند و به همین علت بازى‌ در اعاد مختلف جسمانى،عاطفى،شناختى،اخلاقى و ;. داراى ارزش است.
بازى‌کودکان متاْثر از عواملى مانند:جنسیت،هوش،سن و محیط میباشد که هر یک به نحوى در روند بازى‌تاْثیر مى گذارند.در اینجا بطور خلاصه عوامل فوق مورد بحث و بررسى‌ قرار میگیرند.
۱-ویژگى هاى فردى:
عوامل تشکیل دهنده موقعیت روانى و تشخیص کودکان با یکدیگر یکسان نیستند.همین تفاوت خلقیات و تمایلات کودکان را از یکدیگر متمایز میکند.
به عنوان مثال:کودکان باهوش به بازى‌هاى پیچیده علاقه مند هستند و مدت زمان کمترى را به یک نوع بازى‌ مى‌پردازند.
کودکانى که حساس ترند گرایش بیشترى به بازى هاى تخیلى دارند و از هم بازى هاى خود انتظارات بیشترى‌دارند.
۲-جنسیت:
جنسیت یکى‌ از عوامل مؤثر در بازى‌ است و به همین دلیل مى توان گفت که بازى‌ پسران و دختران تفاوت دارد.پسران بیشتر از بازى هایى‌ لذت میبرند که به فعالیتهاى فیزیکى نیاز دارند اما دختران بازى هاى ساکت،آرام و ظریف را ترجیح مى دهند.بطور معمول تا پیش از سن- هشت سالگى – اهمیت چندانى به جنس همبازى خود نمیدهند،اما در سنین – هشت تا ده سالگى – اختلاف بازى بین دو جنس بطور کامل آشکار میگردد و کودکان ترجیح میدهند با همجنس خود بازى کنند.دختران بازى‌ با عروسک را براى شیر دادن،نوازش کردن و خواباندن آن دوست دارند و حتى بیشتر اوقات با عروسک خود میخوابند.پسران فعالیتهاى بدنى را بیانگر قدرت و نیروى عضلانى بیشتر آنهاست،در بازى‌ هایى مانند توپ بازى،دویدن،کشتى‌گرفتن بروز میدهند.
به عقیده روانشناسان فرانسوى بازى‌ در نزد پسران بیشتر وسیله اى‌براى اثبات خود در برابر دیگران و براى دختران وسیله اى براى بودن با دیگران است.
رفتار دختران به وسیله خوددارى از پرخاشگرى،تلقین پذیرى از اطرافیان و تحت تاْثیر همبازى هاى خود قرار گرفتن،مشخص میشود و حالتهاى هیجانى‌ در آنها کمتر از پسران به پرخاشگرى‌و تنبیه بدنى مى انجامد.
پسران فعالیت جسمانى زیاد و حرکات شدید،هیجان،رفتار تند و پرخاشگرانه را دوست دارند و در برابر ابداع و نوآورى‌ در قانونها و مقررات بازى‌شانه خالى میکنند.آنها بیشتر میکوشند تا قانونهاى بازى را به سود خود نادیده بگیرند و بر رقیب پیروز شوند.از این رو پسران اغلب در بازى،تغییر چهره میدهند،اما دختران بیشتر از پسران به قواعد و اصول گردن مى نهند و به رعایت اصول و نظم بازى مقید هستند.
“دبس پیرون” پیرامون فعالیتهاى مربوط به جنسیت با استناد به پژوهش هایى که در آمریکا صورت گرفته است،در مورد امکان تنظیم لیست بازى ها بر حسب شاخص(دخترانه و پسرانه)مى نویسد:بودن شک بازى‌ خاصى که مخصوص پسران یا دختران باشد،وجود ندارد؛”زیرا حیطه بازى هایى که به وسیله هر دو نوع جنس بطور مساوى انجام میگیرد،بسیار وسیع است؛از سوى‌دیگر مدارس مختلط،بعضى‌از فعالیتهاى ابزارى‌ و ساختمانى مختص یک جنس معین را به طور جریاناتى از مبادله بارى در اختیار دارند.در هر صورت اگر پسران یا دختران به یک بازى‌معین بپردازند،یا بازى ها‌ى متفاوتى را انجام دهند،باز هم به یک طریق به آن بازى‌نمى پردازند.
در واقع نوعى ‌روش بازى مخصوص،براى جنس وجود دارد که محققان بسیارى به آن اشاره کرده اند.
بازى دختران پیش از هر چیزى مبتنى بر رعایت اصول و قواعد است.علاقه به آداب و رسوم مذهبى و تشریفاتى از همان دوره کودکستان در نزد دختران نمایان میشود؛پسران بمنظور تسلط بیشتر بر همبازى هاى‌ خود،با تغییر دادن اختیارى قانونها و یا با فراموش کردن عمدى‌ آنها،خود را از قید قواعد و اصول آزاد میکنند؛بنابراین ممکن است یک بازى‌معین،بر حسب آنها که دختران و پسران به آن مشغول باشند،شکل متفاوتى را به خود بگیرد.یک بازى ممکن است در نزد پسران خشونت آمیز باشد اما در نزد دختران یک بازى‌ساده و منظم جلوه گر شود.
