بررسی سیستم حسابداری بهای تمام شده
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
بررسی سیستم حسابداری بهای تمام شده دارای ۴۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی سیستم حسابداری بهای تمام شده کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی سیستم حسابداری بهای تمام شده،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن بررسی سیستم حسابداری بهای تمام شده :
مقدمه
استفاده از سیستم های پیشرفته و دقیق حسابداری و بهره و نتیجه گیری از روشهای استفاده شده شرکت یا مؤسسه را به اهداف مورد نظر نزدیک نموده و مدیران و صاحبان سهام دیگر استفاده کنندگان از صورتهای مالی از عملکرد شرکت در بهبود وضعیت مالی و رسیدن به اهداف عالی بهره گیری می نمایند . به منظور تحقق اهداف مطلوب و کنترل و جلوگیری از هر گونه زیان و خسارت احتمالی و رسیدن به سود روش حسابداری بهای تمام شده برای واحد مالی شرکت مورد نظر پیشنهاد و ارائه می گردد .
استفاده و بکارگیری از این روش مدیران و صاحبان سهام را در هر مقطعی که قصد تعیین هزینه ها و یا بالا بردن سود مورد انتظار را دارن کسب می نماید . در این روش بدلیل دقت موجود در ثبت اقلام هزینه بهای تمام شده در هر قسمت یا بخش عملیات می توان هزینه مواد ، سربا
ر و …. کم نموده تا به کسر نقطه سر به سر میزان سود مورد انتظار بالا برده شود و موجب شکوفائی شرکت یا مؤسسه فراهم آید . بحث بهای تمام شده در هر شرکت یا واحد تجاری متناسب با نوع تولید و هزینه شناسائی و ثبت میگردد. روش حاضر پس از تحقیق در خصوص عملکرد تولید شرکت کار آمدن شدن عوامل تولید بدین شرح مرقوم می گردد .
تعریف مختصری از حسابداری بهای تمام شده
حسابداری بهای تمام شده یکی از شاخه های حسابداری مدیریت می باشد که عهده دار وظایف متعددی از جمله : ۱ـ روش های کنترل هزینه ۲ـ ارزیابی موجودی ها و غیره به منظور دستیابی به اهداف خاصی از قبیل رسیدن به بهای تمام شده مناسب و راهنمایی مدیران در جهت تصمیم گیریهای آتی می باشد . تعریف حسابداری بهای تمام شده : حسابداری بهای تمام شده به شاخه ای از حسابداری اطلاق می شود که وظیفه اش جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه ، محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات همچنین ارائه روشهای تقلیل بهای تمام شده و تولیدات ، از طریق تجزیه و تحلیل گزارشها و بررسی شیوه های تولید می باشد.
وظایف حسابداری بهای تمام شده :
۱ یاری مدیران در ایجاد و اجرای برنامه ها .
۲ برقراری روشها و شیوه های اعمال کنترل ، به منظور کاهش معقول هزینه ها .
۳ راهنمایی مدیریت در تصمیم گیری های نهایی به منظور انتخاب بهترین راه حل از راه حل های موجود ارزیابی موجودی ها به منظور هزینه یابی و قیمت گذاری آنها و کنترل مقداری موجودی ها .
۴ پیش بینی هزینه های تولید برای یک دوره معین.
۵ جمع آوری ،تفکیک ، ثبت و تسهیم هزینه ها.
اهمیت حسابداری بهای تمام شده :
حسابداری بهای تمام شده با ابزار حسابداری ، مدیریت را برای برنامه ریزی ، کنترل و ارزیابی نتایج عملیات ، مجهز نموده و به عنوان بازوی مدیریت ، در برنامه ریزی و کنترل فعالیتها تلقی می شود . این شاخه حسابداری ، مدیریت را در برآورد و جمع آوری اطلاعات مربوط به هزینه مواد ، هزینه حقوق و دستمزد و سایر هزینه های تولیدی یاری می نماید . جمع آوری اطلاعات مربوط به هزینه ها می تواند مدیران را در تصمیم گیری برای توسعه ماشین آلات و تأسیسات به منظور افزایش تولید و فروش از طریق مختلف مانند :خرید ، تعویض ، ساخت و یا اجاره تأسیسات و ماشین آلات
جدید یاری نمایر . کاربرد حسابداری بهای تمام شده : استفاده از حسابداری بهای تمام شده و تنایج حاصل از آن ، تنها به مؤسسات تولیدی محدود نمی شود ، بلکه مؤسسات غیر تولیدی مانند : ادارات دولتی ، شرکت های بیمه ، بیمارستانها ،دانشگاهها ، مؤسسات حمل و نقل ، شر
کتهای هواپیمائی ، عمده فروش ها و خورده فروش ها و غیره نیز می توانند از حسابداری بهای تمام شده برای محاسبه بهای تمام شده خدمات ارائه شده و افزایش کارآیی فعالیتهای خود ، استفاده کنند . اطلاعات اولیه حسابداری بهای تمام شده شامل اسناد و مدارک و گزارشهایی است که برای رسیدن به اهداف حسابداری بهای تمام شده مورد نیاز می باشد مثل فاکتور خرید مواد ، برگ رسید مواد وارده به انبار ، حواله صدور مواد از انبار به قسمتهای مختلف تولید ، حواله نقل و انتقالات داخلی مواد بین دوایر ، گزارشهای ساعات کار انجام شده تولیدی و غیر تولیدی و اوقات تلف شده ، اطلاعات مربوط به ظرفیت اسمی و عملی کارخانه ، آمار مربوط به مشخصات فیزیکی کارخانه ، قطعات یدکی مورد نیاز ماشین آلات ، برق مصرفی و سایر نیروهای محرکه مورد نیاز ، آمار نیروی انسانی و غیره .
اصطلاحات متداول حسابداری بهای تمام شده :
علوم و فنون مختلف ، هر یک دارای اصطلاحات خاصی هستند که بکارگیری صحیح انها فرگیری را ساده تر خواهد نمود . حسابداری بهای تمام شده نیز دارای اصطلاحات گوناگونی است که هر یک بیانگر مفهوم خاصی می باشد . در این قسمت بعضی از این اصطلاحات را به طور خلاصه تعریف می نمائیم .
هزینه یابی ـ محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده و موجودی کالای در جریان ساخت را هزینه یابی گویند .
کالای ساخته شده ـ به محصولاتی گفته می شود که جریان تولید را کاملاً طی کرده ، برای فروش آماده باشند .
کالای در جریان ساخت ـ به محصولات و یا موجوداهایی اطلاق می شود که ساخت آنها هنوز به اتمام نرسیده باشد .
عوامل بهای تمام شده ـ عوامل بهای تمام شده عبارت است از هزینه هایی که برای ساخت محصول به مصرف می رسند و شامل مواد اولیه ، دستمزد و هزینه های غیر مستقیم تولید می باشد .
تولید ـ عبارت از تغییر شکل و ماهیت مواد طی مراحل مختلف به کالاست ، به طوری که پس از این تغییر شکل ، مواد خام به کالای ساخته شده تبدیل شود.
حسابداری بهای تمام شده و جایگاه آن : در مؤسسات تولیدی ، با توجه به حجم فعالیت ها ، تخصصی شدن موضوع هزینه یابی و تفکیک هزینه ها ، محاسبه بهای تمام شده محصولات ساخته شده و رسیدن به اهداف مورد نیاز ، ایجاد دایره حسابداری بهای تمام شده به موازات دایره حسابداری مالی ضرورت می یابد .
