مقاله در مورد بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی دارای ۱۱۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی :

بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی

چکیده
هدف تحقیق حاضر با عنوان بررسی عزت نفس دانشجویان خود شکوفا در زمینه عزت نفس دانشجویان دختر و پیشرفت تحصیلی رابطه بیشتری وجود دارد و در پسران بین عزت نفس دانشجویان پسر پیشرفت ورزشی رابطه عمیق تری وجود دارد . برای این کار جامعه آماری ما دانشگاه آزاد اسلامی بود که ۲۰۰ نمونه انتخاب شد ۱۰۰ نمونه دختر و ۱۰۰ نمونه پسر و نیز برای سنجش خود شکوفایی از میانگین معدل کل در آزمودنیها در ترم های گذرانده استفاده شد و نیز با مراجعه به پرونده تحصیلی و یا سوال از خود آنها به عنوان نمره خود شکوفایی ورزشی و تحصیلی

استفاده شد. و از پرسشنامه کوپر اسمیت استفاده شد و از دو روش آمار استنباطی و توصیفی استفاده شده و در آمار توصیفی به نشان دادن میانگین و نمرات عزت نفس دانشجویان دختر و پسر پرداخته ایم و از نمودار و جداول فراوانی استفاده شده است و در مقایسه آمار استنباطی از روش آماری خی دو برای معنی داری و رابطه عزت نفس با خود شکوفایی در متغییر ورزش و تحصیل استفاده کرده ایم. و متغییر مستقل عزت نفس و متغییر وابسته خود شکوفایی و یا عدم شکوفایی تحصیلی و ورزشی دانشجویان است.

فصل اول

مقدمه
ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی همواره مورد توجه و مطالعه و تحقیق صاحب نظران و فلاسفه و حکیمان و پزشکان و عرفا در سال های اخیر روان شناسان و روان کاوان و متخصّصان رفتاری و کارشناسان مختلف مددکاری و مشاروه و روان شناسی بوده و هست.
علّت این توجه و علاقه کاملاً روشن است. انسان اگر هم در یک هیأت و کُلّ مورد مطالعه و تحقیق

قرار گیرد نمی توان از خصوصیات قد و وزن و علایق و استعدادها و توان و هوش و اراده و تصمیم گیری و انزوا و گریز از گروه و افسردگی و اضطراب و ویژگی های مهمّ او را نادیده گرفت. (توزنده جانی، ۱۳۷۴ ، ص ۱۵)
اگر هم در نظر داشته باشیم به صورت قیاسی رفتارها را بررسی کنیم لاجرم به پرداخت موارد فوق

ناگزیریم.
در شکل استقرایی که این اصل است و نمی توان پارامترهای هوش و توانایی و حافظه و احساس و ادارک و تعاملات را نادیده گرفت، اصولاً تحقیق در همین زمینه ها ما را به یک نگرش و نتیجه کلّی معطوف می کند. و تأثیر خود آگاهی از نتایج عملکرد طی تحقیقات تجربی و آزمایشگاهی در سال های اخیر کاملاً به اثبات رسیده است.( پل فرس، ۱۳۸۰، ص ۶۳)
خود شکوفایی یک واژه و اصطلاح تازه و جدید است که وارد ادبیات روان شناسی شده ولی مفهوم آن تا حد زیادی روشن است. و در تعریف تحققّ و برآورده کردن همه قابلیت ها و توانایی های بالّقوه و فعلیت آنها در رسیدن به هدف را شامل می شود. (دوان شولتزه، ۱۳۷۷، ص ۳۶۶)
خودشکوفایی گاهی یک قطبی است یعنی فردی هیچ گونه قابلیت رفتاری و شناختی و هنری و عملی و اجتماعی ندارد. اما ممکن است در یک زمینه دیگر مثل آشپزی و یا ورزش و یا ; برجستگی و نبوغ خاصی داشته باشد. (شولتز، ۱۳۷۷)
ابراهام مزلو در طبقه بندی نیاز که از نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی و نظم و ثبات و نیازهای عاطفی و تعلّق و عشق و نیاز به احترام از جانب خود و دیگران تا نیاز به خود شکوفایی و یا تحقق خود را شامل می شود به این نیازها و سلسله مراتب پرداخته است. (شولتز، ۱۳۷۷، ص ۳۶۲)
شکوفایی دانشجویان در تحصیل و ورزش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند. زیرا هر دو شاخصی آینده علمی و توانایی کارکردی شغلی و درآمدی و خانوادگی را از یک سو و سلامت و بهداشت روان و توانایی و قدرت رویارویی وی در مقابل مشکلات و معضلات را نشان می دهد. و در این تحقیق قصد داریم. شاخص های ورزش و تحصیل دانشجویان خود شکوفا را در مقایسه با دانشجویان عادی به تحقیق و مطالعه نشان دهیم.

