مقاله در مورد بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران دارای ۱۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران :

بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران

چکیده
اصل بازرسی و نظارت به عنوانی یکی از وظایف حساس و اصلی در هر سازمان است که به وسیله آن می توان بر ساختار عملکرد و برنامه های یک مجموعه نظارت کرد و نقاط ضعف، قوت و اعتدال یا انحراف را فهمید. نظارت و ارزیابی عملکرد از واحدهای آموزشی ، از طریق فرمهای تنظیم یافته طبق سیستم متمرکز وزارت آموزش و پرورش به استانها ابلاغ می گردد. استانهای کشور نیز با توجه به امکانات، شرایط و ویژگیها این فرمها را با انجام تعدیل های لازم به نواحی و مناطق مختلف خود ابلاغ می کند. در حال حاضر فرم مدونی که با اصول علمی مدیریت آموزشی

هماهنگی داشته باشد وجود ندارد. تحقیق حاضر در نظر داشته است شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی را بررسی و جهت تبیین یک نظام هماهنگ، اعتبار بخشی نماید. برای این منظور سوالهای ویژه زیر مد نظر قرار گرفت:
۱- چه شاخص هایی برای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی منطقه ۷ شهر تهران وجود دارد؟
۲- درجه اعتبار هر یک از شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی منطقه ۷ شهر تهران به چه میزان می باشد؟

۳- آیا شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران ابتدایی منطقه ۷ بین مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معنی داری وجود دارد؟
جامعه آماری این تحقیق عبارت بود از کلیه مدیران مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه منطقه ۷ شهر تهران که تعداد آنها با توجه به تعداد مدارس موجود ۵۱ نفر میباشد. آز آنجا که تعداد جامعه محدود بود، در این تحقیق نمونه گیری انجام نشد و از سرشماری کامل استفاده گردید.

بنابراین تعداد نمونه با تعداد جامعه برابر میباشد.
بر مبنای مدل نظری اصول مدیریتی فایول که وظایف مدیران را در چهار حیطه برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت خلاصه می کند و همچنین نظریه کاتز و دیگران که معتقد است مدیران موفق باید دارای شایستگی های داشته باشند تحت عنوان شایستگی های ادراکی، انسانی، فنی ، همچنین نتایج تحقیقات هما غفوریان (۱۳۸۱) و سعید خواجه (۱۳۸۰) که شاخص های عملکرد و مهارتهای مدیران مدارس را بررسی کرده بودند، چارچوب نظری تحقیق حاضر بر مبنای شش شاخص عمده برای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی منطقه ۷شهر تهران بنا نهاده شد. این شش شاخص عملکردی عبارت بودند از برنامه ریزی، سازماندهی، تجهیزات، رهبری آموزشی، فوق برنامه، و نظارت.

به جهت اعتباریابی این شاخص ها ابتدا مصاحبه با مدیران مدارس ابتدایی همگن در منطقه ۸ و متخصصان ذیربط بعمل آمد و سپس پرسشنامه ای محقق ساخته ای تنظیم گردید. این پرسشنامه حاوی مقیاس پنج درجه ای لیکرت از خیلی مخالف تا خیلی موافق بود. اعتبار شاخص ها و ملاک ها از نظر مدیران جامعه نمونه همگن مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون آلفای کرونباخ به منظور درجه پایایی انجام شد. نتایج آزمون برای هریک از شاخص ها به ترتیب برنامه ریزی ۸۴% ، سازماندهی ۸۹%، تجهیزات ۸۱% ، رهبری آموزشی ۸۶% ، فوق برنامه ۸۶%، نظارت ۸۶% نشان داد.

پس از سنجش روایی و پایایی پرسشنامه مذکور از آن برای اعتباریابی واقعی شاخص ها در میان مدیران مدارس منطقه ۷ یعنی جامعه اصلی مورد مطالعه استفاده گردید.نتایج تحقیق حاضر نشان داد که از نقطه نظر مدیران مدارس ابتدایی جامعه مورد مطالعه شاخص های عملکردی شش گانه به شرح بیان شده میتوانند شاخص های مناسب و معتبر برای ارزیابی عملکرد آنان باشد. هر چند که برخی از ملاکها با میانگین پایین ارزیابی شده اند و این نشانه ای از ضرورت بررسی مجدد و انتخاب ملاک های قویتر و شفاف تری برای ارزیابی عملکرد مدیران می باشد ، لکن در مجموع این شاخص ها و ملاک ها موید شاخص های مورد نظر در تحقیقات قبلی می باشد.

برای پاسخ به سوال سوم تحقیق یعنی یافتن تفاوت معنی داری اعتبار شاخص ها بین مدیران مدارس پسرانه و دخترانه آزمون یومن ویتنی اجرا شد. نتایج آزمون نشان داد که که شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران ابتدایی منطقه ۷ بین مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه هیچ تفاوت معناداری در جامعه مورد مطالعه و جود ندارد.

مقدمه

اصل بازرسی و نظارت به عنوانی یکی از وظایف حساس و اصلی در هر سازمان است که به وسیله آن می توان بر ساختار عملکرد و برنامه های یک مجموعه نظارت کرد و نقاط ضعف، قوت و اعتدال یا انحراف را فهمید.
در سایه نظارت است که میزان موفقیت سازمانها ارزیابی و با برنامه ها تطبیق داده می شود. امروز در هر دستگاهی نظارت به منزله چشم آن دستگاه و مدیریت مربوط است و بازرسی لازمه نظارت است (کامرانی، ۱۳۸۰ ص۲) البته مدیران و سرپرستان و سایر کارکنان بر این باورند که آنچه را خود ارزشیابی می کنند یا دیگران درباره آن قضاوت می کنند تا زمانی که بر اساس معیارهای غیرعلمی و ذهنی انجام گیرد نه تنها هدفهای مورد نظر را برآورده نمی کند بلکه عده ای در اجرای آن از خود

مقاومت نشان خواهند داد. اما ارزشیابی ابزاری است که سازمانها و کارکنان و مدیریتها را در رسیدن به اهداف سازمان کمک می کند و اگر این ابزار به خوبی طراحی و اجرا گردد می تواند وسیله مناسبی برای تشویق آموزش و بهسازی عملکرد کارکنان باشد (یوسفی،سال سوم، ص۸۲) .
در ارزشیابی عملکرد فرض براین است که بر اساس بازخوردی که فرد از نتایج ارزشیابی عملکرد خود می گیرد از نقاط قوت و ضعف عملکرد و رفتار خود مطلع می شود و به بهبود رفتار عملکردهایش می پردازد.
میزان عملکرد سازمان تابعی از توانایی اعمال نظارت سرپرستان مجرب و علاقه مند به کار است.

