مقاله امام علی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله امام علی دارای ۴۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله امام علی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امام علی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله امام علی :

مقدمه
آن شب مکه حال و هوای دیگری داشت ، زمینش ، آسمانش و مردمانش گویی همه بی قرار بودند ، حتی پرندگان مهاجر و پرستوهای مهاجر که شب هنگام از آسمان مکه می گذشتند گویی نوعی جذابیت و کشش در آن سرزمین حس می کردند و آنجا را امن یافتند . آن شب هر پرنده مهاجر که از آسمان مکه گذر می کرد تا ، ناخودآگاه قصد فرود آمدن داشت تمام موجودات آن دیار را احساس امنیت و آرامش شگفتی داشتند گویا نخل ها تکبیر می گفتند وحلقه ذکر بسته بودند و صدای تکبیر و تحلیلشان به آسمان بلند بود مردگان گویا آهنگ خروج از قبور داشتند و پهلوانان نامی عرب و عجم اضطراب خاصی وجودشان را احاطه کرده بود

، بارالها این چه سری است مردم آن دیار قلبهایشان تند تر می تپید و گرمای عجیبی سر تاسر وجودشان را فرا گرفته بود ، همگی از پس روزنه های خانه شان آسمان را می نگریستند ، ستارگان می درخشیدند و لبخند می زدند ، نور عجیبی خانه ابوطالب را در برگرفته بود ابوطالب بی قرار بود ، فاطمه بنت اسد

مضطرب و بی قرار بود ، محمد مصطفی نیز شادمان وبی قرار بود همسایگان در انتظار تولد فرزند ابوطالب بودند . آن شب جبرئیل و میکائیل به همراه جمعی از آسمانیان در زمین فرود آمده بودند آنها نیز بی قرار بودند و منتظر عطر خوشی نقصان مکه را معطر کرده بود ، گویا عالم بی قرار بود ، همسایگان در انتظار فرزند ابوطالب بودند ، مدتی گذشت تا اینکه با حادثه شگفتی که رخ داد مردم در ترس و اضطراب فرو رفتند ، خانه کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد وارد خانه خدا شد ، سرانجام پس از روزها نگرانی برای دومین بار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد با طفلی نورانی که بر روی دست داشت خارج گردید و طفل را بدست پدر داد اما کودک زیبا و نورانی چشم گشود تا هنگامی که در آغوش گرم محمد رسول خدا قرار گرفت چشم باز کرد و زبان به حقانیت خدا و رسولش گشود . علی ابن ابیطالب با لبخندش جانی تازه به

محمد مصطفی بخشید .
آری علی آمد آیینه تمام نمای حق آمد ، خوبان آمد و خطب العارفین آمد ، آمد که معنای حقیقی نیکی و عدالت و مروت و شجاعت و معرفت را به جهانیان بفهماند ودر وصفش همین جمله بس که :
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

پیشگفتار
بهترین فرصت برای عرض ادب بر صاحت مقدس ابوالائمه و صاحب لوای غدیر. آنچه که امروز حضرت علی (ع)پیروش می خواهد شادی مقطعی نیست.آنچه که مربوط شود به همین زمان ومکان وبعد از گذشت ساعتی اثری نماند از بزرگداشت مقام عالی حضرت مرتضی علی (ع) بلکه باید در این فرصت تبعیت کنیم در فکر و عمل به آن بزرگوار که شیعه در لغت به معنای پیرو آمده است که دنبال می کند آن شخصیت مهم آسمانی را در همه فراز و نشیب زندگی .

ماهر چه داریم از علی ( ع ) است اگر خدا را می شناسیم به توسط نسخه های توحیدی است که او آنچه خدا را می خواهد و می خواند به ما می آموزد و انسانیت در وجود ما حرکت دارد به خاطر تعلیم و تربیتی است که در کوی محبت وعشق آن حضرت یافته ایم. حیات مقدسی که خداوند اولیائش را در آن قرار می دهد در عدالت خلاصه می شود که یکی از اسامی حق تعالی عادل است و معنای عدل در وجود نازنین علی ( ع ) است . علی برای ما در ۱۳ رجب نیست بلکه در تمام ساعات زندگی است ، اکثرا” در ۱۳ رجب و ۲۱ رمضان به دنبال مولی هستند .