کلیات (بیان مسأله)
ورزش و تربیت بدنی در کنار تحصیل و یا آموزش ها و مهارت های دانشجویان دو مقوله ی مهم و ارزشمند عمر دانشجویی دانشجویان در تمام طول تحصیل در مراکز عملی و دانشگاهی می باشد.
تربیت بدنی و ورزش تابع دوره و سنین خاص نیست و می تواند از کودکی تا مرگ ادامه داشته باشد ولی آنچه واضح و مُبرهُن است این است که سنین اواخر نوجوانی تا اواخر جوانی و اوایل میانسالی معینی حدود سنی ۳۴ – ۱۴ سالگی و حدود این دو دهه برجسته ترین سنین و دوره ی موفقیّت تحصیلی و ورزشی است. و در این دوره معمولاً در میان نوجوانان و جوانان قهرمانان و پهلوانان به نبوغ می رسند و اوج توانایی و قدرت جسمانی و بدنی در این سنین است و نیز اوج علم گرایی و تحصیل گرایی و تخصصی خواهی در این سنین صورت می گیرد و همه ی صاحب نظران نگرش ویژه ای به این دوره ها دارند.(معیّری، ۱۳۷۳، ص ۱۸۱)
این شرایط فقط یک زمینه است. یعنی جوانان و نوجوانان فطرتاً و متناسب با روحیه جسمانی و شرایط فیزیولوژیکی از اوج برخورداری و توانش و انگیزه و سیاق و سائق های جسمانی و روانی و روحی قرار دارند اما ممکن است ، دانشجویانی علیرغم برخورداری از این شرایط گوشه انزوا اختیار کنند و به تنبلی و سُستی و کاهلی تن در دهند و یا با اشتغالات مخرّب مثل مصرف سیگار و خدا

ی ناکرده مصرف مواد مخدّر و یا قرص های روان گردان و شرب مشروبات الکلی و یا پرداختی به قمار و بازی های غیر قانونی و شرکت در مجالس لهو و لعب سرمایه های بی انتها و غیر قابل برگشت جوانی را به تباهی و تخریب و زندان و سیاهی و گناهکاری و ; تبدیل نمایند. (احمدی، ۱۳۷۳، ص ۹۴)
در مقابل عده ای از دانشجویان ضمن آگاهی از شرایط و استفاده از استعدادهای بالقوّه و تلاش

