مقاله نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی دارای ۱۹۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی :

نقش و تاثیر توسعه کشاورزی بر پیشرفت صنعتی

مقدمه:
انسان برای تامین نایزهای روزمره خود را پیش رو داشت. ابتدا شکار و استفاده از گیاهان خودرو و سپس به مرور زمان و با فرا گرفتن فنون اولیه کشاورزی اقدام به تهیه مایهتاج خود نمود. با توجه به خطراتی که در شکار حیوانات انسان را تهدید می کرد، لذا تمایل به سمت کشاوزی بیشتر و بیشتر شد تا جایی که در گذشته ای نه چندان دور، بیشتر مردم عدی در کره زمین پیشه کشاورزی را برگزیدند. کشاورزان با سه عامل زمین، نیروی کار و آب روبرو هستند که اهمیت هر سه مورد به نوع خود بسیار مهم بوده و می باشد.

امروزه با مکانیزه شدن صنعت کشاورزی نوع محصولات و تنوع فصلی آنها و نیز مقدار تولید آنها تفاوتهای بسیاری بوده است با استفاده از ابزار آلاتی مانند کمباین، تراکتور و دستگاههای مخصوص شخم زنیف سم پاشی های هوایی و نیروی انسانی کمتری درگیر کشاورزی می شود که این امر موجب کاهش هزینه تولید در مجموع، و از طرف دیگر افزایش بیکاری را سبب می شود.

امروزه کشاورزی سنتی در مقایسه با سالهای گذشته بسیار کمتر شده است. اکثر کشاورزان یا کوچ کرده و به شهرهای بزرگ آمده اند و یا آنهایی که توان مالی داشته اند با سیستم های امروزه خود را وقف داده و از سیستم های نوین آبیاری و ماشین آلات کشاورزی استفاده می کنند.

در سالهای اخیر با استفاده از تکنولوژی نانو، تولید محصولات فصلی، در تمام فصول امکانپذیری شده است که این امر بمنزله انقلابی در کشاورزی به حساب می آید. از این رو می توان گفت دیگر می توان کشاورز را به همان دیدگاه قدیم نگریست بلکه نیازمند توجه و دیدگاه علمی و دقیق می باشد.

عنوان کامل پژوهش:
نقش و تاثیر توسعه کشاورزی به پیشرفت صنعتی
هدف پژوهش:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین کشاورزی، صنعت و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر وضعیت کشاورزی فعلی ایران و نیز بررسی از جنبه اقتصادی مکانیزه کردن کشاورزی می باشد.
اهمیت مسئله (نظری علمی):

با توجه به اینکه نیاز انسان به مواد غذایی پایانی ندارد و نیاز انسان به غذا از نیازهای اساسی محسوب می شود، و نیز بیشتر نیاز از طریق محصولات کشاورزی برآورده می شود و همچنین کمبود زمین های قابل کشاورزی و اینکه بیشتر سطح زمین را آب فرا گرفته است، همه و همه بر اهمیت توجه به کشاورزی می افزاید، کشور ما ایران نیز که بیشترین سطح آنرا بیابان و کوه فرا گرفته استف و زمین های قابل کشت بسیار کمی دارد.
از سوی دیگر وضعیت آب و هوایی ایران و نیز تنوع فراوان محصولات کشاورزی و مزایایی که از قبل آن حاصل می شود مانند نیز کاهش هزینه های وارداتی، ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت اهمیت دارد.

سوال ها یا فرضیه های پژوهش:
۱- توسعه کشاورزی و پیشرفت صنعتی، رابطه مستقیم دارند.
۲- استفاده از صنعت در کشاورزی موجب تسریع توسعه کشاورزی می شود.
۳- توسعه کشاورزی، همپای توسعه صنعت، توجیه اقتصادی دارد

۴- پیشرفت کشاورزی و استفاده از تکنولوژی در آن موجب شکوفایی اقتصادی کشور می شود.
تعریف علمی متغیرهای مورد بررسی:
(متغیر های مستقل)f= متغیر تابع

متغیرهای مستقل شامل پیشرفت در کشاورزی، تاثیر کشاورزی در اقتصاد و عوامل وابسته به کشاورزی می باشد و متغیر وابسته صنعت و توسعه صنعت می باشد.