لذا چنانچه رهبری پویا و اثربخش را مشخصه اصلی سازمانهای موفق درنظر بگیریم باید بهره گیری شایسته از رهبری کارآمد را نیز مستلزم نظارت موثر بدانیم. بدین سبب می توان ادعا کرد که نظارت لازمه ثبات، دوام و بقای هر سازمان است(مالک، ۱۳۸۴).
نیاز مدیر به ارزشیابی از خود هم جنبه شخصی دارد و هم جنبه شغلی . مدیران برای حفظ ارتباط و تشخص خود می کوشند تا ضعف رفتار خود را از بین برده و قدرت عمل خود را تقویت کنند. برای رشد و پرورش شغلی و برای اطمینان از اینکه آن رشد و پرورش در ایفای وظایف مدیران به نحو مطلوب تاثیر دارد، مدیران هدف ها و ضوابطی برای کار خود تهیه کرده و آنها را معیار سنجش رفتار و اعمال خود قرار می دهند. حداقل دو جنبه از کار مدیر باید مورد بررسی و سنجش باشد :
اولین اینکه چگونه کار خویش را هدایت و اداره می کند؟ و دومین اینکه چه نتایجی را تامین می کند؟ (وایلز، ترجمه طوسی ، ۱۳۸۴ ، ص ۳۱۲).

بیان مسأله
نظارت و ارزیابی عملکرد از واحدهای آموزشی ، از طریق فرمهای تنظیم یافته طبق سیستم متمرکز وزارت آموزش و پرورش به استانها ابلاغ می گردد. استانهای کشور نیز با توجه به امکانات، شرایط و ویژگیها این فرمها را با انجام تعدیل های لازم به نواحی و مناطق مختلف خود ابلاغ می کند. طی بررسی بر روی فرم های ارزیابی عملکرد در طی پنج سال اخیر مشاهده شد که فرمها تغییر کرده و با توجه به مجموعه مصوبات آموزش و پرورش و آیین نامه های اجرایی، مالی و آیین نامه امتحانات و اساس نامه های موجود در وزارت آموزش و پرورش فرم مدونی که با اصول علمی مدیریت آموزشی هماهنگی داشته باشد وجود ندارد.

بهبود کیفیت آموزشی هدف متعالی هر نظام آموزشی است و تمامی تلاشها و چالشهای مدرسه و کلاس باید “به یادگیری معنا دار” در فراگیران بیانجامد و گرنه تمامی کوشش ها و جوشش های فرایند تدریس (یاددهی و یادگیری) کاری بیهوده و بی فایده است
در نگاه جدید به آموزش و منابع انسانی که به آن به عنوان سرمایه گذاری و سرمایه نگریسته می شود تلاش بر این است که میزان توفیق نیل به اهداف با ابزاری سنجیده شود تا بتوان درباره آن به قضاوت و مقایسه پرداخت (بختیاری، ۱۳۸۲)
ترکیب عناصر بسیاری در ابعاد سازمانی، انسانی و محیطی، فضای سازمان را پدید می آورند مقوله بندی این عناصر در چند مفهوم به آسان سازی درک پیچیدگیهای فضای سازمانها و تهیه استانداردها برای بهسازی تاثیرات آنها در بهره وری کمک می کند.
به این منظور عناصر سازمان در سه مقوله سازمانی یا حقوقی، انسانی یا حقیقی و ارتباطات محیطی یا باز دسته بندی می شود. تشکیل چنین ساخت دانشی برای مدیریت سازمان پایه شکل یابی ساخت شناخت مدیران است بدون چنین ساخت دانشی ایجاد ساخت شناخت مدیران برای اداره سازمانها امکان پذیر نسیت. تشکیل چنین ساخت دانشی نیز در ذهن کارکنان برای کنترل بر اعمال سازمانی خود از ضروریات است . در واقع بدون چنین س

اخت ذهنی کارکنان نمی توان به کیفیت کار سازمان مطمئن بود. این مقوله بندی قابل گسترش به همه سازمانها به ویژه سازمانهای آموزشی می باشد. (بهرنگی، ۱۳۸۲)
با توجه به بیانات فوق می توان این نکته را استنتاج کرد که به منظور ارزیابی عملکرد مدیران، ابتدا باید خود با یک ساخت شناخت ذهنی از مدیریت آموزشی وارد میدان شد تا بتوان براساس ذهنیت مدیریتی فعالیتهای مدیران را مورد بررسی و ارزیابی قرارداد. تحقیق حاضر در نظر دارد شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی را بررسی و جهت تبیین یک نظام هماهنگ، اعتبار بخشی نماید.

اهمیت موضوع:
یکی از عمده ترین راهکارهای استراتژیک وجود سازگار برای ارزیابی کیفیت و اطمینان کیفی از تمامی عملکردهای سازمانی است. یکی از الگوهای عمده برای اطمینان کیفی در آموزش و پرورش اعتبار بخشی می باشد. (پازارگادی، ۱۳۸۳، ص ۳۱۸)
تهیه و کاربرد نشانگرهای آموزشی به وسیله نظامهای آموزشی درجهت بهینه سازی گردآوری داده ها و تبدیل آنها به اطلاعات برای سیاستگذاری و تصمیم گیری انجام پذیرفته است. برای انتخاب نشانگرها به سه عامل عمده باید توجه داشت:

اول: داده های گوناگونی در ارتباط با یک ملاک می توان گردآوری کرد.
دوم: برای سنجش موفقیت یک برنامه ریزی آموزشی غالباً چندین ملاک در نظر گرفته می شود که هریک از ملاک ها خود به چند نشانگر نیاز دارد.
سوم: کیفیت داده های گردآوری شده به کیفیت ابزار اندازه گیری مورد استفاده بستگی دارد. (مشایخ، ۱۳۸۵، ص۱۱۳)
با توجه به شواهد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی موجود در سطح جهان و ایران دستگاههای آموزش ناگزیر به بازنگری سازمانی وعمکردهای خود می باشد و در این ارتباط استفاده از یک الگوی مناسب و تجربه شده و همچنین متناسب با شرایط موجود سازمان آموزش و پرورش و تعیین شاخص های ارزشیابی عملکرد پیش بینی سطح مورد انتظار لازم می باشد.
این تحقیق کاربردی اهمیت به سزایی برای استفاده مدارس دارد. با توجه به شاخصهایی که اعتبار یابی می شود از آن می توان برای علمی تر کردن ارزیابی عملکرد مدیران استفاده کرد و مدیریت ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش از این تحقیق بهره مند خواهند شد.
این تحقیق می تواند اضافه براستاندارد کردن فرآیند مدیریت آموزشی، به بهبود عملکرد مدیران و در نهایت ارتقا کیفیت و اثر بخشی آن و همچنین رضایت دانش آموزان و اولیاء آنها بیانجامد.