دایره حسابداری مالی ، وضعیت مالی مؤسسه در قالب گزارش منعکس می نماید و نشان د
هنده این مسئله است که فعالیتهای مؤسسه در طول دوره زمانی ، چه نتایج کلی در بر داشته است ولی دایره حسابداری بهای تمام شده به جزئیات فعالیتهای دوایر تولیدی ، مراکز هزینه و قسمت های مختلف می پردازد و نتایج عملیات خود را در غالب گزارشهایی مانند گزارش مصرف مواد ، ساعات کار انجام شده ، اوقات تلف شده ، ضایعات ، قیمت تمام شده کالای ساخته شده ودر جریان ساخت و …. در اختیار مدیران قرار می دهد .دایره حسابداری بهای تمام شده ، د
ارای یک نفر مسئول می باشد که تحت نظر مدیر مالی انجام وظیفه می کند .
بهای تمام شده: عبارت است از مجموع ارزش عوامل تخصیص داده شده به تولید یک محصول.
هزینههای تولیدی: عبارت است از هزینههایی که برای ساخت یک واحد محصول بکار میرود که شامل دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و سربار ساخت میباشد.
مواد مستقیم: هر نوع موادی که برای تولید مستقیما بکار میرود و یک جزء اصلی و قابل شناسائی محصول تکمیل شده را تشکیل میدهد مواد مستقیم نامیده میشود.
دستمزد مستقیم: حقوق و دستمزد کارکنانی که بطور مستقیم در تولید محصول دخالت دارند و مواد مستقیم را به محصول تبدیل میکنند، دستمزد مستقیم نامیده میشود.
سربار ساخت: تمام هزینههای منظور شده در جریان تولید به جزء مواد مستقیم و دستمزد مستقیم، به عنوان سربار کارخانه تلقی میشود، از قبیل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایر هزینههای غیر مستقیم تولیدی.
تخصیص هزینهها: عبارت است از منظور نمودن هزینهها به حساب هر یک از محصولات.
نرخ جذب سربار: نرخی است که بر اساس آن هزینههای سربار ساخت به محصولات تخصیص داده میشود.
عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده:
عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده محصولات تولیدی به طور کلی شامل اقلام زیر میباشد:
۱ـ مواد مستقیم
۲ـ دستمزد مستقیم
۳ـ سربار کارخانه
هر نوع موادی که برای تولید مستقیما بکار میرود و یک جزء اصلی و قابل شناسایی محصول تکمیل شده را تشکیل میدهد مواد مستقیم نامیده میشود مانند سیب زمینی آماده شده جهت کاشت.
حقوق و دستمزد کارکنانی که بطور مستقیم در تولید محصول دخالت دارند و موا
د مستقیم را به محصول تبدیل میکنند، دستمزد مستقیم نامیده میشود، مانند حقوق کارگران قسمت برداشت گندم.
تمام هزینههای منظور شده در جریان تولید به جزء مواد مستقیم و دستمزد مستقیم، به عنوان سربار کارخانه تلقی میشود از قبیل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایر هزینههای غیر مستقیم تولیدی.
اصطلاحاً جمع هزینههای مواد مستقیم و دستمزد مستقیم و سربار کارخانه را بهای تولید یا بهای ساخت گویند و جمع هزینههای مواد مستقیم و دستمزد مستقیم را بهای اولیه و جمع دستمزد مستقیم و سربار کارخانه را هزینههای تبدیل گویند.
سایر هزینههایی که در یک موسسه تولیدی واقع میشوند هزینههای دوره نامیده میشوند. مانند هزینههای توزیع و فروش و اداری و تشکیلاتی که در پایان سال مالی به حساب سود و زیان انتقال مییابند.
حسابداری بهای تمام شده:
چه چیزی را به چه قیمتی به دست آورده ایم؟ پاسخ این سوالات در حسابداری به وسیله تکنیکها و روشهایی داده می شود که به آن حسابداری بهای تمام شده یا حسابداری صنعتی می گویند.
شناخت و طبقه بندی صحیح هزینه ها، تعیین محل وقوع آنها و تخصیص درستشان به انواع فعالیتهای سازمان و نهایتا تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده را می توان به عنوان هدف اصلی سیستم بهای تمام شده نامید.
– قبول یا عدم قبول سفارش مشتریان
– تعیین قیمت فروش محصولات
– تولید یا عدم تولید یک محصول خاص
– افزایش یا کاهش حجم تولید محصولات
– ایجاد یک خط تولید جدید و یا توسعه واحد صنعتی
– حذف و یا ایجاد تغییر در خط تولید موجود
– تغییر در کیفیت محصولات و یا تغییر در فرآیند تولید
تصمیم گیری در مورد هر یک از موارد فوق و دهها مورد دیگر از این قبیل، بدون داشتن یک سیستم مناسب حسابداری بهای تمام شده، اگر غیر ممکن نباشد، بدون شک خالی از اشکال نخواهد بود. محاسبه بهای تمام شده در بدو امر کاری ساده به نظر می رسد. چرا در هر موسسه تولیدی، حداقل برای محاسبه سود و زیان سال، ناچارند که هزینه ها را ثبت و در مقابل درآمدها قرار دهند. حال کافی است که مشخص شود در طی سال چه محصولاتی و با چه کمیتی تولید شده است که با تخصیص این هزینه ها به تولیدات، قیمت تمام شده هر محصول بدست خواهد آمد. آنچه که گفتیم، اساس کار حسابداری بهای تمام شده است ولی انجام این کار به مرا
تب از گفتن آن مشکل تر است.
روشهای طبقه بندی هزینه ها:
الف: طبقه بندی هزینه ها به تفکیک عوامل اصلی بهای تمام شده
موسسات تولیدی در جریان عملیات خود، مواد اولیه را با کمک تکنولوژی و کار نی
روی انسانی به محصول تبدیل می کنند . پس عوامل تشکیل دهنده بهای تمام شده محصولات یک موسسه تولیدی را می توان در سه بخش کلی هزینه مواد، هزینه کار و هزینه سربار طبقه بندی کرد.
ب: طبقه بندی هزینه ها به مستقیم و غیر مستقیم:
هزینه های مستقیم هزینه های هستند که بتوان آنها را به سهولت به واحد محصول تخصیص داد مثل هزینه مواد اولیه، هزینه پرسنلی که مستقیما با مواد و ماشین آلات سازنده محصولات کار می کنند و بقیه هزینه ها غیر مستقیم تلقی می شوند یعنی هزینه های مواد اولیه و پرسنلی که در تعریف فوق به صورت مستقیم تلقی نمی شوند.
ج: طبقه بندی هزینه های متغیر و ثابت
د: طبقه بندی هزینه ها با توجه به وقایع سازمانی : هزینه های تولیدی _خدماتی_اداری_فروش
ه: طبقه بندی هزینه ها به روش ترکیبی: در سطح حسابهای کل از یک روش و در سطح حسابهای معین از دیگر روشهای طبقه بندی هزینه ها استفاده کرد.
مراکز هزینه :
عملیات ساخت محصول در یک موسسه تولیدی ممکن است توسط قسمتهای مختلفی صورت گیرد در این حالت هر قسمت،مسئولیت بخشی از فرآیند تولید را بعهده داشته و محصول با عبور از این قسمتها بتدریج تکمیل شده ونهایتا بصورت محصول آماده برای فروش در می آید. بمنظور کنترل هزینه های تولید ومحاسبه بهای تمام شده محصولات به شکلی که بتوان مشخص کردک
ه هر یک از قسمتهای تولید چه مبلغی از عوامل تشکیل دهنده بهای تمام شده را به خود اختصاص داده اند،می بایست این قسمتها به دقت شناسایی شوند. در حسابداری صنعتی هر یک از این قسمتها را مرکز هزینه می نامند. تعیین مراکز هزینه باید بنحوی صورت گیرد که تخصیص هزینه ها به آنها امکان پذیر بوده و حوزه مسئولیت سرپرستان این مراکز مشخص باشد. در حسابداری بهای تمام شده اصطلاح مرکز هزینه به هر یک از واحدها و قسمتها اعم از تولیدی، پشتیبان
ی، اداری و فروش اطلاق می شود. مراکز پشتیبانی، خدماتی- سرویس دهنده مانند مراکز تهیه آب و برق و گاز، تعمیرگاهها و انبارها. این مراکز با خدمت خود عملیات تولید را تسهیل می کنند و بدون وجود آنها اصولا عمل تولید امکان نخواهد داشت .