خیلی افراد به ظاهر او را پذیرفته اند ، نامش را با القاب وعناوین بسیاری می برند اما در عمل صفرند . نام علی ( ع ) اگر بدون حضرت ( ع ) باشد یک اقیانوس معنی دارد اگر ما طرفدار علی هستیم و راست می گوییم ، بیاییم پای سفره فرهنگ علی بنشینیم و دنیا را از دریچه ای که علی بر ایمان می گشاید بنگریم و الا تعارفات خشک بدرد نمی خورد و چه فایده نه علی به تعارفات جامعه نیاز دارد و نه تعارفات خالی درد جامعه

را دوا می کند .
ما وظیفه داریم که خودمان را از هر وابستگی به غیر از علی جدا کنیم ، هر کسی که ادعای تشیع دارد شیعه نیست ، همه ادعا دارند عادلند وهمه ادعا دارند مومن و نمازگزارند ولی فرمود ( شیعه من شایَ علیُ ) آن کسی که آب نمی نوشد مگر به نسخه علی ، به بستر نمی رود مگر به حکم علی ، قلمبه دست نمی گیرد مگر به

فتوای علی سخن نمی گوید ، مگر با مجوز علی ، او شیعه است .
ای علی که جمله عقل و دیده ای شمه ای واگو از آنچه دیده ای
بازگو ای باز عرش خوش شکار تا چه دیدی این زمان از کردگار

درود خدا بر تو ، روز ی که چشم به جهان گشودی ، دوران پربرکتی که زیستی و روزی که دیده از جهان فرو بستی ای علی ، ای عصاره خلقت و ای نمونه بودن .
ای که سراسر زندگانیت فریاد حق بود و تمام کلامت پیام عدالت .

بلند باد دستی که سبزی ایمان تو را به انسانها هدیه می آورد و همیشه گویا با زبانی که حقیقت تو را می سراید . کیست که فضائل تو را بشنود و در برابر آن سر تعظیم فرود نیاورد و کدام صاحبدلی است که اوصاف بی بدیل تو را گوش فرا دهد و از جان ودل به آن عشق نورزد .
حقانیت تو نیروئیست که هر حق جوئی را به سوی خود جذب می کند و شراره عشقت آتشی است که هر قلبی را می گذارد ، هر جا دلی است به یاد تو می تپد و هر جا چشم حق بینی است ، به حقانیت تو خیره می گردد .

نام بلند تو را در چهارسوی خاک ، نه تنها پیروان عاشقت آتشی است که هر جا قلبی را می گدازد ، هر جا دلی است به یاد تو می تپد و هر جا چشم توحید بینی است به حقانیت تو خیره می گردد . نام بلند تو را در چهار سوی خاک نه تنها پیروان عاشقت ، که هر آزاده و زنده دلی ، با مجد و عظمت یاد می کند تو آن نخل بلندی هستی ، که ریشه در آسمانها دارد و آن رود خروشانی که تا ابدیت جاریست ، بی تردید حضور تو بر خاک و آئینه های ادراک سرمدیست . أی معنویت نامکشوف و ای سپید تر از سپیده .

سینه های موحدان حق پرست با شراری از آتش حقیقت تو سوزان است و عارفان خداجو ، در خلوت راز و نیاز خویش نام تو را زمزمه می کنند و ساکنان طریق هدایت به راهنمایی تو می پویند .

اندیشه از عظمت تو حیران است و منطق از تنوع اوصاف تو سرگردان ، ای نیها وری که در اقیانوس وجود خویش ، عشق و شمشیر ، زهد و سیاست ، علم و عمل ، جهاد و ریاضت و بالاخره ماده و معنا را یکجا فراهم آوردی .

ای که زبانت در گفتن حق همان اندازه بی پروا و قاطع بود که شمشیرت در برانداختن باطل . قرنها از سخنان روح بخشت می گذرد ولی هنوز کلامت به روانی باران در جویبار اندیشه ها و در سرزمین روحها ، گلهای زندگی و حیات را می رویاند .
هنوز پیروان عاشقت ، زنگارهای دل را در زلال کلامت می شویند و این راه پر پیچ و خم را به مدد صحیفه نورت می پویند . ای معلم انسان و ای راهنمای بزرگ تاریخ .