اهداف تحقیق
هدف کلی:

هدف کلی این تحقیق عبارت است از «بررسی واعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهرتهران»

اهداف جزئی:

اهداف جزئی این تحقیق عبارت است از:
۱- تعیین شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهر تهران
۲- اعتبار یابی شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهر تهران
۳- مقایسه اعتبار شاخصهای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ شهر تهران بین مدارس دخترانه و پسرانه

سوالهای تحقیق
سوال کلی:
اعتبار یابی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی دولتی منطقه ۷ تهران چگونه انجام می شود؟

سوالهای جزئی :
۱- چه شاخص هایی برای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی منطقه ۷ شهر تهران وجود دارد؟
۲- درجه اعتبار هر یک از شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی منطقه ۷ شهر تهران به چه میزان می باشد؟
۳- آیا شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران ابتدایی منطقه ۷ بین مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

تعاریف نظری و عملیاتی
الف: تعاریف نظری:
۱- اعتبار یابی عبارت است از فرایند کنترل کیفیت موسسات و برنامه های آنها به منظور کسب اطمینان از احراز حداقل استانداردها و شاخص های قابل پذیرش به کارگیری فرآیند (پازاگاردی، ۱۳۸۳، ص۳۱۸).
۲- شاخص، نمایانگر واقعیت های موجود در عرصه فعالیت در یک سازمان هستند و در نظام آموزش و مدیریت ابزاری کارآمد برای ارزیابی از برنامه ها و فعالیتها می باشد، به گونه ای که بتوان از حصول به اهداف از پیش تعیین شده در برنامه ها آگاهی یافت. (غفوریان، ۱۳۸۱، ص۲)
۳- عملکرد عبارت است از یادگیری تغییراتی است که در ساخت ذهنی فرد ایجاد می شود و قابل اندازه گیری نیست درصورت مساعد بودن شرایط رفتار بالقوه به بالفعل تبدیل می شود که در اصطلاح به آن عملکرد گویند. (سیف، ۱۳۸۰، ص ۳۳)

۴- عملکرد شغلی مستخدم، نشان می دهد که او تا چه اندازه کار خود را به طور رضایت بخش انجام می دهد . ارزشیابی عملکرد ابزاری است برای پژوهش. ارزشیابی عملکرد باتحلیل شغل، گزینش و انتصاب، پرداخت حقوق و دستمزد و آموزش شغلی رابطه نزدیکی دارد (شیمون، رندال اس، ترجمه طوسی، ۱۳۸۴، ص ۲۹۷، ۲۹۸).
۵- مدیران: منظور مدیران ابتدایی مدارس دولتی پسرانه و دخترانه منطقه ۷ شهر تهران.

ب: تعاریف عملیاتی
۱- اعتباریابی: براساس روش آماری تحلیل عاملی، درجه اعتبار هر یک از شاخصها از دیدگاه مدیران تعیین خواهد شد.
۲- شاخص: ملاکهای ۶ گانه ای که بخش عمده از

عملکرد مدیران براساس آن تعیین، برای عملکرد صحیح مدیران انجام می شود و براساس ادبیات و پیشینه تحقیق مبتنی بر نظریات پرسش نام ۶۹ گویه ای می باشد. .
۳- عملکرد: فعالیتهای روزانه مدیر که در چارچوب وظایف مصوب و برنامه کوتاه مدت و بلندمدت آموزش و پرورش تعیین می شود.

مقدمه
امروزه در دنیا، مدارس و مراکز آموزشی، به عنوان مراکز ثقل و شکل گیری نوآوری، نوآفرینی، کارآفرینی، تعقل، تدبر و تفکر خلاق همچنین وظیفه ی پاسخگویی به نیازهای متغیر، متحول جوامع و مردم را به عهده دارند. نقش محوری نظام آموزشی در اشاعه ی فرهنگ و تحول بر هیچ کس پوشیده نیست. به طوری که یکی از نوآوران آموزش و پرورش مصری می گوید: « بهبود آموزش و پرورش را به من بسپارید، من دنیا را اصلاح خواهم کرد.» (بختیاری۱۳۸۳ به نقل از کوی، ترجمه یمنی،۱۳۷۸،ص۱۲) همچنین یونسکو در این رابطه معتقد است که : آموزش وپرورش، سرمایه ی نسل امروز و آینده ی ماست ‌(بختیاری۱۳۸۳، به نقل از یونسکو، ۱۳۷۸، ص ۱۳). لذا نقش محوری آموزش در فرایند توسعه بر همگان آشکار است، چنان که از آموزش به عنوان شاه کلید توسعه و پیشرفت ملت ها یاد شده است. در شرایط کنونی، رشد سریع فناوری اطلاعات، ارتباطات، اکتشافات، ابتکارات، انتظارات و اختراعات، تغییرات سازمانی و ساختاری، دانش موجب تغییر و تحول در نظام های آموزشی و برنامه های آموزشی و درسی در هزاره سوم گردیده است.
در مطالعات علوم تربیتی و روانشناسی ممکن است این ضرورت به وجود آید که میزان و اندازه پدیده هایی از قبیل هوش توانایی ذهنی و اضطراب دقت مشخص و تعیین گردد.
سنجش و اندازه گیری پدیده های مورد اشاره با اندازه گیری پدیده های عینی و مدی مانند طول، عرض، حجم تفاوت دارد.
سنجش پدیده های آموزشی ، با توجه به ظرافت، حساسیت و پیچیدگی آن نیاز به طراحی علمی دارد و به عنوان یک اقدام تخصصی مطرح است که تنها از طریق دسترسی به یافته های تئوریک و عمیق امکان پذیر می شود.
به طور کلی اندازه گیری و سنجش یک اقدام طراحی شده است که طی آن با استفاده از محاسبات ریاضی و روشهای علمی پدیده ای را به کمیت تبدیل کرده و در ارتباط با هدف معین مورد قضاوت قرار می دهیم.(بیانی، ۱۳۷۸، ص ۲۰۵ و ص۲۰۶)