منظور از حسابداری (بهای تمام شده) چیست؟
حسابداری بهای تمام شده شاخهای از علم و فن حسابداری است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته با
و تجزیه و تحلیل گزارشها و بررسی راههای تولید روشهای تقلیل بهای تمام شده تولیدات را بیان میکند.
اهمیت حسابداری بهای تمام شده برای چیست ؟
در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیار مهم در اختیار مدیریت میباشند تا مدیران با استفاده از حسابداری صنعتی، بهای تمام شده تولیدات را محاسبه میکند و کنترل خود را بر روی هزینههای مواد، دستمزد و سایر هزینههای تولید اعمال میکند.
مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشند در تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایر تصمیم گیریها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهند شد.
کاربرد حسابداری بهای تمام شده چیست ؟
گاهی تصور میشود کاربرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی میباشد هرچند شاید مشهورترین کاربرد آن در این جهت باشد ولی سایر مؤسسات نیز از حسابداری بهای تمام شده بهره برده و از روشهای حسابداری بهای تمام شده در بانکها، شرکتهای بیمه عمده فروشیها ، شرکتهای حمل و نقل ، شرکتهای هواپیمایی ، دانشگاهها و بیمارستانها در جهت کارایی بیشتر استفاده میگردد.
اهمیت حسابداری بهای تمام شده در بخش دولتی
حسابداری بهای تمام شده یا حسابداری صنعتی به شاخه ای از حسابداری اطلاق می شود که وظیفه آن شناخت،جمع آوری ،پردازش وگزارشگری اطلاعات مربوط به عوامل بهای تمام شده و محاسبه بهای تمام شده خدمات ومحصولات و همچنین ارائه روشهای تقلیل بهای تمام شده خدمات وتولید از طریق تجزیه و تحلیل گزارشها می باشد.حسابداری بهای تمام شده جدا از حسابداری مالی و حسابداری دولتی نیست وبا بکارگیری این شاخه از حسابداری،در واقع قسمتی از وظایف حسابداری به حسابداری بهای تمام شده واگذار شده تا برخی از اهداف حسابداری مالی در بخش خصوصی و حسابداری دولتی در بخش عمومی تامین شود.
حال اهمیت حسابداری بهای تمام شده در بخش دولتی رااز دو منظر زیر به اختصار مورد بحث قرار می دهیم.
الف-نظام بودجه ریزی عملیاتی
ب-قانون مدیریت خدمات کشوری
الف-نظام بودجه ریزی عملیاتی:
در بودجه ریزی عملیاتی (PERFORMANCE BUDGETING) علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف، برنامه ها، فعالیتها و طرحها، حجم عملیات و هزینه های اجرای عملیات دولت و دستگاههای ذیربط براساس روشهای حسابداری بهای تمام شده، محاسبه و تعیین می گردد.
حسابداری بهای تمام شده به عنوان بازوی مدیریت جهت برنامه ریزی،تصمیم گیری وکنترل عوامل بهای تمام شده تلقی می گردد وبا بررسی اطلاعات جمع آوری شده و ارایه آن به مدیران ام
کان کنترل عوامل بهای تمام شده خدمات وتولید ومراکز مختلف هزینه را فراهم نموده وبا مقایسه بین هزینه های بودجه شده وهزینه های واقعی،به تجزیه وتحلیل انحرافات بین این هزینه ها می پردازد، لذا ارقام پیش بینی شده در بودجه عملیاتی متکی به تجزیه و تحلیل تفصیلی برنامه ها، فعالیتها، عملیات و قیمت تمام شده آنان برپایه اهداف و مقاصد دولت است، که در آن بخشی از هزینه های عمومی و استهلاک دارائیهای سرمایه ای به واحدهای عملیاتی برنامه ها و فعالیتها تخصیص می یابد.
تدوین و اجرای بودجه عملیاتی در دستگاههای دولتی مستلزم کاربرد حسابداری تعهدی، به منظور تعیین هزینه های واقعی برنامه ها و فعالیتهاست. هماهنگی و یکنواختی طبقه بندیهای بودجه ای و حسابداری و تطبیق آنها با ترکیب سازمانی دستگاههای دولتی از یک طرف و ارتباط وظایف برنامه ریزی، بودجه ریزی و حسابداری دولتی از طرف دیگر نیز از ضروریات بودجه عملیاتی و ایجاد اطلاعات کافی برای مدیریت منابع و وجوه عمومی است.
در بودجه عملیاتی از طبقه بندی عملیاتی جهت اعتبارات استفاده می شود. در طبقه بندی عملیاتی کالا و خدمات خریداری شده، به جای طبقه بندی برحسب نوع و ماهیت به عنوان عوامل و اجــــزای فعالیتها تلقی و طبق بندی می گردند. برای نمونه مواد و مصالح ساختمانی مصرف شده توسط سازمان دولتی، بخشی از بهای تمام شده، جاده، پل یا ساختمان ساخته شده محسوب و طبقه بندی می گردد. زیرا مواد و مصالح مذکور در ترکیب با سایر تجهیزات و خدمات استفاده شده حاصل نهایی خاصی را که جزئی از وظایف و اهداف و برنامه های سازمان دولتی است، ایجاد می کند. به عبارت دیگر، مواد، کالا و خدمات خریداری شده با محصول و تولید نهایی (END-PRODUCT) ارتباط داده می شود. طبقه بندی عملیاتی مدارک و اسناد قابل قبول و واقعی را که ممکن است در تشخیص کارایی&، سطوح مختلف مدیریت مفید باشــــد، ایجاد می کند و بیان می دارد که علت افزایش هزینه های بهای تمام شده برنامه ها، افزایش حجم عملیات است یا افزایش هزینه ها برای حجم ثابت است. شکل شماره یک طبقه بندی در بودجه عملیاتی را نشان می دهد.
گرچه طبقه بندی عملیاتی برحسب فعالیتها توجه مدیریت را به برنامه ها و هزینه های تمام شده آنها جلب می کند ولی باید توجه داشت که هزینه های تمام شده همه فعالیتها به خودی خود، ارزش واقعی آنها را نشان نمی دهد. لذا در اکثر برنامه های دولت، فعالیتها به عن
وان واحــــــدهای اندازه گیری عملیات به کار می روند، زیرا، دارای قابلیت انعطاف و متناسب با ساختارهای سازمانی موجود هستند. دوران گذار از بودجـــه بندی برنامه ای به سوی بودجه بندی عملیاتی سرآغازی است برای: عبور از حسابداری نقدی به طرف حسابداری تعهدی؛ گامی موثر و مفید درجهت شفافیت سازی هرچه بیشتر هزینه ها؛ زمینه ای برای انجام اص
لاحات ساختاری و عقلانی تر کردن نقش دولت در فعالیتهای اقتصادی.
ب-قانون مدیریت خدمات کشوری:
ماده ۱۶ قانون مدیریت خدمات کشوری بیان می داردکهبه منظور افزایش بهره وری واستقرار نظام کنترل نتیجه ومحصول ( ستانده ) وکنترل مراحل انجام کار ویا هر دو ، جل
وگیری از تمرکز تصمیم گیری و اعطاء اختیارات لازم به مدیران برای اداره واحدهای تحت سرپرستی خود بر اساس آئین نامه ای که توسط سازمان تهیه و به تصویب هیات وزیران میرسد دستگاههای اجرائی موظفند اقدامات ذیل رابه عمل آورند.
الف- تعیین قیمت تمام شده فعالیتها و خدمات و محصولات واحدهای مجری از قبیل واحدهای آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی، خدماتی، تولیدی و اداری ، متناسب باکیفیت و محل جغرافیایی ارائه فعالیتها و خدمات ، در چهارچوب متوسط قیمت تمام شده فعالیتها و خدمات مذکور در بودجه مصوبه سالانه ملی و استانی با تایید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور یا استان.