تو به انسانها زندگی و به تاریخ عدالت و به مجریان و مظلومان قیام و حرکت آموختی به ما آموختی که بنده کسی نباشیم چرا که آزاد آفریده شده ایم . ۱
به ما آموختی که هر ستمگر را دشمن باشیم و هر ستمدیده را یاور . ۲

به ما آموختی که خدا را نه از ترس ونه برای پاداش که به جهت شایستگی عبادت کنیم.۳ به ما آموختی که همه در برابر حق مساویند و با ید با همگان به عدالت رفتار کنیم چرا که یا با ما در دین برادرند و یا در آفرینش برابر ، به ما آموختی که به شمشیرها صبور باشیم ولی بر زنجیرها هرگز .
اینها و هزاران گلواژه دیگر از باغهای حکمت توست که حیات و زندگی پیروان راستینت را زیبایی و طراوت تازه بخشید و روح و روانشان را با شبنم گلهای بی خزان ما معطر ساخته است و از خدا می خواهیم تا در شناخت بیشتر این فرامین توفیقمان دهد و شایستگی عمل به آنها را عطایمان فرماید .
۱- نامه ۳۱ نهج البلاغه فیض الاسلام
۲- نامه ۴۷ نهج البلاغه فیض الاسلام
۳- نامه ۵۳ نهج البلاغه فیض الاسلام

بررسی علی در ادیان مختلف :
در کتب مقدس پیشین از آمدن خاتم پیامبران ،حضرت محمد بن عبدالله و جانشین وی حضرت علی بن ابیطالب بشارت داده شده اما مخالفان نخواسته و نمی خواهند این حقیقت را آشکار کنند بلکه در از بین بردن آن بسی کوشیده اند ومی کوشند .
مثلا” در انجیل صحیفه غزل الغزالات چاپ لندن سال ۱۸۰۰ میلادی باب ۵ آیه ۱ تا ۱۰ سخنانی از حضرت سلیمان ۴ راجع به پیامبر خاتم ( ص ) و امیرالمومنینن ( ع ) به طور غیر صریح دارد تا آخر صریحا” می فرمایند :

(( خلو محمدیم او دوست و محبوب من است ))
ولی در انجیل هایی که بعد از سال ۱۸۰۰ میلادی چاپ شده جمله (( خلو محمدیم )) حذف گردیده است و همچنین لفظ (( ایلیا)) یا (( ایلی )) یا (( آلیا )) که در کتب مقدس پیشین ذکر شده مخالفان حق می کوشند ثابت کنند که مراد از آن خدایا الیاس یا مسیح یا یوحنا است نه حضرت علی ( ع ) .
ناگفته نماند که بعضی از روحانیون با انصاف مسیحی که درباره (( ایلیا)) یا (( ایلی )) تحقیق کرده اند و از زندان غصب رهایی یافته اند ،حقیقت امر را بیان نموده اند . یکی آنان Mr. J – B – GALLDON است که چنین می نویسد :

In the language of oldest and persent habrew the word ((ALLIA)) or((AILEE))
Is not the meanings of god or alla but this word is showing that in next and last time of this word any one will become nominates allia or ailee

ترجمه متن انگلیسی :
در زبان عبرانی باستانی کلمه (( ایلیا )) یا (( ایلی )) به معنای خدا یا الله استعمال نشده و نمی شود ، بلکه کلمه مذکور نشان می دهد که در زمان آینده یا آخر الزمان شخصی خواهد آمد که نامش ایلیا یا ایلی باشد .
علی ( ع ) و پیشگویی حضرت داوود :

مطعنی شل قثو تینمرقت پاهینوا فی وز (( ایلی )) متازه امطع ملغ شلو شمائت پزانان همنیقته خلذ قث قل (( حدار )) کمر تو شیهوپلت انی قاه بوتاه خزیماه رث جین (( کعاباد )) بته اشود کلیامه کاذو قثوتی قتمر ندو بریماه برینم قل خلذ ملخ خایوشنی پم مغلینم عت جنحاریون . ۱
طاعت آن بزرگواری که ((ایلی )) نام دارد واجب است و فرمانبرداری از او همه کارهای دین و دنیا را اصلاح می کند . آن شخصیت والامقام را (( حرار )) ( حیدر ) نیز می گویند .

او دستگیر و مددکار بی کسان وشیر شیران باشد . نیرو و قدرتش بسیار وتولدش در کعابا ( کعبه ) خواهد بود بر همه واجب است که دامن آن بزرگوار را بگیرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعتش کنند . بشنود هر که گوش شنوا دارد و بفهمد هر که عقل وهوش دارد ، بیندیشد هر که دل و مغز دارد که چون وقت بگذرد دوباره باز نمی گردد .