بخش اول – اعتبار بخشی
(تعریف سنجش)
قبل از هر چیز لازم است مفهوم سنجش و اندازه گیری روشن شود. در برخی از منابع سنجش را مترادف با ارزشیابی دانسته اند. برخی دیگر تفاوت سنجش و اندازه گیری به طور کامل تفکیک نشده است. به همین منظور برای روشن شدن مطلب ابتدا مناسب است که مفاهیم اندازه گیری سنجش و ارزشیابی را روشن شود..
اندازه گیری به طور معمول به اقدامی گفته می شود که طی آن تبدیل کیفیت آموزشی و یا روانشناختی به کمیت ممکن می گردد.
سنجش اقدامی است که براساس اندازه گیری ممکن می شود. در جریان سنجش کمیتها، اعداد حاصل از اندازه گیری مفهوم پیدا می کند.
ارزشیابی درحقیقت اطلاق ارزش به آزمونی است که بتوان براساس آن آزمودنی را ارزش گذاشت و یا اینکه ارزش آن را تعیین کرد (بیانی، ۱۳۷۸، ص ۲۰۷) .
ارزشیابی وسیله اساسی اندازه گیری موفقیت است. علاوه بر آن ارزشیابی همواره نیروی پیش برنده بهبود آموزشی است.
ارزشیابی به روشن ساختن ناهمخوانی موجود بین نتایج مورد نظر و عملکرد واقعی کمک می کند. ارزشیابی، در این نقطه، راهنمایی برای تعدیل هایی در برنامه ها و ایجاد یک مقابله کاملتر بین انتظارت و نتایج است.

کاربری ارزشیابی به عنوان وسیله ای در “اعتبار دادن” به هدفهای کلی و هدفهای بازدهی برنامه است.
در این رویکرد شواهد گردآوری می شوند تا به توجیه جنبه های خاص برنامه بپردازند و این رویه ها یا خرده سیستم ها به طور جمعی برنامه ارزشیابی را تشکیل می دهند (وایلز،باندی، ۲۰۰۰، ترجمه بهرنگی،۱۳۸۲ ص۲۴۲و ۲۳۴) .
در فرهنگ تعلیم و تربیت تألیف کارتر. دی. گود، لغت ارزشیابی چنین تعریف شده است:
– فرآیند تحقیق و تبیین درباره ارزش و مقدار چیزی یا سنجش و اندازه گیری اولین تعریف رسمی ا

ز ارزشیابی به نام رالف تایلر ثبت شده است. وی ارزشیابی را وسیله ای جهت تعیین میزان موفقیت در برنامه در رسیدن به هدفهای آموزشی مطلوب مورد نظر می داند (شفقی،۱۳۸۲، ص۱۱ به نقل از کیامنش، ۱۳۷۰).
– استیک ارزشیابی را با پاسخگو بودن مرتبط می داند. ارزشیابی هنگامی جنبه پاسخگویی دارد که بیشتر به فعالیتهای برنامه توجه داشته باشد تا به مقاصد آن (شفقی، ۱۳۸۲،ص۱۲ به نقل از صفوی، ۱۳۷۳).

اعتبار سنجی (اعتبار بخشی) چیست؟
۱- اعتبار سنجی (اعتبار بخشی ) ابزار حرفه ای، و به عنوان شاغول علمی است. این شاغول، شاخص و مجموعه سازمان یافته و استاندارد شده می باشد.
۲- فرایند کنترل کیفیت و ارزیابی پیشبرد برنامه های نظام آموزشی را با توجه به اثربخشی آن ها اعتبار بخشی می نامند (بختیاری، ۱۳۸۳، اقتباس از قورچیان) .
۳- تعیین اعتبار و درجه بندی مراکز اموزشی اعتبار سنجی نامیده شده است(بختیاری،، ص ۱۳۸۳ ،ص ۱۵۱).
۴- کاربرد الگوی اعتبار سنجی، تعیین اعتبار علمی مراکز آموزشی است (بختیاری،۱۳۸۳ ،ص ۱۵۱).
۵- هدف اساسی کاربردهای اعتبار سنجی اطمینان کیفی از فعالیت ها و برنامه هاست (بختیاری، ۱۳۸۳، ص ۱۵۱).
۶- اعتبار سنجی (اعتبار بخشی) عبارت است از دادن اعتبار به مجموعه ای که دارای استانداردهایی می باشد (بختیاری، ۱۳۸۳، به نقل از پازارگادی، ۱۳۷۸، ص ۲۷) .
۷- اعتبار بخشی، یکی از الگوهای اصلی برای اطمینان از کیفیت در آموزش و پرورش جوامع توسعه یافته و در حال توسعه می باشد (بختیاری، ۱۳۸۳، به نقل از پازارگادی)

۸- اعتبار سنجی الگوی تضمین کیفیت در آموزش و پرورش و آموزش عالی است.(بختیاری، ۱۳۸۳، ص ۱۵۱).
پازارگادی اشاره دارد که مطالعات جهانی موید این امر است که بری پویا کردن و ارتقای کیفی نظام آموزش عالی، نیاز یک سیستم ارزیابی کیفیت و اعتباربخشی می باشد.
به وسیله اعتبار بخشی می توان به بازبینی و سنجش و یا هر دو مقصود بررسی مرکز آموزشی یا برنامه آموزشی جهت کسب اطمینان از احراز حداقل استانداردهای قابل پذیرش پرداخت.
الگوی اعتبار سنجی از رویکردهایی کمی است که به وسیله آن می توان تصویر کمی از عوامل مورد

ارزیابی آموزش را رتبه بندی و طبقه بندی کرد. و در انجام این امر، با استفاده از استانداردهایی از قبل تعیین شده، اعتبار برنامه، یا دوره آموزشی مشخص می شود. به عبارت دیگر، صلاحیت برنامه ها و دوره آموزشی و نیز اعتبار سازمان ها و مراکز علمی – پژوهشی و آموزشی و موسسه های تخصصی با استفاده از الگوی اعتبار سنجی، سنجیده می شود.(بختیاری، ۱۳۸۳، ص۱۷۰)

هدف اعتبار سنجی
۱- اطمینان از کیفیت برنامه های آموزشی با استانداردهای ملی
۲- اطمینان دادن به دانش آموزان و اولیا در مورد اینکه تلاش پرورش معلمان و سایر اعضای کادر مدرسه به خوبی انجام گرفته و آن ها صلاحیت دارند.
۳- ارتقای حرفه تدریس از طریق بهبود برنامه های آموزشی
۴- فراهم آوردن مبنایی برای مقایسه برنامه های آموزشی (بختیاری، ۱۳۸۳،به نقل از بازرگان، ۱۳۸۰، ص۳۲۸).
۵- شاید بتوان گفت یکی از کاربردهای بار سنجی، سنجش اعتبار و مشخص کردن نقاط قوت و ضعف نظام آموزشی است، و همین طور می توان به یاری آن به مقایسه عملکرد میان مراکز آموزشی پرداخت. استانداردها سطح مطلوب را مشخص می کنند.
۶- اعتبار دهی {اعتبار سنجی}، به این امر تاکید دارد که آیا یک مرکز آموزشی یا یک برنامه، استانداردها و معیارهایی را که از پیش پذیرفته شده، احراز کرده یا نکرده است (بختیاری، ۱۳۸۳، به نقل از قورچیان، ۱۳۷۶،ص۸۹).
همانطور که اشاره شد اعتبار سنجی – فرایندی است که طی آن برنامه (نظام آموزشی، سازمان، مراکز آموزشی، مدرسه 😉 مورد نظر از طریق ارزیابی درونی درباره وضعیت موجود خود و در مقایسه با