و کوشش مضاعف و کاربست علایق و انگیزه ها خود را در جهت قابلیت های خاص خود که توان و برتری قابل توجهی هم در این زمینه دارند آماده و تربیت و تقویت کنند و در طول چند سال پلّه های ترقی و رشد و توسعه را طی و به مقامات مورد انتظار خود برسند. خود شکوفایی مقوله ای در این جهت است. بر خلاف ذهنیّت ما از خود باید گفت « خود » مجموعه ای از عقاید و باورهای فرد درباره ی خود است که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت. (هنری ماس، ۱۳۷۳، ص ۴۱۴)
اما عزت نفس به ارزیابی های شخص از خصوصیاتش اطلاق می شود.(هنری ماس، ۱۳۷۳، ص ۴۱۴)
خودشکوفایی تلفیقی از هر دو معنی است. یعنی خود که در واقع توصیف عقاید و باورها و شکوفایی که فعلیت و رسش آنهاست را شامل می شود و خود شکوفایی در واقع فعلیت و باروری قوّه ها و باورهای فرد از استعداد و قابلیت های خود در عرصه عمل و عملکرد رفتاری است.
خود شکوفایی ممکن است فقط بخش هایی از رفتارها و استعدادها را شامل شود. مثلاً در شماره ای از مجلّات هفتگی اطلاعات هفتگی از جهان پهلوان می پرسند که چرا به کشتی روی آوردی؟ یعنی چرا و چه عاملی سبب شد که به ورزش کشتی توجه کردی و آمدی؟ و ایشان در پاسخ می گویند زیرا هیچ گاه در مدرسه ۲۰ نگرفتم و خواستم در ورزش و کشتی ۲۰ بگیرم که حقاً و انصافاً هم بیست گرفت (سال ۵۶ گزارش مصاحبه خبرنگار ورزشی با تختی پس از بازگشت از مسابقات ملبورن استرالیا)
عزت نفس چنانچه اشاره گردید به ارزیابی شخص از خصوصیات خود را شامل می شود.
بسیار جالب است که علامه طباطبائی صاحب اثر جاویدان تفسیر المیزان در اثر قبل سلیم جلد اول و صفحه ۵۴۲ می گوید:

” اعتماد به نفس که بعضی که از نویسندگان ما به تقلید از غربی ها جزء فضایل انسانی دانسته اند در قاموس دین وجود ندارد. قرآن لفظ اعتماد به خداوند متعال را می شناسد و می فرماید «کسانی که مردم با آنها گفتند : مردم و مردمان برستیز شما گرد آمده اند و بترسند از ایشان، پس ایمانشان قوی تر شده و گفتند: خدا برای ما بس است و اوست بهترین وکیل ” (حبیبیان، ۱۳۷۴، مروری بر روان آدمی، ص ۳۷۲ )

و در قالب فیضی و نگرش افراطی به اعتماد به نفس و بدون توجه به خداوند در قابلیت های خود مفهوم عُجب بکار می رود که از بیماری های قلبی و درونی به شمار رفته و عجب «خودبینی» حالتی است که فرد خود را بی عیب و نقص می بیند و از اینکه در کمال و نعمت است، خود را بزرگ می بیند و این کمال و برتری و صفات را از خود می داند و نه از ناحیه خداوند و به این صفات تکیه کرده و دلشاد می گردد. و هر گاه از او سلب می گردد ترس و وحشت او را فرا می گیرد (حبیبیان، ۱۳۷۴، ص ۳۷۲)
اما بهر حال در این تحقیق مقصود منظور از عزت نفس همان ارزیابی و مراقبه و محاسبه از استعدادهای و توانایی هایی که در وجود او قرار داده شده است و وی با اطمینان و اعتماد در صدد کاربست و کاربرد آنها در اعتلای انگیزه های درونی و نیل به هدف های تعیین شده می باشد. و پر واضح است که منشأ همه این قوّه ها و خلاقیت ها و استعدادها را در کشور و جامعه اسلامی منسوب به خدا می دانیم. و در واقع مثل پول تو جیبی قابل توجهی است که فرد می تواند از این پول در جهت تهیه وسایل و لوازم ضروری خوراک و پوشاک و ورزش و کتاب و تحصیل استفاده کند و خود را علیرغم مصرف این پول قوّی و مستحکم و استوار گرداند. ولی اصل پول را قبول دارد که از خداست.
و فرد دیگری با همین پول توجیبی مشروبات الکلی تهیه و روح و روان خود را رنجور و آبرو و حیثیّت خود و خانواده خود را لکّه دار می سازد و باز اصل این مسئله که پول از آن پدر بوده قبول دارد. و عزت نفس و خود شکوفایی نحوه ی مصرف دارایی بالقوّه و استعدادها و خلاقیت ها در رسیدن به هدف های ورزشی و تحصیلی است.