این نوشته از نسخه خطی بسیار قدیمی زبور که نزد (( اهزان الله مشقی )) پیشوای دینی مسیحیان بود ، نقل شد و به قول مفتی مصر اگر مسیحیان این نسخه را در دیدگاه عموم مردم بگذارند ، مسیحیت از جهان رخت بر می بندد .
برای اطلاع بیشتر در این باره مراجعه شود به مجله (( الحرم)) قاهره –
ذیقعده ۱۳۷۴ هجری .
علی و استمداد حضرت سلیمان ( ع ) :
در جنگ جهانی اول ( ۱۹۱۶ میلادی ) هنگامی که عده ای از سربازان انگلیسی در چند کیلومتری بیت المقدس مشغول سنگرگیری و حمله بودند ، در دهکده کوچکی به نام (( اونتره )) یک لوح نقره ای پیدا کردند که حاشیه أی به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش خطوطی به حروف طلائی نگارش یافته بود وچون آن را نزد فرمانده خود میجرای – این – گریندل بردند هر چه کوشید نتوانست از آن چیزی بفهمد ولی دریافت که این نوشته به زبان اجنبی بسیار قدیمی است و بالاخره این لوح بوسیله وی دست گردید تا رسید به دست سرپرست ارتش بریطانیا (( لیفترنانت )) و (( گلدستون )) و ایشان هم آن را به دست باستان شناسان بریطانیا سپردند .

پس از پایان جنگ ( ۱۹۱۸ م ) درباره لوح مذکور به تحقیق و بررسی پرداختند و کمیته ای تشکیل دادند که اساتید شناخت زبانهای باستانی بریطانیا ، آمریکا ، فرانسه آلمان و سایر کشورهای اروپایی جزء آن کمیته بودند .
پس از چند ماه بررسی و تحقیق در سوم ژانویه ۱۹۲۰ م معلوم شد که این لوح مقدسی است به نام (( لوح سلیمانی )) و سخنانی از حضرت سلیمان را در بر دارد که به الفاظ عبرانی قدیم نگارش یافته است و ما اکنون خود الفاظ لوح را با ترجمه اش در
اینجا می آوریم .

اعضای کمیته چون بر مضمون نوشته لوح مقدس اطلاع یافتند هر کدام با دیده تعجب بر دیگری نگریستند و انگشت حیرت به دندان گزیدند و پس از تبادل نظر قرار بر این شد که لوح در حوزه سلطنتی بریطانیا گذاشته شود اما چون این خبر به اسقف اعظم انگلستان ( LORD BISHOP ) رسید یک نامه محرمانه ای به کمیته نوشت که خلاصه اش این است :

( اگر این لوح در موزه گذاشته شود و در دیدگاه مردم قرار گیرد ، اساس مسیحیت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسیحیان جنازه مسیحیت را بر دوش بلند نمود در قبر فراموش دفن خواهد کرد . لذا بهتر آن است که لوح مذکور در خانه کلیسای انگلستان گذارده شود و جز اسقف کسی آن را نبیند .
برای کسب اطلاعات بیشتر مراجعه شود به کتاب ( Wonder ful stories of Islam ) چاپ لندن صفحه ۲۴۹ .
کسانی که این لوح را دیدند و بینش داشتند گرایشی عجیب به اسلام پیدا کردند و همان وقت بین دو نفر از دانشمندان به نام (( ولیم )) و (( تامس )) پیرامون لوح گفتگوهایی شد که به اسلام آوردن هر دو انجامید سپس ولیم ، کرم حسین و تامس حمل حسین
نامیده شد .

ترجمه لوح سلیمانی :
الله
محمد ایلی
بامتول
حاسن حاسین
یاه احمد ! مقذا = ای احمد به فریادم برس یاه ایلی ! انصطاه = یا علی مرا مدد فرمای
بامتول ‍ اکاشیٌ = ای بتول نظر مرحمت فرمای
یاه حاسن ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍! اضومظع = ای حسن کرم فرمای
یاه حاسین ! بارفو = یا حسین خوشی بخش .
و سلیمان صوه عتخب زالهلاد اقتا = این سلیمان اکنون به این پنج بزرگوار استغاثه می کند . بزت الله کم ایلی = و علی قدره الله است ( شکل لوح سلیمانی ( ۱ ) )
(( علی و کشتی نوح علیه السلام ))
در ژوئیه ۱۹۵۱ م گروهی از دانشمندان معدن شناس برای معدن یابی مشغول زمین کاوی بودند که ناگهان به تخته چوبهای پوسیده برخوردند و پس از کاوش معلوم شد که آنها چوبهای بسیاری در زیر زمین وجود داشته که گذشت زمان آنها را کهنه پوسیده ساخته است و از علائمی دریافتند که باید این چوبها غیر عادی و مشتمل بر راز نهفته ای باشد . این بود که با دقت کامل زمین را شکافتند و در نتیجه ، تخته جوبهای پوسیده و چیزهای دیگری از آنجا درآوردند و در آن میان تخته چوب مستطیلی یافتند که همه را به حیرت انداخت زیرا در اثر گذشت زمان کهنگی و پوسیدگی به تمام چوبها راه یافته بود جزو این تخته که چهارده اینچ طول و ده اینچ عرض داشت و حروفی چند بر آن نقش
بسته بود .