کار و بازى در میان دختران روستایى‌ با یکدیگر همراه میشود.آنان ضمن نگهدارى از کودکان خردسال،مانند عروسک زنده با آنها بازى‌ میکنند.بازى‌پسران روستایى‌ از آزادى‌ بیشترى نسبت به دختران برخوردار است.بازى‌پسران تنوع بیشترى‌ دارد؛اما آنان نیز کار و بازى را با هم انجام میدهند،زیرا نقش مهمى در اقتصاد خانواده به عهده آنهاست.این موضوع بیشتر از آنکه تنها یک مساْله روانشناسى باشد،مساْله روانشناسى‌ اجتماعى و یا جامعه شناسى‌است.در جامعه روستایى‌ فقدان اسباب بازى ها به سلامت روانى کودکان لطمه نمى زند،زیرا کار و بازى‌ بصورت همزمان،براى‌آنها نشاط،شادابى،طراوت و سرزندگى‌ را فراهم مى‌آورد.

۳-هوش:
هوش میتواند بر نحوه و نوع انتخاب بازى و استفاده از آن تاْثیر بگذارد؛برخورد کودکان باهوش و کم هوش یا بازى‌ و اسباب بازى متفاوت است.کودکان تیز هوش سعى‌میکنند وسایل و اسباب بازى‌هایى را انتخاب کنند که بتوانند با آنها به ابتکار و ابداع دست بزنند و قواى‌ ذهنى خود را بکار گیرند.کودکان باهوش تر مدت زمان کمترى را به یک بازى میپردازند،زیرا خواهان تنوع هستند و از آن لذت میبرند.کودکان باهوش در سنین بالاتر به بازى‌هایى‌ مى‌پردازند که داراى فعالیتهاى ذهنى و جسمى است؛مثل جمع آورى کلکسیون.
کودکان تیز هوش به دلیل توانایى‌ هاى بیشتر به انجام بازى هاى انفرادى تمایل دارند و بطور معمول انرژى بدنى را در حد زیادى‌ صرف نمیکنند.عقب مانده نیز بیشتر به بازى هاى انفرادى میپردازد،زیرا کودکان تیز هوش به علت توانایى زیاد و کودکان کم هوش به علت توانایى‌ کم،به آسانى در گروه پذیرفته نمیشوند.
۴-سن:
کودک در هر سنى بازى‌خاصى را مى‌پسندد.نوزاد بیشتر دست و پا را دوست دارد و هنگامى که بزرگتر شد،به عنوان مثال:از اینکه چشمانش را بگیرند و با او (دالى بازى‌)کنند لذت مى برد.در مراحل اولیه کودکى‌ – تولد تا سه ماهگى – بازى‌هاى‌ کودکان بیشتر انفرادى و با هدف شناسایى‌ اندامها،اشیاء و چگونگى‌ کاربرد آنها صورت میگیرد.در مرحله دوم کودکى‌ – سه تا هفت سالگى – کودکان علاوه بر بازى هاى فردى قادر به فعالیتهاى گروهى نیز مى‌گردند.همانطور که “پیاژه” مطرح میکند: ” کودکان-چهار الى‌هفت ساله- در یک محل جمع میشوند،ولى‌ هر کدام براى خود بازى‌ مى‌کنند و اگر یکى‌از آنها را از جمع خارج کنیم دیگران اعتراض مى کنند،اما هیچ کدام حاضر به انجام بازى‌ گروهى و مشترک نیستند(بازى‌ مواز‌ى)”.
بازى ها در اواخر این مرحله به مرور از حالت خود خارج مى‌شوند و به صورت بازى هاى قراردادى ،که انجام آنها مستلزم رعایت اصول و مقرراتى است،در مى‌آیند.فعالیتهاى خود به خودى و بى‌هدف جاى بعضى از فعالیتهاى بازى‌ را مى‌گیرند و با نزدیک شدن کودک به دوران بلوغ،تنوع بازى هاى او کم مى‌شود،و تغییراتى در آنها بوجود مى‌آید.در این سن فعالیتهایى که سازمان داده شده اند و به صورت انفرادى انجام مى‌پذیرد مانند:(سینما رفتن،تماشاى تلویزیون و مطالعه)براى‌آنان لذت بخش است.
کودکان بزرگسال زمان کمترى را براى بازى‌کردن دارند.آنان برخى فعالیتها را رها مى کنند،زیرا احساس مى‌نمایند که این نوع فعالیتها ،کودکانه و کسل کننده هستند.به عنوان مثال:کودکان به هنگام ورود به کودکستان بازى‌با مکعب هاى چوبى را رها مى کنند،زیرا اشیایى مانند:رنگ گل رس،مداد رنگى،گچ،فعالیتهاى جالب تر و متنوع تر را به آنها عرضه مى‌کنند.
یکى‌دیگر از علتهاى کم شدن تعداد فعالیتهاى بازى،ممکن است نبودن همبازى باشد.با افزایش سن و کاسته شدن از اوقات فراغت کودک،فعالیتهایى‌ انتخاب مى‌شوند که،لذت بیشترى را براى کودک فراهم مى‌آورد و هرچه کودک بزرگتر شود این انتخاب دقیق تر مى شود.