اهمیت و ضرورت مسئله :
چنانچه در بیان مسأله اشاره گردید، خود شکوفایی هنر و استعداد شناخت ویژگی های فرد توسط خود فرد و بارور ساختن این قوّه ها و خلاقیت آنها در جهت رسیدن به هدف در زندگی است.
جوان دانشجویی در طول زندگی نوجوانی در اثر ارزیابی قوای جسمانی متوجه می شود که ریخت و شکل بدن و انعطاف عضلات و استخوان بندی اسکلت بدنی در کنار شوق و علاقه شدید به کشتی و نیز جسارت و بی باکی و عدم ترس از شکست و نیز استقامت و پایداری که در انجام کارها دارد می تواند او را به یک کشتی گیر مطرح و ملّی تبدیل کند.

اوّلین قدم شناخت این زمینه ها و امکانات است که توجه خود نوجوان و جوان صورت می گیرد قدم دوم اقدام و تصمیم به ارزیابی این صفات خود می شود. و در مرحله سوّم عملاً در کوره ی تمرین و میادین کشتی قرار می گیرد. در مرحله چهارم قوای معنوی و درونی خود یعنی اعتماد و اطمینان از خود و نترسیدن از شکست را چاشنی این سه مرحله می کند و در تمرینات به صورت مرتبّ شرکت می کند و پیروز پشت پیروزی نصیب او می شود و در اثر اعتماد به خود و عدم تکبّر و غرور و عُجب و حقد و حسد و بُغض به کمال و توفیق دست می یابد. (حبیبیان ، ۱۳۷۴، ص ۳۷۷)
دانشجویان در تعبیر و تفسیر و ارزیابی صفات خود متوجه می شوند که دارای استعداده

۱- عضلات قوی و مستعد پرورش
۲- دارای حجم قفسه سینه بالا
۳- عضلات تنیده و آماده برای فعالیت
۴- تناسب عضلات و استخوان بندی
۵- عدم بیماری خاص فیزیکی و جسمانی در مقابل این استعدادها
۶- عطش به انجام فعالیت های ورزشی
۷- علاقه مند شدید به سلامت جسمانی
۸- استفاده از سلامت جسمانی در خدت به جامعه و خود و خداوند.
۹- تشویق همکلاسی ها و همسالان و دوستان به این تمرینات
۱۰- ایجاد روحیه ورزشکاری در افراد و پرهیز از مشکلات اجتماعی و آسیب ها این ده ویژگی را بالقوه در خود سراغ دارد. اما کلید اصلی و چاشنی حرکت هنوز باقی است که باید با استفاده از حسّ نیاز و کمال و آینده نگری به این صفات جامعه عمل بپوشاند و عملاً در بنگاه ها و سالن ها حضور یابد و تحت نظارت اساتید و متخصصان تمرینات متناسب را آغاز کند و همزمان ضمن برنامه ریزی و پیروی از اساتید خود شکوفایی ورزشی را عملاً به فعل بنشاند. خود شکوفایی تحصیلی نیز همچنین است. دانشجویی با درک خود و شناخت نسبت به ویژگی های خود مثلاً علم دارد که دانشجو در زمینه استعداد ریاضی بسیار باهوش است و مسائل پیچیده ریاضی و فیزیک و حسابان و جبر و دیفرانسیل را بخوبی درک می کند و قدرت فضایی و تحلیل هندسی بسیار عالی دارد و در مدارس نیز همیشه در حل مسائل پیشقدم بوده است و در کلاس های مختلف همواره نمره بسیار عالی می گرفته است به همین دلیل رشته های دانشگاهی را نیز متناسب با این توانایی ها و استعدادها انتخاب می کند و رشته های مهندسی ریاضی را بر می گزیند و در کلاس های

دانشگاهی در مقابل ارائه دروس ریاضی و مشتقات آن نوآوری و ابداع می کند و از روش های خود