ب- تعیین شاخصهای هدفمند و نتیجه گرا و استانداردهای کیفی خدمات و پیش بینی ساز و کارهای نظارتی برای کنترل کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده.
ج- انعقاد تفاهمنامه با مدیران واحدهای مجری براساس حجم فعالیتها و خدمات و قیمت تمام شده آن و تعیین تعهدات طرفین.
د- اعطاء اختیارات لازم برای پیشنهاد جابه جایی فصول و برنامههای اعتبارات مذکور به شورای برنامهریزی استان در چهارچوب احکام قانون بودجه سالانه جابجایی اعتبارات ملی براساس احکام قانون بودجه سالانه خواهد بود.
هـ- برای اجراء نظام قیمت تمام شده، اختیارات لازم اداری و مالی به مدیران به موجب آئین نامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیات وزیران میرسد تعیین
میگردد.
و- اعتباراتی که براساس قیمت تمام شده در اختیار واحدها قرار میگیرد، به عنوان کمک تلقی شده و پس از پرداخت به حساب بانکی واحدهای ذیربط به هزینه قطعی منظور میگردد. مدیران دستگاههای اجرائی نسبت به تحقق اهداف و نتایج پیش بینی شده در تفاهمنامه در مدت مدیریت خود مسوول و به نهادهای نظارتی پاسخگو خواهند بود و موظ
فند گزارش اقدامات مربوطه را هر شش ماه یک باربه سازمان ارائه نمایند و سازمان نیز مکلف است گزارش عملکرد این ماده را یک ماه قبل از ارسال لوایح بودجه سالیانه به مجلس تقدیم نماید.
تبصره۱- دستگاههایی که با پیشنهاد سازمان و تصویب هیات وزیران امکان محاسبه قیمت تمام شده محصولات و خدمات خود را نداشته باشند از طریق محاسبه هزینه تمام شده اقدام خواهند نمود.
تبصره ۲- احکام این ماده میباید ظرف یک سال توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور اجراء شده و از سال ۱۳۸۷ بودجه دستگاههای موضوع این قانون فقط با رعایت مفاد این ماده قابل تنظیم و ارائه می باشد.
در اصطلاحات حسابداری بهای تمام شده داریم:
بهای تمام شده:به معنی منابع از دست رفته برای تحصیل کالا و خدمات مورد نیاز است.
منابع از دست رفته با ارقام ریالی اندازه گیری وبه صورت کاهش منابع یا افزایش مصارف نشان داده می شود.صرف این منابع و وقوع بهای تمام شده به قصد دستیابی و استفاده از منافعی در حال وآینده است.
هزینه تمام شده:بهای تمام شده ای است که منفعت مورد نظر برای آن حاصل شده است.به عبارت دیگر،هزینه،بهای تمام شده ای است که در برابر منابع یک دوره مالی قرار می گیرد و برای کسب آن منابع از دست رفته است.
پس می توان گفت بهای تمام شده دارای منافع آتی است،در حالی که هزینه منافع آتی ندارد.به عبارت دیگر منافع بهای تمام شده منقضی نشده است،در حال
ی که منافع حاصل ار تحمل هزینه منقضی شده است.
روش محاسبه صحیح بهای تمام شده
وقوع رویدادهایی نظیر توسعه رقابت جهانی، پیشرفت فن آور
ی اطلاعات و ارتباطات و دسترسی به سیستم های اطلاعاتی ارزان طی دو دهه گذشته و تلاش واحدهای اقتصادی جهت احراز رتبه جهانی و ورود به بازارهای بین المللی، لزوم داشتن نگرشهایی همچون رضایت مشتریان و مدیریت بر مبنای فعالیت را اجتناب
ناپذیر کرده است.
همچنین با افزایش سهم فن آوری و سایر اجزای هزینه های سربار در تولید کالاها و خدمات ، روشهای هزینه یابی سنتی، اطلاعات صحیح در مورد هزینه سر بار و تسهیم آن فراهم نمی آورد در حالیکه اطلاعات بهای تمام شده محصولات، خدمات و مشتریان از مهمترین اطلاعات مالی است که برای تصمیمات مدیریت مورد نیاز است. برآورده نشدن اطلاعات مورد نیاز مدیریت توسط سیستم های هزینه یابی سنتی، واحدهای اقتصادی را به سمت استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) متمایل کرده است.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند.
در ادبیات حسابدرای تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود».
با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که ABC ، بر فعالیتهایی تأکید دارند که برای تولید محصولات (خدمات) باید انجام شوند و سپس هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها به محصولات تسهیم می شود.
مرروی اجمالی بر تاریخچه ABC
در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، برخی نویسندگان حسابدرای به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه ۱۹۸۰ به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش ۳ سازه اصلی بود. سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ; رخ داد. سازه دوم این بود که در دهه ۱۹۸۰ فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیران نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت ع
نوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند.
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی
به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد.
اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی ب
ه سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید.
فرایند محاسبه بهای تمام شده توسط سیستم های سنتی و ایرادات وارد بر آن:
پیشرفت تکنولوژی تولید و استفاده از تفکر مدیریت موجودی، نظیر jit ، و چند عامل دیگر ساختار هزینه های محصول را به شدت تغییر داده است و باعث افزایش هزینه های سربار و در
عوض کاهش شدید هزینه های کار مستقیم و هزینه مواد اولیه شده است.
در سیستم های سنتی هزینه یابی، برای تخصیص هزینه سربار در غالب موارد از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده می شود. در حالیکه امروزه هزینه کار م
ستقیم غالباً کمتر از ۱۵% و در مقابل هزینه های سربار بیش از ۵۰% از هزینه محصول را دربر می گیرد. بنابراین تخصیص هزینه های سربار بر اساس مبناهایی همچون ساعت (هزین
ه) کار مستقیم منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات می شود.
در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه می شود:
۱) ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
۲) تخصیص هزینه های سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین.
۳) محاسبه بهای تمام شده محصولات
به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد:
۱) هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است.
۲) استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد.
۳) علی رغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.
۴) این سیستم در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول جوابگو نمی باشد.
۵) اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمی کند.
بسیاری از شرکتها به منظور برطرف نمودن انتقادات مطرح شده در بخش قبل به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافته اند. این سیستم جانشین هزینه یابی سفارش کار یا روش مرحله ای نیست، بلکه می تواند همراه با آنها به کار گرفته شود . سیستم ABC فلسفه نوین مدیران (جلب رضایت مشتریان) و رقابت با سایر شرکت ها را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند. یعنی این سیستم علاوه بر هزینه های مواد مستقیم و دستمزد مستقیم ، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز در برمی گیرد.
چه شرکت هایی بهتر است از سیستم ABC استفاده کنند؟
استفاده از ABC برای برخی شرکت ها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بی تأثیر می باشد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهایی مناسب است که دارای ویژگی های زیر باشند:
۱) شرکتهایی که دارای تولیدات گوناگون و متنوع و یا ارائه دهنده خدمات مختلفی باشند.
۲) شرکتهایی که هزینه سربارشان بالا بوده و این هزینه به محصولات مختلف با توجه به میزان تولید هر یک به نسبت یکسان قابل تخصیص نباشد.
۳) شرکتهایی که از ماشین آلات پیشرفته خودکار در تولید استفاده می کنند.
۴) شرکتهایی که دارای جریان تولید پیچیده و غیرمعمول می باشند.
طبقه بندی هزینه ها در روش ABC
طرفداران ABC ادعا می کنند که کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان صورت می گیرد نهایتاً در راستای حمایت از تولید و توزیع محصولات یا خدمات می باشد. بنابراین هزینه کلیه فعالیتها باید به عنوان هزینه های محصول درنظر گرفته شوند.