برای اطلاع بیشتر در این باره مراجعه شود به مجله الاسلام دهلی ، فوریه ۱۹۲۷ م و مسلم کرانیکل لندن – ۳۰ دسامبر ۱۹۲۶ میلادی .
دولت روس برای تحقیق و بررسی درباره این تخته چوب در ۱۷ فوریه ۱۹۵۳ م کمیته أی تشکیل داد که اعضای آن باستان شناسان و استادان شناخت زمانهای تحقیق بودند و ما اکنون نام و عنوان آنان را در اینجا می آوریم .
۱- سولی نوف – استاد دانشگاه مسکو ( بخش زبانها )

۲- ایفاهان خینو – استاد دانشگاه و استاد شناخت زبانهای باستانی در دانشکده رچانیا .
۳- میثلن – سوفارتگ – رئیس اداره باستان شناسی .
۴- تانمول گورت – استاد زبانها در دانشکده کیفزو .

۵- دی – راکن – عتیقه شناس و استاد دانشگاه لنین
۶- ایم – احمد کولاد – ناظم اداره تحقیق زنکوسن
۷- میجر کولتوف – ناظر دفتر تحقیق دانشکده استالین .
بالاخره پس از هشت ماه تحقیق و کاوش ، اسرار آن تخته چوب برای کمیته کشف گردید ومعلوم شد که این تخته چوب از کشتی حضرت نوح ( ع ) است که برای تمین و مددخواهی چیزهائی بر آن نوشته و بر کشتی نصب کرده است . در وسط تخته یک تصویر پنجه نمایی وجود داشت که عباراتی چند به زبان سامانی بر آن نگاشته بود .

کمیته تحقیق ، پس از ۸ ماه فکر و دقت و زحمت نوشته مذکور را خواندند و به حروف روسی درآوردند .
جهت اطلاعات بیشتر :
ماهنامه ( TAIAIIEH 306 ) مسکو نوامبر ۱۹۵۳ و مجله ( Weebly – Mirror ) 28 دسامبر ۱۹۵۳ و روزنامه الهدی فاهی ۳۱ مارس ۱۹۵۴
سپس استادان زبان باستان شناس بریطانیا MR . N . F . Mahs الفاظ مذکور را به انگلیسی چنین ترجمه کرد :
O . Mygod My Helper . heep My Hand With Mercy Andwith yonr holy bodies : Mohamad . Ali – shabbar . shabbir . fatema . They All Ave Biggests And Honour ables . The world Established for Them . Help Me By Their Names . you can Befrm To Right . 1 ای خدای من ، ای مددکار من به لطف و مرحمت خود و به طفیل ذات مقدس . محمد ایلیا ، شبر ، شبیر ، فاطمه ، دست مرا بگیر . این پنج وجود مقدس از همه با عظمت تر و واجب الاحترام هستند و تمام دنیا برای آنان بر پا شده است . بروردگارا به واسطه نامشان مرا مدد فرمای . تو می توانی همه را به راه راست هدایت نمائی .

۱ – ماهنامه ( starof Bartania ) چاپ لندن ژانویه ۱۹۵۴ و مجله Manchestor . Sunlinght 23 ژانویه ۱۹۵۴ و مجله ( london weehly Mirror ) 1 فوریه ۱۹۵۴
فصل دوم
نگاهی به نهج البلاغه ، کتاب حق و حقیقت
آن روز که نهج البلاغه علی ابن ابیطالب ( ع ) بیطرفانه و با دقت رسیدگی شود ، از تمامی مکتبهای اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و فلسفی بی نیاز خواهیم شد .
استاد علامه محمد تقی جعفری ( ره )
نمی خواهیم با این چند جمله نهج البلاغه علی ( ع ) را معرفی کنیم ، زیرا اگر قهرمانان علم و فلسفه ، معرف حقیقی گذشتگان را تا امروز بتوانند از نهج البلاغه استفاده کنند بالاخره شناسائی های فردا برای آنها مجهول است . در صورتی که نهج البلاغه تنها کتاب دیروز و امروز نیست بلکه کتاب فردا هم هست زیرا تشریح انسان و جهان در نهج البلاغه به طور جاودانی انجام گرفته است . قوانینی که در روش انسان و جهان فرموده است ساخته شده زمان و مکان نیست تا محدود به چهار دیواری عصری و حداکثر قوی بوده باشد هر عصری می رسد و نوابغی تربیت می کند و باندازه فهم و اطلاعشان از نهج البلاغه استفاده می کنند .

