مقاله در مورد‌معیارهاى بودجه ‌بندى سرمایه‌اى


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد‌معیارهاى بودجه ‌بندى سرمایه‌اى دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد‌معیارهاى بودجه ‌بندى سرمایه‌اى  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد‌معیارهاى بودجه ‌بندى سرمایه‌اى،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد‌معیارهاى بودجه ‌بندى سرمایه‌اى :

معیارهاى بودجه ‌بندى سرمایه‌اى

دوره برگشت سرمایه
ارزش فعلی خالص
نرخ بازده
دوره برگشت سرمایه
از میان معیارهاى مربوط به بودجه‌بندى سرمایه‌ای، محاسبه و درک دوره برگشت از بقیه ساده‌تر است. ”دوره برگشت ـ payback“ مدت زمانى است که در آن مدت (برحسب سال) مجموع جریان‌هاى نقدى ورودى با مبلغ خالص سرمایه‌گذارى برابر مى‌شود؛ به‌عبارت دیگر دوره برگشت سرمایه مدت زمانى است که در آن طرح به نقطه سربه‌سر مى‌رسد.
محاسبه دوره برگشت سرمایه
مدت زمانى‌که جریان‌هاى نقدى حاصل از سرمایه‌گذارى به‌صورت اقساط مساوى بازیافت مى‌شود دوره برگشت سرمایه با تقسیم کردن خالص سرمایه‌گذارى طرح بر مقدار یک قسط (جریان نقدى یک سال) محاسبه مى‌شود.

تفسیر دوره برگشت سرمایه
دوره برگشت سرمایه نشان‌دهنده مدت زمانى است که از محل جریان‌هاى نقدى ورودی، مبلغ خالص سرمایه‌گذارى برگشت مى‌شود. این معیار نشان‌دهنده سودآورى یک طرح سرمایه‌گذارى نیست؛ زیرا در این روش به جریان‌هاى نقدى ورودى پس از دوره برگشت سرمایه توجهى نمى‌شود؛ به‌علاوه در فرآیند محاسبه دوره برگشت سرمایه مسئله ارزش زمانى پول موردتوجه قرار نمى‌گیرد.
نقاط‌قوت و ضعف دوره برگشت سرمایه
دوره برگشت سرمایه نخستین معیار مالى است که مورد قبول همگان قرار گرفته است و همچنان کاربرد نسبتاً زیادى دارد، زیرا:
۱. به‌راحتى درک مى‌شود؛
۲. محاسبه آن آسان است؛
۳. به‌راحتى تفسیرپذیر است؛
این معیار دو ضعف عمده نیز دارد:
۱. با این معیار نمى‌توان سودآورى طرح‌هاى مختلف سرمایه‌گذارى را مقایسه کرد.
۲. در محاسبه این معیار، ارزش زمانى پول به حساب نمى‌آید.
اگر مبناى قضاوت براى رد یا قبول طرح‌هاى مختلف سرمایه‌گذارى مدت دوره برگشت سرمایه باشد، استفاده از این معیار تصمیم‌گیرى‌هاى نادرستى به‌دنبال خواهد داشت؛ به‌عبارت دیگر اگر کسى از این معیار به‌دلیل ساده بودن آن استفاده مى‌کند، نباید از ناتوانى آن در برآورد سود و ارزش زمانى پول غافل بماند.

ارزش فعلى خالص
ارزش فعلى خالص یکى از بهترین معیارهائى است که بدان‌وسیله طرح‌هاى سرمایه‌اى را ارزیابى مى‌کنند.
”ارزش فعلى خالص ـ ivet present value“ عبارت است از مجموع ارزش فعلى جریان‌هاى نقدى ورودی، منهاى ارزش فعلى کل وجوهى که در زمان ح