مقیاس اندازه گیری نسبی است (توسعه صنعت)، با توجه به اینکه متغیرها وابسته هستند، مقیاس اندازه گیری در این پژوهش نسبی است.
مشخص کردن نقش متغیرها
در این پژوهش: پیشرفت، در کشاورزی متغیر مستقل و توسعه صنعت به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد.
طرح پژوهش:

در بررسی این پژوهش ابتدا وضعیت کشاورزی ایران مورد بررسی قرار می گیرد و سپس رابطه میان صنعت و کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد و در پایان میزان تاثر گذاری کشاورزی بر صنعت مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.
جامعه و گروه نمونه مورد بررسی:

جامعه و گروه بررسی شده، جمعی از دانش آموختگان اقتصاد کشاورزی، مهندسین کشاورزی و مزرعه داران می باشند.
روش نمونه برداری:
با توجه به اینکه این پژوهش، یک پژوهش و تحقیق مکاشفه ای است، لذا جامعه آ‌ماری ما از مزرعه باران ودانش آموختگان اقتصاد کشاورزی استفاده شده است که با توجه به کم بودن تعداد آنها و عدم دسترس مناسب به آنها، به صورت انتخاب شده تعیین شده اند.
ابزار گرد آوری داده ها:

در این محقق برای گرد آوری داده ها از روش مصاحبه و منابع کتابخانه ای و آماری استفاده شده است اصلی ترین و روش گرد آوری مصاحبه با دانش آموختگان کشاورزی و اقتصاد کشاورزی می باشد و نیز استفاده از آمار سایتهای جهاد کشاورزی و وزارت بازرگانی می باشد. با توجه به نوع پژوهش، پرسشنامه امکانپذیر نبوده و بیشتر مصاحبه صورت می گرفته است.
روش تجزیه و تحلیل داده ها:

در این پروژه برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی به آزمون فرضیه ها پرداخته شده است.

مقدمه
گرسنگی در دنیای امروز امر تازه ای نبوده و همیشه تهدیدی برای بقای نسل بشر بوده است.در بعضی از نقاط دنیا طی قرون متمادی کمبود مواد غذایی همیشه عامل عمده بدبختی امراض و حتی مرگ محسوب می شده است ولی هیچگاه مانند امروز تا این حد کمبود غذا و خطر گرسنگی دسته جمعی محسوس نبوده است.این تهدید به علت کاهش ظرفیت دنیا در تولید غذا نیست چون از بسیاری جهات این ظرفیت حتی بالاتر هم رفته و همچنان در حال ترقی است.
مسئله اصلی در این است که جمعیت دنیا با سرعت زیادی در حال افزایش است به طوری که ازدیاد تولید مواد غذایی به زحمت می تواند همگام با بالا رفتن جمعیت پیش برود.
پیشرفت علم را می توان در واقع عامل اصلی ازدیاد جمعیت در دنیا و به خصوص در کشورهای در حال توسعه دانست. تا اواسط قرن بیستم ، تولد زیاد دربیشتر کشورهای آمریکای جنوبی ، آفریقا و آسیا با میزان مرگ و میر زیاد از طریق مرگ و میر اطفال ، امراض ، و بهداشت غلط متعادل گردیده و مانع از افزایش سریع جمعیت می شد.

در چند دهه اخیر پیشرفت قابل ملاحظه علم پزشکی و کاربرد آن در سراسر دنیا وضعیت فوق را شدیدا” تغییر داده است؛ کاهش مرگ و میر اطفال ، کنترل امراض و ناقلین آنها و ایجاد خدمات پزشکی حتی در دورافتاده ترین نقاط سبب افزایش بی سابقه جمعیت دنیا شده است.
بیشترین افزایش در کشورهای در حال توسعه که حتی حالا با کمبود مواد غذایی مواجه هستند روی خواهد داد. با توجه به افزایش جمعیت تردیدی باقی نمی ماند که تأمین مواد غذایی کافی برای جمعیت دنیا جدی ترین مسئله ایست که بشر با آن روبروست و خواهد بود.