در سیستم ABC ، ۴ طبقه فعالیت وجود دارد که هزینه این فعالیتها نیز با توجه به میزان استفاده هر محصول (خدمت) از فعالیتها، به محصولات (خدمات) تخصیص می یابد. ۴ طبقه فعالیت عبارتند از:
۱) فعالیتهای سطح واحد محصول که با هر بار تولید یک واحد محصول ا
نجام می شود (سوراخ کردن، ماشین کاری هر قطعه) هزینه این نوع فعالیتها بین واحدهایی که فعالیت برای تولید آنها انجام شده است تسهیم می شود.
۲) فعالیتهای سطح دسته محصول که با هر بار تولید یک دسته از محصول انجام می شود (آماده سازی ماشین آلات یا سفارش مجموعه ای از قطعات) هزینه های سطح دسته محصول صرف نظر از تعداد واحدهای موجود در هر دسته اغلب ثابت است.
۳) فعالیتهای سطح محصول که براساس نیاز پشتیبانی انواع محصولات مختلف اجرا می شود و هزینه های آن ثابت بوده و می توان آنها را به محصولات تخصیص
داد. (حفظ مشخصات محصول و انجام تغییرات مهندسی).
۴) فعالیتهای سطح کارخانه که فرایند عمومی تولید کارخانه را پشتیبانی می کند. ۳ طبقه اول با هزینه هایی سر و کار دارد که می توان آنها را مستقیماً به محصولات تخصیص داد. اما طبقه اخیر شامل هزینه هایی است که برای انواع محصولات مشترک است و تنها بر مبنای اختیاری می توان آنها را بین محصولات تسهیم کرد (روشنایی و نظافت کارخانه)
اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تقسیم می شود تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای لازم جهت تولید محصولات (خدمات) با هزینه ها و همچنین میزان استفاده این فعالیتها از منابع مالی شرکت وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیتها و ارزش منابع به کار گرفته شده شرکت نیست. سیستم ABC این نقیصه را بوسیله مرتبط نمودن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت عملیاتی مرتفع می سازد.
سیستم ABC تخصیص هزینه های عمومی و مشترک را در دو مرحله انجام می دهد. در مرحله اول هزینه فعالیتهایی که منجر به پیداش محصولات یا خدمات گشته اند تعیین می شود . این مرحله شامل موارد زیر است :
۱) بررسی هزینه های تولیدی و غیر تولیدی.
۲) تعیین فعالیتهای مربوط به تولید یا توزیع محصولات یا خدمات.
۳) تعیین تعداد مراکز فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها و
۴) تعیین هزینه های مربوط هر فعالیت
مرحله دوم مربوط به جذب هزینه مراکز فعالیت به محصولات یا خدمات جداگانه است.این مرحله شامل موارد زیر است:
۱- تعیین مبناهای متعدد تولید و غیر تولیدی جهت تخصیص هزینه ها
۲- تقسیم هزینه مراکز فعالیت به منباهای مختلف و تعیین نرخ سربار
۳- جذب نرخ سربار محصولات یا خدمات گوناگون
برخی از مباحث کلیدی ABC
الف) محرکهای هزینه : محرکهای هزینه مشخصه یک رویداد یا فعالیت است که منجر به وقوع هزینه می شود در انتخاب محرک های هزینه مناسب ۳ عامل حائز اهمیت وجود دارد:
۱) میزان همبستگی
۲) هزینه اندازه گیری
۳) آثار رفتاری
ب) همگن بودن فعالیت ها: یعنی اینکه اقلامی از هزینه سربار در یک گروه گردآوری شوند که تقریباً به نسبتی یکسان توسط هر یک از محصولات به مصرف برسند.
ج) تعیین زمان طراحی و اجرای سیستم ABC
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت پدیده نوینی است که تفکر هزینه یابی سنتی حسابداری مدیریت را به شدت دگرگون ساخته است و توجه واحدهای اقتصادی بسیاری را به خود جلب نموده است برخی از مزایای این سیستم عبارتند از:
۱) بهبود سیستم هزینه یابی و تخصیص هزینه های شرکت به طور مطلوب تر
۲) تعیین بهای تمام شده و قیمت گذاری به صورت منطقی و دقیق تر
۳) کنترل عملیات شرکت و برنامه ریزی و تصمیم گیری کار
۴) ارزیابی صحیح تری از عملیات مالی مدیران
۵) حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده
علی رغم این مزیت ها، امروزه فقط در جوامع علمی برای توسعه تئوری و نظری ABC کار شده است و در صنایع و کارخانجات تولیدی کمتر به آن پرداخته شده است. دلیل عمده آن عدم آشنایی مدیران، صاحبان صنایع مختلف و پرسنل مربوط و ترس و واهمه از هزینه بری اجرای سیستم است
حسابداری قیمت تمام شده یا حسابداری صنعتی ، بازوی توانمند مدیریت در راستای برنامه ریزی، ارزیابی و کنترل فعالیت های مالی- تولیدی هر سازمان اقتصادی می باشد. گزارشهای استخراجی با تعمیق تحلیلها، فرآیند مدیریت را در توسعه امکانات بالقوه و بهره گیری از فرصتهای موجود بازار یاری می دهد . این نرم افزار در تسهیل امور فوق به روشی آسان و دقیق عمل می نماید. قیمت تمام شده با بهره گیری از دستاوردهای صنعت نرمافزار در محیط سیستم عامل ویندوز، با رابط کاربر قوی و در عین حال دوستانه، گزینه صحیح برای یاری مدیران دربرنامه ریزی و تصمیم گیری می باشد.
امکانات
۱ – ثبت اطلاعات کالاها با امکان طبقهبندی درختی
۲ – ثبت اطلاعات مراکز هزینه با امکان طبقهبندی درختی
۳ – تعیین نوع حسابهای معین (مواد،دستمزد،سربار)
۴ – ثبت موجودی کالای در جریان ابتدای دوره
۵ – ثبت آمار تولید مراکز هزینه با امکان انتقال اطلاعات از سیستم آمار تولید
۶ – ثبت نرخ میانگین مصرف مواد و امکان محاسبه نرخ میانگین با استفاده از اطلاعات سیستم حسابداری انبار
۷ – ثبت عملکرد مراکز هزینه و محاسبه عملکرد با استفاده از اطلاعات سیستم حسابداری مالی
۸ – ثبت نقل و انتقال کالا بین مراکز هزینه
۹ – تسهیم هزینه های مراکز خدماتی
۱۰ – محاسبه بهای مواد مصرفی هر مرحله از تولید کالا
۱۱ – محاسبه نرخ جذب کار،مواد و سربار هر مرحله از تولید کالا
۱۲ – محاسبه قیمت تمام شده قطعه
گزارشات
۱ – گزارش عملکرد مراکز هزینه
۲ – گزارش مبانی تسهیم
۳ – گزارش نرخ جذب کار،مواد و سربار.
۴ – گزارش بهای مواد مصرفی قطعات
۵ – گزارش قیمت تمام شده واقعی
۶ – نمودار کارکرد کاربران
۷ – نمودار روند کارکرد کاربران
ارتباط با دیگر نرم افزارها
۱ – نرم افزار آمار تولید
۲ – نرم افزار مهندسی
۳ – نرم افزار حسابداری مالی
۴ – نرم افزار حسابداری انبار
۵ – نرم افزار انبار جنسی
امکانات عمومی نرمافزارهای توسعه یافته در محیط .NetFramework 2
۱ – امکان تعریف گروههای کاری در سازمان
۲ – تعریف مجوزهای مورد نظر برای هر گروه کاری
۳ – تعریف اعضاء هر گروه کاری با امکان عضویت کاربران در چند گروه به صورت همزمان
۴ – استفاده از یک رمز در کل مجموعه سیستمها
۵ – امکان تغییر آن توسط خود کاربر
۶ – تخصیص مجوزهای دسترسی(خواندن)، ایجاد، اصلاح و حذف و مجوزهای ویژه هر یک از فرمانهای سیستم به کاربران.