۵-محیط:
کودکان در سراسر دنیا،در شهر،روستا،کوه،دشت و هرجا که باشند،بازى‌مى کنند اما محیط تنها در نوع بازى آنها تاْثیر مى‌گذارد.بر اساس مطالعه هایى‌ که انجام شده است،کودکان ژاپنى بیشتر به انجام فعالیتهاى غیر رسمى گروهى علاقه نشان مى‌دهند،در حالى که کودکان آمریکایى به بازى هاى گروهى و رقابتى تاْکید دارند.نه تنها بازى هاى‌ دو کشور بلکه بازى‌ هاى شمال و جنوب یک کشور و حتى محله هاى یک کشور و یا شهر نیز با هم تفاوت دارند.فرهنگ هر جامعه در بازى کودکان تاْثیر مى گذارد و مى توان گفت بازى‌کودکان فرهنگ آن جامعه را منعکس مى‌کند.در منطقه هاى‌ محروم به علت اینکه افراد از توانایى اقتصادى‌بالایى براى‌ خرید وسایل و اسباب بازى‌ براى کودکان برخوردار نیستند،آن دسته از بازى‌هاى سنتى را به کودکان خود مى‌آموزند که نیاز چندانى به اسباب بازى ندارند.کودکان در این جامعه یاد مى گیرند که براى خود اسباب بازى بسازند.این تولید و سازندگى به نوبه خود یم بازى‌و فعالیت جذاب براى کودکان محسوب مى شود.
فضا،مکان و محیط بازى با نوع بازى تناسب دارد.فعالیتهاى بدنى بطور معمول در فضاى باز و بازى‌ هاى فکرى در اتاقهاى منزل انجام مى‌گیرد.
عوامل مؤثر در بازى بسیارند،از جمله مى‌توان به نقش همبازى،پوشاک بازى،زمان،آزادى عمل کودک در بازى،تشویق والدین و تغذیه کودک نیز اشاره کرد.
۶-عامل تغذیه و بهداشت:
نیرویى‌که از تغذیه مى گیرد در تحرک او براى بازى نقش بسیارى را دارد.کودکى که بر اثر عدم تغذیه کافى از گرسنگى و کمبود ویتامین ها رنج مى‌برد در بازى‌ بهانه مى‌گیرد،لجباز و غیر فعال است.
همچنین نبودن یا نداشتن مراقبتهاى بهداشتى ممکن است کودک را اندوهگین نماید و حوصله بازى‌ را از او بگیرد.کودک بیمار تمایلى به بازى‌ کردن ندارد و در مدت زمان بسیار اندکى از انجام بازى احساس کسالت مى‌نماید.کودکانى که داراى ناتوانى جسمانى هستند در انتخاب بازى دچار محدودیت مى‌شوند و به عنوان مثال:کودکانى که در پاى خود دچار نقصى‌هستند در هنگام دویدن با مشکل مواجه مى‌گردند به همین دلیل از بازى هایى‌ که نیاز به دویدن و جست و خیز کردن است اجتناب مى‌نمایند.

کاربرد بازى‌ در درمان
نظریه پردازان کودک بر این باورند که چهار سال اول زندگى،دوران مهمى در روند رشد کودک است و در شکل گیرى‌ شخصیت و ویژگى‌ هاى جسمانى او نقش حائز اهمیتى را ایفا مى‌کند.
کودک در این سن مستعد پذیرش محیط است.تحقیقات نشان مى‌دهد که توجه به فعالیتهاى روانى و اجتماعى کودک توانایى او را براى‌ یادگیرى افزایش مى‌بخشد.توانایى هاى کودک براى‌یادگیرى‌بیشتر به خاطر نیاز او به وجود یک مکمل مى‌باشد و بمنظوربدست آوردن این مکمل،کودک نیازمند هدایت است.
باید گفت تا هنگامى که کودک از لحاظ سیستم عصبى به حد مطلوبى‌ نرسیده است،انجام تمارین نمى‌تواند کودک را براى‌نشستن یا ایستادن یارى‌نماید.از سوى‌دیگر تاْخیر در کسب این مهارتها امکان دارد باعث گردد تا کودک از تجاربى که به منظور کسب این توانایى‌ نیازمند است محروم گردد.
باید گفت که هرکس از بازى‌ تعبیرى‌ دارد،اما بطور کلى رفتارى که بدون در نظر گرفتن سود و زیان و بدون اجبار انجام شود،بازى‌ نامیده میشود.کودکان در مرحله “حسى‌و حرکتى‌”ارتباط بیشترى‌ را با اشیاء برقرار مى‌کنند،آنها دوست دارند با اشیاء در تماس باشند و حتى پیش از شناسایى‌،آنها را احساس کنند،ببینند و بو بکشند.اشکالات عمده اى که در آموزش پیش از دبستان پیش ‌مى‌آید،از بى‌توجهى ما نسبت به برآوردن این نیازها و ضروریات سرچشمه مى‌گیرد.