زندگی انسان با فراگیری زراعت و کشاورزی شکل جدیدی به خود گرفت و شخم زمین سرآغاز حرکتی نوین در استفاده مطلوب انسان از طبیعت بود ، اما هرچه زمان گذشت اشکال این نوع بهره برداری از زمین تغییر کرد به گونه ای که پس از انقلاب صنعتی به دلیل تنوع در محصولات کشاورزی و رشد تجهیزات و ادوات کشاورزی میزان برداشت از سطح زیر کشت به صورت چشمگیری افزایش یافت و در حال حاضر صادرات محصولات کشاورزی یکی از منابع درآمد ارزی کشورهای توسعه یافته محسوب می شود. به همین دلیل توسعه کمی و کیفی محصولات کشاورزی یکی از اهداف مهم دولت ها به حساب می آید.

بدون تردید کشور ما از این قاعده جهانی ، مستثنی نمی باشد ، ولی باید این اصل را پذیرفت که اگر استراتژی مشخصی برای کشاورزی نداشته باشیم ، همچنان بار هزینه های سنگین بی برنامه گی دولت را باید مردم پرداخت کنند.

توانایی یک کشور در تولید مواد غذایی به عوامل زیادی بستگی دارد که شامل عوامل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی است که همگی در برنامه ریزی کشاورزی ، انگیزه کشاورزان و کارآیی منابع تولید اثر قابل ملاحظه ای دارند. علاوه بر اینها عوامل بیولوژیکی و فیزیکی زیر که در واقع عامل اصلی تولید مواد غذایی هستند تأثیر دارند:
۱- منابع طبیعی موجود به خصوص آب و خاک

۲- تکنولوژی و ماشین آلات موجود و مدیریت صحیح دراستفاده از خاک ، حیوانات و نباتات
۳- ایجاد واریته های مناسب از نباتات مختلف
۴- تهیه و کاربرد کودها، حشره کش ها ، علف کش ها و آبیاری
جای تأسف است که زمین های قابل کشت دنیا به نسبت تراکم جمعیت بین ممالک تقسیم نشده است ، این مسئله، مشکلی برای کشورهای اروپایی و ممالک توسعه یافته آسیایی ایجاد نمی کند، زیرا آنها می توانند کمبود خود را از کشورهای دیگر خریداری کنند و فقط باید مسائل مربوط به حمل و نقل و معاملات بازرگانی را برطرف سازند.

در کشورهای در حال توسعه آسیا ، آفریقا و آمریکای لا تین وضعیت بحرانی تر است.در این ممالک سرعت افزایش جمعیت خیلی بیشتر از آهنگ افزایش تولید است ، به طوری که کشورهایی که تا اندک زمانی پیش ، از صادر کنندگان مواد غذایی بودند ، حالا مجبور به وارد کردن آن هستند. متأسفانه بسیاری از این کشورها فقیر و دارای رشد اقتصادی پایینی هستند ، به طوری که ارز کافی برای خرید کمبود احتیاجات غذایی در دسترس نیست.
تنها چاره این ممالک گرفتن کمک از کشورهای غنی تر و یا ازدیاد قدرت تولید کشاورزی خودشان است.
تاریخچه کشاورزی
بزرگترین مسئله ای که بشر همیشه در طول تاریخ چند هزار ساله اش با آن روبرو بوده، قحطی و کمبود مواد غذائی است و به این دلیل در زمانهای قدیم، پایه و اساس اجتماعات را کشاورزی تشکیل می داده است.

یکی از اولین اجتماعات کشاورزی دنیا طبق تحقیق دانشمندان، در منطقه خاورمیانه و به احتمال غالب در گوشه شمال غربی آن، که شامل قسمتی از ایران، آسیای صغیر و شمال بین النهرین می گردد، به وجود آمد و این کار با پیدا کردن بوته گندم و جو وحشی و نیز کاشت آن شروع شد. باغ های ایران در دنیای قدیم از معروفیت خاصی برخوردار بوده است. از شواهد و قرائن چنین بر می آید که فلات ایران یکی از مراکز اجتماعات اولیه بوده است و در هزاره چهارم پیش از میلاد در جنوب غربی این سرزمین یعنی ایلام آنروز، خوزستان و لرستان و پشتکوه و جبال بختیاری امروز مرکزیتی وجود داشته است.
گفته می شود که ایران یکی از اولین کشورهای دنیاست که در آن کشاورزی و تمدن شروع شده و انسان اولیه برای نخستین بار در فلات ایران به کشت و زرع و پرورش دام دست زده است. دین زرتشت به کشاورزی اهمیت فراوان داده و در اوستا آمده است که سومین جایی که زمین شادمان ترین است، آنجاست که یکی از خداپرستان بیشترین غله را کشت کند و بیشترین گیاه و میوه را به کارد.