هدف های مطلوب (بیان شده) مورد قضاوت قرار می گیرد؛ هدف این ارزیابی ان است که اعضا مسوولین/ مدیران را نسبت به وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب و بهبود وضعیت برنامه ترغیب و تشویق کند(بختیاری،۱۳۸۳، ص ۱۵۸، اقتباس از بازرگان،۱۳۸۰: ص۹۹ ). برای پویا کردن و ارتقای کیفی موسسات آموزشی نیاز به یک سیستم ارزیابی کیفیت و اعتبار بخشی می باشد تا با عنایت به نظام آموزشی جامعه، به سنجش وضع موجود از طریق استانداردهای از قبل تعیین شده،‌اقدام نمود و هویتی قانونی وعلمی به مراکز آموزشی اعطاء نمود (بختیاری، ۱۳۸۳،

به نقل از پازارگادی، ۱۳۷۸، ص ۱۲) .
اعتبار سنجی (به تعبیر پازارگادی اعتبار بخشی) به معنای فرایند کنترل کیفیت و ارزیابی پیشبرد برنامه یک موسسه یا اثربخشی پیشرفت بر اساس معیارهای مشخص و استاندارد می باشد. به وسیله اعتبار بخشی می توان به بازاریابی و سنجش مراکز آموزشی و یا برنامه های آن جهت کسب اطمینان ازاحراز حداقل استانداردهای قابل پذیرش پرداخت.
اعتبار بخشی، الگوی کاربردی، برای ارزیابی و بهبود مداوم کیفیت و ارتقای بهره وری محسوب می شود. با استفاده از استانداردها، که طی سال های اخیر در کشورهای توسعه یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه متداول است، روشی اطمینان بخش و اجتناب ناپذیر برای اندازه گیری عملکرد و کیفیت هر سیستم به شمار می رود (بختیاری،۱۳۸۳،اقتباس از: صدقیانی، ۱۳۸۲) ، شورای مشترک اعتبار بخشی سازمان و مراکز بهداشت و درمان و بیمارستانها (JCAHO) در جریان بررسی اعتبار سنجی، عملکرد سازمان های بهداشتی، یکی از اهداف ارزیابی اش بهبود ارائه خدمات به بیمار می باشد (پیشین،ص ۲۷) .

اعتباردهی اعتبار سنجی می تواند به عنوان یک ابزار حرفه ای برای ارتقای کیفی آموزش و پرورش ایران مورد استفاده قرار گیرد (بختیاری،۱۳۸۳، به نقل از قورچیان، ۱۳۷۸) .
در شرایط کنونی رشد سریع تکنولوژی، تغییرات اجتماعی، اقتصادی، ساختاری، و دانش، لزوماً موجب تغییر و تحول در برنامه های آموزشی نظام های آموزشی می گردد و حصول اطمینان از بودن اهداف، خط مشی ها، برنامه ها و عملکردهای اجرایی دستگاه عظیم و طویل آموزش و پرورش لازم و ضروری است و لازم است نظام آموزشی به ارزیابی و تجزیه و تحلیل وضع موجود پرداخته و با توجه به این بازخوردها هدف هایی را برای حرکت به سوی تغییرات اساسی (وضع مطلوب) در نظام آموزشی ترسیم کند.
یکی از مسائل اساسی نظام آموزشی فقدان یک سیستم نهادی جهت ارزیابی کیفی و مشروعیت بخشیدن به کلیه فعالیت های آموزشی، پژوهشی، خدماتی و رشد حرفه ای خود می باشد.

اعتبار بخشی به معنای فرایند کنترل و ارزشیابی پیشبرد برنامه یک مرکز آموزشی یا اثربخشی پیشرفت بر اساس معیارهایی از قبل تعیین شده و استاندارد می باشد (بختیاری،۳ ۱۳۸ ، ص ۱۶۸ ، به نقل ازپازارگادی،۱۳۸۲) .
اعتبار سنجی، ساز و کاری برای تضمین کیفیت و ارزیابی وافزایش بهره وری نظام آموزشی (بختیاری، ۱۳۸۳، ص۱۷۰).

الگوی تضمین کیفیت در آموزش و پرورش
آنچه برای تمامی دست اندرکاران، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش و پرورش مسلم و آشکار می باشد، نگاه به نظام آموزش و پرورش به عنوان یک سیستم و جداناپذیر بودن ابعاد مختلف آن از یکدیگر است.
مطمئناً برای ایجاد تغییرات مناسب و روزآمد در این نهاد نیاز به بازنگری سازمان و مدیریت آن در ابعاد ساختار و تشکیلات سازمانی، قوانین و مقررات، ضوابط و اصول حاکم بر آن و مأموریتها و اهداف کمی و کیفی می باشد.

به عبارت دقیق تر این نهاد برای به انجام رساندن نقش و وظایف خطیر خود نیازمند سیاستهای راهبردی و ایجاد تغییراتی در جهت روزآمد نمودن مأموریتها، اهداف، نظام برنامه ریزی و نظارت و کنترل مراکز و مؤسسات عهده دار تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان است.
آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان تأمین کننده فردای ایران به منظور تجدید حیات و بهبود مستمر کیفی خویش، نیاز به ساز و کارهایی جهت تعیین وضعیت موجود، تحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات و نیز ترسیم مجدد چشم اندازها، مأموریتها و اهداف کلان دارد.