کدامین کتابست که معنای زندگی را مانند نهج البلاغه توضیح داده و درد و درمان منحصر آن را مشخص نموده و حقیقت آن را چنان که هست بفهماند ؟
آیا می توان در غیر از نهج البلاغه مفهوم زندگی و مرگ اسرار آمیز را دریافت ؟
نهج البلاغه که نمایانگر گوشه ای از اندیشه بلند و آسمانی حضرت علی ( ع ) است . از یکهزار سال پیش به صورت کتاب در اختیار جهان و جهانیان قرار گرفته و دنیا را با تحسین و حیرت روبه رو کرده است .

این کتاب ، مجموعه ای از گفتارها ، پند و اندرزها ، نامه ها و نوشته ها ، سخنان کوتاه و پرفخر امام بزرگوار است که توسط دانشمند برجسته اسلامی (( سید رضی )) در پایان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هجری گردآوری ش

ده است . سید رضی سخنان والا و نوشته های بی همتای امام ( ع ) را در کتاب نهج البلاغه به سه بخش اصلی تقسیم کرده که ترتیب آنها چنین است :
۱- خطبه ها ۲- نامه ها ۳- سخنان کوتاه

۱- خطبه : مجموعه گفتارهایی است که امام جمعه برای مسلمانانی که در نماز جمعه شرکت کرده اند بیان می کند ، در این گفتارها مسائل و مطالب گوناگونی مطرح می شود تا ضمن آن آگاهی های لازم به امت مسلمان داده شود . آگاهی هایی درباره توحید و خداشناسی ، اصول عقاید اسلامی ، بخشها و مسائل قرآن ، فلسفه بعثت پیامبران و مسئله ظهور آخرین امام موضوع است و امامت وهر مسئله دیگری که مطرح ساختن ان لازم باشد مانند مسائل گوناگون سیاسی و اجتماعی که در جامعه مسلمانان پیش می آید .

از این رو امام جمعه در خطبه های خود پیرامون اینگونه مسائل نیز وضیحات لازم را می دهد تا ذهن امت مسلمان نسبت به آنها روشن شود وفریب دشمنان خدا و دین خدا را نخورند .
اما باید دانست که خطبه های امام علی ( ع ) مخصوص روزهای جمعه نبوده بلکه چون در دوران حکومت آن حضرت نماز تمام روزهای هفته به صورت جماعت خوانده می شد ، همیشه برای ایراد خطبه فرصت مناسب وجود داشت . امام ( ع ) نیز هرگاه که مسئله فوری و مهمی پیش می آمد که لازم بود با مسلمانان در میان گذاشته شود بر منبر قرار می گرفت و به ایراد خطبه و روشنگری ذهن مسلمانان می پرداخت ، خطبه هایی که در نهج البلاغه گردآوری شده ، تنها ۲۳۸ خطبه از صدها خطبه آن حضرت است .

با این حال بخش خطبه ها در نهج البلاغه از دو بخش بعدی که نامه ها و سخنان کوتاه امام علی ( ع ) را در بردارد مفصل تر و بلند تر است . خطبه های نهج البلاغه بیشتر در موضوع توحید و خداشناسی بحث درباره رسالت و معرفی مقام والای رسول اکرم ( ص ) ، مسائل اخلاقی و قرآنی ، سمائل سیاسی و اجتماعی جهان اسلام و دعوت مسلمانان به شرکت در جهاد و استقبال از شهادت در راه خدا و دین خدا بیان شده است . ۲- نامه ها : بخش نامه های نهج البلاغه آثاری را که از قلم گهربار آن حضرت تراوش کرده است دربردارد و این آثار عبارت از نامه هایی است که امام علیه السلام که امام علیه السلام ، پیرامون مسائل و حکومت اسلامی و امت مسلمان ، برای دوستان و نزدیکان و حتی برای دشمنان خود نوشته است .
همچنین نامه ها و فرمانهایی است که آن حضرت برای فرمانداران و استانداران و مسئولان حکومتی امور مسلمانان نوشته و در هر یک عالیترین اصول حکومت و کشورداری بهترین راه خدمت به مردم و به خصوص حفظ حقوق افراد ضعیف و طبقه مستضعف را تعیین کرده و کارکنان حکومت اسلامی را به رعایت یکایک این دستورات موظف ساخته است .
علاوه براینها مکاتباتی هم که آن حضرت درباره مسائل گوناگون با طبقات مختلف مردم داشته ، در همین بخش نهج البلاغه قرار گرفته است . در این مکاتبات و اصولا” در تمام نامه ها و نوشته های امام ( ع ) علاوه بر مسائل گوناگون آن روز از یک سو اصول زندگی در پرتو اسلام و در حکومت اسلامی بیان شده و از سوی دیگر مسائل تربیتی و اخلاقی و اعتقادی اسلام از دیدگاه آن حضرت روشن شده است .