ساخته و بدیع استفاده می کند. و علاوه بر اداره کلاس و جوشش دروس و تحلیل موارد مختلف ریاضی به تحلیل و تجزیه همه ی موارد ریاضی می پردازد و در ادامه درس به نوآوریها و خلاقیت ها می رسد. و در مقابل ممکن است دانشجویی همین قوّه ها و استعدادها را داشته باشد ولی قبول معروف به خودش بگوید چه کسی حوصله دارد کلاس درس را به خود اختصاص دهد من در کنار کلاس به گفته های استاد گوش می دهم و نمره خوبی هم می گیرد چه کسی حوصله بررسی دارد. اصلاً به چه درد می خورد؟ و هزاران سئوال از این قبیل که این فرد خود شکوفایی ندارد.

اهداف تحقیق :
هدف های عمده و مؤثر در رسیدن به نتایج عبارتند از :
۱- تبیین ماده های خود شکوفایی در میان دانشجویان در امر ورزش و تحصیل
۲- تبیین ماده های عزت نفس با استفاده از پرسشنامه کوپر اسمیت (گنجی، ۱۳۸۰، ص ۲۵)
۳- برآورد نمرات عزت نفس دانشجویان دختر و پسر
۴- مقایسه نمرات عزت نفس دانشجویان با شاخص ها و ماده های خود شکوفایی
۵- مقایسه دانشجویان خود شکوفا و عادی در زمینه ورزش و تحصیل

برای نیل به اهداف لازم است. معیاری برای عزت نفس داشته باشیم که از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت ۵۸ سئوالی استفاده کرده ایم.
و برای تعیین خود شکوفایی ورزشی و تحصیلی میانگین نمرات ورزش و تحصیل دانشجویان را در ۴ سال دبیرستان و نیز ترم های موجود در دانشگاه در نظر گرفته ایم. فلذا برای هر دانشجو یک نمره خود شکوفایی ورزشی و تحصیلی و یک نمره عزت نفس داریم که دانشجویانی که در انجام فعالیت های ورزشی و تحصیلی در دانشگاه فعال بوده و در گفتگو شرکت و سئوالی می پرسند و کنفرانس می دهند و انتقاد می کنند و بیش از حد کلاس مطلب ارائه میدهند و در فعالیت ورزشی هم دارای مقام هستند و در رشته های مختلف ورزشی شرکت کرده و مطالب علمی و ; تهیه می کنند در مقابل دانشجویان دارای این صفات ولی بی تفاوت قرار می گیرند.

متغیرهای تحقیق :
متغیّر مستقل : عزت نفس
متغیّر وابسته : خود شکوفایی و تحصیلی و ورزشی دانشجویان
تعریف نظری خود شکوفایی:
ساختار خود ابتدایی را خود شکوفایی به وجود می آورند و گرایش آنها به شکوفا کردن خود شروع به تکامل یافتن می کند. خود شکوفایی زیر سیستم گرایش شکوفایی است و بنابراین با آن مترادف نسبت گرایش شکوفایی به تجربیات ارگانیزمی فرد، یعنی به شخصی کامل، هوشیار و ناهشیار فیزیولوژیکی و شناختی اشاره دارد. خود شکوفایی به عبارت دیگر به معنی آگاهی از خود و درک کردن منتهی می شود.( سید یحیی محمدی، ۱۳۸۵ )
تعریف عملیات خود شکوفایی:

عبارتند از نمره ایاست که آزمودنی ها از آزمون مربوط به خودیابی و خود شکوفایی بدست آورده اند.
تعریف نظری عزت نفس:
اعتماد به نفس و تاکید مثبت فرد بر روی ادراک و افکار خود و پایبند بودن به عقاید شخصی و جمعی و اظهار نظر کردن از قوات مثبت و منفی و تاکید بر رای خود و پایبند به ارزش های درونیو احساس غرور پیروزی و در آخر کیفیت خاص روابط فردی در ارتباط با احساسات عمیق نسبت به افراد با نظرات خود.( سید یحیی محمدی، ۱۳۸۵ )
تعریف عملیاتی عزت نفس:

عبارتند از نمره ای است که آزمودنی ها از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بدست آورده اند.