۷ – امکان تخصیص مجوز امضاء الکترونیکی به کاربران.
۸ – ثبت سوابق عملیات ویرایشی انجام شده توسط کاربران و گزارشگیری از آن.
۹ – قالب بندی کلیه فهرستها (تعیین رنگ، قلم و سایر مشخصات سطرها یا سلولهای داده) توسط شروط تعیین شده توسط کاربر.
۱۰ – فیلتر کردن یا جستجوی کلیه فهرستها توسط شروط تعیین شده توسط کاربر.
۱۱ – امکان تعیین ستونهای نمایش داده شده در فهرستها و ترتیب نمایش آنها توسط کاربر.
۱۲ – ارسال اطلاعات کلیه فهرستها به نرمافزارهای بیرونی (Microsoft Excel، Microsoft Word، Adobe Acrobat، Internet Browsers).
۱۳ – امکان علامت گذاری سطرهای کلیه فهرستها توسط کدهای رنگی و انجام عملیات به صورت گروهی (Batch).
۱۴ – چاپ کلیه فهرستها.
۱۵ – پیادهسازی شده در محیط Microsoft.Net Framework 2.0
حسابداری شاخهای از علم و فن است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته با و تجزیه و تحلیل گزارشها و بررسی راههای تولید روشهای تقلیل بهای تمام ش
ده تولیدات را بیان میکند. در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیار مهم در اختیار مدیریت میباشند تا مدیران با استفاده از حسابداری صنعتی، بهای تمام شده تولیدات را محاسبه میکند و کنترل خود را بر روی هزینههای مواد، دستمزد و سایر هزینههای تولید اعمال میکند.
مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشند در تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایر تصمیم گیریها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهند شد.
گاهی تصور میشود کاربرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی میباشد هرچند شاید مشهورترین کاربرد آن در این جهت باشد ولی سایر مؤسسات نیز از حسابداری بهای تمام شده بهره برده و از روش
های حسابداری بهای تمام شده در بانکها، شرکتهای بیمه عمده فروشیها ، شرکتهای حمل و نقل ، شرکتهای هواپیمایی ، دانشگاهها و بیمار
ستانها در جهت کارایی بیشتر استفاده میگردد. حسابداری صنعتی حوزهای از حسابداری که به چگونگی محاسبه قیمت تمام شده محصول جه
ت اندازه گیری موجودیتها و تعیین سود دوره و کنترل هزینهها و سایر موارد تأکید دارد.
حسابداری صنعتی طی یک فرآیند هزینهها را شناسایی ، اندازه گیری، طبقه بندی، تلخیص و جمع آوری نموده که اصطلاحاً به این فرآیند هزینه یابی اطلاق میشود.
همچنین حسابداری صنعتی سیستمی است که اطلاعات به وجود آمده تواماً در سیستم حسابداری مالی و حسابداری مدیریت مورد استفاده قرار میگیرد در حسابداری مالی هنگام تهیه صورتهای مالی اطلاعات حسابداری صنعتی تحت عنوان موجودی کالای پایان دوره مورد استفاده قرار میگیرد همچنین در سیستم مدیریت این اطلاعات در برنامه ریزی، کنترل و تصمیم گیریها مورد بهره برداری قرار میگیرد.
از آنجایی که بخشی از فرآیند سیستم حسابداری صنعتی به شناسایی هزینهها میانجامد لذا در این بخش ابتدا تعریفی از هزینه ادامه سیستمی به طبقه بندی هزینهها اشاره میشود :
حسابداری مالی تعریف ویر را از هزینه را از هزینه ارائمه نموده است:
هزینه به معنی خروج وجه نقد از یک واحد انتفاعی یا مصرف یا استهلاک دارائیهای موجود و یا افزایش بدهیها و یک واحد ترکیبی از آنها که در نتیجه اجرای فعالیتهای اصلی یا جانبی واحد تجاری، واقع و به کاهش حقوق صاحبان سهام منجر میشود اطلاق میگردد.
در حسابداری صنعتی هزینه به عنوان منابع فدا شده برای رسیدن به یک هدف خاص ، معرفی مینماید همچنین حسابداری صنعتی علاوه بر هزینههای اضافی گذشته با هزینههای برآوری و آتی . (منابعی که قرار است در آینده مصرف یا فدا شوند) نیز سر و کار دارند.
هزینهها را میتوان به شکلهای مختلف طبقه بندی کرد که به برخی از این طبقه بندی به شرح زیر اشاره میشود :
الف) طبقه بندی هزینههای به تفکیک هزینههای مستقیم و غیر مسقتیم
هزینههای مستقیم :
به هزینههایی اطلاق میشود که میتوان آنها را به یک موضوع مشخص ارتباط دارد مانند مواد اولیه مصرف شده در یک واحد محصول .
هزینههای غیر مستقیم :
به هزینههایی اطلاق میشود که نمیتوان آنها را به یک موضوع مشخص ارتباط داد مانند هزینههای برق مصرفی در تولید محصولات .
هزینههای غیر مستقیم به علت اینکه قابلیت تخصیص به یک موضوع مشخص را ندارد. نمیتوان آنها را مشخصاً به یک موضوع ارتباط داد بلکه این هزینهها به طور عمومی و مشترک بین چندین موضوع هزینه میباشد.
هزینه های غیر مستقیم بر مبنای روشهای مختلف تسهیم به موضوعات مختلف هزینه مانند محصولات تخصیص داده میشود.
بطور خلاصه میتوان بیان نمود که هزینههای مستقیم هزینههای هستند که به راحتی قابل ردیابی و تخصیص به یک محصول اندازه گیری نمود ولی هزینههای غیر مستقیم هزینههایی است که به راحتی قابل ردیابی و تخصیص یک محصول نبوده بلکه این هزینهها باید بین محصولات یا به عبارتی موضوعات مختلف هزینه تخصیص داده شوند فرآیند تخصیص هزینههای غیر مستقیم به محصولات را غیر مستقیم و یا تخصیص هزینه اطلاق میکنند مانند هزینه برق، هزینه تعمیرات و نگهداری ماشین آلات، هزینه تأمین ماشین آلات و ; به محصولات تولید شده .
ب) طبقه بندی هزینهها براساس عناصر تشکیل ده
نده محصول
۱ـ هزینههای مواد مستقیم :
هزینههای مواد مستقیم به موادی اطلاق میگردد که به سهولت قابل ردیابی و تخصیص به یک واحد محصول تولید شده میباشد این مواد شکل ظاهری محصول را تشکیل داده و بدون مصرف این مواد تولید محصول غیر ممکن است، مانند هزینه چرم مصرفی در تلوید کفش و یا پارچه مصرفی در تولید پوشاک .
۲ـ هزینه کار مستقیم :
حقوق و دستمزد افرادی که مستقیماً در تولید محصول نقش داشتهاند که به سهولت قابل ردیابی و تخصیص به یک واحد محصول است . مانند هزینه حقوق و دستمزد کارگران تولید.