۳- سخنان کوتاه : سومین بخش نهج البلاغه دربردارنده سخنان کوتاه امام ( ع ) است که بیشتر آنها از یک یا دو جمله فشرده تشکیل شده است . اما همین گفته های بسیار کوتاه و یکی دو جمله ای که بین مردم به (( کلمات قصار )) معروف شده ، هر یک دریایی از معنی را در خود جای داده است . کلمات قصار علی ( ع ) بیشتر در بر دارنده پند و اندرزهای آن حضرت و راهنمایی های بی نظیری درباره روش صحیح اعتقادی و تربیت اسلامی است .

مطالب عمیق و پرمعنایی که در این جمله های کوتاه وجود دارد ، چنان است که دوست و دشمن آن را همچون سایر آثار گسترده و مفصل امام پس از قرآن کریم و گفتارهای رسول ( ص ) عالی ترین راهنمای بشر برای زندگی پاک و سعادت دانسته اند . طوری که هر کدام أز این سخنان فشرده صدها درس زندگی و سرمشق انسانیت و خوب بودن و خوب زیستن ، در خود نهفته دارد . پس از آشنایی مختصر با مطالب سه گانه نهج البلاغه اکنون باید گفت که :
نهج البلاغه علاوه بر داشتن مطالب عمیق و معانی والا و ارزنده ومفاهیم انسان ساز خود از لحاظ ظرز نگارش نیز مقام ارجمندی دارد .

فرموده های امیر مومنان ( ع ) همگی مسحون از فصاحت است ودر مرتبه اعلای بلاغت پیوسته باید دیده بدان سخنان گهربار دوخت در خاطر سپرد و فن فصاحت و بلاغت آموخت . اما از میان آن سخنان دو اثر را همیشه پیش رو داشت و با درک معانی و عمل بدان همت گماشت وصیت نامه مالک اشتر چون دستور العملی برای زمامداران نیز وصیت او به فرزندش امام حسن مجتبی ( ع ) برای آموزش فرزندان .

دیگر از نکات مهمی که باید در کتاب نهج البلاغه متوجه شویم این است که بعضی از بیخبران ساده لوح و یا مطلعین مغرض گمان کرده اند که نهج البلاغه ساخته شده شریف رضی است و علی ( ع ) مقدار کمی از آن را فرموده اند ، این غرض ورزی از ابن خلکان شروع شده و عده دیگری از او پیروی نموده اند .
اولا” مقدار علم و حکمت ادبیات سید رضی در دسترس هست . دیوان آن مرحوم بهترین معرف اوست ، سید رضی اگر در وصف اول شعرا و ادبا هم فرض شود ، اهل حکمت و اجتماع واقتصاد و پارسائی نیست یعنی کوچکترین خطبه های علی ( ع ) که در حکمت واجتماع و غیر ذلک وارد شده است . با افق مکرر سید رضی مناسبت ندارد .