فرضیه های تحقیق:
۱- بین عزت نفس دانشجویان دختر و پیشرفت ورزشی آنها رابطه وجود دارد.
۲- بین عزت نفس دانشجویان دختر و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه وجود دارد.
۳- بین عزت نفس دانشجویان پسر و پیشرفت ورزشی آنها رابطه وجود دارد.
۴- بین عزت نفس دانشجویان پسر و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه وجود دارد.

فصل دوم
یادگیری و انگیزش در خود شکوفایی

تاریخچه
هدف
کارایی شخصی
منابع انتظار پیامد
نظریه انتساب
الگو گیری مبنائی برای یادگیری مشاهده ای
موضوعات اخلاقی در تغییر رفتار

یادگیری و انگیزش در خود شکوفایی
انگیزش فرایندی است که رفتار هدف گرا از طریق آن راه اندازی و نگهداری می شود. برای مثال، هنگامی که دانش آموزان با بی علاقگی درس می خوانند، فقط به خاطر پاداش بیرونی تکلیف را انجام می دهند و وقت خود را صرف چیزهایی می کنند که با تکلیف یادگیری مغایر است معلمان می گویند که آنها بی انگیزه اند. همچنین زمانی به نداشتن انگیزش اشاره می شود که دانش آموزان آشکار را از پرداختن به یک تکلیف یادگیری خودداری می کنند و یا از عهده اعمالی که به آنها کمک می کنند تا به طرز موفقیت آمیزی آن را تکمیل کنند، برنمی آیند. (شانک ۲ ، ۱۹۹۰ )
اینکه، چه چیزی شالوده انگیزش را تشکیل می دهد و چگونه معلمان می توانند به نحو موثری دانش آموزانشان را برانگیزند، سالهای زیادی مورد تحقیق قرار گرفته است. با اینکه نظریه های به دست آمده از این گونه پژوهشها را نمی توان به طور دقیق نظریه های یادگیری نامید، ولی مطالعه انگیزش برای مربیان مطمئناً با مطالعه یادگیری آمیخته است. به طوری که و

انیر۳ (۱۹۹۰) می گوید. (انگیزش غالباً از یادگیری استنباط می شود و معمولاً برای روان شناس پرورشی، یادگیری نشانه انگیزش است) ( ص ۶۱۸)
موضوع اصلی این است که چگونه مردم را برای پرداختن به یادگیری جدید برانگیزیم؟

تاریخچه کوتاه پژوهش پرورشی درباره انگیزش

زمانی انگیزش حوزه مطالعاتی غالب در روان شناسی بود. علت اصلی این امر آن بود که روان شناسان در سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ ، انگیزش را چیزی تصور می کردند که ارگانیزم در حال سکون و استراحت را به حالتی از فعالیت وا می دارد. ممکن است شما هم اکنون به رابطه این مفهوم با یادگیری به گونه ای که در آن سالها مطالعه می شد، پی برده باشید. برای مثال، هال یک نظریه یادگیری را به وجود آورد که در آن، رفتار در نتیجه سایقهایی برای رسیدن به هدفهای پیش بینی شده، ایجاد می شد، یعنی، رفتار به علت وجود نیازهایی (معمولاً زیستی) مثل نیاز به غذا، میل جنسی و سرپناه به سوی هدفی برانگیخته می شود. یادگیری زمانی واقع می شود که پاسخ تقویت شود و سایقی که در ابتدا رفتار را برانگیخته است، کاهش یابد.
با این همه، پژوهش تولمن درباره یادگیری نهفته باعث جدا شدن موضوعهای مربوط به انگیزش از موضوعهای یادگیری شد. اگر به یادآورید تولمن نشان داد که حیوانات صرفاً با کاوش ماز، در غیاب هدف یا مشوقهایی برای کاهش سایق، آن را یاد می گیرند. چون به نظر می رسید که یادگیری بدون انگیزش آشکار برای آن رخ می دهد، روان شناسان استدلال کردند که انگیزش به استفاده دانش مربوط می شود و نه به ایجاد و رشد آن. (وانیه، ۱۹۹۰)
در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ دگرگونی دیدگاه رفتاری به شناختی در روان شناسی آمریکا باعث شد تا انگیزش درباره با یادگیری هماهنگ شود. روان شناسان با روشهای جدیدی شروع به بررسی تاثیر