ال سرمایه‌گذارى مى‌شود؛ به‌عبارت دیگر ارزش فعلى هر نوع فعالیتى (که مستلزم جریان‌هاى نقدى ورودى و خروجى در یک دوره زمانى است) عبارت است از ارزش فعلى کل جریان‌هاى نقدى ورودى منهاى ارزش فعلى کل جریان‌هاى نقدى خروجی. اگر مبلغى خالص مجموع سرمایه‌گذارى در زمان صفر صورت گیرد، ارزش فعلى خالص این‌گونه تعریف مى‌شود: کل ارزش فعلى جریان‌هاى نقدى ورودى منهاى مبلغ خالص سرمایه‌گذاری. ارزش فعلى خالص بر مبناى واحد پول (مانند ریال یا دلار) سنجیده مى‌شود.
محاسبه ارزش فعلی خالص طرح
تفسیر ارزش فعلی خالص
نقاط‌ضعف و قوت ارزش فعلی خالص
محاسبه ارزش فعلى خالص طرح
از آنجا که ارزش فعلى خالص ممکن است مثبت، صفر یا منفى باشد، باید کاملاً متوجه علامت جبرى این معیار باشیم.
تفسیر ارزش فعلى خالص
براى محاسبه ارزش فعلى خالص (در بودجه‌بندى سرمایه‌ای) از عامل حداقل نرخ بازده استفاده مى‌کنند.ارزش فعلى خالص را چندگونه مى‌توان تفسیر کرد:
۱. اگر مقدار ارزش فعلى خالص مثبت، یعنى بزرگ‌تر از صفر باشد، نرخ بازده طرح سرمایه‌گذارى بیش از حداقل نرخ بازده موردنظر است.
۲. اگر مقدار ارزش فعلى مساوى با صفر شود، نرخ بازده طرح سرمایه‌گذارى با حداقل نرخ بازده موردنظر برابر است.
۳. اگر مقدار ارزش فعلى خالص منفى شود، نرخ بازده طرح سرمایه‌گذارى کمتر از حداقل نرخ بازده موردنظر است.
۴. ارزش فعلى خالص مثبت به معنى این است که ارزش فعلى خالص سودهائى که از محل یک قلم سرمایه‌گذارى به‌دست مى‌آید از خالص مبلغى که در زمان کنونى سرمایه‌گذارى مى‌شود، بیشتر است. ولى ارزش فعلى خالص منفى بدان معنى است که ارزش فعلى خالص سودهاى حاصل از یک قلم سرمایه‌گذارى از ارزش فعلى خالص که در زمان کنونى سرمایه‌گذارى مى‌شود، کمتر است.

نقاط‌ضعف و قوت ارزش فعلى خالص
اصولاً در محاسبه ارزش فعلى خالص به میزان سود توجه مى‌شود و در محاسبه آن، ارزش زمانى پول مورد توجه قرار مى‌گیرد؛ در نتیجه با استفاده از آن مى‌توان در مورد طرح‌هاى سرمایه‌گذارى که هدف از اجراء آنها تحصیل سود است و براى چندین سال داراى جریان نقدى مى‌باشد) قضاوت کرد.
از آنجا که ارزش فعلى خالص طرح‌ها را برحسب واحد پول (ریال) مى‌کنند، ب

راى موارد ذیل مى‌توان از آن استفاده کرد:
۱. ارزیابى انواع طرح‌ها سرمایه‌گذارى
۲. انتخاب مناسب‌ترین طرح
۳. محاسبه تأثیراتى که ارقام تشکیل‌دهنده بودجه سرمایه‌اى شرکت در ثروت سهامداران دارد
محاسبه ارزش فعلى خالص در مقایسه با دوره برگشت سرمایه مشکل‌تر است و از آنجا که این رقم براساس نرخ بازده ”واقعی“ طرح استوار نیست، در تفسیر آن باید احتیاط کرد. اگر نرخ بازدهى که بر مبناى آن ارزش فعلى جریان‌هاى نقدى محاسبه مى‌شود تقریباً هماهنگ با نرخ بازده موردنظر نباشد، احتمال دارد ارزش فعلى خالص طرح باعث گمراهى شود و احیاناً طرح‌هائى پذیرفته شوند که داراى نرخ بازده نسبتاً پائین هستند یا برعکس طرح‌هائى رد شوند که نرخ بازده مطلوبى دارند. به هر حال ارزش فعلى خالص از مفاهیم مشکل بودجه‌بندى سرمایه‌اى است.
نرخ بازده
نرخ بازده داخلى (IRR ـ internal rate of return) یک طرح را به این‌صورت تعریف مى‌کنند:
نرخ تنزیلى که ارزش فعلى خالص طرح را صفر مى‌کند؛ بنابراین نرخ بازده داخلى عبارت است از متوسط نرخ بازده سالانه یک طرح. توجه کنید که نرخ بازده داخلى را به‌صورت درصد بیان مى‌کنند.
محاسبه نرخ بازده داخلى
با توجه به نوع جریان‌هاى نقدى (که به‌صورت اقساط باشند یا خیر) روش محاسبه نرخ بازده داخلى فرق مى‌کند.
زمانى‌که جریان‌هاى نقدى به‌صورت اقساط سالانه باشند. اگر جریان‌هاى نقدى حاصل از یک طرح سرمایه‌گذارى به‌صورت اقساط مساوى سالانه باشد، محاسبه نرخ بازده داخلى بسیار ساده است.
تفسیر نرخ بازده داخلى
در صورت یکسان بودن سایر شرایط، اگر میزان خالص سرمایه‌گذارى دو طرح مساوى باشد ولى نرخ بازده داخلى آنها متفاوت باشد، طرحى که داراى نرخ بازده داخلى بیشترى است بر دیگرى برترى دارد. اگر میزان خالص سرمایه‌گذارى در این دو طرح متفاوت باشد، انتخاب یکى از دو طرح (با توجه به بودجه‌بندى سرمایه‌ای) بسیار مشکل خواهد شد.
نقاط‌قوت و ضعف نرخ بازده داخلى