“پیاژه” اذعان مى‌نماید:”نمى‌توانید پیش از آنکه کودک به سطح رشدى‌ مناسب برسد،به وى یاد دهید که ادراکات لفظى داشته باشد،بایستى روشى‌ برگرفته از عمل را بکار برد.”کودک پیش از دبستان چون هنوز از لحاظ گفتارى رشد کاملى‌ نیافته است،گفتار براى‌ او وسیله اى‌ نارسا و ضعیف است.بنابراین در این مرحله براى‌ کمک به یادگیرى کودک بایستى از روشهاى‌ غیر کلامى‌ استفاده کرد و آموزش پیش از دبستان باید تاْکید بیشترى بر بازى‌داشته باشد و در تدوین برنامه درسى و آموزش کودکان به عنوان یک اصل مورد استفاده قرار گیرد.کوششهایى که براى تقسیم بازى به بخشهاى کوچک و مستقل انجام شده بازده چندانى نداشته است و مورد تاْئید همگان قرار نگرفته است،برخى آنرا به سه و برخى به چهار،شش،و هشت نوع تقسیم کرده اند.این مشکل هنگامى حل مى‌شود که بگوییم کودک در طى بازى حداقل به چهار نوع آگاهى در مورد خود و اشیاء مى‌رسد.
کودک در پیرامون اشیاء موجود در محیط اطلاعاتى را کسب مى‌کند،خصوصاً در هنگام انجام بازى‌هاى حرکتى و بازى‌کردن با بلوکها،اسباب بازى ها،شن و خاک،در مورد طرح،حجم و شکل اشیاء چیزهایى را یاد مى‌گیرد و ارتباط و تفاوت اشیاء را کشف مى‌کند و از روى‌رنگ،شکل و اندازه قادر به تقسیم بندى اشیاء مى‌شود و یاد مى گیرد که به وسیله این اشیاء چه کارهایى را مى‌توان انجام داد و چه کارهایى را نمى توان انجام داد.
کودک پیرامون سایر افراد اطلاعاتى را بدست مى‌آورد،خصوصاً بوسیله بازى‌هاى نمایشى و ایفاى‌ نقش هاى گوناگون مانند:نقشهاى دکتر،پلیس،پدر و مادر.از همه مهمتر اینکه کودک درمیابد که دیگران مى‌توانند عملکرد و عقاید کاملاً متفاوتى را داشته باشند.کودک در مورد خود اطلاعاتى را کسب مى کند،چون در بازى هاى نمایشى ،احساسات و خواسته هاى خود را نشان مى‌دهدو با هر تجربه جدید کودک چهره دیگرى را نشان مى‌دهد و با کسب هر مهارت جدید به کشف جدیدى نائل مى شود و تجربه اى را کسب مى کند.
کودک از لحاظ فیزیکى رشد مى کند و به کمک بازى عضلات کوچک و بزرگ خود را تقویت مى‌کند،استفاده از اسباب بازى هاى متفاوت نیز این امر را تسهیل مى کند.
بازى‌درمانى روشى است که به کمک آن به کودکان داراى مشکل کمک مى‌شود تا با ناراحتى هایشان مقابله کنند و بازى به عنوان ابزارى براى برقرارى ارتباط بین کودک و درمانگر مورد استفاده قرار مى‌گیرد.این شیوه بر اساس فرضیه اى استوار است که مى‌پندارد بازى فرآیندى است که با استفاده از آن کودک نخست من را از غیر من جدا مى کند و با جهانى فراتر از خود ارتباط برقرار مى کند.کودک از طریق بازى با محیط خود ارتباط برقرار مى کند.بازى درمانى وظیفه دشوار روان درمانى کودک را در متن بازى بر عهده دارد.از آنجاکه کودکان به شیوه اى متفاوت از بزرگسالان مى‌اندیشند و رفتار مى کنند،روش برخورد با آنان بایستى انعکاس دهنده این تفاوت باشد.بازى‌درمانى روشهاى خود را با استفاده از تکنیک هاى بازى به بگونه اى برداشت کرده است که با استفاده از آنها بتواند بصورت نمادین با کودک ارتباط برقرار نماید.
از حدود سال ۱۹۲۰ بازى درمانى مورد استفاده قرار گرفته.این فعالیت زمانى اتفاق افتاد که آنا فروید(۴۶/۱۹۲۶)از بازى ها و اسباب بازى به عنوان وسیله اى براى‌برقرارى‌ارتباط با کودکان مراجعه کننده به وى‌استفاده کرد.روان تحلیل گر دیگرى که در زمینه کودک فالیت مى‌کرد ملانى کلاین(۱۹۳۲)بود که از بازى هاى‌کودکان به عنوان پایه اى براى ترجمان خواسته هاى کودک استفاده مى‌کرد و از سایر پیشگامان بازى‌درمانى مى‌توان به دیوید لوى (۱۹۳۸)اشاره کرد.کودکانى‌ که به بازى درمانى فراخوانده مى‌شوند،به روش خاص خود بازى‌ را انتخاب مى‌کنند و آن را با اسباب بازى ها،و یا سایر وسایل موجود در محیط اجرا مى‌کنند.در این زمان ارتباط میان دنیاى بازى و دنیاى واقعى مشخص و آشکار نیست در واقع مى‌توان گفت کودکان در هر دو جهان زندگى‌ مى‌کنند.
اهمیت بازى هاى خیلى‌به این دلیل است که کودک جهانى را خلق مى‌کند که بر آن تسلط دارد و در آن حضورى قدرتمند را تجربه مى‌کند،بازى‌درمانى محیط مناسبى را براى فعالیتهاى کودک فراهم مى‌آورد که مى‌تواند آزاد و غیر محدود کننده و در عین حال قابل کنترل باشد و بر این اساس درمانگر مى‌تواند در مورد توانایى هاى کودک در زمینه تخیلات و ادراکات فردى و اجتماعى آگاهى نسبى بدست آورد.