پاداشها بر رفتار کرده اند. با اینکه عمدتاً پذیرفته شده بود که تقویت کردن یک پاسخ به طور خودکار، احتمال وقوع دوباره آن را بیشتر می کند، یافته های جدید آن را مورد تردید قرار دادند. در برخی از موارد، پاداشها اثر کمی بر رفتار بعدی داشتند مگر اینکه یادگیرنده انتظار پاداش را داشته باشد و یا اینکه آن را پیش بینی کند. از این گذشته، اگر یادگیرنده ها برخی از پاداشها را کنترل کننده می دانستند، علاقه طبیعی خود را به تکلیف یادگیری کاهش می دادند. به همین نحو، پاداشها برای

تکمیل یک تکلیف راحتی، به یادگیرنده علامت می دادند که آنها توانایی کمی دارند. بنابراین، برای انسانها پاداش می تواند معانی مختلفی داشته باشد و هر معنی می تواند پیامدهای مختلف انگیزشی و یادگیری داشته باشد.
برای پژوهشگرانی که اکنون بر رفتار انسان تمرکز دارند، پژوهش ها مربوط به نیاز انسان به پیشرفت، پژوهش انگیزشی را تحت سلطه خود قرار داده است. انگیزش پیشرفت که انگیزش مشوق، اثر بخش و میل به تسلط و برتری نیز نامیده می شود، گرایش اساسی انسانها به

درستکاری، تسلط یا به عبارت دیگر، غلبه بر محیطشان به حساب می آید. در بین برجسته ترین پژوهشگران انگیزش پیشرفت، دیوید مک مکلند و جان اتکینسون قرار داشتند.
آنها می توانستند بدانند که چرا برخی از افراد صرفاض به خاطر پیشرفت برای برتری می کوشند در حالی که، دیگران این کار را نمی کنند. فرض بر این بود که نیاز پیشرفت زیاد در کودکانی پرورش می یابد که والدین آنها بر پیشرفت و رقابت طلبی در خانه تاکید می ورزند. اما انگیزش پیشرفت می تواند تحت تاثیر موقعیت نیز قرار داشته باشد. افراد در برخی از شرایط مانند دستورالعملهای آزمون خاص، محیط های رقابتی و شکست، سخت تر می کوشند، (اتکینسون، ۱۹۶۴) (واینر، ۱۹۹۰)
پژوهش اتکینسون به موازات پژوهشهای مربوط به متغیرهای تفاوت فردی دیگر وابسته به انگیزش بود. برای مثال، مردم علاوه برداشتن انگیزش پیشرفت زیاد یا کم، می توانند اضطراب زیاد یا کم، و کنترل درونی زیاد یا کم نیز داشته باشند. اضطراب بیش از اندازه می تواند با یادگیری و عملکرد تداخل کند و به کاهش ادامه انگیزش آموختن منجر شود. بر عکس، هنگامی که دانش آموزان سو گیری درونی در برابر بیرونی دارند، انگیزش بیشتری را نشان می دهند. این بدان معنی است که آنها تکلیفهای یادگیری را آزمایشی برای مهارت و از این رو، نمونه ایی از کنترل شخصی می دانند. دانش آموزانی که سوگیری بیرونی دارند، معتقدند که موفقیت آنها در یک تکلیف یادگیری، توسط شانس و نه توسط قابلیتهای که در کنترل آنهاست، تعیین می شود. از این رو، این دانش آموزان با احتمال کمتری برای پرداختن به تکلیف یادگیری برانگیخته می شوند.
بنابر نظر واینر، روند فوق در پژوهش انگیزش، حتی با تمرکز بیشتر بر رفتار انسان، مخصوصاً خود، تا به امروز ادامه یافته است. به طوری که برای تعیین هدف شخصی، شیوه های بهبود بخشیدن ادراک کنترل شخصی در یادگیری، و راهبردهایی برای حفظ باورهای شخصی به توانایی زیاد توجه زیادی صورت گرفته است.
نظریه پردازان شناختی به طور فزاینده ای نشان داده اند که فرایندهای شناختی میانجی های عام انگیزشی هستند. هنگامی که انسانها برای رفع گرسنگی به دنبال غذا می روند هر غذایی را نمی خورند. انگیزش می تواند تحت تاثیر نیاز شخصی به پیشرفت یا منبع کنترل قرار گیرد. انگیزش همچنین حاصل شناختهای شخص درباره تکلیف و توانایی او در انجام آن است. کنجکاوی در کودکان و بزرگسالان بر انگیزه یادگیری قدرتمندی است. یک نوع از کنجکاوی یعنی برانگیختگی ادراکی در ابتدا توسط الگوهای جدید، پیچیده یا هماهنگ در محیط تحریک میشود. یادگیرنده ها نه تنها به این وقایع غیر منتظره توجه بیشتری می کنند بلکه همچنین برای امتحان کردن راه های جدید پی بردن به آنچه مشغول دیدنش هستند برانگیخته می شود.