برنامه ریزی استراتژیک طرحی جامع و پاسخگو برای تحلیل استراتژیک یک موسسه و تعیین چگونگی دستیابی به مأموریتها واهداف سازمانی است. در واقع مدیریت راهبردی مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلندمدت یک سازمان را تعیین می کند و بر نظارت و ارزیابی بر فرصتها و تهدیدهای وارده از محیط خارج سازمان در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف داخل سازمان تأکید دارد. آموزش و پرورش برای دستیابی به الگویی مناسب برای برنامه ریزان، ارزیابی و کنترل بر عملکرد واحدهای تابعه خود از یکسو نیازمند یک برنامه ریزی توسعه و راهبردی مناسب با توجه به الگوهای بین المللی و نظام فرهنگی، عقیدتی و ارزشی ایران اسلامی است و از سوی دیگر برای بهره برداری مناسب از هر نوع برنامه ریزی، نیازمند الگو برای ارزیابی عملکرد، تضمین کیفیت و یا اعتبار بخشی واحدهای تحت پوشش خود می باشد.
الگوی پیشنهادی برای اطمینان کیفی در آموزش و پرورش مشتمل بر دو رویکرد اساسی است:
۱- برای دستیابی به اطمینان از کیفیت عملکرد آموزش و پرورش، وجود برنامه ریزی توسعه و راهبردی با عنایت به نقش، وظایف، ساختار و اصول حاکم بر این نهاد امر اجتناب ناپذیر است. در این گام بیانیه مأموریت آموزش و پروش (در ابعاد ابتدایی، راهنمایی، متوسطه) مشتمل بر چشم انداز، مأموریت و اهداف کلان تعیین و تبیین گردیده و سپس از طریق تحلیل استراتژیک فرصت ها و تهدیدات وارده از محیط در سایه نقاط قوت و ضعف سازمان در ابعاد مختلف مدیریت اجرایی، برنامه ریزی آموزشی و درسی، فضا و امکانات تعیین می شود و تصمیمات استراتژیک مشخص می گردد.
۲- یکی از عمده ترین راهکارهای استراتژیک وجود سازوکار برای ارزیابی کیفیت و اطمینان کیفی از تمامی عملکردهای سازمانی است. اعتبار بخشی یکی از الگوهای اصلی برای اطمینان کیفی در آموزش و پرورش جوامع توسعه یافته و در حال توسعه می باشد.
اعتبار بخشی عبارت است از فرآیند کنترل کیفیت موسسات و برنامه های آنها به منظور

کسب اطمینان از احراز حداقل استانداردها و شاخص های قابل پذیرش به کارگیری فرآیند.

اعتبار بخشی درآموزش و پرورش:

۱- تعیین کننده میزان تطابق مدارس و موسسات آموزشی (درسطوح ابتدایی، راهنمایی، متوسطه) با استانداردهای از قبل تعیین شده از طریق ارزیابی درونی و بیرونی است.
۲- تعیین کننده نوع عملکرد و ویژگیهای یک دوره (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) در یک موسسه آموزشی است.
۳- تعیین کننده میزان کارآیی، اثربخشی و بهره وری یک موسسه آموزشی یا مدرسه است.

۴- ملاکی برای درجه بندی مدارس و مؤسسات آموزشی است.
۵- ملاکی برای تخصیص منابع مالی، بودجه و تسهیلات دولتی و نیز سرمایه گذاری بخش خصوصی است.
براساس مطالعات حوزه تخصصی آموزش و پرورش اعتبار بخشی الگوی مناسب برای اطمینان کیفی از عملکرد وزارت آموزش و پرورش و نیز موسسات آموزشی (مدارس) تحت پوشش آن می باشد. این الگو به لحاظ گستردگی مفاهیم زمینه های ذیل را در برمی گیرد.
۱- مأموریت و اهداف کلان آموزش و پرورش
۲- باورها و ارزشهای ملی- مذهبی
۳- ارتقای مستمر کیفیت و اطمینان کیفی از عملکرد سازمانی
۴- پاسخگویی نهاد (وزارت آموزش و پرورش) به نیازهای واقعی جامعه و فرد
۵- تصحیح نظام آموزش و پرورش و زیر نظامهای آن از طریق خود- ارزیابی، ارزیابی بیرونی و دریافت بازخورد
۶- تدوین مولفه های اصلی و شاخص های عملکردی برای مدارس و موسسات آموزشی تابع آموزش و پروروش.
۷- ابزار درجه بندی مدارس و موسسات آموزشی
۸- اعطای سندی تحت عنوان «اعتبار نامه علمی» به مدارس و موسسات آموزشی
اهمیت و لزوم اطمینان کیفی از عملکرد مدارس و موسسات آموزشی تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش در ابعاد درون داد، فرآیند، برون داد و پیامدهای موسسه در زمینه های آموزشی، پرورشی، امکانات و تجهیزات، برنامه های آموزشی و درسی، مدیریت و توانمندی آموزش و پرورش پاسخگویی به نیازهای جامعه، فلسفه وجودی یک الگو با نظام نیمه متمرکز برای آموزش و پرورش کشور است.
این الگو با تاکید برتوسعه فرهنگ خود- تنظیمی و خود- ارزیابی برای انجام اصلاحات در جهت استمرار و ارتقای کیفیت آموزش و پرورش و نیز ارزیابی بیرونی به منظور تعیین میزان تطابق عملکرد آموزش و پرورش و موسسات آموزشی تحت پوشش آن بر اساس ارزشها و باورهای ملی- مذهبی جامعه و میزان پاسخگویی به نیازهای درحال تغییر آنان تدوین می گردد.

اصول و مبانی نظری:
الف) نظارت نیمه متمرکز وزارت آموزش و پرورش بر عملکرد مدارس و موسسات آموزشی دولتی و غیردولتی
ب) تضمین کیفیت عملکرد مدارس و موسسات آموزشی در سطوح ملی، منطقه ای

و بین المللی
ج) فراهم آوردن فرصت هایی برای رشد حرفه ای مدارس و موسسات آموزشی دولتی و غیردولتی
د) توسعه فرهنگ خود تنظیمی از طریق خودارزیابی و ایجاد اصلاحات
هـ) تداوم عملکرد براساس استانداردهای اساسی و استانداردهای ارتقای کیفیت در مدارس و موسسات آموزشی دولتی و غیردولتی
و) تدوین استانداردهای اساسی و ارتقای کیفیت برای مدارس و موسسات آموزش دولتی و غیردولتی

اهداف
۱- پاسخگویی مدارس و موسسات آموزشی درخصوص نحوه استفاده از منابع (مالی، انسانی، تجهیزات، زمان و ۰۰۰)
۲- حمایت مدارس و موسسات آموزشی برای ایجاد فرهنگ خود- تنظیمی و خود- ارزیابی
۳- ارزشیابی عملکرد مدارس و موسسات آموزشی و میزان تطابق فعالیتها با استانداردهای از قبل تعیین شده
۴- درجه بندی و رتبه بندی مدارس و موسسات آموزشی