گزنفون از قول سقراط نقل کرده است که در عصر هخامنشیان باغ هایی در ایران وجود داشته که آنها را پردیس می نامیده اند و در آنها درختان از حیث ارتفاع مساوی و روی خطوط منظم کشت شده و به وسیله چرخ چاه های بزرگی که توسط گاو گردانده می شدند آبیاری می گشت.
دانش کشاورزی نزد اسلامیان از اهمیت والایی برخوردار بوده است. احداث باغ و درخت کاری در میان مسلمین گسترش داشته است از جمله می توان از نخلستان های مدینه یاد کرد.

با وجود قدمت رویش و پرورش گیاهان و درختان در فلات ایران، متأسفانه از پیشرفت هایی که در قرون اخیر ( از قرن ۱۶ به بعد ) در امر اصلاح نژاد و روش پرورش کشاورزی و باغداری در دنیا وجود داشته، کشور ما بی خبر مانده است و در نتیجه ایران با داشتن شرایط اقلیمی مناسب نتوانسته است جای شایسته خود را از نظر اقتصادی در میان کشورهای تولید کننده فرآورده های کشاورزی، احراز نماید.
نقش و اهمیت کشاورزی در جامعه

بخش کشاورزی نقش حیاتی در اقتصاد ملی ایران دارد به طوری که حدود ۲۷% تولید ناخالص ملی ۲۳% اشتغال و تأمین بیش از ۸۰% غذای جامعه را در کشور تشکیل می دهد.
کشاورزی به عنوان محور مدیریت برای نیل به توسعه پایدار اقتصاد کشور مطرح شده است. بانک جهانی توسعه ، کشاورزی را یک استراتژی می داند که باعث بهبود وضع زندگی گروه خاصی از مردم به ویژه روستاییان می شود. بانک جهانی همچنین معتقد است که چون توسعه کشاورزی قصد تقلیل فقر را دارد ، بنابراین باید به طور واضح طوری طراحی و اجرا شود که تولیدات را افزایش داده و قدرت تولید روستاییان را بالا ببرد.مدیرکل سابق سازمان خواروبار جهانی آقای فورما می گوید:«در پیشرفت کشاورزی عامل انسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برنامه های آموزش کشاورزی در صورتی که منطبق با احتیاجات و شرایط روستایی طرح و اجرا شود از عوامل کلیدی توسعه روستایی به شمار می آید.»
تعریف توسعه: تغییرات مثبتی که باعث بهبود وضع زندگی مردم شود و به معنی تلاش آگاهانه و مبتنی بر برنامه ریزی دقیق که جهت ترقی اقتصادی- اجتماعی جامعه می باشد.
به طور خلاصه می توان گفت : هدف توسعه بهبود است. ولی با کدام وسایل موجود می توان فرآیند توسعه را در جهت بهبود به حرکت در آورد؟
در این زمینه می توان به آسانی دو جنبه کاملا” متمایز را مشخص کرد: رشد و توسعه در مورد یک ارگانیسم (گیاه یا حیوان)، ابتدا رشد که عبارت است از افزایش کمی و سپس علاوه بر رشد کمی تغییر دیگری نیز مشاهده می کنیم و آن گسترش پیچیده ساختار وجودی ارگانیسم است. این نوع گسترش را می توان توسعه کیفی نامید به همین ترتیب کاربرد مفهوم توسعه در مورد کشور، جامعه یا انسان نیز در چارچوب همین دوجنبه اساسی مطرح است به طور کلی توسعه دارای ویژگی هایی است که می توان آن را چنین توصیف کرد:
توسعه فرآیندی هدف دار است که به وسیله انسان آغاز می گردد و هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط زیستی کلیه افرادی است که در یک جامعه زندگی می کنند. توسعه را از طریق آنچه که به محیط اضافه می شود و به چشم می آید و قابل اندازه گیری است ، می توان شناسایی کرد. از این رو اندازه گیری رشد یعنی اندازه گیری امکانات و خدمات اضافه شده به محیط که خوداز شاخص های توسعه مثل رشد و کیفیت زندگی محسوب می شود.
ترویج و آموزش کشاورزی اهرم عمران روستایی و بازوی قوی توسعه کشاورزی می باشد که این دو خود بخشی از توسعه ملی است.
بدون توسعه کشاورزی ، عمران ملی امکان پذیر نبوده و یا کشورهای جهان سوم با مشکلات زیادی روبرو بوده از این رو توسعه کشاورزی که مبتنی بر ترویج و آموزش کشاورزی است جزء لاینفک توسعه ملی محسوب میشود.
از دو دهه پیش که مفهوم توسعه پایدار در برنامه ریزی های اقتصاد کلان کشورها مورد توجه و تأکید مجامع علمی قرار گرفته، تعاریف متفاوتی ارائه شده است،لیکن در بخش های زیر توافق کلی وجود دارد:
۱- تأمین نیازهای کنونی بدون به مخاطره انداختن توانایی تولید نسل های آینده
۲- مدیریت صحیح منابع و ظرفیت های زیست محیطی موجود واحیا و بهینه سازی محیط زیست قبلی که در معرض انهدام و استفاده نامناسب قرار گرفته است.
در توسعه کشاورزی پایدار، مدیریت اقتصادی به ویژه در کشورهای رو به رشد باید به گونه ای باشد که منابع پایه زیست محیطی را حفظ یا اصلاح کند و شرایط زیست مناسب برای نسل آینده را تأمین نماید.پس می توان نتیجه گرفت:
مفهوم توسعه پایدار یعنی توسعه ای که از نظر زیست محیطی غیرمخرب ، از نظر فنی مناسب ، از نظر اقتصادی مانا و از نظر اجتماعی قابل پذیرش باشد.