روش دیگر نگهداری کنجکاوی، خیالپردازی است. استفاده از خیالپردازی در یادگیری مستلزم آن است که یک موقعیت با معنی برای یادگیری در اختیار یادگیرنده ها گذشته شود تا قدرت تخیل آنها را افزایش دهد. موقعیت زمانی برای یادگیرنده معنادار است که گیرایی زیادی برای او داشته باشد و کنجکاوی وی را برانگیزد. (رینر، ۱۹۹۱)
تعیین فعالانه هدفها می توانند منبع مهمی برای انگیزش باشند. هنگامی که افراد هدفهایی را تعیین می کنند به تعیین معیارهایی بیرونی می پردازند که توسط آنها سطح عملکرد موجود خود را به صورت درونی می کنند. تا زمانی که یادگیرنده های این معیار را برآورده نکرده باشند و هدفهای آنها هنوز به دست نیامده باشند، به تلاش خود ادامه می دهند. برخی از ویژگی های هدفها را که برای فرایند تعیین هدف اهمیت دارند مشخص نمودند.
(بندورا، ۱۹۷۷) (لاک۳ و همکاران ، ۱۹۸۱ )

هدف
دو نوع هدف را که برانگیزش پیشرفت تاثیر دارند، مشخص کرده اند. زمانی که یادگیرنده ها، هدفهای عملکرد را تعیین می کنند. (دوست دارند به قضاوتهای مطلوبی درباره شایستگی خود برسند و یا از قضاوتهای منفی درباره شایستگی هایشان اجتناب کنند) از طرف دیگر هنگامی که یادگیرنده هدفهای یادگیری را تعیین می کنند (برای درک یا یادگیری چیزی جدید، جویای افزایش

شایستگی خود هستند) (دوک ۱۹۸۶)
به نظر می رسد که علت این تفاوتها در این نکته قرار داشته باشد که چگونه افراد شکستهای خود را در اطراف این دو سوگیری هدف تعبیر می کنند. هدفهای عملکرد این باور را پرورش می دهند که هوش ثابت است. با این سوگیری هدف، یادگیرنده ها می پرسند که آیا توانایی آنها برای تکلیف کافی است یا نه و شکست به معنی آن است که پاسخ منفی است هدفهای یادگیری این است که هوش انعطاف پذیر است و می تواند پرورش یابد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.