ثانیا” : خطبه ها ونامه های آن حضرت چنان که در نهج البلاغه امروزی موجود است پیش از تولد سید رضی در کتابها ثبت شده بود ، تقصیر بی اطلاعی و غرض ورزهای تعصب آمیز است نه این که خدای نخواسته سید رضی گزاف گویی کرده است .
ثالثا” : کیست از زمان علی بن ابیطالب تا زمان سید رضی بلکه تا امروز که بتواند با آن بلاغت حقائق مختلفی را با اسلوب یکنواخت بیان کند ، خطبه ها و نامه های پیش از اسلام و بعد از اسلام عرب اغلب مورد مشاهده است تا حال صدها کتاب در این موضوع نوشته شده است ، آیا می توان اسلوب خاص نهج البلاغه را در یکی از آنها پیدا کرد ؟
رابعا” : جعل و پرداختن کلام و نسبت دادن آن به کس دیگر از مقام شامخ و شخصیت دینی سید رضی بسیار بدور است . بعضی از آقایان مخالفین در اثبات عقاید تقلیدی خود نه تنها از تفسیق مرد عادلی فروگذاری نمی کنند بلکه در این راه حاضرند که ابوطالب پدر علی ( ع ) و ابوذر را کافر بدانند . بلکه اطراف علی ( ع ) را از این ستارهای درخشان خالی کنند و برای این اشخاص هیچ گونه اهمیتی ندارد که سید رضی را دروغگو قلمداد کنند ، زیرا در تاریخ بعضی از آقایان دروغگویی هم هنر بخصوصی است .

دو علت مهم برای انکار نسبت نهج البلاغه به علی ( ع ) در نظر گرفته اند :
۱- در مقام برتری علی ( ع ) طرفداران او نهج البلاغه را در مرحله اول نشان می دهند و در نتیجه می گویند : اگر دیگران هم به مقام علی ( ع ) می رسیدند لااقل ثلث یا ربع نهج البلاغه هم از آنها نقل می شد و به عبارت روشن تر علی (ع ) نهج البلاغه دارد و دیگران چه دارند ؟
۲- در جاهای زیادی از نهج البلاغه علی ( ع ) عدم رضایت خود را از گذشتگان بطور صریح فرموده است و این معنی کاشف است از عدم اعتناء مردم به کلمات و توصیه های پیغمبر اکرم ( ص ) که درباره علی فرموده بود و بهر حال چاره اندیشیدن و عقاید را بی طرفانه و از روی تواریخ مسلم مورد کنجکاوی قرار دادن بهتر از مشوق کردن واقعیات است .

بهترین دلیل که برای اثبات صدور نهج البلاغه از امیرالمومنین ( ع ) موجود است این است که تاکنون شنیده نشده است ، بلکه محال است کسی بتواند ادعا کند که هیچ یک از خطبه ها و نامه های نهج البلاغه از علی بن ابیطالب صادر نشده است زیرا تمامی محدثین و مورخین شیعه و سنی اتفاق دارند که عده ای از محتویات نهج البلاغه به طور یقین از امام صادر شده است . اگر چنین اتفاق را کسی تصدیق کند مجبور است که بگوید تمام محتویات از علی ( ع ) است ، زیرا اگر کسی کوچکترین آشنایی به ادبیات عرب داشته باشد بدون کوچکترین تردید خواهد گفت تمام محتویات نهج البلاغه به یک سبک و اسلوب بوده و از یک نفر صادر شده ، آری اگر آفتاب در نور پراکنی خود احتیاج به تصدیق غرض ورزها داشت ، پیش از میلیونها سال فضای پهناور را وداع می کرد و در گوشه مجهول و مبهمی می خزید .

از سفارشات امام علی ( ع ) به فرزندش حسن بن علی علیه السلام :
آن را هنگام بازگشت از صفین در حاضرین نوشته است از پدری که در آستانه فناست و چیرگی را پذیرا است زندگی را پشت سر نهاده و بر گردش روزگار گردن داده ، به شکوهنده جهان است و آرمنده سرای مردگان و فردا کوچنده از آن ، فرزندی که آرزومند چیزی است که بدست نیاید ، رونده راهی است که به جهان نیستی درآید .

فرزندی که بیماریها را نشانه است و در گرو گذشت زمانه تیر مصیبتها بدو پران است و خود دنیا را بنده گوش به فرمان ، سوداگر فریب است و فنا را وامدار و بنده مردن و هم گوینه اندوهای جان آزار و غمها را همنشین است و آسیبها را نشان به خاک افکنده شهوت هاست و جانشین مردگان ، اما بعد از آنچه آشکار از پشت کردن دنیا برخود دیدم و از سرکشی روزگار و روی آوردن آخرت برخویش سنجیدم ، مرا از یاد جز خویش باز می دارد و به نگریستنم بدانچه پشت سر دارم نمی گذارد جز که من هر چند مردمان را غمخوارم ، بیشتر غم خود را دارم ، این غمخواری رأی مرا باز گردانید و از پیروی خواهش نفسم حقیقت کار را برایم آشکار نمود و مرا به کاری راست واداشت که بازیچه ای در آن نبود و به حقیقتی رو به رو ساخت که دروغی آن را یا بود .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.