هر نوع هزینه مستقیم دیگری نیز اگر دارای خصوصیات و ویژگیهای مواد مستقیم و کار مستقیم باشد را میتوان به آسانی به یک واحد محصول تخصیص داده مانند لوازم بسته بندی مصرفی در بسته بندیهای محصول
۳ـ هزینههای سربار ساخت / هزینههای غیر مستقیم :
این هزینهها معمولاً شامل هزینههای کارخانه به استناد هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم میباشد به عبارتی هزینههایی که نمیتوان آنها را به سهولت به یک واحد محصول تخصیص داد و برای تخصیص این هزینهها به محصول باید از فرآیند تخصیص و تسهیم استفاده نموده مانند هزینههای مواد غیر مستقیم ، کار غیر مستقیم و سایر هزینههای ساخت . هزینههای مواد غیر مستقیم و کار غیر مستقیم مفهومی قابل هزینه مواد مستقیم و کار مستقیم را دارند . برای هزینه های غیر مستقیم میتوان به عنوان مثال هزینه چسب و یا نخ مصرفی در تلوید کنش اشاره کرده و برای هر سه کار غیر مستقیم میتوان به عنوان مثال به هزینه حقوق و مزایای سر کارگر و یا مدیر تولید و یا هزینه حقوق و مزایای انباردار ، نگهبان و ; اشاره نمود. سایر هزینههای ساخت شامل کلیه هزینههای غیر مستقیم به جز مواد غیر مستقیم و کار غیر مستقیم میباشد مانند هزینههای تعمیرات و نگهداری ماشین آلات ، هزینه بیمه ماشین آلات کارخانه، هزینه سوخت کارخانه هزینه آب و برق و تلفن کارخانه و سایر هزینههای غیر مستقیم کارخانه
به جمع هزینههای (مواد مستقیم، کار مستقیم، هزینههای سر بار ساخت) هزینههای ساخت یا هزینههای تولید و یا تمام شده تولید اطلاق میشود.
مفهوم بهای اولیه یا هزینههای اولیه : به جمع مواد مستقیم و هزینه دستمزد مستقیم، بهای اولیه یا هزینههای اولیه اطلاق میشود یعنی دو نوع هزینها
ی که مستقیماً قابل ردیابی در هر واحد محصول است.
هزینه تبدیل :
به جمع هزینه دستمزد مستقیم و هزینه سر بار ساخت اطلاق میشود.
ج) طبقه بندی هزینهها به دو نوع هزینههای محصول و هزینههای دوره :
هزینه محصول همان هزینه تولید و یا به عبارتی جمع هر سه هزینه مواد مستقیم، کار مستقیم و هزینههای سربار ساخت است.
هزینه دوره به کلیه هزینههایی اطلاق میشود که نتوان این هزینهها را به عنوان هزینههای محصول قلمداد نمود این هزینهها به نوعی یا دوره زمانی که طی آن واقع شدهاند ارتباط دارد و در دوره وقوع در صورت سود و زیان انعکاس مییابند این هزینهها در صورت سود و زیان تحت عنوان هزینههای عملیاتی طبقه بندی میشوند مانند هزینههای توزیع و فروش و هزینههای عمومی و اداری هزینههای دوره به عبارتی هزینههایی هستند که نه به طور مستقیم و نه به طور غیر مستقیم با تولید هیچ گونه ارتباطی ندارند.
د) طبقه بندی هزینهها براساس رفتار هزینه
در این نوع طبقه بندی موضوع از این است که هزینهها در مقابل تغییرات تولید چه رفتاری از خود نشان میدهد .
۱) هزینههای ثابت ۲) هزینه متغیر
۱ـ هزینههای ثابت :
هزینههای ثابت هزینههایی هستند که بدون توجه به تغییرات حجم تولید در دامنه معین از تولید (دامنه مربوط) بدون تغییر هستند مانند هزینه استهلاک (روش خط مستقیم) هزینه بیمه ، هزینه اجاره ، عوارض و ;
هزینه ثابت در یک دامنه مربوط ثابت است ولی تغییرات حجم تولید هزینههای ثابت در دامنههای مختلف، تغییر میباید هزینههای ثابت در سطح تولید در یک دامنه مربوط هر اندازه تولید بیشتر باشد هزینه ثابت هر واحد کمتر خواهد بود.
هزینه ثابت هر واحد برابر است با هزینه ثابت تقسیم بر میزان تولید.
۲ـ هزینههای متغیر :
هزینههای متغیر هزینههایی هستند که با توجه به متغیر در سطح تولید این گونه هزینهها نیز متغیر مییابند هزینههای متغیر در سطح کل تولید متغیر ولی در سطح هر واحد ثابت است.
طبقه بندی هزینهها برحسب رفتار هزینهها به چگونگی واکنش هزینهها در برابر تغییر در سطح فعالیت اشاره دارد به بیان دیگر مقصود از رفتار هزینهها مدلی است که براساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان میدهد.
بهای اولیه و بهای تبدیل :
بهای اولیه مستقیماً مربوط به تلولید بوده و شامل هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم میباشد بهای تبدیل یا هزینههای تبدیل مربوط به هزینههایی میشود که مواد مستقیم را به محصول تکمیل شده تبدیل مینماید که شامل هزینه کار مستقیم و هزینههای سربار کارخانه میشود.
انواع موجودیها در شرکتهای تولیدی
شرکتهای تولیدی دارای سه نوع موجودی به شرح زیر میباشند :
۱ـ موجودی مواد اولیه :
قیمت تمام شده موادی است که در تولید مورد استفاده قرار نگرفته و در انبار موجود میباشد.
۲ـ موجودی کالای در جریان ساخت :
قیمت تمام شده کالای تکمیل نشده است که شامل مواد مستقیم، کار مستقیم و سربار کارخانه میباشد.
۳ـ موجودی کالای ساخته شده :
قیمت تمام شده کالای تکمیل شده است که در انبار
موجود میباشد که شامل مواد مستقیم ، کار مستقیم و سربار کارخانه میباشد.
سیستمهای هزینه یابی :
نحوه جمع آوری ، انباشت و تخصیص هزینههای تولید به محصولات با توجه به نوع سیستم عملیات تولیدی میتواند مبتنی بر یکی از سیستمهای هزینه یابی و یا ترکیبی از هر دو سیستم هزینهیابی به شرح زیر میباشد :
سیستم هزینه یابی سفارش کار
سیستم هزینهیابی مرحلهای
در شرکتهایی که تولید محصولات طبق مشخصات دریافتی از مشتریان انجام میشود بکار گیری سیستم هزینه یابی سفارش کار ودر شرکتهایی که تولید محصولات به صورت انبوه و پیوسته صورت میگیرد بکارگیری سیستم هزینهیابی مرحلهای مناسب میباشد.
هر دو سیستم هزینهیابی سفارش کار و مرحلهای به سه روش زیر قابل اجرا میباشند .
هزینهیابی واقعی
هزینهیابی نرمال
هزینهیابی استاندارد
در هزینهیابی واقعی، کلیه عوامل تشکیل دهنده قیمت تمام شده محصول شامل هزینههایی است که به طور واقعی انجام شدهاند ولی در هزینهیابی نرمال، از عوامل قیمت تمام شده محصول ، هزینههای مواد مستقیم وکار مستقیم واقعی بوده ولی سربار کارخانه بصورت برآورده شده مورد استفاده قرار میگیرد.
در هزینههای استاندارد با استفاده از استانداردهای مواد مستقیم، کار مستقیم و سربار کارخانه قبل از شروع سال مالی ، قیمت تمام شده محصول محاسبه و تعیین میگردد.
هزینههای واقعی سربار کارخانه
هزینههای واقعی سربار کارخانه بصورت روزانه یا دورهای انجام و ثبت میگردد برای کنترل هزینههای سربار کارخانه، در دفتر کل از حساب کنترل سربار کارخانه استفاده میشود حساب کنترل سربار کارخانه دارای معین برای هر نوع عامل هزینه مانند استهلاک ، سوخت و روشنایی میباشد مانده حساب کنترل سرباره کارخانه یابد به جمع مانده معینهای آن مساوی باشد اصولاً در شرکتهای تولیدی برای ثبت هزینههای واقعی سربار کارخانه از کار هزینه سرابر کارخانه استفاده میکنند و برای هر دایره (تولیدی و خدماتی) کارت هزینه سربار کارخانه جداگانهای نگهداری میشود کارت هزینه سربار کارخانه معین حساب کنترل سربار کارخانه میباشد.