نقش و جایگاه بخش کشاورزی در ایجاد اشتغا ل
بخش کشاورزی یکی از بخش های عمده اقتصادی کشور است و به دلیل دارا بودن پتانسیل های بالقوه و بالفعل بیشمار نقش بسزا در توسعه اقتصادی کشور خصوصا” از دیدگاه اشتغال زایی دارا ست . در این راستا رشد بی رویه جمعیت کشور به خصوص در دهه های اخیر از جمله مسائل مهمی است که لازم است به طور جدی مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران کشور قرار گیرد . ضرورت توجه به این امر زمانی روشن تر می شود که به دلیل توسعه تحصیلات عالی در مراکز آموزش عالی کشور در سال های اخیر و در نتیجه افزایش میزان عرضه نسبت به تقاضا موجب شده است که خطر پدیده بیکاری در سطح تحصیل کردگان دانشگاهی رواج یابد . برای پیشگیری از وقوع بیشتر این پدیده نامطلوب اجتماعی ، آگاهی از ساختار و پتانسیل های موجود در بخش های عمده اقتصادی کشور از جمله بخش کشاورزی یکی از عوامل مهم و اصلی موفقیت در برنامه ریزی های توسعه به شمار می رود.

آمار موجود در خصوص پتانسیل های بالقوه و بالفعل کشور بیانگر آن است که هنوز منابع بالقوه زیادی در کشور وجود داشته و دارد که در صورت برنامه ریزی صحیح بخش اعظمی از نگرانی های فوق را مرتفع می کند . آمار نشان می دهد که در حال حاضر ، حدود نیمی از پتانسیل های موجود در بخش های آب و خاک و منابع طبیعی تجدید شونده که شرط اصلی توسعه کشور می باشد ، مورد استفاده قرار نگرفته است .
امکانات بالقوه و مورد استفاده در بخش کشاورزی و منابع طبیعی

منابع امکانت بالقوه میزان استفاده فعلی سهم (درصد)
آب: (میلیارد مترمکعب) میزان استحصال سالانه ۱۲۰ ۷۰ ۵۸
خاک: (میلیون هکتار ) اراضی قابل استفاده ۵۱ ۵/۱۸ ۳۷
جنگل: (میلیون هکتار) استحصال سالانه چوب ۴ ۲ ۵۰
علوفه مراتع:(میلیون تن) ۳۵ ۵/۱۵ ۴۴