در محاسبه نرخ بازده داخلی، ارزش زمانى پول در نظر گرفته مى‌شود و این نقطه قوت یا حُسن این معیار است. با این معیار متوسط نرخ بازده سالانه طرح‌هاى مختلف سرمایه‌گذارى را، با توجه به جریان‌هاى نقدى محاسبه مى‌کنند. بیان نرخ بازده داخلى به‌صورت درصد، مزیت بزرگان است؛ زیرا بیشتر مدیران به‌راحتى مى‌توانند میزان مطلوب بودن یک طرح را با توجه به رقم نرخ بازده داخلى تشخیص دهند.
از بین معیارهاى سه‌گانه ارزیابى طرح‌ها، محاسبه نرخ بازده داخلى از همه مشکل‌تر است. اگر اقساط یا جریان‌هاى نقدى ورودى به‌صورت یکسان و مساوى نباشند، محاسبات زیادى باید انجام داد. اگرچه استفاده از روش‌هاى مبتنى بر جریان‌هاى نقدى ”غالب“ یا مبتنى بر ”میانگین موزون جریان‌هاى نقدی“ از سنگینى بار محاسبات مى‌کاهد، نمى‌توان ادعا کرد که در هر وضعى مى‌توان از این روش‌ها استفاده کرد. عیب بزرگ این معیار ضعفى است که در برابر متفاوت بودن مبلغ خالص سرمایه‌گذارى دارد؛ در نتیجه باید گفت که معیار نرخ بازده داخلى در انتخاب طرح‌هاى سرمایه‌اى کاربرد محدودى دارد.

بودجه‌بندى سرمایه‌اى در وضعیت‌هاى نامطمئن
ریسک و بازده
روش‌های آماری برای محاسبه ریسک و بازده
ریسک بازده و ارزش فعلی خالص طرح
ریسک و بازده
هنگامى‌که جریان‌هاى نقدى طرح‌هاى مختلف سرمایه‌گذارى مشخص باشد براى ارزیابى مطلوبیت طرح‌هاى موردنظر از ارزش فعلى خالص استفاده مى‌کنند؛ اما زمانى‌که جریان‌هاى نقدى به‌طور قطع و یقین مشخص نباشد یعنى در وضعیت مطمئن نباشیم، علاوه بر محاسبه سود یا بازده باید از معیار دیگرى نیز براى محاسبه ریسک استفاده کنیم. بنابراین مطلوب بودن طرح سرمایه‌گذارى (در وضعیت نامطمئن) باید براساس مقدار بازده و ریسک آن ارزیابى شود.
زمانى وضعیت نامطمئن است که مقدار جریان‌هاى نقدى آینده به‌طور یقینى مشخص نباشد. اگر درجه احتمال هریک از جریان‌هاى نقدى ممکن طرح مشخص باشد، مى‌توان ریسک آن طرح را در وضعیت نامطمئن محاسبه کرد. در این مبحث ”ریسک“ و ”عدم اطمینان“ با یکدیگر مترادف هستند.