ساختار، نقش و وظایف
ساختار این الگو شامل یک شورای اعتبار بخشی (تضمین کیفیت) آموزش و پرورش کشور است. این شورا دارای کمیسیون های تحقیقی و کمیسیون های منطقه ای در سه دوره آموزش و پرورش ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (به تعداد مناطق آموزش و پرورش (۱۵) و سه کمیسیون مدارس و موسسات آموزشی ایرانی خارج از کشور در سطوح ابتدایی، راهنمایی و متوسطه است.
نقش و وظایف شورای اعتباری بخشی (تضمین کیفیت) آموزش و پرورش این شورا متشکل از نمایندگان وزارت آموزش و پرورش: مدارس و موسسات آموزشی، انجمن های اولیاء‌ و مربیان، متخصصین تعلیم و تربیت و معلمین یا دبیران صاحب نظر و روسای دبیرخانه های تخصصی و منطقه ای سطوح ابتدایی، راهنمایی و متوسطه که جمعاً تعداد آنها ۱۵ نفر می باشد که با حکم وزیر برای مدت ۵ سال منصوب می گردند.

وظایف این شورا مشتمل بر موارد ذیل می باشد:
۱- ارائه چهارچوب راهنما برای خود- ارزیابی(ارزیابی درونی) و ارزیابی بیرونی به مدارس و موسسات آموزشی کشور و نیز مدارس ایرانی تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش در سراسر جهان
۲- تصویب و ارائه مولفه ها۱ و شاخص های عملکردی۲ بر اساس استانداردهای اساسی و ارتقای کیفیت به مدارس و موسسات آموزشی.
۳- ارائه پروانه کار (یا اعتبار نامه علمی) به مدارس و موسسات آموزشی براساس رأی کمیسیون منطقه ای.
۴- درجه بندی و رتبه بندی مدارس و موسسات آموزشی با توجه به رأی کمیسیون منطقه ای
۵- نظارت بر عملکرد کمیسیون منطقه ای
۶- رسیدگی به شکایات مدارس و موسسات آموزشی درخصوص عملکرد و رأی کمیسیون های منطقه ای، پیشنهادات انتقادات افراد جامعه، اعم از افراد حقیقی و حقوق در مورد عملکرد مدارس، کمیسیون های منطقه ای و هر آنچه که درچهارچوب وظایف این شورا و فرآیند اعتبار بخشی (تضمین کیفیت) آموزش و پرورش محسوب می شود.

نقش و وظایف دبیرخانه تخصصی شورای اعتباری بخشی (تضمین کیفیت)
نقش و وظایف کمیسیون های منطقه ای
اعضای هر یک از کمسیون های منطقه ای متشکل از نمایندگان مدارس و موسسات آموزشی، انجمن اولیاء و مربیان، متخصصین ارزشیابی آموزشی، معلمین یا دبیران صاحبنظر

، نمایندگان اعتبار بخشی (تضمین کیفیت) برای مدت ۵ سال تعیین می شود.
وظایف این کمیسیون به شرح ذیل است:
۱- بررسی درخواست موسسه آموزشی برای اعتبار بخشی، تعیین مدارک و مستندات لازم که باید از سوی موسسه آموزشی ارائه گردد، ارسال روش کار (فرآیند اعتبار بخشی) درچهارچوب کتاب راهنما به موسسه و تعیین زمان برای ارائه گزارش ارزیابی درونی و تاریخ احتمالی ارزیابی بیرونی به موسسه آموزشی ذیربط
۲- بررسی گزارش عملکرد موسسه (براساس خود- ارزیابی) در ابعاد بیان رسالت و اهداف، برنامه های آموزشی و درسی، سنجش دانش آموزان، دانش آموزان، کادر آموزشی/ کارکنان، منابع آموزشی، ارزشیابی برنامه، مدیریت، بازنگری برنامه ها، بازخورد به موسسه آموزشی برای رفع ابهامات احتمالی
۳- تعیین زمان بازدید از موسسه ذیربط (ارزیابی بیرونی) و تعیین هیأت بازدید کننده
۴- بازدید موسسه توسط هیأت بازدید کننده که دارای حکم از سوی رئیس شورای اعتبار بخشی می باشند.
۵- ارائه گزارش هیأت بازدیده کننده موسسه ذیربط براساس چک لیست ها،‌فرم ها و استانداردهای تعیین شده و قضاوت درخصوص گزارش عملکرد و خود- ارزیابی موسسه ذیربط به شورای اعتباری بخشی.

نقش و وظایف مدارس و موسسات آموزشی
هر یک از مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه داوطلب برای اعتباری بخشی براساس نقطه نظرات و راهنمایی های کمیسیون منطقه ای ذیربط، لازم است وظایف ذیل را به انجام رساند:
۱- تدوین مؤلفه ، شاخص های عملکردی و استانداردهای اساسی و ارتقای کیفیت درسطح موسسه براساس چهارچوب راهنمای شورای اعتباربخشی (تضمین کیفیت) آموزش و پرورش کشور
۲- ارائه مندرجات بالا(مولفه ها، شاخص ها، استانداردها) به کمیسیون منطقه ای و دریافت بازخورد و تصویب موارد از سوی شورای اعتبار بخشی (تضمین کیفیت)
۳- تنظیم و ارائه اسناد و مدارک موسسه شامل: مأموریت، اهداف، برنامه توسعه و راهبردی موسسه، نوع و تعداد دوره های تحصیلی، برنامه های آموزشی و درسی، ساختار مدیریت، امور مالی، امکانات، تجهیزات، کارآیی و اثربخشی موسسه.

۴- انجام فرآیند خود- ارزیابی موسسه، مشتمل بر روشها، اسناد مربوطه و میزان دستیابی به اهداف به همراه گزارش خودارزیابی
۵- تعیین نماینده موسسه (مدیر یا معاون) به عنوان رابط و هماهنگ کننده برنامه بازدید با هیأت منطقه ای
۶- درخواست اعتبار بخشی (تضمین کیفیت) به همراه تعیین زمان تقریبی برای ارزشیابی بیرونی.