تولید شیلات و آبزیان : (هزار تن) ۷۴۰ ۱۸۷ ۲۵
تولید محصولات دامی : (هزار تن ) گوشت قرمز، سفید، تخم مرغ و شیر ۶۶۹۵ ۴۴۵۰ ۶۶
ماخذ : برنامه ۵ ساله اول توسعه ، بخش کشاورزی

با توجه به جدول در زمینه امکانات بالقوه اراضی حدود ۵۱ میلیون هکتار از اراضی کشور مناسب برای تولید محصولات زراعی و باغی تشخیص داده شده که تاکنون تنها از ۵/۱۸ میلیون هکتار یعنی حدود ۳۷% اراضی مستعد استفاده شده است . در مورد میزان آب از ۱۲۰ میلیارد متر مکعب آب قابل استحصال تنها حدود ۵۸% استفاده می شود در زمینه امکانات منابع تجدید شونده از قبیل جنگل و مرتع ، مطالعات کارشناسی نشان داده است که در صورت برنامه ریزی دراز مدت در جهت جنگل های شمال و غرب کشور و استفاده از پتانسیل موجود ، درآمد سالیانه ای معادل ۲۸۰ میلیارد ریال معادل بیش از نیمی از درآمد تولیدات

نفتی کشور عاید کشور خواهد شد . از نظر میزان گوشت قرمز و تخم مرغ تنها از حدود ۵۰% امکانات بالقوه استفاده می شود که آن هم به دلیل وابستگی به دان مرغ ، دارو و سایر اقلام وارداتی دارای بازدهی ضعیف است . در زمینه شیلات تنها از ۲۵% منابع بالقوه استفاده می شود که به دلیل رواج شیوه ها و روش های سنتی فرآوری و صید و وجود ضایعات فراوان دارای بازدهی خوبی نیست .

بنابراین با توجه به پتانسیل های موجود در بخش کشاورزی که به گوشه ای از آن اشاره شد ضروری است جهت ایجاد زمینه های اشتغال جمعیت فعال و جوان فعلی و آینده کشور هر چه سریعتر اقدام شود .

اهمیت نیروی انسانی ماهردر تولید
در چند دهه اخیر مراکز علمی و تحقیقاتی پیشرفته دنیا به دنبال راهکار های اساسی جهت توسعه جهانی هستند تا بدینوسیله راه پیشرفت و تکامل جامعه بشری را هموارتر گردانند و از این رهگذر مسائل و معضلات عصر حاضر را کم رنگ یا بی رنگ سازند. برای مثال در مواجهه با بحران گرسنگی ۸۶۰ میلیون نفر در جهان و یا مسائل خطر آفرین محیط زیست نیاز به راهکارهای جدی و منطقی دارد. در این تلاش های علمی،نتایج ارزشمندی به دست آمده که جای توجه دارد.
برای نمونه بانک جهانی با بررسی و برآوردی که در ثروت های جهانی داشته، به این مهم رسیده است که از کل ثروت جهانی ۶۴% آن از منابع انسانی تأمین گردیده و تنها ۲۰% از منابع طبیعی و ۱۶% از منابع فیزیکی و نیز اعلام کرده است که کشورهای توسعه یافته و صنعتی دنیا دوسوم ثروت خود را از منابع انسانی به دست آورده اند.

نام کشور ثروت انسانی ثروت طبیعی ثروت فیزیکی
ژاپن ۸۰% ۲% ۱۸%
آلمان ۷۹% ۵% ۱۶%
ایران ۳۴% ۲۹% ۳۷%
اگر نگاهی به ثرت سرانه برخی از کشورها مانند ژاپن و آلمان با کشور خودمان داشته باشیم به این مطلب خواهیم رسید که اگرچه منابع طبیعی مانند نفت، گاز، معادن و ;;و منابع فیزیکی مانند کارخانجات، مراکزصنعتی، ساختمان هاو ;..منابع ارزشمندی هستند اما باید این حقیقت الهی را یادآور شد که ثروت های انسانی بالاترین منبع ثروت هستند.