بازى درمانى در اتاق بازى‌انجام مى‌شود،اتاقى که بصورت ویژه اى طراحى‌شده است، که در آن مبلمان،دکوراسیون،اسباب بازى به کمک درمانگر براى ایجاد حالتهاى حسى مورد استفاده قرارمى گیرد.والدین نقش حائز اهمیتى را در روند بازى درمانى بر عهده دارند.درمانگران بصورت منظم والدین را ملاقات مى‌کنند تا درک درستى از اتفاقات زندگى کودک داشته باشند و آنان رابراى درک درست بازى کودکانشان یارى دهند.
امروزه دیگر بازى‌درمانى رویکردى بر مبناى حدس،آزمون و خطاى بازى درمانگر نیست،بلکه رویکردى بسیار سنجیده است.فلسفه آن کاملاً روشن است و پایه هاى‌ رشدى آن مشخص است و تحقیقات نیز به رشد آن کمک مى‌کنند.بازى درمانى‌ رویکردى براى کمک به کودکان براى مواجه و غلبه بر مشکلاتى است که در زندگى خود با آن روبرو مى‌شوند.شاید ماهها انجام شود و مورد مطالعه قرار گیرد.تنها در دانشگاه تگزاس ۲۰۰۰ مقاله پیرامون این موضوع در مجلات معتبر انتشار شده است.
در هنگام بازى کودک خود مدیر و راهنما است و قاعده مى‌سازد،اقدام به خلق جهانى مى کند که بر آن تسلط میابد،مهارتهاى اجتماعى را از آن طریق بیان مى‌کند.از طزیق بازى‌درمانى کودک بصورت نمادین بر تکانه ها و فشارات روحى خود فائق مى‌آید.
درمانگر این فرصت را فراهم مى‌آورد تا کودکان به بیان مشکلات خود بپردازند و به جست وجوى راه حل مناسب اقدام نمایند.بازى شیوه اى طبیعى‌براى‌یاد گیرى و رشد کودک است.
باز‌ى درمانى چیست؟
هدف از بازى درمانى‌ ایجاد یک محیط صمیمانه و راحت است تا کودک بتواند در هنگام درمان از توانایى هاى خود در حل مشکلات بهره بگیرد.بازى‌ درمانگر بدون توجه به ارزش ها و رفتارهاى پذیرفته شده کودک را درک مى‌کند.او با منعکس کردن آنچه که کودک مى‌گوید،افکار و احساسات وى‌را اصلاح مى‌کند.بر اساس این واقعیت،بازى‌ به وسیله اى تبدیل مى‌شود که کودک مى‌تواند از طریق آن،به اظهار ضمیر نا خودآگاه بپردازد و احساسات،ترس ها و نگرانى هاى خود را ابراز نماید.
بازى‌درمانى به دو صورت مستقیم؛یعنى با دخالت و راهنمایى بازى درمانگر و غیر مستقیم؛یعنى بدون دخالت بازى درمانگر صورت مى‌گیرد.در روش مستقیم،کودک هر جهتى را که مى‌خواهد،انتخاب مى‌کند و بطور کلى‌ به او اجازه داده مى‌شود که در هنگام درمان،آزادانه بازى کند و جزء به جزء تغییر یابد.البته این تغییرها منوط به تجارب ،طرز تلقى‌،افکار و احساسات گذشته کودک است که باعث پدید آمدن بصیرت؛یعنى آنچه لازمه یک درمان موفقیت آمیز است،مى‌شود.در این روش به کودک اجازه داده مى‌شود خودش باشد.
بازى‌فرصتى‌است که تا کودک،احساسات نهفته خود را از عمق به سطح آورد و با آنها روبرو شود،کنترل کردن آنها را یاد بگیرد و یا از آنها دست بردارد.هنگامى که کودک به حالت رهایى از احساسات و عواطف نهفته خود مى‌رسد،درک صحیح خویش را آغاز مى‌کند و به عنوان پاداش،حق فکر کردن ،تصمیم گرفتن و شناساندن خود را به عنوان یک فرد بدست آورد.
اتاق بازى درمانى،محیط رشد و نمو مناسبى است که کودک مهمترین فرد آنجاست.محیط در اختیار او و او در اختیار محیط است،بطورى‌ که هیچکس به او نمى‌گوید چه کار بکند و یا هیچکس از او انتقاد نمى‌کند؛به کودکى‌ که در اتاق بازى‌پذیرفته شده است،احترام گذاشته مى‌شود و او مى‌تواند با آزادى تمام احساسات خود را ابراز نماید.به همین دلیل براى کودک فرصت مناسبى پیش مى‌آید و آزادى کودک،جایگزین پیشنهادها،محدودیتها،انتقادها و عدم تاْیید بزرگسالان مى‌شود.پذیرش و درک دوستانه در اتاق بازى درمانى به کودک آرامش و امنیت خاطر مى‌بخشد و او مى‌تواند استقلال خود را بدست آورد.