تسهیم هزینهه ای واقعی دوایر خدماتی به دوایر تولیدی در هزینهیابی واقعی
در صورتی که روش هزینه یابی واقعی باشد، در پایان دوره حسابداری صنعتی، هزینههای واقعی سربار کارخانه دوایر خدماتی با استفاده از یکی از روشهای مستقیم یک طرفه یا ریاضی به دوایر تولیدی تسهیم شده.
سیستم هزینهیابی مرحلهای
هزینهیابی مرحلهای سیستمی است برای اندازه گیری و گزارش قیمت تمام شده محصولات مشابهی که تولید آنها در یک سری عملیات تولیدی یکنواخت بصورت انبوه و پیوسته صورت میگیرد در هزینهیابی مرحلهای تأکید اصلی بر روی دایره یا مرکز هزینه میباشد در هر دایره یا مرکز هزینه ، عملیات تولیدی مختلفی صورت میگیرد مانند دایره تراشکا
ری یا مونتاژ معمولاً یک واحد محصول از دو یا چند دایره یا مرکز هزینه عبور میکند تا به انبار کالای ساخته شده برسد و در هزینهیابی مرحلهای هزینه های تولید (مواد مستقیم ، کار مستقیم و سربار کارخانه) هر دایره به حساب موجودی کالای در جریان ساخت همان دایره منظور میشود و گزارش هزینه تولید برای هر دایره در پایان دوره زمانی معین
(هفتگی یا ماهانه) تهیه میگردد نمونه صنایعی که از سیستم هزینهیابی مرحلهای استفاده میکنند عبارتند از صنایع کاغذ، فولاد و شیمیایی.
مراحل تهیه گزارش هزینه تولید
برای تهیه گزارش تولید باید پنج مرحله کار به شرح زیر صورت گیرد:
۱ تهیه جدول مقدار تولید
۲ محاسبه مقدار تولید برچسب معادل آحاد تکمیل
۳ خلاصه کردن جمع هزینههای قابل تخصیص که شامل قیمت تمام شده موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره و هزینههای انجام یافته طی دوره (مواد مستقیم، کار مستقیم، سربار کارخانه) میباشد.
۴ محاسبه قیمت تمام شده یک واحد
۵ محاسبه قیمت تمام شده واحدهای تکمیل شده و قیمت تمام شده موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره
معادل آحاد تکمیل شده
مفهوم معادل آحاد تکمیل شده اساس هزینهیابی مرحلهای میباشد در اکثر موارد بر روی کلیه واحدهایی که طی دوره عملیات تولیدی بر روی آنها صورت میگیرد تکمیل نمیگردد بدین معنی که بعضی از آنها در پایان دوره تکمیل نشده باقی میمانند در این گونه موارد بخشی از هزینههای تولید باید به واحدهای در جریان ساخت پایان دوره تخصیص یابد بنابراین جهت تعیین قیمت تمام شده یک واحد جمع هزینههای تولید را نباید فقط بر روی واحدهای تکمیل شده تقسیم نمود بلکه واحدهای تکمیل نشده در پایان دوره نیز بایستی در محاسبات منظور گردد بدین منظور باید واحدهای در جریان ساخت پایان دوره را برحسب واحدهای تکمیل شده بیان نمود قبل از محاسبه آحاد تکمیل شده درجه تکمیل موجودی کالای در جریان ساخت باید تعیین گردد در بعضی از صنایع انجام این کار ایجاد اشکال نمینماید اما در صنایعی که امکان تعیین درجه تکمیل موجودی کالای در جریان ساخت نباشد آن را باید برآورد نمود.
انواع گزارشهای درون سازمانی و برون سازمانی کدامند و توسط چه واحدهایی تهیه میشوند
گزارشهای درون سازمانی در مؤسسات تولیدی توسط واحد حسابداری بهای تمام شده تهیه میگردد و معمولاً هر ماه این گزارشات براساس نیاز مدیران تهیه میشوند تا در اختیار آنها قرار گیرد. عمدهترین گزارشات درون سازمانی در مؤسسات تولیدی به صورت زیر میتوان نوشت .
۱) گزارش مصرف مواد
۲) گزارش بهای تمام شده کالای ساخته شده
۳) گزارش اوقاف تلف شده
۴) گزارش کالای در جریان ساخت
۵) گزارش ضایعات
۶) گزارش خرید
۷) گزارش روش
۸) سایر گزارشات مورد استفاده مدیریت
گزارشهای برون سازمانی در مؤسسات تولیدی توسط دایره حسابداری تهیه میشود این گزارشها با توجه به اینکه مورد استفاده اشخاص حقیقی و حقوقی همچون دولت، بانکها، سرمایه گذاران و ; که قبلاً توضیح داده شدند میباشند باید براساس استانداردهای حسابداری و اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه گردند تا قابلیت مقایسه داشته و قابل اتکاء باشند عمدهترین این گزارشها بصورت زیر میباشد.
۱) گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته
۲) گزارش سود و زیان
۳) ترازنامه
۴) گردش جریانات نقدی
۵) گزارش تقسیم سود
گزارشات برون سازمانی در مؤسسات تولیدی
۱ـ گزارش(جدول)بهایتمامشدهکالایفروشروزچیست؟
برای آنکه گزارشهای درون سازمانی و برون سازمانی را بهتر بشناسید ابتدا گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته را که یک گزارش برون سازمانی میباشد بررسی مینماییم چرا که در مبحث حسابداری مؤسسات بازرگانی نیز تا حدودی و به شکل دیگر با آن آشنا شدهاید . در مبحث قبل اشاره شد بهای تمام شده کالای فروش رفته از ۵ بخش تشکیل شده است.
۱ بخش مواد مستقیم
۲ دستمزد مستقیم
۳ سربار
۴ بخش کالای در جریان ساخت
۵ بخش کالای ساخته شده
فرآیند تخصیص و تسهیم هزینههای سربار
۱ آشنایی با تسهیم اولیه و ثانویه سربار و روشهای تسهیم ثانویه سربار
۲ تشریح فرآیند تسهیم ثانویه سربار به روش مستقیم
۳ تشریح فرآیند تسهیم ثانویه سربار به روش یک طرفه
۴ تشریح فرآیند تسهیم ثانویه سربار به روش ریاضی
۵ آشنایی با هزینه بر مبنای فعالیت ABC
آشنایی با تسهیم اولیه و ثانویه سربار و روشهای تسهیم ثانویه سربار
تسهیم اولیه و ثانویه سربار :
منظور از تسهیم اولیه این است که هزینههای سربار به تفکیک دوایر خدماتی و تولیدی ردیابی، شناسایی و بدهکار حساب دایره مربوطه (مرکز هزینه) ثبت و انباشته شود.
ولی در تسهیم ثانویه، هزینههای سربار انباشته شده و در مراکز هزینه دوایر خدماتی کارخانه بر مبنای مشخص . معین و با استفاده از روشهای مناسب، به مراکز هزینه دوایر تولید منتقل میگردند.
عمل انتقال این هزینه از دوایر خدماتی به دوایر تولیدی را اصطلاحاً تسهیم ثانویه مینامند
مبانی تسهیم ثانویه سربار
برای تسهیم ثانویه سربار دو کار اساسی باید صورت گیرد.
۱ نخست اینکه مبانی مناسب برای انتقال هزینه از دوایر خدماتی به دوایر تولیدی انتخاب گردد.
۲ روش مناسب برای تسهیم ثانویه انتخاب شود.
برخی از مناسبترین مبناها از نظر تسهیم ثانویه، به شرح زیر ارائه میشود.
دوایر خدماتی مبنای مناسب جهت تسهیم هزینه
کارگزینی تعداد کارکنان
حسابداری ساعات کارکنان
تعمیرات و نگهداری ساعات کار ماشین
تعمیرات ساختمان سطح زیر بنا
انبار تعداد حواله / هزینه مواد
رستوران تعداد کارکنان
بهداری تعداد کارکنان
نگهبانی سطح زیربنا
کنترل کیفی تعداد / مقدار محصول
سربار پیش بینی شده
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.