با دقت در جدول فوق مشاهده می شود که ژاپن با دراختیار داشتن تنها ۲% ثروت طبیعی و خدادادی توانسته است به ثروت سرانه ای ۱۵ برابرایران دست یابد در صورتی که ایران با دارا بودن ۲۹% ثروت طبیعی و بالیدن به اینکه ما نفت، گاز، مس، آهن، دریا و غیره داریم هنوز نتوانسته است مردم خود را به چنین توسعه و رفاهی نزدیک سازد. با توجه به آنکه ژاپن هم مانند ایران بحران های بسیاری را مانند جنگ پشت سر گذاشته است.
آنچه مسلم است آن است که در کشورهایی مثل ژاپن با بها دادن به انسان ها و سرمایه گذاری در جهت تجهیز، تربیت و تقویت استعدادهای نهفته افراد جامعه خود، به چنین توفیقی رسیده است. ما باید بپذیریم که بالا ترین ثروت در درون مردم است.

ساختار و ترکیب شاغلان بخش کشاورزی از نظر سطح سواد
از نظر سطح سواد و دانش فنی نیز شاغلان بخش کشاورزی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند و توجه به این موضوع اجتناب ناپذیر است . بر اساس آمارهای موجود در سال ۱۳۴۵ میزان بی سوادان بخش کشاورزی ۲/۸۴% در سال ۱۳۵۵ ، ۳/۸۲% و در سال ۱۳۶۵ ، ۶/۷۰% گزارش شده است .
وضعیت فوق بیانگر وخامت سطح سواد و دانش فنی نیروی انسانی شاغل در بخش کشاورزی است . برای آنکه واقعیت فوق بهتر نمایان شود ، اشاره ای به ترکیب شاغلان دارای تحصیلات عالی به تفکیک بخش های مهم اقتصادی کشور می شود ، بر اساس اطلاعات موجود ، ترکیب شاغلان دارای تحصیلات عالی به تفکیک بخش های اقتصادی کشور بیانگر آن است که سهم شاغلان با تحصیلات در بخش کشاورزی از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۷۵ حدود ۱% تقریبا روندی یکنواخت را طی کرده است ؛ در حالی که در سال ۱۳۷۵ در بخش های صنعت و خدمات سهم شاغلان دارای تحصیلات عالی به ترتیب ۱/۱۲% و ۸/۸۶% بوده است.
توزیع نسبی شاغلان دارای تحصیلات عالی در بخش های سه گا نه اقتصادی کشور در سالهای
۱۳۸۵-۱۳۶۵
بخش های اقتصادی ۱۳۵۵ ۱۳۶۵ ۱۳۷۰ ۱۳۷۵
کشاورزی ۱/۱ ۱/۱ ۸/۰ ۱/۱
صنعت ۳/۱۶ ۳/۹ ۴/۱۳ ۱/۱۲
خدمات ۶/۸۲ ۵/۸۹ ۸/۸۵ ۸/۸۶
جمع ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰ ۱۰۰
ماخذ: سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال های ۵۵ و ۶۵ و ۷۰ و ۷۵
با همه مشکلاتی که شاغلان بخش کشاوزی از نظر درصد بسیار پایین تحصیلات عالی دارند ، آمار مراجعه کنندگان و جویندگان کار دارای تحصیلات عالی به مراکز کاریابی در سال ۱۳۷۳ نشلن می دهد که در بین مراجعه کنندگان ۴۰ رشته دانشگاهی از نظر تعداد ، فارغ التحصیلان رشته های کشاورزی بیشترین تعداد مراجعه کننده را دارند .
مقایسه واقعیت موجود یعنی پایین بودن سطح سواد شاغلان بخش کشاورزی با آمار مراجعه کنندگان به مراکز کاریابی در خصوص فارغ التحصیلان رشته های کشاورزی ، علاوه بر مدیریت نابسامان و توزیع نیروی کار کشاورزی ضرورت ساماندهی این بخش از نظر کیفیت نیرو و استفاده از پتانسیل های موجود روشن می شود . در صورت عدم توجه به این امر و ادامه وضع حاضر به استناد نتایج مطالعات موجود، در بهترین حالت ، نرخ بیکاری نیروی کار متخصص قابل عرضه در

سال ۱۳۸۵ حدود ۳/۳۰%پیش بینی شده است ، که در صورت وقوع چنین امری علاوه بر وارد شدن خسارت جبران ناپذیر بر منابع انسانی کشور در آینده ، نگرانی معضلات اجتماعی و سیاسی مربوط به آن را نیز نباید نادیده گرفت ، در چنین شرایطی که یافتن راهکارهای لازم و شناسایی توان بالقوه موجود در بخش های مختلف اقتصادی کشور جهت جذب نیروی کار فعال و تحصیل کرده ضرورتی دو چندان می یابد .