اسباب بازى‌ها،وسیله اى براى‌بیان احساسات کودک هستند و بازى آزاد،وسیله اى براى بیان تشریح شخصیت کودک است.بدیهى است که هدف از بازى‌درمانى،جانشین کردن رفتار خاص مورد نظر بزرگسالان،به جاى رفتار کودکان نیست.از اینرو پیش از درمان،مصاحبه تخصصى وجود ندارد و بازى‌درمانگر،بدون توجه به نشانه هاى رفتارى ،‌کودک را در همان وضعیت که قرار دارد،مى‌پذیرد و معتقد است آنچه که در گذشته براى‌کودک اتفاق افتاده،فاقد اهمیت است؛زیرا زندگى‌ همواره در حال تغییر و تبدیل است و حالتى‌ پویا دارد.به این سبب اگر جریان درمان را به تجربه هاى گذشته بازگردانیم،کودک به همان حالات گذشته برمى‌گردد و امکان رشد در زمان حال را از دست مى‌دهد،از سوى‌دیگر کودک هنگامى‌ که آماده بازى درمانى مى‌شود،چیزهایى را انتخاب مى‌کند که براى‌ او با اهمیت است.
بازى‌ درمانگر کیست؟
بازى‌درمانگر ،نقش بسیار فعالى را ایفا مى‌کند که لازمه آن،ذکاوت و حساسیت خاص نسبت به اعمال و گفته هاى کودک و بررسى و سنجش پیوسته رفتارهاى اوست.بازى درمانگر، طرز تلقى‌ خود را در جریان بازى درمانى براى‌کودک روشن مى‌سازد و با صداقت به درمان ادامه مى دهد.یک بازى‌ درمانگر انعطاف ناپذیر و ناآرام نمى‌تواند رابطه انعطاف پذیر و آرامى‌ را با کودک برقرار سازد.
روش هاى متفاوت بازى درمانى:
اصول بازى درمانى بسیار ساده است.این اصول زمانى مفیدند که بطور پیوسته و با صداقت و تدبیر به مار گرفته شوند.به این سبب بازى‌درمانگر باید رابطه گرم و صمیمانه اى را با کودک داشته باشد تا بتواند هر چه زودتر با او ارتباط برقرار کند.برقرارى‌ ارتباط بین بازى درمانگر و کودک،او را در پذیرش درمان یارى‌ مى‌کند.
بازى‌درمانگر با نشان دادن طرز تلقى خود،کودک را بطور کامل مى‌پذیرد و با برقرارى ارتباط دوستانه، آرام و ثابت با او اقدام مى کند.بازى‌درمانگر نباید از خود نا شکیبایى نشان دهد،زیرا کودک بسیار حساس است و مى‌تواند هر رفتارى مبتنى بر طرد یا رد خود از جانب بازى‌درمانگر درک نماید.بنابراین بازى‌درمانگر باید کودک را همانطور که هست بپذیرد.
بازى‌درمانگر باید موقعیت مناسبى‌ را براى‌ صحبت کردن با کودک ایجاد کند تا کودک بتواند با آزادى کامل به بیان احساسات خود بپردازد،عمق و ژرفاى احساسى که کودک در اتاق بازى‌ و در خلال درمان نشان مى‌دهد،با موقعیت به وجود آمده از طرف بازى‌ درمانگر ارتباط مستقیم دارد.
به عبارت دیگر،احساس آزادى‌ کودک در گرو طرز تلقى بازى‌درمانگر در هنگام بازى است.به عنوان مثال :اگر کودکى عمداً در اتاق بازى آب بریزد و بازى‌درمانگر به سرعت آنرا خشک نماید،کودک احساس مى‌کند که آزادى‌خود را از دست داده است.بازى‌درمانگر باید به احساسات کودک و بازتابهاى آن توجه نماید و نسبت به احساسات کودک که از طریق گفتگو بیان مى‌شود و یا از راه بازى‌ ظاهر مى‌گردد،آگاهى کامل داشته باشد.باید گفت که شناسایى احساسات و تفسیر آنها دو مقوله جداگانه است.
مى‌دانیم که کودک احساسات خود را بصورت نمادى‌(سمبولیک)از راه بازى نشان مى‌دهد.به این سبب هرگاه بازى‌ درمانگر بخواهد رفتارهاى‌ نمادى‌را بیان کند،به زبان آورده است.با وجود این، گریزى‌ نیست و همین روش نیز تا حدى‌ سودمند است،به شرط آنکه در مورد تفسیرها دقت و احتیاط کافى‌به عمل آید.بازى‌درمانگر نباید در هنگام بازى به کودک جهت بدهد یا او را هدایت کند،به عبارتى‌دیگر بازى‌درمانگر نباید تعریف و تمجید کند تا کودک نلزم شود تا براى تحسین و تمجید بیشتر در یک جهت خاص عمل کند.
بازى‌ درمانگر انتقاد نمى‌کند تا کودک احساس یاْس و دلسردى کند.اگر کودک کمک بخواهد بازى‌درمانگر به او کمک مى‌کند،اگر براى‌بکار بردن وسیله اى راهنمایى‌بخواهد بازى درمانگر تنها او را راهنمایى مى‌کند و هرگز پیشنهادى‌ را ارائه نمى‌دهد.به عنوان مثال:یازى‌درمانگر وسایل را با منظور خاصى جلوى‌کودک نمى‌چیند.
بازى‌ درمانگر اعتقاد دارد که اگر به کودک فرصت لازم داده شود،کودک توانایى حل مسئله خود را خواهد داشت،و هرگونه تغییررفتارى در کودک چنانچه ارزش باقى ماندن داشته باشد باید حاصل بصیرتى باشد که خود کودک آنرا بدست آورده است.هنگامى که بازى‌درمانگر مسئولیت تغییر یا عدم تغییر رفتار را به عهده کودک مى‌گذارد، در واقع درمان را روى آن متمرکز مى‌کند و این واگذارى مسئولیت بصورت امرى اختیارى است.