ریسک در چارچوب بودجه‌بندی سرمایه
مفروضات بودجه‌بندی سرمایه‌ای
مفروضات رفتاری

ریسک در چارچوب بودجه‌بندى سرمایه
در مبحث بودجه‌بندى سرمایه‌ای، با ریسک تجارى سروکار داریم؛ زیرا روش‌هاى بودجه‌بندى سرمایه‌اى به ما کمک مى‌کنند تا ساختار دارائى‌هاى شرکت را تعیین کنیم. طرحى ریسک تجارى دارد که میزان خالص سرمایه‌گذارى و جریان‌هاى نقدى آن قابل پیش‌بینى نباشد.
روش‌هائى را که براى بیان جریان‌هاى نقدى به‌کار مى‌بریم، باید داراى خصوصیات زیر باشد

:
۱. مجموعه جریان‌هاى نقدى احتمالى مربوط به میزان خالص سرمایه‌گذارى‌ها تعیین‌شدنى باشد.
۲. مجموعه جریان‌هاى نقدى احتمالى هر دوره تعیین‌شدنى باشد.
۳. مقادیر موجود در هر مجموعه باید ناسازگار باشند و این بدان معنى است که در هر مجموعه فقط یک رخداد واقع خواهد شد.
۴. در مجموعه احتمالی، تمام حالت‌هاى ممکن باید در نظر گرفته شده باشد. به‌طورى که یکى از آن حالت‌ها حتماً اتفاق بیفتد.
مفروضات بودجه‌بندى سرمایه‌اى
در بودجه‌بندى سرمایه‌اى در وضعیت‌هاى نامطمئن، علاوه برمفروضات مبحث (بودجه‌بندى سرمایه‌اى در وضعیت مطمئن: تصمیم‌گیری)، از مفروضات دیگرى هم استفاده خواهیم کرد. مفروضاتى ک در وضعیت‌هاى مطمئن و نامطمئن مورد توجه قرار مى‌گیرند از این قرار هستند:
۱. داده‌هاى اصلى که معرف طرح سرمایه‌گذارى هستند عبارتند از: میزان خالص سرمایه‌گذارى و جریان‌هاى نقدى آینده طرح.
۲. وجوه نقد در پایان سال به‌ درون شرکت جریان خواهند یافت.
۳. فقط از الگوهاى متعارف جریان‌هاى نقدى استفاه مى‌شود.
۴. شرکت موردنظر با جیره‌بندى سرمایه‌اى روبه‌رو نیست.
مفروضات خاصى که باید در مورد میزان خالص سرمایه‌گذارى و بازده موردنظر در وضعیت‌هاى نامطمئن در نظر گرفت عبارتند از:
۱. مقادیر ممکن مبلغ خالص سرمایه‌گذارى هر طرح مشخص است (رخدادها ناسازگار هستند و وقوع یکى از آنها حتمى است).
۲. مقادیر متحمل جریان‌هاى نقدى احتمالى باید دقیقاً مشخص باشد (رخدادها ناسازگار هستند و وقوع یکى از آنها حتمى است).

۳. فرض بر آن است که نرخ بازده موردنظر شرکت تابعى است از ریسک و بازده طرحى که در وضعیت‌هاى نامطمئن به اجراء درمى‌آید.
مفروضات رفتارى
براى تشریح روشى که مدیرمالى به کمک آن طرح‌ها را در شرایط نامطمئن ارزیابى مى‌کند، باید مفروضات خاصى را در نظر گرفت. به‌طور کلی، فرض بر این است که مدیران ریسک‌گریز هستند. این بدان‌معنى است که مدیران، طرح‌هاى مخاطره‌آمیز (داراى ریسک) را نمى‌پذیرند؛ مگر اینکه سود مورد انتظار آنها زیاد باشد که فقط در آن‌صورت امکان دارد چنان ریسکى را بپذیرند. به‌عبارت دیگر

ریسک‌گریز بودن بدان‌معنى است که مدیران فقط در صورتى ریسک‌هاى اضافى را خواهند پذیرفت که بازده سرمایه‌گذارى تا مبلغ قابل‌توجهى افزایش یابد.
مى‌توان از منحنى بى‌تفاوتى R (در نمودار F) که داراى شیب صعودى است براى نشان دادن ریسک‌گریز بودن مدیران استفاده کرد. در روى این منحنى هر نقطه نشان‌دهنده مقدار بازدهى است که مدیران در ازاء پذیرفتن آن مقدار از ریسک انتظار دارند دریافت کنند. براى مثال، فرض کنی نقطه A نشان‌دهنده کل ریسک شرکت و نقطه B نشان‌دهنده بازده موردنظر (براى پذیرفتن آن ریسک) است. براى اینکه شرکت خود را در معرض ریسک´A قرار دهد، انتظار دارد که بازده مورد انتظار به نقطه ´B برسد. افزایش ریسک از نقطه A به´A مستلزم این است که بازده به مقدار بیشترى افزایش یابد و از B به´B برسد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.