اهمیت آموزش و تحقیقات علمی در توسعه کشاورزی

دنیای امروز نیازمند حرکتی تازه و نگاهی نو است . در فرآیند توسعه جوامع نه می توان آموزش را در عرصه های خاصی محدود کرد و نه توفیق صنعت را مستقل از شکوفا یی دانش پی گرفت . آنچه اهمیت دارد نگرش به فرصت ها از منظر و زاویه ای نو است تا از منابع مادی و معنوی موجود استفاده مسئولانه شود . وضعیت تحقیقاتی کشور ما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. یکی از شاخصه های مهم جایگاه تحقیقات در هر کشور، سهم آن از درآمد ناخالص ملی است که در کشور ما این سهم تا پایان برنامه سوم توسعه چیزی حدود ۴/۰-۳/۰% پیش بینی شده و این در حالی است که این رقم در کشوری نظیر سوئد ۵% و در کره جنوبی ۵/۲% درآمد ناخالص ملی است ، شاخص دیگر در امر تحقیقات تعداد محققین هر کشور است با در نظر گرفتن چرب ترین آمارها از هر یک میلیون نفر حدود ۵۰۰ محقق در سطح کشور داریم در صورتی که در کشورهای پیشرفته این تعداد ۳ هزار نفر در یک میلیون نفر جمعیت است . از دلایل کاهش ارزی تحقیقات عدم اعتقاد و باور عمومی به مسئله تحقیقات و عدم توجیه فرهنگ عمومی جامعه به امر تحقیق است و مدارس ، دبیرستان ها ، دانشگاه ها و در سطح جامعه ، رسانه های گروهی باید تلاش کنند تا این مسئله را به وضوح در اذهان جامعه تقویت کنند که تولید تکنولوژی و پیشرفت ، نتیجه تحقیقات و تحقیقات، نتیجه سرمایه گذاری است . از عوامل دیگر نبودن دیدگاه تحقیقاتی در بین مسئولان جامعه می باشد . از آنجا که تحقیقات نمی تواند نتایج سریع و فوری داشته باشد و محققین نمی توانند به راحتی نتایج تحقیقات خود را در قالب تکنولوژی به جامعه عرضه کنند ، این برنامه مستلزم برنامه های کاری طویل المدت خواهد بود . از سوی دیگر سیستم اداری ما در امر تحقیقات پایه ریزی نشده است . سیستم اداری فعلی به جز با ایجاد سدهایی در مقابل تحقیقات کمکی به پیشبرد امر تحقیقات در این رابطه نمی کند که نتیجه آن عدم امکان جذب محققان خواهد بود. کمبود بودجه های تحقیقاتی ، مشکلات معیشتی محقق ، جذب مغزهای متفکر از سوی سایر کشورها و کمبود امکانات مالی ، احتمال جذب سرمایه های فکری ما را در خارج از کشور بیشتر می کند .
علوم و فن آوری از راه های مختلف نظیر نوآوری در ابزار و دستگاه ها ، افزایش کیفیت تولید ، ایجاد مهارت تغییر در سازمان ها و تشکیلات به رشد اقتصادی کمک می کند . رمز دستیابی به رشد اقتصادی پایدار ، مستلزم ادغام برنامه های علوم و فن آوری در توسعه برنامه های ملی است . امروزه تحقیقات و فن آوری به نوعی موازنه قدرت تبدیل شده و موجبات دستیابی به اهداف سیاسی ، جلوگیری از فرار مغز ها ، ورود به بازارها و عرصه همکاری های مشترک جهانی و استفاده از مزایای آن را فراهم می کند .
تحقیقات و پژوهش در کشورهای پیشرفته ، راه رسیدن به توسعه است و در کشورهای صنعتی و فرا صنعتی ، دیگر اعتبارات تحقیقات و پژوهش هزینه نیست ، بلکه سرمایه گذاری محسوب می شود .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.