بازى درمانگر نباید در جریان درمان تعجیل نماید و درمان،که مراحل آن را خود بازى درمانگر تشخیص مى‌دهد باید بصورت یک جریان تدریجى و گام به گام باشد.هنگامى که کودک آماده مى‌شود تا احساسات خود را در حضور بازى درمانگر بیان کند،نمیتواند اینکار را با شتاب انجام دهد.اگر او را تحت فشار قرار دهیم ممکن است از بیان این احساسات خوددارى کند،زیرا کودک نیاز به زمان دارد تا مسائل را بشناسد.اجازه دهید کودک هر اندازه که مى‌خواهد وقت صرف کند تا به تعادل لازم برسد.
کودک شخصیت بسیار پیچیده اى را دارد و نمیتوان به آسانى عنصرى از شخصیت کودک را جدا کرد و گفت:این عنصر است که سبب همه ناراحتى‌هاى کودک مى‌شود؛زیرا بازى‌درمانگر کودک را به اندازه خود نمى‌شناسد و نمیتواند احساسات بیان شده کودک را منعکس کند.
اگر بازى‌درمانگر به این نتیجه برسد که کودک در هنگام درمان هیچ پیشرفتى نکرده است،بهتر است به یادداشتهاى خود بازگردد . ببیند علت مقاومت کودک در درمان چیست؟.
بازى‌درمانگر تنها شرایطى‌ را که براى‌ایجاد ارتباط میان درمان و دنیاى واقعى لازم است را برقرار مى‌سازد و کودک را نسبت به مسئولیت هاى خود در این ارتباط آگاه مى‌گرداند.محدودیت ها اغلب در زمینه اشیاء به وجود مى‌آید.به عنوان مثال:نشکستن وسایل بازى و محدودیت هایى که براى حفظ جان کودک ضرورى‌ است.با وجود این ،بازى درمانگر باید به یاد داشته باشد زمانى که فعالیت ها به خارج ار اتاق بازى کشیده مى‌شود سوءتفاهم هایى‌براى‌کودک پیش میآید و او از خود مى‌پرسد که رفتار قابل قبول کدام است؟.بنابراین وجود محدودیت هاى‌ مشخص شرط لازم و ضرورى یک درمان رضایت بخش است.
در بازى‌درمانى،مهمترین و اساسى ترین عامل محدودیت،زمان است،زیرا زمان ملاقات ثابت است و مدت زمان تعیین شده بازى‌باید رعایت شود.در عین حال باید مراقب بود که این محدودیت به عنوان یک عامل فشار به کار گرفته نشود؛زیرا در بازى غیر مستقیم اصرارى نیست که با تحمیل فشار بر کودک به تغییر مورد نظر دست یابیم.
اتاق بازى درمانى:
اتاقى که در آن احساسات کودک تحریک مى‌شوند.صداى‌موسیقى‌ هاى متفاوت براى‌تحریک شنوایى با توجه به علاقه فرد در آن موجود است اتاق بازى‌درمانى‌ نامیده میشود.
شاخصه هاى یک اتاق بازى‌درمانى عبارتست از :
۱- پنجره و نور کافى
۲- آیینه
۳- مبلمان استاندارد مخصوص کودک
۴- قفسه هایى به اندازه ۵/۱ متر تا نیمه دیوار
۵- دستشوئى با آب گرم و سرد
۶- انواع اسباب بازى‌هاى متفاوت مانند:عروسک و خانه عروسکى،انواع ماشین هاى بازى،کارتهاى بازى،باغ وحش پلاستیکى‌
توجه داشته باشید که اسباب بازى ها باید در اندازه کوچک و غیر مکانیکى باشند یعنى با باطرى‌ یا برق کار نکنند.
۷- مداد رنگى ، وایت برد
۸- نقاب هاى ‌متفاوت
۹- موکت:بخشى از اتاق باید موکت باشد
۱۰- ظرف شن و آب:این ظرف باید در اتاق بازى درمانى وجود داشته باشد
اتاق بازى‌درمانى،اتاق بازى‌است،نه اتاق درس و مدرسه آموزشى‌
وسایل اتاق بازى درمانى
یک خانه عروسکى با میز و صندلى‌،تعدادى عروسک،بطرى هاى‌شیر،سربازان و وسایل نظامى،حیوانها ،میز و صندلى،اجاق گاز،تختخواب،ظروف غذا و آشپزخانه(همه متناسب با خانه عروسکى)مداد رنگى‌،کاغذ رنگى،مداد شمعى،قیچى‌،چسب،آبرنگ،گچ و گچ رنگى،خاک رس،شن،ماشین هاى کوچک،ظروف آب بازى،هواپیما و کشتى کوچک،تلفن و جاروى اسباب بازى،روزنامه ها و مجله باطله،تصاویر مختلفى که از مجله هاى‌باطله بریده شده یا از کارت پستال هاى قدیمى‌انتخاب شده است،وسایل ساختمان سازى،وسایل خیاطى کودکانه،لگو،پازل،تخته سیاه،و; وسایل بازى را تشکیل مى دهند.این اشیاء باید ساده ،سبک و قابل حمل باشند تا کودک در هنگام بازى با آنها دچار مشکل نشود.یک جعبه بزرگ محتوى شن نیز وسیله بسیار مناسبى براى کودکان پرخاشگر است.همچنین اگر در اتاق محلى‌ براى برگزارى نمایش در نظر گرفته شود نتیجه مطلوبى‌ بدست خواد آمد.کودکانى که تحت دران قرار مى گیرند اغلب کودکانى هستند که از عشق،محبت،آسایش خاطر و شادى‌ که حق مسلم هر کودکى‌ است محروم مانده اند.آنها براى حفظ خود در این دنیا دائماً در جنگ و جدال هستند و مشکلاتى را دارند که به تنهایى از عهده حل آن بر نمى‌آیند،به این سبب سعى مى‌کنند با رفتارهاى پرخاشگرانه،از قید فشارها خلاص شوند.در حالى که این رفتارها مشکلات بیشترى را براى‌ کودکان به وجود مى‌آورند.