مراحل اجرایی
این الگو شامل ۵ مرحله در اجرا می باشد.
۱- تشکیل شورای اعتباربخشی (تضمین کیفیت) در وزارت آموزش و پرورش
۲- تشکیل دبیرخانه شورای اعتباربخشی وزارت آموزش و پرورش در سه دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه
۳- تشکیل کمیسیون های منطقه ای در مناطق مختلف آموزش و پرورش در سه سطح ابتدایی، راهنمایی و متوسطه
۴- برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی (برای افراد ذیربط درسطوح اعضای شورا و
کمیسیون های منطقه ای و نیز برای مدیران، معاونین و کارکنان، مدارس و موسسات آموزشی) به منظور اطلاع رسانی و آموزش و مهارت آموزی درخصوص فرآیند اعتبار بخشی (تضمین کیفیت)
۵- تهیه و تدوین چهارچوب راهنما، فرمهای خود- ارزیابی (ارزیابی درونی)، ارزیابی بیرونی و اعتبار بخشی نهایی براساس مولفه ها، شاخص های عملکردی و استانداردهای اساسی و ارتقای کیفیت توسط کمیسیون های منطقه ای و ارائه به شورای اعتبار بخشی و تصویب آن. مولفه ها و شاخص های عملکردی (P.I.S) به منظور تضمین کیفیت و اعتبار بخشی مدارس و موسسات آموزشی تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش درسطوح ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در گستره وسیعی از درون داد، فرآیند، برون داد، پیامد و ارزش افزوده طراحی و تعریف گردیده و مشتمل بر شاخص های کمی و کیفی می باشد.

*مولفه ها:
۱- رسالت و اهداف ۲- برنامه های آموزشی و درسی
۳- سنجش دانش آموزان ۴- دانش آموزان
۵- کادر آموزشی / کارکنان ۶- منابع آموزشی
۷- ارزشیابی برنامه ۸- مدیریت
۹- بازنگری برنامه ها
در راستای رسالت و اهداف آموزش و پرورش (دوره ی ابتدایی/راهنمایی/ متوسطه) و جهت دهی رشد همه جانبه دانش آموزان، دستیابی به استانداردهای زیر در دو سطح استاندار پایه و استاندارد ارتقای کیفیت با توجه به نوع دوره و درجه ای که موسسه‌ آموزشی (

عالی یا بسیار خوب یا خوب) براساس اهداف از قبل تعیین شده درنظر دارد در آن جایگاه قرار می گیرد، الزامی می باشد.

۱- رسالت و اهداف
استاندارد پایه
باید موسسه اهداف و رسالت خود را تعریف کرده و آنها را به اطلاع تمامی مخاطبین و ذی نفعان (دانش آموزان و اولیای آنها، کمیسیون منطقه ای، مدیران بلافصل، کادرآموزشی، کارکنان و۰۰۰) برساند.
رسالت و اهداف باید نتیجه فرآیند آموزشی را در یک یادگیرنده شایسته در سطح پایه با زیربنای مناسب در جنبه های اعتقادی- اخلاقی، علمی و آموزشی، فرهنگی و هنری، اجتماعی، زیستی، سیاسی و اقتصادی در چهارچوب شاخص های عملکردی مربوط تامین نماید.

استاندارد ارتقای کیفیت
بهتر است رسالت و اهداف، مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی در جنبه های اعتقادی، اخلاقی، علمی و آموزشی، فرهنگی و هنری، اجتماعی، زیستی، سیاسی و اقتصادی و آمادگی برای هر دوره تحصیلی را مطرح نماید.

توجه:
بیان رسالت و اهداف باید با توجه به موضوعات عمومی و اختصاصی مربوط به اهداف آموزش و پرورش در هر یک از دوره ی (ابتدایی/ راهنمایی/ متوسطه) و نیز با توجه به سیاست های ملی،منطقه ای و موسسه ای طراحی گردد. (پازارگادی، ۱۳۸۳، ص۳۲۳)

منطقه (۱)

منطقه (۲)

منطقه (۳)
نمودار (۱) الگویی برای اعتبار بخشی (تضمین کیفیت) در آموزش و پرورش اقتباس از
(پازارگادی، ۱۳۸۳، ص ۳۳۱)
درآمدی بر مدیریت آموزشی و بحث استاندارد سازی
مدیریت در نظام های آموزشی اهمیت و حساسیت ویژه ای دارد و این مهم در قاعده ی هرم آموزش و پرورش، یعنی در دوره ی ابتدایی اهمیتی دوچندان پیدا می کند که صا

حب نظرانی همچون دکتر میرکمالی، این دوره را دوره ی آشنایی با معنی و مفهوم نقش اجتماعی، مسئولیت، کار و روابط اجتماعی می داند و اضافه می کند، که امروزه مدارس ابتدایی تحت عنوان سازمان و سیستم اجتماعی نام برده می شود. امروزه از شرایط و ضرورت های ویژه ای در استاندارد کردن عملکرد، صحبت می شود و حتی در دنیای مدرن و فرامدرن برای مدیران ابتدایی از استانداردهای متعدد، یاد می شود. مدیرت در دوره ابتدایی تحصیلی را تعبیر به «گذرنامه زندگی»

می کنند و در ادامه ی این اصطلاح، تاکید می شود که هر کس گذرنامه ی خوبی داشته باشد، موفق تر است (خنیفر،۱۳۸۳،ص۳۴ به نقل از قورچیان، ۱۳۷۹، ص۱۵) . در همین مقوله و در ارتباط با حساسیت و اهمیت «مدیریت آموزشی» بالاخص در دوره ی ابتدایی تحصیلی، «میرکمالی» می نویسد:

«مدیریت در دوره ی ابتدایی، از حساس ترین و پراهمیت ترین مدیریت های آموزشگاهی است. دوره ی ابتدایی، دوره ای است که معمولاً کودک، نخستین بار محیط خارج از خانه را تجربه می کند و با واقعیات اجتماعی روبه رو می شود. او معنی و مفهوم نقش اجتماعی، مسئولیت، کار و روابط اجتماعی را درک می کند و با همین تجربیات، احساس ها و ادراکها، شخصیت خود را شکل می دهد. بدون تردید، هرگونه احساس مطبوع، نامطبوع یا مطلوب و نامطلوبی که از این برخوردهای اولیه به دست آورد، بر نگرش او تاثیر می گذارد.»
به طور کلی، پایه های شخصیتی کودکان در سال های ابتدایی ریخته می شود. بنابراین، هر «عمل تربیتی» تاثیر عمیقی برآنان می گذارد. محیط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عاطفی خانواده و رفتارهایی مانند ترغیب، تشویق و تنبیه، سخت گیری، سهل گیری و اغماض، ارفاق و توجه به نیازهای جسمی و روانی کودک، محیط و جو سازمانی مدرسه، نوع آموزش های مدرسه و رفتار

معلمان و دانش آموزان تأثیر عمیقی در شکل گیری شخصیت افراد دارد و همین یادگیری ها، به عنوان پایه و اساس شخصیت فرد باعث تأثیر در رفتار دوران بعدی نیز می گردد.(خنیفر،۱۳۸۳،ص۳۴ به نقل از میرکمالی،۱۳۷۶، ص۴).

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.