کودکى که پرخاشگر و مزاحم است به عنوان یک کودک مسئله ساز شناخته شده است.زیرا او بطور مداوم مسئله مى‌آفریند و براى‌ خود و اطرافیان مزاحمت ایجاد مى‌کند.در مقابل کودکانى هم وجود دارند که به دلیل نیاز فراوان به کمک به دنیا‌ى‌ ناکامى ها کشیده شده اند و همیشه ساکت،آرام و تنها هستند و کمتر حرف مى‌زنند.
واقعیت اینست که این کودکان طرد شده هم مانند کودکانى که از رشد عقلانى متناسب با سن تقویمى‌ خود به دور هستند و یا کودکانى که با جویدن ناخن،شب ادرارى،دیدن خواب هاى وحشتناک،مکیدن انگشت و اجتناب از غذا خوردن مبتلا هستند نیازمند درمان هستند.کودکانى که مشکلات تحصیلى دارند و کودکانى که رفتارهاى غیر طبیعى ناشى از هیجان و بى‌قرارى‌ درونى‌ دارند نیز جزوء این دسته به شمار مى‌آیند.بازى درمانى تکنیکى براى درک بیشتر کودکان و کمک به آنها در سازگارى با محیط خود است.
نمونه هایى‌از بازى‌هاى آموزشى بر اساس نظریه((گانیه)):
۱-بازى‌تشخیص رنگ ها:
تعدادى‌ قطعات سیاه و سفید را بر روى‌ میز بگذارید.یکى‌از قطعات سفید را برداشته و به کودک بدهید تا آن را لمس و مشاهده کند.سپس از او بخواهید تا از میان قطعات موجود بر روى‌میز یکى‌ از قطعات همرنگ(سفید)را به شما بدهد.بر روى‌ کلمه همرنگ تکیه کنید تا کودک در هنگام انجام دادن این عمل،مفهوم همرنگ را دریابد.از بکار بردن و نامیدن رنگ در این قسمت خوددارى کنید.هرگاه کودک قادر گردید که قطعات سفید را از میان قطعات سیاه جدا کند آنگاه رنگهاى دیگر را به ترتیب در داخل مجموعه قرار دهید و از کودک بخواهید تا بر حسب رنگها آنها را دسته بندى کند.(مهارت فکرى-تمایز دادن)
۲-بازى‌ شناخت بزرگتر:
تعدادى‌ قطعات بزرگ و کوچک را آماده کنید.یکى‌از بزرگترین قطعات را بردارید،آنرا در کنار کوچکترین قطعه قرار دهید.به نو آموز بگویید:و این یکى بزرگ است(به قطعه بزرگتر اشاره کنید).از نو آموز بخواهید تا کلمات بزرگ و کوچک را تکرار نماید.سپس نوآموز را تشویق نمایید تا قطعات بزرگ را از میان قطعات موجود انتخاب نماید.قطعات انتخاب شده را در یک گوشه میز قرار دهید.(مهارت فکرى‌- مفهوم عینى)
۳-بازى آشنایى با اعضاء بدن:
(این بازى‌ مخصوص نوآموزانى است که با اعضاء بدن خود آشنا هستند.)دایره اى از نوآموزان را در حالت ایستاده بسازید.خود در مرکز دایره قرار بگیرید.با آرامش به نو آموزان بگویید:دست راست خود را بلند کن،پاى چپ خود را لمس کن،و;..شروع بازى بصورت آهسته خواهد بود.اما همزمان با پیشرفت بازى‌ فرمان ها سرسع تر خواهد شد.(مهارت فکرى‌- مفاهیم تعریف شده)
۴- بازى شناخت کوچکتر:
قطعات را بصورت دو به دو در کنار یکدیگر قرار گرفته،وجود داشته باشد.به قطعه کوچکتر اشاره کرده و به نوآموز بگویید:این قطعه کوچکتر از آن قطعه است(به قطعه بزرگتر اشاره کنید).نوآموز را تشویق به تکرار کوچکتر کنید.سپس از نوآموز بخواهید تا از میان قطعات چیده شده قطعه کوچکتر را نشان دهد.این عمل را تا جائى که از یاد گیرى‌ اطمینان یابید ادامه دهید(مهارت هاى فکرى‌ قانون)

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.